مروري بر وضعيت صنعت نساجي
صنعت بي رمق
|
|
افروز پورهاشمي
ورود بي رويه منسوجات خارجي به داخل به ويژه از كشورهاي چين، استراليا، دبي و تركيه از چند سال گذشته تاكنون به نوعي زمينه ساز زمين خوردن صنايع نساجي داخلي شده است. اين در حالي است كه همواره گلايه دست اندركاران صنعت نساجي كشور از اين روند مطرح بوده و هست، اما راهكار اساسي براي جلوگيري از اين همه واردات تاكنون عملياتي نشده است. هم اكنون حدود ۶۰هزار واحد صنعتي در سطح كشور وجود دارد كه حدود ۱۰درصد از اين واحدها يعني ۶هزار واحد در حالت بحراني به سر مي برند كه عملاً اعطاي وام از طريق طرح بازسازي و نوسازي صنايع نيز چندان براي آنها كارساز نبوده است. چرا كه طرح فوق با سرمايه ۵۰۰ميليون دلاري و بهره ۳درصدي به منظور حل مشكل واحدهاي نساجي و تقويت اين صنعت تهيه شده اما عملاً ۸۰درصد آن از طريق واحدهاي بزرگ دولتي جذب شد.
يكي از مشكلات صنعت نساجي داخل به شرايط دشوار اخذ وام مربوط مي شود، هم اكنون در كشورهاي رقيب بهره وام صنايع ۳ تا ۴ درصد است، آن هم با شرايط سهل پرداختي. اين در حالي است كه اكثر دست اندركاران بخش نساجي در داخل از قديمي بودن دستگا ه هاي نساجي خود با عمر ۴۰ ساله گلايه دارند، اما از يكسو در صورت اخذ وام در قالب حساب ذخيره ارزي بايد بر فرض نرخ يورو را كه زمان تحويل با احتساب ۷۰۰تومان دريافت كرده اند به هنگام بازپرداخت با قيمت ۱۱۳۰ تومان بازپرداخت كه همين موضوع باعث شد تا مسئولان اين قبيل واحدها يا در كارخانه خود را ببندند و يا اينكه ترجيح دهند با همان دستگاه هاي قديمي به توليد و رقابت با رقباي مجهز به دستگاه هاي جديد بپردازند.
البته مقرر شده بود كه دولت در زمان بازپرداخت وام فقط ما به التفاوت ارز را تا ۱۰درصد از صنايع دريافت كند كه عملاً اين امر محقق نشد و صنايع در زمان بازپرداخت ملزم به پرداخت اصل و بهره مبالغ شدند.
دبير انجمن نساجي در اين زمينه معتقد است: شرايط كنوني كشور عامل سردرگمي سرمايه گذاران و ترس از ورشكستگي در صورت سرمايه گذاري در اين بخش شده است. به گفته جمشيد بصيري در سال ۲۰۰۳ميلادي حدود يكصد ميليون دلار سرمايه گذاري در كشورمان انجام گرفت كه نسبت به ۵ ميليارد دلار سرمايه گذاري انجام شده در همان زمان در كشور چين بسيار ناچيز است.
وي روند نزولي سرمايه گذاري در اين بخش را ناشي از افزايش قاچاق محصولات نساجي و سياست هاي نادرست وزارت صنايع در اين عرصه مي داند و مي گويد: استمرار قاچاق محصولات نساجي باعث خواهد شد تا رقم قاچاق اين بخش از ۱۲ميليون دلار فعلي فراتر رود.
وي مي افزايد: صنعت نساجي داخلي فقط با حمايت دولت و واگذاري امور به بخش خصوصي مي تواند راه صعود و نفوذ به بازارهاي منطقه را پيدا كند.وي تأكيد مي كند: طي سال گذشته ۲۰ميليون دلار كالا به طور رسمي به كشور وارد شده است كه ۲۰۰۰ تن آن فقط پتو بوده است.
هدرروي ۱۵۰۰ميلياردتومان سرمايه ملي
پايين بودن قيمت محصولات وارداتي در مقابل فرسودگي ماشين آلات نساجي داخلي و در نتيجه گران بودن توليدات ايراني، تمايل مردم را به خريد محصولات خارجي افزايش داده است.
پتو نيز در اين ميان مدتي است كه از ركود حاكم رنج مي برد و نتيجه اين بحران هم چيزي نبوده است جز تعطيلي ۲۰واحد توليد كننده پتو. در حقيقت طي سال گذشته بسياري از واحدهاي توليدكننده پتو تنها با ۲۰تا۳۰ درصد راندمان خود كار مي كنند.
در حال حاضر از ۵۰۰ كارگاه و كارخانه پتوبافي كه تا ۲سال پيش در كشور فعال بودند تنها تعداد كمي با ظرفيت پايين فعالند و مابقي نيز در آستانه تعطيلي قرار دارند. با تعطيلي اين واحدها بيش از ۴۰هزار شغل مستقيم از ميان مي رود و يكهزار و ۵۰۰ ميليارد تومان نيز سرمايه گذاري ملي به هدر خواهد رفت.
از سوي ديگر هم اكنون حدود ۹۵ كارخانه توليد پتو در كشور وجود دارد كه فقط ۱۰واحد آنها پتوي سيلك(پتوي مخملي) و مطابق خواست مشتريان توليد مي كنند، حال آن كه برخي واحدها اقدام به توليد پتوي مينك (نوع قديمي پتو) مي كنند كه خريداري براي آنها در سطح كشور وجود ندارد.
از سوي ديگر سيل واردات پتو از ساير كشورها به داخل خود زمينه ساز ورشكستگي واحدهاي فعال در اين عرصه شده است، چرا كه قيمت كف واردات پتو به كشور ۱۴ دلار است، حال آن كه واردكنندگان آن را با قيمت اظهار نامه اي ۵/۷دلاري وارد مي كنند كه اين امر خود به زيان توليد كنندگان داخلي تمام مي شود.در همين زمينه عضو كميته صنايع پتو نيز مي گويد: افزايش ۳۵درصدي قيمت مواد اوليه باعث شده است تا قيمت تمام شده پتو بالا رود كه اين موضوع خود به نوعي باعث كاهش تمايل عموم به خريد پتوي داخلي مي شود.
علي اكبر سالاري مي افزايد: پرداخت عوارض ۳درصدي توسط توليد كنندگان پتو از محل قانون تجميع عوارض از ديگر مشكلات موجود در صنعت پتوي كشور است. طبق قانون تجميع عوارض اين عوارض بايد از مصرف كننده دريافت شود، حال آن كه پتوي توليد داخل يا خريداري ندارد و يا اينكه به قيمت پايين تر به واسطه ها فروخته مي شود.
وي معتقد است: كشور سالانه نيازمند ۷۰ميليون تخته پتو است. اين در حالي است كه علاوه بر مازاد توليد پتو در داخل با مشكل واردات اين محصول نيز روبه رو هستيم.
در حقيقت به طور كلي توليد كنندگان پتو معتقدند كه وزارت صنايع و معادن توجه كافي به صنعت پتوي كشور ندارد و فقط طي سال گذشته بيش از يك ميليون تخته پتوي ارزان قيمت چيني به داخل وارد شده است.
كاهش۸۵ درصدي صادرات منسوجات
طي سال گذشته ميزان صادرات نخ، پارچه از الياف مصنوعي، فرش ماشيني و البسه با كاهش همراه بوده است به نحوي كه براساس آمار دفتر امور صادرات وزارت صنايع و معادن صادرات اين گروه ۹/۲۲۲ ميليون دلار بوده است كه ۵/۸درصد كاهش را نشان مي دهد. سهم اين گروه در صادرات صنعتي و معدني ۷/۴درصد بوده است.
دبير اتحاديه صادركنندگان صنايع نساجي و پوشاك در همين زمينه مي گويد: متأسفانه كالاهاي توليد داخل هم با برچسب خارجي در بازار به فروش مي رسند كه اين امر نشانگر كيفيت محصولات داخلي تلقي مي گردد.
نادرسيف معتقد است: صنعت نساجي داراي ارزش افزوده بالايي است و هم اكنون ۵۰۰هزار نفر شاغل را تحت پوشش خود دارد كه با سيل واردات بي رويه زمينه بي كار شدن عده اي از آنها مهيا شده است، وي با اظهار تأسف مي گويد: اينكه بر روي منسوجات داخلي برچسب چيني چسبانده شود و مردم هم آن را خريداري كنند واقعاً جاي تأسف دارد، چرا كه مسلماً توليد كنندگان داخلي با اندكي حمايت از سوي دولت مي توانند اجناسي به مراتب با كيفيت تر از چين توليد كنند.
لزوم بخشودگي مالياتي
وقتي مي گوييم تقريباً۴۰ درصد نياز كشور به محصولات نساجي از طريق قاچاق و واردات تأمين مي شود كه اين موضوع هر سال ميلياردها دلار به اقتصاد ملي ضرر مي زند، با توجه به ساير مشكلات مطرح شده در صنعت نساجي، آيا درخواست بخشودگي مالياتي به مدت ۳ تا۴ ماه را مي توان انتظار زيادي دانست؟
رئيس انجمن نساجي و چرم بر لزوم بخشودگي مالياتي در صنعت نساجي تأكيد دارد و مي گويد: اين امر باعث رونق توليدات، تشويق كارخانه ها به نوسازي و بازسازي و فعال شدن ظرفيت هاي غيرفعال كارخانه هاي نساجي خواهد شد.
به گفته حسن پرويني، به اين ترتيب حدود نيمي از فعالان صنعت نساجي كه در حال حاضر از فعاليت بازماند ه اند دوباره به چرخه توليد بازخواهند گشت.
وي با اشاره به بالا بودن ميزان قاچاق محصولات نساجي به كشور اظهار مي كند: ادامه اين روند و در كنار آن دريافت ماليات و افزايش سطح دستمزد كاركنان باعث تضعيف صنعت نساجي خواهد شد و سرمايه گذاري هاي آينده را به خطر خواهد انداخت.
وي معتقد است: عدم توجه به اين صنعت تحقق سند چشم انداز ۲۰ساله كشور را با مشكل مواجه خواهد كرد.
كاهش ۲۰۰ميليون متري توليد پارچه
هرچند براي حل قسمتي از مشكلات صنعت نساجي هم اكنون كميته بحراني به منظور شناسايي واحدهاي مشكل دار راه اندازي شده است، اما روند طولاني شناسايي اين واحدها و معرفي آنها به سازمان هاي صنايع و معادن استان ها و اخذ تأييديه لازم از سوي سازمان هاي فوق و سپس معرفي مجدد به كميته بحران استان ها و نهايتاً معرفي به كميته بحران مستقر در وزارت صنايع، خود باعث شده است كه روند اعطاي وام به واحدهاي مشكل دار با كندي پيش رود. شايد به همين دليل هم هست كه طي يك سال گذشته كمتر از ۵۰ واحد توانسته اند از وام اين كميته استفاده كنند.
از سوي ديگر ظرفيت فعلي توليد پارچه در كشور كه طي ۴سال گذشته ۸۰۰ ميليون متر بود هم اكنون به ۶۰۰ميليون متر به علت رشد قاچاق كاهش يافته است.
همچنين حدود ۶ كارخانه بزرگ نساجي كشور كه سالانه حدود ۲۰ميليون متر پارچه توليد مي كردند هم تعطيل شده اند و اين روند كماكان ادامه دارد به همين دليل اين پرسش باقي است كه چرا يك اقدام اصولي از سوي دست اندركاران ذيربط براي حل معضل اين صنعت انجام نمي گيرد تا بتوانيم اميدي به بهبود اوضاع در شرايط فعلي داشته باشيم.
|