از صحنه هاي آشنا در جاده هاي شمال ايران كه همه ساله در ايام تعطيلات نوروز و يا ديگر ايام سال به ويژه در تابستان تكرار مي شود، هجوم مسافران با هزاران دستگاه خودرو شخصي به سوي شهرهاي ساحلي استان هاي شمالي كشور است كه بسياري از آن ها ابتدا به ساكن و بدون پيش بيني محل اقامت، راهي اين نواحي مي شوند. در نتيجه علاوه بر ايجاد راهبندان هاي طولاني ناچارند در حاشيه جاده ها و خيابان ها در داخل اتومبيل خود به عنوان سرپناه، بيتوته كنند و جمعي هم با برپاكردن چادرهاي كوچكي كه پاسخگوي نياز مسافرتي آنها نيست، در زير باران و سرماي هوا، شب را به صبح برسانند، نظير آنچه كه امسال در نيمه اول تعطيلات نوروز اتفاق افتاد. شوق و رغبت عمومي به سفر در ايام نوروز يك نياز طبيعي و مقبول است و در همه كشورها وجود دارد، اما اصل مهم، شناخت و روش هاي تامين اين نياز است. از گذشته هاي دورتر شهرهاي زيارتي و شهرهاي ساحلي كشور ما در شمال و جنوب در ايام گوناگون سال از جاذبه هاي بالاي گردشگري برخوردار بوده اند و اين ويژگي همواره امتيازات مهم اقتصادي هم براي ساكنان اين شهرها به همراه داشته است. در ميان شهرهاي ايران آن گونه كه شهر مشهد به دليل وجود مقدس بارگاه حضرت امام رضا(ع) و ديگر جاذبه هاي توريستي و گردشگري، از امكانات نسبي پذيرايي برخوردار شده، ديگر شهرهاي داراي جاذبه گردشگري چنين امكاناتي ندارند. در شهرهاي شمالي ايران اين كمبود به عنوان يك معضل ريشه دار همچنان مشهود است. شايد به همين دليل است كه مردم همان طور كه در نبود شبكه حمل و نقل همگاني مجهز و پاسخگو به خودروهاي شخصي روي مي آورند و گره كور ترافيك را در تهران و ساير شهرهاي بزرگ كشور به وجود مي آورند، در فقدان امكانات پذيرايي از قبيل هتل ها و مهمانخانه ها و مهمانپذيرهاي ارزان و مناسب، ناچارند در كنار جاده ها و خيابان ها و در داخل خودروها بيتوته كنند. در حالي كه ايجاد اين قبيل امكانات پذيرايي مي تواند درآمدهاي پايدار اقتصادي را در تمام فصول سال براي بخش هاي دولتي، تعاوني، خصوصي و اقشار مردم فراهم كند. سرمايه گذاري براي توسعه مكان هاي آبرومند، مجهز و در حد توان اقتصادي مردم براي پذيرايي از گردشگران در عين حال به توسعه و رشد توليدات محلي و به ويژه صنايع دستي كمك شاياني خواهد كرد و در صورتي كه مردم مطمئن باشند چنين امكاناتي در استان هاي شمالي وجود دارد، در تمام ايام سال و در تعطيلات مياني سال هم راغب به مسافرت به اين مناطق خواهند بود. البته شرط ديگر تامين شبكه حمل و نقل و جابه جايي مسافران و گردشگران در محورهاي شمالي كشور است.
ظرفيت كنوني حمل و نقل و جابه جايي مسافر به رغم آن كه بخش قابل توجهي از آن توسط خودروهاي مسافربر شخصي تامين مي شود، پاسخگوي نياز گردشگران در ايام تعطيل به ويژه تعطيلات عيد نيست و اين خود مساله آفرين مي باشد.
از ديگر مشكلاتي كه نبود امكانات پذيرايي نظير هتل ها، مهمانخانه ها و مهمان پذيرهاي منطبق بر وضعيت طبيعي و محيط زيست شمال كشورمان به وجود آورده، روي آوري شهروندان به احداث ويلا در مناطقي همچون كلاردشت مي باشد كه ميلياردها تومان از ثروت ملي را در اين منطقه به صورت ويلا بلوكه كرده است كه تنها ايام كوتاهي (در تعطيلات) براي صاحبان آنها قابل استفاده است و علاوه بر آن تا حد فاجعه به محيط زيست و طبيعت اين منطقه زيبا و بي همتا آسيب رسانده است. درحالي كه وجود هتل ها و مهمانخانه هاي مناسب و سازگار با محيط زيست و شبكه حمل و نقل مطمئن مي توانست براي مردم و دولت درآمدزا بوده و از بلوكه شدن چنين سرمايه هنگفتي در كلاردشت و تخريب وسيع محيط زيست اين منطقه پيشگيري كند.
جواد سفري

در بسياري از سفرنامه هاي اروپائياني كه به ويژه در روزگار سلطنت قاجار به كشور ما سفر كرده اند، شرح و توصيف باغ هاي ايراني، جايگاه ويژه اي دارد. خارجي ها در توصيف زيبايي هاي اصفهان به ويژه به انبوه باغ هايي كه در گرداگرد شهر وجود داشته، بسيار نوشته اند. امروزه كه زمين به صورت كالاي سرمايه اي درآمده و در نتيجه شمار قابل توجهي از باغ ها و زمين هاي كشاورزي در چرخه فعاليت دلالان زمين، قطعه قطعه شده و زير ساخت و ساز قرار گرفته است، اصفهان نيز از اين قبيل آسيب ها بر كنار نمانده است. سواي مسايل ناشي از سايه افكندن برج معروف جهان نما بر ميدان نقش جهان كه مدتها نگراني شديد دوستداران ميراث فرهنگي را فراهم كرده بود، بسياري از باغ هاي پيراموني اصفهان نيز مغلوب ساخت و سازهاي بي حساب و كتاب شده اند. چشم انداز زيبايي كه در اين عكس مي بينيد گوشه هايي از باغ ها و طبيعت زيباي علويجه اصفهان را نشان مي دهد.

در مدت كوتاهي كه از انتشار دوره جديد صفحه سخنگاه مي گذرد، نامه هاي بسياري از خوانندگان عزيز همشهري از تهران و ديگر نقاط كشورمان دريافت كرده ايم. مي دانيد كه باتوجه به ظرفيت محدود و زمان انتشار آن _ يك بار در هفته _ درج همه نامه ها و مطالب دريافت شده در اين صفحه مقدور نمي باشد، اما از سوي ديگر تعدادي از نامه ها و مطالب ارسالي فصل مشترك دارند.
به عنوان مثال هر هفته دهها نامه درباره مسائل بازنشستگان به همشهري مي رسد و ما با درنظرگرفتن مهم ترين و ضروري ترين نكات، نامه هايي را كه دربرگيرنده اين نكات باشد درج مي كنيم.
بعد از نامه هاي بازنشستگان مشكلاتي از قبيل مسائل بيكاري، ترافيك تهران، بدقولي خودروسازان نسبت به انجام خدمات پس از فروش، مسائل ساخت و ساز و خلف وعده بعضي از شركت  هاي ساخت و ساز كه از طريق اعلانات، به جلب مشتري مي پردازند، عدم انطباق برگه هاي عدم خلاف خودروها با واقعيت، مشكلات و مسائل كارمندان و... در مراحل بعدي قرار دارند. از ميان نامه ها و مطالبي كه درباره موضوعات پيش گفته به «سخنگاه» مي رسد،سعي مي كنيم به طور جامع مسائلي را كه مردم با آن روبه رو مي باشند در قالب يك يا دو نامه منعكس كنيم، چون درج تمامي نامه ها مقدور نمي باشد.
عده اي از خوانندگان همشهري براي ستون «تجربه هاي آزاد» عكس، مطلب طنز، قصه، طرح ، كاريكاتور و يا شعر ارسال كرده اند كه پس از بررسي هاي لازم، به نوبت از اين آثار استفاده خواهيم كرد.
همچنين از شماره آينده ضمن اعلام وصول نامه هاي رسيده براساس نام و نشان فرستندگان، شما خوانندگان گرامي را از دريافت هرآنچه كه براي اين صفحه ارسال مي كنيد، مطمئن خواهيم ساخت. لطفا براي ارسال نامه به سخنگاه، موارد زير را مراعات فرماييد:
۱ _ نامه را در يك طرف كاغذ با خط واضح بنويسيد.
۲ _ نام و نشان خود را در انتهاي نامه بنويسيد و اگر مايليد كه نام و نشان شما محفوظ بماند، حتما يادآوري كنيد.
۳ _ در سخنگاه قاعده بر اين است كه مسائل و پيشنهادات مطرح شده جنبه عام داشته و درجهت حفظ مصالح عموم باشد، بنابراين از درج نامه هايي كه در آنها دعواهاي خصوصي مطرح مي شود يا اشخاص به نام در مظان اتهام قرار مي گيرند، معذوريم و در حد امكان سعي مي كنيم، حتي در چنين نامه هايي آنچه كه دربرگيرنده مصالح و منافع جامعه باشد مطرح سازيم.
۴ _ هنگام مطرح كردن مشكلات، پيشنهادها و انتقادها از طريق شماره تلفن تماس خوانندگان كه هميشه در ستون «ازميان پيام ها» اعلام مي شود نام يا نام فاميل خود را اعلام كنيد، چون پيام هاي فاقد امضاء ، قابل درج نمي باشد، مگر آن كه به تقاضاي پيام دهنده، امضاء وي تحت عنوان «نام محفوظه» درج گردد.
۵ _ در خاتمه، از خوانندگان عزيز تقاضا داريم، هرگونه نظر، پيشنهاد يا انتقادي درمورد صفحه «سخنگاه» دارند، براي ما ارسال كنند،تا از اين قبيل ديدگاه ها، براي انتشار صفحه اي بهتر و هماهنگ تر با سليقه و خواست شما، بهره مند شويم.

آقاي شيرزاد سليمي
مطالبي را كه در مورد انرژي خورشيدي تهيه كرده ايد، با ذكر منابع و مستندات براي گروه علمي- فرهنگي همشهري ارسال فرماييد. در صورتي كه از تازگي و ارزش علمي برخوردار باشد مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
خانم روحاني- كرج
درخصوص مشكلات شهر كرج، مطالب گوناگوني در همشهري درج شده است. اگر در اين مورد به ويژه مسائل توسعه اين شهر مطلبي تهيه كرده ايد، براي همشهري ارسال فرماييد.
آقاي جاويد- الف- تهران
۱- شعرهايتان را براي گروه فرهنگ و ادب- صفحه شعر همشهري ارسال فرماييد.
۲- براي دريافت منظم روزنامه همشهري از طريق پست لطفاً با بخش اشتراك همشهري تماس بگيريد.
خانم مرضيه سادات محله
۱- مراتب تشكر شما را بابت حضور موثر ماموران پليس راه نيروي انتظامي در ايام نوروز، در جاده هاي كشور، درج كرديم تا به اطلاع مسئولان محترم پليس راه برسد.
۲- گاهي به دليل تراكم مطالب رسيده، چاپ نوشته ها به ترتيب اولويت و نوبت انجام مي شود. در عين حال براي كسب اطلاعات بيشتر مي توانيد با گروه اجتماعي همشهري تماس بگيريد.
خانم نيره- م- ورامين
۱- نوشته مورد نظرتان را براي گروه هنر و ادب همشهري، بخش سينما،  ارسال فرماييد.
۲- براي آشنايي بيشتر با فن عكاسي مي توانيد به كتاب ها و نشرياتي كه در اين مورد چاپ و منتشر شده اند، مراجعه كنيد. در حال حاضر صفحه يا ستوني در اين مورد در همشهري وجود ندارد.

روشن است دولتها به نمايندگي از ملتهاي خود امر مرتبط با سياستگذاري، مديريت تنظيم روابط و ضوابط دروني كشور و در يك كلام حق حاكميت و روابط بيروني و فرامرزي را عهده دار هستند. جامعه مدني نيز مشتمل بر ساختار حقيقي و حقوقي خارج از نظام حاكميتي است كه در جهت نيل به توسعه با اهداف غيرانتفاعي و عام المنفعه تلاش مي كنند.
تشكلها و نهادهاي جامعه مدني به نام نهادهاي واسطه اي نيز خوانده مي شوند. در ادبيات جامعه مدني سازمانهاي غيردولتي، انجمنهاي خيريه و حمايتي انجمنهاي علمي و تخصصي، اتحاديه كارگري صنفي، صندوقهاي كمك رساني و حتي احزاب سياسي از جمله نهادهاي جامعه مدني به حساب آمده اند.
بخش خصوصي نيز در شبكه اقتصادي بازار و در قالب شركتهاي گوناگون ساماندهي شده اند و با محوريت انتفاع عمل مي كنند. با اين وجود بخش كشاورزي و روستايي كشور با مزيتهاي بالاي خود و با سهم ۳۰ درصدي از جذب نيروي كار و تأمين بيش از ۸۰درصد از نيازهاي پر اهميت غذايي كشور و... متأسفانه از تشكلها و نهادهاي مؤثر كارا و توانمند غيردولتي جهت ياري رساندن و تسريع در روند توسعه منابع انساني و ديگر منابع و ظرفيتهاي خود محروم است و جايگاه خود را به واسطه ها داده است و
لازم است كه با تغيير ساختار مديريتي و اجرائي و واگذاري اغلب تصدي گريها به تشكلهاي مردمي و بخش خصوصي مورد عنايت وزارت جهاد كشاورزي باشد و همواره مورد حمايت قرار گرفته و بر عملكرد آنها نظارت بيشتر صورت گيرد. برخي از مشكلات در بخش كشاورزي ناشي از مسائل مديريتي بوده كه از برخي منابع و بخش بدرستي استفاده نشده است.
تشكلها با اسمهاي مختلف ايجاد شده اند و به رغم داشتن اساسنامه، شخصيت حقوقي جايگاه واقعي خود را به دست نياورده اند در صورتي كه آنها مي توانند منشاء تحولي باشند، اگر به آنها توجه شود؛ بطوري كه حذف واسطه ها در بخش كشاورزي در گروه فعاليتهاي تشكلهاي غير دولتي است كه در صورت پشتيباني و حمايت آنها اين امر قابل تحقق است چنانچه فعاليت آنها در تهيه و توزيع نهاد هاي كشاورزي و خريد محصولات زراعي و دامي مي تواند زمينه هاي تنظيم بازار را فراهم و به توليدكنندگان اطمينان و اعتماد قلبي دهد تا در توليد خود پايدار باشند.
به منظور تحقق اين اهداف لازم است كميته هاي كارشناسي استانها با هدف بررسي ظرفيت مسئوليت پذيري و توانمندي تشكلها در پذيرش امور و بررسي پتانسيل هاي موجود استانها تشكيل تا زمينه هاي اطلاع رساني و انعكاس برنامه ها و سياستهاي بخش كشاورزي به تشكلها، سازمانها و انجمنهاي تخصصي بخش، توانمنديهاي جهاد كشاورزي در زمينه تشكلهاي بخش كشاورزي و زمينه تعامل و گفت وگو بين سازمانها و نهادهاي دولتي و غيردولتي فراهم گردد.
مهندس داعي

در سال هاي نخست انقلاب، صريحا گفته مي شد كه زمين در شهرها كالاي تجاري نيست. بنابراين وقتي كسي زميني خريداري مي كند بايد آن را بسازد و حق ندارد زمين را احتكار كند تا روزي آن را گران بفروشد . اما ديديم كه زمين دوباره كالاي تجاري شد و قيمت آن هم روز به روز بالا رفت. مصالح ساختماني روز به روز گران تر شد و با گران شدن قيمت ساختمان ها، اجاره خانه هم به تبعيت آن به صورت سرسام آور افزايش پيدا كرد. عده زيادي از مردم شهرها به حاشيه شهرها رانده شدند و تأمين مسكن به صورت يك مسئله روز درآمد. وقتي عنان اختيار ساخت و ساز مسكن در دست بخش خصوصي باشد برايش صرف نمي كند كه مسكن ارزان قيمت براي اقشار پايين دست جامعه بسازد. اغلب شركت هاي خصوصي يا برج مي سازند يا خانه هاي لوكس به اصطلاح احتكاري كه تنها گروه كوچكي از پولدارها قادر به خريد آن مي باشند، بنابراين حكومت و دولت، بايد در زمين هاي دولتي يا به عبارتي رايگان، به صورت انبوه و با نازل ترين بها براي اقشار كم درآمد جامعه مسكن بسازد  تا اين همه نيروي كار اعم از كارگر ساده، استادكاران متخصص و يا مهندسان كه در كشور وجود دارند، مشغول به كار بشوند. درغير اين صورت در مسابقه اعلام نشده اي كه ميان پولداران و بي پولان آغاز شده، آن كه مدام به حاشيه شهرها رانده مي شود، قشر كم درآمد است.
يك شهروند از تهران

همه مي دانيم كه بازار فرش دستباف ايران در خارج به خصوص قاره اروپا نه تنها رونق پيشين را ندارد، بلكه در مصاف با رقيبان تازه نفس همچون چين، هند و پاكستان و اخيراً تركيه، از نفس افتاده است.
اين مشكل را نه در فرش هاي اصيل ايران بلكه در صنف مديريت  اين بخش از هنر و صنعت ملي بايد ريشه يابي كرد. عرضه و صدور فرش هاي غيراستاندارد، استفاده از مواد خام غيراستاندارد و برهم ريختن اساس توليد فرش دستباف در موقعيت ها و مكان هاي جغرافيايي با ويژگي هاي فرهنگي از مهم ترين عواملي است كه بازار صادرات فرش دستباف ايران را كه در گذشته اي نه چندان دور در جهان بي رقيب بود دچار صدمات جدي ساخت. اما يكي از مهم ترين عوامل آسيب هاي وارده به صنعت فرش دستباف ايران، تقلب در مواد اوليه و بافت اين فرش هاست.
بنده كه به اقتضاي شغل سالهاست ساكن شهر تبريز مي باشم و به دليل علاقه شخصي، از نزديك مسائل مربوط به قالي دستباف را پيگيري مي كنم در سالهاي اخير متوجه شدم كه در كنار اقدام نادرست و نسنجيده در صادرات فرش هاي داراي گره هاي غيراستاندارد به خارج از كشور، روي آوري به تقلب آشكار در توليد فرش به اصطلاح صادراتي نيز در سقوط بازار فرش ايران در خارج، بسيار دخيل مي باشد.
به عنوان نمونه سودجويان با سوء استفاده از موقعيت ممتاز فرش دستباف بخشايش از توابع شهرستان تبريز، با استفاده از مواد شيميايي و كم كردن رنگ پشم كه آن را كهنه و قديمي نشان مي دهد، مبادرت به توليد به اصطلاح فرش صادراتي مي كنند كه باعث تنزل و افت كيفيت فرش دستباف بخشايش شده اند. اين عمل نادرست موجب بي دوامي و پوسيدگي سريع قالي شده و به اعتبار بين المللي فرش دستباف ايران آسيب هاي جدي وارد مي كند. همچنين، كاربرد مواد شيميايي خطرناك براي كهنه جلوه دادن فرش، سلامتي و بهداشت بافندگان را نيز در معرض خطر قرار مي دهد.
واقعاً در چه زماني فرش دستباف ايران با آن پيشينه درخشان و مثال زدني بايد، از توليت كار آزموده و با تدبير و بهره گيري از كارشناسان دلسوز فرش برخوردار گردد و روند سقوط بازار صادرات فرش دستباف را به اوج گيري مجدد اين بازار از طريق حمايت قاطع از بافندگان و ساير دست اندركاران فرش، تقويت تعاوني ها، ممنوع ساختن كاربرد مواد شيميايي و رنگهاي غيراستاندارد
و ... فراهم نمايد؟
م.ح . تازه كند

مطلب مهم و واقعگرايانه «پياده در هزار توي شهر» كه در صفحه سخنگاه مورخ ۸۴‎/۱۲‎/۲۱ چاپ شده بود، بسي عبرت آموز بود. با خواندن اين مطلب از خود پرسيدم كه شهر براي مردم ساخته شده يا براي ماشين ها و اساسا، ماشين بايد در خدمت شهروندان باشد يا شهروندان مغلوب ماشين!؟
در هفته هاي اخير، در بسياري از رسانه ها به زيباسازي شهر تهران اشاره شده است و حتي معاون اداري و مالي شهرداري تهران نيز به اين نكته ظريف اشاره داشته و تاكيد نموده است. اگر غرض از زيباسازي، برپا شدن برج هاي چندين طبقه است كه به اندازه كافي در شمال شهر ساخته شد و آنها كه بايد، سود كافي برده اند، اما مسئولان محترم شهرداري مي دانند كه در اغلب خيابان ها، مخصوصا شمال شهر، هر اندازه امكان براي برج سازي فراهم شده در مورد پياده روسازي و حقوق پيادگان امساك شده است. شما در محله هاي شمالي تهران، يك پياده رو درست و حسابي كه آدم بتواند بدون دغدغه از آن عبور كند، كمتر مي بينيد. ناگفته نماند كه پياده روهاي ميدان تجريش، مستثني است و جاي قدرداني دارد. اما نگاه كنيد به وضعيت پياده رو در خيابان دزاشيب، نياوران و... و در اين پياده روها افرادي كه ناچارند با عصا و چوبدستي راه بروند با چه مشكلاتي مواجهند. اگر از خطر تصادف با موتورسيكلت ها در امان بمانند.
در اغلب خيابان هاي فرعي، ساختمان سازها پياده  رو را نيز در تملك خود درآورده اند و از پشت ديواره سواره رو، سراشيبي بسيار تند و حتي بدعمق ۵۰ تا ۶۰ سانتيمتر به وجود آورده اند تا اتومبيل هايشان به راحتي وارد پاركينگ زيرزمين شود و آنچه در اين ميان از نظر پنهان مانده، حقوق عابر پياده است. فرد پياده وقتي به اين موانع مي رسد بايد به خيابان پناه ببرد كه در واقع در حكم رودررو شدن با خطر تصادف با خودرو و موتورسيكلت است. حال چگونه، براي ايجاد اين شيب و بريدن پياده رو، به ساختمان ها پايان كار داده شده، معلوم نيست؟!
اغلب بزرگراههاي تهران فاقد پياده رو هستند به عنوان مثال بزرگراه مدرس از ظفر تا پل صدر فاقد پياده رو است.
حتي پياده روي وسيع پارك ملت، موازئيك سالم ندارد. در ميدان نوبنياد بخشي از پياده رو با سنگ هاي قلوه اي و درشت پوشيده شده و عابران پياده ناچارند از بزرگراه عبور كنند.
به نظر مي رسد كه شهرداري تهران و شهرداري هاي سراسر كشور، يك نهضت پياده روسازي با رفع موانع موجود برپا دارند و ضمن ايجاد اشتغال براي عده زيادي از نيروهاي كار، امكان رفت و آمد راحت و بي دغدغه براي عابران پياده در شهرها را فراهم نمايند، بخصوص براي پيران، كودكان، معلولان و بيماران كه ناچارند، از پياده رو عبور كنند.
شهرداري ها بايد، ساخت و سازهايي را كه به حريم پياده رو تجاوز كرده اند، وادار به عقب نشيني كنند و بدون ملاحظه، آنها را وادار به تمكين قانوني نمايند. در ساخت وسازها، ظاهرا آنچه فراموش شده، پياده رو و حقوق عابر پياده است كه اميدواريم دكتر قاليباف شهردار محترم تهران و همكارانش به اين نياز مهم مردم توجه اساسي مبذول دارند.
مولوي

تماس: ۹ تا ۱۱ - ۲۲۰۲۱۱۳۰
گراني ميوه
گراني ميوه در ايام نوروز بار ديگر نشان داد كه شبكه هاي پنهان معاملات ميوه و تره بار از هر فرصتي براي تأمين سودهاي كلان به قيمت پايين آوردن شديد قدرت خريد مردم به ويژه اقشار كم درآمد سوءاستفاده مي كنند. كنترل واقعي بهاي ميوه، زماني تحقق خواهد يافت كه از اين شبكه هاي سودجو خلع يد شود.
مرتضي سيدآبادي
قدرداني از پليس راه
نظارت و نحوه كنترل جاده ها توسط پليس راه در ايام عيد بسيار چشمگير و قابل تحسين بود و جاي قدرداني دارد. آن چه كه مسئله ساز است، نبود يا كمبود امكانات پذيرايي در شهرهاي توريستي مي باشد كه اگر حل نشود صنعت توريسم در ايران به فرجام مطلوب نمي رسد.
سليمان _ م
استفاده از متخصصان
راه حل نهايي ترافيك تهران، بها دادن به شبكه حمل و نقل عمومي، تأمين و توسعه مترو، شبكه اتوبوسراني شهري و ساماندهي تاكسي هاي تهران است. تا اين حمايت به صورت يكپارچه و همه جانبه انجام نگيرد، معضل حمل و نقل تهران برطرف نخواهد شد. بايد از طرح هاي مفيد فني و نيروهاي متخصص در اين زمينه استفاده مطلوب به عمل آيد.
مهندس دست افشار
صرفه جويي ۱۷ ميليارد توماني
اگر امتحانات نهايي سوم راهنمايي به صورت عادي برگزار شود، به طور متوسط هر سال هفده ميليون تومان صرفه جويي خواهد شد. مسئولان دست اندركار مي توانند به صورت جدي موضوع را پيگيري كنند و درصورتي كه به نتيجه رسيدند، اين بار بزرگ مالي را از روي دوش دولت بردارند.
اكبر عابدي اشلقي
از اين بخشنامه محروم مانديم
عليرغم بخشنامه رسمي آموزش و پرورش مبني بر تعيين ميزان حق التدريس معلمان براساس يك هشتادم حقوق و مزاياي مستمر، كادرهاي آموزشي دبيرستان هاي شبانه (بزرگسالان) و مراكز پيش دانشگاهي در تهران همچنان بر روال سابق حقوق دريافت مي كنند و از اين بابت محروم مانده اند.
م.س. آموزش و پرورش منطقه ۱۷ تهران
زمين بلاتكليف
زمين متروكه واقع در جنوب بلوار خرمرودي _ در شهرك ژاندارمري كه قرار بود چند سال پيش در آن واحد تجاري ايجاد شود، به زباله داني تبديل شده است .از شهرداري تقاضا داريم براي اين زمين چاره انديشي كند، چون اكنون محل تخليه زباله و نخاله هاي ساختماني است.
ساكنان شمالي الوند ۶ _ شهرك ژاندارمري
تقاضاي يك مخترع
اينجانب درمورد ادوات و وسايل كشاورزي موفق به ابداعاتي شده ام كه هم اكنون در منطقه محل سكونتم در گنبدكاووس، مورد استفاده كشاورزان قرار گرفته است. حداقل تقاضاي من، حمايت بانكي، بخصوص بانك كشاورزي است تا ديگر مبتكران هم در اين عرصه ها تشويق بشوند.
نظرمحمد بندمه
چرا كنار گذاشته شديم؟
۳۰ نفر از كارشناسان طرح صيانت جنگل ها كه در اداره كل منابع طبيعي غرب استان مازندران مشغول به كار بودند، به علت كمبود بودجه كنار گذاشته شده اند. آيا حمايت از جنگل ها آنقدر ارزشمند نيست تا از نيروي كارشناسان استفاده به عمل آيد؟
كارشناس طرح صيانت
موتورسيكلت هاي غيراستاندارد
از وزارت صنايع، مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي و ديگر دستگاه هاي نظارتي ذيربط تقاضا دارم درمورد توليد و عرضه موتورسيكلت با سوءاستفاده هايي كه جريان دارد برخورد قانوني كنند. يك دستگاه موتورسيكلت با مارك بسيار معروف، خريداري كردم كه در همان آغاز ده ها نقص فني داشت. به عنوان مثال خورشيدي چرخ عقب اين نوع موتورسيكلت به جاي چهار پيچ تنها با دو پيچ بسته شده است.
انبارداران
گردشگاه ديروز، زباله داني امروز
منطقه زيبا و جنگلي آهودشت چمستان كه محل تفريح و گردش عاشقان طبيعت بود، تبديل به زباله داني شده و تعداد زيادي از درختان آن نيز قطع شده است. ضروري است سازمان جنگل ها و مراتع و شهرداري چمستان براي نجات اين مكان بكر و بي همتا، اقدام كنند.
مهندس ترانه
تقاضاي معلولان
قرارداد بيمارستان پيامبران واقع در غرب تهران كه به لحاظ آمد و شد از تسهيلات رفت و آمد معلولان برخوردار مي باشد با بيمه خدمات درماني قطع شده است و درنتيجه بسياري از معلولان از دستيابي به خدمات اين بيمارستان محروم مانده اند.
يك معلول
در انتظار تلفن
مخابرات تهران اعلام كرده بود كه ۶ ماهه به دارندگان فيش، تلفن ثابت واگذار مي كند. مرداد ماه سال ۸۳ براي دريافت يك خط تلفن ثابت در مركز مخابرات شهيد حكمت نام نويسي كردم، اما هنوز موفق به دريافت تلفن نشده ام.
تيموري
هزينه ها را پرداخت كنيد
از شهرداري تهران خواستاريم، هزينه هاي مربوط به پايگاه هاي فخر نشاط را كه طبق قرارداد رسمي با شهرداري در مدارس برگزار شده بود، پرداخت كند.
مدير دبيرستان سجاد _ منطقه ۱۸

در پاسخ به مطلب مندرج در همشهري مورخ ۱۱/۱۱/۸۴ تحت عنوان «تبعيض روا نداريد» توضيحي به شرح زير از سوي اداره كل روابط عمومي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به همشهري ارسال شده است:
به استناد مصوبات مورخ ۱۴/۸/۸۴ كميسيون موضوع مواد ۲ و۳ آيين نامه اجرايي، رزمندگان با ارائه گواهي مبني بر ۶ ماه خدمت داوطلبانه بسيجي در جبهه هاي جنگ تحميلي از شمول قانون خدمت پزشكان و پيراپزشكان معاف مي باشند.

بيش از ۸۰ نفر از معلمان به صورت حق التدريسي در مقطع ابتدايي آموزش و پرورش بخش كاكاوند و بخش مركزي شهرستان دلفان واقع در استان لرستان خدمت مي كنند.
دو سال از اين دوره خدمت به صورت سرباز معلم سپري شده است و حال سه سال است كه اين گروه به عنوان معلم حق التدريسي سرگرم خدمت مي باشند. معلمان اغلب در روستاهايي مشغول به كارند كه فاصله آنها تا مركز شهرستان بيش از ۶۰ كيلومتر است و در نتيجه هر هفته بايد مسافتي طولاني را طي نموده و ۴ تا ۶ ساعت در سرما و گرما و در كوه و جنگل پياده روي كنند تا به مدرسه برسند. اغلب مدارس روستايي خشتي و گلي و فرسوده مي باشند و براي دانش آموزان نيز خطرات زيادي دربردارند.
همچنين اغلب روستاهاي محل خدمت اين معلمان فاقد امكانات اوليه از قبيل برق و جاده است. با اين وجود، معلمان با انگيزه خدمت به مردم محروم، سرگرم كار و تلاش شبانه روزي اند، اما بايد امكانات رفاهي در حد امكانات با اين سختي كار همخواني داشته باشد؛ دريغا كه چنين نيست. حقوق معلمان بين ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان در ماه است، آن هم در ازاي ۲۸ تا ۵۲ ساعت تدريس در هفته!
حقوق ها نيز هر ۵ ماه يك بار پرداخت مي گردد كه در نتيجه پاسخگوي معاش و هزينه هاي زندگي معلمان كه اغلب متأهل هستند، نمي باشد. معلمان در اين دوره ۵ ساله خدمت سخت، از هيچگونه بيمه اي نيز برخوردار نيستند . چرا نسبت به جذب و استخدام اين گروه كه سه سال به صورت تمام وقت خدمت كرده اند، اقدام نمي شود؟
جمعي از معلمان حق التدريسي بخش كاكاوند و دلفان لرستان