شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۴۶
مروري بر پيشينه و چگونگي پيدايش كلانتر و كلانترهادر تهران
زنهار حذر كنيد، رندان زپليس...
از جمله قوانين اولين دوره شهرباني: كساني كه در اين شهر شغلشان منحصر به نوكري است، بايد با اطلاع رئيس نظميه، مشغول نوكري شده و براي هر يك به اندازه خرج ولياقت، شهريه معين گردد
030315.jpg
رحمت الله كد كلا ن 
قبل از تاسيس اداره احتسابيه تامين امنيت به عهده حاكمان شهرها بود و بعد از تاسيس آن اداره، جزو وظايف محتسبين قرار گرفت تا اينكه با وسعت روز افزون تهران قديم و ضرورت تاسيس بلديه، تامين امنيت جاني و مالي مردم به عهده بلديه گذاشته شد.
در آن زمان مردم از شر غارتگران در امان نبودند و شبي نبود كه خانه اي غارت نشود و عابران را به اصطلاح لخت نكنند و اغلب بين مردم و غارتگران درگيري  هايي رخ مي  داد كه بيشتر منجر به قتل غارت زدگان مي  شد.
اين وضعيت نابهنجار، دستگاه حكومت وقت را بر آن داشت تا به طور جدي تري با اين معضل برخورد كند، بنابراين امور انتظامات داخل شهر تهران به عهده مسوولي به نام كلانتر گذاشته شد و هر محله يك كدخدا داشت كه زير نظر كلانتر انجام وظيفه مي  كرد و در مجموع كلانتر و كدخدايان مسوول حفظ نظم شدند و حتي در امور مربوط به بلديه نيز دخالت مي  كردند. علاوه بر كدخدايان، عده اي قراول نيز كه سربازان قشون بودند با كلانتر همكاري مي  كردند. كلانتر بعدها يك مقام كشوري محسوب و به افرادي كه زير نظر كلانتر كار مي  كردند، عناوين عسس، شحنه و داروغه داده شد.
حفاظت و جلوگيري از غارت بازارها به عهده عسس ها گذاشته شد. افزون بر آنها شب ها براي حفظ بيشتر جان و مال مردم، از ماموران مسلح قشون استفاده مي  كردند و عسس ها و ماموران قشون زير نظر ميرشب كه يك مقام كشوري بود، مسوول تامين امنيت بودند.
نخستين شهرباني 
در سال 1295 هجري قمري نخستين اداره شهرباني در تهران تاسيس شد كه محل آن در ميدان توپخانه ميدان امام خميني فعلي بود. در ابتدا به شهرباني عنوان اداره جليله پليس دارالخلافه و احتسابيه نهادند و اين اداره با تشريفات خاصي افتتاح شد.
در آغاز، وظايف شهرباني و شهرداريبلديه به طور توامان به عهده اين اداره جديد گذاشته شد و از نظر مراتب فرماندهي زير نظر كامران ميرزانايب السلطنه و حاكم تهران قرار گرفت.
بعدها يكي از افسران شهرباني اتريش به نام كنت دومونت فرت را براي توسعه شهرباني و با پرداخت حقوق و مزاياي قابل توجهي به ايران دعوت كردند.
كنت دومونت فرت در ابتداي ورودش به تهران اعلام كرد كه قادر است با 400 نفر پليس پياده و 60 نفر پليس سواره امنيت تهران را به طور كامل تامين كند.
در سال 1296 هجري قمري كنت قوانيني را كه بعدها كتابچه قانون كنت ناميده شد، به اجرا گذاشت و با اجراي آن امنيت چهره تازه اي به خود گرفت.
پاره اي قوانين كنت 
براي آشنايي با قوانين وضع شده از سوي كنت دومونت فرت كه البته اين قوانين به تصويب حاكم وقت نيز رسيده بود، پاره اي از قوانين مذكور عينا نقل مي  شود.
فصل هفتم 
كساني كه در اين شهر شغلشان منحصر به نوكري است، بايد با اطلاع رئيس نظميه، مشغول نوكري شده و براي هر يك به اندازه خرج ولياقت، شهريه معين گردد.
در سال 1295 هجري قمري نخستين اداره شهرباني در تهران تاسيس شد كه محل آن در ميدان توپخانه ميدان امام خميني فعلي بود
فصل يازدهم 
شعبده باز و معركه گير و لوطي عنتري به ملاحظه اينكه جوان هاي مردم را از كسب و كار بازمي دارند، بايد كارشان را تعطيل كنند و اين كارها اسباب تشويق جهال به دزدي و شرارت است و بايد ممنوع باشد.
فصل هفدهم 
براي ترياك كشان ماليات و گمرك گزاف قرار داده شود تا اينكه كسي از داخل مملكت قادر به كشيدن ترياك نباشد و به تدريج اين بلاي عظيم از بين خلق مرتفع گردد.
سركوبي اوباش 
مي  گويند كنت آنچنان نسبت به چاقو كشان، قداره بندان، غارتگران، ولگردان، دزدان، فواحش و ديگر خلافكاران سخت گير و بي  گذشت بود كه اگر نام كنت را مي  آوردند همگي خلافكاران لرزه به اندامشان مي  افتاد.
معروف است از سخت گيري وسركوبي اوباش توسط كنت اتريشي، مردم كوچه و بازار شعري را مي  خواندند كه به اصطلاح ورد زبان ها شده بود:
زنهار حذر كنيد رندان زپليس 
يك جو نرود به خرج ايشان تدليس 
در كنده كنت دومونت فرت خواهد ماند
در چرخ اگر خطا نمايد برجيس
كنت دومونت فرت تا سال 1309 هجري قمري رئيس پليس تهران بود و پس از آن با دسيسه هاي عده اي از درباريان به خصوص كامران ميرزا از سمت خود عزل شد و به كشورش بازگشت و از آن پس رفته رفته اوضاع شهر روبه نابساماني و وخامت گذاشت و دوباره خلافكاران نسق گرفتند!
نقل ازماهنامه گنج كهن 
نشريه داخلي سازمان بازنشستگان شهرداري تهران 

عمارات طهران
نگراني براي سعدآباد
030309.jpg
از جمله آثار فرهنگي تهران كه روزانه پذيراي شمار زيادي از توريست ها است مجموعه فرهنگي و تاريخي سعد آباد مي  باشد. اين مجموعه در زمان حكومت 130 ساله قاجار در شمال تهران و در دامنه كوهپايه هاي توچال ساخته شد. در اين دوره شاهان قاجار با ساختن عمارت ها و كوشك هاي بسيار، اين مكان را به محلي براي سكونت تابستاني و سياحتگاه  ييلاقي تبديل كردند.
در زمان حكومت پهلوي اول، بناها بيشتر به منظور استقرار پادشاهان ساخته مي  شد. به همين منظور هنرمندان براي هر چه زيباتر شدن بناها تلاش بسياري مي كردند، به گونه اي كه گچبري هاي انجام شده در اين مجموعه نمونه كاملي از هنر گچبري ايراني است كه ذوق و هنر معماري ايراني را در خود پنهان كرده است.
امروزه مجموعه فرهنگي تاريخي سعد آباد به مكاني براي جذب توريست  تبديل شده است.
از جمله بناهاي موجود در اين مجموعه كاخ موزه ملت يا همان كاخ سفيد است كه از بزرگترين كاخ هاي مجموعه سعد آباد به شمار مي  رود. اين كاخ با قدمت 70 ساله خود و گچبري هاي زيبايش به زيبايي مجموعه سعد آباد افزوده است.
گچبري هاي به كار رفته در اين موزه كه نشان از هنر ايراني دارد به گونه اي بسيار زياد از طبيعت الهام گرفته شده است. به شكلي كه نقش مايه هاي آن گل، غنچه، برگ و لاله است و كمتر از نقوشي مانند حيوانات استفاده شده. معماران اين بنا با مهارتي قابل وصف از اشكال هندسي همانند دايره، لوزي، مربع و مستطيل براي آفريدن طبيعت استفاده كرده اند.
در چهارگوشه سقف از مربع ترنج و وسط آن با ترنج اندازي كامل مزين شده است. در فواصل موجود نيز از نقوش مكرر گل و گياه استفاده شده.
آنچه كه بر زيبايي اين بنا افزوده است قاب سازي منظم روي ديوارها است كه با گچبري هاي متناسب آراسته شده است.
مرمت اين بنا باعث شد كه براي مدتي اين مجموعه تعطيل شود، به گونه اي كه تمامي وسايل آن با دقت تمييز شد و در جاي خود قرار گرفت، اما متاسفانه براي مرمت آن بخش از گچبري  كه از بين رفته است اقدام خاصي صورت نگرفت. اين در حالي است كه اهميت اين بنا بيش از هر چيز بستگي به گچبري آن دارد.
چندي پيش گچبري  كاخ سبز مورد مرمت قرار گرفت كه اين امر نشان از آن دارد كه معماران ما قادر به مرمت ديگر بناها نيز هستند.
اميد است بيش از آنكه خسارت هاي به وجود آمده به گونه اي غيرقابل جبران شود براي مرمت آن اقدام لازم صورت بگيرد.

گذر
ميدان امين السلطان 
جوي خون در كنار ميوه ها
030312.jpg
طهران داراي ميدان هاي كوچك و بزرگ بسياري بود. در هر دوره و برحسب اتفاق، ميدان ها داراي اهميت و اعتبار بودند. به عنوان نمونه ميدان ارگ به واسطه حضور هميشگي سلاطين و شاهان داراي اهميت بود، ميدان پاقاپوق اعدام به خاطر اعدام آدم هاي سرشناس و مجرمان همواره مورد توجه بود و ميدان توپخانه هم به خاطر استقرار توپخانه سلطنتي مهم بود.
در ميان اين ميدان ها كه هر كدام پاتوقي براي مردم و محلي مناسب براي اجتماع آنان محسوب مي شد، يكي از ميدان ها كه چندان در حافظه شهر دوامي و قوامي نداشت، ميدان امين السلطان بود. اين ميدان از تاسيسات ابراهيم خان امين السلطان پدر ميرزاعلي اصغر خان  اتابك است كه در حوالي دروازه حضرت عبدالعظيم در جنوب تهران بنا شد. اين ميدان كه بعدها به نام سبزه ميدان معروف شد، در جنوب دارالخلافه قرار داشت. از اولين روزهاي تاسيس، تا مدت ها اين ميدان بزرگ مخصوص تره بار و ميوه و سبزي ها بود. تمام ميوه ها و سبزي هاي مصرفي پايتخت به اين ميدان مي آمد و از آنجا به قسمت هاي مختلف پايتخت فرستاده مي شد. سالها بعد، امين السلطان دوم اين ميدان را گسترش داد و باعث شد تا اين ميدان كارايي فراواني يابد. ميدان امين السلطان كه به تدريج سبزه ميدان ناميده شد، سالها محلي براي عرضه خواربار، ذغال و هيزم بود.
اما اين ميدان تا سالها به دليل يك اتفاق عجيب بر سر زبان ها بود. در يكي از روزها هنگامي  كه كسبه ميدان براي باز كردن در حجره ها به ميدان مي آيند، شاهد منظره اي بسيار نادر مي شوند. سر جواني ظاهرا اشرافي از تن جدا شده و در حالي كه پوست صورتش را كنده و چشم هايش را از حدقه درآورده اند، وسط ميدان ديدند. چندان زمان نگذشت كه اين جوان شناسايي شد. او يكي از شاهزادگان بود. اين خبر به ناصرالدين شاه رسيد و او از بيم و هراسي كه به تنش افتاده بود، دستور داد تا ظرف 24 ساعت قاتل را دستگير و مجازات كنند. درست بعد از 3 شبانه روز بود كه قاتل را يافتند. او كسي نبود جز پسر داروغه همان محل. او اعتراف به قتل كرد و دليل آن را مستي و افكار شيطاني ذكر كرد. به دستور شاه، قاتل را تحويل خانواده مقتول دادند. درست در همين ميدان و درست جايي كه جنايت قتل انجام گرفته بود، خانواده مقتول، نفت بر سر و روي قاتل ريخته و او را در مقابل چشمان حيرت زده مردم آتش زدند. ميدان امين السلطان از آن پس نه تنها به خاطر سبزي ها و ميوه ها و هيزم و خواربار، بلكه به دليل اين جنايت معروف شد.

طهرانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |