شنبه ۲۳ دي ۱۳۸۵
ظهور خاورميانه اسلامي و تغيير رويكردهاي بين الملل
008904.jpg
منطقه خاورميانه سال 2006 را در حالي پشت سر نهاد كه به گفته ناظران سياسي اين سال سرآغاز تغيير معادلات مهم منطقه اي و بين المللي به نفع كشورهايي بود كه در صف مخالفان يكجانبه گرايي آمريكا قرار داشتند. پيدايش خاورميانه اسلامي به جاي خاورميانه جديد با محوريت كشورهاي الگوي مقاومت اوج اين تغييرات شگرف بود. اهميت اين تغيير از آنجاست كه منطقه خاورميانه در سياست خارجي آمريكا از اهميت بسزايي برخوردار است. پيروزي جنبش اسلامي حماس در انتخابات فلسطين، پيروزي جريانهاي ضدامپرياليستي در برخي كشورهاي آمريكاي لاتين از جمله بوليوي، پرو، اكوادور و ونزوئلا و مهمتر از همه شكست متحد استراتژيك آمريكا در خاورميانه (اسرائيل) در جنگ 33 روزه لبنان از سوي حزب الله اين كشور از جمله نمادهاي اين تغيير گسترده در صف بندي معادلات بين المللي است. از اين روست كه منابع خبري غرب سال 2007 را دوراني پر از تنش و بحران براي خاورميانه پيش بيني مي كنند. از سوي ديگر اين در حالي است كه بسياري از مفاهيم بين الملل شاهد تغييراتي گسترده بود و تعاريف سياسي اين حوزه نيز تغيير كرد. منطقه فلسطين تجربه هاي تازه اي را پشت سر گذاشت و كشورهاي منطقه نيز با ادبيات سياسي و بين الملل جديدي آشنا شدند. ادبياتي كه عرصه داخلي و ساختار سياسي برخي از كشورها را دستخوش تغيير كرد. مهمتر از همه گسترش فرهنگ مقاومت و ايجاد توازن قدرت از سوي گروههاي اسلامي و آزاديخواه در منطقه بود. طرف فلسطيني كه تجربه مقاومت را در كارنامه خود داشت اين بار توانست در صحنه سياسي نيز موفق ظاهر شود و ساختار سياسي را در دست بگيرد و در عين حال بر ادامه مقاومت به عنوان راهبرد اصلي خود اصرار ورزد. سلاح گروههاي فلسطيني نيز توانست به عنوان يك وزنه سياسي در ايجاد معادلات استراتژيك جديد و گرفتن امتيازات سياسي بكار رود. هدف قرار دادن عمق استراتژيك رژيم صهيونيستي، پيروزي حزب الله لبنان در عرصه خارجي و داخلي، ترور پيرالجميل وزير صنايع لبنان، گزارش جيمز بيكر وزير خارجه پيشين آمريكا درباره لزوم ايفاي نقش تهران و دمشق، پيروزي دموكراتها در انتخابات كنگره و سناي آمريكا (به دليل شكست سياستهاي چند سال گذشته واشنگتن در خاورميانه) و افشاي فعاليتهاي هسته اي اسرائيل از سوي ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل از مهمترين تحولات سال 2006 بود.
شكست جمهوريخواهان در انتخابات سنا و كنگره آمريكا نه تنها به عنوان مهمترين رويداد داخلي آمريكا بلكه تمامي جهان سرآغازي براي واكنش جامعه آمريكا به شكست اين كشور در منطقه بود. در حقيقت شكست جمهوريخواهان واكنش طبيعي مردم آمريكا و جريانهاي سياسي اين كشور در قبال سياستهاي نادرست و اشتباه بوش در خاورميانه و به ويژه جنگ عراق و روند صلح فلسطين به شمار مي آيد. درباره تحولات فلسطين مي توان به مهمترين مسأله يعني ايجاد توازن قدرت گروههاي مقاومت فلسطين و قدرت نظامي تل آويو اشاره كرد. واقعيت امروز جامعه اسرائيل و سردرگمي احزاب داخلي اين رژيم براي رويارويي با مقاومت نشان مي دهد كه موشك هاي دست ساز تا چه اندازه توانسته است به عنوان يك وزنه تعيين كننده در معادلات سياسي مناطق اشغالي قرار گيرد. اين در حالي است كه اندك امتيازات سياسي جريانهاي فلسطيني نيز بر اثر فشار مقاومت و مبارزه گروههاي جهادي فلسطين به دست آمده است. كمتر كسي تصور مي كرد موشكهاي دست ساز امروز به عنوان يك وزنه تأثيرگذار در گفت وگوهاي دوطرف اسرائيلي و فلسطيني قرار گيرد. اين در حالي است كه مقامهاي تل آويو هيچ گاه توصيه نمي كردند كه روزي عمق استراتژيك آنها در دسترس موشكهاي دست ساز گروههاي مقاومت قرار گيرد. سديروت به عنوان يك منطقه تحقيرآميز براي مقامهاي اسرائيلي تبديل شد. حتي منزل شهردار اين منطقه نيز از دسترس موشكهاي قسام دور نماند. مستعمره نشين هاي يهودي هر روز سايه نگراني و ترس از موشكهاي مقاومت را بر فراز مناطق اقامتي خود احساس مي كنند. شليك اين موشكها چنان وضعيت امنيتي جامعه اسرائيل را متزلزل كرده است كه مقامهاي بلندپايه تل آويو نيز راهكارهاي مختلفي را بررسي كردند.
پيشرفت ساختار موشكهاي مقاومت كه امروز از توانايي نفوذ به عمل مناطق اسراييلي برخوردار شده اند مقامهاي تل آويو را سخت نگران كرده است. دستگاه امنيتي اين رژيم هم اكنون در حال بررسي يك طرح سه گانه است تا بتواند مانع از ادامه شليك موشكهاي مقاومت به مستعمره نشين سديروت شود كه بيش از مناطق ديگر اسرائيل در دسترس موشكهاي مقاومت قرار دارد. مسأله بستن كمربند ايمني در خودروها! كه از سوي پليس به مستعمره نشين هاي سديروت پيشنهاد شد تا تشديد حملات به نوار غزه و كشتار شهروندان از گزينه هايي بوده است كه تاكنون براي كاهش خسارت حملات مقاومت ارائه شده است. اين در حالي است كه پرتاب موشكهاي دست ساز مقاومت به مستعمره هاي يهودي نشين تنها در ابعاد نظامي يك شكست براي اسرائيل نيست بلكه اين مسأله نشان دهنده تزلزل امنيتي عمق رژيم اسراييل است.
پيشرفته كردن ابزار نظامي، انجام حملات گسترده به نوار غزه و ايجاد حصار براي مستعمره ها سه راهكاري است كه مقامهاي امنيتي اسرائيل به تازگي براي پايان دادن به شليك موشكهاي مقاومت ارائه داده اند. اين در حالي است كه مقامهاي اين رژيم ترجيح داده اند راهكار اول را انتخاب كنند چرا كه حملات به نوار غزه و كشتار شهروندان فلسطيني نه تنها به توقف حملات موشكي منجر نشده است بلكه گروههاي مقاومت در پاسخ به اين جنايات جنگي شليك موشكها را افزايش مي دهند. مدير دفتر وزارت جنگ اسرائيل در اين باره گفت كه ترجيح مي دهد در سيستم ضدموشكي سرمايه گذاري كند تا حصار كشيدن دور مستعمره هاي يهودي نشين. وزير جنگ اسرائيل هم گفته است كه براي پيشرفت سيستم ضدموشكي ارتش فعاليت خواهد كرد. پرتز كه با ابومازن درباره توقف حملات موشكي مقاومت، تماس گرفته بود، گفت: تاكنون براي محافظت از 8 هزار منزل اسرائيلي 210 ميليون دلار هزينه شده است. در پي افزايش نگراني هاي امنيتي در مورد شليك موشك هاي فلسطيني تل آويو براي نخستين بار در تاريخ موجوديت اين رژيم پيشنهاد آرام سازي را مطرح كرد. اين توافق كه پس از رايزني ابومازن با رهبران گروه هاي فلسطيني به مرحله اجرا درآمد، نخستين آتش بس تحميلي گروه هاي فلسطيني از زمان آغاز مبارزه مسلحانه اين گروه ها در سال 1965 تاكنون نيز محسوب مي شود. بنابراين موشك هاي فلسطيني نيز توانستند براي نخستين بار معادله قدرت در سرزمين هاي اشغالي را به نفع خود تغيير دهند. اقدامي كه پيش از آنان حزب الله لبنان از سال 2000 توانسته بود محقق كند. همزماني ظهور اين پديده  ها با افزايش مشكلات آمريكا در عراق و آمريكاي لاتين واشنگتن را در سال 2006 تا تصويب ضرورت تغيير سياست هاي خارجي اش در منطقه خاورميانه و جهان پيش برد هر چند كه اعلام رسمي اين تغييرات را به سال 2007 موكول كرد. اينك خاورميانه اسلامي با تركيبي جديد جايگزين طرح خاورميانه جديد و چه بسا خاورميانه بزرگ آمريكا در منطقه شده است. خاورميانه اي كه حاصل جدال حزب الله لبنان و پنجمين ارتش جهان در نزاعي 33 روزه بود. وقوع جنگ عليه لبنان به گفته كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا در واقع زمينه سازي براي اجراي طرح خاورميانه جديد بود جنگي كه وي تحمل آن را به درد زايماني تشبيه كرده بود كه مردم منطقه و لبنان مي بايست آن را تحمل كنند. در صورت پيروزي اسرائيل قرار بود نقشه سياسي و چه بسا جغرافيايي منطقه به نفع آمريكا و اسرائيل تغيير يابد. شكست در اين جدال اما آمريكا را مجاب كرده است تا حتي به گزينه عبور از اسرائيل نيز بينديشد. واشنگتن معتقد است كه تل آويو در شرايط كنوني قادر به تمكين خواسته هاي واشنگتن در منطقه رقابت با قدرت هاي جديد منطقه اي (ايران) و جهاني (چين، روسيه و هند) نيست و لذا مي بايست از اين رژيم عبور كرد. طراحي سياست گزينش دولت هاي ميانه رو منطقه از سوي كاخ سفيد در واقع حركت در مسير تحقق اين مهم است زيرا آمريكا متوجه ناكارآمدي اسرائيل در تحقق اهدافش شده است.
بر اين اساس، گزارش گروه مطالعات عراق موسوم به گزارش بيكر هميلتون به كاخ سفيد پيشنهاد مي كند با تغيير استراتژي در منطقه و جهان راهكاري را براي استمرار هژموني آمريكا در منطقه بيابد و با قدرت هاي منطقه اي جديد باب گفت وگو را آغاز نمايد. از اين رو اگر بپذيريم سال 2006 سال شكست سياست هاي منطقه اي آمريكا و ظهور معادلات جديد در منطقه بوده است. بنابراين سال 2007 را بايد سال شكل گيري سياست ها و رويكرد جديد واشنگتن در منطقه و جهان دانست. سياست هايي كه حالا سمت دهي آن نه به دست خود آمريكايي ها كه قدرت هاي جديد و جريانات نوظهور عرضه تحولات منطقه هستند.
منبع :خبرگزاري قدس

همايش  ها
از آغاز سال 2006
۷۷۵ اسرائيلي
تقاضاي سلب هويت كردند
008907.jpg
روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت فاش كرد كه از آغاز سال 2006 تاكنون 775 اسرائيلي با ارائه دادخواست، خواستار سلب هويت اسرائيلي خود شده اند.
به گزارش خبرگزاري قدس (قدسنا) به نقل از روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت ، وزارت داخلي اسرائيل در گزارشي اعلام كرد كه از آغاز سال 2006 تاكنون، 775 اسرائيلي با دريافت تابعيت شهروندي كشورهاي ديگر، دادخواست سلب هويت خود را ارائه دادند. برخي از كارشناسان، اين اقدام صهيونيست ها را ناشي از نبود امنيت داخلي، امكانات رفاهي و نيز ناهنجاري هاي اجتماعي در سرزمين هاي اشغالي فلسطين مي دانند.
به گزارش منابع خبري، علاوه بر اينكه ميزان مهاجرت معكوس يهوديان در سرزمين هاي اشغالي فلسطين رو به افزايش است، همچنين هر ساله تعداد زيادي از يهوديان نيز به دليل نبود امكانات رفاهي و نيز نبود امنيت در اين مناطق، به كشورهاي ديگر از جمله استراليا، نيوزيلند، كانادا و فرانسه مهاجرت مي كنند.
به گزارش اين منابع، هر ساله دست كم 90 اسرائيلي نيز سرزمين هاي اشغالي را به مقصد آمريكا ترك مي كنند. براساس گزارش كميته مركزي آمار اسرائيل، از سال۲۰۰۵ تاكنون بيش از 25هزار اسرائيلي از سرزمين هاي فلسطين اشغالي به كشورهاي غربي مهاجرت كرده اند و اين در حالي است كه اين نسبت در مقايسه با دو سال گذشته دست كم 6هزار نفر افزايش داشته است.
نتايج تحقيقاتي اريك جولد و عامر مؤاب از اساتيد دانشگاه اسرائيل نيز نشان مي دهد كه در حال حاضر 750 هزار نفر از صهيونيست ها با مهاجرت از سرزمين هاي اشغالي، در كشورهاي غربي به سر مي برند. بر پايه گزارش كميته مركزي آمار رژيم صهيونيستي، نخبگان بيشترين قشر مهاجر در سرزمين هاي اشغالي را تشكيل مي دهند.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
شهرآرا
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |