پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۲
تهرانشهر
Front Page

مسيري براي ورود فيلم هاي خارجي به ايران
عبور از قرن بيست و يكم
با قرن بيست و يكم ديگر بابت نفهميدن ديالوگ هاي فيلم هاي خارجي حسرت نمي خوريم. اين موسسه جديدترين فيلم هاي خارجي را به زبان فارسي بر مي گرداندو تقديم علا قه مندان مي كند.
004338.jpg
در اين بازار پر هرج و مرج فيلم هاي خارجي كه فيلم هاي زيرنويس دار خارجي بدون مجوز غوغا مي كند و شركت هاي كامپيوتري با هزينه خريد دو عددCD فيلم، فيلم را زيرنويس و روانه بازار مي كنند، اينكه يك شركت، پس از سالها ركود خريد و دوبله فيلم خارجي، با جديت پيگير اين كار باشد، استوديوي ويژه دوبلاژ راه بيندازد و گلچيني از بهترين فيلم هاي خارجي اين سالها و سالهاي دورتر را با دوبله خوب و با كيفيتي كه يادآور سالهاي درخشان دوبله ايران است، عرضه كند، كاري قابل تقدير و ستايش است.
مدت زيادي از تاسيس موسسه «قرن بيست و يكم» نمي گذرد ولي در همين مدت حدود ۱۱۰ فيلم كه اكثر آنها فيلم هاي خارجي خوب اين سال ها هستند، مثل فيلم بيمار انگليسي را با دوبله روانه بازار كرده است. آقاي جعفري مديرعامل اين موسسه كه به همراه دوست ۱۰ ساله اش آقاي رحمتي، اين موسسه را ايجاد كرده اند درباره انگيزه آنها از اين كار مي گويد: «سالها بود فيلم خارجي خوبي وارد شبكه نمي شد، مردم هم به سمت فيلم هاي اكشن زبان اصلي متمايل شده بودند كه حداقل ديالوگ ها را داشتند. ما مي خواستيم اين جريان را عوض كنيم و فيلم هاي باارزشي را كه ديالوگ هاي زيادي هم داشتند، وارد كلوپ ها بكنيم. فيلم هايي كه دوبله خوبي هم داشته باشند.»
اين دو نفر خود از علاقه مندان پروپاقرص سينماي جهان هستند و از همان دوران جواني، به دنبال اين علاقه خود بوده اند. جعفري كه ۳۸ سال دارد در اينباره مي گويد: «من قبل از انقلاب، سينما نمي رفتم ولي تلويزيون زياد تماشا مي كردم. بين سال هاي ۵۷ تا ۶۱ هم كه ويدئو آزاد بود، خيلي از فيلم هاي كلاسيك و قديمي به صورت دوبله در دسترس بود و خيلي از فيلم ها را به اين صورت ديدم.» وقتي صحبت نام فيلم ها مي شود، جعفري با چنان علاقه اي صحبت مي كند كه واقعا معلوم است عشق سينماست. كار انتخاب اين فيلم ها را هم خودشان انجام مي دهند و يكسري از فيلم هايي را كه دوست دارند در بين فيلم هاي اين موسسه مي توانيد پيدا كنيد. البته به خاطر گردش مالي، آنها مجبورند در كنار فيلم هاي مطرح و فيلم هاي اسكاري به فيلم هاي تماشاگرپسندتر و اكشن تر هم توجه كنند؛ البته به قول جعفري اكشن هاي خوش ساخت و قابل قبول. مثلا اگر قرار است از ژان كلودون دام فيلمي پخش شود، فيلم سربازجهاني او انتخاب مي شود. يا وقتي قرار است فيلمي هندي پخش شود، فيلم هاي هندي خوب و مطرح انتخاب مي شود.
جعفري درباره نحوه خريد فيلم هاي خارجي توضيح مي دهد: «ما فعلا با كمپاني ها بزرگ دنيا مثل برادران وارنر و... قرارداد مستقيم نداريم. فيلم ها را از پخش كننده هاي آن در دبي و بيروت و فرانسه خريداري مي كنيم. البته قرار است تا سال آينده به صورت مستقيم هم قرارداد ببنديم. قيمت خريد فيلم ها هم بين ۴ تا ۲۰ هزار دلار است. مثلا فيلم بيمار انگليسي را ۴ هزار و ۵۰۰ دلار خريداري كرديم. بسته به اينكه فيلم چقدر جديد باشد و چه بازيگران معروفي در آن باشند، قيمت ها فرق مي كند. هزينه دوبلاژ و آماده سازي فيلم هم حدود ۵/۱ ميليون تومان مي شود.» يكي از مهم ترين كارهاي اين موسسه، جمع كردن نام آوران عرصه دوبله زير يك سقف است. رايزني آنها با چنگيز جليلوند هم ثمر داد و او پس از سالها دوري از كار دوبله و اقامت در خارج از كشور، ۶ ماه است كه كار خود را به عنوان مديريت دوبلاژ اين موسسه شروع كرده است. جعفري در اين مورد مي گويد: «ما مدتها بود كه با آقاي جليلوند مكاتبات داشتيم. خوب مي دانيد كه درآمدهاي عرصه فرهنگ در خارج اصلا قابل مقايسه با ايران نيست. اگر كسي هم بازگردد، انگيزه ملي و علاقه فرهنگي وجود دارد. ما سرانجام  توانستيم آقاي جليلوند را راضي كنيم تا به ايران بازگردند و كار دوبله را دوباره شروع كنند.»
جعفري درباره سانسور فيلم ها هم مي گويد: «پيش از اين، دليل عدم علاقه خيلي ها به فيلم هاي خارجي موجود در كلوپ ها، سانسور بيش ازحد فيلم هاي خارجي بود. ما بخش مونتاژي را در موسسه راه اندازي كرديم. بچه هاي اين بخش خودشان از علاقه مندان سينما هستند و با استفاده از آخرين نرم افزارهاي كامپيوتري، تمام تلاش خود را مي كنند تا هر فيلم با كمترين ميزان حذفي، وارد بازار شود. شايد ۱۰ سال پيش اين امر ممكن نبود و مجبور بوديم كل آن قسمت را از فيلم دربياوريم، ولي امروز با پيشرفت هايي كه صورت گرفته ما خيلي كارهايي را مي توانيم بكنيم كه قبلا ممكن نبود.»
در آخرين ليست فيلم هايي كه اين موسسه امسال عرضه كرده، نام فيلم هاي معروفي مثل ويل هانيتنگ خوب، بي خوابي به چشم مي خورد و از سينماي هند هم، فيلم «دارم عاشقت مي شوم» محصول سال ۲۰۰۳ و با بازي هريتيك روشن وجود دارد. جعفري از برنامه هاي آينده اين موسسه مي گويد: «حدود ۷۰ عنوان فيلم را خريداري كرديم. ده فيلم از آلن دلون بين سال هاي ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ كه تا به حال دوبله نشده و در ايران پخش نشده، ترميناتور ۲، بچه هاي جاسوس۲، سري فيلم جيغ ها، ساعت ها، تالار شهر آل پاچينو، قدرت مطلق كلينت ايستوود از جمله اين فيلم ها هستند.
اگر هم خواستيد با چهره صداهاي به ياد ماندني كه سالها است مي شنويد، بيشتر آشنا شويد، اين موسسه مجموعه «صداهاي آشنا» را توليد كرده كه سري اول آن روانه بازار شده. هر قسمت از اين مجموعه، گفتگوهايي با ۱۳ دوبلور معروف و تصاويري از ۳ فيلم معروف آنها را شامل مي شود. جعفري تاكيد مي كند اين كار تلاش گروه زيادي بوده كه شبانه روزي در حال فعاليت هستند تا مردم اوقات فراغتشان را با فيلم هاي فرهنگي كه با كيفيتي خوب عرضه شده، پر كنند.

ما در صف ها مي ميريم
۱ - هنوز تا روز آغاز پيش فروش خط هاي تلفن همراه يك هفته مانده است و باجه هاي پستي شهر هنوز در وضعيت عادي بسر مي برند، اما يكي دو روز بعد در باجه ها كلي فرم و كاغذهاي مختلف روي در و ديوار مي بيني كه مشخصات چگونگي پيش فروش ها را اعلام كرده است.
صبح روز دوم ماه اسفند اين فرم ها تاثير خود را كرده و معجزه اتفاق افتاده است. جلو هر مركز پستي آنقدر آدم ايستاده كه در لحظه اول فكر مي كني اين جماعت صبح روز شنبه اينقدر بيكار است كه اينطوري صف تشكيل دهد. همه آنها يك رسيد بانكي به مبلغ ۴۴۰ هزار تومان را همراه خود آورده اند تا بدين ترتيب اولين مانع براي فتح خاكريز ۰۹۱۲ را رد كنند. هيچ كدام از مراجعان نام نويسي، نمي  توانند وارد ساختمان شوند و تنها از طريق يك پنجره كوچك با مامور پست مرتبط مي شوند.
طبق برنامه از قبل اعلام شده بيستمين روز ماه اسفند ثبت نام بايد پايان يابد، ولي شايد اين زمان تمديد هم شود. تيترهاي روزنامه ها هر روز ميزان رقم هاي نجومي واريز شده براي موبايل را اعلام مي كنند و ... صف همچنان نفس مي كشد.
۲-هنوز هياهوي فروش اين قطعه هاي كوچك طلايي رنگ در مغزهاست كه اينبار، جاده ها و راه ها وقت مردم را به زنجير مي كشند. پيش فروش بليت هاي قطار و اتوبوس شروع شده و آژانس ها و شركت هاي حمل ونقل و مسافرتي، ارباب هاي اين زمان هستند. صف هاي جماعتي كه براي تنها نبودن در شب عيد مجوز ورود به شهرستان ها را از مسوولان فروش بليت تمنا مي كنند، هم، مانند قارچ ها خيلي سريع فراگير مي شوند.
اكثر مراكز فروش در ساعات اداري كار مي كنند و خب، طبيعتا جماعتي كه سركار مي رود هيچگاه درهاي باز اين مراكز را نمي بيند. قيمت هاي بي در و پيكر و پارتي بازي كه غوغا مي  كند. نورچشمي، كوپه مناسب مي خواهد يا صندلي رديف جلو و بقيه كه به ايستادن سرپا تا مقصد هم رضايت مي دهند. آنها فقط مي خواهند عيد را در غربت تهران نگذرانند.
۳ - بانكها
توي بانك ها وضع از اين هم بدتر است. جلوي باجه ها صف هاي طولاني از كارمندها وكارگرهايي مي بيني كه آمده اند حقوق آخر سال و عيدي و اين جور چيزها را بگيرند. پرونده هاي مالي خيلي از شركت ها اسفند بسته مي شود و انگار همه چيز دست به دست هم داده تا اين جا در بانك ها هم صف هاي بلند و شلوغ دست از سر مردم برندارد.
۴ - خيابان ها
ازهمه اينها كه بگذريم، يك چيز اجتناب ناپذير است. حتي اگر خيلي زرنگ باشيد و كارهاي مالي تان را زودتر انجام داده باشيد تا سرو كارتان با بانك نيفتد، اگر نخواهيد به مسافرتي چيزي برويد و بنابراين نيازي به بليت قطار و اتوبوس نداشته باشيد، اگر خودتان ۶ تا تلفن همراه داريد ونمي خواهيد امسال موبايل ثبت نام كنيد، با ترافيك سنگين شب عيد چطور مي خواهيد كنار بياييد؟
اين روزها و شب ها رفتن سركار و به خصوص برگشتن به خانه، تبديل به يكي از شاق ترين كارهاي ممكن شده است. خيابان ها پر از ماشين هايي هستند كه يك متر يك متر جلومي روند. بوق مي زنند و هوايي براي تنفس باقي نمي گذارند.
اسفند انگار كه ماه صف هاي طولاني است.

عكس هاي كليسا
004341.jpg
نيازي نيست به طبقه بالا برويد، نمايشگاه توي طبقه اول برپاست. طبقه اول فرهنگسراي هنر ياهمان ارسباران. اينجا نمايشگاه عكس كليساهاي ارامنه ايران برگزار شده است. اول ممكن است زواياي ساختما ن ها، برج ها و ناقوس ها و به خصوص قطع عكس ها شما را به اشتباه بيندازد و فكر كنيد با يك گالري نقاشي طرف هستيد اما حدس تان اشتباه است. عكس ها روي بوم چاپ شده  اند.
اين نمايشگاه را موسسه ترجمه و تحقيق هور با همكاري فرهنگسراي هنر برگزار كرده. باتماشاي عكس ها و خواندن بروشوري كه در اختيارتان مي  گذراند مي توانيد چيزهايي درباره كليسا هاي ارامنه در نقاط مختلف ايران ياد بگيريد. مثلا اينكه سه مركز عمده   ارامنه در كشور وجود دارد: خليفه گري آذربايجان، خليفه گري اصفهان، خليفه گري تهران و شمال. جالب است كه بعضي از اين كليساها سابقه طولاني در ايران دارند. مثلا خليفه گوي آذربايجان در سال ۱۸۳۳ ميلادي (تقريبا ۱۷۰ سال پيش) در ماكو تاسيس شده و بعدها به تبريز انتقال پيدا كرده.
اگر به اصفهان رفته باشيد لابد كليساي وانك را در محله جلفاي اين شهر ديده ايد. اين كليسا را عاليجناب مسروپ به فرمان شاه عباس در اصفهان ساخته و ارمني هاي مهاجر بعدها از نقاط مختلف به آنجا آمده اند. در تهران هم كليساي سركيس مقدس در خيابان كريم  خان (سرويلا) مهمترين مركز ارامنه است. از همه اين مراكز مذهبي و كليساها مي  توانيد عكس هايي در نمايشگاه ببينيد. بعضي از اين مراكز در نقاطي هستند كه در نگاه اول بعيد به نظر مي رسد با توجه به شرايط اقليمي ظرفيت ساخت بناهايي با معماري خاص كليسا داشته باشند.
يك نقطه ضعف نمايشگاه اين است كه نام عكاس يا عكاسان دركنار عكس ها درج نشده و اين گاهي باعث سردرگمي بازديد كننده ها مي شود. تا جايي كه يكبار يك نفر بعد از ديدن تمام عكس هاي نمايشگاه مي پرسد «چرا از كليساهاي ايران عكس نمي اندازيد؟» انگار كه تا حالا داشته كليساهاي هندوستان را تماشا مي كرده.
تماشاي اين نمايشگاه باعث مي شود تا حد زيادي با آداب و فرهنگ بخشي از هموطنان مان آشنا شويم كه شايد تا به حال پيش نيامده باشد درباره شان چيزي بدانيم. اين روزها در فرهنگسراي ارسباران (هنر) اين فرصت براي همه ما پيش آمده است.

ستون شما
پاسخ درماني
همشيره محمدعلي اكبري كه در صفحه حوادث شنبه هفته گذشته گزارشي از او منتشر شد، پاسخ كوتاهي به موارد مطروحه در اين مطلب داده است. بخوانيد و انرژي بگيريد:
۱-برادرم نيروي خدادادي دارد كه در بيمار، ايجاد اعتماد به نفس و اميد مي كند و مريض توسط خداوند متعال شفا مي يابد.اين نيرو در خانواده  ما از مادربزرگ به خواهر و برادر منتقل شده است.
۲-او طعمه دسيسه بعضي از افراد شده است.
۳-اگر ۲۵ نفر شاكي دارد حداقل ۱۰۰ هزار راضي دارد.
۴-در شهرهاي مختلف برادرم با هماهنگي دادگاه، امام جمعه، فرماندار و نيروي انتظامي، بيماران را در سالن جمع آوري مي كرد و نيرودرماني مي كرد.
۵-با مجوز وزارت كشور و با مهر وزارت كشور و شماره نامه، نيرودرماني مي كرد.
۶-او دخالت در امور پزشكي نمي كرد زيرا كار او عرفاني است و ربطي به پزشكي ندارد. حتي پزشكان كتبا خودشان از برادرم تقاضا مي كردند كه مريضمان را شما نيرودرماني كن. (با مدرك)
۷-افرادي هم هستند كه شهادت مي دهند (با مدرك) برادرم به آنها كمك مادي و معنوي كرده.
۸-به گفته بيماران شفا يافته همگي حاضرند با مدارك در دادگاه حضور يابند و شهادت دهند كه تعداد آنها نيز كم نيست.
نكته: با توجه به اينكه ايشان نيز مثل برادر نيروي شفابخش دارند، چه بسا با دست كشيدن روي اين چند خط، كليه آلام شما بهبود يابد.
آن گزارش پرغلط 
مشكل فني به وجود آمده در گزارش روز يكشنبه صفحه در شهر، منجر به اين شد كه ۱۱۸ تماس تلفن اعتراض آميز داشته باشيم. در شرايطي كه ۲۶ غلط املايي موجود در اين گزارش ناشي از يك ايراد فني بود و مصححان دچار هيچ اشتباهي نشده بودند، اين سيل پيام هاي تبريك بود كه آنها را نيز مثل ما شرمنده مي كرد... از اينكه اينقدر حواستان به ما هست، بسيار خوشحاليم و از بابت اين اشتباه نابخشودني... بيشتر از بسيار شرمگين.
توضيح
خواننده عزيز
سرقفلي اين قسمت به نام شماست. براي رونق بيشتر اين مكان، در صورت امكان، بيشتر از ارسال هاي نامه درخواست كمك و اظهارنظرهاي راديكال سياسي، به مشكلات شهري بپردازيد و ما را مرتب از حال خودمان باخبر كنيد. اينكه ما خوب پيش مي رويم، پسرفت مي كنيم، نوسان داريم، منطقي هستيم و ... از زبان وقلم شما شنيدني تر و خواندني تر است.
چهارقلوها
آقاي سيدرحيم حسيني، اعلام آمادگي كرده اند براي اينكه برويم سراغشان و از چهارقلويشان گزارشي تهيه كنيم...
- اصولا سر ما درد مي كند، چشم.
هفته منابع طبيعي 
بيانيه سازمان هاي غيردولتي محيط زيست و منابع طبيعي در هفته منابع طبيعي روي ميز ستون شما چه مي كند؟
امضاهاي پاي اين نامه كه به ۳۰ عدد بالغ مي شود، براي قانع شدن هر مسوول ستوني كافيست. آقايان، خانم ها به محيط زيست بيشتر برسيد.
بي تاب 
آقاي نمايندگان مجلس فعلي و بعدي... يك بانوي بازنشسته، ديگر تحمل مشكلات را ندارد: خانم «ف.حسيني.»
مايوس نكنيد
يك امدادگر: «جاي خجالت دارد كه اينقدر شايعه درباره امدادگرها پخش شد. آنهايي كه از جان خود مايه گذاشتند و براي خلق فداكاري كردند، مرتب در مظان اتهام بودند. من متاسفم گرچه اين حرف ها باعث نمي شود كه آنها از كار خود دست بشويند.»

مسابقه زيباترين هفت سين
004335.jpg
اين خبر بيشتر به درد خانم ها مي خورد - خانم هايي كه به اندازه كافي به فنون خانه داري وتزئين سفر واردند و به جز اين به آداب و رسوم ايراني هم علاقه مندند. فرهنگسراي خاوران يك مسابقه برگزاري مي كند به نام «بهترين سبزه»، «بهترين هفت سين» مسابقه ويژه اي كه براي احياي سنت هاي قديمي و تشويق بانوان به خلاقيت هاي هنري طراحي شده است اگر دوست داريد در مسابقه شركت كنيد، باتوجه به امكانات وسلايق خودتان سفره هفت سين درست كنيد و ساعت ۱۶ روز شنبه ۲۳ اسفندماه آن را با خودتان به تفرجگاه بانو واقع در ميدان خراسان، خيابان خاوران، فرهنگسراي جوان ببريد. در پايان برنامه به نفرات برتر مسابقه كه توسط داورها انتخاب شده اند جوايز نفيسي اهدا مي شود. موفق باشيد.

صبح تا شب
جواد رسولي 
سينما
سينماهاي تهران تا چهار پنج روز ديگر در انتظار موج جديد تماشاگران هستند كه بعد از اكران فيلم هاي نوروزي قرار است راه بيفتد و رونقي به بازارشان بدهد. مارمولك، كما و ملاقات با طوطي به علاوه بوتيك كه يك هفته اي است روي پرده آمده و آن را در گروه سينمايي قدس (ايران ۳، عصر جديد، فلسطين، جوان، گلريز، تهران، ملت، پيروزي و جي ۳) نمايش مي دهند، فيلم هاي نوروزي هستند.
اما اگر مخاطب فيلم هاي خاص هستيد و حوصله تماشاي فيلم مستند را داريد، امروز سري به سينما تك موزه هنرهاي معاصر بزنيد. ساعت ۱۶ در بخش «محرم و آيين هاي مذهبي در سينماي مستند۴ » فيلم نمايش داده مي شود: كربلايي ها (داريوش ياري، ۱۰ دقيقه)، معين البكا (فريده كاكاوند، ۲۶ دقيقه)، ديزه دويدي (ميردولت موسوي، ۱۵ دقيقه) و بچه مگس (مصطفي آل احمد، ۱۸ دقيقه).
كتاب 
اگر به موضوعاتي مثل روانشاسي و روانكاوي اجتماعي علاقه داريد بد نيست نگاهي به كتاب «روانكاوي فرهنگ عامه: نظم و ترتيب و نشاط» بيندازيد كه آن را« بري ريچاردز» نوشته است. ريچاردز در اين كتاب به چهار پنج مقوله فرهنگ عامه از قبيل فوتبال، خريد اتومبيل، خريد كالا و مصرف و موسيقي پاپ پرداخته و درباره شان مفصل و در مقاله هاي جداگانه تحليل هاي جذابي ارايه داده است. اگر چه جاي سينما و تلويزيون هم به عنوان مظاهري از فرهنگ عامه در كتاب خالي است، اما خواندنش واقعا لذت بخش است. حسين پاينده كتاب را ترجمه كرده و انتشارات طرح نو آن را به قيمت ۲۳۰۰تومان منتشر كرده است.
تئاتر
اين ماه، ماه تئاترهاي مذهبي است. اگر به اين سبك از نمايش تعلق خاطر داريد اين سه گزينه از ميان انتخاب هاي موجود قابل توجه تر به نظر مي رسند: «در امتداد باد» به كارگرداني حميد ابراهيمي كه ساعت ۳۰:۱۸ در تالار اصلي مولوي اجرا مي شود، نمايش «مجلس غريب تنهايي» به كارگرداني رحمت اميني كه مي توانيد ساعت ۱۵:۱۷ در تالار كوچك مولوي تماشايش كنيد و بالاخره نمايش سال ها اجرا شده «خورشيد كاروان» كه ساعت ۱۸ در تالار نمايش حوزه هنري (تقاطع سميه و حافظ) روي صحنه مي رود.
فرهنگسرا
اگر به آسمان و وضعيت ستاره ها و نجوم علاقه داريد امروز ساعت ۱۸ تا ۲۰ در كانون نجوم فرهنگسراي سالمند شركت كنيد. در فرهنگسراي بهمن هر روز مي توانيد فيلم «شب دهم» ساخته جمال شورجه را تماشا كنيد. در اين فيلم جهانبخش سلطاني نقش اصلي را بازي مي كند. فيلم در سانس هاي زوج از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۸ در اين فرهنگسرا نمايش داده مي شود. در گالري شماره ۲ فرهنگسراي بهمن هم يك نمايشگاه هنرهاي خانگي برپا شده. اين نمايشگاه ۷۰ غرفه دارد و در آنها آثار هنري مثل انواع گل ها، بافته ها، عروسك، سفال، محصولات شيشه اي، نقاشي و عطريات به نمايش گذاشته شده اند. نمايشگاه از ساعت ۹ صبح تا ۷ بعدازظهر برقرار است.
يك نمايشگاه هم در فرهنگسراي اشراق برپا شده كه در آن مي توانيد ۷۰ اثر از آثار خانم زهرا زارع را ببينيد و اگر خواستيد بخريد. نام نمايشگاه هست «بهارانه» و در آن «هنرهاي تزييني» اين هنرمند در نگارخانه نقش فرهنگسراي اشراق به نمايش گذاشته شده اند.
پاتوق 
در پاتوق فرهنگي كتاب ما، يك نمايشگاه به نام «زن و موسيقي» بر پا شده كه در آن مي توانيد از آثار كولاژ خانم شبنم راجي كرماني ديدن كنيد. امروز همين طور اينجا يك نشست ويژه برگزار مي شود. انجمن زنان كرد دور هم جمع مي شوند تا همراه با نمايشگاه عكس با موضوع فعاليت هاي بانوان كرد، درباره اين فعاليت ها حرف بزنند، نمايشگاه از ساعت ۱۱ تا ۲۱ برقرار است و جلسه هم ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار مي شود.
تلويزيون 
اگر اتفاق ناگواري نيفتد و حادثه اي پيش نيايد بالاخره امشب مي توانيم فيلم «بازداشتگاه شماره۱۷ » را كه از ساخته هاي بيلي وايلدر است در برنامه سينما يك تماشا كنيم. سينما يك قرار است ساعت ۲۲ پخش شود. امشب ساعت ۱۵:۲۰ از شبكه ۳ و ۳۰:۲۲ از شبكه ۵ دو فيلم سينمايي پخش مي شود. استاكر ساخته تاركوفسكي را هم اگر هفته پيش نديديد، امروز ساعت ۱۵ تكرارش پخش مي شود. طرفدارهاي دكتر الهي قمشه اي برنامه عود و مجمر را امشب ساعت ۲۳ مي توانند از شبكه ۴ تماشا كنند و روايت راوي هم مستند ديدني است كه ساعت ۱۵:۲۰ از شبكه يك پخش مي شود.
فردا سينما ۴ فيلم ريش قرمز به كارگرداني آكيرا كوروساوا را پخش مي كند كه مي تواند خبر خوبي باشد. مجموعه آشتي كنان (شبكه ۳، ساعت ۱۵:۲۰) و سريال پزشك دهكده (شبكه ۲، ساعت ۲۱) برنامه هاي ديدني ديگر جمعه شب هستند. قسمت چهاردهم بچه هاي خيابان هم ساعت ۱۹ از شبكه تهران پخش مي شود. آخر هفته خوش بگذرد.

مردم
قطب الدين صادقي 
او يكي از پركارترين چهره هاي فرهنگي به خصوص در سال آينده است. صادقي قرار است اولين فيلم بلندش را كه درباره زندگي يك خانواده كرد است، سال ۸۳ جلوي دوربين ببرد. او دو نمايش «پرومته در زنجير» نوشته آشيل و همين طور «دخمه شيرين» اقتباسي از ماجراي خسرو و شيرين نظامي را هم روي صحنه خواهد برد. اولي ارديبهشت ماه در تماشاخانه مهر و دومي تابستان در تالار چهارسو اجرا خواهد شد. تازه به جز اينها، صد جلد كتاب در زمينه هاي مختلف تئاتر (مثلا بازيگري، كارگرداني، طراحي صحنه و ...) قرار است با سرپرستي او چاپ شوند و به نمايشگاه كتاب در ارديبهشت ماه برسند. به همه اينها دو فيلم كوتاه را هم اضافه كنيد كه صادقي آنها را ساخته و فعلا منتظر تمام شدن كار موسيقي آنهاست.

وحيد نيكخواه آزاد
از مدت ها پيش قرار بود گروهي از سينماها، به نمايش فيلم كودكان و نوجوانان اختصاص يابد تا شايد اين كار و ديگر حمايت ها از اين نوع سينما باعث شود سينماي كودك و نوجوان ما به روزهاي درخشان خود بازگردد. حالا انگار طلسم شكسته شده است و قراراست گروه نمايش دهنده فيلم كودك از ۲۸ اسفند با پخش فيلم «علي و دني» به كارگرداني وحيد نيكخواه آزاد، رسما كار خود را آغاز كند. در اين فيلم اكبر عبدي و جمشيد جهانزاده حضور دارند و محصول مشترك ايران و انگليس است. قرار است آموزش و پرورش هم حسابي مايه بگذارد و با توزيع بليت هاي نيم بها و بردن دانش آموزان به صورت دسته جمعي به تماشاي اين فيلم، اين سينماها را گرم كند.

جان كاويزل 
اين بازيگر اين روزها در كانون توجه رسانه ها قرار گرفته است و آن هم به خاطر بازي در فيلم «مصيبت هاي مسيح» مل گيبسون در نقش خود حضرت مسيح عليه السلام. يهودي هاي افراطي عليه اين فيلم تبليغات زيادي كرده بودند ومعلوم است اصلا از او كه بازي تاثيرگذار و به يادماندني كرده، خوششان نمي آيد. خوش نيامدني كه مديران شركت فيلمسازي را مجبور كرده براي او، محافظ استخدام كنند. او براي ايفاي اين نقش سختي هاي زيادي را تحمل كرده است. يك جراحت واقعي بر روي شانه او ايجاد كرده اند. مجبور بوده از ساعت ۲ نيمه شب تا ۱۰ صبح گريم و چهره پردازي را تحمل كند. مجبور بوده صليب سنگيني را ساعت ها حمل كند و با تب شديدي هم كه حاصل سرماي هوا بوده، مبارزه كند

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   درمانگاه  |   زيبـاشـهر  |
|  سفر و طبيعت  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |