در سرماي دي ماه و هواي آلوده تهران فيلم هاي روي پرده خوب مي فروشند
روزهاي برفي
|
|
شهاب مهدوي
75 ميليون در دو روز ؛ اين تيتر درشت يكي از روزنامه هاي صبح بود. شايد خيلي ها اين تيتر را محصول ذوق زدگي بدانند، ولي اگر از حال و روز سينماي ايران خبر داشته باشيم، متوجه مي شويم كه 75 ميليون در دو روز چقدر مي تواند به اين بازار كساد رونق ببخشد.
اينكه مردم در هواي آلوده و سرد تهران ترغيب شده اند به سينما بروند، اتفاق مهمي است؛ مردمي كه گرچه مشكلات روزمره، حوصله اي برايشان باقي نگذاشته و انبوه رسانه هاي در دسترس (تلويزيون، ماهواره و...) برايشان جذاب تر است، ولي سنت سينما رفتن را هنوز كاملا به فراموشي نسپرده اند.
دلايل اين شوق را مي توان و مي بايد در فيلم هاي روي پرده هم جست وجو كرد؛ فيلم هايي ساخته كارگردانان نامدار سينماي ايران و با حضور انبوه ستارگان.
مكس
سومين ساخته بلند سامان مقدم با انبوهي از حاشيه ها و مسائل فرامتني به مثابه ميهماني ناخوانده بر پرده سينماهاي تهران آمد.
در روزهايي كه مكس فيلمبرداري مي شد، انواع و اقسام شايعات درباره اش به گوش مي رسيد؛ شايعاتي كه هر چه بود خيلي به سود فيلم نبود. طولاني شدن زمان فيلمبرداري هم مزيد بر علت شد.
موزيكال بودن فيلم و مضمون بحث انگيزش در نهايت باعث شد تا فيلم به سختي و پس از قدري جرح و تعديل امكان نمايش بيابد. اكراني كه مدام به تعويق افتاد و سرانجام مكس هم در شرايطي بر پرده آمد كه حكم داشت خوب مي فروخت.
همه پيش بيني هايي كه درباره اقبال مردم از مكس مي شد به حقيقت پيوست. فروش هاي بالاي 15 ميليون در روزهاي آخر هفته نشان دهنده اين نكته است كه اولين تجربه جدي موزيكال در سينماي پس از انقلاب، دست كم در گيشه جواب داده است.
مكس با همه چيز و همه كس شوخي مي كند و با اينكه گفته مي شد دامنه اين شوخي ها چنان گسترده است كه بالاخره دامن فيلم را خواهد گرفت، همچنان بدون هيچ مشكلي مي فروشد و در صدر فيلم هاي پرفروش قرار دارد.
مخاطب به خصوص در سال هاي اخير نشان داده كه فيلم هاي شاد و فانتزي بيشتر ارتباط برقرار مي كند و گاهي اوقات (به گواه فروش فيلم ها) با چيزهايي اين ارتباط برقرار شده كه به سختي مي شد نامشان را فيلم گذاشت.
مكس از اين لحاظ كه برايش وقت و هزينه كافي صرف شده هم جذابيت مضاعفي را به مخاطبش هديه كرده است؛ فيلمي كه به گفته تهيه كننده اش مي توانست با 120 ميليون تومان هم جمع شود، ولي بالاي 300 ميليون خرجش شده تا توليد استاندارد و جذابي باشد.
مكس بيشتر از هر جايي در سينماي سرگروهش مي فروشد؛ سينما قدس كه پس از گرفتنش از حكم كيميايي حرف و حديث هايي را هم به دنبال داشت و فراموش نكنيم كه مرتضي شايسته قبلا چند فيلم كيميايي را تهيه كرده و سامان مقدم تا همين چند سال پيش شاگرد استاد بوده.
هشت پا
فيلم عجيب و غريب عليرضا داوودنژاد پس از ملاقات با طوطي كه همه دوستدارانش را هم غافلگير كرد، با همه غرابتش به هر حال نمونه معقول تري نسبت به ملاقات... به شمار مي آيد.
هشت پا هم از آن فيلم هايي بود كه بارها اكرانش به تعويق افتاد.
از ابتداي پاييز صحبت از آمدن هشت پا بود؛ آمدني كه مدام به تعويق مي افتاد و پس از صحبت هاي گلايه آميز عليرضا داوودنژاد، سرانجام هشت پا هم اكران شد؛ در گروه سينما آفريقا و به جاي فيلم پرفروش آكواريوم . هشت پا به هر حال تجربه تازه اي در سينماي ايران است. به ذهن آمدن نمونه هاي هاليوودي هنگام ديدن فيلم، شايد كمي گريز ناپذير هم باشد، ولي در سينماي ايران فقط يك نمونه نزديك به هشت پا را مي توان سراغ گرفت: ملاقات با طوطي .
هشت پا دنباله ملاقات... نيست، هر چند در ابتدا چنين شائبه اي را به وجود مي آورد، ولي به نوعي تكميل كننده آن است با ساختاري پخته تر و حرفه اي تر.
عليرضا داوودنژاد كه در دهه 70 با فيلم هايي چون مصائب شيرين و بچه هاي بد فيلمساز محبوب منتقدان شد، در ساخته هاي اخيرش از خواست منتقدان فاصله گرفته و اميدوار است مردم با فيلم هايش ارتباط برقرار كنند. ملاقات با طوطي فروش جالب توجهي نداشت، ولي هشت پا تا به اينجا با استقبال قابل قبولي مواجه شده است؛ فيلمي كه بيل بوردهايش به شدت ياد آور ملاقات ... است و تقريبا با همان تركيب بازيگران ساخته شده است.
محمد رضا فروتن با همان گريم و حتي همان لباس هاي ملاقات با طوطي به هشت پا آمده است.
در عوض مهتاب كرامتي و ويشكا آسايش در نقش هايي كاملا متفاوت از آنچه تاكنون بازي كرده اند، براي تماشاگر تازگي دارند. حضور ماهايا پطروسيان، احمد نجفي و آتنه فقيه نصيري، هشت پا را فيلم پرستاره اي كرده است؛ فيلم پرستاره اي كه شروع خوبي در گيشه داشت و بايد ديد مي تواند اين روند را حفظ كند يا خير.
حكم
آخرين ساخته كيميايي تنها دو هفته اكران نسبتا مطلوب را تجربه كرد. حكم كه فروش بالايش يك اتفاق مهم قلمداد شده بود، با از دست دادن تقريبا تمام سينماهاي مهمش، اين روزها عملا اكران دومش را تجربه مي كند.
در دو هفته اول فروش بسيار خوبي داشت، به جاي آنكه بر سينماهايش افزوده شود، تمام سالن هاي با اهميتش را از دست داد. يك بوس كوچولو و هشت پا سالن هاي يك و 2 فرهنگ را در اختيار گرفتند و مكس هم در قدس جاي حكم را گرفت؛ اتفاقي كه احتمالا فقط در ايران رخ مي دهد. كشوري كه سالانه بيش از 60 فيلم توليد مي كند، ولي در پايتخت حتي 10 سالن استاندارد سينما ندارد.
به هر حال حكم با از دست دادن سينماهاي فرهنگ، قدس، پايتخت و ... تنها دلخوش به دو سانس شبانه سينما فرهنگ است. حضور عزت الله انتظامي، بهرام رادان، ليلا حاتمي، خسرو شكيبايي، مريلا زارعي در كنار نام مسعود كيميايي (كه همه تماشاگر ثابت خودش را داشته) و مهمتر از همه حال و هواي جذاب و متفاوت فيلم، تماشاگر را به خود جذب مي كند.
فيلم با آنكه داستان سرراستي ندارد، با تماشاگر ارتباط برقرار مي كند؛ تماشاگري كه با چشماني نمناك و در حال زمزمه ترانه لاله زار از سالن خارج مي شود.
يك بوس كوچولو
داستان سفر دو پيرمرد نويسنده در نگاه اول به نظر مي رسد كه جذابيتي براي تماشاگر نداشته باشد ولي فيلم فرمان آرا به شهادت آمار فروش توانسته مخاطب خود را بيابد.
فيلم به هر حال تجربه اي روشنفكرانه در سينماست و در تهران 10 ميليوني آنقدر مخاطب خاص وجود دارد كه فيلمي چون يك بوس كوچولو هم به فروش قابل قبولي دست يابد. جمشيد مشايخي پس از سال ها نقش اول يك فيلم را بازي كرده؛ در كنار رضاكيانيان كه پس از 20 كيلو چاق شدن در فيلم قبلي فرمان آرا، اين بار 20سال پير شده است. حضور هديه تهراني در نقش فرشته مرگ هم احتمالا دليل موجهي براي مخاطبان عام تر به شمار مي آيد.
پيشنهاد 50 ميليوني
اين يكي تنها فيلم روي پرده است كه خيلي با استقبال مواجه نشده است. مهدي صباغ زاده در دهه 60 فيلم هاي پر مخاطبي مثل سناتور و منتقد پسندي چون خانه خلوت مي ساخت، سال هاست كه از روزهاي اوجش فاصله گرفته است.
پيشنهاد 50ميليوني البته از فيلم هاي اخير صباغ زاده به مراتب خوش ساخت تر است؛ ماجراي آد م هايي كه يك موقعيت ناگريز آنها را در يك مكان قرار مي دهد و اين مسئله تنش هايي را به همراه دارد.
خسرو شكيبايي، ماهايا پطروسيان و شهاب حسيني بازيگران اصلي فيلم هستند.
آخرين تيرهاي تركش
فيلم هايي كه اين روزها بر پرده اند و اغلبشان هم تا به امروز خوب فروخته اند، آخرين تيرهاي تركش سينماي ايران در سال 84 به شمار مي آيند. تا چشم بر هم بزنيم جشنواره فيلم فجر آغاز مي شود و عملا سال سينمايي به پايان مي رسد، هرچند تعدادي از اين فيلم ها در روزهاي جشنواره هم بر پرده دوام خواهند آورد.
|