سيد باقر ميرعبداللهي
مرج البحرين يلتقيان،... دو اقيانوس درپناه هم آرام گرفتند و از آن امواج سربلندكرامت، دو دريا برخاست: يكي سر برصخره هاي ساحل مصلحت مي كوفت و ديگري تماشاگران حماسه دريا را به افق هاي خونرنگ خيره مي كرد.
اينك زاده عزيزسوم شعبان، در آغوش عصمت دوم است و از لطف لطيف وجودش، نسيم هاي رباني مهر مي وزد برباغسار مدينه انسان.
آن نفحات قدوسي هنوز وقت حقجويان را خوش مي كند و ذهن و زبان را به شرح محامد او مي شكوفاند:
سلام بر تو اي پنجمين ستاره دوست،
اي ازپسِ پشتِ پدران شامخ و مادران مطهر،
اي پدرت سالار اهل ايمان و اي مادرت حوري پرده نشين ملكوت.
سلام بر تو اي وارث آدم.
اي روح پريشان علي(ع) و اي جان محمد(ص).
شهادت مي دهم كه ـ سزاوارانه ـ شريعت را پاس داشتي و به نيكي فراخواندي و از زشتي زنهاردادي وخداراخالصانه بندگي كردي، چندان كه تو را يقين دررسيد.
سلام بر تو اي صديق اكبر و برآن جان هاي عاشق كه بر درگاه خجسته تو بار افكندند.
سلام بر تو اي سفيرخدا برخلقش
اي وارث تورات و انجيل و زبور
اي گنجور كتاب مسطور
اي امين خداوند رحمان و اي شريك قرآن.
سلام برتو اي آستانه باب علم الهي
و اي رازگاه خدايي.
سلام بر تو اي پاك كه هرپليدي ـ به يمن نام مطهرت ـ همنشين پاكي مي شود.
***
اي مولاي من!
تو مي آيي و جان جهان، مدهوش مغناطيس نام عزيز توست.
تومي آيي وحسينيان، ازگلوي سرخ خوان درد، تورا به آواز« بأبي انت و أمي» به سراپرده روح خودمي خوانند.
ميلاد تو شكوه حق است وخواري باطل.
حق باتو آرام مي گيرد؛ چنان كه دو اقيانوس درپناه هم آرام گرفتند و تو از آن امواج سربلندكرامت، برآمدي.

سيدمجيد كمالي
همان طور كه پيش از اين ذكر شد، تشرف به محضر حضرت صاحب زمان (عج) اختياري نيست، لذا كسي نمي تواند بگويد من مي دانم كه حضرت در كجا هستند و هم اكنون به نزد ايشان مي روم.
البته بايد متذكر شد كه تشرف اختياري، مخصوص نواب خاص آن حضرت در دوران غيبت صغري بود و نيز بيان شد كه تشرف به معناي غيراختياري آن كه گاه به آن «رويت» هم مي گويند، واقع شده و آن طور كه گفته اند تعداد اين قبيل تشرفات در طول غيب كبري و تاكنون بسيار زياد بوده است. هرچند در اغلب موارد، تشرف هايي كه به محضر حضرت حاصل شده است، در تاريخ ثبت و ضبط نشده است، اما از همان آغاز از جمله كارهايي كه علما و بزرگان شيعه به آن اهتمام داشته اند، اين بوده است كه قضايا و حكايات افرادي كه آن حضرت را زيارت كرده و يا در خواب و مكاشفه ديده اند، در كتاب هايشان نقل كرده اند. از جمله اين كتاب ها مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
«كتاب بحارالانوار» علامه مجلسي، «تبصرةالولي» علامه بحراني، «جنةالمأوي» و «نجم الثاقب».
همان گونه كه تشرف به محضر صاحب الزمان (عج) مي تواند منشا آثار خوب و مفيدي باشد، به نظر مي رسد، بر ذكر و بيان ماجراي اين ملاقات ها نيز آثاري ارزشمند مترتب است.
اگر بخواهيم به صورت اجمالي بعضي از فوايد تشرف را ذكر كنيم، پيش از همه بايد به نقش و تاثير اين ديدار در افزايش يقين و يافت قلبي خدا اشاره كرد. چراكه به واسطه ديدار آن حضرت، بي درنگ و با حضور قلبي، ايشان را «حجت خدا» مي يابيم. تو گويي مراحل گذر از مرتبه «علم اليقين» به «عين اليقين» و از آن به «حق اليقين» را در آني طي مي كنيم. فايده ديگر اين است كه رسيدن به مقام تشرف حضرت، خود بيانگر برخورداري از فضل الهي است. البته همان طور كه قبلا ذكر شد اين ديدار لزوما فضيلتي را براي شخص ثابت نمي كند، اما نشان مي دهد كه اراده الهي بر آن رفته است كه شخص به واسطه اين ديدار، افق هايي پيشارويش گشوده شود تا بتواند مراحلي از طريق و سلوك الهي را به مدد حضرت بپيمايد و يا مشكلاتي كه دارد رفع شود. اما منفعت ديگري نيز بر امر تشرف مترتب است كه همانا رفع مشكلات علمي علماست كه اين مسئله در مواردي اتفاق افتاده و به ثبت رسيده است. به طوري كه بعضي مسائل فقهي پيچيده از اين طريق حل شده است .
فايده آخر، اثرات تكويني تشرف است كه مي تواند از نظر اخلاقي و تربيتي تاثير مثبتي بر روحيه اشخاص بگذارد تا از اين طريق به لحاظ عملي، فرد را به درجاتي از كمال معنوي برساند. (۶) مطالبي كه تاكنون ذكر شد درواقع نگاهي اجمالي بود بر فوايد تشرف به محضر حضرت مهدي (عج). ذكر و بازگويي قضاياي تشرفات هم مي تواند مفيد باشد؛ از جمله اين كه نقل اين ديدارها، موجب تقويت اعتقاد و ايمان شيعيان و حتي غير آنان مي شود، همچنين باعث مي شود كه مومنان در لحظات سخت زندگي به ايشان متوسل شوند يا حداقل مانع ضعف و سستي ايمان اين افراد  شود.
اما نكته اي كه ذكر آن خالي از فايده نيست، توجه به اين مطلب است كه كوشش و جهد براي رويت حضرت، بايد توأم با تعقل و تدبر در معارف مهدوي و بصيرت يافتن به اين موضوع حياتي باشد. به فراموشي سپردن فلسفه انتظار و كاركردهاي متعددي كه بر آن مترتب است، باعث ترويج برداشت هاي سطحي از اين مقوله مي شود كمااين كه امروزه خطر اين قشري نگري را بيش از پيش مشاهده مي كنيم. بايد در نظر داشت كه صرف توسل به بعضي ادعيه، توسلات و ختومات براي نائل شدن به ديدار حضرت، ما را از وظيفه حقيقي خود كه همانا بودن در طريق «انتظار آماده گر» است، دور خواهد ساخت.
پي نوشت ها:
۱- بحارالانوار، علامه مجلسي، ج ،۵۲ ص ۱۵۱
۲-همان، ج ،۵۱ ص ۱۰۹
۳- صدوق، محمدبن علي بن بابويه، كمال الدين و تمام النعمه، ج ،۲ ص ،۵۱۶ چاپ جامعه مدرسين، قم
۴- كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج ،۱ ص ۲۴۰چاپ دارلاضواء، بيروت
۵- طوسي، محمدبن حسن، كتاب الغيبه، ص ،۱۶۲ چاپ معارف اسلاميه، قم
۶- فوايد ذكر و تشرف خدمت امام زمان (عج)، سيدابوالحسن مهدوي، ماهنامه موعود، شماره ۵۶.

كشتكاري و فرهنگ
گروه انديشه -كشتكاري و فرهنگ: چون و چراهايي بر كشاورزي صنعتي و شيوه هاي سنتي به ورزي و بهداري و توان بخشي زمين در ايران ( رساله اي در باب مردم شناسي اقتصادي و كاربردي و دانش ها و فن آوري هاي سنتي)/پژوهش و نگارش: مرتضي فرهادي/انتشارات: موسسه پژوهش هاي برنامه ريزي اقتصاد كشاورزي، مديريت امور پردازش و تنظيم يافته هاي تحقيقاتي / چاپ اول :۱۳۸۵.
دكتر مرتضي فرهادي در اين كتاب به اين پرسش پاسخ گفته است كه كشاورزان ايراني از چه شيوه ها و روش هايي استفاده كرده اند كه در مدت چند هزار سال، زمين هاي كشاورزي را از بازدهي و توان نينداخته اند، درحالي كه در دهه هاي گذشته، به رغم به كارگيري روش هاي نوين در راستاي افزايش عملكرد در واحد سطح، صدمات جبران ناپذيري به محيط زيست و به ويژه تخريب منابع پايه وارد آمده است. فرهادي بر اين باور است كه اين رويكرد به كشاورزي سنتي، سرآغازي براي بومي سازي فناوري و توسعه پژوهش هاي كشاورزي در اين زمينه باشد.
به عقيده مرتضي فرهادي، تاريخ علم در غرب نيز چيزي جز محك زدن تجربيات فرهنگ ملي و ديگر فرهنگ هاي سنتي جهان نبوده است. بنابراين با قبول اين مهم كه در فرهنگ مردم و به ويژه دانش هاي بومي، گنجينه اي از فرضيات علمي وجود دارد، برعهده پژوهشگران و دانشمندان علم كشاورزي و رشته هاي نزديك به آن است كه از نظريات موجود در دانش سنتي كشاورزي ما، فرضيات لازم را بيرون كشند تا با محك تجربه علمي در خصوص اين فرضيات، كار لازم صورت پذيرد. شايد « قطع نخاع فرهنگي»در برخي كشورها با اين اعمال جراحي بهبودي پذيرد. كتاب « كشتكاري و فرهنگ» از ۱۷ فصل تشكيل شده است.
فضيلت هاي بزرگ
رساله اي كوچك درباب فضيلت هاي بزرگ‎/ آندره كنت- اسپونويل‎/ ترجمه مرتضي كلانتريان؛نشر آگه‎/ چاپ اول ۱۳۸۵‎/ ۱۱۰۰ نسخه .
فضيلت چيست؟ قدرتي است كه عمل مي كند، يا مي تواند عمل كند. فضيلت قدرت است، اما قدرتي خاص. فضيلت كارد مشابه فضيلت بيل نيست، فضيلت انسان مشابه فضيلت ببر يا مار نيست. فضيلت يك موجود آن چيزي است كه ارزش آن موجود را مي سازد. به عبارت ديگر، برتري خاص آن را.فضيلت ها از استفاده اي كه از آنها مي شود، از هدفي كه تعقيب مي كنند يا در خدمت آنند، مستقل اند. فضيلت يك انسان، آن چيزي است كه او را انسان مي سازد، يا به عبارت بهتر ،قدرت خاصي كه او براي اثبات برتري ويژه خود داراست، يعني بشريت او.
كتاب « رساله اي كوچك درباب فضيلت هاي بزرگ» كه در سال ۱۹۹۶ جايزه آكادمي فرانسه را برده، و به بيست و چهار زبان زنده دنيا ترجمه شده است، صرفاً به اخلاق عملي مي پردازد. اين كتاب از ۱۸ فصل ذيل تشكيل شده است:۱- ادب ۲- وفاداري ۳- دورانديشي
۴- ميانه روي ۵- شجاعت ۶- عدالت ۷- بخشندگي ۸- دلسوزي ۹- بخشايش ۱۰- سپاسگزاري ۱۱- افتادگي ۱۲- سادگي ۱۳- بردباري ۱۴- پاكدامني ۱۵- نرم دلي ۱۶- حسن نيت ۱۷- شوخ طبعي ۱۸- عشق.
اشارات ادبي
در هشتاد و هشتمين شماره «اشارات» كه ماهنامه ادبي مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيماست، مقالاتي با توجه به مناسبت هاي مبارك شهريور سال جاري هست. بخش زمزمه هاي آسماني، دربرگيرنده آثار ادبي مهدي خليليان، معصومه داوودآبادي، سيد حسين ذاكرزاده، نغمه مستشارنظامي، محمد كاظم بدرالدين،  علي خالقي، حميد باقريان و اكرم سادات هاشمي پور است. در بخش دوم، به بهانه سال پيامبر اعظم چهار اثر ادبي درباره رسول خدا آمده است. آثار ادبي ديگري كه در اين ماهنامه آمده اند با توجه به مناسبت ها كنار هم قرار گرفته اند. بدين ترتيب به مناسبت ولادت امام حسين(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، حضرت امام سجاد(ع) و امام زمان(عج) آثاري در مدح و در رثاي آن بزرگان به زينت طبع آراسته شده اند. ناگفته نماند كه ساير مناسبت هاي اين ماه هم آثاري مرتبط با موضوع دارد كه اين مناسبت ها عبارتند از: روز جانباز، رحلت آيت الله مرعشي نجفي، شهادت رجايي و باهنر، قيام هفده شهريور، وفات آيت الله طالقاني و روز جهاني مستضعفان، روز بزرگداشت ابن سينا و استاد شهريار .
گنجينه اي از متون كهن
پنجاه و نهمين شماره نشريه «گنجينه» كه توسط مركز پژوهش هاي صدا و سيما و به كوشش سيدرضا باقريان موحد منتشر مي شود، شماره خرداد و تير سال جاري را به موضوع «امر به معروف و نهي از منكر» اختصاص داده است. اين نشريه كه هر شماره آن به موضوعي خاص اختصاص دارد، با برگزيدن متون كهن در ارتباط با همان موضوع شكل مي گيرد. در اين شماره هم كه ويژه امر به معروف و نهي از منكر است، گزيده آثاري از شيخ صدوق، ابوالفتوح رازي، ابوالفتح جرجاني، كمال الدين حسيني كاشفي، امام محمد غزالي، جمال الدين محمدخوانساري،  علاءالدوله سمناني، فاضل مقداد، فيض كاشاني، عبدالله قطب شيرازي، محقق سبزواري و ملااحمد نراقي، زينت بخش اين شماره گنجينه است. آثار اين بزرگواران در سه بخش، تدوين شده كه عبارتند از:
بخش اول- اشعار مناجاتي، حكمي و مدح نبوي
بخش دوم- تفسير آيات قرآن در باب امر به معروف و نهي از منكر
بخش سوم- مواعظ
گفتني است كه موضوعات هر بخش با تقسيم بندي سلسله واري به امر به معروف و نهي از منكر پرداخته اند. ديدگاه هاي قرآني، روايي و عرفاني كه هريك به تبيين اين امر الهي پرداخته اند، بخش هاي مختلف اين مجموعه برگزيده متون كهن را تشكيل مي دهند.