شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۱۳
به بهانه روز بزرگداشت مولوي
آرامگاه مولانا در همكف يك برج 
مسافراني كه به قونيه رفته اند هر كدام سوغاتي آورده اند و يكي از آنها يك سوغات ويژه ... .تمام اين كلمه ها را روي كاغذ ريختيم تا برسيم به اصل مطلب؛ بدون سفر هم مي شود به قونيه رفت!
017718.jpg
عكس : هادي مختاريان 
مسعود مير
چهارشنبه هفته گذشته، روز بزرگداشت مولانا بود. روز شاعر سرشناس ايران بي سر و صدا سپري شد. درست در همان لحظه هايي كه قونيه تحت تاثير مراسم بزرگداشت مولوي قرار گرفته بود تا دنيا باور كند كه اين شاعر بزرگ مثلا  متعلق به تركيه است، تنها تاثير اشعار او در ذهن مردم ايران را مي شد در يك كافي شاپ ديد. جايي كه مردم براي تفريح به آن مراجعه مي كنند و تصاوير آرامگاه او را تنها به اين بهانه مي بينند!
روي صندلي هاي خشك زمان را مي كشند. همه مي دانند تا يك لقمه استراحت سيد 48 ساعت راه است.
زنجان ، تبريز، ماكو مرز بازرگان و بعد از عبوراز مرز تركيه، تا رسيدن به مقصد بايد مسافت زيادي را تحمل كنند و البته از گردنه خطرناك سيواس رد شوند. گردنه اي كه در اكثر ايام سال با برف آذين شده. مسافران براي رسيدن لحظه شماري مي كنند. كتاب هاي شعر دست به دست مي شوند. دفترچه هاي خاطرات از پشت شيشه هاي بزرگ ماشين روايتگر لحظه ها هستند و بالاخره مقصد؛ اينجا قونيه است. همان محلي كه شمس و مولانا اولين بار همديگر را در آنجا ملاقات كردند.
كتاب هاي او چندين سال است كه در دانشگاه هاي مختلف دنيا تدريس مي شود. آرامگاه مولانا جلال الدين بلخي شاعر قرن هفتم جايي است كه هر سال ميزبان هزاران توريست از كشورهاي مختلف است. اين آرامگاه كه علاوه بر مولانا، پدر، پسرها و مريدهاي او را هم در خاكش كشيده، شامل يك موزه از لباسها، تسبيح ها، دستنوشته ها و وسايل زندگي مولوي است.
نوشته هاي راهنما و تابلوهاي موزه حكايت از اين دارند كه وقتي پدر مولانا وارد اين شهر شده، اين بنا كه معماري اش به معماري دوره تيموري نزديك است توسط پادشاه وقت به آنها هديه داده شده است.
مسافراني كه به قونيه رفته اند هر كدام سوغاتي آورده اند و يكي از آنها يك سوغات ويژه ... .تمام اين كلمه ها را روي كاغذ ريختيم تا برسيم به اصل مطلب؛ بدون سفر هم مي شود به قونيه رفت!
گوشه اي از اين شهر شلوغ در طبقه اول يك برج چندين طبقه، يادگارها و سوغاتي هاي يكي از مسافران به همه دوستداران مولوي پيشكش شده است.
مريم ابيانه عكس هايي را كه از سفرش به تركيه تهيه كرده به نمايش گذاشته و در شناسنامه نمايشگاهش نوشته: نمايشگاهي كه مي بيند ارمغاني است از سفر سوم كه در زاد روز جلال الدين بلخي در ميعادگاه دوستداران او، قونيه، برگرفته ام. عكس ها را كه مي بيني و با فضاي آرامگاه و سالن هاي برگزاري سماع كه بيشتر آشنا مي شوي به اين فكر مي افتي كه چرا مولانا در كشور ما كمتر از بعضي شاعران مورد توجه است. شعرهاي مولانا به زبان فارسي است. برخي كشورها به ويژه تركيه كه به نحو مضحكي بر اين اعتقاد پافشاري مي كنند كه مولانا ايراني نبوده و متعلق به كشور آنهاست.
از يك طرف همه مي دانيم كه او ايراني بوده و گرچه سفرهاي بسياري كرده است، ولي خاستگاه فرهنگي شخصيت و فضاي تنفس و زادگاهش ايران است. البته بخشي از ايران امروز جزو نقشه ايران محسوب نمي شود. شخصيت مولانا و شعرهايش سال هاي سال است در ذهن علاقه مندان به ادبيات، جايگاه ويژه اي يافته است. نياكان ما يكي از بزرگترين افتخاراتشان را دوره كردن مثنوي معنوي او مي دانستند. فارغ از كساني كه قبل از يافتن گوهر وجودي او دنبال حواشي زندگي و مسايل پيراموني سلسله و ... هستند بايد به اين نكته توجه داشت كه خيلي از بزرگان ادبيات ما سال هاي زيادي از عمرشان را براي تفسير اشعار او سپري كرده اند. اما اين جريان آنقدر پر رنگ نبوده كه مولانا و نوشته هايش بخشي از زندگي ايراني ها را تشكيل دهد. مراسم بزرگداشت مولانا در ايران تبديل شده به يك روز بي سرو صدا كه در نهايت با يكي دو سخنراني و همايش به كارش پايان مي دهد. در اين ميان كار كسانيكه بدون هيچ چشمداشتي و تنها براي دل خودشان و بزرگداشت مولانا در ذهنشان فعاليت مي كنند قابل ستايش است. وقتي جلوي قاب هايي كه براي تهيه شان زمان و هزينه زيادي صرف شده مي ايستي به اين فكر مي كني كه چرا هيچ موسسه مولوي شناسي يا چنين جايي در ايراني كه مولانا شعرهايش را با زبان رسمي اش فارسي سروده، وجود ندارد.
اينكه اين عكس ها با تلاش فراوان و ياري بسيار در مكاني به نمايش گذاشته شده كه نه تنها فضايش براي چنين كاري مناسب نيست بلكه تقريبا بي ربط هم هست، مشكل عكاس يا كافه دار و نمايشگاه دار نيست. مشكلمان از آن جا سرچشمه مي گيرد كه هيچ شخص يا اداره اي از چنين فعاليت هايي حمايت نمي كند. به هر حال، كمي هم از حسنش بگوييم.  ديدن عكس هايي كه لحظه هايي از حال و هواي شهر قونيه را با تمام دوستداران مولوي ثبت كرده، خالي از لطف نيست. اين موضوع را مي توان از برق چشمان افرادي فهميد كه براي گذراندن چند ساعت از روزشان به يك كافه مي آيند و با ديدن چنين عكس هايي ذوق زده مي شوند. به همين راحتي و سختي...

فرهنگ
روز سالمند
ما در يك روز مهم جهاني زندگي مي كنيم. امروز روز جهاني سالمند است. اين عنوان شما را ياد كدام فرهنگسراي تهران مي اندازد؟ درست حدس زديد، ستون فرهنگ امروز ما از فرهنگسراي سالمند آغاز مي شود.قرار است امروز به مناسبت روز جهاني سالمند و نيمه شعبان، مراسم گراميداشت روز جهاني سالمند در فرهنگسراي سالمند برگزار شود. در اين مراسم دكتر احمدي نژاد - شهردار تهران - رياست سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، رياست فرهنگسراي سالمند، مديران مناطق و جمعي از سالمندان و پيشكسوتان هنر شركت دارند.
قرار است در اين مراسم دكتر احمدي نژاد، مهندس مشائي و سركار خانم شاهرخي درمورد گراميداشت نيمه شعبان و تكريم سالمندان سخنراني كنند. در ضمن شعرخواني، اجراي سرود، تقدير از پيشكسوتان و ... همه در اين برنامه اجرا مي شود.
براي احترام به سالمندان جامعه، امروز را فراموش نكنيد. اگر آدرس فرهنگسراي سالمند را نمي دانيد، ما برايتان مي نويسيم: ميدان امام حسين، خ 17 شهريور، خ خشكبارچي، پارك خيام، فرهنگسراي سالمند.

نمايشگاه
يك هفته نقاشي 
اين خبر را براي كساني مي نويسيم كه به نقاشي علاقه دارند. نمايشگاه نقاشي گرافيك در فرهنگسراي دانشجو برپا شده است. در اين نمايشگاه كه از ديروز افتتاح شد و تا 13 مهر ادامه دارد، شما مي توانيد آثار مريم كريمي را تماشا كنيد. ساعت بازديد از اين نمايشگاه 9 تا 19 است. حالا فقط ممكن است مشكل شما آدرس فرهنگسراي دانشجو باشد كه ما اين مشكل كوچك را هم برايتان حل مي كنيم: خيابان سيدجمال الدين اسدآبادي، خيابان 21، پارك شفق، فرهنگسراي دانشجو.
اما ستون نمايشگاه با همين يك خبر پر نمي شود، پس خبري هم در مورد برپايي يك نمايشگاه در بنياد آفرينش هاي هنري نياوران بخوانيد. نمايشگاه آثار استاد طه بهبهاني از ديروز در اين محل برپا شد. ساعت بازديد از اين نمايشگاه 5 تا 9 بعدازظهر است و شما از امروز تا پنج شنبه 16 مهر فرصت داريد كه از آنجا بازديد كنيد. آدرس فرهنگسراي نياوران را هم برايتان مي نويسيم: انتهاي خيابان پاسداران، روبه روي پارك نياوران، فرهنگسراي نياوران. خوش بگذرد!

هوا
شب هاي خنك
پاييز آرام، آرام آمد ولي در ابتداي كار آنقدر با عجله آمد كه نفهميديم چطور شد. دماي هوا به ناگاه سقوط كرد و نويد يك پاييز دلچسب با مقادير زيادي باران را داد. اما اين روند دوام چنداني نداشت. خيلي زود هوا دردرجه اي ثابت ماند و تنها چيزي كه مي توان دراين روزها در گوشه وكنار شهر ديد، ريزش آرام و بي سر و صداي برگهاست. از گرماي روزهاي اخير پاييز كه بگذريم بي انصاف خواهيم بود اگر به خنكي شب هاي آن اشاره نكنيم. دماي هواي امروز تهران به 31 درجه سانتيگراد بالاي صفر مي رسد و اين درحالي است كه شما مي توانيد امشب كمي پنجره هاي منزلتان را باز كنيد و از هواي خنك اين شب ها تا بيشتر از اين سرد نشده، لذت ببريد. هواي تهران در خنكترين ساعات امشب وامروز به 16 درجه سانتيگراد بالاي صفر خواهد رسيد.
به اميد ريزش چند قطر باران و زدن چند رعد و برق در روزهايي كه پيش رويمان است.

جعبه
خانه به دوش براي رمضان
قبل از اينكه جعبه امروز را با اعلام برنامه روز شنبه آغاز كنيم، دو خبر كوتاه از دو برنامه جديد به آگاهي شما مي رسانيم. خانه به دوش عنوان سريالي است كه به كارگرداني رضا عطاران در 26 قسمت 45 دقيقه اي در گروه فيلم و سريال شبكه سوم تهيه و براي پخش در ماه مبارك رمضان امسال كه كمتر از 15 روز تا آغاز آن باقي ماند، در نظر گرفته شده است. اين سريال هر شب بعد از مراسم افطار پخش خواهد شد. خبر ديگر از گروه كودك و نوجوان است. مجموعه عروسكي من و پوتي نيز تا هفته آينده به كارگرداني امير فيضي در تهران كليد مي خورد. اما برنامه هاي امروز و امشب، آشتي كنان ساعت 40:13 از شبكه سوم پخش مي شود. ساعت 30:17 مي توانيد شاهد مسابقه فوتبال ليگ برتر انگليس باشيد. ديدار امروز كه از شبكه 3 به طور زنده پخش مي شود آرسنال و چارلتون است. سريال تب سرد را هم كه اين روزها خيلي هم در محافل خبري سر و صدا كرده مي توانيد ساعت 15:20 تماشا كنيد از شبكه 3. كمربندها را ببنديد ساعت 10:21 پخش مي شود. پخش مستقيم فوتبال مابين كيه وو ولچه ساعت 22 از شبكه 3 به طور زنده پخش مي شود.

تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
|  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |