دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۵
هنر
Front Page

به ياد مرحوم استاد حسن اسماعيل زاده، نقاش قهوه خانه اي
خيال سازي هاي قهوه خانه اي
010461.jpg
گروه ادب و هنر- نقاش هاي قهوه خانه به يك نوع نقاشي ذهني و خيالي متكي بر احساس و برداشت هاي هنرمند از درونمايه هاي داستان هاي حماسي و ملي ايرانيان و داستان هاي مذهبي و وقايع تاريخي روز عاشورا در صحراي كربلا است.
اين هنرمندان نقاش در تجسم احساس و طرز نگارگري و تصويرپردازي قيد و بندهايي را نيز به كار مي بردند. قيد و بند اين نقاشان در نقش پردازي ها پاسخ به خواست توده مردم و پاسداري از الگوهاي رفتاري و نظام هاي ديني و عقيدتي مردم در جامعه سنتي بوده كه در آن زندگي كرده و مي كنند. دوره رونق و شكوفايي اين هنر نقاشي عامه در قاجاريه به ويژه سال هاي آخر سلطنت و در قهوه خانه هاي شهرهاي بزرگ بوده است. از اين رو شيوه نقاشي به نقاشي قهوه خانه معروف شده است. اكثر نقاشان اين مكتب در خدمت قهوه خانه دارها بودند و به سفارش آنها نقاشي مي كردند. آثار اين هنرمندان را از لحاظ موضوع كلي مي توان به دو دسته نقاشي هاي مذهبي و نقاشي هاي غيرمذهبي تقسيم كرد.
نقاشي هاي مذهبي مجموعه اي از چهره هاي پيشوايان و بزرگان دين و مذهب و صحنه هايي از جنگ ها و نبردهاي معروف پيامبر اسلام(ص) و حضرت علي(ع) و وقايع كربلا را در بر مي گيرد. نقاشي هاي غيرمذهبي مجموعه اي بزرگ از داستان هاي رزمي و بزمي ايراني را شامل مي شود كه حاوي رخدادهاي افسانه اي و حماسي و تاريخي و چهره هايي از شاهان و قهرمانان شاهنامه و صحنه هايي از ميدان هاي نبرد و عرصه هاي عشق ورزي و دلدادگي قهرمانان و بزمگاه هاي پادشاهان است.
پيشكسوتان نامدار نقاشي قهوه خانه اي دو نقاش به نام هاي استاد حسين قوللر آغاسي، فرزند استاد عليرضا نقش انداز روي كاشي و پارچه و محمد مدير بوده است. پس از ايشان شاگردانشان مانند فتح الله قوللر آغاسي- پسر خوانده حسين قوللر آغاسي- و عباس بلوكي فر و حسن اسماعيل زاده و حسين همداني و شاگردان اين گروه نقاش، سبك و شيوه كار اين دو استاد را در نقاشي هاي مذهبي و غيرمذهبي روي پرده بوم ادامه داده و زنده نگه داشته اند.
اكنون يكي از اين استادان و از آخرين بازماندگان اين هنر مردمي و ايراني يعني استاد حسن اسماعيل زاده- چليپا- از اين سرا رخت بربسته است؛ هنرمندي كه به قول استاد آغداشلو، بار امانت و نقاشي سنتي- مردمي قهوه خانه اي را با افزوده هايي كه در شكل گيري كامل تر آن انجام مي شد، ادامه داد.
010464.jpg
مرحوم استاد حسن اسماعيل زاده كه تخلص هنري خويش اسماعيل زاده را از نام پدر اسماعيل وام گرفته است، در سال 1301 در زنجان چشم به جهان گشود. ليكن پيش از به دنيا آمدن او، پدرش رخت از جهان بربست. وي با مدد از استعداد خدادادي از همان اوان كودكي به دليل شور و شوق و علاقه اي كه به هنر نقاشي داشت، تجربه هاي نخستين نقش آفريني را كسب كرد.
در كودكي همراه خانواده اش به تهران مهاجرت كرد و در سن 8 سالگي، مادر كه علاقه وافر فرزند را به نقاشي دريافته بود، مرحوم استاد محمد مدبر را به جهت تعليم به او برگزيد. اشتياق بي اندازه شاگرد و تبحر استاد چنان كرد كه حسن اسماعيل زاده، هنرمندي خلاق و نقاشي صاحب قلم شد. وي 10 سال نزد استاد رمز قلم كشيدن و هنر رنگ آميزي را آموخت؛ چنان كه نقاشي هاي او خط و سبك و رنگ قلم استادش مدبر را مي نمود. اين همكاري از يك سو موجب گرايش نقاش مستعد و جوان به شيوه و شگرد استادش محمد مدبر شد و از سوي ديگر عامل رونق نقاشي هاي خيالي ساز مذهبي و شاهنامه اي نزد عامه مردم شد. شگفتا كه او چه در دوران حيات استاد محمد مدبر و چه پس از مرگ ايشان، چنان تشابهاتي از نظر رنگ و طرح با مدبر آشكار ساخت كه بسياري هنگام داوري تابلوهاي آن دو در تشخيص صاحب آن دچار حيرت و ترديد مي شدند. چنان كه امروز هم او را مدبر زنده نام نهادند. استاد حسن اسماعيل زاده هنر و ذوقش را بيشتر در نقشينه كردن موضوعات مذهبي و به خصوص وقايع كربلا متمركز كرد.
وي در ميان رنگ ها، رنگ هاي تلخ و تيره مانند قهوه اي را بيش از رنگ هاي ديگر دوست داشت. در پس زمينه نقاشي هاي تابلوهايش اين رنگ ها به خوبي نمايان است. استاد حسن اسماعيل زاده تابلوهاي زيادي در زمينه حماسه هاي مذهبي و ملي و موضوع هاي رزمي و بزمي و آداب و سنن زندگي مردم كشيده است. از جمله نقاشي هاي وي خيمه گاه سيد الشهدا، جنگ هاي حضرت علي(ع)، شمايل اميرالمؤمنين علي(ع)، آتش رفتن سياوش، كشته شدن ديو سفيد به دست رستم، بهرام و گلندام، پرده هاي درويشي؛ و در ارتباط با آداب و سنن مردم تابلوهايي با موضوعات شب عقد كنان، شب حنابندان، شب يلداي زمان قديم، خواستگاري و... طراحي كرده است.
010467.jpg
وي يكي از چهره هاي مطرح و از ستون هاي پايدار نقاشي خيالي ساز قهوه خانه اي به حساب مي آيد. برخي از تابلوهاي مرحوم در مجموعه موزه سعدآباد و موزه كندلوس و موزه رضا عباسي نگهداري مي شود.وي مدت ها بود به خاطر ضعف بينايي در خانه اش طراحي مي كرد و تا پايان حياتش، برپايي نمايشگاه هاي متعدد انفرادي و شركت در چند نمايشگاه جمعي داخلي و خارجي از جمله نمايشگاه هايي در خانه آفتاب، موزه هنرهاي معاصر تهران، نگارخانه سعدآباد، فرهنگسراي ارسباران، خانه هنرهاي ايراني، موزه نقاشي پشت شيشه، فرهنگسراي نياوران، مجموعه فرهنگي هنري صبا، فرهنگسراي بهمن، فرهنگسراي خاوران و يك نمايشگاه جمعي در آلمان را در كارنامه كاري اش ثبت كرد.
اين هنرمند در سن 82 سالگي به دليل عوارض ناشي از كهولت سن در تهران دارفاني را وداع گفت. يادش گرامي و نامش پايدار.

به انگيزه نمايش آثار نقاشي مرتضي لطيفي
نقاشي هايي به زبان اتاق
010470.jpg

عليرضا يزداني
دكتر مرتضي لطيفي دانش آموخته رشته مجسمه سازي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، دكتراي معماري دانشكده پلي تكنيك ميلان ايتاليا، صحنه پرداز از آكادمي هنرهاي زيباي فلورانس ايتاليا، دكتراي تخصصي مرمت آثار و ابنيه تاريخي، رشته نمايش و موسيقي دانشگاه بولونيا و ليسانس نقاشي از آكادمي هنرهاي زيباي ميلان، بررا است.وي تاكنون نمايشگاه هاي متعددي از آثارش را در كشورهاي ايتاليا، آمريكا و ايران برگزار كرده و موفق به كسب جوايز جهاني شده است.به انگيزه نمايش آثار تازه اين هنرمند در نگارخانه والي تهران، نگاهي داريم به اين آثار و گفته هاي هنرمند در باره كارهايش.
در يك تابلوي نقاشي تمايل داريم چيزهاي آشنايي را ببينيم. صحنه هايي از طبيعت، مثل كوه، جنگل، آسمان... يا تصاويري از آدم ها، حيوانات و يا مناظري از خيابان هاي شهرها و روستاها و غيره. وقتي با تصويري نامعلوم و گنگ مواجه مي شويم، سعي مي كنيم در ذهن خود آن را به چيز معلوم و مشخص تبديل كنيم.اما همه اينها فقط گام اول ما براي ارتباط با تابلوي نقاشي هستند.اما گاهي با تابلوهايي مواجه مي شويم كه طور ديگري هستند. نه چيز آشنايي در آنها ديده مي شود و نه داستاني را حكايت مي كنند. مثل يك موسيقي بدون كلام مي مانند كه فقط احساسي را در ما برمي انگيزد.مرتضي لطيفي نقاشي است كه بيشتر تابلوهايش در اين دسته بندي قرار مي گيرند. گرچه نقطه شروع نقاشي هاي او از فضايي آشنا حكايت مي كند: فضاي داخل يك اتاق. فضايي كه هيچ آمد و شدي در آن نيست، جز نور. اما رفته رفته با گسسته شدن اجزاي آن، از معناي واقعي خود تهي مي شود و بي واسطه با بيننده ارتباط برقرار مي كند و تأثير خود را مي گذارد. مستطيل ها و مربع ها ديگر معناي خود را به عنوان در و پنجره اتاق از دست مي دهند و در موقعيت هايي فراواقعي قرار مي گيرند؛ موقعيتي غيرعقلاني و رمانتيك.لطيفي مي گويد: نقاشي را دوست داشتم ولي هيچ وقت هم نمي خواستم يك نقاش بشوم. در سنين نوجواني بود كه چند تابستان رفتم كلاس نقاشي كمال الملك سر پيچ شميران، استادهاي بسيار عالي داشت مانند: آقاي شيخ، آقاي ويشكايي و آقاي حيدريان. به روش هاي مختلف طراحي مي كرديم. از مدل هاي زنده هم نقاشي مي كرديم. در سال هاي بعد، كنكور كه دادم در معماري رد شدم ولي در مجسمه سازي قبول شدم، در دانشكده هنرهاي زيباي تهران. ولي از آنجايي كه به معماري فكر مي كردم، در سال 1348، دانشكده را رها كردم و به ايتاليا رفتم. در ميلان معماري خواندم و بعد از فارغ التحصيل شدن شروع كردم به كار كردن در دفاتر معماري. در فلورانس و در ميلان. بعد از سه چهار سال كار كردن تازه فهميدم من معماري را هم چندان دوست ندارم. در رشته صحنه پردازي تئاتر ثبت نام كردم. سال دوم را گذرانده بودم كه مصادف شد با انقلاب ايران و شور انقلاب كه به ايران آمدم. وقتي دوباره به ايتاليا برگشتم علاوه بر كار معماري، كارهاي ديگري هم مي كردم و در همان زمان در دانشكده نقاشي مشغول تحصيل شدم. در آنجا يكي از نقاش هاي بسيار معروف ايتاليا استاد تاريخ هنر من بود. يك روز آمد كارهاي من را ديد. از او پرسيدم كه آيا نقاشي را ادامه بدهم يا نه. او گفت: كارهايت جالب است و ادامه بده. دايره هايي كشيده بودم و آنها را با يك سري خطوط خرد كرده بودم و آن تكه ها را رنگ هاي مختلفي زده بودم. به نظر استاد ايتاليايي اين كارها اصيل بودند و تلفيقي از يك نگاه شرقي و نگاه غربي را نشان مي دادند. اولين نمايشگاهي كه گذاشتم او آمد و كارها را ديد. تابلوهاي اتاق را پسنديد و گفت: اين اتاق  ها دوجنبه دارند: يكي جنبه واقعي آن است كه به فضاي داخلي يك اتاق مربوط مي شود و جنبه ديگر آن فضاي سوررئال آن است. اتاقي است كه آدمي در آن زندگي نكرده. يك اتاق خالي است. من همين اتاق را گرفتم و آن را آرام آرام به شكل هاي مختلف گسترش دادم. درواقع اتاق شد زبان نقاشي من.
در كارهاي بعدي اين هنرمند برخي از عناصر اتاق مانده است و برخي ديگر حذف شده است. او خود در اين باره مي گويد: اين اتاق كه به قول آن استادم وراي واقعيت را نشان مي داد، واقعاً به وراي واقعيت تبديل شد. يعني آرام آرام عوض شد. اول سقفش و بعد زمينش را از دست داد. فقط دو تا ديوار ماند. بعد يك طرف ديوار را هم از دست داد. به تدريج به يك در و پنجره و در نهايت به يك پنجره تبديل شد. سپس شروع كردم به نشان دادن مسائلي كه در دنيا مي گذرد و آنها را در آن اتاق نشان دادم. مثلاً در انتظار گودو را كشيدم و يا شام آخر را به روايت خودم.
در نقاشي هاي لطيفي خلاصه كردن، حذف كردن و فشرده كردن، اتفاق افتاده است، اما برخورد نقاش با رنگ و نور ثابت مانده است. او با سايه روشن ها و بازي هاي رنگي، نوعي پرسپكتيو را نشان مي دهد.در تابلوهايي كه خط هاي مواج رنگي دارند و يا هاله اي از يك جنگل هستند ما در و پنجره اتاق را مي بينيم. درها و پنجره هاي نقاش در جاي واقعي خودشان نيستند. گرچه اين بي ارتباطي و كنتراست هاي فرمي، جذابيت خاصي را ايجاد كرده است و از سويي هم مركز توجه تابلو شده است. از نظر نقاش، جنبه هاي گوناگون زندگي در اين آثار كنار يكديگر قرار گرفته اند.

برديوارنگارخانه

نگارخانه شيرين: نمايشگاه نقاشي نوروز از ديدگاه بچه هاي امروز‎/ 12 تا 17 اسفند‎/ تجريش، فنا خسرو، پلاك 120/ تلفن: 22746758.
نگارخانه دي: نمايشگاه آثار سه نسل از هنرمندان ايران‎/ 6 تا 15 اسفند‎/ ولي عصر، روبه روي پارك ساعي، پلاك 1060/ تلفن: 88700849.
هنر سراي كندلوس: نمايشگاه نقاشي عليرضا صدقدار‎/ 4 تا 10 اسفند‎/ كردستان، خيابان 64، ساختمان هاي آ.اس.پ، واحد 29/ تلفن: 88035718.
گالري والي: نمايشگاه باتيك و نور‎/ 3 تا 8 اسفند‎/ ميدان ونك، خدامي، پلاك 86/ تلفن: 88047698.
نگارخانه شيرازي: نمايشگاه نقاشي هومن درخشنده‎/ 4 تا 9 اسفند‎/ ميدان محسني، خيابان بهروز، كوچه هشتم، پلاك 7/ تلفن: 22272084.
نگارخانه هفت ثمر: نمايشگاه گروهي عكس‎/ 4 تا 9 اسفند‎/ خيابان مطهري، كوه نور، كوي پنجم، شماره 25/ تلفن: 88731403.
گالري گلستان: نمايشگاه زيورهاي ثريا امان پور‎/ 4 تا 10 اسفند‎/ دروس،كماسايي، پلاك 42/ تلفن: 22541589.
گالري سيحون: نمايشگاه نقاشي حسن شكاري‎/ 4 تا 10 اسفند‎/ خيابان خالد اسلامبولي، كوچه چهارم، شماره 30/ تلفن: 88711305.
نگارخانه خاك: نمايشگاه عكس كامران عدل‎/ تا 8 اسفند‎/ دو راهي قلهك، يخچال، بصيري، ژيلا‎/ تلفن: 22605465.
نگارخانه سبحان: نمايشگاه سنگ هاي نيره كاشاني‎/ 4 تا 10 اسفند‎/ انتهاي ديباجي جنوبي، خيابان جوزي، پيشتاز،  بعثت، پلاك 13/ تلفن: 22231480.
نگارخانه ثروت: نمايشگاه هنرهاي دستي يكتا اصغرزاده‎/ 2 تا 8 اسفند‎/ بلوار آفريقا، بابك مركزي، بن بست اول.
نگارخانه پاسارگاد: نمايشگاه ساليانه نوروزي ايلات و عشاير‎/ 4 تا 23 اسفند‎/ شريعتي، دولت، جنب داروخانه اكسير، كوي سلمي، كاشي 26/ تلفن: 22540407.
نگارخانه آريا: نمايشگاه طنز نگاره هاي توكا نيستاني و فرهاد فروتنيان‎/ از 12 اسفند‎/ خيابان ولي عصر، بالاتر از شهيد بهشتي، كوچه زرين، شماره 11.
نگارخانه آسياب: نمايشگاه نقاشي و حجم كودكان كارگاه هنر ايرانشهر‎/ 4 تا 10 اسفند‎/ خيابان اسدآبادي، بين خيابان 60 و 62 شماره 478/ تلفن: 88068394.
گالري ضرابي: نمايشگاه هفت سين سودا و ساناز حيدري‎/ 4 تا 9 اسفند‎/ شهيد عراقي شمالي، گلزار غربي، پلاك 61/ تلفن: 22309054.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   علم  |   شهرآرا  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |