سه شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۴۹
احساس تخريب گر
004950.jpg
هميشه  در حال  مقايسه كردن  خود با ديگران  است  و به  رغم  اينكه  از نظر مالي  در وضعيت  خوبي  قرار دارد و همسرش  خواسته هاي  او را تأمين  مي كند اما موفقيت  و داشته هاي  ديگران  عذابش  مي دهد و دوست  ندارد كسي  بالاتر از خودش  باشد.
به  گفته  كارشناسان  فرد حسود بي قرار و پرخاشگر است ، آرامش  ندارد، شب  بي خوابي  مي كشد و تخريب  گونه  به  ديگران  فكر مي كند و در نهايت  احتمالاً براي  آرامش  خود به  استفاده  از داروهاي  اعصاب  روي  آورده  است .
فرد مذكور دچار يك نوع  بيماري  اختلال  خلقي  به نام  «حسادت » است  و پزشكان  براي  معالجه اش  دوره هاي  روان درماني  را توصيه  مي كنند.
روانشناسان  معتقدند: حسادت  احساسي  است  كه  بيش  از همه  خود شخص  را آزار مي دهد.
به  عقيده  آنان ، افراد حسود در محيطي  بزرگ  شده اند كه  انجام  خواسته هاي  ديگران  مهم تر از خواسته  و علاقه  فردي  خودشان  بوده  و اين  احساس  مي تواند به شدتي  بروز يابد كه  علاوه  بر آزار خود، ديگران  را نيز عذاب  داده  و مانع  پيشرفت  امور شوند.
آنان  معتقدند: حسادت  يك  واكنش  ناپسند و ناخوشايندي  است  كه  در هر جامعه اي  معناي  خاصي  داشته  و هميشه  وجود دارد، زيرا اگر تمام  سرمايه هاي  موجود را به  طور مساوي  بين  مردم  تقسيم  كنند، شخصي  كه  سرمايه  مشابه  را با كمك  هوش  و درايت  در جهت  خوشبختي  خود استفاده  كند مورد حسادت  ديگران  قرار مي گيرد.
از سوي  ديگر، عواملي  مانند فقر، بيكاري ، تبعيض ، بي عدالتي ، توزيع  نابرابر امكانات  و رقابت هاي  كاذب  در جوامع  توسعه  نيافته  مانند كشورهاي  جهان  سوم  بستر ايجاد حسادتها را افزايش  مي دهد.
به  گفته  روانشناسان ، حس  حسادت  در همه  افراد به صورت كم  و زياد مي تواند بروز يابد، اما اين  حس  در زنان  قوي تر است  و علت  اين  امر را اعتماد به  نفس  كمتر زنان  در تحليل  مسائل  عنوان  مي كنند.
اين  در حاليست  كه  در احاديث  و آيات  قرآني ، از حسادت  به  معناي  خوره اي  كه  در جان  انسان  ريشه  مي دواند تعبير شده  و بزرگان  تنها راه  مبارزه  با حسد را كسب  كمال  عنوان  مي كنند.
بنابراين  حسادت  درمان  پذير است  و كليد مبارزه  با آن  در دست  خود انسان مي باشد و با باور كردن  توانمندي هاي  خويش  مي توان  بر اين  حس  نامطلوب  غلبه  كرد.
كارشناسان  برآموزش  گسترده  مهارت هاي  زندگي  براي  همه   افراد جامعه  از جمله  شناخت  و آگاهي  از خود، خودباوري ، همدلي  و داشتن  روابط مؤثر اجتماعي  جهت داشتن  ذهني  آرام  و رسيدن  به  آرامش  بيشتر تأكيد دارند.
«پرفسور رولف  هوبل » در يكي  از سايت ها در تعريف  حسادت  گفته  است : حسادت  وقتي  به  وجود مي آيد كه  شخص  احساس  كند آنچه  دارد، كمتر از آن  چيزي  است  كه  بايد داشته  باشد.
به  گفته  وي ، هر چيز مادي  و معنوي   ممكن  است  موجب حسادت  شود ولي  به  طوركلي  وقتي  انسان  حسادت  مي كند كه  آنچه  ديگري  دارد برايش  ارزش  داشته  باشد، مثلاً كسي  كه  حوصله  جمع آوري  تمبر را ندارد به كسي  كه  اين  كار را مي كند حسودي  نخواهد كرد.
اين  روانشناس  معتقد است: حسادت  درواقع  به  خاطر خانه  بزرگتر، اتومبيل  شيك تر و زيبايي  بيشتر نيست، بلكه  انسان  به خاطر اينكه  شخص  ديگري به  علت  داشتن  چيزي  مورد احترام  واقع  مي شود حسادت  مي ورزد.
وي  مي گويد: حسود هيچ  وقت  فكر نمي كند آن  فردي  كه  بيشتر دارد حتماً خيلي سخت  كار كرده ، او گمان  مي كند كه  هر موقعيت  بهتر چه  از نظر رواني  يا مالي  قيمتي  دارد كه  شخص  حسود هرگز حاضر به  پرداخت  آن  نيست  و اكثر آنان  فكر مي كنند كه  حق  آنان  ضايع  شده  و آنها كمتر از ديگري  به  حقشان  رسيده اند.
به  گفته  وي، حسوداني  كه  مي پذيرند ديگري  حقش  بوده  كه  بيشتر بهره  ببرد رنج  بيشتري  مي كشند و سعي  مي كنند با رفتار خشونت آميز به  فرد مورد حسادتشان حمله  كنند، يعني  آنها با تمام  قوا عملي  انجام  مي دهند كه  طرف  مقابل  از امكانات  بهتري  كه  دارد لذت  نبرده  و به  اين  وسيله  هر آنچه  را باعث موفقيت  او مي شود، نابود مي كنند.
هوبل  معتقداست : افراد حسود محبوب  ديگران  نيستند و معمولاً چهره  واقعي  خود را نشان  نمي دهند و هميشه  تظاهر مي كنند كه  ديگري  را تحسين كنند ولي  در واقع  رنج  مي كشند.
وي  با اشاره  به  اينكه  حسادت  يك  احساس  مطلق  نيست  بلكه  مخلوطي  از خشونت  و شكست  است،  افزود: حسادت  به  مرور زمان  و در اثر تجربياتي  كه  شخص  حسود در زندگي  به  دست  مي آورد شكل  مي گيرد و حسادت در اين افراد معمولاً دراثر شناخت  فردي  غلط گسترش  مي يابد.
افراد حسود احساس  مي كنند فقط وقتي  خواسته هاي  ديگران  را كامل  انجام  دهند مورد قبول  مردم  مي باشند و اين  افراد معمولاً بيشتر اوقات  دروغ  مي گويند و مرتباً به دنبال  اين  هستند كاري  كنند كه  به  وسيله آن رضايت  ديگران  را كسب  نمايند.
هوبل  در خصوص  مبارزه  با حسادت  معتقد است : چگونگي  خلاصي  و رضايت  هميشگي  از حسادت  در هر جامعه اي  در مقايسه  با وضعيت  موجود افراد آن  جامعه  فرق  مي كند اما هر انساني  بايد سعي  كند استعداد و امكانات  فردي  خودش  را بيابد.
به  گفته  وي ، شخص  حسود كسي  است  كه  خيلي  كم  در مورد خودش  مي داند و درحقيقت  هيچ  اطلاعي  از توانايي هاي  خودش  ندارد و به همين  دليل  خودش  را با گروهي مقايسه  مي كند كه  به  طبقه  اجتماعي  ديگري  تعلق  دارد.
نكته  مهم  اين  است  كه  شخص  حسادت  را پذيرفته  و به  خودش  دروغ  نگويد و سعي  كند نقطه اي  بين  ايده آل  و واقعيت  بيابد و در زندگي خود توازن  بوجود آورد.
پرفسور هوبل  در خصوص  محافظت  از حسودان  مي گويد: حسادت  در مرحله  نابودكننده  آن  بسيار خطرناك  است  و آن  را نبايد ساده  گرفت  و بهتر است  در هر گروه  اجتماعي  انسان  سعي  كند افراد حسود را آرام  كند و با آنها به  طريقي  كنار بيايد و يا حداقل  با آنها مواجه  نشود. ولي  متاسفانه  اين  روش  در بسياري  از موارد مانند فاميل  و همكاران  امكان  پذير نيست  و بنابراين  شخص  مورد حسادت  بايد سعي  كند از آنچه  كه  دارد مقداري  به  ديگري  ببخشد و تا حدودي  باعث  آرامش  نسبي  و كاهش  خشونت آنان  شود.
وي  با بيان  اينكه  افكار و واكنش ها در روابط افراد ايجاد توازن  مي كند ،افزود: فرد مورد حسادت  با گفتن  مشكلات  خود مي تواند آتش  درون  قلب  حسود را كمتر كند و يا برعكس  شخص  حسود براي  آرامش  دروني خود بگويد فلاني  ويلا و ماشين  دارد ولي  چه  فايده  بچه هاي  او معتاد هستند.
يك  مددكار اجتماعي  در اين  باره  معتقد است : حسادت  بيماري  است  كه  انسان  و جامعه  را تخريب  مي كند و مانع  پيشرفت  افراد مي شود.
«مونا صادقي » با اشاره  به  اينكه  افراد حسود در پيشبرد امور سنگ اندازي  مي كنند، افزود: اين  افراد سست  عنصر بوده  و از اعتقادات  مذهبي  پاييني  برخوردارند اما معمولاً تظاهر به  دينداري  مي كنند. اين   افراد در درون  مرتباً در استرس  و فشار رواني  قرار دارند.
اگر روحيه  انساني   پرورش  يابد و كمال  گرايي  تقويت  شود هر انساني  از موفقيت  ديگران  خوشحال  مي شود و به  آرامشي  دست  مي يابد كه  خير و صلاح  همگان  را خواستار است .
تنها كساني  كه  با كمبودهاي  خود كنار مي آيند و با زحمت  و مشقت  زياد به  امكانات  رسيده اند در اين  زمينه  مشكلي  نداشته  و هميشه  آرامش دارند.
دكتر «حسين  حسن آبادي » مشاور  در اين  باره  مي گويد: حسادت  يك  نوع  اختلال  شخصيت  است  و در صورتي  كه  پيشرفت  كند باعث  ايجاد مشكل  براي  خود فرد و اطرافيانش مي شود.
عضو هيأت  علمي  دانشگاه  فردوسي  مشهد افزود: كساني  كه  دچار حسادت  مي شوند دچار ضعف  شخصيتي  هستند به  اين  تعبير كه  قدرت  پيشرفت  و رسيدن  به  يكسري  اهداف  و مدارج  بالاتر در زمينه  مادي ، تحصيلات ، روابط اجتماعي  و شغلي  را ندارند.
از طرفي  اين  افراد نمي توانند موفقيت  ديگران  را تحمل  كنند به  جاي  اينكه  خودشان  را بالا بكشند در ذهن  خود سعي  مي كنند ديگران  را پايين  بياورند تا هم  سطح  شوند و اين  ضعف  آنان  را اذيت  نكند.
حسن آبادي  از حسادت  به  معناي  احساس  حقارت ، احساس  بي كفايتي  و عدم  اعتمادبه  نفس  كافي  ياد مي كند و معتقد است : فردي  كه  اعتماد به  نفس  داشته  باشد توانايي  پيشرفت  دارد و در مقايسه  با ديگران  خودش  را كم  ارزش  و دست  پايين  نمي گيرد.
افراد حسود اعتماد به  نفسشان  پايين  است  چون  مرتباً خودشان  را با ديگران  مقايسه  مي كنند و ناخود آگاه  احساس  مي كنند كه  بقيه  برتر از او هستند. مشكل  اصلي  اين است  كه  اين  افراد خودآگاهانه  و يا ناخودآگاهانه  احساس  مي كنند افراد پاييني  هستند و احساس  حقارت  مي كنند.
يكي  از ريشه هاي  حسادت  عدم  اعتماد به  نفس  كافي  و باور نداشتن  خود مي باشد. اين  افراد درقيد وبند خواسته  و انتظارات  ديگرانند و دوست  دارند در جايگاهي  باشند كه  همه  آنها را تأييد و تحسين كنند.
افراد حسود در حقيقت  از خودشان  دور هستند و دچار فرار و ياگريز از خود بوده  و آگاهي  كافي  نسبت  به  توانمندي هاي  وجودي  خودشان  ندارند و هميشه  موفقيت  و توانمنديهاي  خودشان  را اتفاقي ، تصادفي  و بي ارزش  مي پندارند. كسي  كه  از درون  به  كمال  نرسيده  و شخصيت  او رشد نيافته  است  چون  در درون  رشد نكرده  و خودش  را قبول  ندارد از نظر ظاهري  هرچه  پيشرفت  كند، راضي  نمي شود.
برخي  از افراد به  خاطر ديگران  در پي  كسب  مدارج  بالاتر و يا مهارت هاي  مختلف  هستند.
  حسادت  يك  مكانيزم   دفاعي  و يك  واكنش  رواني  براي  مخفي كردن  ضعف هاي  فرد است . فرد حسود خودش  را حسود نمي داند و هميشه  رفتار خود را توجيه  كرده  و دلايل  ظاهرپسند مي آورد.
  احساس  حسادت  در زنان  قوي تر از مردان  است . از علل  اين  امر مي توان  به  حساس  بودن  زنان  و تفاوتهاي  موجود بين  زنان  و مردان  در جامعه  كه  باعث  كاهش  اعتماد به  نفس  آنان  شده  اشاره  كرد.
حسادت  مردان  بيشتر در محيط كار نسبت  به  همكارانشان  است  و ارتقاء شغلي  آنان  ممكن  است  باعث  برانگيختن  حسادت  شود.
اين  روانشناس  از جمله  ويژگي هاي  افراد حسود را پرخاشگري ، تحقير كردن  طرف  مقابل ، داشتن  چهره  پريشان  و با كنايه  صحبت  كردن  عنوان  كرد.
وي  درخصوص  درمان  حسادت  گفت : اگر حسادت  به  مرحله  پيشرونده  رسيده  باشد كه  با پند و اندرز بهبود نيابد بايد بوسيله  جلسات  مشاوره  و روان  درماني  معالجه گردد.

سالمندي، شبح جديد
004953.jpg
در جهان امروز، سالخوردگي، مفهوم انفرادي و انتزاعي خود را از دست داده و مفاهيم سياسي، اقتصادي و جمعيتي پيدا كرده است. جمعيت شناسان، سه گروه اصلي جمعيت را اين چنين تقسيم بندي و تعريف مي كنند:
۱- جمعيت غيرفعال و غيرمولد كه از تولد تا ۱۵ سالگي را شامل مي شود.
۲- جمعيت فعال و مولد كه ۱۶ تا ۶۴ سالگي را در برمي گيرد.
۳- جمعيت سالخوردگان كه شامل انسان هاي ۶۵ ساله به بالاست.
اما بنابه تعريف و توصيف سازمان بهداشت جهاني، سالمند به كسي اطلاق مي شود كه سن
۶۰ سالگي را پشت سر گذاشته باشد.
تا سال ۱۹۵۰، تعداد سالمندان در سراسر جهان، فقط ۱۳۱ ميليون نفر بوده است. در حالي كه اكنون، تعداد آنها به ۶۰۰ ميليون نفر رسيده و پيش بيني مي شود تا سال ۲۰۵۰، جمعيت سالمندان جهان، به دو ميليارد نفر خواهد رسيد كه معادل ۲۲ درصد جمعيت گيتي در آن زمان خواهد بود.
بررسي هاي انجام شده، نشان مي دهد كه هر ماه حدود يك ميليون نفر به سن ۶۰ سالگي مي رسند و سالمند محسوب مي شوند. از سال ۱۹۵۰ به بعد، از يك طرف نرخ تولد كاهش يافت و حتي در برخي از كشورهاي اروپايي مانند ايتاليا، به زير نرخ جايگزيني جمعيت رسيده و از طرف ديگر، بر اثر كاهش تلفات نوزادان و كودكان، ارتقاء سطح زندگي و بهداشت عمومي، بهبود كيفي وضع تغذيه و ترقيات علم درمان شناسي ميزان اميد به زندگي بالا رفت و در نتيجه تعداد سالمندان افزايش پيدا كرد، به طوري كه در اواخر قرن بيستم به يك پديده جهاني تبديل شد. جا دارد همين جا تأكيد شود كه در كشورهاي عضو سازمان توسعه همكاري هاي اقتصادي هر زن به طور متوسط ۶/۱ كودك دارد و اين رقم بسيار پائين تر از ميزان ۱/۲ است كه براي حفظ جمعيت كافي است.
سالمندان و نظامات تأمين اجتماعي
و بازنشستگي
در حالي كه بعضي از جامعه شناسان اعتقاد دارند كه در جوامع كنوني، بازنشستگي اجباري، ابتكاري است كه جامعه جديد به منظور كاهش تعداد بيكاران، امكان استخدام نيروهاي جوان و افزايش دستمزدها از خود بروز داده است، «ايگنا زيوويسكو» يك مقام ارشد سازمان توسعه همكاري هاي اقتصادي، ضمن مقاله اي كه تحت عنوان: «مقابله با عواقب اقتصادي سالمندي» در نشريه اين سازمان منتشر شده، مي نويسد: «دولت ها نبايد مردم را به بازنشستگي زودرس يا خودداري از كار در سنين كهولت تشويق كنند. قوانيني كه مردم را از كار كردن در زمان دريافت حقوق بازنشستگي بازمي دارد، بايد لغو شود و مستمري بگيران بايد حتي براي كارهاي جديد آموزش ببينند. در ۵۰ سال آينده، شمار سالمندان بالاي ۶۵ سال در مقايسه با جمعيت گروه دوم (۱۶ تا ۶۴ ساله)، دو برابر خواهد شد. در اين مدت، شمار كساني كه ۸۰ سال يا بيشتر سن دارند، از سه درصد كل جمعيت كشورهاي عضو سازمان توسعه همكاري هاي اقتصادي به بيش از هشت درصد افزايش خواهد يافت و موجب افزايش فشار بر بودجه شده و پرداخت حقوق بازنشستگي و هزينه درمان عمومي را نيز افزايش خواهد داد.»
براساس محاسبات انجام شده، هزينه بيمه بازنشستگي و درمان سالمندان در سراسر جهان حدود ۶۴ تريليون دلار برآورد مي شود. ويسكو هشدار مي دهد كه: «اقتصاد اين كشورها بايد براي اين وضعيت آماده شود. در غير اين صورت، از يك سو درآمد بازنشستگان كافي نخواهد بود و از سوي ديگر، ماليات دهندگان نيز بايد فشار سنگيني را تحمل كنند.»
ماحصل نظريات ويسكو اين است كه وقتي انسان ها بيشتر عمر مي كنند، بايد مدت زمان بيشتري هم كار كنند و اين اجتناب ناپذير است. اين موضوع، مورد تأييد بانك جهاني نيز قرار گرفته و به همين مناسبت، اعلام كرده است كه بايد انسان ها را تشويق نمود طول زندگي كاري خود را افزايش دهند.
از آن جا كه اروپا در ۳۰ سال گذشته با كاهش بيش از حد مواليد مواجه بوده و در حال حاضر، در مقابل هر ۲ نفر بازنشسته، فقط سه نفر شاغل وجود دارد، براي تأمين حقوق روزافزون بازنشستگان، يك سيستم بازنشستگي بين نسلي را به مرحله اجرا گذاشت كه مفهوم آن اين است كه شاغلين كنوني از طريق پرداخت كسور بازنشستگي يا حق بيمه، بايد هزينه حقوق بازنشستگي كارگران و كارمندان نسل پيش را پرداخت كنند. اما اين وضع نمي تواند دوام يابد. از اين رو، هر يك از دولت هاي اروپايي، به منظور حل اساسي اين مشكل، طرح خاصي را تدوين كرده اند. ايتاليا به افزايش سن بازنشستگي مبادرت كرده و دولت آلمان نيز همين طرح را با اين تفاوت كه سن بازنشستگي را تدريجاً افزايش خواهد داد، به اجرا درآورده است.
اما دولت فرانسه مقرر داشت كه كارمندان و كارگران بخش دولتي براي اين كه از حقوق بازنشستگي استفاده كنند، بايد به اندازه كاركنان بخش خصوصي خدمت كنند. با وجود اين، در فرانسه و ايتاليا چنين طرح هايي با مخالفت مؤسسات صنعتي و تجاري مواجه شده، زيرا كه بنابه اعتقاد كارفرمايان، كارآيي انسان در سنين بالا كاهش مي يابد.
در اين ميان، فرضيه هاي جديدي از طرف دانشمندان اقتصاد مطرح شده كه خلاصه يكي از جالب ترين آنها اين است كه چون به زودي يك سوم جمعيت كشورهاي صنعتي را سالمندان تشكيل خواهند داد و بيشتر آنها پس از مدتي نياز به زندگاني در محيطي آرام با آب و هواي مطلوب و مراقبت دلسوزانه و درمان ارزان تر دارند، برخي از كشورها كه داراي اين شرايط باشند، كار نگهداري از سالمندان ساير كشورها را با دريافت مستمري بازنشستگي آنها برعهده خواهند گرفت. اين كار به تدريج به صورت تخصصي و به عنوان حرفه يك يا چند كشور در خواهد آمد و به يكي از فعاليت هاي پردرآمد مانند صنعت خودروسازي تبديل خواهد شد. خارج از افكار و انديشه هايي كه جنبه فرضيه يا پيش بيني دارند، دولت فرانسه طرحي را از سال ۲۰۰۵ به اجرا خواهد گذاشت كه به موجب آن يك روز تعطيل را لغو و عوايد آن را براي كمك به هزينه سالمندان اختصاص خواهد داد.
در گذشته اي نه چندان دور، كشورهاي صنعتي از بيم انفجار جمعيت راه پيشگيري از زاد و ولد را پيش گرفتند كه الگوها و سياست هاي جمعيتي آنها به كشورهاي در حال توسعه نيز رسوخ و نفوذ پيدا كرد. اما اكنون كه پيش بيني مي شود اروپا تا سال ۲۰۳۰ با كاهش تعداد نيروهاي جوان روبرو خواهد شد، به طوري كه در آن زمان به ازاي هر نفر بالاي سن ۶۵ سال فقط كمتر از ۲ نفر نيروي جوان وجود خواهد داشت، مي توان گفت كه مصداق واقعي سالخوردگي جمعيت در اروپا پيدا شده و جوامع اروپايي به سرعت رو به سوي پير شدن دارند.
به همين علت است كه پژوهشگران در ادامه پيشنهادهاي اصلاحي، افزايش نرخ تولد را قوياً توصيه و تأكيد مي كنند كه با نرخ مواليد كنوني، كشورهاي اروپايي نخواهند توانست نيروي جوان براي جايگزيني نيروهاي فرتوت داشته باشند. دولت هاي اروپايي بايد مردم را تشويق به افزايش تعداد فرزندان خانواده كنند تا بتوانند در زمان خروج سالمندان از چرخه كار و اشتغال، جمعيت فعال و مولد را جايگزين آنها كنند.
كوتاه سخن اينكه سالخوردگي جمعيت به عنوان مسئله اي اجتماعي، دير يا زود گريبان تمام جوامع بشري را خواهد گرفت و به عنوان پديده اي با عواقب «هراس انگيز»، سايه سنگيني بر جوامع معاصر خواهد داشت.

سايه روشن دانش
۱۰ راه غلبه بر استرس
استرس نه تنها بر روح كه بر جسم شما عوارض خود را نشان مي دهد. چنانچه زندگي پر استرسي را دنبال مي كنيد، مي توانيد با انجام اين ده روش از آن جلوگيري كنيد:
۱- مصرف كافئين خود را كاهش دهيد.مطالعات نشان داده اند كه مصرف كافئين از طريق نوشيدن زياد قهوه، خوردن برخي نوشابه ها و شكلات ها باعث ازدياد ترشح هورمون هاي استرس مي شود .
۲- غذاي سالم بخوريد.اگر غذاهاي سالم را هميشه به همراه داشته باشيد (غذايي كه تهيه آنها در هر كجا به راحتي امكان پذير است، براي مثال: ميوه، نان يا ماست) از خوردن يك وعده غذايي با مصرف افراطي غذاهاي پرچربي جلوگيري مي كنيد.
۳- به درمان علائم استرس نپردازيد. سعي نكنيد براي از بين بردن مواردي چون خستگي، فقدان انرژي، نگراني يا دلهره خود را به دام مصرف داروهاي مسكن، مواد محرك،  نيكوتين يا مواد ديگر بيندازيد؛ چرا كه با مصرف اين مواد استرس را در بلندمدت تشديد خواهيد كرد.
۴- مكمل هاي غذايي را با دقت ارزيابي كنيد. وجود استرس لزوماً مصرف ويتامين و آب معدني را نمي طلبد. كافي است با نگاهي به رژيم غذايي خود و مشورت با دكترتان در مورد مصرف كردن يا نكردن مكمل هاي رژيمي اطمينان حاصل كنيد. مصرف بيش از حد اين مواد لزوماً توجيهي ندارد.
۵- صبحانه بخوريد.حتي اگر براي سرموقع رسيدن به اولين جلسه خود عجله داريد، حداقل يك لقمه غذا بخوريد. برنامه كاري پرمشغله در طول روز، مستلزم داشتن انرژي است و نياز بدن به سوخت كافي با وجود استرس افزايش مي يابد.
۶- آب بنوشيد. نوشيدن روزي ۸ ليوان آب به شما توصيه مي شود. اما اگر عادت كنيد روي ميز كارتان يا در كيف خود هميشه مقداري آب داشته باشيد، در واقع عملاً آب كافي را براي بدنتان تأمين كرده ايد. نوشيدن آب باعث كاهش عصبانيت نيز خواهد شد و همچنين اين عمل مفيد (نوشيدن آب) مي تواند جايگزين مصرف كافئين يا تنقلات شود.
۷- به خواب اهميت دهيد.اين امكان وجود دارد كه به خاطر استرس، زمان پرداختن به امور شخصي خود را به حداقل برسانيد. به خوابيدن اهميت بدهيد و مطمئن باشيد خواب، آن زمان از دست رفته را به شما برمي گرداند. با اينكه ممكن است هنگام خواب به برخي امور اجتماعي يا كارهاي خانه نپردازيد، با اين وجود تحت هيچ شرايطي از مقدار خواب خود نكاهيد.
۸- قرباني افكار نشويد.با مشاهده هر گونه نشانه جسمي يا روحي شديد در خود، داشتن استرس را بهانه نكنيد. برعكس،  بهتر است اينگونه مشكلات را در اسرع وقت و پيش از آنكه دير شود، تشخيص دهيد و به درمان آنها بپردازيد. نگذاريد زندگي پر از استرس شما را نسبت به جسم و عملكردتان غافل و بي توجه كند.
۹- هر روز پياده روي كنيد.اگر براي ورزش كردن وقت نداريد، در عوض پياده روي را در برنامه روزانه خود حتماً بگنجانيد. تنها ۱۵-۱۰ دقيقه پياده روي خلق و خوي و روحيه شما شاد و سرزنده مي گرداند. پياده روي را مي توان در هر كجا و هر زمان (ترجيحاً در هواي آزاد) انجام داد و برنامه ريزي خاصي را نمي طلبد.
۱۰- معاينات پزشكي و دنداني را هميشه در برنامه كاريتان داشته باشيد.معاينات پزشكي منظم يك امر ضروري براي آنها كه زندگي همراه با استرس دارند، تلقي مي شود. قرارهاي پزشكي را از پيش برنامه ريزي كنيد و آنها را در برنامه روزانه تان قرار دهيد تا بتوانيد امور كاري خود را طبق اين قرارهاي پزشكي تنظيم كنيد.
ترجمه: اخوان شريف

زندگي
ادبيات
انديشه
سياست
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |