گودال پر از برف سمت چپ تصوير، روزگاري جايگاه مهمترين سينماي پايتخت بوده است هرچند حالا ديگر در تقاطع دو خيابان شهيد بهشتي و وزراء هيچ نشاني از سينما آزادي نيست
عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد
خسرو نقيبي
حضور محمدباقر قاليباف، شهردار تهران در افتتاحيه جشنواره فيلم فجر، خود به تنهايي كم غافلگيركننده نبود، اما غافلگيري، زماني به اوج رسيد كه قول شهردار تهران به اهالي سينما، ساخت و بازسازي سينما آزادي شد. اين نه تنها اهميت سينما آزادي را به عنوان يك نماد شهري نشان مي داد، بلكه بيش از آن نشانگر اين نكته بود كه سينما آزادي تا چه اندازه براي سينماي ايران حائز اهميت است و شهردار تهران از اين علقه به خوبي مطلع است. شهردار تهران همچنين در ديدار با نمايندگان سينماي ايران- انجمن بازيگران، هيأت مديره خانه سينما و انجمن سينماداران- سينما آزادي را دقيقاً يكي از نهادهاي شهر تهران دانسته و اين كه شهرداري تهران موظف به بازسازي اين سينماست. آن چنان كه از خبرها برمي آيد، 50 ميليارد تومان از بودجه شهرداري به مساحت سالن هاي سينما اختصاص پيدا كرده كه در اين ميان نام سينما آزادي از قلم نيفتاده. سياست هاي كلان شهرداري تهران قرار است به آن سمت پيش برود كه شهرداري تهران از يك نهاد خدماتي به نهادي
فرهنگي- اجتماعي تبديل شود، اما در اين بين، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي به عنوان صاحب سينما آزادي، قاعدتاً بايد نقش جدي تري را ايفا كند. آن طور كه مطرح شده شهرداري تهران و حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي براي عمليات احداث سينما به توافق رسيده اند، با اين حال... .
***
اواسط دهه 40 برادران روحاني(عزيزالله و عطاءالله) پروانه ساخت سينمايي را در خيابان عباس آباد دريافت كردند؛ سينمايي كه از همان ابتدا قرار بود مجهز و ممتاز باشد، سينمايي كه نمونه اش در ايران وجود نداشت. حتي مخالفت هايي هم كه در طول ساخت سينما از سوي سنديكاي سينماداران صورت گرفت، نتوانست مانعي ايجاد كند. سينماي برادران روحاني به سرعت مراحل ساخت را پشت سرگذاشت و سرانجام در سوم ارديبهشت 1348با نمايش فيلم مايرلينگ افتتاح شد؛ فيلمي 70ميليمتري كه با صداي استريوفونيك پخش مي شد؛ اتفاقي كه در هيچ سينماي ديگري در ايران امكانش وجود نداشت. اين فقط يكي از دلايلي بود كه سينماي ممتاز و چهار ستاره اي كه حالا شهرفرنگ ناميده مي شد را محبوب سينماروهاي حرفه اي كرد. سينمايي با گنجايش 410صندلي در سالن همكف و 530صندلي در بالكن كه از هر لحاظ بهترين سينماي پايتخت محسوب مي شد. سينما شهر فرنگ كه با نمايش فيلمي آمريكايي با حضور عمر شريف و كاترين دونوو افتتاح شد؛ سنت نمايش فيلم هاي شاخص خارجي را تا مقطع پيروزي انقلاب حفظ كرد. بهترين فيلم هاي روز دنيا در دهه 50 با بهترين كيفيت صدا و تصوير در سينما شهرفرنگ به نمايش درآمد. فيلم هايي كه هنوز هم سينمادوستان قديمي، خاطره اولين نمايششان را در شهرفرنگ به خاطر دارند. پدرخوانده ، ديوانه از قفس پريد ، جنگ ستارگان و ... . در تنها سينماي ممتاز تهران فقط فيلم ممتاز به نمايش در مي آمد. نه تنها محصولات سينماي فارسي راهي به اين سينما نداشتند كه حتي فيلم هاي موج نو سينماي ايران هم در شهرفرنگ اكران نمي شدند. در عوض مي شد فيلم هايي كه جوايز اسكار را ربوده بودند در اين سينما ديد. سينما شهرفرنگ از جمله سينماهايي بود كه در برابر موج گسترش ورود فيلم هاي سخيف و مستهجن در دهه ،۵۰ تسليم نشد. سينمايي كه هرگز فيلم مبتذل به نمايش نگذاشت و شأن خود را حفظ كرد. به همين خاطر در هنگامه شعله ور شدن آتش انقلاب، از خشم انقلابيون در امان ماند. زماني كه سينماها به عنوان محل فساد و فحشا به آتش كشيده مي شدند، كسي با سينما شهر فرنگ كاري نداشت؛ سينمايي كه فقط فيلم هاي معتبر و شاخص را نمايش مي داد. با پيروزي انقلاب اسلامي، برادران روحاني از كشور خارج شدند و سينما در اختيار بنياد مستضعفان و جانبازان قرار گرفت. سال 1359 نام سينما به آزادي تغيير يافت و پس از يك دهه، مالكيتش از بنياد مستضعفان به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي انتقال يافت. دو سال پس از انقلاب، سينما آزادي به تدريج جايگاه گذشته خود را از دست داده بود و ديگر حتي سينماي ممتازي هم محسوب نمي شد. ولي وقتي حوزه، سينما را در اختيار گرفت به بازسازي سالن و خريد تجهيزات تازه برايش پرداخت. به همين خاطر خيلي زود سينما آزادي مجدداً تبديل به بهترين سينماي پايتخت شد. دوران طلايي دهه،۵۰ يك بار ديگر در نيمه اول دهه۷۰ تجديد شد. با اين تفاوت كه اگر در آن موقع اين سينما فقط فيلم خارجي اكران مي كرد؛ حالا تنها فيلم هاي ايراني به حال نمايش در آن راه مي يافتند.
در آن سال ها رقابت فشرده اي ميان تهيه كنندگان و فيلمسازان براي نمايش فيلمشان در سينما آزادي وجود داشت. چون اكران در اين سينما، اقبال فيلم در گيشه را تا حد زيادي تضمين مي كرد. آن موقع به درستي گفته مي شد كه تقريباً هر فيلمي با هر كيفيتي، در اين سينما اكران شود، پرتماشاگر خواهد شد. چون جداي از ويژگي هاي فيلم، خود سينما آزادي جذابيت هاي ويژه خودش را داشت و تماشاگري ثابت كه ديدن فيلم در آزادي برايش نوعي مراسم آييني به شمار مي آ مد. حتي افزايش قيمت بليت اين سينما هم به ريزش مخاطبانش منجر نشد. مفهوم فيلم ديدن و سينما رفتن براي خيلي ها فقط در سينما آزادي متجلي مي شد. تا اينكه در ظهر روز جمعه 29فروردين 1376 در حالي كه تماشاگران نه چندان پرتعدادي در حال تماشاي تعطيلات تابستاني بودند، سينما آزادي براي هميشه به تعطيلات رفت.
|
|
آتش سوزي از طبقه دوم آغاز شد و خيلي زود هم گسترش پيدا كرد. كاركنان سينما ابتدا سعي كردند تا تماشاگران را از سينما خارج كنند. باز كردن همه درهاي سينما براي خروج تماشاگران هم به گسترش آتش دامن زد. آتش نشاني دير در جريان آتش سوزي قرار گرفت و در نهايت وقتي وارد ماجرا شد كه ديگر آتش كل سينما را در بر گرفته بود. مأموران آتش نشاني ابتدا كوشيدند تا از سرايت آتش به سينما شهرقصه جلوگيري كنند و در نهايت هنگامي حريق را مهار كردند كه ديگر از سينما آزادي چيزي جز ويرانه بر جاي نمانده بود. گويا يكي از دلايل عمده گسترش آتش سوزي مواد قابل اشتعال در تزئينات داخلي سينما بود. روكش ديوارهاي كاذب كه همگي مخملي و ابري بودند باعث شدند تا آتش سوزي شدت بگيرد. سقف آكوستيك سينما هم زود مشتعل شد، آن هم در زماني كه كاركنان سينما بيش از آنكه به فكر مهار آتش باشند، در تلاش براي خارج كردن تماشاگران از سالن بودند. خوشبختانه هيچ تماشاگري هم دچار آسيب نشد منتها از سينما آزادي هم چيز زيادي باقي نماند.سالن نمايش و متعلقاتش (از صندلي ها گرفته تا پرده و آپاراتخانه) كاملاً سوختند و از بين رفتند. سقف سينما هم فرو ريخت و فقط بخش ديگري از ورودي سينما و سالن انتظار سالم ماند.سينما آزادي البته تحت پوشش بيمه قرار داشت. هر چند پس از كش وقوس هاي فراوان سرانجام هم به صورت دقيق مشخص نشد كه بيمه چه مبلغي را بابت خسارت به مسئولان حوزه هنري اعلام كرد. سينما آزادي 155 ميليون تومان بيمه شده بود، در حالي كه به گفته مسئول وقت سينماهاي حوزه هنري، حداقل خسارتي كه به اين سينما وارد شده بود، 500 ميليون تومان بود.حدود يك ماه بعد، بخشي از سينما به خاطر آنكه خطري براي عابران نداشته باشد، تخريب شد و سرانجام سينما آزادي و سينما شهر قصه كاملاً تخريب شدند و از مهمترين سينماي پايتخت گودالي به جاي ماند كه هنوز هم باقي است. در همان ايام مسئولان حوزه هنري از ساخت چندين سالن سينما در محل سينما آزادي و شهر قصه خبر دادند. مسابقه اي از سوي حوزه هنري برگزار و از طراحان دعوت به عمل آمد تا به طراحي۷ سالن سينما كه قرار بود به جاي سينما آزادي و شهر قصه ساخته شوند، بپردازند. در نهايت سه طرح از سوي هيات داوران مسابقه برگزيده شدند كه قرار بود يكي از اين طرح ها انتخاب و كار بازسازي سينما آغاز شود. هر چند مشكل تامين اعتبار و هزينه بازسازي سينما مانع از محقق شدن اين امر شد. در طول اين سال ها، بارها خبر بازسازي سينما آزادي منتشر شده، ولي هنوز اقدامي صورت نگرفته است. نزديك به 9 سال از سوختن سينما آزادي مي گذرد و به جاي بازسازي اين سينما، تنها انبوهي وعده از سوي مسئولان ذي ربط داده شده است.
***
... با اين حال حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي در يك سكوت غريب به سر مي برد. از تاريخ احداث اسكلت تازه و بازسازي سينما آزادي خبري در دست نيست و نمي دانيم طرحي كه براي سال آينده در نظر گرفته شده بود، قرار است به كدام زمان محال موكول شود!
در روزهايي كه اطلاعات قديمي براي نوشتن اين گزارش جمع آوري مي شد، تلاش زيادي كرديم تا اطلاعات تازه گزارش هم كامل باشد، اما تماس هاي ساعت به ساعت با حوزه هنري و بخشي كه بايد پاسخگوي ما مي بود، بي نتيجه ماند. جلسات متعدد و تلفن هايي كه پشت درهاي جلسات بي پاسخ ماند، ادامه روند 9 ساله است. گودال تقاطع خيابان هاي بهشتي و وزرا، همچنان پابرجاست، ما فقط وعده مي شنويم و روياي آزادي را به خاطراتمان مي سپاريم... .