شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۹۹ - Sep 18, 2004
حوادث
Front Page

اظهار نظر مددكارعامل جنايت پاكدشت:
خونسرد بود مثل يك مرده 
دادگاه كيفري استان با پنج قاضي به پرونده عاملا ن جنايت پاكدشت رسيدگي خواهد كرد
001083.jpg
محمد: دقيقا ساعت، تاريخ و صحبت هاي ملتمسانه هر كودك را برايم تشريح مي كرد و فقط مي گفت از اين كار هم لذت مي بردم و هم به نوعي انتقام مي گرفتم 
مهديه مصطفايي 
پرونده متهمان جنايت پاكدشت كه در آن 26 كودك به طرز فجيعي به قتل رسيده بودند، براي رسيدگي قضائي به دادگاه كيفري استان انتقال خواهد يافت و 5 قاضي دادگستري مسوول برگزاري جلسات محاكمه و صدور راي نهايي هستند.
به گزارش خبرنگار ما، آخرين اخبار در خصوص اين حادثه حاكي از آن است كه تاكنون 4 نفر در خصوص اين حادثه به نام هاي (محمد، علي، ياسين و غلام رضا) دستگير شده اند.
اين در حالي است كه يك منبع آگاه در خصوص اين پرونده به خبرنگار اعزامي ما گفت: از آنجايي كه محمد و علي (متهمان اصلي پرونده) تاكنون محل هاي بسياري را كه اجساد در آن وجود داشته، مورد شناسايي قرارداده اند و بيشتر كودكان، افغان هستند. اين احتمال وجود دارد كه آمار كشته شدگان اين حادثه دلخراش بيش از 26 نفر باشد.
وي در ادامه گفت: دو دليل براي اين فرضيه وجود دارد، يكي اينكه چون ساكنان اين منطقه را بيشتر افاغنه تشكيل مي دهند از ترس اينكه از كشور اخراج شوند پس از گم شدن فرزندانشان به هيچ ارگان خاصي براي طرح شكايت مراجعه نكرده اند.
ديگر اينكه از آنجايي كه مدت بازجويي از اين دو متهم بسيار كوتاه بود احتمال وجود تعداد قتل هاي بيشتر وجود دارد  .اين منبع آگاه در ادامه، ضمن اشاره به فعاليت هاي همه جانبه اي كه ماموران تجسس كلانتري 174 قيام دشت و آگاهي پاكدشت براي كشف سرنخ هاي اين حادثه و دستگيري 4 جنايتكار اصلي اين پرونده انجام دادند، بيان كرد: تاكنون با توجه به شناسايي هويت  مقتولان، 9صحنه از جنايت  ها بازسازي شده است و متهمان پس از بازجويي هاي تكميلي تحويل زندان خورين واقع در منطقه خيرآباد شده اند تا پس از تكميل مراحل قضايي و انتظامي براي برگزاري جلسه محاكمه دربه دادگاه كيفري استان كه زير نظر 5 قاضي است فرستاده شده و حكم قضائي در اسرع وقت براي آنان صادر شود.
همچنين ظاهرا 26 خانواده عليه 2 متهم اصلي پرونده در دادسراي عمومي و انقلاب پاكدشت طرح شكايت كرده و خواهان اشد مجازات براي عاملان حادثه شده اند.
مددجو: محمد مثل مرده خونسرد بود
محمد مي گفت 9 ساله بودم كه با خانواده ام تازه به اين محل آمده بوديم كه توسط يك مرد ناشناس مورد تعرض قرار گرفتم. او زماني كه حرف مي زد بسيار خونسرد بود. كمتر به چهره من نگاه مي كرد، اما هرگز از بيان جناياتي كه روي كودكان انجام داده بود، متاثر نبود. سكوت مبهمي را با خود همراه داشت و مثل يك انسان مرده خونسرد بود.
اينها حرف هايي بود كه مددجوي زني كه پس از دستگيري محمد و علي با آنها صحبت كرده بود مي گفت: محمد نسبت به علي راحت تر صحبت مي كرد. به نظر من او پسر بسيار باهوشي است كه به خاطر برخي ناهنجاري هاي اجتماعي به اين حد رسيده است. محمد زماني كه برايم صحبت مي كرد انگار داشت يك نمايش هيجاني را برايم تعريف مي كرد. او مي گفت: دقيقا زماني كه به كودكان تجاوز مي كردم و حال آنان خراب مي شد بچه ها را چاقو مي زدم و آنها را دفن مي كردم وقتي از وي پرسيدم چه حسي داشتي؟ بيان كرد: هيچي...
اين صحبت مددجوي جوان مرا به ياد پسر بچه اي انداخت كه از مرگ نجات يافته بود. يكي از همكارانم مي گفت زماني از پسر بچه كه سرش شكسته بود پرسيدم الان چه احساسي داري؟ گفت: هيچي. اگر محمد را دوباره ببيني ازش مي ترسي؟ نه، دوست داري با محمد كه اين جنايت را رويت انجام داده چه كار كنند؟ نمي دونم. به راستي اين امكان وجود دارد كه اين پسر بچه 9 ساله كه حالا از چنگ مردان شياد نجات پيدا كرده، در آينده يكي مثل محمد بيجه باشد؟
مدد كار جوان از هوشياري محمد صحبت مي كرد و مي گفت: نگاهش بسيار تيزبين بود. تمام حركات و اتفاقاتي كه در زمان جنايت انجام مي داد بيان مي كرد. دقيقا ساعت، تاريخ و صحبت هاي ملتمسانه هر كودك را برايم تشريح مي كرد و فقط مي گفت از اين كار هم لذت مي بردم و هم به نوعي انتقام مي گرفتم.
محمد حدود 2 سال پيش با علي زماني كه هر دو در حال جمع  آوري زباله بودند آشنا شده و رفاقت شان از همانجا آغاز شده است. علي در بيشتر قتل ها در كنار او حضور داشته و با محمد همكاري مي كرده است.
محمد كه توسط نامادري بزرگ شده است در اظهاراتش بيان كرد: نخستين بار نامادري ام را مورد آزار قرار دادم. بعد از آن بود كه اولين جنايت را در ظهر عاشوراي سال 81 انجام دادم و كودكي را پشت مخابرات پس از تجاوز به قتل رساندم.
در ادامه گفت: محمد مدعي است كه تنها نامادري اش را 12 مرتبه آزار داده است و او درباره شناسايي طعمه هايش مي گفت: كودكان را كه بيشتر زمان ظهر در كنار كانال آب در حال بازي و شنا كردن بودند شناسايي مي كردم و پس از اينكه در فرصت مناسب در مكان خلوت آنان را پيدا مي كردم با توجه به اينكه يك تفنگ شكاري داشتم به بهانه اينكه آنها را به شكار ببرم، همراه خود به بيابان هاي اطراف قيامدشت مي بردم و نقشه جنايت را روي آنان انجام مي دادم.
اين مددجو در حاليكه از عقده هاي رواني و اجتماعي دو جنايتكار صحبت مي كرد، به عدم علاقه عامل اصلي جنايت به كودكان اشاره كرد و گفت: او به هيچ وجه علاقه اي به صداي كودكان ندارد و همين باعث عصبانيت وي مي شود.
اين دو جنايتكار قبل از هر تصميم قضائي مي بايستي از لحاظ رواني و شخصيتي تحت درمان قرار گيرند.
وي با اشاره به اينكه بيشتر ساكنان اين منطقه را كودكان و جوانان تشكيل مي دهند، از مسوولان خواست تا با برنامه ريزي هاي اجتماعي و فرهنگي توجه بيشتري به ساكنان اين منطقه داشته باشند.
برپايه اين گزارش، يك منبع آگاه انتظامي ديگر همچنين درخصوص جزئيات دقيق تر اين حادثه به خبرنگار ما گفت: اين پرونده در پي شكايت سه خانواده به كلانتري 174 قيامدشت در دستور كار ويژه قرار گرفت. به طوريكه شاكيان پرونده مدعي بودند، فرزندانشان توسط مرد جواني كه يك دوربين شكاري داشت به بهانه شكار كردن به مكان نامعلومي انتقال يافته اند.
با طرح شكايت، ستاد بحراني در اين زمينه تشكيل شد و تيمي از كارآگاهان، مامور رسيدگي به پرونده شدند. به طوريكه تنها پس از 24 ساعت از اعلام گزارش، علي غلامپور معروف به علي پاقي توسط كودك افغان كه از مرگ نجات يافته بود، شناسايي و ساعت يك بامداد همان روز دستگير شد. سپس با پيگيري هاي همه جانبه ماموران كلانتري 174 قيامدشت محمد نيز در خانه مسكوني اش شناسايي و دستگير شد.
در نخستين بازجويي ها، متهمان اصلي پرونده به قتل هاي متعدد كودكان اعتراف كردند تا اينكه ادامه بررسي ها نشان داد كه اين دو به تنهايي اين جنايات را مرتكب نشده اند. بنابراين علي در ادامه بازجويي ها عنوان كرد كه بعضي از كودكان را كه از سرنوشتان اطلاعي ندارند به دو نفر افغان در قبال دريافت 10 هزار تومان مي فروخته اند كه در رديابي هاي فني و پليسي، دو متهم ديگر به نام هاي ياسين وغلامرضا نيز شناسايي و دستگير شدند كه تحقيق از آنان ادامه دارد.
همچنين مظفري دادستان دادسراي پاكدشت درباره روند رسيدگي به پرونده گفت: در حال حاضر 19 جسد در محل هاي مختلفي كشف شده است كه اكثر آنها شناسايي شده اند و به پزشكي قانوني شهر ري انتقال يافته اند.
وي افزود: درجلسات متعدد شوراي تامين شهرستان پاكدشت و كسب دستورات قضائي لازم، تحقيقات گسترده تري صورت گرفت، اما از آنجا كه قاتلان با زيركي خاصي اقدام به محو آثار جرم و اجساد در محل هاي جنايت مي كردند، تشخيص فوري آنها ميسر نبود تا اينكه با مظنون شدن پليس به قاتل اصلي، وي براي مدتي بازداشت شد، اما به علت آنكه دلايل كافي براي نگهداري متهم وجود نداشت، وي پس از مدتي با صدور قرار كفالت آزاد شد كه بالاخره با تلاش هاي ماموران و شناسايي قاتل و شهادت چند شاهد، منجر به دستگيري مجدد وي شد كه در اين مرحله قاتل به اعمال مجرمانه خود اعتراف كرد.
دادستان دادسراي پاكدشت همچنين با اشاره به اينكه اكثر قربانيان از ساكنان قيامدشت و از فرزندان خانواده كارگران و ساكنان اطراف كوره آجرپزي و اطراف محل سكونت وي بوده اند گفت: در بين اجساد قربانيان، 10جسد مربوط به اتباع افغان است.
مظفري همچنين از ادامه بازجويي هاي كارآگاهان متخصص از قاتلان پرونده خبر داد و گفت اولياي دم نيز با مراجعه به شعبه اول دادسراي پاكدشت مشغول ثبت اظهارات خود هستند تا با تكميل شدن پرونده و اتمام بازجويي ها پرونده به دادگاه استان براي صدور راي نهايي فرستاده شود.
اين حادثه يك ناهنجاري اجتماعي ملي است 
يك روانشناس با بيان اينكه عاملان جنايت پاكدشت ورامين از نظر ارزش هاي روحي و روانشناختي تهي هستند تصريح كرد: اين جنايتكاران از نظر عاطفي مرده اند.
دكتر افروز در خصوص جنايت پاكدشت ورامين گفت: اين پديده ناهنجاري اجتماعي ملي است. وي با بيان اينكه 25 درصد از قتل هاي انجام شده در سراسر دنيا زنجيره اي و سلسله اي است يادآور شد: جنايت پاكدشت ورامين احساس ناامني را به خانواده هاي ايراني در روزهاي نخست سال تحصيلي جديد منتقل كرده است. افروز افزود: براي آسيب شناسي بهتر جنايت پاكدشت ورامين بايد به روانشناسي دقيق و كامل عاملان جنايت پرداخت و بايد براي شناخت و ارايه خدمات رواني و آموزشي بهتر به دانش آموزان و والدين آنها به فعاليت هاي روانشناسي بيشتري توجه كرد.
اين روانشناس اضافه كرد: در هر منطقه اي كه فقر وجود دارد و ساختار اقتصادي ضعيف است بي تفاوتي اجتماعي و رفتاري گسترش مي يابد.
وي با طرح اين سوال كه چرا پس از وقوع قتل به چراجويي مساله مي پردازيم تصريح كرد... براي پيشگيري هيچ اقدامي انجام نگرفته است. در ادامه اين مصاحبه، افروز جامعه شناس گفت: توجه به مسايل روانشناسي و روانشناختي جامعه نسبت به مسايل اقتصادي از اهميت بيشتري برخوردار است.
وي با بيان اينكه جنايت پاكدشت ورامين در يك بافت فقيرنشين اتفاق افتاده است افزود: سياست هاي اقتصادي و اجتماعي در كشور، حاشيه نشيني را افزايش داده است.
اين جامعه شناس در ادامه اظهار داشت: قصور و كوتاهي مقامات قضائي در رسيدگي به اين پرونده ابعاد اين جنايت را افزايش داده است. همچنين والدين قربانيان حادثه پاكدشت ورامين قرباني فقر اجتماعي، اقتصادي و سياسي خود شده اند.
اين جامعه شناس با اشاره به ارتباط فقر و جنايت تصريح كرد: وجود يك روستايي در ميان شهرنشينان يك تناقض اجتماعي است.

جنايت در خيابان گرگان
ساعت 10:15دقيقه روز پنج شنبه هفته گذشته بود. دود ناشي از سوخته شدن شيئي از پنجره حمام يك منزل مسكوني واقع در طبقه سوم يك آپارتمان واقع درخيابان گرگان پخش شده بود. اهالي ساختمان به محض آگاهي از ماجرا به مقابل در منزل مذكور رفتند. ولي پسر جوان ساكن آن خانه جوابگوي آنان نشد. اهالي نگران شده و به سرعت با مركز آتش نشاني تماس گرفتند. چند دقيقه بعد ماموران آتش نشاني در محل حاضر شدند. چاره اي جز وارد شدن از راه پنجره به داخل خانه براي خاموش كردن آتش وجود نداشت. ماموران آتش نشاني وارد ساختمان شدند. چند تكه لباس در حال سوختن بود و آتش خاموش شد. ماموران براي بررسي دقيق آپارتمان وارد آشپزخانه شدند.
ناگهان جسد صاحبخانه در مقابل چشمان ماموران نمايان شد. محمد.ب 30 ساله و مهندس كامپيوتر در اثر ضربات چاقو به نواحي گلو ، سينه و دست به قتل رسيده بود. دو عددچاقوي خونآلود هم در كنار جسد افتاده بود.
بلافاصله ماموران كلانتري 105 در جريان ما وقع قرار گرفتند. در ادامه تحقيقات مراتب به اطلاع بازپرس كشيك ويژه قتل رسيد. بازپرس حسيني به همراه يك اكيپ از ماموران دايره 10 اداره آگاهي مركز در محل جنايت حضوريافت.
شواهد و قرائن نشانه اين مطلب بود كه اين جنايت توسط چند نفربه وقوع پيوسته است. علايمي از وجود به زور عاملان جنايت وجود نداشت. محمد خود در را به روي قاتلانش باز كرده و بعد از مدتي درگيري، قتلي در آن خانه به وقوع پيوسته بود.
همسايه ها چند ساعت قبل از وقوع اين حادثه صداي چند نفر را كه در بين آنها زن نيز وجود داشت شنيده بودند و بعد از مدتي صداي درگيري بين محمد و يك زن شنيده شده بود. درتحقيقات بعدي معلوم شد كه محمد به صورت مجرد درآن خانه زندگي مي كرده و رفت و آمدهاي غير معمول نيز به خانه وي وجود داشته است.
عاملان جنايت بعد ازقتل تعدادي از لباس هاي مقتول را سوزانده بودند تا بدين ترتيب ماموران انتظامي را از جنايت ارتكابي مطلع كنند. ماموران، خانواده مقتول را كه در يكي از شهرستان ها زندگي مي كردند شناسايي و بررسي هاي پليس در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران و دايره 10 اداره آگاهي تهران ادامه خواهد يافت.

ترفند خاص براي سرقت 1500 تومان
معتادي كه با ترفندي خاص اقدام به سرقت تنها 1500 تومان كرده بود، ساعتي پس از سرقت به دام افتاد.
اين مرد 43 ساله كه سلمان نام دارد بامداد پنج شنبه در ترمينال جنوب زماني كه با جوان 23 ساله اي كه تازه از كرمانشاه به تهران آمده بود، آشنا شد و او را با حيله و نيرنگ خاص به يك چايخانه برد و زماني كه جوان 23 ساله متوجه نبود با يك انگشتر عتيقه كه در دست داشت و داخل نگين آن با شگرد خاصي آب ريخته بود داخل چاي مرد شهرستاني مواد بيهوش كننده ريخت و زماني كه وي بيهوش در چايخانه افتاده بود، تنها توانست 1500 تومان از پول و يك عدد كارت تلفنش را به سرقت ببرد.
پسر جوان پس از اين كه به هوش آمد متوجه سرقت شد و موضوع را به ماموران انتظامي اطلاع داد. ماموران در بررسي هاي مقدماتي از آنجايي كه احتمال مي دادند پاتوق وي ترمينال جنوب باشد به محل اعزام شدند و توانستند مرد معتاد را دستگير كنند.
هم اكنون متهم پس از بازجويي مقدماتي با دستور بازپرس توكلي در اختيار كارآگاهان دايره يكم اداره آگاهي تهران قرار گرفت تا تحقيقات تكميلي صورت گيرد.

قتل در حوزه قضائي شماره 3 دادگستري اهواز
اداره اطلاعات و روابط عمومي دادگستري استان خوزستان گزارش داد: يك متهم به قتل،روز چهارشنبه هنگام خروج از حوزه قضائي شماره 3 دادگستري اين استان در اهواز، به ضرب گلوله دو ناشناس كشته شد.
احسان - م كه به اتهام قتل عمدي فردي به نام منصور -ك در سال 82 در زندان به سر مي برد، جهت رسيدگي به پرونده قتل خود همراه مامور بدرقه ، به شعبه 13 دادگاه عمومي اهواز آورده شده بود.
وي پس از رسيدگي هنگامي كه از در حوزه قضائي شماره 3 خارج مي شد مورد اصابت گلوله از سوي دو ناشناس موتورسوار قرارگرفت.
دو موتورسوار كه با برنامه  ريزي قبلي و با تهديد مامور بدرقه زنداني،  با شليك 4 تا۵ گلوله به سمت متهم وي را به قتل رساندند بلافاصله متواري شدند.
بنابه اين گزارش قاتلان حدود 300 متر از محل حادثه دور نشده بودند كه با يك اتومبيل برخورد كردند.
كه در آن موقع با حمله به يك موتور سوار،  موتورسيكلت وي را ربوده و متواري شدند.
بنابه اين گزارش اقدامات لازم جهت شناسايي ودستگيري عاملان اين حادثه ادامه دارد.
همين گزارش حاكيست در محل تصادف قاتلان يك چاقو و دو پوكه نيز كشف شده است.

ناله هاي مهناز در سرعت مرگ گم شد!
پرونده مرگ زن جواني كه توسط راننده اتومبيل تعليم رانندگي كشته شد، همچنان در پرده ابهام قرار دارد.
مهناز.ر زن 24 ساله  در تاريخ 2 بهمن ماه سال گذشته به همراه دختر كوچك ومادرش در حال عبور از خيابان شهيد رجايي بود كه ناگهان يك ماشين تعليم رانندگي كه سرعت بسيار زيادي داشت به طرف آنان آمده و پس از تصادف با زن جوان از محل متواري شده است.
به گفته همسر مهناز، زن جوان 2 ساعت پس از وقوع حادثه توسط اورژانس به بيمارستان انتقال يافت، اما پس از 4 روز در بخش ICU بيمارستان جان باخت. بعد ازمرگ مهناز، پرونده اي در اين زمينه در شعبه نهم دادياري شهر ري تشكيل شد و تيم ويژه اي از كارآگاهان دايره 10 اداره آگاهي مامور رسيدگي به پرونده شدند.
همسر مهناز در ادامه گفت: در تمام اين مدت كه از مرگ مهناز مي  گذرد هيچ ارگان ومسوولي موضوع پرونده مرگ همسرم را پيگيري مجدانه نمي كند. مادرم و فرزندم كه شاهد اين حادثه بوده اند هنوز در شوك عصبي به سر مي برند. دخترم هر روز با شيرين زباني از من مي  خواهد تا او را براي ملاقات سرخاك مادرش ببريم.
اين مرد كه با دختر 5 ساله اش پيگير پرونده مرگ همسر جوانش است، در ادامه گفت: با راننده خاطي هيچ كاري ندارم، فقط نمي خواهم پيش وجدانم شرمنده باشم. من هنوز مهناز را خيلي دوست دارم و از تمام كساني كه شاهد اين حادثه دلخراش بوده اند يا اطلاعي درباره اين تصادف دارند مي خواهم ما را در جريان قرار دهند. شايد به اين طريق مادر و فرزندم مقداري آرامش پيدا كنند.

نوزاد معتاد در اهواز
يك زن اهوازي نوزاد معتاد به دنيا آورد.
روزنامه همسايه ها چاپ اهواز نوشت: اين زن 19 ساله به علت كسالت و بي ميلي نوزادش به شير خوردن به پزشك مراجعه كرد و پزشكان پس از آزمايش هاي متعدد تشخيص دادند اين نوزاد معتاد است. مادر اين نوزاد درباره معتاد بودن بچه اش اعتراف كرد در دوران بارداري به علت وضع نامناسب مالي مواد مخدر مي فروخت و به علت ترس از ماموران نيروي انتظامي و دستگيري، موادمخدر را در بدن خود جاسازي مي كرد. پزشك معالج اين نوزاد گفت: بر اثر تماس موادمخدر با پوست مادر نوزاد، موادمخدر جذب پوست بدن شده واز طريق خون مادر وارد بدن جنين مي شد و باعث معتاد شدن نوزاد شده است.

فرضيه جديد در قتل نگهبان بانك
ماموران نيروي انتظامي در حين گشتزني در حوالي خيابان فلسطين متوجه دو پسر جوان موتور سوار كه قصد ربودن كيف دستي يك زن را داشتند شدند.
ماموران بلافاصله وارد عمل شدند تا سارقان موتور سوار را دستگير كنند. سارقان بدون توجه به دستور توقف ماموران بر فرار خود تاكيد داشتند و يكي از ماموران براي متوقف كردن آنها يك تير شليك كرد كه ابتدا به ترك نشين موتور برخورد كرده و سپس در پاي راست ديگري جا گرفت.
ترك نشين موتور در اثر شدت جراحت از موتور سيكلت بر زمين افتاد و همدست وي با سرعت محل را ترك كرد. ماموران انتظامي متهم مجروح را به بيمارستان سجاد انتقال دادند. جستجو براي يافتن محل اختفاي سارق فراري آغاز شد. محل زندگي وي در خيابان پيروزي شناسايي شد و ماموران ساعت 1 بامداد روز پنج شنبه در حاليكه عموي متهم كه پزشك بوده در حال خارج كردن تير از پاي متهم بود وي را بازداشت كردند.
در تحقيقات بعدي پليسي احتمال اينكه سارقي كه از ناحيه كليه مورد اصابت قرار گرفته همان سارق مسلح بانك ملي باشد كه مرتكب قتل سرباز نگهبان آن بانك شده است وجود دارد، زيرا شباهت بسياري بين وي و عكسي كه از راه چهره نگاري از صورت عامل قتل بدست آمده بود مشاهده مي شود. تحقيقات بيشتر در اين خصوص در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر بازرس حسيني ادامه خواهد يافت.

|   اقتصادي    |    بـورس    |    حوادث    |    خارجي    |    رسانه    |    سياسي    |
|   شهري    |    علمي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |