نقدي بر ترانه جام جهاني از «شاهكار بينش پژوه»
فعلاً حق با سرهم بندي است
|
|
طرح:داودكاظمي
اسماعيل اميني
قرار است در جام جهاني آلمان هر يك از كشورهاي حاضر نمونه اي از شعر و موسيقي خود را عرضه كنند و تماشاگران ميلياردي اين رويداد جهاني از اين طريق با فرهنگ و هنر آن كشور آشنا شوند. ايران عزيز ما كه در پيشينه فرهنگي و بويژه در شعر كه هنر ملي است و در موسيقي درخشان ترين گنجينه را در اختيار دارد؛ قرار است با يك سروده ۱۷ بيتي از شاهكار بينش پژوه و با خوانندگي عصار اقتدار و عظمت فرهنگ ايراني- اسلامي مان را در اين ميدان بزرگ به نمايش بگذارد. حاصل كار را لابد بارها شنيده ايد و پي برده ايد كه شعر، موسيقي و خوانندگي اين قطعه چقدر هويت ايراني- اسلامي دارد! قضيه موسيقي و خوانندگي و حتي نماهنگ اين شاهكار مسئولان فرهنگي بماند براي اظهارنظر كارشناسان و متخصصان موسيقي، اما حكايت آن ۱۷ بيت كه بيش از ۱۷۰ غلط نگارشي و معنايي دارد خواندني است. در اين نوشته تنها به برخي از غلط هاي فاحش اين سروده اشاره مي كنم تا رعايت اختصار شده باشد.
۱- وطنم، نام تو صدر همه نام جهان
جام جمت سرور جام جهان
صورت صحيح جمله اين است: صدر همه نام هاي جهان- سرور همه جام هاي جهان
همچنين(جام جهان) به جاي جام جهاني آمده است كه غلط است.
تعبير(سرور) براي جام جم نيز كاملاً نادرست است.
اما مهم ترين اشكال اين است كه برد و باخت در ميدان فوتبال ربطي به آبروي ملت ندارد. در حالي كه سهل انگاري هايي نظير عرضه همين قطعه در يك ميدان جهاني ممكن است به اعتبار فرهنگي يك ملت آسيب جدي وارد كند.
۷- اي همه مردان غرورآفرين
بهر شما باد هزار آفرين
غرور كلمه اي قرآني است و در زبان عربي و فارسي به معناي فريفتگي شيطاني و نخوت است و از رذايل اخلاقي است. غرورآفرين ظاهراً به جاي افتخار آفرين آمده است. همچنين به جاي (بر شما باد) (بهر شما باد) آمده كه براي پر كردن وزن است.
۸- جام جهان دست شما بايدش
حامي تان دست خدا بايدش
هر دو مصراع غلط نحوي دارند. در عين حال جمله دعايي نمي تواند تحكمي باشد و شايسته است حالت آرزو و تمنا داشته باشد. باز هم (جام جهان) به جاي (جام جهاني) آمده است.
۹- نان من و خوان من و جان من
جملگي ارزاني ايران من
اين مايه فداكاري با اين بيان سطحي!؟ مضحك است، ادعاي ايثار نان، سفره نان و جان در راه وطن!؟
۱۰- در ميكده مي رقصم از باديه مي نوشم
سبز است و سپيد و سرخ اين جامه كه مي پوشم
مصراع نخست ربطي به موضوع فوتبال ندارد. به ويژه رقصيدن در حال نوشيدن از قابلمه (= باديه) كه بسيار مضحك است. سراينده (باده) را (باديه) نوشته است و (باده) را نيز با (جام باده) اشتباه كرده است.
۲- حكم اهوراست به اهريمنان
پارسيان تا به ابد قهرمان
براساس اين ادعا، گويي العياذبالله! اهريمنان، عوامل اجرايي خداوند در حوزه تعيين قهرمانان هستند! كه اهورا به آنان حكم داده است كه پارسيان تا به ابد قهرمان باشند. افزون بر آن، تعبير (پارسيان) به جاي (ايرانيان) غلط آشكار است چون ايران سرزمين اقوام مختلف است و از جمله همين تيم ملي فراهم آمده از جوانان اقوام مختلف ايراني است.
مصراع دوم بيت كه بيان حكم است و بايد فعل امري داشته باشد ناقص است.
۳- هر كه به ما شاخه گلي هديه داد
ملت ما باغ گلش تحفه داد
قافيه اين بيت غلط است و معناي آن به ويژه با توجه به موضوع قطعه كه ورزش و فوتبال است كاملاً غلط است.
۴- ملت ما ملت بخشايش است
صلح طلب طالب آرامش است
قافيه اين بيت غلط است، از نظر معنايي نيز به سبك ترين بيان، به مفهوم صلح دوستي مردم ايران اشاره شده است.
۵- رأفت ما يكسره در خون ماست
عرق وطن مسلك و قانون ماست
سطحي بودن بيان آشكار است، سراينده در تنگناي وزن، كلمات اضافه در بيت گنجانده و به جاي آن به حذف هاي مخل معنا تن داده است، نظير (عرق وطن) كه به جاي (عرق وطن دوستي) آمده است.
۶- گر به ميان آيدمان آبرو
كيست كه بتواندمان روبه رو
هر دو مصراع غلط بارز نگارشي دارند احتمالاً سراينده مي خواسته بگويد اگر پاي آبرويمان در ميان باشد كيست كه ياراي رويارويي با ما را داشته باشد؟
۱۱- شكرانه انعام است جامه ام به تن جام است
دستي مي و ديگر دست حور است در آغوشم
اين بيت نيز ربطي به موضوع (فوتبال) ندارد. در روايت خواننده (انعام) با فتحه [به معناي چهارپا] خوانده مي شود آن وقت بيت معناي مسخره تري دارد:
(من به شكرانه چهار پايان لباسم را به تن جام كرده ام در يك دست شراب و در دست ديگر حوري در آغوشم است!) تصورش را بفرماييد كه زير پاي چنين آدمي توپ فوتبال هم باشد.
۱۲- ايران من ايران من جانم فدايت
كل زمين و آسمان ها خاك پايت
از خدا جوييم توفيق ادب، قرار است اين ادعاي كودكانه نشانگر فرهنگ و ميهن دوستي ايرانيان در جهان باشد. تمام جهان و تمام آسمان ها خاك پاي ايران هستند!!
۱۳- ايران من ايران من جان و تن من
سبز و سپيد و سرخ تو پيراهن من
تنها بيت سالم و قابل تحمل اين سروده همين بيت است.
۱۴- مردي كه حريفم شد در كار نمي بينم
آن كس كه كسي باشد بي عار نمي بينم
كلمه مشخص شده نامفهوم ادا شده و ممكن است كلمه ديگري باشد با اين حال هر صفتي كه جايگزين آن كنيم هر دو مصراع كاملاً غلط هستند. در مصراع اول به جاي «شد» بايد فعل «باشد يا بشود» به كار رود. در عين حال ادعاي مطرح شده در اين بيت و بيت هاي بعد مضحك است و در صورت ترجمه دستمايه تمسخر ديگران خواهد شد.
۱۵- در فن به فن ميدان بازيگر صد فنم
در سر به سر مشتم ديوار نمي بينم
آشفتگي نگارشي و معنايي اين بيت و سبكي بيان بي نياز از شرح است.
۱۶- مستند رفيقانم از ساغر منصوري
يك از قبل يك سر هشيار نمي بينم
اين بيت ربطي به فوتبال ندارد و غلط فاحش معنايي و نگارشي دارد به ويژه مصراع دوم كه كاملاً بي معناست.
۱۷- خوابند رقيبانم خاكند حريفانم
زين خيل كم و بسيار بيدار نمي بينم
حق با همين شاهكارهاست! حق با سهل انگاري و سرهم بندي است. اگر بيدار بوديم اگر دغدغه فرهنگ و زبان و شعر و هنر ايران در دلمان بود اگر اهميت نام و هويت ايران عزيز را در يك ميدان بزرگ جهاني درك مي كرديم به اين سبكي و اين شاهكار لفظي و معنايي و محتوايي خرسند نمي شديم و اين گونه فرهنگ و هنر و هويت ايراني-اسلامي مان را بازيچه تنگ نظري ها و رقابت هاي ساده انگارانه نمي كرديم تا محصولي چنين نازل را در معرض داوري جهانيان قرار دهيم كه يعني اين است هنر و زبان و شعر و موسيقي و آواز و فرهنگ و انديشه ايران.
هرگز چنين مباد!
|