نادر شاكرين - اسلحه اولين يار و همراه هميشگي انسان بوده كه از بدو خلقت با پيشرفت بشر تكامل يافته است. در قرن بيستم اختراع تفنگ هاي خودكار فصل جديدي را روي جنگ ها گشود. در تفنگ هاي خودكار عمل فشنگ گذاري و مسلح شدن توسط خود تفنگ و با استفاده از انرژي حاصل از انفجار خرج گلوله انجام مي  گيرد. اين سيستم در سلاح انفرادي كه توسط يك سرباز حمل، نگهداري و استفاده   شود نيز به كار گرفته شد. سلاح انفرادي را مي  توان به سه گروه كلي تقسيم كرد؛ سلاح انفرادي كوچك شامل اسلحه كمري است كه برد آن از بقيه سلاح ها كمتر بوده و نواخت تير (تعداد تيري كه در واحد زمان شليك مي  كند) آن معمولا آهسته است. از اين سلاح براي كاربردهاي حفاظت افراد، سلاح دوم نيروهاي ويژه، سلاح  اصلي فرماندهان و پرتاب گلوله منور استفاده مي  شود. نمونه اين سلاح تفنگ  كمري برتا ايتاليايي و كلت ۴۵ آمريكايي است. سلاح هاي متوسط شامل گروه هاي مختلفي است كه اكثر آنها عملكرد خودكار دارند و به اسم S.M.G شناخته شد ه اند. ابعاد اين تفنگ ها متوسط بوده و معمولا نواخت تير بالايي دارند. دقت تيراندازي با اين سلاح ها كم است و براي ماموريت هاي درون شهري، حفاظت از ماشين هاي حمل پول و عمليات ويژه براي آزادسازي گروگان و اشغال ساختمان ها به كار مي  رود. نمونه اين تفنگ ها۵ MP آلماني و يوزي است. تفنگ هاي بزرگ جنگي با عملكردهاي خودكار نيمه خودكار و بعضا غيرخودكار موجود است. از نوع غيرخودكار يا نيمه خودكار معمولا براي كاربردهاي تك تيراندازي يا تخريب موانع استفاده مي  شود.
تفنگ هاي بزرگ خودكار نيز به عنوان اسلحه سربازان عادي و نيروهاي ويژه در عمليات دريايي و صحرايي استفاده مي  شود. نواخت تير اين تفنگ  ها از نوع متوسط كمتر است، اما معمولا قدرت نفوذ و تخريب بالاتري دارند. مثال هاي تفنگ بزرگ عبارتند از  ژ-۳ آلماني، كلاشينكف و سيمينوف روسي. اين نوع تفنگ بالاترين مقدار توليد را در بين سلاح هاي جنگي به خود اختصاص داده، به طور مثال فقط ۵/۳ ميليون قبضه تفنگ ژ-۳ ساده در خود آلمان تا به امروز توليد شده است. تفنگ هاي بزرگ براي عمليات ويژه با سلاح هاي ديگري همچون نارنجك انداز( تفنگي براي شليك گاز اشك آور يا نارنجك هاي ضد نفر و ضد تانك و ضد تاسيسات)، توپ (براي انهدام وسايل نقليه و موانع نظامي) و يا شات گان (براي ايجاد خسارت زياد در مسافت كم) تركيب مي  شود. استفاده موثر از اين تفنگ ها كه براي نيروهاي ويژه توليد مي  شود محتاج به تمرين زياد سرباز استفاده كننده از آن است. مهم ترين اصل در عمليات ويژه، غافلگيري است كه به سرعت عمل احتياج دارد، به همين خاطر همواره نياز به طراحي سيستم هدف گيري خودكار براي اين سلاح ها احساس مي  شد. همزمان با آغاز هزاره سوم ميلادي و همگام با فن آوري سيستم هاي هوشمند نسل جديد تفنگ هاي هدفياب جنگي انفرادي (O.I.C.W) پا به عرصه وجود گذاشته  اند. اولين نمونه عملياتي اين تفنگ ها توسط كارخانه هكلر و كوخ كه قبلا افتخار ساخت پديده هايي چون  ژ-۳ و۵ MP را در كارنامه درخشان خود دارد معرفي شد. اين سلاح كه۲۹ M نام گرفته از دو بخش تشكيل شده است؛ يك تفنگ خودكار كه با كاليبر ۵/۶۵mm تغذيه مي  شود و مانند تفنگ هاي ديگر عمل مي  كند و يك توپ ۲۰ ميلي متري. امتياز اين تفنگ در طراحي سيستم نشانه گيري و گلوله هاي توپ است. فن آوري ليزر در قسمت نشانه گيري به كار رفته است. تنها كافي است سرباز نشانه تفنگ را روي هدف قفل كند تا خود تفنگ با استفاده از ليزر فاصله و سرعت هدف را اندازه گيري كرده و تفنگ را براي شليك دقيق تنظيم كند. گلوله هاي توپ نيز هوشمند است يعني در قسمت چاشني گلوله يك پردازشگر الكترونيك قرار دارد كه قابل برنامه ريزي است و مقدار خرج لازم براي سوختن و برخورد دقيق به هدف را مشخص مي  كند. در اين توپ خبري از سوزن (براي انفجار چاشني) نيست بلكه به جاي آن پايانه اي قرار دارد كه داده ها را به فشنگ داده و فشنگ با يك ساز وكار دروني شليك مي  شود. هزينه هر قبضه از اين تفنگ بين ۱۰ تا ۱۲ هزار دلار است كه ده ها برابر تفنگ هاي معمولي است. بهاي هر گلوله توپ نيز بين ۲۵ تا ۳۰ دلار است. قرار است اين تفنگ  از سال ۲۰۰۹ ميلادي سلاح سازماني نيروهاي ويژه ناتو شود. در حال حاضر آمريكا سفارش ساخت ۴۵ هزار قبضه تفنگ را به كارخانه هكلر و كوخ داده است. انواع گلوله هاي توپ سفارشي عبارتند از گلوله آتشزا (براي انهدام انبارهاي سوخت و ايجاد آتش سوزي)، گلوله با مواد قوي منفجره (براي نفوذ و انهدام وسايل نقليه و موانع) و نوع مشقي (براي تمرين تيراندازي).

احمد جلالي فراهاني - با به تعويق افتادن اكران «سربازهاي جمعه»، نام مسعود كيميايي و آخرين فيلمش دوباره بر سر زبان ها افتاد. اين فيلم كه قرار بود از روز پنجشنبه هفته گذشته در گروه سينمايي قدس اكران عمومي شود به تعويق افتاد. البته اينكه چرا و چطور اين اتفاق افتاد بماند براي بعد. اينجا قرار است فقط و فقط درباره مسعود كيميايي بنويسيم.
و اما مسعود كيميايي. من در سينماي كيميايي «رد پاي گرگ» را بيشتر از تمام آثار بعد از انقلابش مي پسندم و تا قبل از ديدن فيلم روزي روزگاري آمريكا فكر مي كردم مسعود كيميايي يكي از نادرترين كارگردانان خلاق ايراني است كه بيش از هر چيز، مقيد به رعايت اصل قصه گويي است.
برخي رد پاي گرگ را برجسته ترين اثر او در سال هاي پس از انقلاب مي دانستند و بازي خوب فرامرز قريبيان را بسياري يادآور بازي خوب او در فيلم « گوزن ها»دانستند و با اين حال مسعود كيميايي در آثار بعدي اش ديگر تكرار مكررات بود و رفته رفته قصه اي كه از ساليان قبل روايت مي كرد ضعيف و ضعيف تر شد.
بسياري ا ز آدم هايي كه حالا بيش از ۴۰ سال سن دارند، سينما را با نام هايي چون «قيصر» و «گوزن ها» و «داش آكل» و... مي شناسند كه هر كدام از اين سه فيلم براي مطرح كردن يك فيلمساز كافي است. با اين حال آثار بعد از انقلاب مسعود كيميايي در بهترين حالت حتي چند صد قدم از همين سه فيلم هم عقب هستند.
كيميايي با سماجت بي  حدش وارد سينما شد. او پيش از هرچيز سينما را با دو رفيق كهنه و قديمي اش آغاز كرد؛ اسفنديار منفردزاده و فرامرز قريبيان. مرحوم خاچيكيان درباره آن روزها گفته است مدتي بود سه جوان سمج و سرتق كه عشق سينما بودند هر روز به آژير فيلم مي آمدند و به بهانه هاي مختلف دور و بر من مي پلكيدند. رفيق شده بوديم و حتي مسابقات فوتبال در امجديه را با هم مي رفتيم و مي ديديم. يكي شان همين مسعود كيميايي بود، يكي فرامرز قريبيان و يكي ديگر هم اسفنديار منفردزاده.
و به اين ترتيب مسعود كيميايي وارد وادي كارگرداني مي شود و سينمايي را درتاريخ سينماي ايران بنيان مي گذارد كه هنوز مانده تاكسي- شايد حتي خودش- بتواند آن را تكرار كند، چه رسد به اينكه از آن پيشي بگيرد.
حالا او مانده و يك دوجين حرف هاي در لفافه پيرامون اكران جديدترين فيلمش. سربازهاي جمعه قرار بود از پنج شنبه گذشته در گروه سينمايي قدس به اكران عمومي درآيد. اما وزارت ارشاد ناگهان به دفتر موسسه توليد و پخش هدايت فيلم - تهيه كننده پروژه- اعلام كرده كه اكران فيلم به تعويق افتاده و ما هيچ اطلاع بيشتري از اين قضيه نداريم.
محمدرضا فروتن، بهرام رادان، پولاد كيميايي، پژمان بازغي، مريلا زارعي، بيژن امكانيان، سعيد پيردوست، بهزاد جوانبخش، كيانوش گرامي و سياوش شاملو در سربازهاي جمعه بازي كرده اند.

فرهاد فرجاد
كارگردان سوپرمن مشخص شد
برايان سينگر، جديدترين نسخه سوپرمن را كارگرداني خواهد كرد. اين پروژه، اواخر سال جاري ميلادي در استراليا كليد خواهد خورد. ميان نامزدهاي ايفاي نقش سوپرمن نام هايي چون نيكلاس كيج، جود لاو، جيسون بهر، هنري كاويل و جيرد پادالكي به چشم مي خورند.
سينگر پس از انصراف هفته گذشته مك جي از پروژه، با كمپاني برادران وارنر به توافق رسيد.
پيش از مك جي هم تيم برتن و برت راتنر از كارگرداني سوپرمن انصراف داده بودند.


عمليات: غير ممكن، كارگردان يافت نمي شود
سومين قسمت از سري فيلم هاي ماموريت غير ممكن، به لحاظ وضعيت پيچيده اي كه گرفته، احتمالا با مسمي ترين قسمت اين فيلم لقب خواهد گرفت چون ساخت آن واقعا غير ممكن شده است . جو كارناهان پس از ديويد فينچر دومين كارگرداني است كه از ساخت اين پروژه صرفنظر كرده است. با تمام اينها، كمپاني پارامونت كماكان مصمم است طبق برنامه زماني قبلي، ساخت فيلم را از ماه آينده در برلين آغاز كند. اسكارلت جوانسون، كاري آن موس، كنت برانا و وينگ ريمز بازيگراني هستند كه تام كروز را در فيلم ياري خواهند داد. فيلم در ژوئن ۲۰۰۵ به اكران گذاشته مي شود، البته اگر كارگرداني براي آن پيدا شود.
بخش اول اين فيلم را برايان دي پالما در سال ۹۶ ساخت و دومين قسمت آن را جان وو در سال ۲۰۰۰ كارگرداني كرد. بخش دوم تنها در آمريكا ۴۰۰ ميليون دلار فروخت.