شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۶۰
ضعف در مهار مهاجرت غيرقانوني به تهران مشهود است
كوچ بد فرجام
004521.jpg
عكس: ساغر امير عظيمي
بنيامين صدر
نخستين روزهاي فروردين ماه هر سال كه ايرانيان نوروز مي نامندش، خيابان هاي پايتخت شلوغ، بي سامان و دودآلود ما تهران- رنگ ديگري دارد؛ بوي نوروز را با همه عظمت آن بي هيچ مانعي حس مي كني.
ديگر از نگاه هاي خسته و چهره هاي عبوس و نگران مهاجران خبري نيست. ولي چرا شهر 200ساله ما تهران و ديگر كلانشهرهاي ايران پر است از عناصر درهم و بر هم و هجوم غيرقانوني مهاجراني كه با آمدن به پايتخت بزرگ و صنعتي ما مي خواهند روزگار را بهتر بگذرانند و عرصه را بر فعاليت مثبت شهروندان بومي و اصيل تنگ كنند!؟
در تعطيلات نوروزي به روشني پي مي بريم كه جمعيت اصيل و شهرنشين تهران چقدر است؟
در كنار بسياري از شهرنشينان كه براي گذران تعطيلات سال نو و استراحت به شهرهاي دور و نزديك مي روند، از مهاجران غيرقانوني هم كه از نقاطي دور افتاده آمده اند و در ديگر روزهاي سال در شهر پرسه مي زنند، اثري نمي بيني.
مهاجرت بي رويه به تهران به اميد يافتن كاري مناسب، در عمل به بزهكاري يا در خوش بينانه ترين حالت دست زدن به فعاليت هاي كاذب و غيرمولد انجاميده كه خود، پيامدهاي ناخوشايندي چون حاشيه نشيني، فقر و ناامني را به همراه دارد.
در شرايطي كه عبدالله روشن- معاون سياسي، امنيتي استانداري تهران- از زيست اجتماعي 700 هزار مهاجر غيرقانوني در تهران خبر مي دهد، يك منبع آگاه در اداره مهاجرين و اتباع بيگانه وزارت كشور از حضور دست كم سه ميليون مهاجر غيرقانوني در پايتخت به ما مي گويد.
اين منبع آگاه كه نخواست نامي از او برده شود معتقد است كه حضور بي رويه و غيرقانوني مهاجران، نه تنها به فقدان فرصت هاي شغلي مولد مي انجامد بلكه خود، تبعات ناخوشايندي چون افزايش ميزان ناامني هاي اجتماعي را به همراه خواهد داشت.
افرادي كه براي تصاحب يك شغل مناسب به تهران مي آيند به دليل آنكه فرصت شغلي مناسب وجود ندارد، نه تنها موفق به يافتن شغل نمي شوند، بلكه به جمع بيكاران تهراني مي پيوندند.
به گفته او حضور اين تعداد مهاجر غيرقانوني در مركز سياسي هيچ كشوري پذيرفته نيست و ساماندهي وضعيت مهاجران از جمله اولويت هاي كاري دولت ها محسوب مي شود.
از ديگر سو و در اغلب كشورهاي دنيا هيچ دليل و الزامي براي هجوم بي رويه و مهاجرت از شهرهاي كوچك به كلانشهرها وجود ندارد و رويكرد منطقه محور و محله گرايي بر ساختار اجتماعي آنان حاكم است.
اين موضوع از چند منظر قابل تأمل و در خور توجه است؛ نخست اينكه فرصت هاي شغلي برابر به طور يكسان و متناسب با نياز جمعيتي در نواحي مختلف كشور خلق مي شود و ديگر نيازي به هجوم به شهرهاي بزرگ به قصد كار وجود ندارد. از سوي ديگر چندگانگي و ناهمگوني  هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در كشورهاي توسعه يافته به چشم نمي خورد كه اين خود از وقوع جرم و جنايت و ناامني اجتماعي به شدت خواهد كاست.
شايد به همين دليل است كه سطح استانداردهاي زيست اجتماعي و به تبع آن شهرنشيني در كشورهاي توسعه يافته بسيار بالاتر از كشورهاي توسعه نيافته است.
همه غرق مي شوند
رفع معضل مهاجرت غيرقانوني به پايتخت نيازمند سياستي مدون و شفاف است كه آسيب هاي اجتماعي را پيش بيني كند و امكانات و ابزارهاي مورد نياز را براي كنترل يا مهار آن به كار گيرد.
مهاجرت غيرقانوني به كلانشهرها به قصد يافتن كار، بيشتر به سرابي مي ماند كه همه را در خود غرق مي كند.
زندگي شهري چنان شرايطي را به آدمي تحميل مي كند كه خود نمي فهمد چه وقت و چه هنگام گرفتار شده است. هر چند كه در شهرهاي كوچك و دورافتاده  نه كار هست و نه امكانات مناسب زندگي، اما استاندارد هاي زندگي نيز اغلب متناسب با همين امكانات موجود تعريف مي شود، اما در شهرهاي بزرگي چون تهران كه رقابت ناعادلانه براي به دست آوردن شغل مناسب و حفظ موقعيت حرفه اي در آن حاكم است، اگر پول درآوردن به اين سادگي ها بود كه همه شهرنشينان مرفه زندگي مي كردند و ما اكنون شاهد گسترش فقر و بي عدالتي نبوديم.
بيگانه برو
استان تهران با در اختيارداشتن حدود 20درصد جمعيت كشور، 40 درصد قدرت اقتصادي كل ايران را داراست و قلب فعاليت هاي تجاري، بيمه اي، بانكي، تأمين اجتماعي و صنعتي در آن مي تپد و از همه مهمتر اينكه نيروهاي متخصص و حرفه اي در رشته هاي مختلف نيز در اين استان متمركزند.
بنابر آمارهاي ارائه شده از سوي وزارت كشور، نرخ رشد جمعيتي برخي شهرستان هاي استان تهران 12 تا 13درصد است كه اين رشد، نتيجه مهاجرت بي رويه است. به عنوان نمونه بين سال هاي 1375 تا 1381 نزديك به 48درصد مهاجرت به تهران صورت گرفته و اغلب مهاجران در حاشيه شهر تهران و با كمترين امكانات معيشتي زندگي مي كنند و در ميان اين مهاجران، بزهكاران و خلافكاراني كه ممكن است هر لحظه مرتكب انواع جرم و جنايت شوند، به چشم مي خورند.
مهاجرت غيرقانوني به تهران، زندگي بيش از هشت ميليون تهراني را تهديد مي كند و چون اين موضوع ناشي از مشكلات و تنگناهاي اقتصادي است، شرايط نامطلوبي را بر تهران حاكم ساخته است. پايتخت ايران هم اكنون محل سرريز مشكلات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مهاجران غيرقانوني شده است.
گويي قرار است در سال جاري خروج اتباع بيگانه از كشور با جديت بيشتري دنبال شود و با پرداخت اعتبارات تخصيص داده شده به حاشيه هاي تهران، نخستين قدم براي ساماندهي حاشيه نشيني برداشته شود.
به گفته مقامات مسئول در وزارت كشور بر اساس برنامه ريزي هاي انجام شده، تهران بايد در برنامه اي 5ساله، عاري از اتباع بيگانه غيرمجاز شود.
انگاره هاي غريبه
سكونت و زندگي در مناطقي كه به صورت مجموعه اي غيراستاندارد و غيراصولي در حاشيه شهرهاي بزرگ احداث شده، با مشكلات خاص خود مواجه است. اغلب ساكنان اين مناطق با فرهنگ ها و آداب و رسوم بومي و خرده فرهنگ ها زندگي مي كنند و بيشتر آنان نه تنها شهرنشين نبوده اند، بلكه داراي انگاره هاي بومي سرزمين هاي خود بوده و اين تضاد هاي فرهنگي در رفتارهاي اجتماعي و حضور آنان در درون شهرهاي بزرگي چون تهران به خوبي نمايان است.
نظرات جامعه شناختي در اين رابطه، شهرهاي جديد را سم  مهلكي براي كلانشهرها مي دانند و برخي معتقدند علاوه بر مشكلات زيرساختي، معضلات بزرگي كه منشأ اصلي ناهنجاري ها وقانون شكني هاست، در آن مناطق جان مي گيرد، چرا كه در تحقيقات آسيب شناسي شهري، درصد بالايي از ناهنجاري ها در مناطق حاشيه اي اتفاق مي افتد و اين مسائل، ناشي از بي هويت بودن مناطق اطراف شهرهاست.
بر اساس آمارهاي موجود در ارتكاب جرائم و ايجاد ناامني هاي اجتماعي در شهرهايي مثل تهران اين نتيجه حاصل مي شود كه مهاجران غيرقانوني به مناطق حاشيه اي كلانشهرها پناه مي برند و همين موارد، بستر مستقيم و غيرمستقيم ارتكاب جرائم ديگر در درون شهرها را دامن مي زند و بعضاً مراجع قانوني و امنيتي هم دسترسي و نظارت كاملي بر آن ندارند. با توجه به اين اوضاع و احوال، كلانشهري چون تهران با تمام مشكلات موجود، مدت هاست كه دست به گريبان معضلي به نام حاشيه نشيني است.
حاشيه اي در دل شهرها
وقتي صحبت از حاشيه نشيني به ميان مي آيد، اذهان به سوي مناطق دور از شهر معطوف مي شود، در حالي كه حاشيه نشيني، حتي در دل شهرها هم هست. در منطقه۱۵ كه در دورترين نقطه جنوب شرقي  تهران قرار دارد، هشتاد درصد بافت شهري فرسوده است و سكونت در آن، در عمل به حاشيه نشيني مبدل شده. ساختار شهري در اين منطقه تا اندازه اي ضعيف است كه حتي ارائه خدمات شهري را هم با مشكل مواجه مي كند.
در اين كشاكش، كلانشهرهايي چون تهران و اصفهان و شهرهاي مذهبي- زيارتي همچون مشهد و قم، با پديده مهاجرت غيرقانوني به صورت جدي تري دست به گريبانند.
شهرهاي مرزي- به ويژه شهرهاي شرقي و جنوب شرقي ايران- به دليل مجاورت  با برخي كشورهاي مهاجر فرست، با تهديد بيشتري مواجه مي شوند و هر از چند گاهي خبر مهاجرت غيرقانوني و بي رويه اتباع بيگانه به آنها از سوي رسانه هاي گروهي به گوش مي رسد.
شهر مشهد مهمترين شهر كشور است كه به دليل بافت مذهبي- زيارتي خود، بيشتر با اين معضل روبه روست. هم اكنون نزديك به يك ميليون مهاجر غيرقانوني در مشهد زندگي مي كنند كه شامل مهاجران فصلي، نيمه فصلي و دائمي هستند. اين اتفاق تلخ محصول فقدان برنامه ريزي و مديريت تخصصي و صحيح دستگاه هاي سياستگذار و مسئول در دهه هاي گذشته است.
نكته مهم آن است كه مهاجرت غيرقانوني، ديگر انحراف ها و آسيب هاي اجتماعي را نيز به همراه خود دارد؛ در حالي كه هيچ يك از مراجع مسئول اقدامي عاجل و جدي را براي كنترل و مهار مهاجرت غيرقانوني انجام نمي دهند.

كوتاه
راگبي ايراني
محمد سرابي - مرداني بسيار تنومند با لباس هاي زره مانند كه زير پيراهن پوشيده اند. با كلاه ايمني كه در جلوي صورت به وسيله ميله هايي به شكل نرده پوشانده شده اند. مسابقه اي در يك مستطيل سبز رنگ. بازي سراسر زد و خورد است. ضربه با سر و شانه و آرنج يك تكنيك معمولي محسوب مي شود و چند برانكارد در كنار زمين هميشه آماده هستند. پس از سوت داور صداي برخورد بازيكنان كه بي شباهت به تصادف اتومبيل ها نيست شنيده مي شود.
بازي آغاز شده است. فوتبال آمريكايي را مي شناسيد. خشن ترين بازي جمعي دنيا كه مثال خوبي از خشونت آمريكايي شمرده مي شود. زره هاي فايبرگلاس بعد از يك بازي ديگر قابل استفاده نيستند.
آگهي
حدود 6 سال قبل در يكي از روزنامه هاي پرشمار آن دوران كنار صفحه ورزشي يك آگهي نزديك به اين مضمون به چاپ رسيد قابل توجه جوانان هيكل دار و گردن كلفتي كه علاقه مند به ورزش هستند. فدراسيون راگبي ايران تأسيس شد .
چندماه پيش هم خبري در گوشه يكي از روزنامه ها چاپ شد با اين عنوان كه تيم راگبي بانوان خراسان شمالي در يك بازي دوستانه شركت كرد. راگبي؟ بانوان؟! خراسان شمالي!!
ظاهراً ورزش راگبي نيز در كنار ديگر ورزش هاي جمعي ايران برگزار مي گردد و اگرچه انعكاسي در رسانه ها نمي يابد ولي به موفقيت هايي دست پيدا كرده است. مسئولان اين فدراسيون كه در مجاورت ورزشگاه شهيد شيرودي دفتر دارد مدعي هستند كه در صورت مورد توجه قرار گرفتن ورزش راگبي استعدادهاي نهفته بسياري كه در ايران وجود دارد شكوفا خواهد گشت.
فوتبال، راگبي، فوتبال آمريكايي
اولين نكته  اساسي در بررسي اين ورزش استثنايي تفاوت ميان راگبي و فوتبال آمريكايي است. مسئول روابط عمومي فدراسيون راگبي مي گويد: ما به فوتبال آمريكايي نمي پردازيم. فوتبال آمريكايي از راگبي مشتق شده و ورزش ملي آمريكا لقب گرفته است، در حالي كه راگبي يك ورزش جهاني بسيار پرطرفدار است كه براصول علمي تكيه دارد. متأسفانه اين دو ورزش در ايران با يكديگر يكسان شمرده مي شود ولي من مطمئن هستم كه اگر مسابقات راگبي از تلويزيون پخش شود به دليل پيچيدگي و تحرك خاصي كه دارد طرفداران بسياري را به خود جذب خواهد كرد.
اما راگبي چه جذابيتي مي تواند داشته باشد؟ بهروز عنافچه از مربيان اين ورزش چند نكته را براي ما توضيح مي دهد. در راگبي پاس به جلو آفسايد محسوب مي شود و توپ را تنها مي توان به سمت عقب و دو طرف انداخت كه باعث مجموعه اي از حركات غيرمستقيم مي شود. دروازه ها تمام مساحت دو خط عرضي زمين هستند كه براي گل زدن بايد توپ را از آنها رد كرد و به زمين گذاشت. براي شوت كردن هم بايد توپ از سمت بالاي دروازه ميله اي رد شود كه حداقل 3 متر تا زمين فاصله دارد علاوه بر اينكه شوت كردن يك توپ خربزه اي كه وزن و شكل نامتقارن دارد بسيار مشكل است. حتماً وضعيتي را كه اعضاي دو تيم به حالت هجومي در مقابل هم صف مي كشند ديده ايد. اين وضعيت چند حالت متفاوت دارد كه به نام هاي راك، اسكرام و... ناميده مي شود و هر كدام قوانين و محدوديت هاي مخصوص به خود را دارد.
فدراسيون
در ايران فدراسيون مشترك بيس بال، كريكت، سافت بال و راگبي به امور اين چهار رشته مي پردازد. در سالهاي پيش از انقلاب داوود نصيري، پيگير مسائل مربوط به اين ورزش بود تا 6سال قبل كه به همت بيژن صفاتيان و عليرضا اعرابي فدراسيون راگبي تأسيس شد و چندي پيش كاشاني موفق گشت ارتباط رسمي آن را با فدراسيون جهاني راگبي به رياست سيدماينر برقرار كند. عبدالله رمضان زاده سخنگوي دولت پيشين كه در دوران تحصيل در خارج از كشور با اين ورزش ها آشنا شده بود مدتي رياست اين فدراسيون را برعهده داشت. ولي در حال حاضر فدراسيون اين چهار ورزش فاقد رئيس مي باشد و از اين جهت دچار مشكلاتي شده است. فدراسيون راگبي سريلانكا در سال 1897 تأسيس شد و فدراسيون راگبي ايران در سال 2000 ولي با وجود اينكه بيش از چهار سري مسابقات كشوري(2سري قهرماني كشور و 2سري دهه فجر) برگزار نشده است در رقابت هاي جام باشگاه هاي جهان در كشور امارات شيوه بازي و مهارت بازيكنان ايران توجه بسياري از تيم هاي مشهور را جلب كرده بود. همين طور موفقيت تيم راگبي تبريز در مسابقات آسيايي باكو( مقام اول در آماتور و چهارم در حرفه اي) نيز ثابت كرد كه اين ورزش قدرت و آمادگي بسياري براي حضور در رقابت هاي بين المللي و كسب موفقيت و افتخار براي ايران را دارد.

يادداشت
چند و چون مهاجرت
ميثم قاسمي
سفر از مكاني به مكان ديگر و اقامت گزيدن در نقطه اي كه موطن اصلي نيست، مهاجرت ناميده مي شود. مهاجرت مخصوص انسان ها نيست و شامل برخي از حيوانات نيز مي شود؛ ولي اينجا مقصود از هجرت، انتخاب محلي ديگر براي زيست از سوي انسان ها است. مهاجرت انسان ها امري نوظهور نيست و شايد به درستي نتوان تاريخ اولين مهاجرت انسان ها را فهميد. مثلاً مي دانيم آريايي ها از شمال درياي خزر به ايران هجرت كرده اند. شايد پيش از آن نيز مهاجرت هاي ديگري داشته اند. مهاجرت از ديرباز تاكنون به سه علت عمده رخ داده است.
الف- شرايط بهتر زندگي: اين شرايط مي تواند زمين مساعد براي كشاورزي و دامپروري باشد يا محلي پرآب و يا حتي منطقه اي معتدل و خوش آب و هوا. مثلاً همان مردم آريايي، شايد از سرماي شمال به فلات ايران گريخته باشند. در دنياي امروز كه معمولاً حداقلي از امكانات زندگي در بيشتر نقاط وجود دارد، تعريف شرايط بهتر اندكي تغيير يافته است. اكنون انسان ها به دنبال آرامش و پيشرفت بيشتر هستند. مثلاً مي توان مهاجرت نخبگان از يك كشور جهان سومي به كشورهاي توسعه يافته را در اين دسته جاي داد.
ب- امنيت: در بسياري از موارد انسان ها از ترس شرايط ناامني كه برايشان ايجاد شده است، به منطقه اي امن مهاجرت مي كنند. اين ناامني مي تواند بر اثر هجوم حيوانات درنده باشد بيشتر در گذشته- و يا به خاطر جنگ. به عنوان مثال جمعيت كثيري از مردم افغانستان مرد و زن به خاطر هجوم ارتش شوروي و سپس جنگ داخلي، موطن اصلي خود را ترك گفتند و به كشورهاي ديگر مهاجرت كردند.
ج- آزادي: چه در دوران گذشته و چه اكنون، انسان هايي كه با قدرت حاكمه رابطه خوبي نداشته و از سوي حكومت مورد آزار و اذيت قرار مي گيرند، به سرزمين هاي ديگري كوچ مي كنند. شايد آشناترين مثال اين مهاجرت، سفر پيامبر اسلام از مكه به مدينه باشد. طلب آزادي هاي سياسي، اجتماعي و مذهبي همواره سبب مهاجرت انسان هايي شده است كه در اقليت بوده اند.
در مهاجرت همواره دو نقطه وجود دارد؛ مبداء و مقصد. در يك دسته بندي ديگر مهاجرت را مي توان به نوع مثبت و منفي تقسيم كرد كه اين دو نوع هر كدام براي مبداء و مقصد رخ مي دهد. به طور خلاصه مي توان حالات ايجاد شده را بدين گونه شرح داد.
۱ - مهاجرت منفي براي مبداء: مهاجرت نخبگان كه در اين سال ها بسيار از آن ياد مي شود، قطعاً براي كشور مبداء زيان آور و منفي است. صاحبان سرمايه، صنعتگران، دانشمندان و همگي جزو نخبگان يك كشور محسوب مي شوند كه تربيت هر كدام هزينه گزافي براي يك ملت داشته و دارد. طبيعي است مهاجرت اين افراد از كشور و ثمردهي آنها براي يك كشور ديگر هيچ گاه مطلوب نيست.
۲ - مهاجرت مثبت براي مبداء: براي روشن شدن اين دسته مي توان كشور لبنان را مثال زد. مي دانيم كه حدود دو سوم جمعيت لبنان در خارج از اين كشور زندگي مي كنند با اين وجود دولت لبنان همواره شهروندانش را به مهاجرت به كشورهاي پيشرفته ترغيب مي كند. سياست دولت اين كشور، آموزش شهروندانش در زمينه هاي مختلف در ديگر كشورهاست. بدين ترتيب پس از چند سال كشور بدون آنكه هزينه زيادي صرف پرورش شهروندان خود كرده باشد، تعداد زيادي انسان كار آمد در اختيار دارد. فرستادن جوانان به كشورهاي توسعه يافته براي تحصيل علم و دانش و كسب تجربه يكي از موارد مثبت مهاجرت براي كشور مبداء است، البته به شرط آنكه هدايت شده باشد. دسته ديگر مهاجرت مثبت براي كشور مبداء در سال نيروي مازاد كار به كشورهاي ديگر است. كشوري مانند ايران كه اكنون به دلايل مختلف با افزايش جمعيت جوان و جوياي كار روبه رو شده است، مي تواند بخشي از نيروي كار مازاد خود را به ديگر كشورها بفرستد. با اين كار هم از ميزان بيكاري كاسته مي شود و هم كارگران ايراني شاغل در ديگر كشورها پس از مدتي سرمايه اندوخته را وارد كشور مي كنند. اين نوع از مهاجرت نيز به شرط برنامه دار بودن سودمند است.
۳ - مهاجرت منفي براي مقصد: گوياترين مثال براي اين دسته، مهاجرت افاغنه به ايران است. در طول سال هايي كه افغانستان درگير جنگ بود، بيش از يك ميليون افغاني وارد ايران شدند كه چون اغلب از اقشار كم سواد و كم درآمد آن كشور بودند، براي ايران ارمغاني جز بيماري، بيكاري، مشكلات امنيتي، قاچاق مواد مخدر و... به همراه نداشتند. در اين حالت كشور ميزبان از هر جهت متضرر مي شود. البته پيشگيري از اين گونه مهاجرت ها اغلب به دلايل انسان دوستانه امكان پذير نيست، ولي در هر صورت اين دسته از مهاجرت، مطلوب هيچ كشوري نيست.
۴ - مهاجرت مثبت براي مقصد: كشورهايي كه در مهاجرت نخبگان نقش مقصد را بازي مي كنند، همواره طالب مهاجرت هستند. اين كشورها بدون آنكه هزينه اي بابت تربيت نيروي انساني ماهر پرداخته باشند، از توان علمي و فني و اقتصادي آنها استفاده مي كنند. اين كشورها معمولاً در زماني كوتاه رشد اقتصادي و علمي چشمگيري دارند. كشوري مانند آمريكا كه از تاريخ كوتاهي برخوردار است به علت همين مهاجرت ها اكنون به يك كشور توسعه يافته تبديل شده است.

جدول كاكورو
جدول شماره۸
004515.jpg
كاكورو مانند سودوكو، يك بازي جهاني است. اين بازي در سال 2005 مطرح شد و مدت كوتاهي طول كشيد تا توجه عامه مردم را به خود جلب كند. اين جدول، قبل از اينكه در روزنامه هاي ديگر مطرح شود، اولين بار در روزنامه گاردين به چاپ رسيد. ساختار كاكورو خيلي شبيه جدول كلمات است و مي توان آن را در هر سايزي طرح كرد و تنها تفاوت آن، اين است كه اعداد مورد نظر مرجع ندارند و با جمع اعداد احتمالي در هر ستون و سطر مي توان اعداد مورد نظر را پيدا كرد. اين جدول در بسياري از نقاط دنيا شناخته شده است و علاقه مندان آن معتقدند به زودي زود- مانند سودوكو- در همه جاي دنيا فراگير خواهد شد.
روش حل جدول كاكورو
راه حل هاي زيادي براي حل اين جدول موجود است و همچنين تكنيك هايي كه به شما كمك مي كنند تا بتوانيد به راه حل دست پيدا كنيد. در اينجا مي خواهيم يك نمونه از حل جدول كاكورو را به شما نشان داده و نكته هايي را به شما گوشزد كنيم.
نكته اول: تركيب حداقلي اعداد
اين جدول اعدادي را در انتها و ابتداي هر سطر و ستون مشخص كرده است كه بايد با جمع اعداد احتمالي از 1 تا۹ بدون تكرار به عدد مورد نظر رسيد. بهترين روش براي حل جدول، جست وجوي خانه هايي است كه حداقل از جمع دو عدد حاصل مي شوند. معمولاً اين اعداد از دو خانه در جدول تشكيل شده است. به اعداد۳و 4 در جدول زير دقت كنيد. به طور مثال براي عدد 3، دو احتمال وجود دارد(2و۱)،(1و۲) (در ضمن مانند جدول سودوكو، از عدد صفر نمي توانيم استفاده كنيم).و براي عدد 4 سه احتمال(1و۳) و(3و۱)و(2و۲) وجود دارد كه احتمال(2و۲) پذيرفته نيست چون در حل جدول از عدد تكراري نمي توانيم استفاده كنيم.
به جدول زير دقت كنيد: احتمالات عدد۳ و احتمالات عدد۴ به شما كمك مي كند تا جدول را حل كنيد و احتمالات جدول، شما را محدودتر مي كند. براي عدد 7 در جدول پايين به طور نرمال مي توان احتمالات:(5و۲)،(6و۱)يا(2و۵)،(1و۶) در نظر گرفت. از طرفي مي دانيم كه جمع عدد 3(2و۱) يا (1و۲) است؛ پس قراردادن جمع اعداد(3و۴) و(4و۳) منتفي است.
نكته دوم: اعداد مشترك
متوجه شديم براي جمع اعداد۳ و۴ احتمالات(1.2) و(2و۱) براي عدد۳ و احتمالات(1و۳) و(3و۱) براي عدد۴وجود دارد.عددي كه بين اين احتمالات مشترك است، عدد يك است.نكته: اعداد بالاي مربع، نشان دهنده مجموع اعداد ستون افقي و اعداد پايين مربع نشان دهنده مجموع اعداد ستون عمودي است.
حل جدول شماره۷
004518.jpg


اصلاح و پوزش
در مطلبي كه روز سه شنبه 22فروردين با عنوان قهر و آشتي تجربه است نام يكي از مصاحبه شوندگان به اشتباه علي محمد مظاهري درج شده كه علي محمد مظفري درست است. همچنين مطلبي كه روز گذشته در ستون كوتاه چاپ شده ترجمه اي است از آرش سيواني.
از اين عزيزان و خوانندگان محترم بابت اين اشتباهات پوزش مي طلبيم.

گزارش
آرمانشهر
شهر تماشا
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |