دوشنبه ۸ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۲۱
كمك ريگان به تبديل بن لادن از پاورقي تاريخ جهان به يك عنوان مهم
پايان جنگ سرد، ظهور تروريسم بين المللي
010539.jpg
اديب وحداني
مرگ رئيس جمهور ي سابق آمريكا ر ونالدريگان باعث شده كه بسياري از پرونده هاي قديمي و كهنه دوباره به جريان بيفتد و طبعا وقتي بحث روز رسانه هاي دنيا ، اسامه بن لادن است، رابطه ريگان با اين فرد هم يك مقاله عالي مي تواند شود. براي مثال اخيرا گزارشي از فرد كاپلان براي نشريه سليت (وابسته به ام. اس. ان . بي. سي)چاپ شده است كه درادامه بررسي سندهايي است كه به تازگي از طبقه بندي امنيتي -اطلاعاتي خارج شده اند و به رابطه طبيعي اتمام جنگ سرد و ظهور تروريست هاي بين المللي مي پردازند.
كاپلان بر اين اعتقاد است و در مقاله مفصل ديگري هم به اين موضوع پرداخته است كه اتمام جنگ سرد،مربوط به رابطه غريب ميخائيل گورباچف با رونالد ريگان است. به اين ترتيب كه گورباچف به عنوان يك اصلاح طلب از حزب كمونيست، تصميم گرفت كه نيروهاي ارتش شوروي را از افغانستان خارج كند. در واقع شوروي به اين نتيجه رسيده بود كه كار لئونيد برژنف در وارد كردن نيرو به افغانستان ۱۹۷۹ اشتباه بوده است و نتايج مصيبت زايي را به بار داشته است. ده ها هزار نيروي شوروي مرده بودند، اساس مردمي ارتش زير سوال رفته بود و بي اعتنايي و گرايش به فرار از خدمت سربازي به يك قاعده در روسيه بدل شده بود. قسمتي از اين ناكامي ها به اين موضوع برمي گشت كه دولت ريگان ميلياردها دلار كمك مالي به مجاهدان مسلمان افغاني ارايه مي داد. ريگان و مدير سخت فكر و ايدئولوژيك او در سازمان سيا به نام ويليام كلبي، جنگ افغانستان را يك جدال سرنوشت ساز بين آزادي گرايي غربي و توده گرايي شرقي مي دانستند (جيمي كارتر و مشاور امنيت ملي او به اسم زبيگينو برژينيسكي هم به جدي بودن اين جنگ اعتقاد داشتند و از مجاهدان افغان حمايت مي كردند، اما آنها به اين جنگ به چشم جدال عقيده ها نگاه نمي كردند).
در كنگره حزب كمونيست در تاريخ ۱۳ نوامبر ۱۹۸۶، گورباچف نگاه خود را درباره جنگ پيش روي همكارانش قرار داد: جنگ كارآمد نيست،  بايد متوقف شود.
مردم مي پرسند: ما در افغانستان چه مي كنيم؟ هميشه آنجا خواهيم ماند؟ يا بايد جنگ را تمام كنيم... موضع استراتژيك ما اين است كه جنگ را يك ساله يا حداكثر در دو سال تمام كنيم ونيروهايمان را از افغانستان خارج كنيم ، هدف مشخصي را تعيين كرده ايم. سرعت كارها را بالا ببريم به طوري كه وقتي افغانستان را ترك مي كنيم يك كشور دوست سالم درآنجا وجود داشته باشد.
در اوايل دسامبر همان سال گورباچف با رهبر دست نشانده افغانستان ، رئيس جمهور نجيب الله ديدار كرد تا خبرهاي جديد را به او بدهد:«نيروهاي نظامي شوروي ظرف ۱۸ ماه، افغانستان را ترك مي كردند و بعد از آن او به حال خود گذاشته مي شد.»
دو ماه بعد در۲۳ فوريه سال ۱۹۸۷، گورباچف شوراي مركزي حزب كمونيست را متقاعد كرد كه نيروها فورا افغانستان را ترك نمي كنند، چرا كه درابتدا بايد محيطي مناسب و دولتي مقتدر را درافغانستان سركار مي آورد تا بتواند روابط خوبي با شاهراه ارتباطي شوروي در منطقه برقرار كند، با هند. استراتژي خروج از افغانستان بايد به طور متوازني با واشنگتن هماهنگ مي شد: شوروي ها نيروهاي نظامي شان را خارج مي كردند، آمريكايي ها مسلح كردن ياغي ها را قطع مي كردند.
اما ظرف چند روز گورباچف با تعجب فهميد كه ريگان اصلا به چنين برنامه اي تمايل ندارد. در يك گفت وگو با وزير امور خارجه ايتاليا به اسم جوليو آندروتي در ۲۷ فوريه همان سال، گورباچف گفت: «ما از منابع خبري بسيار مطمئن باخبر شديم كه دولت آمريكا تمايل دارد به هر روشي كه شده يك دولت آمريكايي را بر سر كار بياورد تا اتحاد جماهير شوروي را ناموفق جلوه دهد. اگر اين اطلاعات صحيح باشد حل مساله از روش هاي كاملا متفاوتي بايد انجام بگيرد.»
بدون هماهنگي با آمريكا مشكل قابل حل نبود، اما به جاي هماهنگ شدن، گورباچف به فرماندهان نظامي اش اجازه داد كه مشكل را حادتر كنند. در آوريل سال بعد، نيروهاي نظامي شوروي كه با هليكوپترها و هواپيماهاي بمب افكن مجهز شده بودند يك معبر مجاهدان مسلمان را در نزديك مرز پاكستان به اسم جاجي بمباران كردند. رهبر اين جماعت كه بسياري از آنان از داوطلبان مسلمان تشكيل شده بود، اسامه بن لادن بود. سيتوكول در كتاب جنگ شبح ها (كه احتمالا بهترين كتاب بررسي تاريخي ديپلماسي در دهه گذشته است) وقايع را اين طور تعريف وتحليل مي كند: «جنگ حدود يك هفته طول كشيد. بن لادن و ۵۰ داوطلب عرب با ۲۰۰ سرباز شوروي روبه رو شدند. داوطلبان عرب چندين روز زير آتش مداوم دوام آوردند. بيش از يك دوجين نيروي بن لادن كشته شدند و خودش هم از ناحيه پا مجروح شد. وقايع اين جنگ توسط چندين گزارشگر عرب همزمان ثبت مي شد و شروع تولد اسامه بن لادن به عنوان يك قهرمان جنگجوي عرب در اذهان عمومي اعراب بود. پس از جنگ جاجي، او سلسله فعاليت هاي رسانه اي خودش را كه در آن زمان محدود به سخنراني بود انجام داد. هدف او از اين سخنراني ها جذب جنگجوهاي تازه و جا انداختن خودش به عنوان يك رهبر نظامي بود. او در اين زمان شروع به تعيين اهداف تازه براي جهاد كرد.»
اگر گورباچف با ريگان به توافق مي رسيد، جنگ جاجي شروع نمي شد و امكان داشت كه اصلا بن لادن مطرح نشود.
نمي توان ريگان را به خاطر نفهميدن امكان خطرناك بودن بن لادن سرزنش كرد، چرا كه تا چند سال بعد وحتي تا اواسط دهه ۱۹۹۰ و سامان گرفتن القاعده هم، هيچ تحليل گري نمي توانست بن لادن را به عنوان يك بازيگر شاخص تروريسم بين المللي تشخيص دهد.
در عين حال ريگان و اطرافيانش را مي توان به خاطر در نظرنگرفتن پاگيري جهاد مسلحانه اسلامي در افغانستان سرزنش كرد، چرا كه آنها پيشنهاد گورباچف در ساختن افغانستاني بي خطر را نديد گرفتند و مطمئنا خطر واضح بود يا دست كم بايد از سوي مقامات آمريكايي شناخته مي شد. آن اتفاق تعيين كننده در بهار همان سال پيش  آمد. ريگان قرار بود اذعان كند كه «ديگر اتحاد جماهير شوروي يك امپراتوري نحس نيست»، اما در همان زمان دموكراسي امنيت ملي آمريكا و حتي خود ريگان هم هنوز دنيا را از پشت عينك جنگ سرد مي ديدند.
بعد از فروپاشي اتحادجماهير شوروي، افغانستان از حوزه ديد مسوولان امور خارجه آمريكا خارج شد. چند سال بعد، بدترين كابوس هاي شواردنادزه درست از آب درآمدند. طالبان به قدرت رسيدند و در سال ۱۹۹۶ به بن لادن كه در همان وقت هم تحت تعقيب بود پناه دادند.
اگر ۱۰سال قبل هم ريگان پيشنهاد گورباچف را مي پذيرفت، افغانستان آن كشور دوستانه بي طرفي نشده بود كه گورباچف مي خواست و حتي امكان داشت، باز هم كشوري شود كه امكان ظهور پديده هايي مثل طالبان و بن لادن را ايجاد مي كند. اما اگر براي اتمام جنگ روسيه- افغانستان گورباچف مجبور به حمله مهم آخر نمي شد و ريگان همان طور كه پيشنهاد گورباچف براي كنترل برنامه تسليحات اتمي را در پاييز همان سال پذيرفت، برنامه عقب نشيني گورباچف را از افغانستان مي پذيرفت، امروز بن لادن شايد حتي يك پاورقي هم در تاريخ جهان محسوب نمي شد. گورباچف پذيرفته بود كه افغانستان كشوري اسلامي شود، اما او فكر مي كرد كه ريگان ميل دارد از افتادن افغانستان به دست تندروهاي مسلمان جلوگيري كند.
در سپتامبر ۱۹۸۷ و با به نتيجه نرسيدن گفت وگوهاي قبلي، وزير امورخارجه اتحاد جماهير شوروي، ادوارد شواردنادزه با وزير كشور آمريكا جورج شولتز ملاقات كرد و با او درباره طرح گورباچف براي خروج نيروهاي نظامي شوروي از افغانستان صحبت كرد.
او از شولتز درخواست كمك كرد تا از تقويت بنيادگرايي جلوگيري شود. شولتز حرفي براي گفتن نداشت، چرا كه بيشتر مقامات دولت ريگان باور داشتند كه گورباچف و همفكرانش قصه تندروهارا براي كمرنگ كردن شكست نظامي شوروي در افغانستان مطرح كرده اند و از سوي ديگر، باور نمي كردند كه نيروهاي گورباچف عقب نشيني كنند.
در همين زمان ريگان و گورباچف قسمتي از مسير اتمام جنگ سرد را پيموده بودند.

آخرين قرباني فرهنگ كلا شينكف
010542.jpg
مهرداد مشايخي-پاكستان كشور پرالتهابي است و همين التهاب ها و دردسرهاي فراوان سياستمداران در اين كشور كافي است تا هر دولتمردي با فشارهاي فراواني مواجه باشد، به خصوص اينكه دولتمرد مورد نظر قول هايي هم براي برقراري امنيت و آرامش داده باشد. ميرمظفر الله خان جمالي، نخست وزير پاكستان هم از آن دسته سياستمداراني است كه قول داده بود نظم و آرامش را به اين كشور بازگرداند و جلوي گروه هاي تروريستي را بگيرد، اما او پيش از اينكه به وعده اش عمل كند ناچار به استعفا شد.
كسي چه مي داند، شايد اگر مظفر الله خان بر سر كار مي ماند مي توانست گروه هاي تندروي مسلح را آرام كند و با دستگيري چند نفر و محاكمه گروهي از سران اين دسته هاي تروريستي امنيت را به اين كشور بازگرداند. شايد اگر تروريست ها به جان ژنرال پرويز مشرف، رئيس جمهور پاكستان سوء قصد نمي كردند، فشارها به او كمتر مي شد، اما اوضاع بر وفق مراد نخست وزير پاكستان سپري نشد و سوء قصدي كه عليه مشرف تدارك ديده شد كار او را دشوارتر كرد.
درچند ماه گذشته شايع شده بود كه روابط ميان نخست وزير پاكستان كه حدود دو سال پيش به اين سمت انتخاب شد و پرويز مشرف رو به تيرگي بوده است و گفته مي  شد جمالي نتوانسته است سياست هاي مشرف را در زمينه هاي اقتصادي و امنيتي به خوبي اجرا كند. هرچند نخست وزير مستعفي بارها اين شايعات را تكذيب كرده و اعلام كرده بود كه هرگز استعفا نخواهد كرد و به تلاش هايش باري برقراري امنيت ادامه خواهد داد، اما بالاخره در حالي كه نتوانسته بود هويت گروه هاي سوء قصد كننده به جان مشرف راشناسايي كند، ناچار به استعفا شد.
در عين حال خبرگزاري ها گزارش مي دهند كه قرار است پيش از آنكه پرويز مشرف سفر دوره اي اش را به كشورهاي اسكانديناوي آغاز كند، نخست وزير معرفي شده جديد از مجلس ملي راي اعتماد بگيرد.
اين گزارش ها همچنين خبر مي دهد كه جانشين جمالي احتمالا وزير بازرگاني دولت پاكستان، همايون اختر، است. شبكه الجزيره از پاكستان هم در گزارش خود در مورد استعفاي نخست وزير اين كشور همان اخباري را پخش كرد كه بسياري پيش از آن پيش بيني مي كردند. اين شبكه خبري علت استعفاي جمالي را فشارهاي پرويز مشرف به او براي استعفا دانست و از زبان مشرف دليل اين فشارها را ناتواني مظفرالله خان جمالي در كنترل امنيت و بهبود اوضاع اقتصادي عنوان كرد.
در اين كه جمالي در مهار گروه هاي مسلح تندرو ناكام مانده بود شكي نيست، اما هيچ تضميني هم وجود ندارد كه نفر بعدي بتواند مشكلات امنيتي اين همسايه شرقي ايران را حل كند. چند سال پيش كه حملات گروه هاي تروريستي در پاكستان و كشمير به اوج خود رسيد، مشرف اعلام كرد كه زمان حذف فرهنگ كلاشينكف در پاكستان فرارسيده است و گروههاي مسلح بايد حساب كار خود را بكنند، اما چنين نشد و ناآرامي ها هراز چندگاهي فضاي سياسي و اجتماعي اين كشور را پرتنش كرد. بنابراين هيچ كس نمي داند كه آيا جمالي آخرين قرباني سياسي فرهنگ كلاشينكف در پاكستان است و آيا همايون اختر و نفرات بعدي مي توانند پاكستان را به سوي آرامش و امنيت پيش ببرند يا نه.

مولن روژ
فرهاد فرجاد
010548.jpg

كتاب هاي جادويي مي فروشند
اين روزها همه دلشان مي خواهد اي كاش اندكي از قدرت جادويي هري پاتر برخوردار بودند تا مي توانستند به حساب هاي آشفته بانكي خود سر و سامان دهند. شايد به همين دليل است كه ديگر كتاب هاي جادويي كودكان نيز به لطف جاذبه هري پاتر پر مي فروشند. حق انتشار رمان worm wood يا «كرم درخت» ۸/۱ ميليون دلار روانه جيب نويسنده اش جي.پي تيلور ساخت و حق انتشار رمان «پرسي جكسون و دزد برق» اثر ريك ريوردان نيز به مبلغ هنگفتي به فروش رسيد.
اين كتاب، داستان پسر يكي از خدايان يوناني را روايت مي كند كه قدم به آمريكاي معاصر مي گذارد. «چوب درخت» نيز به داستان دوشيزه اي در قرن ۱۹ ميلادي مي پردازد كه سعي دارد زمين را از خطر برخورد با يك شهاب سنگ عظيم برهاند. هر دو داستان، فضايي و جادويي و ماوراي الطبيعه دارند، اما اگر مي خواهيد بدانيد چقدر مي توانند با هري پاتر رقابت كنند فقط بايد منتظر بنشينيد.
010551.jpg

شخصيت هاي كارتوني زنده مي شوند
سرانجام ساخت نسخه سينمايي از سريال كارتوني ژاپني (Speed Racer) يا «قهرمان سرعت» به تصويب رسيد. اين كارتون مفرح و مهيج، سال ها در خط قرمز هاليوود قرار داشت و چندين تلاش براي برداشت سينمايي از آن به نتيجه نرسيد، اما ظاهرا وينس وان مصمم است در مقام تهيه كننده اجرايي و مسوول پيگيري، پروژه را به سرانجام برساند. وي احتمالا در نقش برادر قهرمان فيلم (RecerX) نيز بازي خواهد كرد.
010554.jpg

۶۰ فيلم در جشنواره لاتين 
جشنواره بين المللي فيلم لاتين با حضور ۶۰ فيلم از ۲۷ جولاي آتي تا يكم آگوست برگزار خواهد شد. اين جشنواره كه با نمايش فيلم آمريكايي «در تصور آرژانتين» به كارگرداني كريستوفر  هامپتون افتتاح مي شود، طي ۶ روز برگزاري، آثار تجربي، مستند، دانشجويي وكوتاه را به همراه بحث هاي كارشناسي و آموزشي به نمايش مي گذارد. فيلم ها به دو زبان انگليسي و اسپانيايي، زيرنويس خواهند داشت.
«در تصور آرژانتين» كه با بازي آنتونيو باندراس، اما تامپسون و روبن بليدز همراه است، آرژانتين را در دهه ۷۰ ، زير ارعاب حكومت نظامي به تصوير مي كشد. از ديگر فيلم هاي قابل تعمق جشنواره مي توان به «يك روز بدون يك مكزيكي» ساخته سرجيو ارائو اشاره كرد.اين فيلم، يك كمدي با مايه هاي سياسي است و چنين مي گويد كه اگر روزي، تمام شهروندان لاتين كاليفرنيا ناپديد شوند، چه خواهد شد.
010557.jpg

پول جمع كني به شيوه  هاليوود
اين روزها رقابت دو نامزد رياست جمهوري آمريكا داغ تر شده و حتي به دنياي سينما هم وارد شده، اكران فيلم ضد بوش مايكل مور «فارنهايت ۱۱/۹» از يك طرف و جمع كردن پول براي تبليغات جان كري از طرف ديگر. هاليوودي ها كه دل خوشي از بوش ندارند و طرفدار جان كري هستند با برگزاري كنسرت و نمايش، ۵ ميليون دلار براي او جمع آوري كردند. در اين مراسم بازيگراني مانند بيلي كريستال، بن استيلر، لئونارد دي كاپريو و رابرت دونيرو حضور داشتند. بليت هاي اين مراسم از ۲ هزار دلار تا ۲۵ هزار دلار فروخته شد. اين مراسم در سالن كنسرت والت ديسني برگزار شد ويكي از ويژگي هاي آن، اجراي دوباره «تو براي من، گل ها را نمي آوري» بعد از ۲۴ سال با بازي نيل دياموند بود كه پس از سال ها دوباره به روي صحنه آمد.

۲۵۰ هكتار براي كوروت ها
010545.jpg
سي و دومين نمايش كوروت طلايي بلومينگتون آمريكا از چهارم تا هشتم تيرماه جاري برگزار شد. افراد بالغ، روزانه بايد ۱۷ دلار پرداخت كنند تا بتوانند در اين جشن شركت كنند وبچه هايي كه كمتر از ۱۲ ساله بودند، لازم نبود پولي بپردازند و كساني كه بليت هر چهار روز نمايش كوروت ها را يكباره مي خريدند، فقط ۵۰ دلار پرداخت كردند. ببينيم در اين چهار روز چه اتفاقاتي اينقدر مي ارزيدند؟
در درجه اول اين است كه «كوروت هاي طلايي آمريكا» قديمي ترين نمايش كوروت در دنيا است، در درجه دوم سمينارها و دروس كارگاهي بازسازي و نگهداري كوروت برگزار مي شود. سوم اينكه فروش كوروت ها از توليد به مصرف و همچنين فروش بي واسطه آنها انجام مي شود. در اين نمايش ها به طور متوسط۳هزار شورولت كوروت به نمايش در مي آيد. يكي از مديران برگزاري نمايشگاه به نام ديويد باروز مي گويد ما خوشحاليم كه فضاي كافي را به برگزاري اين نمايشگاه اختصاص داده ايم و نزديكي محل نمايش كوروت ها به پايين شهر شيكاگو موجب مي شود بسياري از افرادي كه مايلند، بتوانند از اين نمايش لذت ببرند.
براي برگزاري اين برنامه كه در شهر سنت چارلز شروع مي شود هتل هاي مناسب و يك برنامه تور رانندگي كوروت ها در مسير مشخص و از پيش تعيين شده اي درنظر گرفته شده است. به گفته ستن سوروس معاون مدير نمايش، هزينه برگزاري اين برنامه تاكنون ۲۴ ميليون دلار بوده است كه تماما از روش هايي مانند فروش بليت ، رزرو هتل ها و با فضاي ۳۸ هزار فوت مكعب برگزاري نمايشگاه تامين خواهد شد. فضاي كلي برگزاري اين نمايشگاه ۲۵۰ هكتار خواهد بود.

روزهاي پرمشغله براي گيبسون
010560.jpg
دوماه پس از آغاز اكران «مصائب مسيح» كه در مجموع ۶۰۸ ميليون دلار فروخت ، مل گيبسون با كمپاني شخصي اش آيكون، سيلي از پيشنهادهاي جديد را پيش رو دارد تا بر ثروت و شهرتش بيفزايند. به نظر مي رسد هيچ كدام از اتهامات و انتقادات گزنده هاليوودي ها درباره تفرقه انگيزي مصائب مسيح، نتوانسته اند مانع از اعتبار روزافزون كمپاني آيكون شوند. اين كمپاني در برنامه  كاري در فصل جديد، سه پروژه تلويزيوني را شامل« >clubhouse براي شبكه C.B.S ،« >Savages براي شبكه A.B.C و« >Kevin Hill براي شبكه U. P.N تهيه خواهد كرد. گيبسون مدت ها است در هيچ فيلمي بازي نكرده است. يك دليل اين امر، درگيري با پروژه سنگين و طولاني «مصائب مسيح» بوده و يك دليل هم شايد به گام گذاشتن او به دوران ميانسالي بازگردد. وي اكنون ۴۸ ساله است و شش فرزند دارد كه به اندازه كافي وقت پركن هستند. با اين وجود بعضي منابع از احتمال حضور او در يك كمدي رمانتيك خبر مي دهند.
مجله forbes، هفته پيش ،گيبسون را قدرتمندترين شخصيت سينمايي هاليوود عنوان داد و نوشت: او به واسطه ثروت، محبوبيت و شهرت، هركاري دلش بخواهد انجام مي دهد. اين روزها خبر از يك پيشنهاد جديد اروپايي هم به گوش مي رسد: تعدادي از سرمايه گذاران اروپايي مايلند گيبسون، كمپاني والت ديسني را بخرد.
آيكون، جدا از سه پروژه تلويزيوني  ، چند كار سينمايي را هم در دست بررسي دارد كه Boudica - ملكه سلحشور يك قرن پيش از ميلاد مسيح- و مكابيز - شورش هاي يهوديان ۲۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح- از آن جمله اند.

بالاتر از ديگران
010563.jpg
از اروندرود تا تهران، از تهران تا اهواز، از اهواز تا خانه. ملوانان سهل انگار انگليسي، اشتباهي را مرتكب شدند كه چند روزي تيتر يك شان كرد و نگاه ها را به آنها معطوف ساخت.
كمترين دستاورد اين اشتباه، سفري رايگان به تهران بود و شايد چند پرس كوبيده مخصوص. «چه شد كه آمدند و چه طور رفتند؟» را در صفحات روزنامه هاي ديگر خوانده ايد. ما سوژه ديگري يافته ايم از لحظات رفتنشان. خاموش و مضطرب، فقط يك عكاس از يك خبرگزاري عكس انداخت. بهتر بگوييم حسن قائدي از خبرگزاري فارس، تنها عكاسي بود كه چندين درجه بالاتر از همتايانش در روزنامه ها و خبرگزاري هاي جديد و قديمي، فرصت يافت تا به درون هواپيما هم نفوذ كند و از پس كله ملوان هاي نه چندان زبل عكس بگيرد.
مجيد سعيدي، دبير سرويس عكس خبرگزاري فارس يك روز قبل از آزادي انگليسي ها به مسوول خبرگزاري گفت: «مطمئن باشيد همه خبرنگار ها در تهران، پشت در مي مانند و اجازه ورود به گيت پرواز را نمي يابند. در ضمن اگر بخواهيم از ابزارهاي قدرتي استفاده كنيم و عكاس را داخل بفرستيم، صداي بقيه در مي آيد. پس بهتر است عكاس را به جاي مهرآباد، به جنوب بفرستيم تا بتواند از فرصت «نبود خبرنگاران و ضعف در پوشش خبري» استفاده كند و تا داخل هواپيما هم برود.» اين چنين شد كه حسن قائدي تا نيم متري ملوان ها هم رسيد.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |