سه شنبه ۲۰ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۹۷
محله اي كه۸۰ سال پيش، پايين تر از دروازه دولاب، غرب خيابان 17شهريور شكل گرفت
گذر حاج اميرآقا در گذر زمان
000087.jpg
روح الله مهرپارسا
به هر تقدير، محله ها در همه ادوار تاريخ كشور، عامل، باني، موجد و مسبب بسياري از حركات، افعال، كردار و رفتارها توسط اهالي همان محل بوده اند و هنوز با گذشت سال ها، محله ها در تمامي سطح كشور هريك براي خود تاريخي شفاهي يا مدون و مكتوب دارند .
يادش به خير؛ 44سال پيش كه به اتفاق بچه هاي باغ فردوس مولوي (شهيد محمد بخارايي، زنده ياد محمود رضواني، مهدي زارع حسيني، احمد ميرزاخاني) در دبيرستان بدر (خيابان ري بالاتر از بازارچه حمام نواب) درس مي خوانديم، در موقع برگشت به خانه با دوچرخه هايمان در طول هفته به نوبت به دليل كنجكاوي و ديدن محلات قديمي هر روز از يك محله بدين ترتيب مي گذشتيم؛ محله تكيه رضا قلي خان، محله جهودها، محله امامزاده يحيي، كوچه باغ
پسته بك، محله سرپولك و بالاخره آخرين روز هفته (پنج شنبه) را اختصاص به گذر حاج اميرآقا داده بوديم كه موقعيتش آن زمان در خيابان شهباز(17شهريور)، پايين تر از دروازه دولاب، سمت راست، انتهاي خيابان تارخ قرارداشت.
اين گذر پس از پر شدن خندق هاي اطراف تهران بنا شده بود. خاطره ديدار از اين گذر را در ذهنم همواره مرور مي كردم تا اينكه به تدريج در سال هاي بعد كه مشغول ثبت خاطرات محله هاي قديم تهران شدم با ريش سفيدي از اين محله برخورد كردم؛ يادداشت حاضر محصول آن ديدار است.
تاريخ گذر
در حاشيه خندق شرقي تهران قديم، حدفاصل كوچه قجرها و كوچه دردار بياباني وجود داشت كه يكي از افراد ثروتمند آن زمان به نام حاج ا ميرآقا فرزند حاجي اين زمين ها را خريداري كرد و در آن محله گذري بنا كرد و آن را به نام خود ناميد.
اين گذر متشكل از تعدادي مغازه به منزله بازارچه محله، حمام، سقاخانه و مسجد بود.
بازارچه اين گذر نيز بدون طاق از تعدادي مغازه در دو سوي يك كوچه پهن تشكيل شده بود. همين مغازه ها، احتياجات مردم محل را تامين مي كرد. سبك معماري اين مغازه ها، چندان قديمي نبود، اما به هرحال درهاي چوبي و بناهاي فرسوده آن ، نمايانگر ديرپايي آنها بود. اين مغازه ها به نانوايي، قهوه خانه، بقالي، كشك سايي، فرني پزي و خرده فروشي اختصاص داشت كه امروز، تعداد اندكي از آنها به همان شكل قديمي بر پا هستند و تعدادي نيز شكل جديد به خود گرفته اند.
چاه آب
همزمان با بنا شدن محله، در وسط گذر يك چاه بسيار بزرگ آب حفر و در كنار آن چند منبع بزرگ براي ذخيره  آب در نظرگرفته شد كه آب، به وسيله موتور از چاه بيرون مي آمد و در منبع ها جمع مي شد. بر ديواري از گذر، يك حوض آبنماي بسيار زيبا وجود داشت كه آب از منبع ها به وسيله موتور از ارتفاع تقريبا چهارمتري در اين آب نما مي ريخت و اطراف آن شيرهاي آبي بود كه اهالي محله با دلو و سطل، آب را از آب نما به خانه هايشان مي بردند و بدين ترتيب آب آشاميدني مردم محله تامين مي شد.
در 50سال گذشته پس از اينكه تهران داراي آب لوله كشي شده، اين محله نيز از آب لوله كشي برخوردار شد، يكي از كودكان ساكن اين محله درون چاه آب افتاد و چاه مذكور از سوي دولت براي هميشه مسدود شد.
حمام زن شاه
در يكي از كوچه هاي اين محله، كوچه اعتماد باغ بسيار بزرگي وجود داشت كه متعلق به يكي از زنان ناصرالدين شاه بود. باغ مذكور را زن ناصرالدين شاه به يكي از خدمه هاي خود مي بخشد كه بعدها در زمين اين باغ خانه سازي مي شود و به فروش مي رسد. در اين باغ، حمام نسبتا بزرگي وجود داشت كه حمام سرخانه زن ناصرالدين شاه بود كه پس از تبديل باغ به خانه هاي كوچك به صورت يك حمام عمومي درآمد و به حمام زن شاه معروف شد.
يخچال
در محله گذر حاج اميرآقا يك يخچال بزرگ با ديوارهاي بلند وجود داشت كه وسعت آن، بيش از سه هزار متر بود و چال آن بيش از 20متر عمق داشت كه يخ ها را در زمستان در آن انبار مي كردند. اين يخچال متعلق به شخصي به نام رمضان كوره بود كه يخچال هم به همين نام معروف شده بود. زمستان به هنگام شب در آب نماي يخچال آب مي انداختند و روز بعد يخ ها را در چال مخصوصي مي ريختند. مقدار يخ توليدي اين يخچال به قدري بود كه در تابستان، يخ مصرفي تمام محله هاي اطراف را نيز تامين مي كرد.
000057.jpg
قهوه خانه
در رديف مغازه هاي اين گذر يك قهوه خانه وجود داشت كه چون ديگر قهوه خانه هاي تهران باغچه بزرگ داشت و محل تجمع لوطي ها و جوانان محل بود.
شب هاي جمعه در اين قهوه خانه مراسم عزاداري برپا مي شد و اهالي محل در آن شركت مي كردند و گاهي هم دسته سينه زنان محل از اين قهو ه خانه به محله هاي اطراف مي رفت. اكنون ديگر قهوه خانه گذر حاج امير با آن باغچه مصفايش وجود ندارد. فقط خاطرات تلخ و شيرين آن به ياد ريش سفيدان امروز اين جوانان ديروز گذر همواره باقي است.
مسجد صاحب الزمان(ع)
كمي پايين تر از اين محله، نبش كوچه دردار مسجد صاحب الزمان(عج) قرار گرفته كه حدود 60سال قبل به همت و خودياري اهالي محل بنا شد و در حال حاضر يكي از مساجد فعال اين منطقه است.
سقاخانه
سقاخانه گذر حاج اميرآقا كوچك بود و يك در چوبي مشبك داشت با ديوارهاي كاشي كاري شده. يك تغار بزرگ در وسط سقاخانه قرار داشت كه در آن آب و يخ مي ريختند. محل كوچكي نيز براي
روشن كردن شمع ها داشت كه هميشه بر اثر دوده شمع سياه بود. مي گويند اهالي محل به اين سقاخانه اعتقاد خاصي داشتند به گونه اي كه هر وقت مشكلي برايشان پيش مي آمد به سقاخانه مي رفتند، نذر و نياز مي كردند و دخيل مي بستند.
مسجد كوچك
مرشد بهاري يكي از اهالي گذر كه يك مغازه بقالي داشت در اواخر زندگي مغازه خود را به مسجد كوچكي تبديل كرد و تا زماني كه زنده بود مردم در آن نماز مي خواندند. پس از مرگ مرشد، اين مسجد به علت نداشتن خادم براي هميشه تعطيل شد.

قريه كوچك ديروز، محله بزرگ امروز
محله حصار بوعلي در چهار جهت جغرافيايي به وسيله خيابان هاي نياوران، كامرانيه، فرمانيه و پاسداران احاطه شده است
000081.jpg
از زمان آغامحمدخان قاجار كه تهران پايتخت شد، در منطقه كوهستاني شميران، قريه حصار بوعلي در كنار ديگر قراء چون تجريش، قلهك، دزاشيب، نياوران، رستم آباد، كاشانك، دارآباد، ازگل، اراج، سوهانك، دربند، جمال آباد، امامزاده قاسم، دركه، اوين، جماران، حصارك، چيذر و... يكي از ييلاقات خوش آب و هواي تهران محسوب مي شد. بعد از ساختمان قصر سلطنتي صاحبقرانيه، حصار بوعلي به دليل نزديكي به اين كاخ از موقعيت ويژه اي برخوردار شد، زيرا تعدادي از كاركنان كاخ در واحدهاي مختلف جهت اداره امور داخلي قصر از بين ساكنان بومي اين قريه انتخاب مي شدند. رسم ديرينه شاهان قاجار از ناصرالدين شاه تا احمدشاه چنين بود كه بهار و تابستان در كاخ صاحبقرانيه و پاييز و زمستان دركاخ گلستان و قصر فيروزه (دوشان تپه) اقامت مي كردند.
عده اي از جوانان آن روز حصاربوعلي مجاز بودند قهوه خانه سياري در زمان استقرار شاه در جلو محوطه بيروني اين دو كاخ (فيروزه- صاحبقرانيه) برپا كنند كه كل نگهبانان و كاركنان كاخ و اعضاي تشريفات اسكورت شاه جهت صبحانه، ناهار و شام از اين قهوه خانه بهره گيرند.
اين رسم از اواخر سلطنت ناصرالدين شاه تا پايان دوره احمدشاه ادامه داشت. درحال حاضر در طرفين حصاربوعلي دو باغ بزرگ قرار دارد؛ در شرق، باغ عزيزخان كه تبديل به فرهنگسراي نياوران شده و در غرب باغ كامرانيه كه پس از فوت كامران ميرزا در سال 1307 شمسي به تدريج ورثه او نسبت به تقسيم و فروش باغ به ثروتمندان آن زمان تهران اقدام كردند. معروف ترين اين افراد عبارت بودند از عبدالحسين هژير (وزير دربار)، حاج محمدصادق فاتح، حاج محمدجعفر محلوجي، محمدحسين خان محلوجي، انصاري تاجر، شجاعي گلستانه، سعيد انور، محمد نراقي، شيخ الاسلام مهاندوست سميعيان، لاري و عده اي ديگر. كامران ميرزا بعد از۷۰ سال عمر پرنشيب و فراز دنيا را ترك گفت. باغ كامرانيه عظمت، شوكت و وسعت زيادي داشت به طوري كه نقل كرده اند در اين باغ الاغي در تابستان گم شد و هر چه جست وجو كردند آن را نيافتند، بعد از 5-4 ماه در اواخر پاييز كه خزان، باغ را عريان كرد اسكلت الاغ را زير درختي در نقطه اي دوره افتاده از باغ يافتند، حيوان را مار زده بود.
تنها قطعه زميني كه از مجموعه اين باغ چندين هكتاري به عنوان يك ارزش اخروي براي كامران ميرزا باقي ماند، همين يكهزار مترمربع فضايي است كه به نام تكيه آقا در گوشه شمال شرقي باغ كامرانيه در حصاربوعلي معروف است. (در دوران ناصرالدين شاه قاجار دو نفر لقب آقا داشتند اولي كامران ميرزا و دومي ميرزايوسف مستوفي الممالك؛ اشتهار اين حسينيه به تكيه آقا بدين مناسبت است).
در جلد اول فرهنگ جغرافياي ايران آمده: كامرانيه و حصار بوعلي اين دو آبادي به هم متصل هستند. كامرانيه اكنون در محدوده 5 ساله تهران در سوي شمال شهر و در سه كيلومتري شرق تجريش در كنار راه تجريش به نياوران واقع است، جمعيت آن به
162 نفر مي رسد، محصولش ميوه و غلات و شغل اهالي، باغداري و زراعت است .
شايان ذكر طبق سرشماري سال 1335 شمسي جمعيت حصاربوعلي شامل يكهزار و 156 نفر مرد و 775 نفر زن بود كه شامل افراد بومي وغيربومي نيز مي شد.
محصولات كشاورزي
عرضه محصولات كشاورزي حصاربوعلي كه تا 40 سال پيش استمرار داشت و بعضي از آنها به تهران نيز صادر مي شد، عبارت بود از: گندم، جو، حبوبات، توت فرنگي، سيب زميني، هويج و خيار. علف هاي كاشتني اين محل يونجه و شبدر بود. گياهان دارويي خاكشير، گاوزبان، عروسك پشت پرده، ختمي، باروتك، دم روباه، جوموشك، تيغ قندك، ثعلب خودرو و سنبل وحشي بود كه اين گياهان تا 40 سال گذشته كه امكانات بهداشتي مثل حالا نبود، مورداستفاده قرار مي گرفت.
نون عشقي
قديمي ترين نانوايي تافتون سنتي شميران در حصار بوعلي قرار گرفته است كه به آن نون عشقي مي گويند و مثلي محلي هم در مورد آن بين قديمي ها رايج بود كه مي گفتد: هر كس در حصار بوعلي از نون عشقي بخورد و از آب قنات ميرزاعلي بنوشد، از اين محل دل نمي كند .
چراگاه دام
حصار بوعلي به دليل فاصله دو كيلومتري با دامنه هاي البرز ملك كوه، علف چين و علف چر كوهستاني نداشت، لذا دام هاي آن جهت چرا در محوطه وسيعي كه به زبان محاوره به آن تپه شاغالون خطاب مي شد، تجمع مي كردند كه اين محوطه در حقيقت مرتع و آبريز محل به حساب مي آمد؛ در حال حاضر تپه شاغالون محدوده بين خيابان هاي فرمانيه، ديباجي شمالي، شمال رستم آباد بالا و پاسداران را شامل مي شود. زمين هاي آن در نيمه اول دهه 30 فروخته شد كه منطقه مسكوني ديپلماتيك فعلي به وجود آمد.
قنات هاي حصار بوعلي
در گذشته سه قنات از سه جهت جغرافيايي يعني شمال، غرب و شرق، حصار بوعلي را پوشش مي داد كه در حال حاضر محور شمال آن يعني قنات ملك آباد - كه درخيابان شهيد باهنر، ايستگاه قنات آفتابي واقع بود - از سال 1339 شمسي (45 سال پيش) خشك شده و ليكن از شرق محله، قنات ميرزاعلي و در غرب محله قنات تكيه آقا چون شريان هاي زندگي ساز طبق يك سنت ديرسال از منازل عبور كرده و با صداي شورانگيزي به نهر عمومي مي ريزند. با توجه به تغييرات فاحشي در محلات ديگر كه تغيير هويت سنتي شميران را در پيش روي داشت، حصار بوعلي هنوز با تعدادي اندك از ساختمان هاي قديمي، قنات هاي جاري و كوچه هاي باريك محدود به ديوارهاي كاهگلي و محصور بين باغاتي كهن نيم نفسانه يادآور اين حقيقت است كه اينجا روزگاري روستايي باصفا بود كه كامران ميرزا نايب السلطنه حاكم تهران و وزير جنگ ناصري كنار آن باغي چندين هكتاري را عينيت بخشيد.
سنت هاي پابرجا
حصار بوعلي بنا به يك سنت قديمي براي خودش مسجد و حسينيه جداگانه دارد. اين سنت متداول محله هاي قديمي شميران است؛ مسجد جامع، سابقه اي بيش از 170 سال دارد و در سال 1347 نيز تجديد بنا شده است. 200 متر دورتر از مسجد جامع، مسجد عتيق حصار بوعلي كنار شرشره آبي كه قنات تكيه آقا را به نهر عمومي وصل مي كند، باب دل آنهايي است كه در خلوت مسجد و آهنگ ريزش آب با حضرت دوست راز و نياز دارند.
حدود نزديك به 150 سال پيش در نخستين سال هاي حكومت ناصرالدين شاه، اين ساكنان حصار بوعلي بودند كه براي ساختن تكيه آستين بالا زدند. هماهنگ با معماري عصر قاجار در ساخت و ساز اينگونه ابنيه، تكيه حصار بوعلي با خشت و گل روي پاهايش ايستاد.
يكي از خاطرات به جا مانده از اين تكيه مربوط به 70 سال پيش است كه بعضي از شاهدان عيني آن هنوز زنده اند.
عين خاطره را مي آورم، نقل به مضمون؛ همه چيز وقتي شروع شد كه خواستند تكيه را خراب كنند. چو انداخته بودند مي خواهند به جايش مدرسه بسازند يا همچو چيزي. اواخر حكومت پهلوي اول بود. بهانه وجود مسجد و تكيه آقا را داشتند. مي گفتند كمبود فضاي آموزشي داريم. يك روز صبح سر و كله يك مشت كارگر با بيل و كلنگ پيدا شد. گفتند تكيه حصار بوعلي بايد خراب شود. گفتند دستور است. هر كس رفت يك گوشه، كلنگ ها را بردند بالا، كوبيدند به ديوارهاي خشت و گل. كار به 5 و 6 ضربه نكشيد. زنبور بود كه از جوف ديوارها و سقف بيرون مي ريخت؛ جنگ بين انسان و زنبور. هر جاي تكيه را كلنگ زدند لانه زنبور بود. كارگرها دست از كار كشيدند. متفق القول گفتند اين تكيه امام حسين(ع) است. با خراب كردن آن خانه خراب مي شويم. آنها مجبور به ترك تكيه شده و دستوردهندگان نيز از ادامه تخريب منصرف شدند.
سابقه تاريخي
قدمت اين محله با توجه به سنگ هاي قبور قبرستان قديم حصار بوعلي كه تا 45 سال پيش داير بود، سال هاي 1015 تا 1095 هجري قمري را نشان مي دهد كه سابقه آن به دوران صفويه برمي گردد.
ليكن قديمي هاي محل اعتقاد دارند كه حصار بوعلي منسوب به ابوعلي سينا حكيم و فيلسوف مشهور اسلامي- است كه در قرن چهارم و پنجم هجري قمري مي زيسته؛ درهجرت طولاني خود از گرگان به ري مدتي را در اين ناحيه به سر برده و اقدام به ساخت حصار و بارويي در اين محل كرده، به خاطر اين سابقه تاريخي به تدريج واژه حصار بوعلي شكل گرفته است.
اعتراض اهالي حصار بوعلي
مدتي است در همشهري محله منطقه يك، نقشه اي در صفحه دوم نشريه چاپ مي شود كه در حقيقت كروكي كل منطقه يك است كه نام تمام محلات با خيابان هاي اصلي و فرعي آن را نشان مي دهد.
در وسط محدوده پاسداران، نياوران، فرمانيه و كامرانيه نام مجعول و ناآشنايي با واژه ساميان   به جاي حصار بوعلي كه اسمي ريشه دار است به چشم مي خورد كه معلوم نيست از كجا آمده، در حالي كه حصار بوعلي قدمت چند صد ساله دارد. مسئولان مربوطه در مقابل تلفن هاي متعدد و اعتراض آميز اهالي اظهار داشته اند نشريه تقصير ندارد. شهرداري منطقه يك اين نقشه را در اختيار ما قرار داده است. اهالي انتظار دارند شهرداري منطقه يك در كنار خدمات ارزشمندي كه مبذول مي دارد واژه مجعول ساميان را به نام اصلي خود حصار بوعلي تغيير دهد كه در نشريه هم از اين تاريخ به بعد عمل شود.

ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |