پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۲
تلخ و شيرين
مي توانيم تاريخ را جور ديگر بنويسيم
004284.jpg

بايد كتاب هاي تاريخ را جور ديگري نوشت؛ ديگر ميان دو رود وجلگه سند تنها مهد پيدايش تمدن به شمار نمي آيد، آنچه راكه پيشتر كسي نمي دانست آن را گم كرده اند، پيدا كرده اند و از سرذوق زدگي به آن لقب«بهشت گمشده» دادند كه اين بهشت گمشده را هرچه بيشتر شناختند، بيشتر به شگفتي فرو رفتند، عظمت آن را بيشتر دريافتند و به جرات ادعاكردند بايد تاريخ را جور ديگري نوشت.
اينجا در جنوب شرق ايران در جيرفت همه معادلات تاريخ كلاسيك جهان از بين رفته و تمدني ديرپا كشف شده است؛ درست همپاي تمدن هايي كه درتاريخ همواره آنها را به عنوان پيش رو مي خوانديم و حتي احتمالا متمدن تر.
آن روزگار كه هليل رود شتابان به جازموريان پرتلاطم مي ريخت، سخت پرآب بود نه مانند امروز كه كم آب، به دشت خالي مي رسد و جازموريان باتلاق است. هليل رود به دور خود پديد آورنده تمدني عظيم بود. تمدني كه در اين جغرافياي مناسب و درميان راه ارتباطي تجاري، فرهنگي وصنعتي ميان حوزه رود سند و دو رود دجله و فرات بود و چه عجيب كه هر قدر تاريكي ها به روشني مي رسد، عيان مي شود كه اين تمدن متاثر از دو تمدن عظيم تاريخ كلاسيك نبوده است كه بر روي آن تاثير گذاشته است. اثبات اين ادعا: اشياي پيدا شده متعلق به حوزه هليل رود درجلگه دجله و فرات است.
آنچه كه يافت شده است 
در كشفيات باستاني حوزه هليل رود، هرچيز شگفت آور است اما شگفت آورانه تر كشف سازه  خشتي بسيار عظيمي است كه به گفته كارشناسان احتمالا يك «زيگورات» است و در سه طبقه ساخته شده است. اين زيگورات در ابعاد چهارصد متر در چهارصدمتر از قديمي ترين زيگورات ها كه در «اورغو» است ۱۵۰ سال ديرپاتر است.
خانه ها و سازه ها با معماري متكي بر خشت آن هم در ابعاد مختلف ساخته شدند كه امروز كاهگل بدنه آنها را مي پوشاند وقلوه سنگ هاي هليل رود زينت نماي ديوارها بوده است.
اشياي بدست آمده سخت متنوع است وشامل انواع ظروف سنگي از جنس سنگ صابون، سنگ مرمر و ظروف سفالي از نوع سفال هاي نخودي، پرتقالي، نارنجي، قرمز و خاكستري است كه بر روي خود نقش هاي حيواني، گياهي و هندسي داراست. سفال ها از نظر شكلي نيز بسيار متنوع و جذاب اند.
مهرهاي بسياري نيز يافت شده است با اشكال تخت و استوانه اي و بانقوش متنوع.
نقوش پيدا شده در اين منطقه بيشتر نقوش مار، درخت خرما، عقاب، ماده گاو و نقش هاي نمادين كوه و آب بيشتر به چشم مي خورد.
اين مهرهاي بسيار، نمايانگر تجارت گسترده منطقه با اطراف است كه آثار بازرگانان جيرفت را اكنون دريافته هاي بين النهرين ، مصر و عربستان باستان مي توان پيدا كرد.
عجيب تر اينكه از استخوان هاي مربوط به كوسه سانان و يك ماهي مركب و صدف هايي كه به عنوان تزئينات استفاده مي شده، رابطه جيرفت با خليج فارس را مي  توان دريافت.
اما آنچه كه باستان شناسان را حيرت زده كرده است، كشف خط بر روي يك ظرف شكسته است؛ خطي شبيه خط «پروتوايدامي» كه اگر بتوان آن را ترجمه كرد خيلي از مبهمات براي پژوهشگران از بين مي رود، در صورتي كه پيشتر تصور مي شد خط براي بار اول دربين دو رود دجله و فرات كشف شده است حالا مطمئن شديم پاي جنوب شرق ايران هم به اين رقابت كشيده شده است.
نخستين مطالعات باستان شناسي اين منطقه با بررسي هاي سراورل استاين در اوايل قرن بيستم آغاز شد، حاصل اين بررسي ها شناخت ده ها محوطه استقراري مربوط به دوران پيش از تاريخ و ادوار تاريخي در ناحيه كرمان بود. در حد فاصل سال هاي ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ شمسي تئودور ورتايم، پرفسور اسميت و خانم ديكاردي مطالعات دامنه داري را در ناحيه كرمان و جنوب شرقي ايران انجام دادند كه حاصل آن شناخت محوطه هاي مهم دوره پارينه سنگي تا عصر مفرغ در اين منطقه بود، در سال ۱۳۴۳ پرفسور كالدول با كاوش در تل ابلبس موفق به شناخت يكي از مراكز اوليه و مهم پيش از تاريخ صنعت ذوب مس مربوط به اواخر هزاره پنجم قبل از ميلاد شد، پرفسور كالوفسكي ۴ سال بعد، در تپه ميچي بخش ديگري از تاريخ و فرهنگ شكوفاي اين ناحيه را از هزاره پنجم تا سوم قبل از ميلاد روشن كرد. در همين سال مرحوم علي حاكمي در شهداد، كاوش هايي را آغاز كرد كه نشان مي دهد از اواخر هزاره چهارم حاشيه لوت در زمينه اقتصادي، توليد كالاهاي صنعتي و صنايع ذوب فلز و توليد آلياژ به شكوفايي رسيده است.
004287.jpg

به غير از اينها مدارك متعدد ديگر نشان مي دهد در طول تاريخ حيات اجتماعي و سياسي ايران اين منطقه پراهميت بوده است، زرنگ وكرمان در دوره هخامنشي از ساتراپ ها (استان ها)ي مهم امپراطوري بوده است و آثار دوره هاي اشكاني و ساساني در اين ناحيه وجود دارد و شهر بزرگ دقيانوس در جلگه جيرفت متعلق به دوره اسلامي نشانگر اهميت اين منطقه در ديگر دوره هاست كه اين اهميت تا دوره سلجوقي بر جا بود، حتي زمان اتابكان سلجوقي، جيرفت پايتخت زمستاني اين سلسله به شمار مي آمد. اما جنگ هاي طولاني ناشي از حمله مغول به اين سرزمين حاصلخيز لطمات بسياري وارد آورد.
كشف راز
خوشبختانه در نيمه دوم سال به همت آقاي دكتر يوسف مجيدزاده و سازمان ميراث فرهنگي تيمي متخصص از كارشناسان مجرب با تخصص هايي چون استخوان شناسي، گياه شناسي، مرمت آثار، باستان شناسي، انسان شناسي و علوم آزمايشگاهي به مديريت مجيدزاده فعاليت هاي خود را در منطقه آغاز كرده اند و بر دو تپه باستاني كار مي كنند تا به كمك كشفيات خود، رازهاي بهشت گمشده را فاش كنند.
فاجعه بزرگ در سال ۱۳۸۲
اما پيش تر از اين كاوش، وقتي كه در سال ۱۳۸۰ كلنگ يك روستايي به زمين مي خورد تا زمين را شخم بزند، ناگهان برق شيئي چشم او را گرفت و چشم ديگران را، حمله آنان با بيل و كلنگ به زمين كه يادگارها را به متانت در دل خود جاي داده بود، آغاز شد. با اين حمله همه گيرانه دل خاك دريده شد، اشياء به يغما رفت و چه دردآور به مفت فروخته شد تا در بازارهاي بيگانه به عنوان آثار باستاني آسيايي به حراج گذاشته شود!
يوسف مجيد زاده مي گويد: «حاضرم در هر دادگاهي شهادت بدهم كه همه اين اشيا متعلق به جيرفت است.»
اين غارت و يغما ي ميراث گذشتگان -اين به واقع ناموس ما - در سالي كه گذشت ادامه داشت گسترده شد تا يكي از تلخ ترين فجايع سال لقب گيرد، درحالي كه مي توانست بزرگ ترين و شيرين ترين واقعه سال باشد.
مي توانست كاوش هاي آگاهانه كمك كند كه تاريكي ها، روشن شود، «تاريخ» به گونه واقعي اش نوشته شد، اما اين اشيا كه تنها مدارك بازنويسي تاريخ است به لطف كاوش هاي ناآگاهانه، دستمايه سوداگران شد تا تاريخي نوشته نشود و فقط پول هاي كثيف جابه جا شود، به جيب طمعكاران برود، به اندازه فراخور ذهنياتشان، به اندازه اي كه مي توانند تصور كنند از دل اين خاك بيرون كشيده، پول بسازند.
مجيدزاده مي گويد: ...« اگر ميانگين قيمت هر شيء تاريخي در جيرفت را ۶۰ هزار يورو حساب كنيم و آن را در عدد ۱۰۰ هزار شيء ضرب كنيم مي شود ۶ ميليارد يورو... آيا به نظر شما اين مساله ، امنيت و ثروت ملي را به خطر نمي اندازد...؟ در حالي كه نيروهاي نظامي و انتظامي تنها به خاطر ۱۵- ۱۰ ميليون تومان از اين محوطه ها بيرون كشيده شده اند، مي دانم كه وضعيت اين نيروها در محوطه هاي تاريخي بسيار بد است، اما اين را مي خواهم بپرسم اگر ما در مقابل دشمن باشيم، درحالي كه دولت بودجه و امكانات را نمي تواند تامين كند، بايد نيروهاي امنيتي را خارج كنيم و خاك كشور را به دشمن بدهيم...»
«اين يك اشتباه است و همه ما مسوول هستيم.»
لااقل بيان اين كه هر شيء چه ارزشي دارد، به آنان كه با يك يا دو ميليون تومان اين آثار را به سوداگران ميراث و نواميس و فرهنگي ما مي فروشند هشدار خواهد داد كه به سادگي و ارزاني آنها را عرضه نكنند!
به هر حال، يكي از وقايع دردآور سال، كه اگر فاجعه غم آور بم نبود، مي توانست دردناك ترين باشد، اينگونه رخ داد، ماجرايي كه در طول سال درگير آن بوديم و متعلق به يك زمان خاص نبود كه از اين نظر متاسفانه «خاص ترين» است!
باز هم به خلاصه اخبار اين ماجرا كه بازتابي در رسانه ها نداشت (كه كمك مي كند به عجيب بودن آن بيشتر پي ببريم) در طول سال توجه مي كنيم، شايد پرسش هاي بسياري مطرح شود كه سخت بتوانيم براي آن پاسخ پيدا كنيم، بپرسيم چرا فاجعه رخ داد؟ چرا ادامه پيدا كرد؟ چرا جلوي آن نايستادند؟ چرا ابعادي جهاني پيدا كرد؟ چرا ما دم بر نياورديم؟ چرا وقتي اسم ۳۰ قاچاقچي بين المللي به مسوولان داده شد واكنشي نشان ندادند؟ چرا آن كسي را كه در بردسير با اشياي قاچاق شده دستگير كردند، يك شب بازداشت نشد؟ بپرسيم كه چرا ما اينقدر نسبت به ميراث نياكان خود بي تفاوتيم؟ چرا اصلا نسبت به آن حساس چه برسد «آگاه» نيستيم؟ چرا اجازه مي دهيم به ما دستبرد زده شود، به فرهنگ و ناموس مان و حتي به آنان كمك هم مي كنيم؟ و چرا و چراهاي ديگر.
مولفان: برديا افشين، دانشجوي معماري، دانشكده هنر و معماري (واحد مركز دانشگاه آزاد)
پدرام افشين، دانشجوي معماري، دانشكده هنر و معماري (واحد مركز دانشگاه آزاد)
اميرحسين تبريزي، دانشجوي مرمت آثار دانشگاه ميراث فرهنگي 
اين گفته ها و مدارك همگي در منابع اصلي تاليف (خبرگزاري ميراث فرهنگي) موجود است.

ايران باستان فرو نمي ريزد
طرح مقاوم سازي موزه ملي ايران در حال حاضر در مرحله طراحي نحوه عمل قرار دارد و انتظار مي رود عمليات استحكام بخشي موزه مادر ايران از ۵ تا ۶ ماه ديگر آغاز شود.
علاوه بر رابطه بنا و زمين، ساختمان موزه به تنهايي نيز بايد مستحكم شود. پايداري كلي بنا و پايدارسازي عناصر به كار رفته در آن، مرحله بعدي فعاليت استحكام بخشي موزه ملي ايران است كه در حال طراحي است 
حامد فرمند
شصت و هشت سال است كه ساختمان، زير پاي هزاران مراجعه كننده و صدهاهزاربازديدكننده مي لرزد. شصت و هشت سال است كه سقف غير بتوني ناپيوسته با بنا در اثر سرما و گرما منقبض و منبسط مي شود. شصت و هشت سال است كه ديوارهاي موزه ملي ايران (ساختمان موزه ايران باستان) بدون داشتن پي، مستقيما روي زمين قرار گرفته و بين سازه و زمين رابطي وجود ندارند.
وقتي صحبت از موزه ايران باستان مي شود، تنها، ساختماني قديمي با معماري الهام گرفته از اواخر ساساني و اوايل اسلامي در ذهن مجسم نمي شود. طبقه زيرين موزه، سيصد هزار شي تاريخي از هزاره هاي پيش از ميلاد تا هزار و چهارصد سال بعد از آن را در خود جاي داده است. سالن طبقه اول نيز به طور رسمي و پيوسه از سال ۱۳۲۳ تا كنون پذيراي بازديدكنندگان، پژوهشگران و محققان بوده است. از دهه پنجاه، كارشناسان سازه و معماري بر آن شدند تا بناي موره را در برابر آسيب هاي لرزه اي مقاوم كنند.
«طرح شان اين بود كه در داخل ساختمان ديوارهايي بتوني به عنوان ديوارهاي باربر ايجاد كنند. همچنين قصد داشتند براي ايجاد پي مناسب، زير سازه را به فاصله هاي دو متري تخليه كرده و از فضاهاي ايجاد شده براي تزريق بتون و ايجاد پي براي بنا استفاده كنند. اين طرح قرار بود توسط دكتر حسين امانت با همكاري يك شركت مهندسي انگليسي انجام شود. طراحان مقاوم سازي موزه ملي در نظر داشتند تا موزاييك هاي سقف بنا را برداشته و روي تير آهن هاي موجود در سقف، قطعاتي را به عنوان عناصربرش گير جوش دهند و براي ايجاد يك سقف مركب روي آن از بتون يك پارچه استفاده كنند. بدين ترتيب يك سازه بتوني در داخل بناي فعلي ايجاد مي شد.»
دكتر عبدالعظيم امير شاه كرمي، طرح پيشين مقاوم سازي موزه ملي ايران را داراي اشكالات اساسي مي داند. او معتقد است در اين طرح ويژگي هاي سازه اي بنا مورد توجه قرار نگرفته است. هنگام مقاوم سازي يك بنا در برابر زلزله، اصول پيوستگي و اندركنش سازه با زمين بايد مورد توجه قرار گيرد. اين اصول هنگامي اهميت بيشتري پيدا مي كنند كه سطح قرار گيري ساختمان شيب دار باشد و سازه شكلي نامنظم و ناهمگون داشته باشد. موزه ملي به گفته اين متخصص سازه و ژئوتكنيك، چنين ويژگي هايي دارد؛ هم در سطحي شيب دار قرار گرفته و هم سازه اي نامنظم است. اين ساختمان به سه بخش قابل تجزيه است: «بخش اول، قسمت ورودي است. اين بخش داراي يك طاق نما و دو سالن بزرگ دو طبقه در طرفين است. براي اين بخش زيرزمين در نظر گرفته نشده است. شكل پوشش اين بخش به صورت طاق ضربي با تيرآهن هاي نورد شده بيست و دو است. براي باربري قايم در اين بخش از ديوارهاي قطور استفاده شده است. پنجره ها در اين قسمت ارتفاع زيادي دارند. به طور كلي بخش ورودي موزه ملي ايران، سنگين تر از ساير بخش ها ساخته شده است.
بخش ديگر اين سازه قسمت مياني يا ساختمان اصلي موزه است . اين بخش در دو طبقه با يك زيرزمين ساخته شده است. بخش اصلي، دو پاسيو و دو فضاي مفيد به عرض بيش تر از هشت متر در پيرامون پاسيو دارد. تير آهن و طاق ضربي، پوشش سقف اين قسمت را تشكيل داده است.
طول كل سازه ۱۰۰ متر و عرض آن ۴۰ متر است. نيمي از فضاي موزه را بخش اصلي آن در برگرفته و نيم ديگرش نيز به طور مساوي بين بخش ورودي و اداري تقسيم شده است. بخش اداري در ۴ طبقه
طراحي شده است.»
اين گونه كه دكتر شاه كرمي، رييس گروه ژئوتكنيك دانشگاهاميركبير تشريح مي كند، ساختمان قديمي موزه ملي ايران عيب هاي بارز و غير قابل اغماضي دارد: «اين سازه از نظر پايداري دو عيب عمده دارد. يكي آن كه سه بخش بنا كه از نظر عملكرد سازه اي با يكديگر متفاوت اند، از نظر سازه اي به هم پيوسته ساخته شده اند و نكات لازم فني براي اين پيوستگي در نظر گرفته نشده است.»
به اين ترتيب تنها زلزله نيست كه مي تواند سازه را تحت تاثير قرار دهد. اختلاف شديد درجه حرارت بين شب و روز تابستان يا زمستان و بين گرم ترين روز سال و سردترين شب آن، باعث ايجاد خلل هاي استاتيكي در اثر اختلاف درجه حرارت بخش هاي مختلف ساختمان شده و در بنا ايجاد ترك خواهد كرد. كما اين كه هم اكنون نيز مي توان چنين شكاف هايي را بر نماي بيروني ورودي موزه ديد. «اشكال ديگر بنا، نداشتن درز انبساط در طول صد متري سازه است كه با وجود اختلاف درجه حرارتي روزهاي مختلف سال، سازه را از نظر مقاومت و پايداري با اشكال مواجه خواهد كرد. سقف بتوني كمكي كه بر روي سقف اصلي بنا شده، به اين مشكل دامن زده است.
از همه مهم تر بحث اندر كنش سازه و زمين است. در گذشته رابطه سازه با زمين بررسي نشده بود. ما اين رابطه را تحليل كرديم و براساس اين بررسي ها به اين نتيجه رسيديم كه براي ايجاد رفتار مناسب بين سازه و زمين يك كلاف بتوني در سطح پي ايجاد كنيم. براي ايجاد اين كلاف نيز از شمع استفاده كرديم. به اين ترتيب ساختمان را به زمين خواهيم دوخت.»
دكتر شاه كرمي، مشاور فني سازمان ميراث فرهنگي و گروه همراهش تجربه هاي متعددي در زمينه مقاوم سازي بناهاي تاريخي دارند. او پس از انجام عمليات استحكام بخشي كينگ دام هال بر روي تپه اي شيب دار در انگليس، نسبت به رابطه زمين و سازه به خصوص در مورد ساختمان هايي كه بر سطوح شيب دار قرار گرفته اند حساس شده است. همكاران او تخصص هاي گوناگوني دارند؛ متخصص ژئوتكنيك، كارشناس سازه هاي قديمي با عملكرد آجر و ملات و متخصص مدل سازي و روش هاي رياضي و عملياتي. آنها با استفاده از گمانه هاي زمين شناسي موجود در منطقه، خاك محل استقرار موزه ملي را مورد شناسايي قرار دادند. به عقيده دكتر شاه كرمي جنس خاك ميدان مشق، «تا عمق سه متر خاك ريز، از ۳ متر تا ۷ متر خاك رس نسبتا ضعيف و از ۷ تا ۱۵ متر يك لايه خاك خوب است. از آنجا به پايين خاك مستحكمي است كه به دژ معروف است؛ يعني بهترين زمين تهران از نظر باربري استاتيكي. اين نوع خاك در كل، خاك خوبي ارزيابي مي شود.»
با اين حال لازم است تا ساختمان بدون پي موزه ملي به گونه اي به زمين مرتبط شود كه هنگام وقوع زلزله همراه زمين حركت نكند و جا به جا نشود. يك فضاي بتوني در مقابل سازه از لرزش افقي آن جلوگيري مي كند و شمع هاي بيروني و داخلي بنا نيز آن را محكم در جاي خود نگاه خواهد داشت.
علاوه بر رابطه بنا و زمين، ساختمان موزه به تنهايي نيز بايد مستحكم شود. پايداري كلي بنا و پايدارسازي عناصر به كار رفته در آن، مرحله بعدي فعاليت استحكام بخشي موزه ملي ايران است كه در حال طراحي است و پس از تصويب توسط كميته راهبردي به اجرا در خواهد آمد.
«براي تقويت كل ساختمان در داخل پاسيوها، هسته اي فضايي طراحي كرده ايم كه در برابر حركت افقي سازه مقاومت خواهد كرد. جرزها يا همان آجرچيني هاي بيروني بنا نيز در برابر زلزله مقاوم نيستند. براي تقويت اين عناصر چند روش ارايه داده ايم كه با توجه به بودجه و امكانات، راه حل مناسب توسط كميته راهبردي به ما ابلاغ شده و اجرا خواهد شد.»
جرزها را مي توان با تارهاي شيشه اي يا مواد شيميايي جديد نظير انواع پليمر يا FRP تقويت كرد. با تزريق مواد جديد، عناصر ناپايدار بنا تقويت مي شوند و با ايجاد شبكه مستحكم بتوني، كل سازه. به اين ترتيب عناصر قائم سازه در برابر لرزه هاي زمين مقاوم مي شوند.
عناصر افقي يعني سقف ها نيز نيازمند مستحكم سازي اند. وضع فعلي سقف موزه به گونه اي است كه چندان نبايد نگران زلزله بود. قدم هاي آرام مديران و مراقبيني كه در طبقه دوم ساختمان راه مي روند، نه تنها به سازه كه به اشياي داخل ويترين ها نيز آسيب خواهد رساند. يك گروه ايتاليايي، طراحي داخلي موزه را پس انجام اصلاحات سازه اي بر عهده گرفته است. مسئولين اين گروه ناچارند تا در طراحي هاي خود لرزش احتمالي بنا را در نظر بگيرند.
اما دكتر شاه كرمي، متخصص سازه و ژئوتكنيك بايد تمام كوشش خود را به كار گيرد تا كمترين لرزه در بنا ايجاد شود. از همين رو يك پارچه كردن سقف موزه، مهم ترين اقدامي است كه در بحث مقاوم سازي اين بنا بايد به آن توجه كرد.
«با مشبك كردن سقف اصلي، عملكرد آن را از حالت خطي كه در حال حاضر به اين صورت است به صورت صفحه اي يا دو طرفه تبديل مي كنيم. يعني تيرآهن هاي خطي سقف را به يكديگر متصل مي كنيم.»
گرچه سقف هر قسمت از بناي ساده به صورت يكپارچه در خواهد آمد، اما سه بخش مستقل ساختمان از نظر عملكردي و به هم پيوسته از لحاظ سازه اي از يكديگر جدا خواهند شد. جداسازي از طريق سقف ها انجام خواهد شد نحوه قرارگيري و ديوارها و پنجره ها نيز به گروه متخصصين اين امكان را مي دهد كه بخش هاي مستقل و سه گانه سازه را از يكديگر جدا كنند.
يكسال بيشتر است كه دكتر عبدالعظيم شاه كرمي و همراهانش مطالعه بر روي ساخته ذهن و عمل آندره گدار، معمار فرانسوي را آغاز كرده اند.
«مرحله اول شناسايي سطحي و ارزيابي عيني بود براي بررسي نقاط داراي عيب در ساختمان. اين كار حدود سه ماه زمان برد. مرحله بعد مدل سازي فيزيكي و سپس مدل سازي رياضي بود كه طي ۶ ماه انجام گرفت. سپس شناسايي عميق صورت گرفت. بررسي خواص زمين و مصالح براي قرار گرفتن اين متغيرها در مدل رياضي، جزو عمليات اين مرحله محسوب مي شوند. با اتمام عمليات شناسايي عميق، به تحليل اطلاعات موجود پرداختيم. طراحي مقاوم سازي پي، عناصر قائم و افقي در اين مرحله انجام گرفت. طرح هاي ارايه شده توسط گروه متخصصين براساس ويژگي ها و متغيرهاي مختلف و متنوعي است. به اين ترتيب ويژگي هاي مثبت و منفي هر كدام تشريح شده و در اختيار كميته راهبردي قرار گرفته است. پس از اين مراحل، تصميم گيري و اجراي طرح براساس مصوبه كميته آغاز خواهد شد.»
طرح مقاوم سازي موزه ملي ايران در حال حاضر در مرحله طراحي نحوه عمل قرار دارد و انتظار مي رود عمليات استحكام بخشي موزه مادر ايران از ۵ تا ۶ ماه ديگر آغاز شود.
كميته راهبردي متشكل از متخصصين برجسته رشته هاي متنوعي مانند مهندسي سازه، معماري و باستان شناسي است و تاكنون شيوه عمل شاه كرمي و همكارانش در برخورد با اين سازه قديم ساخت و همچنين نحوه عمل و نوع كار در مورد مقاوم سازي پي ساختمان را تصويب كرده اند.
اما اعضاي كميته راهبردي نيز لزوما بهترين و آخرين تكنولوژي را انتخاب نخواهند كرد. آنها از يك سو بايد از مواد و روش هايي استفاده كنند كه امتحان خود را در آزمون هاي متعدد پس داده باشند. از سوي ديگر ناچارند تا محدوديت هاي مالي سازمان را هم در نظر بگيرند؛ چيزي كه مانع اجراي بسياري از طرح هاي توسعه و تكميل در حوزه ميراث فرهنگي كشور شده است.
اجراي كامل طرح مقاوم سازي موزه ملي مي تواند الگوي مناسبي براي مستحكم سازي بناهاي تاريخي كشور باشد. تعدادي بي شمار ساختمان هاي قديمي قابل حفظ در سطح كشور و لزوم استحكام بخشي آنها در برابر زلزله، جايگاه اين گونه تجربه ها را در حوزه ميراث فرهنگي بالاتري برد. از همين رو هم هست كه انتشار فعاليت هاي انجام شده در اين خصوص مي تواند فصل تازه اي را در حفاظت و صيانت از ميراث گذشتگان باز كند.

رشد ۴/۱ درصدي
وزير مسكن و شهرسازي، حمايت از انبوه سازان و رساندن سهم اين گروه در ساخت مسكن تا ۵ درصد را از اولويت هاي برنامه وزارت مسكن در سال آينده عنوان كرد.
مهندس علي عبدالعلي زاده، با بيان مطلب فوق، بازسازي شهر بم و روستاهاي اطراف آن را از ديگر برنامه هاي وزارت مسكن و شهرسازي در سال آينده بيان كرد و گفت: هدف ما در سال آينده بهبود كيفيت طراحي ساخت و سرعت عمل در اين زمينه است 
. وي تصريح كرد: تحقيق اهداف برنامه ۵ ساله سوم در بخش ساخت و ساز اميدواركننده بود و با وجود كاهش ۴۶ درصدي ساختمان سازي در تهران آمار ساخت مسكن در سراسر كشور امسال ۴/۱ درصد نسبت به سال گذشته رشد داشته است.

توقف برج سازي
توقف برج سازي در چارچوب ضوابط شهرداري تهران، اين امكان را مي دهد تا اميدوار باشيم، آسمانخراش ها مثل قارچ در زمين سبز نشوند، اما اينكه معضل مسكن چه مي شود هم قابل توجه است. مهندس علي عبدالعلي زاده در همايش بيمه اعتباري مصالح ساختماني در زمينه توقف برج سازي در پايتخت و تصميمات صورت گرفته در اين راستا گفته است كه ضوابط برج سازي، مصوب شوراي عالي شهرسازي و در چارچوب ضوابط شهرداري تهران است و اگر شهرداري پيشنهادي در اين زمينه داشته باشد، در شوراي عالي بررسي مي شود. وي مهمترين برنامه هاي وزارت مسكن و شهرسازي در سال ۸۳ را ثبت توليد مسكن، حمايت از انبوه سازان و رساندن سهم آنان در ساخت و ساز كشور به مرز ۵۰ درصد عنوان كرده است.

پيش بيني زلزله در انديشگان زلزله
قرار است زلزله شناسان ايراني گردهم آيند و تازه ترين روش هاي پيش بيني زلزله را پيدا كنند.
اين گردهمايي با عنوان انديشگان زلزله با حضور جمعي از متخصصان و دانشمندان زلزله شناسي و تني چند از مسوولان اجرايي استان ها امروز در محل ساختمان مركزي وزارت علوم برگزارمي شود.
به گزارش ايسنا پس از تشريح هدف و نحوه برگزاري انديشگان زلزله توسط دكتر منصوري معاون پژوهشي وزارت علوم، سخنراني هايي نيز پيرامون تازه ترين روش هاي پيش بيني وقوع زلزله و مسايل درماني آتي پس از زلزله ارايه خواهد شد

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |