دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۸۵
سياست
Front Page

گفت وگو با وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح-بخش پاياني
دفاع جدي و قاطع از مراكز هسته اي
003216.jpg
ياسر مرادي
بخش اول گفت و گو با سردار «مصطفي محمد نجار» وزير دفاع كه درباره توسعه و گسترش صنايع نظامي و توان دفاعي ايران دربرابر تهديدات خارجي بود،روز يكشنبه، ۵ شهريور در همين صفحه به چاپ رسيد. اينك بخش پاياني آن از نظرتان مي گذرد.
***
*بر اساس آنچه كه گفتيد، آينده حضور آمريكايي ها و انگليسي ها را در منطقه چگونه تحليل مي كنيد؟
_ من اميدوارم آمريكايي ها و انگليسي ها به اندازه كافي عبرت گرفته باشند. حضور آنها جز افزايش خشونت در منطقه، ترويج ناامني، گسترش تروريسم و سلب امنيت مردم منطقه، نتيجه ديگري در پي نداشته است. البته حماقت آنها ميلياردها دلار هزينه نيز بر مردم كشورشان تحميل كرده است. بنابراين، آنها حتي اگر به منافع خودشان هم بينديشند، بايد شر خود را از منطقه كم كنند و بيش از اين مردم منطقه را به زحمت نيندازند. اما اگر باز هم بخواهند در منطقه ماجراجويي كنند، مطمئناً هزينه هاي بسيار سنگيني را، هم از حيث انساني و هم از حيث مادي، بايد متحمل شوند.
*به اعتقاد شما تا آمريكايي ها و انگليسي ها از منطقه خارج نشوند، منطقه امنيت نخواهد يافت؟
_ بله دقيقاً همين طور است. مادامي كه بيگانگان در منطقه حضور دارند مردم خاورميانه احساس آرامش و امنيت نخواهند كرد. به باور من، اولين نياز ضروري ايجاد امنيت پايدار در منطقه، خروج نيروهاي بيگانه و بسترسازي براي ايجاد امنيت منطقه اي با نگرش «منطقه ـ محور» و نه «غرب ـ محور» است.
*مانورهاي مشترك برخي كشورهاي منطقه و كشورهاي غربي را هم مي توان در چارچوب اين نگرش «غرب ـ محور» تحليل كرد؟
_ همين طور است. به باور ما اين نگرش بايد مطرود شود. چون ناكارآمدي آن بيش از پيش آشكار شده است.
* شما براي ايجاد امنيت پايدار در منطقه چه پيشنهاد ديگري داريد؟
_ ببينيد ما بارها تأكيد كرده ايم كه آرامش و امنيت در منطقه فقط با همدلي و همكاري كشورهاي منطقه حاصل مي شود و نيازي به دخالت نيروهاي فرامنطقه اي نيست. براي عملي كردن اين راهبرد و ايده آماده هستيم رزمايش هايي را با كشورهاي منطقه برگزار كنيم. حتي حاضريم «پيمان منع تعرض» با كشورهاي منطقه امضاء كنيم. يكي از پيشنهادهاي ديگر ما برگزاري اجلاس مشترك وزراي دفاع كشورهاي منطقه است. چنين اجلاسي مي تواند زمينه عملي كردن مانور مشترك و امضاي پيمان عدم تعرض را فراهم سازد.
* سردار، رژيم اشغالگر قدس به بهانه اسارت دو نفر سرباز اسرائيلي به تهاجم خود عليه مردم مظلوم فلسطين و لبنان استمرار بخشيده و ما روزانه شاهد كشتار بي رحمانه غيرنظاميان اعم از مرد و زن و كودكان بي دفاع بوديم، از طرفي هيچ گونه اقدام فوري از طرف جامعه بين الملل مشاهده نشد، تفسير جنابعالي در اين خصوص چيست؟
_ با توجه به حملات همه جانبه رژيم صهيونيستي به لبنان و گسترش جنايت آفريني آنان در فلسطين، حمايت بي دريغ آمريكا و برخي كشورهاي غربي از كشتار مردم بي دفاع و غيرنظامي، كشتار كودكان بي گناه و سكوت برخي از دولت هاي عربي و اسلامي، به نظر مي رسد كه اين حركت نمي تواند بدون هدف و به دليل آزادسازي دو نفر اسير اسرائيلي باشد، من معتقدم كه اين عمليات بر اساس يك سناريوي از پيش تعيين شده و با توافق آمريكا و برخي كشورها واقع شده است.رژيم صهيونيستي با انجام اين عمليات از طرفي به دنبال تضعيف قدرت دولت فلسطين است كه بر اساس خواسته مردم اين سرزمين شكل گرفته است تا از اين طريق تشكيل دولت مستقل فلسطيني را در نطفه خفه كند و در راستاي سياست هاي هميشگي خود براي اشغال و الحاق هرچه بيشتر اراضي فلسطينيان به اقدامات خود ادامه دهد و از طرفي زمينه و بستر لازم را براي مشروعيت بخشيدن به رژيم اسرائيل فراهم آورد.
انهدام تأسيسات زيربنايي غزه مانند شبكه هاي آب، برق و به دنبال آن آلودگي شديد آب، گسترش انواع بيماري ها، كمبود سوخت، مشكلات بهداشتي و پزشكي، بيماري هاي روحي و رواني حاصل از شكستن ديوار صوتي از سوي هواپيماهاي اسرائيلي، ناتواني دولت فلسطين در انجام وظايف خود، ربودن مقامات دولت فلسطين و نقض قوانين بين المللي در اراضي اشغالي، همگي در راستاي تحقق هدفي واحد طراحي شده اند. بالطبع محاصره لبنان و حمله به زيرساخت هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي اين كشور نيز در همين راستا و به جهت تضعيف مقاومت، خلع سلاح حزب الله و تسليم آنان در مقابل اين رژيم غاصب انجام گرفته است.اما مقابله به موقع و قاطع گروه هاي مقاومت و به ويژه حزب الله ثابت كرد كه هيچ گاه اين اتفاق نخواهد افتاد، حزب الله به عنوان اسطوره مقاومت در بين مردم اين كشور از جايگاه بسيار والايي برخوردار است و به عنوان بازوان توانمند و مقتدر مقاومت اسلامي در مقابل رژيم غاصب اسرائيل ايستاده و بحمدالله با قدرت و توان عملياتي بالا توانست سناريوي از پيش طراحي شده آمريكا و اسرائيل را خنثي نمايد.شكست خفت بار اسرائيل از حزب الله لبنان و مقاومت مردمي اين كشور هيبت دروغين اسرائيل را به عنوان يك قدرت آهنين در هم شكست و نشان داد در مقابل اراده ملتها هيچ سلاحي كارآيي ندارد.
* آخرين سؤال پيرامون موضوع هسته اي است. مي دانيد كه هرازچندگاهي از خطر حمله آمريكا و رژيم صهيونيستي به مراكز هسته اي ايران سخن به ميان مي آيد. شما در اين خصوص چه نظري داريد؟
_ در اين زمينه سخن زياد گفته شده است. گرچه شايد انجام چنين اقدامي از سوي نومحافظه كاران حاكم بر كاخ سفيد محتمل باشد. اما تصور مي كنم هنوز آن قدر آدم عاقل در آمريكا يافت مي شود كه آنها را از چنين حماقتي برحذر دارد. مثلاً اخيراً ژنرال ويكتور ندارت، مدير برنامه ريزي ستاد مشترك ارتش آمريكا، هشدار داده كه هرنوع اقدام نظامي عليه ايران پيامدهاي بسيار ناگواري براي آمريكا در پي دارد. از آن گذشته آمريكا براي اقدام عليه ايران نياز به حمايت افكار عمومي دارد. افكار عمومي آمريكا در حال حاضر به شدت از اين گونه تجاوزات منزجر است. علاوه بر آن، آمريكايي ها براي برون رفت از باتلاقي كه در آن گرفتار آمده اند بيش از پيش به ايران نياز دارند.
سران رژيم صهيونيستي هم از آسيب پذيري شديد خود در برابر ما به خوبي آگاهند. بنابراين بعيد است تمايلي به خودكشي داشته باشند. چون هر نوع تحرك نظامي عليه ايران به منزله خودكشي آنان است.
با وجود اين، گرچه ما مخالف هرنوع درگيري نظامي هستيم، اما اگر مراكز هسته اي مورد تعرض قرار بگيرد، با «جديت» و «قاطعيت» واكنش نشان خواهيم داد.
ما هر نوع تعرضي را به گونه اي پاسخ خواهيم داد كه عامل تعرض واقعاً دچار پشيماني و افسوس شود.

رهايي از وضع موجود
003210.jpg

دكتر مهدي مطهرنيا
حدود سه قرن قبل از ميلاد مسيح دانشمند يوناني به نام «دموكريت» با مطالعه بر روي اشياء پيرامونش به اين نتيجه رسيد كه اشياء به رغم شكل ظاهري متفاوتي كه دارند، از ذرات بسيار ريز و غيرقابل تجزيه اي تشكيل شده اند، وي اسم اين ذرات را اتم نهاد كه در زبان يوناني به معني «تشكن» است. دو هزار سال بعد از دموكريت دانشمندي انگليسي به نام «جان دالتون» به اين نتيجه رسيد كه اتم غيرقابل تجزيه و شكست است. اين مسأله به صورت نظريه باقي ماند تا در سال ۱۹۲۷ م. دانشمند آلماني الاصل آمريكايي «آلبرت انيشتين» فرمول (Me-E) را مطرح كرد و ثابت نمود كه اگر اتم شكافته شود، انرژي عظيمي ايجاد مي شود. پس از آن قدرت تخريبي فوق العاده انرژي هسته اي توسط «بن هايمر» شاگرد انيشتين به اجرا درآمد و آمريكايي ها براي نخستين بار به طور كاملا سري در صحراي نوادا انفجار هسته اي را آزمايش كردند و در ۶ اوت ،۱۹۴۵ آمريكايي ها با بمباران هيروشيما و ناكازاكي، براي اولين بار و تاكنون آخرين بار آن را به كار بردند و امروز و پيش از مواجهه با پاسخ ايران، پيش از آن كه اين مسئله مهم باشد، يك چيز از اهميت كليدي برخوردار است، پارادايم حاكم بر فعاليت هاي سياسي و اصل مقدس ناظر بر رفتار و آن چيزي نيست جز منافع ملي و امنيت ملي، از اين منظر است كه هر كنش و واكنش در صحنه فعاليت هاي مختلف در سطوح ملت - دولت و دولت- كشور قابل تصميم سازي، تصميم گيري و ارزيابي است، لذا نه« نه» داراي اهميت ذاتي است و نه «آري »از اهميتي ذاتي برخوردار نيست، بلكه آنچه اهميت هركدام از آنها را مشخص مي سازد، پيامدها، بازتاب ها و پژواك هاي معيني هستند كه در كوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت از خود به جا مي گذارند.
اين واژگان برآنند كه دريافت موقعيتي كنوني كه ناشي از تلاش آمريكا براي حصول به محدودسازي و كنترل نمودن ايران از طريق ايجاد ائتلاف بين الملل در راستاي منافع ملي آمريكا مي باشد، ايران اسلامي را به حفظ دستاوردهاي خود رهنمون سازد، اما پرسش آن است  كه مجموعه دستاوردهاي حاصل را با «نه» مي توان حفظ كرد يا «آري»، يا تلفيقي هنرمندانه از آنها؟ آنچه كه از بافت موقعيتي به عنوان محيط عمليات در ارتباط با پرونده هسته اي ايران برمي خيزد آنست كه ايران اسلامي بايد به حفظ وضع موجود در چارچوب جايگاه خود به عنوان يك قدرت منطقه اي بيانديشد و براي عمل به رسالت تاريخي خود در برابر آيندگان، خود را از وضع موجود رها سازند و به وضع مطلوب تر هدايت نمايند. لذا بايد انگيزه «حفظ وضع موجود» را به سوي انگيزه «اقناع» مديريت نمايند و با تكيه بر ايجاد ثبات، ادبيات تعامل را برانگيزند و از سياست امنيتي محافظه كاري به همكاري تغيير مكان دهند.انگيزه حفظ وضع موجود، ناظر بر وضعيت امنيتي اي است كه در آن بازيگر اگرچه وضع موجود را مطلوب ارزيابي نمي كند، اما چشم انداز به هم خوردن آن را نيز براي خود مثبت نمي داند. انتخاب «اخف الشرين» (شركمتر) منطق اصل اين حالت است، در اين حالت امنيت، معناي ثبات داشته و بازيگران با اتخاذ سياست هاي محافظه كارانه،سعي در تحصيل آن دارند، اين درحالي است كه ايران اسلامي در عين حفظ وضع موجود در مديريت منافع ملي خود در ساماندهي نظام بين المللي در آينده بايد مديريت وضع موجود را به سوي وضعي مطلوب تر، به عهده گيرد، ازاين روست كه بايد:اقناع» را از نظر دور ندارد. اين واژه ناظر بر تحرك تعريف شده جهت تعامل و همكاري براي نيل به وضعيتي به نسبت مطلوب براي همگان است. به نظر مي رسد ايران اسلامي آينده را بايد به سمت اين تلاش هدايت نمايد؛ كاري كه چندان آسان نيست و بايد بتوان از گلوگاه «محافظه كاري» بر سطح همكاري وارد شد، ولي نبايد فراموش نمود كه بهترين كارها هميشه سخت ترين كارها نيست، بلكه سخت ترين كارها همواره شجاعت در برخورد انتخاب بهترين گزينه هاي رفتاري، به رغم مخاطرات ناشي از آنهاست.

ضربت ذوالفقار
سرتيپ دوم عزت الله غفورزاده
003213.jpg

زمان صلح و شرايط عادي براي هر كشور فرصتي طلايي و استثنايي را براي كسب آمادگي نيروهاي مسلح آن كشور فراهم مي كند تا با استفاده از اين فرصت به سازماندهي، آموزش، تجهيز و اجراي تمرينات عملي نيروهاي رزمنده خود پرداخته و با ايجاد شرايطي نظير زمان جنگ به توانايي ها و نقاط قوت وضعف خود پي برده و با رفع نواقص و معايب، شرايط مطلوبي را براي زمان جنگ و بحران فراهم آورد.
سخنان بزرگان، صاحبنظران و تجربه ۸ سال دفاع مقدس گوياي اين واقعيت است كه در زمان صلح بايد به درجه اي از آمادگي اطمينان بخش دست يافت كه هيچ قدرتي جرأت چشم داشت و يا تجاوز به سرزمين مقدس اسلامي را در مخيله خود پرورش ندهد و در صورت بروز جنگ و بحران، نيروهاي مسلح كشور از چنان صلابت و آمادگي برخوردار باشند كه هرگونه تجاوز به ميهن اسلامي را در نطفه خفه و در همان ساعات اوليه با به دست گرفتن ابتكار عمل نسبت به رفع تجاوز اقدام كنند.در راستاي حفظ آمادگي رزمي و حفظ صلابت و اقتدار نظامي جمهوري اسلامي و با توجه به شرايط موجود منطقه مسئولين ارتش جمهوري اسلامي ايران با درك حساسيت و شرايط و واقعيت هاي جامعه بين الملل و صدور قطعنامه غيرعادلانه و غيرقانوني شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران اسلامي مبني بر تعليق فعاليت هاي صلح آميز هسته اي، با انجام رزمايش بزرگ ضربت ذوالفقار اقدام به نمايش اقتدار ارتش جمهوري اسلامي ايران با اهداف بزرگ منحصر به فردي كرد.
الف- اهداف رزمايش بزرگ ضربت ذوالفقار:
۱- نمايش قدرت نظامي جمهوري اسلامي ايران به منظور نيل به بازدارندگي و امنيت پايدار كه از اهداف اصلي رزمايش مي باشد.
۲- حصول اطمينان از آمادگي نهايي ارتش جمهوري اسلامي ايران براي انجام عمليات زميني، هوايي و دريايي در سراسر ميهن اسلامي.
۳- رسيدن به حد مطلوب كارايي يگانها و افزايش آمادگي رزمي آنها.
۴- آماده به رزم نگهداشتن يگان ها و رزمندگان ارتش جمهوري اسلامي ايران به صورتي كه هميشه احساس در سنگر بودن كنند.
۵- حصول اطمينان از ورزيدگي و آمادگي رزمندگان ارتش جمهوري اسلامي ايران در شرايط و زمان هاي مختلف عملياتي و جوي.
۶- حصول اطمينان از آمادگي كليه ادوات و تجهيزات و سيستم هاي امربري و مخابراتي موجود.
۷- آزمايش ادوات و تجهيزات ساخته شده توسط رزمندگان و غيورمردان ارتش جمهوري اسلامي ايران.
ب- ويژگي هاي رزمايش بزرگ ضربت ذوالفقار
۱- استفاده از سيستم كنترل فرماندهي (CTI) و سيستم متحرك هدايت عملياتي؛ از مزاياي اين سيستم كنترل دقيق ميدان رزم توسط فرمانده به صورت ثابت و متحرك مي باشد.
۲- كنترل غيرمتمركز رزمايش توسط فرماندهي هاي منطقه.
۳- مشاركت نبردهاي سه گانه ارتش جمهوري اسلامي ايران (زميني، هوايي و دريايي) با هماهنگي كامل
۴- استفاده از تاكتيك هاي عمليات منظم و نامنظم به صورت همزمان و استفاده از تاكتيك تازش.
۵- استفاده از تجهيزات و ادوات جديد، بالاخص سلاح هاي دوش پرتاب و گلوله هاي ضد جليقه.
۶- نگاه اعتقادي انسان محور به رزمايش با توجه به استفاده از تجهيزات و ادوات موجود بهينه سازي شده و ابداعي و ابتكاري ساخته شده توسط رزمندگان ارتش جمهوري اسلامي ايران.
خدا را شكر و سپاسگزاريم كه تا اين مرحله از رزمايش، رزمندگان ارتش جمهوري اسلامي ايران با حداقل مشكلات به كليه اهداف از پيش تعيين شده رسيده و مطمئناً به هدف اصلي آن كه همانا بازدارندگي است خواهند رسيد و دشمنان ايران اسلامي به اين مسأله واقف هستند كه اين رزمايش گوشه اي از توانمندي هاي فرزندان غيور ارتشي ملت عزيز ايران اسلامي است.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   شهرآرا  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |