پنجشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۵۶
جاي آجر داغ روي پاي سميرا
بابا پول ندارد، بابا كتك دارد
گزارش اول 
احمد جلا لي فراهاني 
005628.jpg
براساس تحقيقي كه اخيرا توسط «صمد رسول زاده اقدم» كارشناس ارشد علوم اجتماعي در خصوص كودك آزاري در تهران صورت گرفته، مادران به طور ميانگين ۱۴/۲۳ مورد و پدران ۱۲/۴۰ مورد اقدام به خشونت عليه كودكانشان كرده اند
عكس: ساتيار

سميرا ۱۳ سال دارد. سميرا ديگر درد ندارد، وحشت دارد. سميرا از خانه وحشت دارد. سميرا از شلاق و سيم برق و آهن وحشت دارد. سميرا از لوله آهني و آتش سيگار وحشت دارد. سميرا از مشت و لگد و آجر داغ... سميرا از بابايش وحشت دارد.
دكتر سيدباقر ترابي پزشك معالج سميرا كه از وضعيت بيمار خود بسيار متاثر و ناراحت است مي گويد: «نه تنها در تمام دوران پزشكي ام، بلكه در تمام طول عمرم با چنين صحنه اي مواجه نشده بودم كه پدري دختر ۱۳ ساله خود را له كند.» او آنقدر از ماجرايي كه بر سميرا رفته متاثر است كه براي لحظاتي از ادامه گفت وگو باز مي ماند. او در تشريح وضعيت عمومي اين دختر ۱۳ ساله مي گويد: «اين كودك پيش از انتقال به بيمارستان شهدا، روز دهم فروردين ماه جاري توسط ماموران كلانتري ۱۵ تبريز به بيمارستان امام منتقل شده وچند روز اول را به دليل مشكلات تنفسي و ضعف جسماني در اين مركز تحت مداوا بوده است و از روز ۱۴ فروردين در بيمارستان شهدا بستري شده است.
دكتر ترابي با تاسف فراوان براي اين دختر معصوم و بي گناه مي افزايد: «عكس هاي گرفته شده از نقاط مختلف بدن بيمار نشان مي دهد كه وي چندين بار در مقاطع مختلف مورد ضرب و شتم قرار گرفته و وجود آثار شكستگي هاي متعدد در نقاط مختلف بدن كودك اين ادعا را ثابت مي كند.»
دنده هاي نيم قفسه راست سميرا تماما شكسته اند كه البته برخي از اين شكستگي ها به چند ماه قبل بر مي گردد و تازه نيستند و برخي ديگر جديد هستند. علاوه بر اين كتف راست سميرا نيز دچار شكستگي شده است. شگستگي ديگري هم در ناحيه ساق پاي چپ سميرا وجود دارد كه به نظر مي رسد شكستگي نازك ني ساق او در زمان هاي مختلف عارض شده ولي شكستگي درشت ني ساق پاي سميرا حداكثر مربوط به چند هفته پيش است.
در حال حاضر اوضاع جسماني سميرا رو به بهبودي است، اما او از نظر روحي دچار مشكل است. پيش از اين هر دو پاي سميرا تحت عمل جراحي قرار گرفته است. همچنين دست چپ اين كودك معصوم نياز به عمل جراحي دارد. دكتر ترابي در اين باره مي گويد: «بخش دوبل ساعد سميرا از ناحيه هر دو لوله دچار شكستگي است و نياز به جراحي دارد.»
سوختگي هاي بدن اين دختر ۱۳ ساله هم حكايت سوزناك معصوميت طفلي است بي دفاع در برابر پدري بيمار كه بيش از سميرا و همسرش از خود رنج مي برد. دكتر ترابي در اين باره مي گويد: «سوختگي هاي موجود در بدن اين كودك مربوط به زمان هاي مختلف است كه رشد بافت ترميمي در برخي نقاط و آثار زخم هاي جديد در برخي قسمت ها شاهد اين مساله است.»
علاوه بر اين، سوختگي وسيعي هم روي پاي چپ سميرا وجود دارد كه خودش درباره آنها چنين مي گويد:«بابا، با آجر داغ پايم را مي سوزاند . بابا هر وقت كه از دستم عصباني مي شد آجر را داغ مي كرده و به زور دست و پاي مرا مي گرفت و ....»
سوختگي هاي پاي چپ سميرا از نوع درجه دوم است و جلد و زير جلد را شامل مي شود.
روزي كه سميرا را به بيمارستان شهدا مي برند، دخترك آنقدر زجر كشيده بوده كه به خاطر مشكلات تنفسي در بخشICU بستري مي شود. او همچنين از مساله كم خوني شديد رنج مي برده به طوري كه آخرين نسبت هموگلوبين اش عدد ۷ رانشان مي داده كه خوشبختانه با تزريق چند واحد خون تا حدودي احوالش بهترمي شود. دكتر ترابي مي گويد: «براي رساندن ميزان هموگلوبين خون اين كودك به عدد طبيعي كه ۱۴ است نياز به تزريق چندين واحد خون ديگر و مراقبت هاي بيشتر داريم.»
خدا پدر دكتر ترابي و كادر پزشكي و پرستاري بيمارستان تبريز را بيامرزد كه هرچه در چنته داشته اند براي سميرا رو كرده اند و حالا خطر ومشكلات روزهاي اول اين دختر ۱۳ ساله برطرف شده و تيم پزشكي بيمارستان با جديت و احساس مسووليت كامل سعي درباز گرداندن شرايط طبيعي به اين كودك را دارد.
005631.jpg

بنا به اطلاعاتي كه روزنامه  نداي آذرآبادگان در شماره ۱۶۹ خود داده است پدر اين كودك به اتفاق اعضاي خانواده پس از ضرب و شتم سميرا و اطلاع از پيگيري پليس و دستگاه قضايي محل زندگي خود را ترك كرده و متواريست.
***
بنا به گزارش همين روزنامه پرونده ويژه اي در بهزيستي استان آذربايجان شرقي در خصوص اين كودك تشكيل شده و بنابر اعلام مسوولان بيمارستاني، اداره كل بهزيستي استان درصدد است تا اين كودك را پس از بهبودي تحت پوشش خود بگيرد. بنابه اظهارات مسوولان اين سازمان، پدر سميرا پيش از اين متعهد شده بود كه ديگر وي را مورد آزار و اذيت قرار ندهد و اين تعهدنامه در كلانتري ۱۷ تبريز موجود است.
براساس تحقيقي كه اخيرا توسط « صمد رسول زاده اقدم » كارشناس ارشد علوم اجتماعي در خصوص كودك آزاري در تهران صورت گرفته، مادران به طور ميانگين ۱۴/۲۳ مورد و پدران ۱۲/۴۰ مورد اقدام به خشونت عليه كودكانشان كرده اند. براساس اين تحقيق هر كودك تهراني به طور ميانگين ۲۶/۵۰ بار توسط والدين خود مورد خشونت واقع مي شود كه از اين ميان سهم خشونت عاطفي و بي توجهي بيشتر از سهم خشونت جسماني بوده است. همچنين خشونت عليه كودكان در بين تمامي طبقات جامعه رواج دارد كه هم در طبقه كم درآمد و هم در طبقه پردرآمد مي توان آنها را مشاهده كرد. از طرف ديگر خشونت عليه كودكان پديده اي است كه هم افراد تحصيل كرده و هم افرادبي سواد به آن مبادرت مي ورزند. ضمن آنكه اين مساله چه در مناطق ثروتمند و چه در مناطق فقير مشاهده مي شود.
مهمترين عوامل كودك آزاري و خشونت عليه كودكان در تهران عبارتند از: ايجاد نظم در خانواده، ارزش كودك براي والدين و تضاد در خانواده كه در اين ميان ايجاد نظم در خانواده بيشتر از ساير موارد باعث خشونت عليه كودكان مي شود.
از نتايج جالب اين تحقيق اين است كه هرچه والدين در كودكي بيشتر مورد خشونت پدر ومادر خود قرار گرفته شده باشند، همانقدر فرزندان خود را بيشتر آزار مي دهند و جامعه آماري اين تحقيق ،خانوارهاي تهراني ساكن درمناطق مختلف تهران وشميرانات بودند كه همگي در يك صفت با هم اشتراك داشتند وآن صفت اين بوده كه هر كدام از اين خانواده ها، لااقل يك كودك در سن مدرسه راهنمايي - سن سميرا - داشته اند.
***
آمارهاي جديد
ظاهرا شكنجه هاي كودكان در مملكت پر سابقه و با تمدن ما تمامي ندارد. بعد ازماجراي دردآور شكنجه كودكي ۷ ساله به نام زهرا توسط مادرش - به دليل اعتقاد به بديمن بودن متولدين آبان ماه آنهم از طريق فال قهوه - حالا نوبت سميرا ۱۳ ساله است.
آمارها نشان مي دهد كه طي يك سال گذشته بيش از ۱۶۰ مورد كودك آزاري در محيط خانه صورت گرفته است. در اين رابطه يك مركز حمايت از كودكان موسوم به «صداي مشاور يارا » با انتشار گزارشي اعلام كرده كه علت عمده اين آزارها مشكلات خانوادگي از جمله طلاق، اختلاف ميان والدين، بيكاري و اعتياد بوده است.
تنبيه بدني شديدكودك، حبس آنها در اتاق، تبعيض و سو ء استفاده جنسي از جمله آزارهايي است كه در اين گزارش به آن اشاره شده است. دراين باره «ليلا ارشد» سرپرست اين مركز مي گويد از ميان ۲ هزار و ۷۰۰ تماس تلفني كه در فاصله سال ۱۳۸۱ تا اواسط سال ۱۳۸۲ با اين مركز گرفته شده، هشت مورد كودك آزاري حادبوده است.
همچنين دكتر « حسن علم   الهدايي» معاون سازمان بهزيستي در مورد آخرين آمار در زمينه كودك آزاري مي گويد: «تنها از آن تعداد كودكاني كه به لحاظ مشكلات جسماني يا رواني به بيمارستان ها يا مراكز بهزيستي ارجاع داده مي شوند، آمار گرفته شده است.»
اوآمار آزار جنسي در ايران را پايين ارزيابي مي كند و مي  گويد كه ميزان تنبيه جسماني و رواني، از جمله تحقير كودكان، شايع تر است.
معاون سازمان بهزيستي معتقد است براساس تحقيقات اين سازمان، تعداد دختران آزارديده بيشتر از پسران است و اين آزارها معمولا از سوي والدين، ناپدري، نامادري و بستگان نزديك و در محيط خانه اعمال مي شود.
فقدان يك مرجع عمومي مسوول و ذي صلاح كه بتواند در چنين مواقعي از اين كودكان حمايت كند و در واقع مرتكبان ايذا و اذيت بدني و اعمال خشونت نسبت به اين كودكان را مورد تعقيب قرار دهد از يك طرف، نبود مراكز نگهداري كودكان درمعرض خطر جسمي و خطر انحراف اخلاقي از منظري ديگر، هيچ بارقه اميدي براي مدافعان حقوق كودك ايجاد نمي كند، متاسفانه بايد شاهد تكرار اين حوادث اسفبار باشيم. ما نبايدفراموش كنيم كه به عنوان يك عضوجامعه بين الملل براساس مصوبات مجامع بين المللي از جمله اصل و اعلاميه حقوق كودك و ماده ۱۹ پيمان نامه حقوق كودك، موظفيم از چنين اقشاري حمايت كنيم و باز نبايد از خاطر ببريم كه چنين حوادثي اثر انتقالي برجمعيت جوان كشور دارد.
دكتر نجفي توانا جرم شناس و استاد دانشگاه در اينباره مي گويد: قربانيان خشونت جسمي امروز قطعا پرخاشگران و بزهكاران جسمي فردا خواهند بود. باتوجه به صراحت قانون مجازات اسلامي كه به ضرب و جرح عمدي كه بيم تجري و اخلال مرتكب درنظم از آن استنباط شود را جنبه عمومي بخشيده، هر شخصي مي  تواند نسبت به آن اعلام جرم كند، متاسفانه در صورتي كه مرتكب، والدين باشند قانون مصوب بهمن ماه ۸۱ درخصوص كودكان و نوجوانان دست آنان را از شكايت كوتاه مي كند.

ستون ما
آنها بزرگ مي شوند
شهرام فرهنگي 
از كجا بايد شروع كرد؟ دستان فقرزده پدري كه عقده قله هاي فتح نشده را بر سر كودكانش هوار مي كند يا پدر ثروتمندي كه از سرشكم سيري، فكر مي كند تربيت يعني تحقير؟!
كتك مي خورند و بزرگ مي شوند. جاي داغ سيگار، ضربات آهن، شلاق و سيلي هاي پدر، ميراث آنها از كانون گرم(!) خانواده است. آنها با درد، با عقده بزرگ مي شوند.
حرف تازه اي نيست، بار ديگر خبري از كودك آزاري و ديگر هيچ. مي توانيم مثل هميشه احساساتي شويم، به حال سميرا و امثال او دل بسوزانيم، اشكي بريزيم، آهي بكشيم و بر سرنوشت تلخ آنها نفرين بفرستيم. ما هميشه فراموش مي كنيم كه اين «سرنوشت» ما را چه راحت از زير بار سنگين تحمل حقيقت نجات مي دهد!
«حقيقت» آن دستان خشن هستند و آن بدن هاي شكنجه شده. انگار ما محكوم به قبول اين شرايط هستيم. انگار قوانين نانوشته به هر پدر و مادري حق مي دهد كه فرزندشان را تنها به جرم از خون و پوست خودشان بودن، شكنجه بدهند.
آنها كتك مي خورند و ما تنها تحقيق مي كنيم و آمار مي گيريم. نيازي به روانشناس و مددكار اجتماعي نيست، آدم هاي معمولي هم مي دانند كه كودكان آزار ديده امروز، بزهكاران، قاتلان و بي پرده بگويم فاسدهاي فرداي جامعه هستند.
به آمار دقيق مي شوي. غم  انگيز است كه در قرن بيست و يكم تنها در يك شهر ايران - تهران-۱۴/۲۳ درصد كودكان توسط مادران و ۱۲/۴۰ درصد توسط پدران آزار مي بينند. اين آمار فارغ از وضعيت خانواده ها گرفته شده. فقير، غني، تحصيل كرده و بيسواد، بالاي شهر و پايين شهر، تفاوتي نيست يا اگرهست اندك است، همه جا كودكان با كتك بزرگ مي شوند.
حساب آن كودكاني كه وقتي هنوز چشمهايشان به دنيا باز نشد، اتاق خواب، لباس، حساب بانكي و آينده دارند جداست، با آن بچه هايي كه بزرگترين آرزويشان نترسيدن از نگاه و دستان پدر است چه كنيم؟ آنها فرشته نيستند. داستان هاي رويايي كه در آنها گدايي شاهزاده مي شود، زشتي زيبا و زجر كشيده اي، شخص برگزيده اجتماع مي شود را فراموش كنيد. حقيقت، كودكان تحقير شده اي هستند كه وقتي بزرگ مي شوند از همه چيز، همه كس و بيش از همه از خودشان متنفرند. آنها براي جبران گذشته، براي فرار از عقده هايي كه مثل خوره روحشان را مي جوند، تن به هر كاري مي دهند.
تحقير شده اند و تحقير مي كنند، محبت نديده اند و محبت نمي كنند، خوشبخت نبوده اند و چشم ديدن خوشبختي ديگران را ندارند. آنها بزرگتر مي شوند و در خيال فراموش كردن گذشته، بيش از گذشته در سياهي فرومي روند. اينبار كودكان آزار ديده در سفر به سياهي همسراني هم دارند؛ ما باعقده هاي آنها در تلخي سقوط مي كنيم. گريزي از سرنوشت نيست!

شماره هاي تحريريه:
تلفن: ۹-۲۹۰۲۹۳۸
نمابر:۲۹۰۲۹۴۰

ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
زيبـاشـهر
عكاس خانه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  عكاس خانه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |