شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
سياست
Front Page

راهبردهاي سياست خارجي روسيه در خصوص ايران
نگاه تاكتيكي
دكتر محمد مهدي مظاهري
محدوده روابط ايران و روسيه مشخص است. روسها در نگرش روابط با ايران ملاحظات سياسي و نظامي آمريكا را مدنظر خواهند داشت، لذا بايد گفت گرچه روسها از همكاريهاي اقتصادي و نظامي با ايران استقبال مي كنند ولي مرزي براي آن قائل هستند و نمي خواهند با گسترش روابط ميان دو كشور به روابط مسكو - واشنگتن آسيبي جدي وارد سازند
000399.jpg
ايران و روسيه بعد از پايان جنگ سرد و حاكم شدن نظام تك قطبي، از طريق همكاري و گسترش روابط دو جانبه، اهداف جداگانه اي را جستجو مي كنند. در اين ميان، اهميت همكاري هاي دوجانبه در زمينه هسته اي و نيز باز داشتن آمريكا از تشديد اقدامات ضد ايراني در خور تأمل است. در تعميق روابط دوجانبه و حتي مطرح شدن روابط استراتژيك بر محور تهران _ مسكو مسائل زيادي نقش دارند.
الف) اهداف مشترك
۱ _ نفوذ روزافزون آمريكا در حيات خلوت روسها (كشورهاي آسياي ميانه و قفقاز) علاوه بر تهديد مستقيم منافع روسها و محدود نمودن دايره مانور اين كشور، به دلايل زياد از جمله اشتراك فرهنگي و قومي ميان كشورهاي مذكور با ايران مي تواند منافع ايران را مستقيما به چالش بكشاند.
۲ _ اتخاذ سياست يكجانبه گرايي از سوي دولتمردان كاخ سفيد و عدم لحاظ نمودن منافع ديگر كشورها در منطقه، خشم مقامات كشورهايي نظير ايران، روسيه و چين را برانگيخته است. لذا ايران و روسيه و چين، ضمن مخالفت با سياست هاي يكجانبه گرايانه آمريكا خواهان چندقطبي شدن و اتخاذ سياست هاي چندجانبه گرا هستند.
۳ _ سازمان همكاري شانگهاي در سال ۱۹۹۶ ميان روسيه، چين، قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان نشان دهنده توجه روسيه به مرزهاي شرقي خود بوده است. ازبكستان نيز در سال ۲۰۰۲ به اين سازمان پيوست، جمهوري اسلامي در ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر آن پذيرفته شده است.
براساس ملاحظات ژئوپلتيكي روسيه، خاورميانه در سياست خارجي اين كشور جايگاه گذشته خويش را باز يافته است.
ب) اهداف روسها
۱ _ يكي از عمده ترين نگراني روسها بعد از فروپاشي شوروي (سابق) و تشكيل فدراسيون روسيه، تهديد منافع اين كشور در منطقه و نيز بحث گسترش ناتو به مرزهاي اين كشور بوده و هست. از آنجا كه ايران نيز مخالف گسترش ناتو به شرق است، لذا مي تواند شريك مطمئني براي مقابله با توسعه طلبي ناتو به شرق قلمداد گردد. از سوي ديگر نقش سازنده ايران در منطقه و برقراري صلح در تاجيكستان و پادرمياني در بحران قره باغ ميان آذربايجان و ارمنستان، از چشم مقامات روسي به دور نمانده، بطوري كه مقامات روسي علنا از سياست عملگرايانه ايران ابراز خشنودي نمودند.
۲ _ با فروپاشي سيستم سوسياليستي شوروي و بحران مالي شديد روسها مقامات اين كشور به تنها عنصر مؤثر و سودآور اقتصادي يعني فروش تجهيزات نظامي به كشورهاي منطقه روي آوردند. در همين حال تحريم ايران از سوي آمريكا با توجه به روند گسترش ناامني در مرزهاي ايران (اشغال عراق و تداوم حضور آمريكايي ها در افغانستان) خريد تسليحات پيشرفته از روسيه را به يك امر غيرقابل اجتناب ناپذير مبدل ساخته است. حجم سفارش نظامي، فني و خدماتي ايران و روسيه از سال ۱۹۸۹ تاكنون، ايران را به سومين شريك تجاري روسيه با چهار ميليارد دلار سفارش ارتقا داده است، مهمتر از درآمدهاي ارزي حاصل از فروش سلاح به ايران، روسيه از اين امر به عنوان برگ برنده اي در روابط با ايالات متحده استفاده مي كند.
۳ _ پس از آنكه شركت هاي غربي حاضر به مشاركت در برنامه هاي هسته اي و نيز تكميل نيروگاه هسته اي بوشهر نشدند، مقامات روسي ضمن اعلام آمادگي براي تكميل اين پروژه، همواره بر تحت نظارت بودن فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران و صلح آميز بودن آن تأكيد داشتند. فعاليت هاي هسته اي روسها در ايران و عزم جدي در ادامه همكاريها و نيز تكميل پروژه نيروگاه بوشهر و اعلام آمادگي براي راه اندازي نيروگاههاي جديد هسته اي با تشديد مخالفت هاي آمريكا و اسرائيل روبرو گشته است. برنامه هاي هسته اي ايران در پي از سرگيري مجدد USF اصفهان و طرح جديد روسها مبني بر تشكيل شركت مشترك براي غني سازي اورانيوم در داخل روسيه، با واكنش هاي متفاوتي مواجه شده است. اين در حالي است روسيه همچنان حمايت هاي خود را از فعاليتهاي صلح آميز هسته اي با آميزه اي از علايق سياسي _ اقتصادي _ فني و ژئوپلتيك ادامه مي دهد.
ج) منافع ايران
۱ _ توسعه روابط با مسكو در ابعاد مختلف ضمن ارتقاي منزلت استراتژيكي ايران در منطقه، سياست اقتدارآميز و هژمونيك آمريكا را براي سلطه همه جانبه بر منطقه با چالش هاي جدي روبرو خواهد ساخت.
۲ _ با نگاه به دنباله روي اروپاييان از سياست يكجانبه گرايانه آمريكا در منطقه و تشديد فشارهاي همه جانبه غرب براي محروم ساختن ايران از دانش  صلح آميز هسته اي، ايران ضمن تعامل با چين و غيرمتعهدها به وزنه روسها در شوراي حكام چشم دوخته است.
د) موانع:
همكاريهاي ايران با روسيه به ويژه در بعد هسته اي هميشه با مخالفت و حساسيت هاي آمريكايي ها روبرو گشته است، بطوري كه كاخ سفيد براي توقف فروش تسليحات نظامي و ارائه كمك هاي فني در ساخت نيروگاه هسته اي، مسكو را شديدا تحت فشار قرار داده است. فشارهاي سياسي و اقتصادي غرب در شكل استفاده از اهرمهاي اقتصادي در قطع كمك به روسيه و تحريم شركت هاي طرف قرارداد با بخش هاي مختلف نظامي و اقتصادي ايران موجب شده است روسها براي رابطه نظامي خود با ايران محدوديت هايي را قايل شوند. به عنوان مثال روسيه به فروش تسليحات با كيفيت پايين به ايران مبادرت مي ورزد و يا بر سر عقد قرارداد فروش تسليحات نظامي محدوديت قايل مي شود.
اين در حالي است كه عليرغم ادعاهاي روسها مبني بر حمايت از متحدان خود در مقابل هر تهاجمي، بحران كوزوو و عراق، پوچ بودن اين ادعاها را آشكار ساخت، چنانچه در بحران كوزوو پس از يورش همه جانبه غربي ها عليه صرب ها به عنوان متحدان تاريخي روسيه، مسكو فقط به حمايت لفظي و سياسي بسنده كرد و در ميدان عمل واكنش جدي از خود نشان نداد. از سوي ديگر با اعزام نيروهاي نظامي خود براي شركت در عمليات حفظ صلح در بوسني اشتياق خويش را به همكاريهاي همه جانبه با نيروهاي غربي نشان داد.
در اشغال عراق نيز روسها ضمن قطع روابط سنتي خود با صدام از حملات عليه وي به شدت حمايت كردند. هم سويي و هم كلامي مقامات روسي با نيروي ائتلاف به رهبري آمريكا در ابتداي تجاوز به عراق به حدي بود كه شگفتي مقامات كاخ سفيد را نيز برانگيخت.
شواهد تاريخي و بررسي عملكرد روسها در خاورميانه نشان مي دهد كه در شرايط بحراني نمي توان به حمايت سياسي و نظامي روسها براي مقابله با تهاجم آمريكا اميدوار بود. چرا كه روسيه بدليل وابستگي هاي اقتصادي در شرايط فعلي براي نجات از بحران فعلي و بازسازي اقتصادي و پيوستن به سازمان تجارت جهاني شديدا به غرب به ويژه آمريكا چشم دوخته است. پس محدوده روابط ايران و روسيه مشخص است. روسها در نگرش روابط با ايران ملاحظات سياسي و نظامي آمريكا را مدنظر خواهند داشت، لذا بايد گفت گرچه روسها از همكاريهاي اقتصادي و نظامي با ايران استقبال مي كنند ولي مرزي براي آن قائل هستند و نمي خواهند با گسترش روابط ميان دو كشور به روابط مسكو _ واشنگتن آسيبي جدي وارد سازند. تنها انتظاري كه مي توان داشت آن است كه روسها در بهترين وضعيت ممكن تحت ملاحظاتي از حق وتوي خود در شوراي امنيت به نفع ايران استفاده كنند. مسلما در اين امر نيز روسها با احتياط عمل خواهند كرد، از اين رو به نظر مي رسد نگاه روسيه به روابط با ايران بيشتر تاكتيكي باشد تا استراتژيك.

نگاه
نگرش ابزاري به حقوق بشر
000405.jpg

با نزديك شدن به نشست وين و آغاز مجدد گفت وگوهاي هسته اي بين ايران و طرفين اروپايي، مسأله حقوق بشر و نگرش هاي متفاوت نسبت به آن به جنجالي ترين بحث رسانه هاي دنياي غرب بدل گشته است به طوري كه رسانه هاي غربي به شدت از ادامه نقض حقوق بشر در ايران ابراز نگراني مي كنند.
اين در حالي است كه اتحاديه اروپا از دهه گذشته، سياست گفت وگو با مقامات ايران را درباره موضوعات حساسي همچون تروريسم، سلاح هاي هسته اي و حقوق بشر آغاز كرده است. اروپائيان متعهد شده بودند در صورت پيشرفت در موضوعات مطروحه، يك قرارداد تجاري و همكاري با ايران امضاء كنند، ولي شواهد امر نشان مي دهد كه هنوز بين ديدگاههاي ايران و اروپا درباره مسأله حقوق بشر تفاوت وجود دارد.
مقامات ايران در اولين واكنش نسبت به تبليغات رسانه هاي غربي، اعلام داشتند حقوق بشر نبايد يك ابزار تبليغاتي باشد، بلكه حقوق بشر با تعريف ديني اش براي ما، نه فقط اهميت، بلكه قداست هم دارد. از سوي ديگر ايران معتقد است جهت رفع سوءتفاهمات بايد مذاكراتي به منظور آشنايي با ديدگاه هاي مختلف در زمينه حقوق بشر و ارتقاي درك متقابل و احترام نسبت به سنت و ارزشهاي جوامع مختلف صورت گيرد. از اين رو اروپا بايد ضمن پرهيز از هرگونه پيشداوري و ناديده گرفتن معيار و الگوي مطلوب اسلامي، به فرهنگ غني و تمدن اسلامي احترام بگذارد. براي تبيين موضوع مي توان به مسائل ذيل اشاره نمود:
۱- اروپا نبايد با عينك ليبراليستي به مسائل حقوق بشر در جهان اسلام نگريسته و به ترويج ارزشها و هنجارهاي غربي بپردازد. مسأله حقوق بشر در هر كشوري بايد بر اساس ارزشها، هنجارها و معيارهاي بومي آن كشور مورد ارزيابي قرار گيرد.
۲- هرگونه اتهام و نقض حقوق بشر از سوي اروپا و سازمانهاي حقوق بشر غربي، بايد مستدل تر و خارج از تبليغات رسانه اي و غرض ورزي هاي خاص سياسي باشد. شواهد موجود نشان مي دهد كه گزارش هاي سازمان حقوق بشري غربي از سوي گروههاي معاند با نظام جمهوري اسلامي ايران تهيه و ارائه مي شود.
۳- اصولاً  اروپا و آمريكا در زمينه حقوق بشر پرونده سياهي دارند. نقض حقوق بشر و ناديده گرفتن حقوق اوليه اقليت ها، تبعيض عليه مسلمانان به ويژه در مسأله حجاب، اسلام ستيزي و عدم رعايت حقوق مهاجرين از جمله موارد نقض حقوق بشر در اين كشورهاست. از سوي ديگر جنايت هاي روزافزون نيروهاي آمريكايي در عراق و بي حرمتي و شكنجه مداوم زندانيان ابوغريب و گوانتانامو و بي تفاوتي به نقض مكرر حقوق فلسطينيان در سرزمينهاي اشغالي نشانگر پوچ بودن ادعاي آنان در دفاع از حقوق بشر و آزاديهاي فردي است.
۴- اتحاديه اروپا با استفاده از ابزارهاي نرم و اهرم فشاري به نام حقوق بشر، در صدد به انفعال كشاندن كشورهايي در عرصه بين المللي و تأمين منافع خود است.
۵- به نظر مي رسد با بي نتيجه ماندن تلاش هاي مشترك اروپا و آمريكا براي انصراف ايران از پيگيري برنامه هاي هسته اي خود و تأكيد مجدد مقامات ايران مبني بر غني سازي اورانيوم در داخل، اروپاييان بار ديگر به سراغ حربه كهنه اي به نام حقوق بشر رفته اند و با تبليغات مسموم رسانه اي در صدد سرپوش گذاشتن بر ناكامي هاي خود هستند.
نكته آخر اين كه، بحث گفت وگو و مذاكرات با اروپا در مقوله حقوق بشر فقط تبادل آرا و ديدگاهها ميان طرفين نيست، بلكه تلاش عمده از سوي اروپا براي وادار ساختن ايران به پذيرش هنجارهاي غربي و رها ساختن ايده مردمسالاري ديني بوده و هست.
از اين رو در مقابل زياده طلبي هاي غرب نبايد تسليم شد و عرصه را به نفع آنان خالي نمود، لذا بايد در سطح رسانه اي ملي، با تبليغات شفاف و گسترده ضمن نشان دادن زواياي مثبت آزاديهاي فردي و حقوق بشر اسلامي در ايران، نقض آشكار و جنايت هاي روزافزون غربي ها را در سطح داخلي و خارجي براي جهانيان روشن ساخت؛ چرا كه افكار عمومي دنيا مي تواند هم ناظر و هم داور مناسب براي ميزان پايبندي كشورها نسبت به تعهدات بين المللي و حقوق بشر قلمداد گردد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |