چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۸۹
همكاري نقاشان ايران و تركيه
گفتمان ابر و باد
ماجرا از سال گذشته آغاز شد، وقتي كه در نمايشگاه استانبول  «حكمت باروتچيگيل»، از مينياتور ايران تمجيد كرد
001998.jpg
اين اولين طرح به پايان رسيده است. طرح مينياتوري روي ابر وو باد.
بيش از ده ماه از قرار گذاشته شده هنرمندان مي گذرد، آنها چند اثر را آماده كرده اند كه البته شيوه اجرايي كار و در نهايت محتواي كار در آنها با گذشته متفاوت است 
ايمان مهدي زاده 
گفت وگوي تمدن ها بهانه خوبي است براي برقراري ارتباط با ديگران. مثلا مي شود به اين بهانه، اختلاف هاي سياسي را به پايان رساند، كارهاي انسان دوستانه انجام داد و حتي نقاشي كشيد!
اينبار گفت وگوي تمدن ها بهانه اي است براي همكاري هنرمندان ايران و تركيه. بر اساس طرحي كه به وسيله نگارگران ايران و تركيه انجام شده به زودي تحولي در نقاشي بين المللي، ايجاد مي شود.
اسفندماه سال گذشته، يك دوره فستيوال و نمايشگاه نقاشي بين المللي در استانبول برگزار شد كه در اين نمايشگاه هنرمندان ايراني، حضوري پررنگ داشتند. استاد محمود فرشچيان، مهرگان، آقاميري و حسيني از جمله شركت كنندگان در اين نمايشگاه بودند.
طي برگزاري نمايشگاه استانبول، «حكمت باروتچيگيل»، نقاش برجسته ترك كه صاحب سبك ابروباد است، از مينياتورهاي ايراني تمجيد كرد. اونقاشي ايراني را عرفاني وجدآور برشمرد، در گفتمان هنري با نقاشان ايراني، طرحي ارايه كردند كه به موجب آن «حكمت باروتچيگيل» نقاشي هاي ابروباد را پس از اتمام كار به ايران بفرستد و نقاشان ايراني روي آن مينياتور اجرا كنند. بيش از ده ماه از قرار گذاشته شده هنرمندان مي گذرد، آنها چند اثر را آماده كرده اند كه البته شيوه اجرايي كار و در نهايت محتواي كار در آنها با گذشته متفاوت است در واقع تاكنون چنين اثر تركيبي خلاقانه اي ناشي از تعاملات هنري دو سرزمين با دو فرهنگ متفاوت، شكل نگرفته بود. يوسف حسيني، نقاش ايراني، محتواي كار را «هنر براي انسانيت» عنوان كرد.
در اين آثار، ابروباد عرفاني، تمام زمينه را پوشانده و در ايران روي آن مينياتوري تفكري با خطوطي صاف در محور ديد نقاش كار شده. حسيني در توضيح آثار مي گويد: «طرحي جامع آماده كرده ايم كه به زودي از سوي انجمن نگارگران به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تقديم مي شود كه در صورت موافقت، نمايشگاه اين آثار را در ايران هم برگزار مي كنيم. اين تحول در عرصه نقاشي به نام ايران و تركيه ثبت مي شود و حكمت باروتچيگيل حمايت دولت متبوعش را جلب كرده و تنها منتظر شنيدن پاسخ ما براي مكان و زمان برگزاري نمايشگاه است. البته چند شهر اروپايي و آمريكايي هم براي نمايشگاه گفتمان ابروباد در نظر گرفته شده است.»
خالق اثر «خلوت» كه يك شاهكار مينياتور معرفي شده درباره پيدايش انگيزه طرح مذكور گفت: «در جشنواره استانبول، آشنايي مردم تركيه و علاقه آنها به نقاشي، سبب شد به فكر حركتي براي ايجاد شوك در هنرهاي ايراني باشيم تا حداقل نقاشي را در ذهن مردم از ركورد و سكون درآوريم.» و حالا گفتمان ابروباد به پايان رسيده؛ اثري تازه در نقاشي جهان.

پيش از ورود به واگن
بوي خوش زيرزمين
002001.jpg
مسعود مير
اينكه شما براي چه تصميم گرفته ايد كه چنين خريدي بكنيد و اينكه روي زمين يا زيرزمين، در گرماي مرداد يا سرماي بهمن به اين نتيجه رسيده ايد هم خيلي مهم نيست. مهم اين است كه شما مي خواهيد يك خريد خاطره انگيز داشته باشيد.
اگر قصد خريد داريد و براي خريدتان در چند متر زير سطح زمين دنبال كالايتان مي گرديد لابد تا الان جلو پيشخوان يكي ا ز اين فروشگاه ها ايستاده ايد. در بيشتر ايستگاه هاي مترو، فروشگاه هاي عطرفروشي هست كه نواب، امام خميني، دروازه دولت، هفت تير و ميرداماد از ساير فروشگاه  هاي ديگر شلوغ تر به نظر مي رسند. كليه فروشگاه هاي عطرفروشي با نام عطر بهشت در اختيار يك شخص قرار دارد و تمام افرادي كه در اين فروشگاه ها مشغول به كارند صرفا فروشنده هستند. اين تنها جمله جدي فروشنده عطر ايستگاه دروازه دولت است.
اين جوان عينكي كه لباس هاي شيكي هم به تن دارد در جواب ساير سوال هاي شما با خنده مي گويد: «چه فرقي داره كه اينجا براي كيه، بابا عطر بخر. بيا بهت اين هوگو رو مي دم ۲ هزار تومان» و همينطور شيشه هاي رنگارنگ عطر را مقابلتان مي چيند. وقتي كه خوب فكر مي كنيم به اين نتيجه مي رسيم هر كس كه پشت اين جريان است حقش است كه كلي درآمد داشته باشد. همين كه سرمايه اش را براي چنين جنس خاطره انگيزي هزينه كرده است معلوم مي شود كه آدم جالبي است.
مطمئنا هر كدام از ما با بوي يك عطر خاص، خاطره اي را به ياد مي آوريم. اما در ايستگاه هايي كه اين بساط و خريد و فروش برقرار است نكاتي هم به چشم مي خورد كه ذكر آنها... حالا بخوانيد:
مغازه هاي عطرفروشي: در هر جا كه برپاهستند يكسري اثاثيه ثابت دارند. ظرف هاي كريستالي بزرگ كه پر از مايع هاي رنگارنگ و جذاب هستند، دور تا دور اين خانه را قبضه كرده اند. در ويترين جلو فروشگاه، كلي شيشه كوچك با مدل هاي مختلف چيده شده كه قرار است حامل مقداري از محتوي ظرف هاي بزرگ شوند. نقل و انتقال اين محموله از ظرف ها هم با يك سرنگ انجام مي شود كه شيشه اي است با يك سر سوزن عجيب. يكي ديگر از اثاثيه جالب اينجا، كيف هاي ابريشمي است كه با ديدنشان ياد كيسه پول هاي خليفه هاي عباسي مي افتيد. البته اخيرا خودكارهاي پمپاژي هم به اين جمع اضافه شده كه براي ريختن عطرتان در آن بايد حدودا سه برابر قيمت عطر را بپردازيد.
در بيشتر اين فروشگاه ها حتما يك فروشنده زن هم كار مي كند كه معمولا حوصله بيشتري هم براي راهنمايي مشتري ها و توضيح درباره عطرها به خرج مي دهد. البته حرف هاي فروشنده خانم ايستگاه نواب هم منطقي است كه مي گويد: «اگر فروشنده زن نباشد، ۸۰ درصد مشتري هاي خانم را از دست مي دهيم. آنها معمولا ترجيح مي دهند كه از يك خانم در مورد عطر انتخابي شان نظر بپرسند. البته هر روزي كه خودم يك عطر را استفاده مي كنم در همان روز بيشترين فروشم از همان عطر است. حكايت فروش بيشتر لباس هاي پشت ويترين و لباس مانكن هاست كه اينجا تكرار مي شود. البته مانكن عطري نوبر است.
قبل از اينكه به باجه فروش بليت برسيد يك خانم را مي بينيد كه كلي كاغذ باريك شبيه پيكان دستش گرفته و به شما تعارف مي كند كه حسابي كاربرد دارد. مثلا اگر قبل از رسيدن به ايستگاه سيگارتان را خاموش كرده ايد و حالا بوي سيگارهاي وطني انگشت هايتان را سفت چسبيده، اين كاغذها به درد مي خورد. يك مقدار با اين پيكان مقوايي لاي انگشت هايتان ويراژ بدهيد تا به معجزه آن پي ببريد. البته خيلي ها هم اين كاغذها را لاي كتاب هايشان مي گذارند تا بوي عطر از سر و كله حروف كتابشان سرازير شود. (كتاب شعر سپهري، رمان هاي رحيمي وبرگه هاي نامه هاي دوستان در اولويت قرار دارند.)
وقتي از پله برقي هاي طولاني و شلوغ ميرداماد به سمت بالا مي آيي با ازدحام جمعيتي روبه رو مي شوي كه يكي يكي پيش يك خانم مي روند و آن خانم عطر به كف دستشان مي مالد. اگر اين تصاوير با موسيقي روح مقدس كه از بلندگوهاي ايستگاه پخش مي شود همراه شود دقيقا مانند يك مراسم آييني سنتي است.
صف يكي يكي جلو مي رود و افرادي كه از اين مراسم فارغ شده اند دست هايشان را به هم مي سايند. اگر از پله هاي برقي مثل يك كرين استفاده شود با يك دوربين مي توان يك لانگ شات به لانگ شات هاي توپ تاريخ سينما اضافه كرد.
واگن هاي مترو با تمام خستگي شان شما را تا ساعت ۱۰ شب با خود حمل مي كنند. اما محفل هاي بهشتي مورد نظر تا ساعت ۱۰ شما را همراهي نمي كنند. خيلي زودتر از اين اسب هاي آهني، بوي خوش را از ياد مي بريد.اگر قصد داريد پيش از ورود به واگن هديه اي ازمغازعطرفروش برداريد بايد زودتر خودتان را به مترو برسانيد.اين مغازه ها شب ها تعطيل است.

صبح تا شب
جواد رسولي 
سينما
امروز اولين روز بهمن است. صداي پاي جشنواره مي آيد و هر روز هم بلندتر مي شود. به همين دليل هم هست كه خبرهاي سينمايي حول و حوش فيلم هايي است كه قرار شده در جشنواره شركت كنند و حدس و گمان درباره آنها. سينماها هم دارند خودشان را براي ده روز شلوغ و پر سر و صدا آماده مي كنند. به همين دليل، فيلم هايي كه فعلا روي پرده سينماهاي تهران هستند شايد روي اين روزها خيلي حساب نمي كنند. اما به هر حال اگر خواستيد امروز فيلمي تماشا كنيد اين انتخاب ها را داريد: كفش هاي جيرجيرك دار (با بازي اكبر عبدي) در گروه سينمايي قدس (ايران ۳، فلسطين ۲، كانون، جوان و ...)/ دعوت به شام (با بازي يارتا ياران و نگار فروزنده) در گروه سينمايي استقلال (آستارا، صحرا، مركزي ۳، مراد و...)/ دختر ايروني (با بازي امين حيايي و هديه تهراني) در سينما بهمن ۱، سپيده، كارون، جمهوري، فلسطين ۱ و .../جنايت (با بازي ميترا حجار و شهرام حقيقت دوست) در گروه سينمايي آفريقا (بلوار، ايران ۱، مركزي ۳، فرهنگسراي خاوران)/ تب (با بازي حميد فرخ نژاد و امين حيايي) در سينما عصر جديد ۱، سروش، فرهنگ ۱، بهمن ۲ و .../ بالستيك (با بازي  آنتونيو باندراس و لوسي ليو) در سينما سپيده، فرهنگ، ايران ۲، پيروزي و رودكي.
كتاب 
نشر قطره دو تا فيلمنامه سعيد عقيقي را در يك كتاب چاپ كرده است. اين فيلمنامه ها همان هايي هستند كه فرزاد موتمن بر اساس شان فيلم ساخته و يكي از اين فيلم ها يعني شب هاي روشن هنوز روي پرده است. اسم آن يكي فيلم هم هفت پرده است. آن طور كه نويسنده فيلمنامه در مقدمه كتاب توضيح مي دهد، فيلمنامه هفت پرده در بهار سال ۱۳۷۸ نوشته شده و شب هاي روشن در تابستان۸۰. مقايسه  اين دو فيلمنامه كه در كنار هم چاپ شده اند، خيلي چيز ها را نشان مي دهد از جمله سلايق اين زوج عجيب (عقيقي - موتمن) به عنوان نويسنده و كارگردان و راهي كه تا اينجا آمده اند و هر كدام هم آن را از جاي متفاوتي شروع كرد ه اند؛ عقيقي از نقد فيلم نويسي و موتمن از مستند سازي. كتاب «دو فيلمنامه۲۱۴ » صفحه و قيمتش ۱۲۰۰ تومان است.
فرهنگسرا
اگر دور و برهاي ميدان امام حسين زندگي مي كنيد معني اش اين است كه به فرهنگسراي سالمند نزديك هستيد و مي توانيد از برنامه هاي فرهنگي اين مركز استفاده كنيد. درست است كه اسم فرهنگسرا آدم را ياد پيري مي اندازد، اما اين فقط ظاهر ماجراست، كافي است به كلاس ها و دوره هاي آموزشي اين فرهنگسرا نگاهي بيندازيد.
موسيقي: آموزش دف، ضرب، سنتور/ هنرهاي تجسمي: سفالگري با چرخ، نقاشي رنگ روغن، خوشنويسي، طراحي/ هنرهاي دستي و تزييني: انواع گلسازي، خياطي، سفره آرايي، شمع سازي، معرق، گلدوزي، نمارومي، نماسراميك، دكوپاژ، گريم سينما و تئاتر و دوره هاي كامپيوتر.
موسيقي 
امروز آخرين روز اجراي رسيتال آواز در فرهنگسراي نياوران است. نام اين برنامه هست «شب اپرا» و در آن قطعاتي از آهنگ هاي ايراني، آذري و كلاسيك اجرا مي شود. آوازها با پيانو همراهي مي شوند. خوانندگاني مثل رشيد وطن دوست، خسرو محصوري و خسرو اميري در اين برنامه آواز مي خوانند و دو نوازنده يعني حميد پناهي و شهرام اسلامي با پيانو آنها را همراهي مي كنند.
نمايشگاه 
نمايشگاه آثار حجمي شيشه و سفال، كار دو هنرمند تهراني، نفسيه خلج و رضا تائبي در نگارخانه سعدآباد هم چنان برقرار است. براي ديدن آثار اين دو هنرمند كه بيشتر از پنجاه تا هستند مي توانيد ساعت ۱۰ صبح تا ۱۳ و ۱۵ تا ۱۸ به اين نگارخانه (خيابان ولي عصر، زعفرانيه، خيابان كمال طاهري، شماره ۵۰) سر بزنيد.
نمايشگاه آثار كينو، كاريكاتوريست مشهور آرژانتيني هم فقط تا فردا در فرهنگسراي بهمن برقرار است. در اين نمايشگاه كه با همكاري خانه كاريكاتور در سالن شهيد آويني فرهنگسراي بهمن برپاست ۴۰ تابلو سياه و سفيد از كارهاي كينو به نمايش گذاشته شده اند.
نمايشگاه خوشنويسي با گرافيك كامپيوتري با موضوع بسم  الله الرحمن الرحيم هم تا ۵ بهمن در فرهنگسراي سالمند برقرار است.
تلويزيون 
مثل همه چهارشنبه ها، جذاب ترين برنامه تلويزيون، كارتون هايي هستند كه شبكه يك و دو در برنامه كودك نشان مي دهند. ساعت ۱۵:۱۷ در سيماي كودك شبكه ۱ مي توانيد پسر شجاع را تماشا كنيد و شبكه ۲ هم در برنامه عصرگاهي كودك و نوجوانش ساعت ۱۵، بامزي قوي ترين خرس جهان را پخش مي كند. برنامه سينماي ايران هم كه امشب ساعت ۱۵:۲۳ از شبكه يك پخش مي شود انتخاب خوبي براي تماشاست.
اما به جز اينها،  اين سريال ها را هم مي توانيد ببينيد: مجموعه پزشكان (شبكه ۵،  ساعت ۱۹)، خانه اي در تاريكي (شبكه ۳، ساعت ۱۵:۲۰)،  بوي غريب پاييز (شبكه ۲، ساعت ۲۱)، نقطه چين (شبكه ۳، ساعت ۱۵:۲۱)،  آتش و شبنم (شبكه يك، ساعت ۱۵:۲۲) و بچه هاي خيابان (شبكه ۵،  ساعت ۲۳). صبح تا شب خوبي داشته باشيد.

ستون شما
سيگار دانهيل 
راستش فكر اينجا را نكرده بوديم. كجا؟ عرض مي كنيم. آقاي سيد مجتبي حسيني از خيابان اميراتابك نامه اي برايمان فرستاده به اين مضمون:
به نظر مي رسد شما هدفتان كار فرهنگي و اشاعه فرهنگ سالم باشد آيا عكسي بهتر از آقاي مهران مديري با آن همه تعريف ها كه برايشان كرده ايد وجود نداشت در روزنامه تان چاپ كنيد. مي دانيد اولين چيزي كه پسر دبيرستاني من از اين عكس ديد چه بود سيگار زير انگشتان و پاكت سيگار دانهيل ايشان. آيا به نظر شما اين كار صحيح است كه شما مي كنيد. لطفاً پاسخ دهيد؟
عرض كرديم كه، فكرش را نكرده بوديم!
ما نمي ريم يالله 
وقتي يك برگ فكس با امضاي «روز مبارزه با سلاح هاي شيميايي » را جلو ما گذاشتند، رنگمان پريد. اما بعداً متوجه شديم اين خواننده گرامي مطلب را روي برگ يك سررسيد با تاريخ يكشنبه ۸ تير ۱۳۸۲ نوشته و براي ما ارسال كرده.
در اين مطلب آمده: «براي رفتن، كوله باري و خانه اي و راهي بايد.» و خاطرنشان شده؛ «ما نمي رويم!»
خدمت اين خواننده عزيز عرض كنيم قرار نيست پايتخت را با محتوياتش منتقل كنند!
اگر شهامتش را داريد
مهدي بابايي از تبريز از ما خواسته با شهامت درددل هايش را در روزنامه منتشر كنيم تا لااقل مرهمي بر زخم هاي آذري ها باشد. البته در اينكه ما آدمهاي باشهامتي هستيم شكي نيست ولي لحن نامه آنقدر تند بود كه نشد. ببخشاييد: «چندي پيش در روزنامه ها خواندم كه آقاي... ضمن اجراي برنامه و توهين به ترك ها مورد ضرب و شتم قرار گرفت. خدا شاهد است كه بنده بسيار خوشحال شدم چراكه ايشان سالها برخلاف قانون اساسي مشغول تفرقه اندازي بين مليت هاي ايراني بود، اما از قرار معلوم براي ضاربين ايشان قرار سنگيني صادر شده و آنها روانه زندان شده اند. سوال من به عنوان يك ترك، از شما اين است كه تاكي به توهين و تحقير ادامه خواهيد داد؟ آيا تجربه بوسني، عراق، رواندا،  ايرلند و... براي ما كافي نيست؟
رسيدگي كنيد
و نامه خانواده كارگران معدن سرمك... تلخ است. نوشته اند ماه گذشته را بدون حقوق گذرانده اند. سخت است.

بزرگداشت شاعر كودكي
شعرهاي او را هيچ وقت فراموش نمي كنيم. نسل ما با حفظ كردن شعرهاي او، دبستان را به پايان رسانده است.
«صددانه ياقوت»، «من يار مهربانم»، «خوب و عزيزي، ايران زيبا» و كلي شعر ديگر كه حفظ مي كرديم و عادت كرده بوديم زير شعرها نام مصطفي رحماندوست را كه تحريري هم نوشته شده بود، ببينيم. بدون شك او يكي از بزرگترين چهره هاي ادبيات كودك و نوجوان است. فردا پنج شنبه انجمن شاعران ايران مي خواهد از اين شاعر تقدير كند. او ميهمان ماه اين انجمن است و درباره راهكارهاي برون رفت از وضعيت كنوني شعر كودك و نوجوان سخنراني خواهد كرد. قرار است «افشين علاء» و «م. آزاد» هم در مورد رحماندوست حرف بزنند. اين از لذت ساعت ۱۵ تا۱۸ فردا درخانه شاعران ايران در خيابان كلاهدوز برگزار مي شود.

مردم
ابوالفضل جليلي 
اينطور كه معلوم است فيلم هاي ابوالفضل جليلي همچنان در جشنواره هاي خارج از كشور طرفدار دارد. به هر حال جليلي از اين كه آخرين فيلمش «ابجد» كه در جشنواره هايي مثل لندن به نمايش درآمده، براي بخش مسابقه جشنواره فجر پذيرفته نشده، حسابي شاكي است. او گفته بيشتر از هر چيز دلش مي خواهد مردم فيلمش را ببينند وبراي جليلي كه فيلم هايش در ايران اكران عمومي پيدا نمي كنند، نمايش در جشنواره فجر، لابد آخرين فرصت است.آخرين خبردرباره جليلي اين كه، به مناسبت كناره گيري مدير جشنواره روتردام - سايمون فيلد - او و چند فيلمساز ديگر انتخاب شده اند تا به ياد او چند فيلم كوتاه بسازند. هر چه باشد جشنواره روتردام بيشتر از جشنواره فجر مشتاق پخش فيلم هاي جليلي بوده است.
رضا كيانيان 
كيانيان همچنان پركار است. او علاوه بر بازيگري، كارهاي ديگري هم مي كند و مشاور فيلمنامه، طراح صحنه و لباس و مشاور كارگردان است و در تلويزيون هم حسابي فعال به نظر مي رسد. اين روزها هم كه بازي اش را در نقش يك حاشيه نشين در سريال بچه هاي خيابان مي بينيد كه جمعه شب ها از سيما پخش مي شود.با اين حال بعيد است كه كيانيان امسال به اندازه نوع پارسالي اش در جشنواره فجر خبرساز باشد. امسال اين خبرسازي احتمالا به جاي جشنواره فجر، قبل از آن اتفاق افتاده است. هيات انتخابي كه قرار بود براي بازبيني تئاتر كيانيان و گروهش مراجعه كنند، دير كردند و كيانيان هم، آنجا را ترك كرد و عوضش يك مصاحبه مطبوعاتي برگزار كرد تا به اين قضايا اعتراض كند. ملت ما هميشه بيشتر درگير حاشيه شده تا متن. خدا كند اين اتفاق براي كيانيان نيفتد.
استيون اسپيلبرگ 
به نظر مي رسيد كه اسپيلبرگ بعد از دو دهه فيلم پرفروش ساختن، خسته شده و مي خواهد فيلم هاي سخت تر و اساسي تري بسازد. فيلم هايي كه قرار نيست زياد بفروشند. آثاري از قبيل «گزارش اقليت» و «اگه مي توني منو بگير» و «هوش مصنوعي»، اما خبرها، حكايت از اين دارد كه پرمخاطب ترين فيلمساز تاريخ سينماي جهان، سراغ مجموعه داستان هاي تن تن رفته و قرار است كه به شيوه مجموعه ارباب حلقه ها، ساخت يك سه گانه بر اساس داستان هاي تن تن را آغاز كند.اينكه ا سپيلبرگ سراغ يك مجموعه داستان پرفروش رفته، اصلا به اين معني نيست كه قرار است فيلم بد بسازد، ضمن اين كه بد نيست اين را هم بدانيد كه آخرين فيلم او بر اساس داستان يك آواره ايراني كه در فرودگاه شارل دوگل زندگي مي كند، ساخته شده است.

ذهن زيبا
با استعداد عادي و پشتكار غيرعادي هر چيز دست يافتني است.
اف. بوكسيون 
پول را هر ابلهي مي تواند در بياورد، آدم عاقل است كه مي داند چگونه آن را نگه دارد.
ضرب المثل آمريكايي 
بزرگترين درس زندگي اين است كه گاهي احمق ها هم درست مي گويند.
وينستون چرچيل 
معمولا فرضياتي را كه باور داريم، واقعيت مي خوانيم و حقايقي را كه باور نداريم، تئوري و نظريه مي پنداريم.
فيلكس كوهن

كوتاه
باغبان اميدوار
بخشي از گفت وگوي دو مرد در خيابان:
- نه، اشتباه نكن. آن مرد كه دارد پاي تيرك چوبي چراغ برق آب مي ريزد، اصلا ديوانه نيست. باغباني است خيلي اميدوار. خيلي.

نكته
براي ارايه پيشنهادات وانتقادات مي توانيد با شماره هاي زيربا تحريريه ايرانشهر تماس بگيريد.
تلفن: ۹-۲۹۰۲۹۳۸
نمابر: ۲۹۰۲۹۴۰

تهرانشهر
آرمانشهر
ايرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
يك شهروند
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |