پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۲
گزارشي از مجروحان كربلا
ساعت ۱۰ صبح بود
آنها تا زمان بهبودي اينجا بستري هستند و تحت نظارت پزشكان قرار دارند اما اينكه هزينه اي از آنها دريافت خواهد شد يا نه معلوم نيست 
004332.jpg
پرستار مي گويد: «سوختگي و تركش.» حسين چشم هايش را بسته و از درد بي صدا ناله مي كند. دست چپش را يكسره باندي قهوه اي پيچيده اند؛ لايه  اي نازك، انگار كه خون ماسيده باشد.
«شلوغ بود. خيلي شلوغ» صدايش مثل بمب در سرم سوت مي كشد و ناگهان يك انفجار...
«كسي از پشت بام بمب را پرتاب كرد؛ انگار. اين طور به نظرم رسيد.» و باز چشم هايش را مي بندد.
تقريبا تمام ۸۳ مجروحي كه پس از حادثه تروريستي كربلا توسط دو فروند هواپيماي «سي-۱۳۰» ارتش به تهران منتقل شدند، هنوز در بيمارستان بستري هستند.
يكي از مسوولان بيمارستان رسول اكرم «ص» مي گويد: «فقط چند نفر خودشان پيش از آنكه مراحل درمان تمام شود، رضايت دادند و مرخص شدند تا به شهرشان بروند.»
او توضيح مي دهد: «مشكل اصلي اين بيماران پارگي در ناحيه شكم، اصابت تركش و سوختگي است و بيماراني كه دچار سوختگي شده اند، وضعيت بدتري دارند.»
اتاق .۳۰۱ تخت .۲ نام بيمار حسين ميرزازاده، سن ۶۳ ساله، تاريخ پذيرش ۱۶/۱۲. زير پوستش انگار آتش روشن كرده اند. صورتش گله به گله سرخ است؛ سرخ و داغ. فارسي نمي داند و همين كار را مشكل مي كند.
يكي از اقوامش مي گويد: «شما سوال بپرسيد من ترجمه مي كنم.»
روز دوم محرم از مشكين شهر با يك كاروان راه افتادم و روز سوم رسيدم كربلا. هيچ كدام از اعضاي خانواده ام با من نبودند. مرز باز بود و از اين نظر مشكلي نداشتيم.
تا نفسي تازه كند، چند دقيقه اي طول مي كشد. هنوز نمي تواند از تخت بلند شود، صحنه هاي انفجار مثل سايه اي خوفناك يك لحظه هم رهايش نمي كند: خون از هر سو فواره مي زند و در گودال چشم هايش مي ريزد.
مي گويد: «ساعت ۱۰ صبح بود يا ۳۰:۱۰ من جايي بين حرم حضرت عباس(ع) و نهر علقمه بودم، بمب هم همان نزديكي ها منفجر شد. چند دقيقه بعد يك بمب ديگر در قسمت غرب حرم تركيد.»
صورت هاي سوخته، دست هاي قطع شده، اجسادي كه ديگر چيزي از آنها باقي نمانده بود، خون و وحشت آنجا بيداد مي كرد.
بعد از انفجار هنوز سرپا بودم. خودم را به يك آسايشگاه رساندم و آنجا آشنايان، مرا به بيمارستان بردند و در بيمارستان بستري بودم تا ما را به تهران منتقل كردند.
هر چند عمليات انتقال مجروحان به تهران تقريبا به سرعت انجام گرفت اما مسوولان ايراني براي اين كار با مشكلاتي نيز مواجه بودند. به گفته سردار «فريدون نوري- » فرمانده ارشد قرارگاه عملياتي ارتش در منطقه غرب كشور - مشكل اصلي تمام دست اندركاران انتقال شهدا و مجروحان حادثه انفجارهاي عاشورا مربوط به داخل كشور عراق بود.
نبود مديريت، نابساماني در بيمارستان هاي بغداد، كربلا و كاظمين، نبود حاكميت پاسخگو و ايست هاي متعدد بازرسي نيروهاي اشغالگر از مهم ترين مشكلات انتقال مجروحان و شهدا بود.
عمليات انتقال مجروحان توسط ۱۲ فروند هلي كوپتر و ۲ فروند هواپيماي نظامي «سي-۱۳۰» و با همكاري گردان هاي بهداري صحرايي لشكر ۸۱ زرهي، لشكر ۵۸ ذوالفقار، تيپ ۷۱ مستقل و تيم هاي ويژه پزشكي بيمارستان ۵۲۰منطقه غرب كشور صورت گرفت.
«رحيم بني تميم» - يكي از مجروحان - مي گويد: «هلال احمر در بيمارستان به سراغمان آمد و ما را با آمبولانس به «مهران» رساندند و از آنجا با هلي كوپتر به كرمانشاه منتقل شديم و روز بعد با هواپيما به تهران آمديم.»
۴۳ ساله است و از اهالي اهواز. جاي جاي دست و پهلوهايش را باند پيچي كرده اند: «جاي تركش است، تمام بدنم پر است از تركش  اما هنوز عملم نكرده اند مي گويند فعلا وقتش نيست بايد صبركنم.»
با همان لهجه جنوبي اش از لحظه به لحظه انفجار مي گويد حرف هايش بوي دود و باروت مي دهد.
«قبل از عاشورا مرز را باز كردند و گفتند هر كس كه بخواهد مي تواند به كربلا برود. من و ۵نفر ازاعضاي خانواده ام هم راهي عراق شديم. ۴ روز در كربلا بوديم وروز عاشورا زيارتمان تمام شده بود و مي خواستيم برگرديم كه ناگهان سر خيابان يك انفجار شديدروي داد. همه ترسيدند. نمي دانستم بايد چكار كنم. آنجاخيلي شلوغ بود به سرعت به طرف حرم حضرت ابوالفضل (ع) دويدم اما هنوز وارد محوطه حرم نشده بودم كه ناگهان پشت سرم صداي يك انفجار ديگر بلند شد. روي زمين افتادم. ازچند نقطه بدنم خون جاري شد، همه جا را دود فراگرفته بود. مردم فرياد مي زدند و اين طرف و آن طرف مي دويدند. همسرم هم تركش خورده بود و برادرم پايش شكسته بود.
لحظاتي پس از انفجار، نيروهاي مردمي به كمك حادثه ديدگان شتافتند تا آنها را هرچه سريعتر به بيمارستان منتقل كنند.»
«بني تميم» مي گويد: «۴نفر از بچه هاي كربلا آمدند بالاي سرم، مرا داخل يك پتو گذاشتند و با گاري به بيمارستان كربلا منتقل كردند همان موقع كه سوار گاري بودم تلويزيون از من فيلم گرفت و بچه هايم وقتي آن را ديدند فهميدند زنده هستم. به هر حال در بيمارستان كربلا زخمهايم را پانسمان كردند و مرا به بيمارستان هله رساندند. دو روز آنجا بستري بودم تا به تهران آمدم.»
در چشمهايش نگراني موج مي زند. انگار چيزي آزارش مي دهد: «ترس از تركش هايي كه در بدنش خانه كرده  اند. وحشت از آينده يا هرچيز ديگري.
همسرم اينجا نيست، من هم پول همراهم ندارم. دوا و درمان خرج دارد.ولي انصافا ايراني ها براي انتقال ما خيلي زحمت كشيدند.»
پرستار بخش جراحي بيمارستان رسول اكرم (ص) درباره وضعيت مجروحان حادثه كربلا مي گويد: «آنها تا زمان بهبودي اينجا بستري هستند و تحت نظارت پزشكان قرار دارند اما اينكه هزينه اي از آنها دريافت خواهد شد يا نه نمي دانم.» «حسين» و حسين ها اكنون در بيمارستان منتظر شنيدن اخبار تازه اي از انفجار كربلا هستند آنها مي خواهند بدانند چه كساني و با چه هدف و منطقي دست به چنين جنايت خونباري زدند.

بازار گرم جيب برها
روزهاي پاياني سال فرا رسيد و خيابان هاي شهر پر از افرادي شده است كه با كيف هاي پر از پول و تراول چك به سراغ مغازه هاي لباس فروشي، قنادي ها، ميوه فروشي و ... مي روند، اما اين شلوغي و كيف هاي پر از پول به سود گروهي از افراد كه شغلي نه چندان محترم دارند شده است.
آره جيب برها. طي يك هفته گذشته با نگاهي گذرا به صفحه حوادث روزنامه ها متوجه دستگيري ۱۰ نفر از جيب برها مي شويم كه البته اين آمار تعداد دستگيرشدگان است و از آمار آنهايي كه بدون هيچ مزاحمتي دست به فعاليت خلافكارانه خود مي زنند. يكي از آنها، جوان ۲۴ ساله به نام اسماعيل است كه روز گذشته در حين سرقت پول مردي در ميدان قدس دستگير شد. اين جيب بر پس از دستگيري اعتراف كرد، فريب يكي از دوستانم به نام محمد را خوردم و به همين خاطر با همكاري او اقدام به جيب بري و كيف قاپي مي كرديم.
ماموران پس از اطلاع از ماجرا و باتوجه به اعترافات اسماعيل، راهي مخفيگاه همدست او شدند و طي يك عمليات غافلگيرانه او را دستگير كردند.
محمد در ابتدا منكر اعترافات اسماعيل شد و ادعا كرد كه او را نمي شناسد. محمد كه مي دانست شناختن اسماعيل براي او گران تمام مي شود گفت، او مي خواهد با اين كار مجازات خودش را كاهش بدهد، اما ماموران نيروي انتظامي همچنان به بازجويي هاي خود از محمد ادامه دادند كه او سرانجام مجبور به اعتراف شد و اقرار كرد در سطح شهر و در مكان هاي شلوغ و به خصوص محدوده مركزي شهر اقدام به جيب بري و كيف قاپي مي كرديم.
وي در ادامه به ۱۲ مورد جيب بري و كيف قاپي به همراه اسماعيل اعتراف كرد.
بنا به اين گزارش، متهمان پس از تشكيل پرونده در اختيار قاضي قرار گرفتند تا حكم مجازات آنها براساس قانون صادر شود.

در ميدان تره بار اتفاق افتاد
در پي شكايت فروشنده هاي ميدان تره باري در شهرستان اصفهان مبني بر سرقت ميوه، پول و لوازم غرفه ها دو باند سرقت دستگير شدند.
ماموران، با دستور فرمانده نيروي انتظامي اصفهان سردار ذوالفقاري تحقيقات خود را به طور نامحسوس آغاز كردند و دريك عمليات غافلگيرانه موفق به شناسايي و دستگيري سارقي به نام مسعود شدند. متهم پس از دستگيري، ابتدا منكر سرقت شد اما پس از تحقيقات فني و پليسي ماموران اعتراف كرد، وي اقرار كرد كه با همدستي پنج نفر به نام هاي مجتبي، سيروس، نورالله ، مصطفي و علي، اقدام به سرقت از ميدان تره بار كرده اند.
پس از اعترافات مهدي، متهمان دستگير و در بازجويي ها به سرقت ۴۵۰ كيلوگرم ليموترش، ۱۳۰ كيلوگرم پرتقال، كامپيوترو تلفن بي سيمي اعتراف كردند.
متهمان پس از دستگيري با قرار بازداشت به زندان رفتند. پس از دستگيري اين باند، فروشنده ها اعلام كردند كه دوباره از آن محدوده سرقت مي شود. اينبار ماموران نيروي انتظامي توانستند يك باند چهار نفره سرقت به نام هاي علي محمد، مجيد، عباسعلي و كريم را دستگير كنند.
سارقان در بازجويي ها به چند مورد سرقت جعبه سير، ۲۰ گوني پياز، ۴ ميليون تومان وجه نقد، ۴ ميليون تومان چك، تلفن همراه، تلفن روميزي و شش فقره سرقت ساعت ديواري اعتراف كردند.
فروشنده هاي ميدان تره بار پس از چند روز كه از دستگيري اين باند چهار نفره، به يك موتوري كه رفتار مشكوكي از خود نشان مي داد ظنين شدند وهنگامي كه فرد مشكوك از يكي از غرفه ها پنج مورد سرقت كرد ، او را دستگير كردند.
متهم كه اسماعيل نام دارد در اعترافات خود گفت، من قبلا كارگر ميوه فروش تره بار بودم! اما صاحب كارم اخراجم كرد به اينجا آمدم تا صحبت كنم و سركار بروم كه گرسنه ام شد و موز سرقت كردم.

زن كشي
پرونده مردي كه در اقدامي جنون آميز همسرش را با شليك گلوله از پاي در آورده است، به مراجع قضايي ارجاع شد.
ماموران نيروي انتظامي اهواز مدتي قبل پس از آن كه در جريان قتل زن جواني قرار گرفتند، تحقيقات خود را براي افشاي راز اين جنايت آغاز كردند و در نخستين گام از كاوش هاي پليسي خود همسر مقتوله به نام «ايمان-ج» را تحت بازجويي قرار دادند.
ايمان در اين بازجويي ارتكاب قتل را انكار كرد و گفت در مرگ همسرش نقشي نداشته است. پس از اظهارات اين مرد كارآگاهان كه به رفتارهاي وي مشكوك شده بودند، تحقيقات خود را روي ايمان متمركز كردند و بار ديگر او را تحت بازجويي هاي فني قراردادند. ايمان در اين مرحله از بازجويي قتل همسرش را به گردن گرفت و گفت به خاطر اختلافات خانوادگي قبل دست به اين جنايت زده است.
پس از اعترافات متهم ماموران از وي يك قبضه سلاح كلاشينكف و ۲۰ تير فشنگ جنگي كشف و ضبط كردند.

كشف ۲۰ كيلوگرم مواد محترقه
ماموران نيروي انتظامي اصفهان موفق به كشف ۲۰ كيلو گرم مواد محترقه شدند و در اين رابطه يك نفر را دستگير كردند. ماموران نيروي انتظامي در حين گشت زني متوجه دو پسر دانش آموز كه مواد محترقه حمل مي كردند، شدند، آنها را بازداشت و به كلانتري ۲۱ اصفهان بردند. پس از بازجويي دو دانش آموز آنها اعتراف كردند كه مواد محترقه را از عطاري به نام شقايق خريده اند. ماموران از قاضي پرونده نيابت قضايي گرفته و به عطاري رفته و صاحب مغازه به نام مهدي را دستگير كردند و پس از بازرسي عطاري موفق به كشف ۲۰ كيلوگرم مواد محترقه شدند. متهم پس از دستگيري تحويل دستگاه قضايي شد.

معرفت خانم ها
با كمك زنان خير اصفهاني، زن جواني كه به اتهام قتل غيرعمد در زندان بسر مي برد، آزاد شد. زنان خير اين استان با اهداي ۳۰ ميليون ريال، با رضايت اولياي دم «با كاهش ميزان ديه، موجب آزادي يك مددجوي زن زنداني شدند كه دوره محكوميت خود را در زندان مركزي اصفهان طي مي كرد.»
فاطمه زارع مشاور فرماندار اصفهان در امور زنان و جوانان گفت كه در يكي ديگر از مراحل بازديد از زندان زنان و با حضور مشاوران و نمايندگان زن دستگاه هاي مختلف، مساعدت هاي غيرنقدي زيادي نيز به بند زنان صورت گرفت. اين اقدامات با هماهنگي گروه كارشناسي زنان و جوانان فرمانداري در پي دو مرحله بازديد از بند زنان زندان مركزي اصفهان صورت گرفت.

وزش باد بهاري
وزش باد شديد در شهرستان طارم جان يك كودك۷ ساله را گرفت. وزش اين باد كه طبق گفته كارشناسان هواشناسي شهرستان طارم، سرعت آن ۵۸ كيلومتر در ساعت بوده منجر به واژگوني در ورودي حياط مدرسه «سميه» در اين شهرستان شد كه بر اثر آن يك دانش آموز كلاس اول ابتدايي كشته و دانش آموز ديگري مصدوم شد.
وزش باد شديد در ديگر مناطق استان زنجان نيز موجب شكسته شدن تنه درختان، قطعي برق و وارد شدن خسارات به ديگر تاسيسات شهري شد.

۳ تصادف و ۶ كشته
باز هم يك خبر تلخ از بي احتياطي رانندگان. شرمنده كه آن را چاپ مي كنيم.
بي احتياطي و عدم رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي در استان قزوين حادثه آفريد.
طي چند روز گذشته بر اثر وقوع سه فقره تصادف، شش نفر در اين استان جان خود را از دست دادند. در تصادف بين يك دستگاه كاميون و يك دستگاه وانت در سه راهي نارنجين، مقابل جايگاه سوخت رساني، راننده و سرنشين وانت نيسان در دم جان خود را از دست دادند. همچنين بر اثر بي احتياطي راننده يك دستگاه موتورسيكلت و برخورد آن با يك دستگاه اتومبيل پيكان در جاده ترانزيتي همدان - نهاوند كه ۲ نفر را نيز به طور غيرمجاز سوار كرده بود، ۲ نفر از سرنشينان اين موتورسيكلت كشته و سرنشين سوم نيز در بيمارستان بستري است.

ماده مشكوك
اكيپ ويژه اي از كارآگاهان شهرستان گلدشت تحقيقات گسترده اي را براي افشاي راز قتل مردي كه جسدش در يك باغ كشف شده است، آغاز كردند.
كارآگاهان به همراه قاضي كشيك به محل كشف جسد مي روند. ماموران بررسي صحنه جرم با دستور قاضي كشيك تحقيقات خود را شروع مي كنند و موفق به كشف يك سرنگ ۱۰ سي سي حاوي ماده اي مشكوك در نزديكي جسد مي شوند.
پزشكان پزشكي قانوني پس از معاينه جسد در محل گفتند، اين شخص بر اثر تزريق هاي زيادي كه آثار آن بر روي جسد است، زياد فوت كرده است.
كارآگاهان هم اكنون مشغول بررسي سرنگي هستند كه حاوي ماده مشكوكي بوده است.

تبعيض عليه زنان در انگليس
انگار براي زنان، آسمان همه جاي جهان يك رنگ است. بالاخره بايد به نوعي از تبعيض و بي عدالتي و اين جور مسايل گله كنند.
وجود تبعيض و تعصب در نظام قضايي انگليس از ارتقاي زنان حقوقدان درسمت هاي مختلف  حقوقي،قضايي وانتظامي جلوگيري كند. براساس تحقيقي يكساله كه توسط انجمن پژوهشي «فاوست» و با هدف يافتن موانع برابري و فرصت هاي شغلي در انگليس انجام شده مشخص شد كه زنان در بخش هاي مختلف حقوقي وانتظامي از قبيل سازمان زندان ها، پليس، دادگاه ها و موسسات حقوقي از فرصت شغلي نابرابري در مقايسه با مردان برخوردارند.
براساس اين تحقيق، در ميان ۱۲ قاضي ارشد در مجلس اعيان انگليس تنها يك زن وجوددارد و از ۴۳ فرمانده ارشد پليس انگليس هم تنها پنج نفر زن هستند و اين در شرايطي است كه نيمي از ماموران انتظامي اين كشور را زنان تشكيل مي دهند.
هفت زن در حال حاضر به عنوان دادستان در انگليس انجام وظيفه مي كنند كه سهم آنان در اين بخش كه در مجموع ۴۲ پست دادستاني را شامل مي شود تنها ۶/۱۶درصد است.

اراده يك نابينا
مي گويند اگر يك فلج مادرزاد قهرمان مسابقات دوماراتن نشود، خودش مقصر است، قبول نداريد؟ اين خبر را بخوانيد.
يك مرد نابينا در شهر «كلاته خيج» شاهرود تاكنون بيش از ۱۰۰ حلقه چاه حفر و ده ها رشته قنات را لايروبي كرده است.
«يحيي عرب عامري۶۸ » ساله كه از ۸ سالگي بر اثر بيماري آبله، بينايي خود را از دست داده، هرگز تسليم اين ضايعه نشده و با همت و اراده بلندش همه همشهريان خود را شگفت زده كرده است.
وي كه كار اصلي اش فعاليت در زمينه كشاورزي و دامداري است، زمين هاي زراعي خود را بخوبي مي شناسد و تمامي امور مربوط به اين كارها را بدون ياري خواستن ازديگران انجام مي دهد.
آبياري زمين ها، كاشت، داشت و برداشت محصول، نگهداري دام ها و دوشيدن شير از گاوها از كارهايي است كه او به  راحتي قادر به انجام آن است.
يحيي كه ازچند سال پيش با پس انداز تدريجي پولش اقدام به نام نويسي براي سفر بيت الله الحرام كرده بود، سرانجام امسال به اين سفر معنوي مشرف شد و توانست خانه معبود خود را زيارت كند.

سيستان و بلوچستان مركز قاچاق كالا
بالاخره مسوولان محترم يك كشف خيلي خيلي مهم كردند و بعد از اين همه سال فهميدند سيستان و بلوچستان يكي از مراكز قاچاق كالا است.
معاون امنيتي انتظامي استانداري خراسان گفت: «۸۵درصد از كالاهاي قاچاق موجوددر اين استان از مرز سيستان و بلوچستان وارد مي شود.»
علي محمد گلستاني فر افزود: «مابقي كالاهاي قاچاق موجود در خراسان نيز از استان هاي هرمزگان، يزد، كرمان و ساير مبادي وارد مي شود.»
وي گفت: «حمل ونقل ۵۰ درصد از اين كالاهاي قاچاق به صورت زميني است. او پارچه، چاي، سيگار، لوازم پزشكي و بهداشتي، صوتي وتصويري وماهواره را ازمهمترين اقلام قاچاق به خراسان اعلام كرد.»

كشف بيش از ۵ تن حشيش
پليس اسپانيا ۵ تن و ۶۰۰ كيلوگرم حشيش در اين كشور كشف كرد.
نيروهاي امنيتي اسپانيا در ارتباط با اين محموله، شش نفر را دستگير كردند.
اين مواد در عمليات موسوم به «دلتا» توسط نيروهاي پليس در ۱۷۱ بسته در مناطق لاكرونيا و بارسلونا در شمال شرقي اسپانيا كشف شده است.
اسپانيا يكي از مهمترين گذرگاه هاي انتقال موادمخدر همچون كوكائين از آمريكاي جنوبي و حشيش از آفريقا به قاره اروپا است.

اعدام ۲ قاتل
دو نفر از عاملان آدم ربايي منجر به قتل يك كودك ۸ ساله در شهر مرزي بانه در استان كردستان اعدام شدند. شعبه اول دادگاه عمومي بانه «سعدالله رحيمي» متهم رديف اول اين پرونده را به اتهام مشاركت در آدم ربايي، هتك حيثيت و قتل عمد به دوبار اعدام و يكبار قصاص و «دلير محمدي» متهم رديف دوم به يك بار اعدام و ۱۵ سال حبس و «فوا‡د فروزش» متهم رديف سوم را به ۱۵ سال زندان محكوم كرده بود.
حكم دادگاه بدوي باتوجه به جنبه عمومي جرايم ارتكابي و حفظ و صيانت از امنيت جامعه به طور خارج از نوبت در ديوان عالي كشور بررسي و پس از تنفيذ و تاييد، روز دوشنبه درمورد دو متهم اول و دوم در زندان بانه اجرا شد. اين افراد ۱۰ اسفندماه جاري اقدام به ربودن كودك هشت ساله به نام «سينا محمودي» و قتل وي كرده بودند.

عفو ۲۴۰ زن الجزايري
بيچاره مردها؛ هيچ كس انگار به فكر عفو و بخشيدن آنها نيست.
يك مقام رسمي الجزاير اعلام كرد ۲۴۲ زن كه به دليل جرم هاي عمومي زنداني شده بودند، با حكم «عبدالعزيز بوتفليقه» رييس جمهوري عفو شدند.
اين مقام كه اشاره اي به نام وي نشده است، گفت:۱۳۹   نفر از اين زنداني ها بلافاصله آزاد مي شوند و بقيه از تخفيف برخوردار شدند.
اين مقام خاطرنشان كرد زناني كه به دليل اقدامات تروريستي و سرنگوني زنداني شده اند، شامل اين گروه از زندانيان نيستند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
سفر و طبيعت
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |