عكس: ساغر اميرعظيمي
محمد مطلق
افزايش نمونه هاي اچ،آي،وي مثبت در مدارس ايران به ويژه تهران، خبر ناخوشايندي بود كه چندي پيش انتشار يافت و بلافاصله مدير پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي و مواجهه با بلاياي طبيعي وزارت آموزش و پرورش، تعداد كل دانش آموزان مبتلا در سراسر مدارس كشور را 70 مورد عنوان كرد تا آرامش به خانواده ها بازگردد.
ايدز كه به تعبير كوفي عنان دبيركل سازمان ملل، چالش بزرگ زمانه ماست، روز به روز اعداد، ارقام و آمارهاي رسمي و غيررسمي را متورم مي كند و به همان نسبت پنهان كاري دولت ها را.
برخورد مديران و مسئولان با پديده ايدز البته در كشور ما با شرايط پيچيده تري روبه روست؛ به ويژه آن كه وقتي بخواهيم از گسترش ايدز در مدارس حرف بزنيم و خواسته و ناخواسته آرامش خانواده ها را برهم مي زنيم.
رابطه سه پديده دولت، ايدز در مدارس و رسانه ها موضوع گزارش ماست و ما سعي خواهيم كرد با ارائه آمار و اظهارنظرهاي كارشناسان اندكي به شفاف شدن اين تصوير سه بعدي كدر و مات كمك كرده باشيم.
فريدون صديقي استاد علوم ارتباطات و يكي از روزنامه نگاران برجسته كشور اعتقاد دارد استفاده از تكنيك ها و تاكتيك هاي هراس انگيز در خبرها و گزارش ها براي بچه هاي اين نسل كارگر نيست: بچه هاي اين نسل به اندازه كافي فيلم هاي خشن ديده اند و افت وخيزهاي اجتماعي تندي را تجربه كرده اند و از زبان نسل گذشته شنيده اند، بنابراين به اعتقاد من، تاكتيك ايجاد هراس در اخبار و گزارش ها در آنها كارگر نمي افتد، از سوي ديگر رفتار ملاطفت آميز هم چاره جو نمي تواند باشد اگرچه معتقدم اطلاع رساني تنها راه ممكن است اما به اين شرط كه ابتدا ايده پردازان، طراحان و مجريان ايده خود به اين باور برسند كه ايدز تعارف بردار نيست و وقتي موضع آنها شفاف شد مي توان كار را به رسانه ها كشاند و پس از آن رسانه به طور طبيعي تكنيك و تاكتيك مناسب خود را پيدا خواهد كرد .
حسين قندي استاد علوم ارتباطات و روزنامه نگار صاحب نام اما تا حدودي با اين نظريه موافق نيست. وي اعتقاد دارد رسانه ها دقيقاً بايد از تاكتيك ايجاد هراس استفاده كنند: نحوه اطلاع رساني ما بسيار غلط است چون ما از روش هايي استفاده نمي كنيم كه مردم به خود بيايند. برخوردهاي ما كج دار و مريز است؛ از يك طرف در زندان ها سرنگ در اختيار زندانيان قرار مي دهيم و از سوي ديگر اين موضوع را در رسانه ها پنهان مي كنيم در حالي كه رسانه ها بايد استقبال كنند و پديده را حتي بزرگتر از آنچه هست جلوه دهند. اگر ما 40 هزار مبتلا به ويروس اچ.آي.وي داريم بايد در خبرها و گزارش ها بگوييم 400 هزار، حتي از تاكتيك شايعه بهره ببريم تا مردم بترسند. متأسفانه علي رغم اين كه ايدز در اروپا كنترل شده در كشورهاي آسيايي به شدت در حال رشد است و موضوع دقيقاً به عدم اطلاع رساني درست برمي گردد. بايد پنهان كاري را كنار بگذاريم و بدون هراس جريان سازي كنيم .
وي اعتقاد دارد رسانه ها و به ويژه مطبوعات در جريان آنفلوآنزاي مرغي تاكنون بسيار خوب عمل كرده اند چرا كه در آن همچون اعتياد و ايدز احتياجي به پنهان كاري احساس نمي شود: ما اگر در مورد ايدز هم مثل آنفلوآنزا عمل كنيم موفق به كنترل آن مي شويم به شرط آن كه پنهان كاري را كنار بگذاريم چون اين روش نتيجه عكس خواهد داشت .
با اين همه حسين قندي نيز همچون فريدون صديقي اعتقاد دارد كه ابتدا بايد مسئولين به يك ايده جمعي برسند و بعد مطبوعات را به كمك خود فراخوانند: متأسفانه مديران ما با مطبوعات احساس بيگانگي دارند و تا زماني كه چنين احساسي وجود دارد ما هم نمي توانيم با موضعي شفاف اطلاع رساني كنيم .
فريدون صديقي در مورد شيوه هاي مختلف برخورد رسانه اي در مورد موضوع حساسي مثل ايدز در مدارس مي گويد: همان طور كه گفتم اگر مسئولان به يك جمع بندي مناسب برسند، رسانه مناسب براي انتقال ايده پيدا مي شود و تكنيك ها و تاكتيك هاي مناسب هم به طور طبيعي شكل مي گيرد. همين طور توزيع ميداني تراكت هايي كه به شكل كارت ويزيتي و خيلي كوتاه مخاطب را درگير كنند.
نمي دانم تا چه اندازه امكان تجسم بخشيدن به تصوري كه در قبال ايدز وجود دارد امكان پذير است مثل فيلم هاي مستند و سينمايي كه برخوردي آموزشي هم داشته باشند اما اگر چنين چيزي امكان پذير باشد مي تواند براي دانش آموزان مفيد باشد؛ اگرچه نمايش چنين فيلم هايي خود نوعي كمك به خشونت پنهان است اما اجتناب ناپذير خواهد بود.
بايد متوليان امر واهمه ها و ترس هاي بي نام و نشان خود را كه در هاله اخلاق پيچيده مي شوند را كنار بگذارند و تا زماني كه در طرح موضوع صادق نباشند اتفاق خاصي در رسانه ها نمي افتد. همان طور كه مي دانيد 15سال پيش همه چيز را در هاله اي از اخلاق پوشانديم ولي ديديم به هر حال اين پديده وجود دارد. هميشه هم نمي توانيم همه تقصيرها را به گردن معتادان تزريقي بيندازيم مگر اين كه بگوييم 70 دانش آموزي كه هم اكنون مبتلا به ايدز هستند حاصل 70 برابر شدن معتادان تزريقي آلوده به ايدز هستند، نمي دانم اگر اين طور است خب بايد جلويش را گرفت .
كارشناسان مي گويند علي رغم اين كه هنوز مسئولان به اجماع و ايده مشتركي در برابر ايدز نرسيده اند اما فعاليت هاي تبليغي نظير چاپ پوستر، تراكت و به ويژه مشاوره هاي ازدواج و سنجش دانش افراد درباره ايدز از سوي N.G.Oها توانسته است تا حدود زيادي آگاهي مردم را نسبت به اين پديده بالا ببرد اگرچه هنوز خلأهاي آموزشي بسياري وجود دارد و سطح اطلاع رساني به آن درجه نرسيده كه موجب تغيير در رفتارها شود.
آمارها چه مي گويند؟
مدير اجرايي برنامه مشترك سازمان ملل متحد در زمينه ايدز آقاي دكتر پيتر پيوت آخرين آمار ايدزي هاي سراسر جهان را 40 ميليون و 300 هزار نفر عنوان مي كند كه تقريباً نيمي از اين جمعيت را زنان تشكيل مي دهند. به گفته وي روزانه 1400 كودك زير 15سال از بيماري هاي مرتبط با ايدز جان مي بازند و هرساله بيش از 600 هزار كودك زير 15 سال در جهان آلوده مي شوند كه تقريباً 90 درصد آنها در كشورهاي مركزي و جنوب آفريقا زندگي مي كنند.
دكتر مينو محرز عضو كميته كشوري مبارزه با ايدز، آخرين آمار گسترش ويروس اچ.آي.وي در ايران را طي سه سال اخير 5/2 برابر مي داند و آمار كلي مبتلايان به اين بيماري را بين 60 تا 70 هزار نفر عنوان مي كند. به گفته وي تا ابتداي مهرماه سال جاري حدود 11 هزار و 930 مورد ابتلا به اچ.آي.وي ايدز ثبت شده كه رقم 5/2 برابري طي سه سال اخير را نشان مي دهد. همچنين 61 درصد مبتلايان را معتادان تزريقي كه 95 درصد را مردان و 5 درصد را زنان تشكيل مي دهند. محرز معتقد است: آموزش در رسانه ها براي پيشگيري از ايدز مهمترين اقدامي است كه مي تواند نتيجه مثبتي داشته باشد اما متأسفانه هنوز پيشرفت هاي قابل توجهي در اين زمينه ديده نمي شود . وي مي گويد: 209 كشور در طبقه بندي شيوع ايدز قرار مي گيرند كه رتبه ايران طي 6 سال گذشته 206 بود اما متأسفانه ما اكنون به پله 164 رسيده ايم .
آمارها حاكي از آن است كه 6/7 درصد ابتلا به ايدز در ايران از طريق انتقال رفتارهاي بي مهاباي جنسي بوده و علت 30 درصد شيوع آلودگي هنوز ناشناخته مانده است كه اين ناشناختگي نتيجه پنهان كاري هاي بي مورد، عدم آموزش و اطلاع رساني صحيح مي تواند باشد.
دكتر نصيري منش رئيس مركز كاهش آسيب اعتياد شهر تهران نيز در بهمن ماه سال جاري به آ مار جالب توجهي اشاره كرد: در حالي كه ميزان ثبت ابتلا به اچ.آي.وي از سالي 300 مورد به ماهي 300 مورد در كشور افزايش يافته است، هنوز 99 درصد مبتلايان گروه هاي پرخطر از پوشش سرويس هاي كاهش آسيب خارج هستند .
آمارهاي متعدد كه نوسان آنها از 15 هزار تا 400 هزار است و نيز درصدهاي متفاوت از نحوه انتقال و اولويت هاي آن در ارتباط با كودكان و دانش آموزان تصوير عجيب و غريبي را پيش روي ما قرار مي دهد كه براي درك درست آن بايد به طور دقيق به چند پرسش پاسخ دهيم:
۱ - كدام يك از آمارها دقيق تر است؛ 70 مورد، 200 مورد و يا ...
۲ - راه هاي اصلي انتقال ايدز در مدارس كشور چيست؟
۳ - از چه رسانه اي و با چه تاكتيكي مي توان در بين دانش آموزان و خانواده ها به اطلاع رساني پرداخت؟
اميد زماني كارشناس ارشد بهداشت عمومي و مشاور بيماري هاي واگيردار در شوراي سلامت صدا و سيما به سه پرسش ما اين گونه پاسخ مي دهد: همه اين آمارها بر اساس تخمين و تعميم شكل مي گيرد و تعداد دانش آموزان آلوده ثبت شده بسيار كمتر از آمارهاي ارائه شده است. به عبارت ديگر تعداد دانش آموزان آلوده به نسبت تعداد كل جمعيت آلوده شده سنجيده مي شود كه نوسان آن از 70 هزار تا 120 هزار است .
وي اعتقاد دارد نبايد تفكيكي ميان جمعيت دانش آموزان و ساير اقشار جامعه قائل بود. اين موضوع هم در نحوه انتقال و هم در شكل پيشگيري قابل بررسي است: تعدادي از دانش آموزان به خاطر رفتارهاي پرخطر و بي مهابا آلوده شده اند، تعدادي هم از طريق اعتياد تزريقي و به اعتقاد من اين قشر چندان تفاوتي در شكل انتقال با كل جامعه ندارند. البته بخشي از دانش آموزان هم از طريق انتقال ايدز مادر به جنين آلوده شده اند كه آمار آنها خيلي كم است. در كل كشور 85 نفر مبتلا زير 15 سال وجود دارد كه از راه جنين آلوده شده اند و تعدادي از آنها هم دانش آموز هستند و اما نوع رسانه و شيوه هاي رسانه اي: فكر نمي كنم بتوان رسانه ها را تقسيم بندي كرد و رسانه خاص تبليغ و آموزش خاص مدارس را پيدا كرد. در دنيا هم چنين چيزي وجود ندارد، بلكه آنها از انواع رسانه هاي مختلف با پيامي هماهنگ بهره مي برند و طوري برنامه ريزي مي كنند كه همه مخاطبين به طور مداوم در جريان اطلاعات و آموزش قرار گيرند .
زماني معتقد است حركت هايي شروع شده اما اين فعاليت ها هنوز به يك جريان مداوم تبديل نشده است كه هرچه سريع تر بايد امواج آن در بدنه جامعه به حركت درآيد تا جريان مداوم اطلاعات و آموزش بستر مدرسه، خانواده و جامعه را يكجا درنوردد. آيا براي شكل گيري چنين جريان عظيمي متوليان و مسئولان ما به ايده مشترك خواهند رسيد و رسانه ها را به كمك خواهند طلبيد؟