يكشنبه ۱۳ دي ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۶۰۰ - Jan 2, 2005
پايان دادرسي يك پرونده قتل شبه عمد
010401.jpg
گروه حوادث: دو پسر جوان كه با تزريق جوهر ليمو به يك دختر معتاد موجب مرگ وي شده بودند از سوي دادگاه به پرداخت ديه و تحمل حبس محكوم شدند.
اوايل سال ۸۰ پريسا كه در يكي از دانشگاه هاي كشور دوبي پذيرفته شده بود به قصد ادامه تحصيل خانواده اش را در ايران ترك كرده و به كشور همسايه سفر كرد. پريسا در مدت اقامت خود در كشور دوبي هر چند ماه يكبار براي ديدار خانواده اش به ايران سفر مي كرد. مدت اقامت دختر جوان در دوبي و تنهايي وي در كشور غريب مشكلات روحي برايش ايجاد كرده و در نهايت دوستان ناباب موجب شدند پريسا به مواد مخدر معتاد شود.
پريسا پس از اعتياد هر بار كه به ايران سفر مي كرد براي اين كه خانواده اش از اعتياد وي با اطلاع نشوند براي مصرف مواد مخدر به خانه دوستان خود كه در كشور دوبي با آنها آشنا شده بود مي رفت. پريسا شب قبل از بازگشت به دوبي به يك مهماني دعوت شد. پريسا بعد از پايان ساعت مهماني در راه بازگشت به خانه در حالي كه دو پسر جوان حاضر در مهماني به دليل تاريكي هوا به قصد رساندن وي به منزل پدريش او را سوار خودرو خود كرده بودند در اثر مصرف زياد مواد مخدر دچار وضعيت نامناسب جسمي شد. يكي از پسران به نام شهبد كه به شدت دستپاچه  شده بود به همراه دوستش كه كامبيز نام داشت به سرعت پريسا را به خانه خود انتقال داد و براي اين كه حال دختر به حالت مناسب تري برسد يك قاشق جوهر ليمو را جوشانده و به پريسا تزريق كردند كه اين عمل آنان موجب مرگ حتمي پريسا شد.
شهبد وقتي متوجه شد حال پريسا بدتر شده است به اورژانس زنگ زده و وقتي پرسنل پزشكي بر بالين دختر حاضر شدند چند دقيقه اي از مرگ پريسا مي گذشت.
پرونده اين حادثه در دادسراي امور جنايي تهران زير نظر قاضي جواد اسماعيلي مورد بررسي قرار گرفت، مأموران دايره ۱۰ آگاهي مركز تحقيقات لازم را در مورد اين پرونده آغاز كردند. شهبد و كامبيز بازداشت و مورد بازجويي پليسي قرار گرفته و در نهايت هر دو متهم روانه زندان شدند.
روز گذشته در آخرين جلسه رسيدگي بر روي اين پرونده شهبد در آخرين دفاعيات خود خطاب به قاضي جواد اسماعيلي گفت: «من بي گناهم. مرگ پريسا هيچ ربطي به من نداشت. پريسا زماني وارد خانه ما شد كه چند دقيقه قبل از آن در خودرو من دچار بيهوشي ناشي از مصرف زياد مواد مخدر شده بود.»
كامبيز ديگر متهم پرونده نيز در آخرين دفاعيات خود مرگ پريسا را مصرف مواد مخدر اعلام كرد و از دادگاه خواستار آزادي خود شد. اين دفاعيات در حالي مطرح شد كه خانواده پريسا اعتقادي به اعتياد دخترشان نداشتند.
قاضي جواد اسماعيلي در پايان اين جلسه با عنايت به گزارش اوليه مأموران پزشكي قانوني و تحقيقات به عمل آمده در مرجع انتظامي و دايره ۱۰ آگاهي تهران و گزارش معاينه جسد سازمان پزشكي قانوني كشور و نظريه تكميلي سازمان مذكور و نظريه كميسيون پزشكي سازمان پزشكي قانوني كه اقدامات متهمان را از مصاديق غيرمجاز در امور پزشكي دانسته و مجموعه اقدامات آنان را تأثيرگذار در مرگ پريسا دانسته بود و همچنين اقرار صريح متهمان بخصوص كامبيز متهم رديف دوم پرونده مبني بر تزريق جوهر ليمو به مرحومه و عدم ارائه هرگونه دفاعيه مفيد و ساير قرائن و شواهد موجود در پرونده مجرميت متهمان را مسلم تشخيص داده و مستنداً به مواد ،۲۹۴ ۲۹۵ (تبصره سه)، ۲۹۷ ، ۳۰۰ ، ۳۰۲ ، ۳۰۴ ، ۶۱۶ قانون مجازات اسلامي متهمان را به پرداخت نصف ديه كامل مرد مسلمان ظرف دو سال از زمان وقوع قتل و تحمل دو سال حبس با احتساب ايام بازداشت قبلي محكوم كرد.
رأي صادره تا ۲۰ روز آينده قابل تجديد نظر خواهي است.

امروز عضو يك باند فساد محاكمه مي شود
010395.jpg
گروه حوادث: نخستين جلسه بازپرسي اعضاي يك شبكه فساد كه در پي حادثه دلخراش براي يك كودك شش ساله، شناسايي و دستگير شدند،  صبح امروز در شعبه شش بازپرسي دادسراي ارشاد برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ما، ماجراي دستگيري اين شبكه با شكايت صاحب يك شركت حمل و نقل تحت پيگيري پليس قرار گرفت. اين مرد كه صابر نام داشت در طرح شكايت خود در دادسراي صادقيه مدعي شد كه همسرش در پي برخي اختلافات خانوادگي كودك شش ساله اش را كه دانيال نام داشت از طبقه دوم خانه به پايين پرت كرده است اما پسرش با تلاش تيم پزشكي نجات يافت.
شاكي اين پرونده در ادامه بيان داشت: من صاحب يك شركت حمل و نقل هستم. حدود يك سال قبل، به خاطر يك سري مشكلات كاري كه برايم پيش آمد، مجبور به سفرهاي طولاني مدت شدم. زماني كه به خانه برمي گشتم،  پسرم دانيال حرف هايي مي زد كه زياد باور نمي كردم، تا اين كه پس از مدتي، متوجه شدم كه همسرم به من خيانت كرده و در قبال غيبت  طولاني من با يك شبكه فساد آشنا شده است و به آنان اجازه ورود به خانه ام را داده است. در صدد اثبات اين حرف ها بودم كه يك روز از طريق يكي از همسايه ها به من اطلاع داده شد كه همسرم، پسر شش ساله ام دانيال را از طبقه دوم به پايين پرتاب كرده است. با وقوع اين حادثه وقتي خودم را به بيمارستان رساندم دكتر اورژانس به من گفت، پسرم از حال خوشي برخوردار نيست. زماني كه جريان را پيگيري كردم و از همسرم جوياي حادثه شدم او گفت: دانيال خودش به بالكن رفته و ناگهان به پايين پرتاب شده است. از آن جايي كه احتمال مي دادم همسرم براي خلاصي از دانيال دست به چنين كاري زده است، خواهان رسيدگي به پرونده شدم.
به اين ترتيب، كارآگاهان با طرح شكايت صابر، دانيال را مورد بازجويي قرار دادند. پسر شش ساله در بازجويي ها عنوان كرد: روز حادثه وقتي فهميدم مادر قصد رفتن به خانه مردان ناآشنا را دارد، به او گفتم به پدر مي گويم كجا مي روي. ناگهان عصباني شد و مرا به پايين پرتاب كرد. كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود همسر صابر را بازداشت كردند و از وي تحقيق به عمل آوردند. اين موضوع كه باعث وحشت وي شده بود، زن جوان را بر آن داشت تا لب به اعتراف گشوده و ضمن اعتراف به اين كه كودك شش ساله اش را بر اثر عصبانيت به پايين پرتاب كرده است، بيان داشت: در غياب همسرم، با اعضاي يك شبكه فساد همكاري كرده و در اوقاتي كه شوهرم مأموريت كاري مي رفت اجازه ورود اعضاي اين شبكه را به خانه ام مي دادم.
با توجه به اعترافات زن جوان و تحقيقات صورت گرفته، پرونده به لحاظ اين كه اين زن به اتهام شروع به قتل عمدي در بازداشت بود، به شعبه ۲ دادسراي امور جنايي تهران انتقال يافت.اما به خاطر عدم صلاحيت مجدداً به دادسراي صادقيه ارجاع شد.
شاكي پرونده با طرح اتهامات شروع به قتل عمدي، پرونده سازي، سرقت اثاثيه منزل و تشكيل خانه فساد از همسرش طرح شكايت كرده و قرار است صبح امروز نخستين جلسه بازپرسي در شعبه ۶ دادسراي ارشاد برگزار شود.

از كتك خوردن خسته شدم!
010398.jpg
گروه حوادث: زن جواني پس از ۱۰ سال كتك خوردن تصميم گرفت طلاق بگيرد.
به گزارش خبرنگار ما، زن افسرده و تكيده در كنار حميد و احمد پسران كوچكش نشسته بود. آنها منتظر بودند تا در دادگاه باز شود و نامشان را صدا كنند و به داخل بروند.
از او كه پرسيدم چه شده گفت: خسته شدم بس كه كتك خوردم . شوهرم عصبي است و سركوچكترين مشكل داد و بيداد به راه مي اندازد. در دادگاه باز شد و مليحه و دو پسرش به داخل اتاق رفتند. شوهرش اميرحسين هم كه تا آن موقع در يك گوشه در خود فرو رفته بود هم وارد اتاق شد.
مليحه در مقابل قاضي دادگاه ادامه داد: شوهرم دست بزن دارد. وقتي به خانه مي آيد مثل برج زهرمار مي ماند. كافيست كوچكترين صدايي از بچه ها بلند شود، من و بچه ها را آن قدر مي زند تا خودش خسته شود.
محمد حسين در ميان حرف زن دويد و گفت: من در بازار تهران كار مي كنم. بعضي وقت ها كه مشكلات حساب و كتاب هاي مالي برايم پيش مي آيد مجبورم با صدها نفر سروكله بزنم. همين باعث مي شود وقتي مي آيم خانه به يك محيط آرام و بدون سروصدا نياز داشته باشم. بچه هاي قد و نيم قد من هم كه مراعات نمي كنند. زنم هم به آنها تربيت و ادب ياد نمي دهد كه اين موضوع را درك كنند. حساب و كتاب بيرون كه به خانه مي آيد و با كرايه خانه وخرجي منزل جمع مي شود ديگر مرا غيرقابل كنترل مي كند.
اين موضوعات باعث مي شود كه يك دفعه از كوره دربروم.
مليحه زن ۲۷ ساله اي بود كه از دست كتك كاري ها و پرخاشگري همسرش به خانه پدري و دادخواست طلاق روي آورده بود. او ادامه داد: وقتي اميرحسين به خانه مي آيد غصه ام مي گيرد. صدا از هيچ وسيله برقي هم نبايد در بيايد چه برسد به آدم هاي اين خانه. وقتي خرجي مي خواهم دم از ندارم  ندارم مي زند و با عصبانيت فحاشي مي كند و بعد هم كتك كاري .
حالا بچه ها در دو صندلي گوشه اتاق در خود فرورفته اند. انگار آنها هم ديگر از كتك خوردن خسته شده اند.
قاضي به آنها دو ماه فرصت داد تا راجع به تصميم قطعي خود فكر كنند و به مركز مشاوره واقع در مجتمع دادگاه خانواده مراجعه كنند.
بسياري از خشونت هاي خانگي بر اثر فشارها و خستگي هاي روزمره كاري است كه به داخل خانه آورده مي شود. برخي در محدوده كلام فشار عصبي خود را تخليه مي كنند و برخي در محدوده درگيري هاي فيزيكي اين كار را انجام مي دهند.

طلبكار، بدهكارش را كشت
گروه حوادث: مردي كه به دليل پرداخت نشدن طلبش از سوي بدهكار مرتكب قتل وي شده بود با پيگيري هاي پليسي مداوم بازداشت و به بزه انتسابي خود اعتراف كرد.
دوازدهم آذرماه جسد يك مرد جوان كه با سه ضربه چاقو در حوالي پمپ بنزين بومهن به قتل رسيده بود توسط رهگذران كشف شد. مراتب به اطلاع بازپرس اصغرزاده و ماموران دايره ۱۰ اداره آگاهي مركز رسيد. در بررسي اوليه از صحنه جنايت يك موتورسيكلت كه احتمال تعلق آن به مقتول وجود داشت كشف شد.
هويت مقتول كه آنادري بود توسط ماموران آگاهي كشف شد. ماموران در ادامه تحقيقات پليس متوجه شدند كه مقتول با موتورسيكلت خود در شهر تهران و حوالي آن مسافركشي مي كرد و از چند ماه قبل نيز هر روز صبح مرد ميانسالي را از مقابل در منزلش واقع در شهرك پرديس برداشته و به مغازه وي در منطقه بومهن انتقال مي داد.
روز حادثه هم زمان با خروج از منزل به خانواده اش گفته بود كه به دنبال مرد مذكور مي رود و پس از آن ديگر خبري از وي نبود تا اينكه جسدش كشف شد.
جست وجوها براي شناسايي محل زندگي مسافر هرروزه مقتول ادامه يافت تا اينكه در نهايت بررسي هاي پليسي به نتيجه رسيد. مظنون اول ارتكاب جنايت كه همان مرد مغازه دار بود بازداشت و مورد بازجويي قرار گرفت. وي در ابتدا منكر هرگونه ارتكاب جرمي شد ولي ادامه تحقيقات پليسي كه در دايره ۱۰ آگاهي مركز صورت گرفت راز جنايت را فاش كرد.
مرد بازداشت شده در اعترافات خود به افسر پرونده گفت: «چند روز قبل از حادثه مقتول مبلغي پول از من به صورت قرض گرفت ولي وقتي زمان پرداخت پول فرا رسيد از پرداخت بدهي خود امتناع مي كرد، روز حادثه بر سر اين مساله با هم درگير شديم و من در يك لحظه از لحن صحبت كردن مقتول ناراحت شده و با چاقو او را به قتل رساندم.»
بررسي قضايي بر روي اين پرونده در دادسراي امور جنايي تهران زيرنظر بازپرس اصغرزاده ادامه خواهد يافت.

عاشق مزاحم دستگير شد
گروه حوادث: خواستگار لجوجي كه پس از شنيدن جواب رد از خانواده دختر مورد علاقه اش با مزاحمت تلفني قصد آزار و اذيت آنها را داشت، ديروز در شهرستان مشهد دستگير شد.
مردي چندي پيش با مراجعه به يكي از كلانتري هاي شهرستان مشهد گفت: مدتي است مزاحم تلفني داريم. او هر دفعه من و خانواده ام را تهديد به قتل مي كند. در ابتدا هيچ توجهي به تهديدهاي اين مزاحم تلفني نمي كردم، اما او دست بردار نيست. با تماس هاي او ديگر آرامش زندگي مان از بين رفته است. مي ترسم اين جوان روزي نقشه هايش را عملي كند.
او در ادامه صحبت هايش به پليس گفت: من در اين رابطه به فردي به نام جمشيد كه يكي از خواستگاران دخترم بود، مظنون هستم.
پرونده براي بررسي بيشتر به شعبه دوم دادگاه عمومي مشهد ارجاع شد. كارآگاهان با كنترل شماره تلفن منزل شاكي و با به دست آوردن سرنخ هايي، سرانجام ديروز موفق شدند متهم را در يكي از باجه هاي تلفن عمومي دستگير كنند. او كه خود را جمشيد معرفي مي كرد، در بازجويي هاي انجام شده علاوه بر قبول جرم خود اعتراف كرد: «من به دختر اين خانواده علاقه دارم. اما والدين او با ازدواج من با دخترشان مخالفت مي كنند. من هم تصميم گرفتم با اين كار آنها را اذيت كنم.»
متهم براي تحقيقات بيشتر و تكميل پرونده تحويل محاكم قضايي شد.

كشف بيش از دو ميليارد ريال اشياء عتيقه در قوچان
پليس : مأموران مبارزه با قاچاق كالا و ارز استان خراسان رضوي ديروز موفق شدند ۹۸ قطعه اشياء عتيقه قيمتي به ارزش بيش از دو ميليارد ريال كشف كنند.
مأموران مبارزه با قاچاق كالا و ارز استان خراسان چند روز پيش، اشخاصي را در شهرستان قوچان به اتهام نگهداري و خريد و فروش اشياء عتيقه شناسايي كردند.
براساس اين گزارش، ماموران پس از تحقيق، تفحص و مراقبت متهمان، روز گذشته با هماهنگي مقام قضايي منزل آنان را بازرسي و متهمان را دستگير كردند.
در بازرسي به عمل آمده، ۲ قطعه مجسمه۳، قطعه آفتابه (ابريق)، ۸ قطعه ملاقه و قاشق، ۳ قطعه دسته قاشق۳، قطعه كاسه، ۱ قطعه كفگير، ۱ قطعه پاتيل، ۳ قطعه ماهي تابه، ۲ قطعه جام و درب، ۷ قطعه اقلام شكسته شده ريز فلزي و سناني كشف و ضبط شد.
همچنين با سرنخ هايي كه از اعترافات متهمان به دست آمد، در بازرسي از منزلي در شهرستان گاليكش نيز ۵۳ قطعه ظروف سفالي به دست آمد.
خبر ديگري از شهرستان گنبد حاكي است، در بازرسي از منزلي در اين شهرستان نيز يك دستگاه سماور قديمي، ۱۱ قطعه اشياءتاريخي به همراه دو دستگاه خودرو كشف و متهمان دستگير شدند.
ارزش اشياء عتيقه كشف شده بيش از دو ميليارد ريال برآورد مي شود.

اولين داديار زن در شهرستان جيرفت آغاز به كار كرد
ايرنا:با راه اندازي  دادسراي  عمومي شهرستان  جيرفت ،اولين  داديار زن در اين  شهرستان آغاز بكار كرد.
رئيس  دادگستري  جيرفت  روز شنبه  در گفت  گو با خبرنگار ايرنا ابراز اميدواري كرد با بكارگيري  يك  بازپرس  و يك  داديار زن ، دستگاه  قضايي  اين  منطقه  بتواند پاسخگوي  مردم  بوده و گام  موثري  در جهت  رفع  مشكلات  مردم  محروم  به ويژه  بانوان اين  منطقه  بردارد.
يحيي  كمالي  پور ضمن  بيان  اين  مطلب  كه  زنان  نيز در شايستگي  و توانايي  دست كمي از مردان  ندارند يادآور شد: با شروع  فعاليت  نخستين  زن  آن هم  در يك منطقه محروم  شاهد تحولي  تاثيرگذار باشيم .
«وحيده  خيرخواه» داديار جديد شهرستان  جيرفت  داراي  مدرك  ليسانس  علوم قضايي  مي باشد.

در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان
زنداني متهم به قتل محاكمه شد
گروه حوادث: زنداني ۳۳ ساله اي كه در درگيري با متهمي وي را به قتل رسانده بود، صبح ديروز در آخرين دفاع، مدعي شد كه مقتول قصد زورگيري از وي را داشته است.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان و به رياست قاضي عزيز محمدي و چهار مستشارش برگزار شد، در ابتداي جلسه محاكمه خاكي نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت.
وي درباره تشريح جزئيات حادثه گفت: حدود ۵ ماه قبل عباس (۳۳ ساله) كه به اتهام يك فقره قتل عمدي از ۷ سال پيش در زندان به سر مي برد در درگيري با عبدالرضا (۳۳ ساله) وي را با ضربه چاقويي كه به پهلويش وارد كرد، به قتل رسانده، وي پس از دستگيري بلافاصله به قتل اعتراف كرده است. هم اكنون با توجه به درخواست اولياي دم، خواهان قصاص نفس (اعدام) هستم.
در ادامه جلسه محاكمه قاضي عزيز محمدي از متهم به قتل خواست تا پس از حضور در جايگاه به دفاع از خود بپردازد. متهم پس از حضور در جايگاه گفت:
نامم عباس است و ۳۳ سال دارم و از ۷ سال پيش به اتهام قتل عمدي در زندان به سر مي برم.
قاضي : درباره روز حادثه توضيح دهيد؟
متهم: روز حادثه من در حال قدم زدن در بند بودم كه ناگهان عبدالرضا كه به اتهام حمل مواد مخدر در زندان بود، به طرفم آمد و شروع به زدن حرف هاي زشت كرد. من او را به طرفي حول دادم. از حال خوشي برخوردار نبود. دوباره به طرفم حمله ور شد و چاقويي كه داشت را زير گلويم گذاشت و مرا تهديد كرد كه بايد وسايلم را كه ارزشمند بود از جمله ساعت و پول هايم را به او بدهم.
به خاطر همين وقتي دست به چنين كاري زد، من هم چاقويي را از جيبم خارج كردم و ضربه اي به پهلويش وارد كردم.
قاضي: قبلاً  هم با او مشكل داشتي؟
متهم: نه، يك دفعه به طرفم حمله ور شد.
قاضي: چرا موضوع را به مسئولان زندان اطلاع ندادي؟
متهم: براي اينكه اگر تأمل مي كردم. عبدالرضا مرا با چاقو مي زد.
در ادامه جلسه محاكمه وكيل متهم به قتل به دفاع از وي پرداخت و گفت: موكلم داراي مشكل عصبي است و گاهي اوقات اراده اش را از دست مي دهد. وي حدود ۷ سال است كه به اتهام قتل عمدي، در زندان به سر مي برد و اصلاً حوصله درگيري با كسي را نداشت. از دادگاه مي خواهم تا در صورت امكان موكلم را براي صحت سلامتي به پزشكي قانوني انتقال دهند.
بر پايه اين گزارش، قاضي عزيز محمدي پس از ختم جلسه محاكمه، اعلام داشت ظرف ۱۰ روز آينده حكم درباره پرونده صادر خواهد شد.

توضيح
عكسي كه روز پنج شنبه ذيل خبر «اتهامات را قبول ندارم» چاپ شده بود، مربوط به آن خبر نبوده است.

چهار نفر قرباني گاز شدند
گروه حوادث- در اثر دو حادثه متفاوت ۴ نفر جان خود را از دست دادند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت تازه از ۲ بامداد گذشته بود كه صداي انفجاري مهيب همسايه ها را بيدار كرد و به خيابان كشاند. همه مي خواستند بدانند عامل ايجاد اين صداي مهيب چيست؟ از خانه متروكه خيابان ۱۵ خرداد غربي دود بلند شده بود. بخشي از خانه ديوار به ديوار منزل متروكه نيز ويران شده بود.
همسايه ها به كمك اهالي منزل شتافتند ولي دير شده بود. مادر و پسري به نامهاي اعظم ۴۵ ساله و مرتضي ۲۰ ساله زير آوار مانده و در دم جان سپردند. با حضور پليس تحقيقات آغاز شد. آبگرمكن خانه متروكه كه هيچ كس در آن زندگي نمي كرد بي دليل روشن و منفجر شده بود.
پس از اينكه مأموران كلانتري «۱۱۳» از خالي از سكنه بودن منزل متروكه مطمئن شدند يكي از وراث براي تحقيقات بيشتر فراخوانده شد.
او دلايل و شواهدي براي عدم حضورش در زمان وقوع حادثه مطرح كرد و مشخص شد در اين حادثه نقشي نداشته است.
سميرا تنها مجروح اين حادثه كه به شدت مجروح شده بود به بيمارستان منتقل شد.
تحقيقات بيشتر براي علت حادثه انفجار در پزشكي قانوني ادامه دارد.
در حادثه ديگري نيز دو خواهر به نام هاي اعظم ۱۶ ساله و مهديه ۲۰ ساله دچار گازگرفتگي شدند.
به گزارش خبرنگار ما، وقتي ساعت ۱ و ۳۸ دقيقه بامداد خانواده اعظم و مهديه از مهماني به منزل بازگشتند متوجه شدند كه خبري از دخترانشان نيست. آنها همه جاي خانه را براي يافتن آنها جست وجود كردند و بعد از مدت كوتاهي آنها را در حمام و بيهوش يافتند. اعظم و مهديه براثر گازگرفتگي جان خود را از دست داده بودند. از آنجايي كه آبگرمكن از حمام فاصله زيادي داشت كارشناسان معتقدند احتمال دارد كه گاز از راه لوله آب وارد حمام شد و باعث خفگي آن دو نفر شده باشد.
تحقيقات براي مرگ اين دو جوان نيز در پزشكي قانوني ادامه دارد.

زندان و ديه براي زن همسركش
گروه حوادث: زني كه با طرح نقشه شومي با همكاري مردي، همسرش را به قتل رسانده بود، با رضايت فرزندانش به زندان و پرداخت ديه محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار ويژه پليس جنايي تهران قرار گرفت كه جسد مرد ناشناسي در بيابان هاي اطراف شهر ري پيدا شد. پس از كشف جسد و بررسي آن مشخص شد كه اين مرد در اثر ضربات متعدد چاقو به ناحيه سينه و شكم به قتل رسيده است. با دستور بازپرس ويژه قتل، پيكر بي جان مرد ناشناس براي شناسايي هويت به پزشكي قانوني انتقال يافت و تيمي از كارآگاهان اداره آگاهي مامور رسيدگي به پرونده شدند.
آنان در بررسي هاي مقدماتي، دريافتند جنازه متعلق به مرد ۳۷ساله اي به نام احمد ساكن شهر ري است. از سوي ديگر همسرش كه شكيلا نام داشت پس از فقدان وي هيچ گونه تلاشي براي پيدا كردن همسرش نكرده است. كارآگاهان از آن جايي كه احتمال مي دادند همسر احمد از وقوع جنايت باخبر باشد وي را تحت تعقيب و مراقبت قرار دادند و در يك عمليات ضربتي دستگير كردند.
شكيلا پس از دستگيري بلافاصله به قتل همسرش با همكاري مردي به نام هادي (۲۲ساله) اعتراف كرد.
وي در نخستين بازجويي ها بيان داشت: مدتي قبل از جنايت زماني كه كودك ۶ساله ام را براي تفريح به پارك برده بودم، با هادي آشنا شدم. پس از چند جلسه ملاقات زماني كه فهميد همسرم معتاد است و من زندگي سختي را مي گذرانم، نقشه قتل همسرم را طراحي كرديم و شب حادثه، وقتي هادي وارد خانه ام شد به او چاقويي دادم و شوهرم را در حالي كه در خواب بود با ضربات چاقو به قتل رساند.
كارآگاهان با توجه به اعتراف همسر مقتول، هادي را شناسايي و دستگير كردند. متهمان اين پرونده هفت روز قبل در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان محاكمه شدند و فرزندان مقتول با اعلام رضايت، دادگاه را ترك كردند.
برپايه اين گزارش، قاضي ياورزاده و چهار مستشارش با توجه به محتويات پرونده و رضايت اولياي  دم، شكيلا را به اتهام معاونت در قتل عمدي به پنج سال حبس تعزيري و هادي را به اتهام مشاركت در قتل عمدي به ۱۰ سال حبس تعزيري و پرداخت ديه محكوم كرد.
حكم صادره براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.

حادثه در جهان
خودكشي پليس وظيفه شناس
گروه حوادث: يك پليس اهل نيويورك كه متهم شده بود حين انجام وظيفه خود در ساعات كاري به يك شغل دوم نيز مي پردازد چند ساعت قبل از حضور در دفتر رئيس و توضيح دلايل خود، خودكشي كرد.
به گفته ما مور تحقيق پرونده، بازرس ريچارد كاپلنكو با اسلحه خودش در دستشويي اداره پليس و با شليك يك گلوله به مغزش خودكشي كرد.
ريچارد كه ۱۹ سال سابقه خدمت در اداره پليس را داشت هشت ماه پيش از شهر كوئينز به منهتن منتقل شد تا تحقيقات بيشتر در زمينه اتهاماتي كه به وي وارد شده است انجام گيرد. ريچارد ۴۲ ساله متهم بود كه بدون اطلاع  رؤساي خود مركز خدمت را جهت حضور در يك محل كار ديگر ترك مي كند.
پدر فراموشكار در دادگاه
گروه حوادث: دادگاه محلي ايالت فلوريدا روز گذشته دندانپزشكي را كه در ماه جولاي پسر سه ساله خود را در صندلي عقب خودروي خود گذاشته و وي را فراموش كرده بود به ده سال حبس تعزيري و گذراندن يازده ساعت در كلا س هاي خدمات اجتماعي محكوم كرد.
به گفته مأمور تحقيق پرونده، دنيس سيوا ۴۳ ساله با پذيرفتن شروط دادستان مانع از ارجاع پرونده به دادگاه شد. به گفته مأمور تحقيق پرونده، دنيس در اين مدت كابوس وحشتناكي را پشت سر گذاشته است و ديگر به هيچ وجه تحمل حضور در دادگاه را نداشت. دنيس روز حادثه پسر خود را با خود به شركت مي برد اما هنگام ترك ماشين وي را فراموش مي كند و به سر كار خود مي رود. سه ساعت پس از اين حادثه زماني كه مادر كودك با دنيس تماس مي گيرد وي متوجه حضور بچه در صندلي عقب ماشين مي شود. آندري پس از رسيدن به بيمارستان فوت مي كند.
دستگيري ضاربي كه انگشت مضروب را خورد
گروه حوادث: پليس زيمبابوه مردي را كه در جريان يك نزاع دسته جمعي در يك ميكده، انگشت يكي از حاضران را بريده و آن را خورده بود بازداشت كرد.
پليس الكس نياروباك را با اتهام ضرب و جرح منتهي به نقص عضو مضروب روبه رو كرده است.به گفته مأمور تحقيق پرونده، الكس روز حادثه در يك ميكده با همسرش دعوا مي كند كه مضروب با انگيزه آشتي دادن آنها وارد صحنه مي شود كه الكس كه از دخالت وي عصباني شده بود در يك اقدام ناگهاني انگشت وي را گاز مي گيرد و سپس آن را جويده و قورت مي دهد. پليس هيچ اثري از انگشت قطع شده مضروب در محل حادثه پيدا نكرد.
قرار است دادگاه نهايي وي در چهاردهم ژانويه تشكيل شود.
تاجر اسكاتلندي از يك پليس شكايت كرد
گروه حوادث:يك تاجر اسكاتلندي از يك افسر پليس كه در سال ۱۹۹۷ با ارائه مدرك جعلي، او را به قاچاق مواد مخدر متهم كرده بود، شكايت كرد.
يك تاجر اسكاتلندي به نام «جان ميدلتون» ، از يك افسر پليس كه در سال ۱۹۹۷ با ارائه مدرك جعلي او را به حمل مواد مخدر متهم و دستگير كرده بود، شكايت كرد. برپايه اين گزارش، اين افسر در سال ۱۹۹۷ با جعل مدرك ميدلتون را به قاچاق مواد مخدر متهم و به بازرسي از منزل وي پرداخت، اما هيچ نوع ماده مخدري در آنجا كشف نكرد. اما اين مامور از ادعاي خود دست برنداشت و با لجبازي، چندي بعد به سراغ وي رفت و به همين اتهام، اتومبيل او را بازرسي كرد كه اين بار هم ناموفق ماند. اكنون شاكي كه ادعا مي كند از آن هنگام تاكنون به بيماري عصبي مبتلا شده است، از وي شكايت كرده است.
اين گزارش حاكي است، دادگاه منتظر ارائه مدارك كافي از سوي متهم است و درصورت اثبات ادعاي اين مرد تاجر، افسر پليس به پرداخت۲۰۰ هزار پوند جريمه محكوم خواهد شد.
موش، گوش يك نوزاد راجويد
ايرنا :موش ، گوش  يك  نوزاد هشت  ماهه  اماراتي  را در منطقه  شعم  در راس الخيمه  جويد. گزارش  روز شنبه  خبرنگار ما به  نقل  از منابع  بيمارستاني  حاكي  است : خانواده اين  نوزادباشنيدن  گريه  وفرياداين  نوزاد متوجه  حادثه  شدند وبلافاصله اورا براي  درمان  به  نزديكترين  بيمارستان  منتقل  كردند.
در زمان  حاضر پزشكان  حال  عمومي كودك  را خوب  توصيف  كردند، اما وي تحت مداوا قرار دارد. در عين  حال  اهالي  منطقه  مذكوراز مدت ها قبل  بخاطر هجوم  موش ها به منازلشان ، به  شهرداري  منطقه  شكايت  كرده بودند.
مدير كل  شهرداري  راس الخيمه  اعلام  كرد: شهرداري  حمله  گسترده اي  براي مبارزه  با موش ها آغازكرده  وتاكنون  مقادير زيادي  سم  بين  اهالي  توزيع شده  است .

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |