رئيس اتاق بازرگاني صنايع و معادن ايران در تبيين راهبردهاي اجراي سياست هاي ابلاغي اصل ۴۴ عنوان كرد:
تغيير نگرش دولت
|
|
|
|
طي سال هاي گذشته بخش خصوصي تنها مكمل فعاليت هاي اقتصاد دولتي و تعاوني بوده و اقدامات انجام شده براي توسعه فعاليت هاي اين بخش در برنامه اول و دوم توسعه نيز به دليل نبود قانونمندي لازم در واگذاري برخي كارخانه هاي دولتي، حيف و ميل در اين واگذاري ها را به دنبال داشته است. با اين روند حتي با وجود تصويب سياست تعديل در مجلس پنجم، خصوصي سازي در برنامه سوم نيز توفيق چنداني نداشته است. پس از ابلاغ سياست هاي كلي بند «الف» و «ب» اصل ،۴۴ سياست هاي بند «ج» اين اصل در يازده تيرماه جاري توسط مقام معظم رهبري ابلاغ شد تا زمينه ساز حضور عموم مردم در عرصه خصوصي سازي باشد. اين در حالي است كه تصدي دولت بر اقتصاد كشور موجب شده تا حتي پس از ابلاغ دو بند اول سياست هاي اين اصل نيز بخش خصوصي رغبت چنداني براي ورود به عرصه هايي كه قبلا در انحصار دولت بوده نداشته باشد و نبود ساز و كارهاي اجرايي بهانه هاي لازم براي دولتي ماندن اقتصاد را به بخش خصوصي ناز پرورده داده است. اگر بتوان اتاق هاي بازرگاني را به عنوان نمادي از بخش خصوصي تلقي كرد به نظر مي رسد با ابلاغ سياست هاي مذكور بايد برنامه ريزي براي حضور در عرصه هايي كه قبلا در تصدي دولت بوده در اين محافل اقتصادي نمود بيشتري داشته باشد بر اين اساس فرصتي فراهم شد تا ديدگاههاي رئيس اتاق بازرگاني صنايع و معادن ايران در مورد تأثير اين سياست ها بر فعاليت بخش خصوصي و برنامه هاي مد نظر دست اندركاران اتاق ايران در اين زمينه را جويا شويم. گرچه حتي پيش از آغاز اين گفت وگو شادماني ناشي از ابلاغ سياست هاي بند «ج» اصل ۴۴ در چهره علينقي خاموشي آشكار بود اما وي به دفعات بر نبود راهبردهاي لازم براي اجرايي شدن اين سياست ها تأكيد و گلايه هاي بسياري را از دولت و حتي رسانه هاي جمعي براي به چالش نكشيدن موانع ورود بخش غير دولتي به عرصه هايي كه قبلا در تصدي دولت بوده مطرح كرد.بخش نخست اين گفت و گو را مي خوانيد:
* ابلاغ سياست هاي اصل ۴۴ چه تأثيري بر فعاليت بخش خصوصي و اقتصاد كشور خواهد داشت؟
- با ابلاغ اين سياست ها موانع قانوني حضور بخش غير دولتي در عرصه هاي اقتصادي كه قبلا در انحصار دولت بوده برطرف شده و معتقدم اگر بستر و ابزار اجراي اين سياست ها فراهم شود حجم اقتصاد بخش مردمي و غير دولتي به شدت افزايش يافته و تصدي دولت در اقتصاد را به نحو چشمگيري كاهش مي دهد. اجرايي شدن اين سياست ها رونق و توسعه اقتصادي و افزايش سرمايه گذاري بخش مردمي در اقتصاد را به دنبال داشته و ايجاد اشتغال، مهار تورم و افزايش حجم تجارت خارجي ايران از جمله دستاوردهاي آن خواهد بود. در صورت تحقق اين سياست ها شكل گيري رفاه اجتماعي و فقرزدايي واقعي ميسر خواهد بود.
* نگرش بخش غير دولتي به اين سياست ها چگونه بوده، آيا بخش خصوصي آمادگي لازم براي حضور در اين عرصه ها را دارد؟
- ميزان توانمندي بخش خصوصي براي اجراي اين سياست ها ارتباط تنگاتنگي با ابزارهاي اجراي اين سياست ها دارد. اكنون بيش از ۹۰ درصد ابزارهاي اجرايي اين سياست ها و گسترش حضور بخش غير دولتي در اقتصاد كشور در دست دولت است. اگر دولت براي دستيابي به اين اهداف، زمينه هاي اجراي سياست هاي مذكور و راهكارهاي لازم را در نظر گيرد اين امر موجب شكل گيري بخش خصوصي توانمند خواهد شد. بايد توجه كرد هنگامي كه توان يا عدم توانمندي بخش خصوصي براي حضور موثر در اقتصاد كشور مورد بررسي قرار مي گيرد بحث در شيوه هاي مديريت در اين بخش نبوده چرا كه در كشورمان تغيير مديريت ها تنها جابجايي محل كار مديران را موجب مي شود و مديران مذكور زماني مدير دولتي و در زمان ديگر مديراني غير دولتي محسوب مي شوند. موضوع اصلي براي ورود بخش خصوصي به عرصه هاي مذكور توان مالي بخش غير دولتي و مردمي است. با وجود نقدينگي در جريان بسيار بالا در اقتصاد ايران متأسفانه به دليل سياست هاي اقتصادي ناكار آمد هنوز قادر به جذب نقدينگي موجود در مسير صحيح سرمايه گذاري نبوده ايم.
از سوي ديگر اين انتظار وجود دارد كه براي ورود بخش غيردولتي به بسياري از فعاليت هاي اقتصادي بايد تخصيص اعتبار سرمايه گذاري در بخش غير دولتي حداقل در حد اعتباراتي باشد كه دولت به واحدهاي تحت پوشش خود ارايه مي كند.همچنين باز كردن راه ورود بخش غير دولتي براي استفاده از سرمايه گذاري خارجي از ديگر عوامل موثر در ميزان توفيق بخش غير دولتي براي حضور در عرصه هاي مذكور است.
* بخش غير دولتي بايد چه اقداماتي براي ورود به عرصه هاي اقتصادي ابلاغ شده به عمل آورد، برنامه هاي اتاق بازرگاني صنايع و معادن ايران چيست؟
- بايد توجه كرد كه همه ابزارها در دست دولت است گرچه نمي خواهم دولت را متهم كنم اما آنچه تا به حال به سياست هاي اصل ۴۴ نسبت داده مي شد وجود برخي انحصارات در صنايع بزرگ و سرمايه بري بود كه بخش غير دولتي اجازه ورود به آن را نداشت به همين دليل در كشورمان راهي براي انجام تمرين سرمايه گذاري وجود نداشته تا بخش خصوصي خود را براي انجام چنين سرمايه گذاري هاي سنگيني آماده كند. پس از ابلاغ بندهاي «الف» و «ب» سياست هاي مذكور، برخي انحصارات دولتي براي سرمايه گذاري برداشته شد. ابلاغ اين سياست ها ميداني براي حضور بخش غيردولتي و خصوصي فراهم ساخته است. گرچه جمع آوري منابع مالي افراد توسط بخش خصوصي، تأمين اعتبارات بانكي داخلي و دسترسي به منابع و اعتبارات بانكي خارجي از چالش هاي پيش روي اجراي اين سياست ها است كه قسمت اول بر عهده بخش هاي غير دولتي و دو بخش ديگر نيازمند ايجاد ابزارهاي لازم توسط دولت است. تا پيش از ابلاغ سياست هاي مذكور، دولت لزومي براي ارايه راهبردهاي اجرايي حضور بخش غير دولتي در اقتصاد احساس نكرده است اما اكنون لازم است تا تأمين سرمايه مورد نياز براي توانمندسازي بخش غير دولتي مورد توجه قرار گيرد.
اتاق بازرگاني صنايع و معادن ايران بعد از ابلاغيه رهبري و روشن شدن سياست هاي جديد اصل ۴۴ مذاكرات جدي را براي ورود به عرصه هاي مذكور آغاز كرده است. تشكيل كميته هاي راهبردي در اتاق ايران و اتاق هاي استانها از جمله اين اقدامات است. در اين كميته ها افراد مختلفي در شاخه هاي مختلف سرمايه گذاري، حقوقي و صنعتي حضور داشته و مشكلات اجراي اين سياست ها را به شكل موردي بررسي مي كنند. تا راهكارهاي لازم براي رفع اين موانع به تصميم گيران و سياستگذاران ارايه شود.
از سوي ديگر براي تشكيل شركت هاي سرمايه گذاري اقدام كرده ايم. اين شركت ها به صورت سهامي عام بوده و سهامداران آن را عاملين اقتصادي شناخته شده تشكيل مي دهند. همچنين سهام اين شركت ها در بورس عرضه شده و در واقع شركت هاي مذكور شركت هاي مادر با توان دسترسي به فاينانس و اعتبارات خارجي هستند كه با اعتمادي كه در سرمايه گذاران ايجاد مي كنند زمينه لازم براي تأمين منابع مورد نياز از بازار اعتباري بانك هاي داخلي را نيز فراهم مي سازند.بخش خصوصي حضور در صنايع سنگين و بزرگ مذكور در سياست هاي بند «الف» اصل ۴۴ را هدفگيري نموده و سياست هاي بند «ج» از اهميت كمتري برخوردار است. در واقع با برداشته شدن انحصارات دولتي از صنايع مذكور تلاش مي كنيم تا با تجهيز بخش خصوصي در زمينه سرمايه گذاري هاي جديد كار كنيم، چرا كه اجرايي شدن سياست هاي بند الف بسيار كارسازتر از عرضه و خريد ۸۰ درصدي صنايع قابل واگذاري دولت است، اين كار به تدريج انجام خواهد شد.
* امكان اجرايي شدن سياست هاي مذكور تا چه حد است؟
- معتقدم امكان پياده سازي صددرصد اين سياست ها در صورتي كه سياست ها و راهبردهاي لازم توسط دولت و مجلس هر چه زودتر اتخاذ شود وجود دارد. بايد هر چه زودتر در اين زمينه اقدام شود چرا كه متأسفانه طي دو سال اخير در مورد دو بند اول سياست هاي ابلاغي، اقدام عملي صورت نگرفته است. بايد خيلي از موارد اصلاح شود مثلا وزارت نفت بايد شرايط دادن موافقت اصولي به بخش غير دولتي براي ساخت پالايشگاه يا فعاليت در صنايع زيردستي نفت را كه در انحصار داشته مورد تجديد نظر قرار دهد چرا كه سياست هاي كنوني اين وزارتخانه ها به طور كلي راه بخش خصوصي را مسدود كرده است. از دولت انتظار زيادي نداريم اما حداقل اين انتظار وجود دارد تا با بخش غيردولتي مانند سرمايه گذاران خارجي رفتار شود يا در زمينه پتروشيمي بايد همانگونه كه به سرمايه گذاري هاي دولتي توجه مي شود زمينه فعاليت بخش خصوصي نيز فراهم گردد. بايد بسياري از مسائل مورد بازبيني قرار گيرد، وقتي وزارت نيرو آزادسازي تأسيس نيروگاه توسط بخش خصوصي را اعلام مي كند بايد دقيقا سياست هاي خود را مشخص نمايد كه براي اين كار سوخت با چه نرخي در اختيار بخش خصوصي قرار گرفته و برق را با چه نرخي خريداري مي كند. همچنين شرايط بخش غير دولتي در مقايسه با سرمايه گذاران خارجي چگونه است بايد اين موارد روشن شود تا بدانيم به كجا مي رويم.
با مشخص شدن سياست ها و تشخيص نواقص موجود، اين اشكالات قابل رفع خواهد بود چرا كه برخي موارد نيازمند تصويب قوانين در مجلس است اما بيشتر موانع در وزارتخانه ها و سيستم بانكي قابل رفع مي باشد.
|