دوشنبه ۸ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۱
عاملا ن قتل و سرقت از مسافرخانه اي در كاشان دستگير شدند
قاتلان سرايدار ۱۷ ساله اند
حدود ۳ماه پيش دو نوجوان به نام هاي «عليرضا»۱۸ ساله و «محمود» ۱۷ ساله براي تفريح به شهرستان كاشان رفتند. يك هفته پس از سفرشان تمام پولي كه همراه خود برده بودند را خرج كردند. عليرضا و محمود تصميم گرفتند از گاوصندوق مسافرخانه اي كه در آن سكونت داشتند سرقت كنند
پزشكان پزشكي قانوني پس از بررسي جسد در صحنه قتل، علت مرگ را برخورد جسم سنگيني با سر مقتول اعلام مي كنند
010566.jpg
لابد حالا با چشم هايي پر از اشك و ترس تمام ماجرا را براي بازپرس ها توضيح مي دهند. آنها ۱۷ سال بيشتر ندارند و چيزي كه بازپرس ها را آزار مي دهد همين مساله است. حتي يكي از آنها براي لحظاتي فكر مي كنند كه چقدر شغل دشواري دارد و از شدت اين فشار ناشي از تماشاي دو نوجوان كه به خاطر بي پولي تن به سرقت و قتل داده اند خودشان هم نمي دانند چه كنند. آنها هم انسانند، دل دارند و براي مجرمان غمگين مي شوند.
عليرضا و محمود چه سرنوشتي خواهند داشت؟ چه عامل و انگيزه اي آنها را وارد و درگير اين ماجرا كرد؟ آيا همه چيز فقط و فقط به خاطر پول بوده است؟ يا شايد تب و تاب جواني و سرنترس داشتن و عاقبت امور را نينديشيد ن؟
پرونده عاملان قتل سرايدار مسافرخانه اي در شهرستان كاشان براي رسيدگي و بازسازي صحنه جنايت به دادسراي جنايي اين شهرستان ارجاع شد.
حدود ۳ماه پيش دو نوجوان به نام هاي «عليرضا» ۱۸ ساله و «محمود» ۱۷ ساله براي تفريح به شهرستان كاشان رفتند. يك هفته پس از سفرشان تمام پولي كه همراه خود برده بودند را خرج كردند. عليرضا و محمود تصميم گرفتند از گاوصندوق مسافرخانه اي كه در آن سكونت داشتند سرقت كنند. آنها دو روز نقشه خود را مرور مي كنند و نيمه هاي شب هنگامي كه همه مسافرها و ساكنان مسافرخانه خواب بودند، سراغ گاوصندوق مي روند و پس از يك ساعت موفق به باز كردن درگاوصندوق مي شوند. هنوز تمام محتويات گاوصندوق را خالي نكرده بودند كه سرايدار سر مي رسد و آن دو نفر براي اينكه كسي متوجه سرقت توسط آنها نشود پيرمرد را به قتل مي رسانند. البته آنها براي گريختن هم دچار دردسر مي شوند و به خاطر قفل بودن در مسافرخانه تمام ملحفه هايي كه در اتاقشان بود را به هم گره زده و از پنجره اتاق خارج و متواري مي شوند. فرداي آن شب صاحب مسافرخانه وقتي متوجه سرقت از گاوصندوق مي شود كه پيكر بي جان سرايدار را در اتاقش پيدا مي كند. او به سرعت موضوع سرقت گاوصندوق و مرگ مشكوك سرايدار را به ماموران پليس گزارش مي دهد.
كارآگاهان پس از بررسي ليست مسافران متوجه غيبت مشكوك دو نفر از آنها به نام هاي عليرضا و محمود مي شوند.
از طرف ديگر پزشكان پزشكي قانوني نيز پس از بررسي جسد در صحنه قتل، علت مرگ را برخورد جسم سنگيني با سر مقتول اعلام مي كنند.
به دستور قاضي پرونده جسد به پزشكي قانوني منتقل شده تا علت اصلي مرگ توسط كارشناسان پزشكي قانوني مشخص و اعلام شود. همچنين كارآگاهان تحقيقات خود را درباره دو مسافري كه به طرز مشكوكي غيبشان زده بود آغاز كردند.
ماموران اداره آگاهي پس از تحقيقات متوجه مي شوند كه اين دو نوجوان اهل و ساكن تهران هستند و براي تفريح به اين شهرستان آمده بودند.
پرونده اين قتل براي رسيدگي به دادسراي اطفال تهران ارجاع شده است.
بازپرس شعبه دوم دادسراي اطفال تهران پس از بررسي پرونده به كارآگاهان دهم اداره آگاهي دستور داد تا مخفيگاه متهمان را شناسايي و آنها را دستگير كنند.
كارآگاهان ويژه قتل پس از بررسي و تحقيق موفق به شناسايي محل اختفاي عليرضا و محمود شدند و آنها را دستگير كردند.
متهمان در ابتدا منكر قتل شدند، اما نهايتا در تحقيقات فني - پليسي كه از آنها به عمل مي آيد، به ارتكاب قتل اعتراف كردند.
عليرضا يكي از متهمان در بازجويي در مورد انگيزه خود به بازپرس پرونده «طاهري» مي گويد: «هنگامي كه در گاوصندوق را بازكرديم و مشغول سرقت بوديم، سرايدار متوجه سرقت ما شده بود و قصد داشت تا با سر و صدا مسافران و صاحب مسافرخانه را از خواب بيدار كند و ما از ترس اينكه كسي متوجه سرقت ما بشود و از وحشت دستگير شدن، با چوبي كه از قبل آماده كرده بوديم ضربه اي به سر او وارد كرديم، ولي اصلا قصد كشتن او را نداشتيم.»
بازپرس شعبه دوم دادسراي اطفال پس از تحقيق از متهمان، آنها را به اتفاق پرونده تشكيل شده براي بازسازي صحنه قتل به دادسراي اطفال شهرستان كاشان ارجاع داد.
محمدعلي جداري فروغي - وكيل دادگستري وحقوقدان - اظهار داشت: «متاسفانه در جامعه امروز مناسبات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در بعضي موارد وضعيت نامشروعي پيدا مي كند و در نتيجه زمينه براي بروز جرايم آماده مي شود. فقر، بيكاري و بي سوادي عواملي هستند كه سبب مي شوند نوجوانان در سنين پايين آنطور كه بايد و شايد تربيت و آموزش نداشته باشند در نتيجه وقتي در جامعه با شرايط مناسبي كه حالت جرم زايي دارد برخورد مي كنند، ناخودآگاه وسوسه شده و به سمت ارتكاب جرم پيش مي روند.»
در رابطه با موضوع پيش آمده از لحاظ حقوقي و جرم شناسي بايد گفت اين دو نوجوان ابتدا قصد انجام چنين كاري را نداشتند اما وقتي زمينه وقوع جرم فراهم آمده و وسوسه رسيدن به پول و مال كه چنين افرادي در رسيدن به آن عمري را حسرت خورده اند فراهم آمده است بنابراين در چنين اوضاعي هوس سرقت امري طبيعي به نظر مي رسد كه اين جوانان دست به عمل ربودن مال ديگري بزنند و در اين امر طبق بررسي جرم شناسان شرايط طوري است كه زمينه وقوع جرم پيش مي آيد و متاسفانه دست به قتل مي زنند. گاه بعضي از فيلم هاي پليسي در تحريك افراد نوجوان بسيار موثر است.

اينجا
دختران ساده لوح
جواني كه پس از شناسايي و آشنايي بادختران ساده لوح، طلاهاي آنها را سرقت مي كرد، در حين ارتكاب جرم توسط ماموران پليس ۱۱۰ دستگير شد.
«رامين» ۲۴ ساله پس از شناسايي دختران كم سن و سال در مقابل مدارس و پارك ها با آنها آشنا مي شد و پس از يك هفته آشنايي طلاهاي آنها را به سرقت مي برد.
دستگيري سارق زماني اتفاق افتاد كه او با دختري صحبت مي كرد و ماموران پليس ۱۱۰ به او مظنون شده و او را تحت تعقيب قرار دادند. پس از صحبت هاي دختر همراه رامين، ماموران متوجه شدند كه او همان سارق تحت تعقيب است كه بيش از ۲۵ شاكي دارد.
موتورهاي خراسان
از خراسان خبر مي رسد موتورسواري علت مرگ يك سوم از فوتي هاي اين استان است. به طوري كه ۶۸۷ نفر از آنها راننده موتور، ۴۰ نفر از متوفيان راكب موتور سوار و۱۳۵ نفر هم عابراني بودند كه موتور با آنها برخورد كرده است. اما نكته ديگري كه جالب است بدانيد، رشد ۳۰ درصدي تصادفات منجر به فوت اين استان است كه ۲۸ درصد آن عابران پياده بودند و افراد بالاي ۶۰ سال بيشترين آمار فوت شدگان تصادفات با موتور را داشته اند. نكته ديگري كه توجه به آن خالي از لطف نيست اين است كه دراين استان روزانه بين ۴۰ تا۴۵ نفر فوت مي كنند كه فقط ۸ تا۱۰ مورد از آنها به پزشكي قانوني مراجعه مي كنند و ساير افراد به خاطر ميل به تسريع در خاكسپاري و جواز دفن به پزشكي قانوني مراجعه نمي كنند و از سوي پزشكان ديگر گواهي دفن صادر مي شود كه دراين گونه موارد معمولا حق بازماندگان متوفي ضايع مي شود. اين در حالي است كه در سازمان پزشكي قانوني استان مثلا براي سنجش اعتياد از تست غربالگر استفاده مي شود كه اين روش از لحاظ علمي ارزش زيادي ندارد و مصرف كنندگان در هنگام آزمايش مي توانند با استفاده از برخي داروها، پزشكان را گمراه كنند.
بد نيست بدانيد كه در اين رابطه دستگاه هايي وجود دارد كه مي تواند زمان ، نوع و مقدار مصرف مواد مخدر را نشان  دهد و قيمت آن بالغ بر ۶۰ ميليارد تومان است. حالا بياييم بودجه تهيه كنيم و ۶۰ ميليارد تومان را به جاي استفاده در شهر و مزرعه و بيمارستان و... خرج معتادها كنيم! چقدر اين معتادها خرج دارند.
با اسلحه سرد
نوجواني كه اقدام به زورگيري در محدوده افسريه كرده بود، توسط ماموران پليس ۱۱۰ دستگير شد.
«فرهاد» ۱۸ سال بيشتر ندارد. پس از شناسايي طعمه هاي خود، به بهانه پرسيدن آدرس پيش آنها مي رفت. هنگامي كه طعمه در حال گفتن آدرس بود، در يك فرصت مناسب دست هاي او را گرفته و با تهديد چاقو تمام پول و اموال با ارزش آنها را مي گرفت. متهم توسط يكي از شاكيان در حالي كه در خيابان خاوران قدم مي زد دستگير و تحويل پليس ۱۱۰ داده شد. فرهاد در بازجويي ها به بيش از ۱۳ مورد زورگيري اعتراف كرد. پرونده اين متهم در دادسراي اطفال رسيدگي مي شود.

استان پاك
بيش از ۷ درصد معتادان در استان چهارمحال و بختياري تحصيلات عالي دارند. ما هم از خواندن همين يك جمله متعجب شديم، اما آمارها حاكي از آن است كه از يك هزار و ۹۴۷ نفر از معتادان اين استان، ۱۳۲ نفر آنها مدرك دانشگاهي داشته اند.
جالب اينجاست كه از مجموع ۱۲۳ معتاد داراي مدارج علمي دانشگاهي استان، ۸۸ نفر مدرك ليسانس به بالا دارند وچند نفر از آنها داراي عناوين علمي كشور و ورزشي هستند. بد نيست بدانيد از اين ميان ۹۸۳ نفر از معتادان استان، حقوق بالاي يك ميليون تومان در ماه داشته اند.
از طرف ديگر به دليل پنهانكاري معتادان، معاون امور فرهنگي و پيشگيري اعتياد و سازمان بهزيستي اين استان تعداد معتادان واقعي اين استان را بين ۸ تا ۱۶ هزار نفر مي داند، البته فراموش نكنيد كه اين استان از نظر اعتياد جزو استان هاي پاك كشور محسوب مي شود.

سيمان دزدها
در مملكتي كه هر روز اخبار و شايعات مربوط به زلزله اش بيش از پيش مردم را به اضطراب مي اندازد، قاچاق سيمان براي خودش هنريست! اخيرا يك باند قاچاق سيمان سهميه دولتي، در استان مازندران متلاشي شد و محاكمه پنج نفر از اعضاي آن به زودي به صورت علني برگزار مي شود.
اتهام اين افراد گرانفروشي، جعل حواله سيمان و فروش سيمان در خارج از شبكه قانوني است. اعضاي اين باند در شرايطي كه سيمان در مازندران كم و گران است، سيمان را به صورت قاچاق و با قيمت گزاف در بازار مي فروختند. اين افراد تاكنون بيش از ۱۰ ميليارد ريال سود كرده اند. آنها سهميه سيماني كه از كارخانه هاي بجنورد، شاهرود و مازندران به اين استان اختصاص مي يافت را بطور غيرقانوني به بازار عرضه مي كردند.
يكي از بازداشت شدگان اين باند داراي مسووليت و مقام مهمي در اداره بازرگاني مازندران است.

۱۰ نفر شدند
رودخانه دز كه يكي از پرآب ترين و زيباترين رودخانه هاي كشور است، در فصل تابستان بلاي جان اهالي و سكنه دزفول مي شود. حالا خبري بخوانيد از شمار غرق شدگان اين رودخانه. از ابتداي تابستان تاكنون بيش از ۱۰ نفر در اين رودخانه غرق شده اند.
يكي از آخرين غرق شدگان اين رودخانه «احمد مرشدلو» سرباز وظيفه ايست كه اهل كرمانشاه بوده و ۱۸ ساله و روز چهارشنبه حين شنا در رودخانه دز در نزديكي پل قديمي غرق شده و جسدش توسط گروه غواصان فرات از آب گرفته شد.
روز پنج شنبه گذشته نيز يك جوان۲۶ ساله به نام «فرج الله والوند» اهل انديمشك در منطقه كويتيه رودخانه در حين شنا غرق شد و هنوز جسد وي پيدا نشده است.
با غرق شدن اين دو نفر، شمار غرق شدگان در رودخانه طي امسال به ۱۰ نفر رسيده است. سال گذشته ۲۸ نفر در همين رودخانه غرق شدند.
بد نيست بدانيد كه تنها محل تفريح جوانان دزفول در فصل تابستان، رودخانه دز است و ديگر هيچ!

آنجا
۴ متر طول سبيل
با خواندن اين خبر افرادي كه سبيل دارند دستي به سبيل مباركشان خواهند كشيد و قطعا كم خواهند آورد. ركورد بلندترين سبيل دنيا هم شكست.« بادامسينگ گورجار» از اهالي هندوستان و از روستاي كمدي در راجستان سبيلي دارد به طولي نزديك به ۴ متر و ۵ سانتي متر. اين مرد ۶۱ سال سن دارد و پس از اينكه نامش در كتاب ركورد جهاني ثبت شد در خصوص سبيلش مي  گويد: من ۲۶ سال است كه دستي به آن نزدم و آن را اصلاح نكردم. من تنها هر روز صبح سبيلم رابا روغن گياهي چرب مي   كردم تا آنها تقويت شوند و زمان زيادي را صرف آن نمي   كردم. او در خصوص بلندكردن سبيلش مي  گويد: در شهر ما سبيل حرمت خاصي دارد و نشاني از مردانگي است و اين تنها علت كار من است. اين مرد هم اكنون دو زن و ۱۴ فرزند دارد.

گربه اي بعد از هشت هفته
از گربه اي بخوانيد كه در بردفورد انگليس به طور معجزه آسايي پس از هشت هفته از زير يك سطل بزرگ سالم خارج شد. ماجرا از اينجا آغاز مي  شود كه همسايه صاحب گربه در حال رسيدگي به اوضاع باغچه خانه شان بوده و گربه نيز در همان نزديكي ها مشغول بازي. صاحب باغچه پس از پايان كارش سطلش را بدون توجه به روي گربه مي  گذارد و مي  رود. صاحب ۷ ساله گربه دو ماه به دنبال گربه اش كيلومترها اطراف خانه اش مي  گردد و از همه سراغ گربه اش را مي  گيرد و خبري به دست نمي  آورد تا اينكه همسايه از همه جا بي  خبر هنگامي كه دوباره به باغچه سر مي  زند صداي ضعيف گربه اي را مي  شنود و متوجه حضور گربه در زير سطل مي  شود. گربه در مدت ۸ هفته از طريق آب باران و همين طور حشرات تغذيه مي  كرده و توانسته بدين وسيله خود را زنده نگه دارد. صاحب گربه هم اكنون روزانه ۶ وعده به او غذا مي  دهد تا ضعف بدني اش را جبران كند.

كلاه ايمني اجباري
مقامات در شهر جنوبي ايتاليا به موتور سواران دستور دادند تا از اين پس از كلاه ايمني در هنگام موتورسواري استفاده كنند. مقامات شهر سنت آناستاز يا با ابلاغ اين دستور متذكر شدند قاعدتا استفاده از كلاه ايمني بسيار بهتر از مرگ است. در اين خبر همچنين دليل ديگر اين امر، تصادف هاي خطرناكي است كه درماه  اخير رخ داده و موتور سواران زيادي به علت نداشتن كلاه ايمني مورد آسيب هاي جدي قرار گرفته اند.
اين طرح از ابتداي ماه تابستان يعني چند روز قبل به اجرا درآمده است و اين دقيقا زماني است كه جوانان زيادي قصد مسافرت با موتور را به شهرهاي نزديك دارند.

دزدي از دانش آموز
دزدي از يك دانش آموز كه در خيابان در حال قدم زدن است، شايد ابتدا چيز ساده اي به نظر برسد اما موقعي اين خبر جالب خواهد شد كه بفهميد اين دزد يك معلول بوده. او كيف پول دانش آموز را از او مي  گيرد و هنگامي كه با اعتراض دانش آموز مواجه مي  شود، مشتي به صورت او مي  كوبد، سوار بر صندلي چرخدارش مي  شود و فرار مي  كند. جالبتر از خبر اينكه افرادي كه شاهد اين صحنه بودند نه تنها هيچ اقدامي نكردند، بلكه تمامي آنها شروع به خنديدن كردند. پليس انگلستان هم اكنون به دنبال اين دزد است كه گويا علاوه بر معلول بودن مشكلات مغزي نيز داشته است.

يك پيشنهاد  ، يك تصادف
خبري بخوانيد از تصادف يك ماشين و چپ كردن به علت حواس پرتي راننده آن به هنگام رانندگي. زني ۲۱ ساله در شهري نزديك دوسلدورف آلمان در حال رانندگي بود كه با يك تابلوي عجيب كه بنزين را به قيمتي بسيار نازل تر از قيمت معمولي آن به معرض فروش گذاشته بود، برخورد كرد. اين زن با ديدن اين تابلو نظرش جلب شد و برگشت تاببيند كه اشتباه از بينايي او نباشد و در اين هنگام بود كه ماشين او با گاردهاي اطراف خيابان برخورد كرده و البته چپ مي كند. راننده اين ماشين به طور معجزه آسايي حتي خراشي هم بر روي بدنش ايجاد نشد و تنها خسارتي كه او متحمل شد مبلغ ۱۰ هزار و ۶۰۰ پوند بود كه براي تعمير اتومبيلش بايد پرداخت كند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |