چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۴ - - ۳۹۲۸
جهانشهر
Front Page

طرح هايي كه پاريس را به مرز خفگي كشانده است
ترافيك پاريس چگونه گره خورد
001830.jpg
آرمان بيگانه
تدابير عجيب شهرداري براي كاهش فضاي اتومبيل ها، مردم پاريس و حومه را گرفتار دامي كرده كه فعلاً راهي براي نجات از آن وجود ندارد.
پاريس در مرز خفگي است؛ گره هاي ترافيكي كورتر شده و همه از اين وضعيت ناراضي اند. سياست جديد عبور و مرور، موضوع بحث داغي است كه به ندرت موافقيني براي آن پيدا مي شود. شهردار و معاونش با هدف كاهش آلودگي و ترافيك، دست به اجراي طرحي زده اند كه به مشكلات شهروندان دامن زده و شكست آن محتمل است.
تدابير شهردار قبلي براي كاهش ترافيك و آلودگي هوا چندان محسوس نبود، ولي جناح چپ پس از در اختيار گرفتن زمام امور شهر، ترجيج داد كه از سياست شهردار قبلي پيروي نكند و به همين جهت تصميمات راديكالي اتخاذ كرد. تصميماتي كه در هيچيك از پايتخت هاي مهم جهان سابقه نداشت و به كندشدن حركت تمام وسايل نقليه منجر شده است.
برتران دلانوئه پس از تصدي پست شهرداري پاريس گفت كه مي خواهد مشكل عبور و مرور شهر را از بين ببرد. او در گام نخست كه سروصداي زيادي داشت، در چند خيابان اصلي از جمله ريوولي، مسير ويژه اتوبوس ايجاد كرد. با اين طرح عجيب، كارگران تخليه بار تنها مي توانستند از فضايي به عرض 60 سانتي متر ميان اتوبوس و اتومبيل ها استفاده كنند. اين تصميم به قدري نسنجيده بود كه پليس، شهرداري را مجبور كرد كه راه حل واقع بينانه تري بيابد. دنيس بوپن- نماينده حزب سبز و معاون شهردار- براي كاهش آلودگي هوا، اتومبيل ها را هدف قرار داد. طبق طرحي با عنوان تقسيم دوباره فضاي شهري قرار شد كه فضاي كمتري در اختيار اتومبيل ها قرار گيرد. جرقه اين كار پس از انتشار تحقيقي زده شد كه مشخص مي كرد 50 درصد جابه جايي ها در پاريس با پاي پياده انجام مي شود. اشكال بزرگ اين تحقيق اين بود كه جابه جايي را رفتن از يك نقطه به نقطه ديگر تعريف كرده بود و هيچ اشاره اي به مسافت نشده بود؛ يعني خريد نان از مغازه كناري يا رفتن از يك گوشه شهر به گوشه ديگر، بدون توجه به بعد مسافت، يك جابه جايي محسوب شده بود. اما شهرداري با استناد به همين تحقيق كه توسط يكي از سازمان هاي زيرمجموعه اش رقم خورد، برنامه اش را آغاز كرد.
دنيس بوپن، مدافع سرسخت اين پروژه مي گويد: ما بايد اولويت مان در جابه جايي را اصلاح كنيم. فضايي كه در اختيار اتومبيل هاست، بايد كمتر شود. ديگر اينكه شهر را براساس عملكرد رانندگان تغيير دهيم، خسته شده ايم . اين چنين بود كه فضاهاي متمدن در خيابان هاي مژنتا و كليشي به وجود آمد. يك رديف براي اتومبيل ها، چند جاي پارك،  يك مسير اتوبوس و باريكه اي براي دوچرخه سواري. در واقع شهرداري با كم كردن فضاي حركت اتومبيل ها، راهي براي اتوبوس و دوچرخه به وجود آورد. در گزارش رسمي شهرداري، اين تصميم كاملاً به سود مردم پاريس است، ولي حقيقت چيز ديگري را نشان مي دهد. مجموع اين اقدامات در نهايت جابه جايي را نه تنها براي اتومبيل ها، بلكه براي تاكسي و موتور نيز محدود كرده است. برنامه ضد اتومبيل به برنامه اي عليه جابه جايي تبديل شده است.
ايجاد چند محله سبز نيز مثال ديگري از تصميمات شگفت انگيز شهرداري پاريس است. اينها محلاتي هستند كه عبور از آنها امكان پذير نيست و تنها چند ورودي محدود دارند. از يك طرف اين كار، لطفي به ساكنين اين مناطق است كه آلودگي به محلات ديگر منتقل نمي شود، ولي اشكال بزرگ اينجاست كه از فعاليت هاي اقتصادي نيز به شدت كاسته مي شود. كدام دفتر خدماتي يا شركت حاضر مي شود در محله اي مستقر شود كه ورود به آن حتي با تاكسي نيز غيرممكن است؟ همچنين كوچه هايي كه حكم راه ميانبر براي رفتن از يك محله به محله ديگر را داشتند نيز ديگر قابل استفاده نيستند.
شهرداري براي اين كار جهت حركت در اين معابر را تغيير داد و براي رانندگان راهي جز استفاده از محورهاي اصلي باقي نمي مانده است. هر چند اولويت دادن به وسايل نقليه عمومي اقدامي مثبت است، اما خصومت با اتومبيل ها بسيار شگفت آور به نظر مي رسد. با اجراي اين طرح، تنها ساكنان اين كوچه ها مي توانند آنجا پارك كنند. البته اين مسئله براي آنها خوشايند است، اما معلوم نيست تعميركاري كه بيشتر از نيم ساعت كار دارد، چگونه بايد در اين خيابان توقف كند؟
به گزارش شهرداري، برنامه محدود كردن اتومبيل ها كه بار آن بر وسايل نقليه عمومي و دوچرخه منتقل شده، موجب كاهش 13 درصدي حجم ترافيك شده است. اما آنچه برنامه ريزي هاي شهرداري پيش بيني نكرده بودند، افزايش خيره كننده استفاده از موتورسيكلت ها بود؛ 30 درصد در 7 سال. همين مسئله شهرداري را مجبور كرده كه محدوديت هايي براي وسايل نقليه موتوري دوچرخ به وجود آورد. تخمين زده مي شود كه روزانه حدود 100 هزار موتور سيكلت و اسكوتر در پاريس تردد مي كنند، ولي تنها 26 هزار توقفگاه وجود دارد. پليس پاريس خواستار راه حلي اساسي براي اين مشكل شده است و معاون شهرداري نيز نگراني اش را در مورد افزايش موتورسيكلت ها ابراز كرده و اضافه مي كند كه يك موتورسيكلت نو، آلودگي بيشتري از يك اتومبيل نو ايجاد مي كند؛ موضوعي كه اعتراض موتور سواران را برانگيخته و شهرداري، تحقيق دوباره اي براي بررسي آن آغاز كرده است. پيشنهاد يك تخفيف مالياتي نيز براي وسايل نقليه دوچرخ غيرآلوده كننده مانند اسكوترهاي الكتريكي و دوچرخه ارائه شد، ولي از نظر قانوني چنين امكاني وجود ندارد. در عوض شهرداري اجازه دارد كه مانع حركت وسايل نقليه با آلودگي بالا شود. به همين دليل دنيس بوپن به فكر ممنوعيت حركت موتورهاي دوزمانه و اتومبيل هاي 4*۴ افتاده است. همچنين طرح ديگري در برنامه است كه به موتورها به شرط كاهش سرعت، اجازه تردد در مسير ويژه اتوبوس ها را بدهد. اين پيشنهاد شهرداري مخالفين زيادي دارد؛ در عوض پليس پاريس به آزمايش آن بي ميل نيست.
گذشت زمان نشان مي دهد كه سياست اولويت دادن به وسايل نقليه با چرخ هاي كمتر تنها يك نتيجه داشته است. هر كسي كه به خود جرأت استفاده از اتومبيل مي دهد،  دراين دام گرفتار مي شود؛ از كسي كه قصد خريد دارد تا تعميركاري كه به خانه مشتريان مي رود و حتي آمبولانس. تحقيق دو اقتصاددان نيز نشان مي دهد كه اين سياست موجب هدررفتن زمان، افزايش مصرف بنزين و در نتيجه بالارفتن آلودگي شده است. حالا تنها اميد پاريسي ها براي نجات از اين وضع، انتخابات سال 2008 شهرداري است.

موزه اي به وسعت يك ابر
001833.jpg
خسرو طوسي- براي آن دسته از ما كه پاريس را لابه لاي عكس هاي دلفريب شانزه ليزه يا احتمالاً فيلم معروف آمه لي از مونمارت مي نشانيم، تصاوير كوبنده شورش هاي ماه نوامبر كه اين شهر را به عنوان منطقه اي فقرزده و آشفته كه در آن اتومبيل ها به آتش كشيده مي شوند نشان مي داد نه تنها تكان دهنده كه برهم زننده يك تصوير ذهني ديرپا بود.
آيا اين همان شهر بود؟ پس چرا بسياري از ما هيچ چيز در مورد آن نشنيده بوديم؟
شورش هاي خياباني نوامبر 2005 نه تنها از تضادهاي فرهنگي فزاينده در ابرشهر پرده برداشت، بلكه جهانيان را با ابعاد جغرافياي سياسي ناشناخته اين شهر آشنا كرد.
بسياري از توريست هايي كه از پاريس بازديد مي كنند، از خلوتي  و آرامش مركز چهارمين اقتصاد بزرگ جهان شگفت زده مي شوند و هر چند بسياري شنيده اند كه پاريس نزديك به 12 ميليون جمعيت دارد، اما نبود ترافيك، ازدحام پياده روها يا آلودگي هوا در قسمت هاي مركزي شهر كنجكاوي آنان را برمي انگيزد.
پاريس در كنار لندن، بزرگ ترين مركز اقتصادي و فرهنگي اروپاي متحد محسوب مي شود و با اين حال آنچه مسافران با آن برخورد مي كنند يا معمولاً بر پرده تلويزيون نقش مي بندد، انبوهي از موزه و گالري هاي هنري يا بوتيك هاي مجلل در خيابان هاي خلوت و پردرخت است كه تشابه چنداني با عنوان ياد شده ندارد.
واقعيت اينجاست كه پاريس تنها بخش مركزي و كوچكي از متروپوليس پاريس يا ايل دوفرانس است كه با داشتن تنها 5/18 درصد جمعيت اين ناحيه شهري به عنوان نماينده تمامي آن عمل مي كنند.
۵‎/۸۱ درصد از افرادي كه خود را پاريسي محسوب مي كنند در خارج از پاريس، در حومه بسيار گسترده آن مشغول به زندگي و كار هستند و حتي محدوده تجاري موسوم به لاديفانس كه تمامي آسمانخراش هاي پاريس در آن متمركز شده اند نيز از لحاظ تقسيم بندي هاي كشوري خارج از پاريس است.
اين مسأله همچنين محدود به ناحيه تجاري نيست و در حال حاضر هر دو فرودگاه بزرگ اورلي و شارل دوگل ، دانشگاه هاي معتبري چون پلي تكنيك و HEC، آزمايشگاه هاي تحقيقاتي Evry، استاديوم فوتبال معروف به استاد دوفرانس ، فروشگاه هاي عظيم عمده فروشي مواد غذايي و حتي بعضي وزارتخانه هاي دولتي همچون وزارت حمل ونقل، خارج از پاريس و در 3897 ناحيه شهري مستقل آن قرار دارند كه هر يك داراي ارگان هاي تصميم گيري محلي مختص به خود هستند و تضادهاي فرهنگي- اقتصادي آنان يادآور ناحيه هاي فئودالي در قرون وسطي است.
استحكام خلل ناپذير مرزهاي جغرافيايي اين نواحي كه دروازه هاي قديم را در قالب ايستگاه هاي مترو تداوم حيات بخشيده، پاريس را به سوي پديده اي سوق داده است كه در جغرافياي شهري از آن به عنوان موزه سان سازي ياد مي شود.به جز اضافه شدن آسمانخراش نسبتاً منفور برج مونپارناس در دهه 60 ميلادي، ناحيه شهري پاريس از زمان ناپلئون سوم تاكنون تقريباً هيچ تغييري را در چشم انداز خود شاهد نبوده است و تمامي هيجانات اجتماعي، دگرگوني هاي فرهنگي- اقتصادي و پيشرفت صنعتي در خارج از اين محدوده صورت مي پذيرد. در نواحي پراكنده اي كه هيچ يك نه از لحاظ تاريخي و نه از لحاظ فرهنگي، پيوندي با پاريس اصلي ندارند.
در متروپوليسي كه حومه آن با افتخار قدم به قرن بيست و يكم گذاشته است، مركز شهر در حال و هواي پيش از انقلاب صنعتي به سر مي برد، زيرا محدودكننده ترين قوانين ساخت و ساز شهري در جهان، احداث هرگونه بناي جديد را منحصر به خارج از شهر كرده است. حد مجاز ارتفاع ساختمان ها از زمان بارون هوسمان، آرشيتكت معروفي كه كلاف سردرگم پاريس قرون وسطي را در قرن نوزدهم تبديل به شهري با شاهراه هايي چون شانزه ليزه كرد، تغيير نيافته و در اين ميان قيمت هاي سرسام آور مستغلات در ناحيه شهري پاريس، طبقه متوسط و فقير را اجباراً به خارج از شهر كوچ داده است.
محلات مركزي شهر پس از پايان ساعات كاري بيشتر به شهر مردگان شباهت دارند و انبوه توريست ها و معدودي شهروندان بسيار ثروتمند، اما عموماً سالخورده، ساكنان مركزيت سياسي- اقتصادي فرانسه را تشكيل مي دهند.
حومه هايي همچون سن دنيس به تنهايي به اندازه تمامي 20 محله پاريس جمعيت دارند و متاسفانه تمامي اين شهروندان از درآمد و سطح زندگي بالايي كه متناسب با استانداردهاي يك ابرقدرت صنعتي باشد برخوردار نيستند.
درآمد سالانه بسياري از آنان براي خريد يكدست از لباس هايي كه در بوتيك هاي محله هشتم پاريس به فروش مي رسد كفايت نمي كند و همين مسئله باعث افزايش نارضايتي در ميان بسياري از اين شهروندان شده است كه نمونه بارز اين نارضايتي را مي توان در درگيري هاي ماه نوامبر گذشته جست وجو كرد.بيگانگي فرهنگي بين ساكنان نواحي مختلف متروپوليس پاريس نه تنها بر مشكلات دولت فرانسه افزوده است، بلكه اطمينان از توانايي غلبه بر چالش هاي اقتصادي را نيز مشكل ساخته. دولتمردان اين كشور در نهايت ناچار به پيش بيني راه حلي براي اين گسستگي ها و تضادها هستند، تضادهايي كه مركزيت اقتصادي و فرهنگي را به خارج از شهر منتقل كرده و قلب جغرافيايي خود را تبديل به يك استوديوي بزرگ هنري كرده است؛ زيبا و آرام اما بدون تحركي كه زندگي در قرن بيست و يكم به آن نيازمند است.
منبع: انترناسيوناليست

پيشخوان
001836.jpg
عرب نيوز
اين روزنامه خبر اول خود را به انتخاب اسماعيل هنيه به عنوان نخست وزير جديد فلسطين و اعمال تحريم هاي جديد اسرائيل عليه حكومت خود گردان فلسطين اختصاص داده است.
اين اقدام رژيم صهيونيستي دولت خودگردان را از ميليون ها دلار درآمد گمركي محروم خواهد كرد. كارشناسان معتقدند اسرائيل قصد دارد با چنين اقداماتي حماس را تضعيف كند و آن را براي به رسميت شناختن اسرائيل تحت فشار قرار دهد.
001842.jpg
شانگهاي ديلي
اين روزنامه چيني خبر اول خود را به اقدامات انجام شده در مورد رانش زمين در فيليپين اختصاص داده است و صريحاً از قول مسئولان تيم هاي عمليات و نجات اعلام كرده است هيچ اميدي براي زنده يافتن حدود 1800 نفري كه زير گل و لاي دفن شده اند، وجود ندارد.
در روزهاي اخير مسئولان تمام تلاش خود را براي نجات دانش آموزاني كه در مدرسه محبوس شده بودند و با فرستادن پيام كوتاه تلفني با عزيزان خود خداحافظي مي كردند به كار بسته بودند اما تمام تلاش ها ناكام ماند.
001839.jpg
هندوستان تايمز
اين روزنامه هندي با چاپ گزارشي در مورد شيوع آنفلوآنزاي مرغي در اين كشور در صفحه اول خود نگراني هاي مقامات بهداشتي هند را بازتاب داده است. هند در كنار فرانسه تازه ترين كشورهايي هستند كه ويروس  جديد و مهلك H5N1 در آنها مشاهده است.
اولين مورد مشاهده اين ويروس در هند يك مرغداري  بود كه تمام پنجاه هزار پرنده موجود در آن هلاك شدند. هند اين منطقه را كاملاً ايزوله كرده است تا از انتشار ويروس جلوگيري كند.
001845.jpg
هوستون كرونيكل
اين روزنامه عكس اول خود را به مسابقات اسلم دانك ان بي اي اختصاص داده است. در تصوير كريس وب بازيكن معروف تاريخ بسكتبال زير حلقه در حالي ديده مي شود كه نيت رابينسون بازيكن تيم نيويورك نيكلز با پرشي از بالاي سر او در حال اسپك زدن است. مسابقات اسلم دانك(اسيك) يكي از محبوب ترين برنامه هاي جنبي مسابقات حرفه اي بسكتبال آمريكا(ان بي اي) به شمار مي رود.

شهرهاي جهان
پكن، پايتخت شمالي
پكن پايتخت پرجمعيت ترين كشور دنياست. اين شهر كه يكي از چهار كلانشهر عمده چين به شمار مي رود، در تقسيمات كشوري معادل يك استان به شمار مي آيد. پكن اما پرجمعيت ترين شهر چين نيست و از اين لحاظ پس از شانگ هاي دومين شهر چين به شمار مي رود.
نام پكن(به معناي پايتخت شمالي) همانند بسياري از پايتخت هاي شرق آسيا از محل جغرافيايي آن واقع در شمال چين اقتباس شده است. در شرق آسيا رسم است نام پايتخت ها را از محل جغرافيايي آنها اقتباس مي كنند؛ مثل توكيو(پايتخت جنوبي) و هانوي در ويتنام كه به معناي پايتخت شرقي است. نام پكن در طول تاريخ دچار تحولات زيادي شده است؛ پيكين نام اصلي اين شهر است. در غرب به آن بيجنيگ مي گويند كه اين نام، برداشتي است كه مبلغان مذهبي فرانسوي از نام بينپيگ داشته اند. پسوند jing در اين نام، پسوندي است كه تمامي اسامي پايتخت هاي چين در طول تاريخ داشته اند و به نوعي معرف پايتخت بودن شهر است. يانجينگ و كامبولوك ديگر اسامي پكن در طول تاريخ بوده اند.
تاريخ شهر
گفته مي شود منطقه اي كه پكن در آن قرار دارد، از هزاره اول پيش از ميلاد، مسكوني بوده است و به آن جي گفته مي شده است. اين شهر باستاني، امروزه ديگر كاملاً مفقود شده و تلاش باستان شناسان براي يافتن بقاياي آن تاكنون ناكام مانده است. چند قرن پس از ميلاد، پكن به صورت چند شهر بسيار كوچك نزديك به هم وجود داشته است تا اينكه 10قرن پس از ميلاد- در زمان حكمراني سلسله خيان ليائو- به صورت شهر مستقلي به عنوان پايتخت جنوبي انتخاب شد. پس از حمله مغول ها و به قدرت رسيدن كوبلاي خان و از آنجا كه او مي خواست به عنوان امپراتور چين بر تخت بنشيند، پكن به موقعيت ممتازي دست يافت چون كوبلاي خان اين شهر را به عنوان پايتخت امپراتوري خود برگزيد. چندين قرن بعد در سال 1949و با به قدرت رسيدن مائوئيست ها، براي چندمين بار طي چند قرن اعلام شد پايتخت از پكن منتقل نخواهد شد. پس از آن تاريخ معاصر پكن آغاز مي شود كه مهمترين ويژگي آن رشد باورنكردني شهر است.
جغرافيا و اقليم شهر
همانطور كه پيشتر اشاره شد، پكن در شمال چين قرار دارد كمان شمالي اين شهر در محاصره چندين رشته كوه است. اين كوه ها در طول تاريخ همانند سپري پكن را از دستبرد اقوام مهاجم شمالي محفوظ نگه داشته اند. در پكن دو رودخانه به نام هاي يونگ رينگ و چائوبي  وجود دارد كه خود زير مجموعه حوزه آبريز هايهه به شمار مي روند. آب وهواي پكن بسيار خشن است؛ در تابستان ها بسيار گرم و در زمستان ها بسيار سرد است.
فرهنگ
زبان مردم پكن در واقع لهجه پكني است كه اين لهجه، زبان رسمي كشور چين به شمار مي رود. يكي از مهمترين مراكز فرهنگي اين شهر سالن اپراي آن است. در كنار آن چندين سالن تئاتر جديد هم در پكن احداث شده اند. نمايشنامه هايي كه در اين سالن ها به روي صحنه مي روند بيشتر رويكردي مدرن و غربي دارند و مي توان آنها را نمادي از رواج فرهنگ غرب در پكن دانست.
حمل ونقل عمومي
پكن۱۶۸۰۸ كيلومتر مربع مساحت و نزديك به 15ميليون نفر جمعيت دارد. از اين رو حمل ونقل عمومي در اين شهر متناسب با اين مساحت و جمعيت بايد بسيار گسترده و مدرن باشد. با توجه به نياز پكن به سيستم پيشرفته حمل ونقل در پكن، پنج كمربندي، 9بزرگراه و 11بزرگراه ملي احداث شده است. همچنين چندين و چند خط ريلي در شهر احداث شده است تا حمل ونقل عمومي در اين كلانشهر بسيار بزرگ، به سهولت انجام شود.
پكن با 28شهر در سراسر جهان خواهرخوانده اعلام شده است و قرار است به زودي پيمان خواهرخواندگي آن با تهران بسته شود.
جاذبه هاي گردشگري
از آنجا كه پكن سابقه تاريخي بسيار زيادي دارد و پايتخت چين است، در آن جاذبه هاي گردشگري فراواني وجود دارد. بدون شك مهم ترين آنها ديوارهاي قديمي شهر است كه روزگاري گرداگرد شهر احداث شده بودند. امروزه بسياري از دروازه ها و ديوار اصلي تخريب شده اند و به جاي آن بزرگراه ها و خيابان هاي جديد احداث شده است تا جريان حمل ونقل در اين كلانشهر روان باشد. علاوه بر اين ديوار كه روزي بر دور شهر كشيده شده است، در پكن ديوار معروف ديگري وجود دارد. اين ديوار كه در دوره حكومت تاتارها احداث شده است يكي از پرجاذبه ترين مجموعه قصرهاي جهان را در خود جاي داده است. درون اين ديوار شهر ممنوعه قرار دارد. اين مجموعه قصرها كه در طول حكمراني سلسله هاي مينگ و كينگ بر چين محل استقرار امپراتور بوده است اينك تحت عنوان موزه قصر يكي از جاذبه هاي گردشگري پكن به شمار مي رود. 9 هزار و 999 ساختمان اين مجموعه كه در ميان ديواري به ارتفاع 10 متر و خندقي به عمق 6 متر محصورند در سال 1987 در فهرست ميراث جهاني يونسكو ثبت شده اند و سالانه از محل بازديد گردشگران داخلي و خارجي درآمد بسيار زيادي نصيب پكن مي كنند. اين مجموعه دقيقا در شمال ميدان تيان آنمن قرار دارد، اما يكي ديگر از جاذبه هاي گردشگري پكن، همين ميدان معروف است. اين ميدان، يادآور انقلاب كمونيستي جمهوري خلق چين است. در اطراف تيان آنمن تالار بزرگ خلق، چندين يادواره انقلاب و موزه انقلاب و تاريخ قرار گرفته اند. كشتار دانشجويان اصلاح طلب در ژوئن 1989 در اين ميدان، آن را به نمادي از آزاديخواهي تبديل كرده است و گردشگران خارجي كه به پكن سفر مي كنند حتما از آن بازديد مي كنند.ديگر جاذبه هاي گردشگري پكن درياچه هاي مصنوعي، پارك ها و معابد قديمي هستند.
المپيك در پكن
پس از آنكه پكن به عنوان ميزبان المپيك 2008 انتخاب شد، مديريت شهري آن، برنامه بلندمدتي براي تغيير چهره شهر اتخاذ كرد. ايجاد فضاي سبز در سرتاسر شهر و انتقال كارخانه فولاد به خارج شهر براي كاهش آلودگي ها، بخشي از اقدامات اتخاذ شده براي تغيير شهر هستند.

|  ايرانشهر  |   جهانشهر  |   خبرسازان   |   درمانگاه  |   عكاس خانه  |   شهر آرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |