كلاهبرداري هاي آسان در بازار سخت افزار
ركورد كلاهبرداري در بازار رايانه به يك ميليارد و دويست ميليون تومان رسيد
|
|
كورش شمس
بروز پديده كلاهبرداري در بازار سخت افزارهاي كامپيوتري و به ويژه در هفته هاي پاياني سال براي فعالان اين بازار به يك امر طبيعي مبدل شده است. اما امسال؛ رقم كلاهبرداري شب عيد به اندازه اي سنگين بود كه هنوز هم بسياري از فعالان و صاحب نظران بازار را در بهت و حيرت نگه داشته است.
منابع مطلع در بازار تهران مي گويند: ظرف يك ماه گذشته دو فقره كلاهبرداري 900 و 300 ميليون توماني در بازار صورت گرفته است كه در نوع خود بي نظير است.
البته، شيوه كلاهبرداري امسال هم مانند تمام موارد مبتني بر اعتمادسازي در بازار بوده است، اما رقم يك ميليارد و دويست ميليون توماني آن يك فاجعه است.
كارشناسان بازار مي گويند: تاكنون چنين رقمي در كلاهبرداري هاي بازار سخت افزار از دست فعالان بازار خارج نشده است و اين يك ركورد محسوب مي شود. ركوردي كه اولين پايه آن ركود بازار و مهمترين نتيجه آن از بين رفتن فضاي اعتماد و امنيت است. اما سوالي كه در اين ميان بي پاسخ مانده اين است كه مگر كلاهبرداران چند ترفند و شيوه را براي كلاهبرداري مي شناسند؟
آيا فعالان بازار هميشه فريب ترفندهاي تازه اي را مي خورند؟...
اعتماد مي كنم پس مال مي بازم
فرهاد غني زاده ، يكي از فعالان بازار كامپيوتر در پاسخ به سوال مورد اشاره مي گويد: شيوه هاي كلاهبرداري در بازار سخت افزار، چندان زياد و غيرقابل پيش بيني نيستند. به عبارت واضح تر، عرضه كنندگان سخت افزار عموماً از يك سوراخ گزيده مي شوند كه آن هم، اعتماد است.
وي در تشريح اين موضوع اضافه مي كند: افرادي كه مبادرت به كلاهبرداري مي كنند اكثراً كساني هستند كه توانسته اند طي مدت زمان مشخصي براي خود اعتبار فراهم كنند و با همين ترفند، اقدام به خريد حجم بالايي از قطعات كرده و معمولاً براي پرداخت وجه، چك بي محل صادر مي كنند.
يكي از بخش هاي مهم در فعاليت تجاري بازار سخت افزارهاي كامپيوتري، ارتباط تجاري بين همكاران است كه به اصطلاح كالا را از اين دست به آن دست مي كنند و در اكثر موارد در همين بخش از بده بستان هاي تجاري است كه پديده كلاهبرداري به وقوع مي پيوندد.
در عين حال، يك نكته نيز در بروز اين معضل وجود دارد؛ اين كه كلاهبرداران را مي توان به دو گروه مشخص تقسيم بندي كرد:
رضا مهرداد ، يكي ديگر از فعالان بازار كامپيوتر در اين مورد مي گويد: كلاهبرداري هاي بازار سخت افزار به ويژه در هفته هاي پاياني سال را مي توان به دو گروه كلاهبرداري هاي با هدف و قصد قبلي و كلاهبرداري هاي ناخواسته تقسيم كرد.
وي توضيح مي دهد: افرادي كه با قصد كلاهبرداري وارد بازار مي شوند، اصطلاحاً با پاشيدن دانه، اقدام به جلب اعتماد فعالان بازار كرده و در فرصتي مناسب با خريد كلان و مدت دار، كالاهاي خريداري شده را زير قيمت و به صورت نقدي در بازار عرضه مي كنند. اتفاقات بعدي هم كه كاملاً مشخص است. در زمان سررسيد چك، فروشنده نگون بخت متوجه مي شود كه قرباني يك كلاهبرداري شده است.
اما گروه دوم، كساني هستند كه به دليل ناپايداري و غيرقابل پيش بيني بودن شرايط بازار، ورشكست شده و لاجرم براي فرار از تعهدات مالي سنگيني كه بر عهده دارند متواري مي شوند. اين گروه اگرچه در عمل كلاهبرداري كرده اند، اما در واقع كساني هستند كه ناخواسته و به اجبار به اين ورطه كشيده مي شوند.
با اين حال، سوء استفاده از اعتماد فعالان بازار و اعتبار بازاريان تنها شگردي نيست كه دستمايه كار كلاهبرداران مي شود، چرا كه پيش از اين نيز نمونه هاي ديگري از كلاهبرداري در بازار سخت افزار اتفاق افتاده است، نمونه هايي كه اگر چه نتايج دردناكي براي قربانيان دارند، اما به هر حال در نوع خود جالب توجه هستند.
اتاق هايي با دو در
حدود سه سال پيش، يكي از شركت هاي عرضه كننده كالاي كامپيوتري، قرباني نوعي از كلاهبرداري شد كه تا پيش از آن در بازار سخت افزار بي سابقه بود.
مدير اين شركت كه نمي خواهد نامش فاش شود در تشريح اين اتفاق مي گويد: فروش نقدي كالا و قطعات، معمولاً براي عرضه كنندگان سخت افزار جذاب است. اين همان دليلي بود كه باعث شد تا مدير فروش شركت ما، در پاسخ به تقاضاي خريد نقدي يك قطعه كامپيوتري ترديد نكند و قطعات درخواست شده را به آدرس خريدار بفرستد.
پيك همراه با حجم زيادي از كالا وارد ساختماني مي شود كه ظاهراً دفتر كار خريدار بوده است. كالا را تحويل مي دهد و براي گرفتن چك در اتاق انتظار، مي نشيند. اما پس از حدود دو ساعت معطلي متوجه مي شود كه نه تنها هيچ كسي براي صدور چك در دفتر وجود ندارد، بلكه مدتي قبل، خريدار قلابي همراه با كالاهاي مذكور از در پشتي ساختمان گريخته است.
مدير اين شركت مي گويد: پس از اين واقعه چندين مورد كلاهبرداري ديگر هم با همين روش اتفاق افتاده است.
يك استثنا
در ميان روش هاي محدود اما پركاربرد و تضمين شده كلاهبرداري در بازار سخت افزار يك روش بسيار استثنايي و البته جالب توجه هم وجود دارد. در اين روش فرد كلاهبردار با بريدن قطعات پلاستيكي در فرم و قالب حافظه موقت(RAM) و چاپ نقشه كيت الكترونيكي آن توانسته بود مبلغ 90 ميليون تومان كلاهبرداري كند. كسي كه قرباني اين ترفند شده است مي گويد: فردي ناشناس در بازار به ما مراجعه كرد و گفت: تعداد زيادي حافظه موقت(RAM) براي فروش دارد كه قيمت آن هم زير نرخ بازار است. به همين دليل من بدون توجه و دقت كافي در مورد كالاهاي اين شخص، مبلغ را پرداخت كردم. اما پس از باز كردن كارتن ها متوجه شدم كه داخل آنها RAM نيست و فقط قطعات پلاستيكي وجود داشت كه به شكل و فرم RAM ساخته شده بودند.
در واقع اين فعال بازار بابت چند كارتن پلاستيك بي ارزش مبلغ 90 ميليون تومان پرداخت كرده بود.
با اين وجود، تنها روشي كه بيش از همه در بازار سخت افزارهاي رايانه اي قرباني مي گيرد، همان روش جلب اعتماد و سوءاستفاده از اعتبار بازاري است، چرا كه پس از هر مورد كلاهبرداري آنچه كه بيش از هر چيز ديگري لطمه مي خورد فضاي اعتماد در بازار است و تخريب آن موجب مي شود تا مدت ها، فعالان بازار حتي به قديمي ترين و معتبرترين مشتريان خود اعتماد نكنند. در نتيجه اين اقدام، اغلب ميزان عرضه كالا كاهش چشمگيري مي يابد، چيزي كه در نهايت به برهم خوردن توازن بازار ختم مي شود. مضاف بر آن، عرضه كالاهاي كلاهبرداري شده با نرخ بسيار پايين تر از قيمت عرف بازار هم به بروز اين نوسانات دامن مي زند.
فعالان بازار معتقدند؛ تا زماني كه قوانين چك از سخت گيري و ضمانت اجرايي لازم برخوردار نشوند، بروز پديده كلاهبرداري در بازار سخت افزارهاي كامپيوتري از پديده روز و شب هم طبيعي تر است. به ويژه كه روند عرضه و تقاضاي اين بازار هم از سامان و هنجارهاي لازم برخوردار نيست.
كلاهبرداران مدرن
پول اغواكننده است. اين را همه مي دانند. به جرأت مي توان گفت تاكنون هر جايي در اين كره خاكي كه به مركز داد و ستد و تجارت تبديل شده است به سرعت شيادان، كلاهبرداران، كلاه گذاران، متقلبان، دزدان و... را به سوي خود كشانده است.
در ايران نيز بازار بزرگ تهران به عنوان قلب تپنده نظام توزيع در كشور طي دهه هاي گذشته توانسته است سرمايه هاي گاه افسانه اي بي شماري را به راسته بازارها و تيمچه هاي خود بكشاند.
به همين دليل ساده است كه در اين بازار شنيدن حكايت هاي روزانه دزدي، تقلب و... چندان دور از انتظار نيست.
شنيدن اين حوادث نابهنجار به دليل عمومي بودن آن در همه جاي جهان جدا از ميزان كميت آن عجيب نيست. اما حيرت اغلب مردم آنگاه به اوج خود مي رسد كه متوجه مي شوند افرادي حرفه اي، باهوش، زبردست و البته متخلف و بزهكار موفق شده اند كلاه بازارياني كه گاه پشتوانه چندين دهه فعاليت در بازار پرتلاطم تهران را يدك مي كشند، بردارند!
اغلب گمان مي كنيم كه عمده كلاهبرداري هاي انجام شده در اين بازار حول محور موضوعات مربوط به چك يا سفته مي چرخد اما ظاهراً اهالي بازار به ويژه در چند سال اخير متوجه شده اند كه چك را از چه كساني، با چه مشخصاتي و تحت چه شرايطي قبول كنند. حتي تعداد قابل توجهي از بازاريان تهران ديگر به هيچ وجه حاضر نيستند كالاهاي خود را جز به روش نقدي بفروشند.
شايد بتوان گفت در مورد دزدي ها، تقلب ها و حتي سوءاستفاده كنندگان از چك تا حدودي قانون و مجريان آن توانسته اند موانعي جدي را بر سر راه متخلفان قرار دهند.
از طرفي مردم و يا به عبارتي بهتر معامله گران بازار نيز به تجربه و يا با اتكا به قانون براي خود حاشيه امني به وجود آورده اند.
اما از اين همه كه بگذريم آنچه كه تاكنون در اغلب نقاط جهان و البته بيشتر در بازارهاي سنتي هيچ مرجعي نتوانسته است براي مقابله با آن موانعي جدي ايجاد كند موضوع كلاهبرداراني است كه جلوتر از قانون و پيشتر از تجربيات بازار همچون ماهي در ميان ثروت ديگران مي لغزند و آن را به تاراج مي برند.
گاه برنامه ريزي و شگرد اين دسته از كلاهبرداران چندان شگفت انگيز و پيچيده است كه دستگيري آنان و دستيابي مال باختگان به اموالشان را محال مي كند.
در اين بين آيا مي توان براي مقابله با كلاهبرداران ميلياردي چاره اي انديشيد؟
بدون ترديد براي اين سئوال راه حل ساده اي وجود ندارد، اما به جرأت مي توان گفت راه حل اين مشكل از آموزش به روز نيروهاي پليس و فروشندگان مي گذرد. راهي كه طي آن سهل نيست اما همقدم شدن با دنياي پيشرو امروز آنرا ناگزير مي كند.
|