خانه صدراعظم مظفرالدين شاه موزه مي شود
يك توك پا به پنج دري عمارت عين الدوله
|
|
خانه و باغ عمارت عين الدوله در ضلع جنوبي خيابان جمالي در حال بازسازي است تا به حال و هواي دوره قاجار بازگردد
مرضيه سبزعليان
هيچ بعيد نيست كه كسي در خاك خيس اين باغ، در بي صدايي يك نيمه شب مدفون شده باشد. چه توقع كه عين الدوله مستبد، كه هر مشروطه خواهي را گاه با تيزي تيغ و گاه با تيزي پنبه سربريده، بتواند حضور من خبرنگار و آن مورخ عصر مشروطه را كنج عمارتش تحمل كند. اما عمارت عين الدوله در محله مبارك آباد تهران با قدمت 150 ساله اش وقتي ما را به عصر مشروطه برد كه عين الدوله تنها يك عكس بود، از آن ايام.
عمارت عين الدوله از اواخر دوره سلطنت مظفرالدين شاه و اوايل حكومت محمدعلي شاه قاجار يك بند اينجا ايستاده است. اما آن وقت ها هنوز سر و شكلش مرتب بود، از تگرگ و باران تنش فرسوده نشده بود. در شاه نشين و دو گوشواره اش دو طاقچه آينه كاري شده بود كه حالا تخريب شده است. حالا ديوارش پر از گچ زرد رسوب گرفته شده است و ميراث فرهنگي در جست وجوي دستان هنرمندي است كه بتواند طاقچه هاي آينه كاري شده را مرمت كند. وقتي در عمارت عين الدوله چرخ مي زنم انگار يك نفر مرا پرت مي كند وسط عصر مشروطه. محرم 1324 قمري است، بي هيچ حرفي مي ايستم گوشه باغ. عين الدوله حواسش به من روزنامه نگار نيست. بوي تنباكو مي دهد، شق و رق راه مي رود، گاهي مي ايستد و سبيل سفيدش را كه تا بناگوش در رفته توي مشت مي گيرد. انگار دارد فكر مي كند. با خودش مي گويد: اين سياست تظاهر به دينداري و سينه زني براي امام حسين(ع) مي تواند اعتماد از دست رفته در بين عوام مردم و مشروطه خواهان را به من بازگرداند.
بعد دست چپش را با آن سر آستين هاي زر دوزي شده روي غلاف شمشير طلاكوب حلقه مي كند و مي رود انتهاي باغ، آن جا پر از دود هيزم و بوي كباب است. وقتي عربده مي زند: دست بجنبانيد! نوچه ها آن قدر در هيزم ها فوت مي كنند كه چشمانشان رگه هاي قرمز مي گيرد.
امشب هم مانند ديگر شب هاي محرم چند صد نفر از طلاب، مهمان عمارت هستند، اميربهادر و چند نفر از آقازاده ها از راه مي رسند بعد از ذكر مصيبت عاشورا و صرف شام مي روند و لب پاشويه استخر عمارت نيم خيز مي شوند، سرانگشت ها را به خيسي آب تر مي كنند. بعد از روي پل هاي فلزي باريك روي استخر مي گذرند، روي يكي از چند محل كوچكي كه به صورت جزيره روي استخر ايجاد شده و پر از قاليچه و اطلسي است مي نشينند. عين الدوله روي پشتي قرمز لم داده، در استكان كمرباريك شاه عباسي چاي مي نوشد. تعارفشان مي كند و به فراخور نفوذ و قدرتشان مبلغي كف دست هريك مي گذارد. آن ها بلند مي شوند و از ميان درختان جنوبي باغ كه آن روزها هنوز آتش نگرفته بودند مي گذرند و عمارت را ترك مي كنند.
عمارت عين الدوله در سال اوج گيري قيام مشروطه خواهان 1324 گاهي ميزبان مشروطه خواهاني بود كه خواسته هايشان را مسالمت آميز به گوش صدراعظم مستبد مي رساندند و خواهان تأسيس مجلس بودند و گاهي شاهد جلسات عين الدوله با درباريان مخالف مشروطه بود. چنانچه در جمادي الثاني 1324 زماني كه تعدادي از تجار معتبر تهران در سفارت انگليس تحسن كردند و بازار تهران به صورت تعطيل درآمد، حاجي امين الضرب و حاجي آقا محمد معين التجار بوشهري و تعداد ديگري از تجار معتبر تهران بعد از ملاقات با مظفرالدين شاه و درباريان خود را به عمارت عين الدوله در مبارك آباد رساندند. تا خواسته هاي مشروعشان را به اطلاع صدراعظم برسانند. تجار از جهت شمال ساختمان از سكويي با ارتفاع حدود يك متر و نيم گذشتند و وارد ايواني شدند كه به چندين اتاق، مطبخ و انبار راه داشت. يكي از خدمه، آن ها را راهنمايي كرد. تجار از ايوان وارد راه پله ها شدند و به در بزرگي رسيدند كه دو طرف آن پر از اتاق هاي بزرگ با گچ بري هاي رنگي و قوس هاي آينه كاري شده بود، البته حالا نيمي از آن گچ بري ها ريخته و در دست مرمت است. در يكي از اتاق ها عين الدوله روي صندلي انگليسي شق و رق نشسته بود، دست هايش روي زانوها بود و لبه كلاه تخم مرغي اش را تا نزديكي خط ابروها پايين آورده بود. رو به تجار گفت: اين مردم چه مي خواهند هيچ كدامشان از ترس حرفي نمي زنند، ما كه قول عدالت خانه داده ايم! حاجي آقا محمد معين التجار بوشهري ايستاد و گفت: من از اين جماعت نيستم حرفم را پوست كنده مي زنم، اين جماعت تجار جسمشان در خدمت شما و روحشان پيش متحسنين است. آن ها عزل شما از صدارت و برقراري مشروطه را مي خواهند. ما توقع داشتيم عين الدوله عربده بكشد اما آن مورخ نوشته كه عين الدوله سكوت مي كند، متفكر مي شود و مي رود ميان سر ستون ها و تيرهاي چوبي تراس مي ايستد. دود چپق را بيرون مي دهد و به محوطه خارج از باغ و عمارت نگاه مي كند، به كشاورزانش كه از زمين هاي زراعي حسين آباد برگشته اند و در خيابان و قلعه كه محل اطراق كشاورزان و دام ها است در رفت و آمد هستند. البته قلعه خيلي زودتر از عمارت از پا درآمد، حدود 20-30 سال قبل آخرين نشانه هاي قلعه از بين رفت.
وقتي عين الدوله در تراس زير گچ بري سقف ايوان و سرستون ها كه آن وقت ها هنوز فرو نريخته بودند ايستاد، بي گمان تمام فكرش در پي يافتن راه حلي براي سركوبي مشروطه خواهان تهران و تبريز بود، او هرگز فكر نمي كرد روزي اين عمارت با گچبري هاي فروريخته و سرستون هاي پوسيده اش كه به تقليد از معماري اروپايي ساخته شده، مرمت شوند و جزء ميراث فرهنگي اين مرز و بوم به حساب آيند.
آخرين هرم نفس هاي هروي ها
اواخر تابستان 1375 آخرين روزهايي بود كه عمارت عين الدوله هنوز هرم نفس هاي هروي ها را مي شنيد، شهريور 1375 هنوز رختي روي طناب در سايه درختان سبز باغ پهن بود. آن روزها عمارت عين الدوله در دست دخترش شيرين هروي بود. البته وراث همان روزها وقتي نتوانستند مجوز تخريب و ساخت مجدد بنا را بگيرند، عمارت را به شهرداري فروختند و خانه پدري را ترك كردند. هروي نام فاميلي خانواده عين الدوله بود و امروز ميدان هروي در پاسداران به نام همان فاميل است. وراث عين الدوله سه سال پياپي دنبال دريافت جواز براي ساخت و ساز در آن محوطه بودند، اما با توجه به وضعيت خاص بنا از لحاظ ميراث فرهنگي و ملي، شهرداري مجوز صادر نكرد و در نهايت عمارت را خريداري و در اختيار شركت توسعه فضاهاي فرهنگي قرار داد تا عمليات بازسازي و مرمت عمارت آغاز شود.
عمارت در دست مرمت
در سال 1376 سازمان ميراث فرهنگي كشور طي طرحي تمام ابنيه و ساختمان هاي قديمي تهران را شناسايي كرد و حدود چهل بنا را جزء ميراث فرهنگي كشور به ثبت رساند و به جمع آوري اطلاعات و تاريخچه درباره آنها پرداخت و آن بناها را برحسب نياز و ضرورت در نوبت بازسازي قرارداد و براي هركدام كاربري خاصي در نظر گرفت. در اين ميان مرمت و بازسازي عمارت عين الدوله از حدود چهار سال قبل برعهده شركت توسعه فضاهاي فرهنگي قرار گرفت.
مهندس محمد آرام مدير پروژه هاي فرهنگي منطقه چهار در شركت توسعه فضاهاي فرهنگي، ويژگي خاص عمارت عين الدوله هروي در مبارك آباد را قدمت 150 ساله آن دانست و گفت: خود بناي عمارت از لحاظ مؤلفه هاي شناخته شده در ساخت و ساز و معماري امتياز و اهميت چنداني ندارد، جز آن كه معماري بعضي از نقاط آن مانند گچ بري سرستون ها و سقف ايوان بيانگر تلفيقي از معماري ايراني و اروپايي است.اما قدمت بناي مركزي و اصلي عمارت و تعلق آن به اواخر دوره مظفرالدين شاه و اوايل حكومت محمدعلي شاه قاجار موجب شده است اين بنا جزء آثار ملي ثبت شود.
مهندس آرام بناي مركزي و اصلي عمارت را شامل يك شاه نشين و دو گوشواره دانست و گفت: ديگر فضاهاي عمارت طي زمان توسعه يافت و عمارت عين الدوله به شكل امروزي درآمد و عرصه آن به پنج هزار متر مربع رسيد كه داراي 800 متر مربع زيربنا در دو طبقه شد. مصالح اصلي و اوليه اين عمارت از آجر و چوب است كه متأسفانه طي زمان طولاني بخش هاي وسيعي از آن مانند گچ بري سقف ايوان، سرستون ها و سقف شيرواني عمارت آسيب ديده و يكي از دو طاقچه آينه كاري شده در عمارت كاملاً تخريب شده بود.
آقاي آرام مرمت و بازسازي بناهاي قديمي را طرحي پيچيده خواند كه نيازمند زمان و دقت بسياري است و گفت: با توجه به آن كه براي مرمت در آينه كاري ها و گچبري هاي عمارت نيازمند حضور افرادي متبحر هستيم، عمليات بازسازي كمي به طول انجاميد اما تاكنون تمام مراحل استحكام بخشي، سفت كاري و مرمت ستون هاي عمارت تكميل شده است و حتي شبكه هاي گرمايشي و سرمايشي عمارت هم مجهز و آماده بهره برداري شده اند. در حال حاضر تنها مراحل نازك كاري و محوطه سازي پروژه باقي مانده است كه انجام اين مراحل باقي مانده منوط به تعريفي است كه ميراث فرهنگي از كاربري عمارت عين الدوله ارايه مي كند.محمد آرام كاربري عمارت عين الدوله را قطعاً فرهنگي دانست و گفت: مسئولان هنوز به توافق قطعي براي كاربري عمارت نرسيده اند اما به احتمال بسيار قوي اين عمارت تبديل به يك موزه خواهد شد و به محض مشخص شدن كاربري عمارت ديگر مراحل مرمت و بازسازي در مدت كوتاهي انجام خواهد شد و حداكثر تا اوايل تابستان سال 1385 به بهره برداري خواهد رسيد.ما اكنون تا تابستان 1385 منتظر مي مانيم تا مرمت عمارت تكميل شود و بتوانيم از ميان سرستو ن ها و طاقچه هاي آينه كاري شده اش سفر كنيم به دوره تلفيق معماري ايراني- اروپايي و حتي تاريخ مبارزات مشروطه خواهان را در ذهن مرور كنيم.
|