علي ابراهيمي
سرانجام پس از پايان كار بررسي و اصلاح سند راهبرد توسعه صنعتي كشور، چندي پيش اين سند از سوي وزير صنايع و معادن ابلاغ شد. گرچه تدوين استراتژي توسعه صنعتي در دولت قبلي صورت گرفته بود اما دولت نهم اين سند را كلي، فاقد مصاديق اجرايي لازم و غيرشفاف خوانده و بر اين اساس، وزارت صنايع و معادن، بازنگري و اصلاح اين سند را مورد توجه قرار داد. اين سند در ۳۲ صفحه شامل ۲۶ بند سياست هاي كلان و ۳۰ بند سياست هاي خرد در بخش هاي مباني نظري، وضعيت موجود، چشم انداز، اهداف كمي، سياست هاي كلان محيطي، سياست هاي كلان توسعه صنعتي و سياست هاي خرد و كلان رشته صنايع منتخب تدوين شده است. در مقدمه اين سند براي ضرورت بازنگري در سند اوليه عنوان شده است به دليل آنكه سند قادر نبوده با توجه به تحولات ايجادشده و اسناد فرادستي آن پاسخگوي تدوين برنامه هاي عملياتي سند مذكور به عنوان يك سند مرجع با توجه به ديدگاه هاي جديد دولت در زمينه ايجاد رشد و توسعه متوازن كشور مبتني بر اجراي عدالت اجتماعي، فقرزدايي و تعامل سازنده با جامعه جهاني باشد، بازنگري در آن در دستور كار وزارت صنايع قرار گرفته است.با ابلاغ اين سند، برخي فعالان بخش خصوصي معتقدند ديدگاه هاي آنها در تدوين اين سند در نظر گرفته نشده است گرچه وزير صنايع، اين سند را حاصل تعامل با مجلس و صنايع ذي ربط مي داند.ديدگاه هاي حميدرضا كاتوزيان- عضو كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي- پيرامون نقاط قوت و ضعف اين سند و سياست هاي وزارت صنايع براي حمايت از توسعه صنعتي كشور را مي خوانيد.
* سند راهبردي استراتژي توسعه صنعتي تا چه حد در راستاي سند چشم انداز ۲۰ساله و اهداف قانون برنامه است؟
- ارائه استراتژي توسعه صنعتي توسط وزارت صنايع و معادن، كار بسيار خوبي بوده و جاي تقدير و سپاس دارد. در سال ۸۲ سندي توسط اساتيد دانشگاه صنعتي شريف در زمينه توسعه صنعتي تدوين شده بود، اما اين سند ايرادات اساسي داشت، چرا كه اين سند چندان راهبردي نبود و در آن به جنبه هاي مختلف صنعتي توجه نشده بود. همچنين اين سند چندان عملياتي نبود و مباني مد نظر در اين استراتژي، عمدتاً مبني بر تفكرات ليبراليستي بود. اما در استراتژي جديدي كه توسط وزارت صنايع تدوين شده، اين نقايص مرتفع شده و مي توان با قاطعيت گفت كه اين استراتژي در راستاي سند چشم انداز ۲۰ساله بوده و مغايرتي با اهداف اين سند ندارد. در سند راهبردي استراتژي توسعه صنعتي، چگونگي فعاليت در بخش هاي مختلف صنعتي مانند نساجي، لوازم خانگي، فولاد، خودرو، سيمان، قند و شكر و... دقيقاً بر اساس برنامه ها و راهبردها مشخص است. بر اين اساس معتقدم وزارت صنايع و معادن تلاش قابل تقديري را در تدوين اين استراتژي داشته است.
* به نظر شما عمده ترين نقاط قوت و ضعف اين سند نسبت به آنچه در دولت پيشين تدوين شده بود چيست؟
- عمده ترين نقطه قوت اين سند آن است كه به طور خيلي شفاف و روشن، آينده صنعت و معدن و خطوط كلي كه بايد در چارچوب آن فعالت شود تا به اهداف افق چشم انداز ۲۰ساله برسيم، به خوبي مشخص شده و حتي در خيلي موارد، جزئيات را نيز تبيين كرده است. اين موضوع، حسن بزرگ سند راهبردي استراتژي توسعه صنعتي است، چرا كه بيشتر استراتژي هاي توسعه اقتصادي كه تاكنون تدوين شده، آنقدر كلي است كه در اجرا با مشكل مواجه مي شود. استراتژي پيشين، بيشتر شعارگونه بوده تا اينكه بخواهد برنامه و راهبرد لازم را براي توسعه صنعتي ارائه كند. در استراتژي جديد، راهبردها و روش هاي دسترسي به اهداف، به خوبي تبيين شده است. نقطه قوت ديگر اين استراتژي آن است كه همخواني بسيار خوبي با برنامه چهارم توسعه مقدور سازد و افق چشم انداز ۲۰ساله داشته و تحقق اهداف پيش بيني شده در بخش صنعت و معدن در چارچوب اين سياست ها را مقدور مي سازد. همچنين معتقدم نقاط ضعف عمده اي در اين استراتژي وجود ندارد، گرچه نقطه نظراتي در مورد اين استراتژي وجود داشته كه به وزير صنايع و معادن منعكس شده است.
*در تدوين استراتژي تا چه حد به ديدگاه هاي بخش خصوصي توجه شده است؟
- خوشبختانه تدوين اين استراتژي با نگاه به خصوصي سازي و بر مبناي ساماندهي بنگاه در خارج از حيطه اي كه دولت مي خواهد تصدي داشته باشد، تدوين شده تا فعاليت ها در حوزه صنعت و معدن به شكل مردمي انجام شود. از اين جهت، رويكرد استراتژي توسعه صنعتي مبتني بر خصوصي سازي است. اينكه در تدوين استراتژي مذكور به ديدگاه هاي بخش خصوصي توجه نشده را نمي پذيرم، چرا كه اين بخش در جلساتي كه با وزير صنايع داشته اند، ديدگاه هاي خود را مطرح كردند كه در اين استراتژي در قالب هاي ديگري آمده است. ممكن است نقاط ضعفي براي فعاليت بخش خصوصي وجود داشته باشد كه ربطي به استراتژي توسعه صنعتي نداشته است. اين استراتژي براي توسعه صنعتي تدوين شده و نمي توان مشكلات موجود در زمينه بيمه، تأمين اجتماعي يا قانون كار را در چارچوب اين استراتژي برطرف كرد، چرا كه در اين سند، بحث صنعت و معدن مورد توجه بوده و اين مشكلات بايد به دستگاه هاي ذي ربط منتقل شود. مثلاً بايد وزارت كار و امور اجتماعي استراتژي توسعه نيروي انساني و حقوق اجتماعي بخش كار و كارگر را تدوين كند كه نيازمند طرح جامعي است كه بايد تدوين شود. در نتيجه بخش خصوصي صنعت و معدن بايد اين ديدگاه ها را به دستگاه هاي ذي ربط منتقل كنند. معتقدم وزارت صنايع و معادن در تدوين استراتژي توسعه صنعتي تا جايي كه امكان داشته به ديدگاه هاي بخش خصوصي نيز توجه كرده است.
|
|
*سياست هاي حمايتي از بخش صنايع در اين استراتژي چگونه پيش بيني شده است؟
- در زمينه حمايت از بخش خصوصي و بنگاه هاي اقتصادي كه در مرحله نوسازي يا آغاز فعاليت براي پيشبرد اهداف صنعت و معدن هستند نيز در اين استراتژي، سياست هاي حمايتي مطابق با آنچه مجلس شوراي اسلامي مد نظر داشته، توجه شده است. از جمله اين سياست ها، رفع موانع توليد و سرمايه گذاري، رفع موانعي كه در حوزه توليد صنعتي وجود دارد و حمايت از سرمايه گذاري داخلي و خارجي است. در اين استراتژي نيز نكات جالبي وجود دارد كه مي تواند راهگشا باشد. در زمينه اصل ۴۴ قانون اساسي نيز اين استراتژي مي تواند راهگشا باشد، چرا كه رويكرد آن مبتني بر خصوصي سازي است.
*تبديل استراتژي بازارمداري به مشتري مداري در صنعت خودرو از جمله سياست هاي پيش بيني شده در سند راهبردي توسعه صنعتي است. با توجه به حمايت هاي دولت از صنايع خودروسازي، امكان تحقق اين امر تا چه حد است؟
- گرچه امكان تحقق مشتري مداري در صنايع خودروسازي وجود دارد، اما بايد ابتدا بازار را رقابتي نمود، چرا كه تحقق اين هدف در چارچوب ايجاد بازار رقابتي مقدور خواهد بود. با وجود بازارهاي انحصاري براي صنايع خودروسازي، عملاً روند كنوني بازارمداري در اين صنايع ادامه خواهد يافت و اين امر موجب تضييع حقوق مشتري خواهد شد. اين موضوعي است كه تجربيات تاريخي نيز آن را اثبات مي كند. اگر وزارت صنايع يا هر مجموعه ديگري تحقق هدف مشتري مداري در صنايع را دنبال مي كند، بايد قانون ضدانحصار اجرايي شود و در اين قانون، توليدكنندگان- چه در بخش خصوصي يا دولتي- حق ندارند با يكديگر تباني نمايند و با تحقق و اجرايي شدن اين قانون مي توان از حقوق مشتري صيانت كرد. بنابراين سازوكار اصلي براي جايگزيني مشتري مداري به جاي بازارمداري در صنايع خودروسازي كشور، ايجاد فضاي رقابتي در توزيع خدمات و كالاست كه ۷۰درصد محقق شدن اين امر در اختيار دولت و ۳۰درصد متعلق به بخش خصوصي است؛ بدان معنا كه بخش خصوصي نبايد اجازه دهد تا اين اتفاق شكل گيرد اما متأسفانه در برخي جاها كه بخش خصوصي فعاليت مي كند نيز اين بخش انحصار ايجاد كرده است. مثلاً اكنون در كشور، تعداد محدودي توليدكننده لوح فشرده وجود دارد كه توليد كنندگان مذكور از طريق تباني با يكديگر قيمت ها را تثبيت كرده و در واقع حقوق مشتري را تضييع كرده اند. در واقع براي رقابتي شدن بازار بايد از اين گونه انحصارات جلوگيري كرد و اين موارد به عنوان جرم شناخته شود. اين موضوعات در قانون ضدانحصار پيش بيني شده است.در واقع كميته هاي قيمت گذاري تضييع كننده حقوق مشتري هستند، چرا كه باعث شكل گيري انحصار شده اند .بنابراين براي جايگزيني سياست مشتري مداري به جاي بازارمداري بايد دولت، بخش خصوصي و اجرايي شدن قانون ضدانحصار را مورد توجه قرار دهد تا به شكل گيري بازار رقابتي كمك كند.