چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴ - - ۳۹۲۸
عكاس خانه
Front Page

سمفوني دلفين ها
عكس ها: هادي مختاريان
001866.jpg
001869.jpg
به آسمان نگاه كن!
از درون يك قفس شيشه اي، اشتباه نكن؛ راهي به اقيانوس نخواهي يافت. بيرون مي جهي و به اوج مي رسي تا وقتي سقوط خاطرات جهيدن در اقيانوس را زنده كني. بالاتر مي روي و باز هم سقوط مي كني درون گودال پر از آب ولي باز هم اشتباه كرده اي. اينجا اقيانوس نيست! وظيفه ات اين  است كه آدم ها را مسرور كني از لذت به اوج رسيدن و سقوط كردن وگرنه از آن چند قطعه گوشت ماهي كه مربي به تو خواهد داد محروم مي شوي. آنها به دوستان ديگرت داخل آن قفس شيشه اي چند تكه بيشتر مي دهند و تو قهر مي كني از بي توجهي. ديگر اوج نمي گيري تا حافظه ساختگي را به اقيانوس ببري و رها شوي. تنها كاري كه مي تواني، قهركردن است از آدم هايي كه با حركات دست به تو مي گويند براي آنها كه پشت شيشه نشسته اند بايد چه  كار كني. خسته مي شوي از اين اجبار زندگي ساختگي و در عمق، آرام مي گيري تا خاطرات اقيانوس را مرور كني. حسرت رهايي، صبرت را لبريز مي كند. آدم هاي پشت شيشه براي ديدن سمفوني دلفين ها پول زيادي به آنها كه تو را محبوس كرده اند مي پردازند و تضاد تنها چيزي است كه روحت را مي خراشد و چهره مهربانت چشمان غمگين تو را از نگاه مردمان پشت قفس پنهان مي كند. مي خروشي از تضاد وحشتناك استخر و اقيانوس و بالا مي آيي آنقدر سريع كه چند متر هم بالاتر مي زني از سطح آن اقيانوس ساختگي آدم ها و برايشان سقوط مي كني در عمق ساختگي چند قطره آب از اقيانوس؛ اشتباه نكن اينجا اقيانوس نيست.

|  ايرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   درمانگاه  |   عكاس خانه  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |