گفت وگو با مجيد احتشام زاده عضو سابق تيم ملي تنيس روي ميز - بخش پاياني
جاي خالي آموزشگاه ها
مريم رضايي
در بخش نخست اين مصاحبه درباره جايگاه ايران در مسابقات قهرماني تنيس روي ميز در سطح آسيا، اقيانوسيه و جهان و نيز از تأثير خانواده ها براي گرايش فرزندان به اين رشته نگاشتيم. در بخش واپسين اين گفت وگو نيز مجيد احتشام زاده مباحثي را درباره امكانات، استعداديابي و پس رفت جايگاه تنيس روي ميز در بين آموزشگاهها و مدارس عنوان كرده استٍ كه در پي مي خوانيد.
|
|
* شما آماري از جامعه ورزشي تنيس روي ميز داريد. به نظر شما ميزان گرايش مردم و جوانان به اين رشته چگونه است؟
- من فكر مي كنم در حدود ۲۵-۲۰ سال پيش ميزان گرايش به رشته تنيس روي ميز بسيار بيشتر از امروز بود و شايد حتي قابل مقايسه با امروز نباشد. آماري كه آن سالها در روزنامه ها به چاپ رسيد از تنيس روي ميز به عنوان ورزش دوم كشور ياد مي شد. يعني از لحاظ آماري اول فوتبال و بعد رشته تنيس روي ميز بود. روزگاري بود كه در محلات با بستن يك نخ و يا نصب يك حلقه در كنار فوتبال، ساير رشته ها هم قدرت عرض اندام داشت. آن وقت يك نفر در محله ممكن بود كه هم كشتي بگيرد هم واليبال بازي كند و هم توپ فوتبال را تجربه كند. امروزه اين شرايط وجود خارجي ندارد. شايد فقط بتوان از واليبال در ۱۰ سال گذشته ياد كرد كه توانسته است آن هم در بخش قهرماني خوب كاركند.
* در رشته تنيس روي ميز وضعيت چگونه است و كشورها چگونه آن را حفظ كرده و يا توسعه داده اند؟
- كره جنوبي از قديم در اين رشته نام آور بوده است. بايد بگويم كه تنيس روي ميز از انگليس شروع شد و يك ورزش انگليسي محسوب مي شود، اما آنها در تنيس روي ميز برخلاف فوتبال حرفي براي گفتن ندارند. اما چين، كره جنوبي، آلمان، سوئد و مجارستان از كشورهايي هستند كه در تنيس روي ميز بسيار درخشيده اند.
* جايگاه ايران در تنيس روي ميز چگونه است؟
- ما اكنون در جهان چهل و يكم و در آسيا در رده دهم هستيم. البته تنيس روي ميز در آسيا حرف اول را مي زند و كشورهاي چين، ژاپن، كره جنوبي و كره شمالي، تايوان، هنگ كنگ كشورهايي هستند كه حرف اول را زده اند.
* آيا بررسي شده است كه چرا كشور ما نتوانسته است به مقامهاي قابل قبول دست يابد؟
- از نظر من گرايش به فوتبال مانع اصلي است. شايد بسياري از رشته هاي ما مانند واليبال، بسكتبال، ژيمناستيك و هندبال مي توانست در آسيا حرفي براي گفتن داشته باشد. همه انرژي ها در كشور ما صرف فوتبال مي شود و دستاورد آن هم متأسفانه قابل قبول براي هيچ كس نيست و حتي در آسيا هم با شرايط موجود و با اين ميزان توجه و انرژي حرفي براي گفتن ندارد.
* اشاره كرديد كه رشته تنيس روي ميز در گذشته جايگاه بسيار قابل قبولي در كشور داشت امروزه براي دست يافتن به جايگاه سابق آن چه بايد كرد؟ و آيا اين موضوع شدني است؟
- مجموعه فدراسيون فعلي كه حدود ۱۰ سال است در اين بخش كار مي كند منظورم آقاي شهنازي به عنوان رئيس فدراسيون است، خيلي روي بخش جوانان و نوجوانان كار كرده است. اما همان طور كه گفتم در آسيا ما نمي توانيم كاري كنيم. هفت تيم اول آسيا مقام هاي برتر دنيا را در دست دارند.
* چرا نمي توانيم؟ چه امكاناتي نياز دارد؟ آيا مربوط به استعداد يابي در اين رشته مي شود؟
- ببينيد حدود ۲۰ سال قبل تمامي تيم هاي ملي ما در آموزشگاهها عضويت داشتند. يعني روزگاري بود كه تيم هاي آموزشگاهي تيم هاي ملي را شكست مي دادند. در رشته تنيس روي ميز من، برادران، روشن ضمير هم آموزشگاهي و هم ملي بوديم. در همه رشته ها اين طور بود.
اين موجب شد كه در سال ۱۹۷۴ در بازيهاي آسيايي تهران قهرمان آسيا شويم. اما اكنون بررسي كنيد در آموزشگاهي ما صفر هستيم و در بسياري از مدارس و آموزشگاه ها اثري از تنيس روي ميز پيدا نمي كنيد و از قواعد آن هيچ چيزي نمي دانند. بررسي كنيد در چند مدرسه ميز تنيس وجود دارد. من به برخي مدارس سر زده ام، امكانات ورزشي آنها آنقدر نااميد كننده است كه نمي توان گفت ورزش مدارس وجود دارد. مثلاً تخته بسكتبال و ميله آن شكسته و كج شده و معلوم است كه سالهاست كسي با آن كار نكرده است و يا تورهاي واليبال پاره و يا وجود ندارد. من يادم است كه در دوران ما در اين رشته ها در مدارس و آموزشگاهها امكانات كافي وجود داشت و به آن توجه مي شد و بچه ها دنبال آن بودند. ساعت ورزش واقعاً زنده و فعال بود.
امروزه به نظر من ساعت ورزش در مدارس جايگاهي ندارد. پيشنهاد مي كنم كه آموزش و پرورش بررسي كند كه چه رشته هايي و در كدام مناطق شهري از چه جايگاهي مناسب نزد مردم برخوردارند. رشته هاي ورزشي را منطقه بندي كنند تا ورزش محلي و منطقه اي رونق بگيرد. ملاحظه كنيد آيا كشتي را مي توان در خيابان آفريقا رونق داد؟ پاسخ منفي است. اما همين رشته در برخي مناطق تهران از جايگاه و پيشينه و الگوهاي محلي بسيار غني برخوردار است كه با احياي آن مي توان در مدارج قهرماني هم استعدادهاي خوبي را كشف كرد. بيايند در يك رشته معلم ورزش انتخاب كنند و در آن رشته دانش آموزان را آموزش دهند و رقابتهاي ميان آموزشگاهي برگزار كنند. اثرات آن را هم به طور حتم بهتر خواهند ديد. نمي شود چندين رشته را به طور اسمي در مدارس داشت و يك مربي هم در همه اين رشته ها گماشت و در عمل نتيجه گرفت! ثمرات آن را همگي ديده ايم و بايد برنامه هاي تازه تري را تدوين و اجرا كرد. با اجراي اين نوع برنامه ها به طور حتم حداقل يك نفر قهرمان كه خواهيد يافت و الگوسازي در ورزش مدارس خود بهترين انگيزه براي رونق ورزش در ميان دانش آموزان است. ضمن آن كه مي توان رشته هاي مختلف ورزشي را به شكل تئوري هم وارد دروس مدارس كرد تا ورزش جدي گرفته شود و فقط نمره بيار براي معدل نباشد!
به نظر من بايد جايگاه ورزش و رشته هاي ورزشي در مدارس را بازبيني كرد و آمار گرفت كه دانش آموزان در مناطق مختلف چه گرايش هايي دارند و امكانات مدارس را به آن سو سوق داد تا نتيجه بخش باشد. اين موضوع در دنيا نتيجه گرفته است. در چين كسي براي كشتي سرمايه و وقت نمي گذارد، زيرا جايگاه ورزش خود را يافته اند و علاقه منديهاي خود را كاملاً مي دانند. مدارس و شهرداريها با چنين وضعيت و برنامه اي، مي توانند بازوهاي قهرمان پروري براي سازمان تربيت بدني باشند و اين افراد در فدراسيون ها با امكانات بالاتر مراحل رشد خود را طي كنند. به نظر من برنامه ها چنانچه با اهداف طراحي شوند نتيجه بخش خواهند بود. بدون هدف گذاري ما فقط انرژي خود را تلف مي كنيم.
متن كامل اين گفت وگو را در همشهري آنلاين مطالعه نمائيد.
www.hamshahrionlin.ir
|