يكشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۸۴
بررسي اوضاع احزاب سياسي انگليس در آستانه انتخابات
جدال سياستمداران پير
000234.jpg
نيلوفر قديري
انگليس اين روزها، دوران پرخبر و پرجنب و جوشي را مي گذراند. وليعهد نه چندان محبوب پنجاه و چند ساله اين كشور هيچ گاه نتوانسته توجه و احساس مثبت انگليسي ها را به خود معطوف كند و پسر جوان ۲۲ ساله اش از او محبوب تر است، او پس از سالها خبرسازي، سرانجام با زني ازدواج كرد كه يك طرف معماي آزاردهنده براي خانواده سلطنتي انگليس است. اين ازدواج بعد از يك رابطه ۳۵ ساله ميان چارلز و كاميلا پاركر كه اكنون دوشس كرنوال لقب گرفته، در مراسمي نه چندان مجلل و بدون حضور ملكه در شهر ويندسور انجام شد. از فرداي اين مراسم انگليس چهره انتخاباتي به خود گرفت. چند روز پيش از اين مراسم توني بلر با كسب اجازه از ملكه پارلمان را منحل و اعلام كرد كه پنجم ماه مه (۱۵ ارديبهشت) انتخابات برگزار مي شود. در مطلب زير مسائل مختلف مربوط به اين انتخابات بررسي شده است:
طبق قوانين انگليس نخست وزير پنج سال بعد از آخرين انتخابات و قبل از پايان دوره مسئوليت خود كه ۱۲ ژوئن ۲۰۰۶ به پايان مي رسد، مي تواند تاريخي براي برگزاري انتخابات اعلام و با اجازه ملكه پارلمان را منحل كند.
انتخابات به طور سنتي و طبق قانوني نانوشته روز پنج شنبه انجام مي شود و برگزاري آن در تعطيلات پايان هفته و هر تعطيلات ديگري ممنوع است. در اين انتخابات تركيب پارلمان و حزبي كه در آن اكثريت دارد و دولت بعدي را تشكيل مي دهد، مشخص مي شود. پارلمان يا مجلس عوام انگليس ۶۴۶ كرسي دارد. هر كانديدايي كه در حوزه انتخابي خود رأيي بيشتر از رقيب به دست آورد بدون احتساب هيچ حد نصابي، وارد پارلمان مي شود. حداقل سن رأي دهندگان ۱۸ سال است و اعضاي مجلس لردها، زندانيان محكوم شده، افراد متخلف و متهم به فساد انتخاباتي در پنج سال گذشته و بيماران داراي اختلال حواس به حكم قاضي، از شركت در اين انتخابات منع مي شوند.
كانديداهاي انتخاباتي انگليس هم بايد حداقل۲۱ ساله و انگليسي، ايرلندي، اسكاتلندي و يا اهل ولز باشند. افراد ورشكسته، كارمندان دولت، افسران پليس، پرسنل نيروهاي مسلح، مديران دولتي شركت هاي تجاري، قضات، محكومين به تخلفات انتخاباتي و اعضاي مجلس لردها نمي توانند كانديداي انتخابات شوند.
هر شهروندي براي كانديدا شدن بايد امضاي۱۰ رأي دهنده حوزه انتخاباتي را جمع كند و با ۵۰۰ پوند به كميته انتخابات بفرستد و نيازي نيست كه حتماً عضوي از يك حزب سياسي باشد.
هزينه هاي انتخابات
هزينه هاي تبليغات كانديداها در انگليس با محدوديت هايي همراه است. هر كانديدا بعد از انتخابات بايد پاسخگوي هزينه هاي انتخاباتي خود باشد. كانديداهاي مناطق غيرشهري و شهرستان ها تا سقف ۷۱۵۰ پوند به اضافه ۷ پوند براي هر رأي دهنده و مناطق شهري ۷۱۵۰ پوند به اضافه پنج پوند در ازاي هر رأي دهنده مي توانند براي تبليغات خود هزينه كنند. احزاب هم در اين زمينه قوانين و محدوديت هايي دارند. آنها براي هر كرسي پارلماني مي توانند تا سقف ۳۰ هزار پوند هزينه تبليغاتي كنند.
احزاب سياسي و كانديداها از راههاي مختلف اين پول را به دست مي آورند، اما كمك هاي مالي به آنها قوانين سختگيرانه اي دارد.
بيش از۲۰۰ پوند كمك مالي به يك حزب يا۵۰ پوند به يك كانديداي فردي، بايد با اجازه كميته انتخاباتي صورت گيرد. از حساس ترين موارد اين قانون ممنوعيت كمك هاي خارجي به كانديداهاست. كمك هاي بيش از ۵ هزار پوند به احزاب و بيش از هزار پوند به افراد، بايد به طور علني اعلام و منابع آن مشخص شود.
هزينه برگزاري انتخابات سراسري قبلي در انگليس كه در سال ۲۰۰۱ برگزار شد، به ۸۰ ميليون دلار رسيد.
اگرچه همه نظرسنجي ها از پيروزي حزب كارگر و توني بلر حكايت دارد اما تفاوت هاي موجود در شرايط امروز با شرايط قبل از انتخابات گذشته از يك سو و يك عامل درون حزبي حزب كارگر از سوي ديگر موجب مي شود كه پيش بيني نتيجه اين انتخابات چندان هم كار آساني نباشند
انتخاباتي متفاوت
انتخابات امسال انگليس يكي از نزديك ترين و غيرقابل پيش بيني  ترين رقابت هاي سال هاي اخير اين كشور است. اگرچه همه نظرسنجي ها از پيروزي حزب كارگر و توني بلر حكايت دارد اما تفاوت هاي موجود در شرايط امروز با شرايط قبل از انتخابات گذشته از يك سو و يك عامل درون حزبي حزب كارگر از سوي ديگر موجب مي شود كه پيش بيني نتيجه اين انتخابات چندان هم كار آساني نباشند.
بسياري در انگليس انتخابات سال ۲۰۰۱ را واقعه اي كسل كننده مي خواندند. چهار سال قبل از آن، همه چيز براي دولت بلر طبق برنامه پيش   رفته بود، در پارلمان اكثريت را داشت و نظرسنجي ها از محبوبيت قابل توجه او حكايت مي كرد. اقتصاد در وضعيت باثباتي به سر مي برد و نرخ رشد با سرعت پيش مي رفت. بيكاري اندك و مازاد بودجه زياد بود. محافظه كاران حزب توري در وضعيت متزلزلي به سر مي بردند و ليبرال دموكرات ها مانند هميشه در انفعال بودند. همه چيز براي پيروزي بزرگ ديگري براي حزب كارگر مهيا بود.
اما در چهار سال گذشته اتفاقات زيادي افتاده و شرايط فرق كرده است. در داخل همه چيز براي دولت بلر طبق برنامه پيش نرفته و عراق هم از سوي ديگر ضربه سنگيني به دولت وارد كرده است. اين ضربه به اين خاطر نيست كه جنگي انجام شده و خسارات و تلفات زيادي به بار آمده است. در انگليس كسي به خود جنگ اهميتي نمي دهد و به آن انتقادي ندارد. آنچه به اعتبار دولت بلر و محبوبيت خود او ضربه وارد كرد، پيدا نشدن سلاح هاي كشتار جمعي و بي صداقتي نخست وزير در گزارش به پارلمان و مردم بود. اكنون ديگر در انگليس همه متقاعد شده اند كه بلر درباره تهديد تسليحاتي رژيم صدام بزرگنمايي كرده و اين موضوع باعث بي اعتمادي به نخست وزير شده است. در سال ۲۰۰۱ حزب كارگر پيروزي خود را مديون بلر بود و مي دانست رأي اكثريت را به خاطر محبوبيت او به دست مي آورد. اما امسال اين بلر است كه براي پيروزي در انتخابات به حزب كارگر نياز دارد. به همين دليل تبليغات انتخاباتي خود را روي محور سياست هاي حزبي و دو موضوع اقتصاد و آموزش متمركز كرده است.
اما نتيجه و تأثير جنگ عراق در انگليس فقط به از دست رفتن اعتبار و محبوبيت بلر محدود نمي شود؛ اين موضوع همچنين باعث محبوبيت و فعال شدن ليبرال دموكرات هاي حزب سوم و نه چندان تعيين كننده نظام سياسي انگليس شده چرا كه اين حزب تنها حزب انگليسي بود كه با اين جنگ مخالفت كرد.
به همين دليل هم نتايج اين انتخابات چندان قابل پيش بيني نيست چون معلوم نيست ليبرال دموكرات ها چند كرسي را از آن خود مي كنند و چگونه محاسبات را بر هم مي زنند.
عامل ديگري كه شرايط اين انتخابات را عجيب و غيرقابل پيش بيني و متفاوت كرده آن است كه براي اولين بار نخست وزير با اين وعده وارد انتخابات مي شود كه تا قبل از پايان دوره دولت آينده از مقام خود كناره گيري مي كند. اين وعده اي است براي گوردون براون وزير دارايي و رقيب قدرتمند بلر در حزب كارگر كه او هم در ماه هاي اخير بلر را از جهت ديگري به بي صداقتي متهم كرده است. براون مي گويد بلر وعده خود را براي كناره گيري از قدرت به نفع او پيش از پايان اين دوره زير پا گذاشته است. بلر اين موضوع را تكذيب كرده است.
رقابت و جنگ قدرت ميان اين دو در يك سال اخير بسياري از فعاليت هاي داخلي و خارجي انگليس را تحت الشعاع قرار داده و اعتراض مجلس لردها را برانگيخته است. حزب كارگر و بلر با اين وعده براون را آرام و در تبليغات انتخاباتي با خود همراه كرده اند.
چند روز بعد از اعلام برگزاري انتخابات توسط بلر، او به همراه براون در يك كنفرانس خبري مشترك شركت كردند تا وحدت درون حزب كارگر را به نمايش بگذارند. اكنون رأي دهندگان انگليس نمي دانند با انتخاب نمايندگان حزب كارگر به عنوان اكثريت پارلمان به چه كسي براي نخست وزيري رأي مي دهند؛ بلر يا براون؟
براون كه هشت سال است در جايگاه وزارت اقتصاد و دارايي معمار سياست هاي اقتصادي انگليس بوده و دومين مرد قدرتمند اين كشور خوانده مي شود، مدتهاست كه در انتظار نخست وزيري به سر مي برد. اين وزير ۵۴ ساله انگليسي كه «وزير آهنين» خوانده مي شود، به سخت كوشي در كار شهرت دارد و با محكم ساختن پايه هاي اقتصاد انگليس، نرخ رشد باثبات و رقم پايين بي كاري جاي پاي خود را محكم كرده است.
رشد سالانه توليد ناخالص داخلي انگليس اكنون ۷۵/۲ درصد است و بيكاري در پايين ترين حد طي ۳۰ سال گذشته قرار دارد، تورم تحت كنترل است و نرخ بهره به پايين ترين حد در ۵۰ سال گذشته رسيده است. براون اقداماتي انجام داده كه باعث افزايش محبوبيتش در نظر جامعه بازرگاني و تجاري انگليس شده است. يكي از آنها اعلام استقلال بانك مركزي انگليس از وزارت دارايي بوده است.
نظرسنجي ها نشان مي دهد در صورت نخست وزير شدن براون محبوبيت حزب كارگر دو برابر مي شود. در انگليس مردم به احزاب رأي مي دهند نه به نخست وزير، اما نخست وزير از چنان قدرتي برخوردار است كه شخصيت، توانايي و محبوبيت رهبران احزاب عاملي تعيين كننده در تصميم گيري رأي دهندگان است.
براون را نمي توان چپ تر از بلر خواند. اگرچه او به اندازه بلر به استفاده از بازار در ارائه خدمات عمومي علاقه مند نيست، اما به نياز به اقتصاد مبتني بر تجارت بيشتر واقف است و بيشتر از بلر به قوانين اتحاديه اروپا انتقاد دارد. او به اندازه بلر به دنبال مداخله  نظامي در خارج از كشورش نيست اما رويكرد او در طرفداري از آمريكا تفاوت چنداني با بلر ندارد. براون همچنين در حمايت از توزيع ثروت جدي تر است اما هيچ نكته اي در سابقه او وجود ندارد كه نشان دهد او با ثروت مخالفتي دارد.
حزب كارگر و نخست وزير آن مشعل طرفداري دوآتشه از آمريكا را كه تاچر به زمين گذاشت برداشته اند و چنان بي محابا و با سرعت پيش  مي روند كه آمريكايي ها حزب توري را اصلاً فراموش كرده اند بلر و جك استراو وزير خارجه او چنان درباره آمريكا حرف مي زنند كه حتي تاچر هم حيران مانده است
رأي به دو حزب با يك سياست ميان احزاب كارگر و محافظه كار نيز در اين دور از انتخابات تفاوت خط مشي و سياست چنداني وجود ندارد. توري كه شاهد بود حزب كارگر در سال ۱۹۹۷ با اتخاذ تفكرات و سياست هاي محافظه كاران در انتخابات به پيروزي رسيد، اين بار مي خواهد همين بازي را با خود آنها تكرار كند. بسياري از برنامه هاي حزب توري قابل تفكيك با سياست هاي دولت نيست. اين هم يكي از دلايل غيرقابل پيش بيني بودن اين انتخابات است. فقط حزب ليبرال دموكرات است كه با شرايطي متفاوت و وضعيتي بهبود يافته در اين انتخابات شركت مي كند.
در زمينه سياست خارجي هم اين دو حزب قابل تفكيك براي رأي دهندگان نيستند و با تغيير و جابجايي مواضع شان علاوه بر رأي دهندگان انگليسي حتي باعث سردرگمي دنيا هم شده اند.
در اين انتخابات حزب كارگر به عنوان يك طرفدار اتحاديه اروپا وارد صحنه شده و محافظه كاراني كه در ابتدا انگليس را وارد اروپا كردند در موضع منتقد اروپا قرار گرفته اند.
حزب كارگر و نخست وزير آن مشعل طرفداري دوآتشه از آمريكا را كه تاچر به زمين گذاشت، برداشته اند و چنان بي محابا و با سرعت پيش  مي روند كه آمريكايي ها حزب توري را اصلاً فراموش كرده اند. بلر و جك استراو وزير خارجه او چنان درباره آمريكا حرف مي زنند كه حتي تاچر هم حيران مانده است.
در ميان سه حزب سياسي انگليس فقط ليبرال دموكرات ها در بخش سياست خارجي خط و مرز و مواضع روشني دارند. آنها اتحاد دولت كارگري لندن با آمريكا را به شدت رد كرده و با جنگ عراق مخالفت كرده اند.
دلايل پيروزي حزب كارگر روشن است. اول اين كه اقتصاد انگليس مسير آرام و باثباتي را طي مي كند. حزب كارگر هم همه تلاش و تبليغات خود را روي همين موضوع متمركز كرده است. اگرچه اين وضعيت باثبات اقتصادي بيشتر نتيجه كار براون رقيب بلر به حساب مي آيد تا خود او. دليل دوم اين پيروزي محبوبيت بلر است كه با وجود همه اتفاقات روي داده هنوز در مقايسه با رهبران محافظه كار حزب توري در ميان مردم انگليس محبوب تر است. موقعيت متزلزل محافظه كاران دليل ديگري براي پيروزي حزب كارگر است. در سالهاي اخير حزب توري سير نزولي داشته و اكنون ديگر از آن حزب قدرتمند مارگارت تاچر خبري نيست.
مانيسفت محافظه كاران افزايش نيروي پليس و تدابير شديدتر آموزشي و كنترل مهاجرت است. بر اساس شعارهاي اين حزب، بهبود كيفيت آموزشي مدارس انگليس مستلزم آن است كه قدرت بيشتري به مدارس داده شود تا نظم را در كلاس هاي بي قانون برقرار كنند.
بر اساس برنامه پيشنهادي محافظه كاران مديران مدارس قدرت اخراج دانش آموزان را خواهند داشت. توري همچنين به رأي دهندگان انگليسي وعده كنترل بيشتر بر پول خود و انتخاب گسترده تر در بخش خدمات عمومي را داده است. حزب كارگر هم اقتصاد و آموزش و مهاجرت را در صدر برنامه هاي خود قرار داده است.
موضوع مهاجرت كه مسئله اي حساسيت برانگيز در افكار عمومي انگليس است، يكي از شعارهاي اصلي انتخاباتي محافظه كاران حزب توري است.
مايكل هوارد رهبر حزب توري در اولين نطق انتخاباتي خود دولت بلر را به خاطر لجام گسيخته شدن مهاجرت در انگليس به شدت مورد انتقاد قرار داد و آن را دغدغه اي براي امنيت ملي كشور خواند. اين در حالي است كه هوارد خود فرزند يك خانواده مهاجر است.
محافظه كاران مي دانند كه براي پيروزي در انتخابات شانس زيادي ندارند و به همين دليل خود را براي بعد از انتخابات و قرار دادن حزب كارگر در بن بست سياسي در پارلمان آماده مي كنند. به احتمال زياد حزب كارگر در پارلمان بعدي اكثريت ضعيفي در پارلمان خواهد داشت.
انتخابات و پيروزي در آن براي حزب كارگر تازه آغاز راه است. از فرداي انتخابات رقابت ميان بلر و براون، دو پادشاهي كه در يك اقليم جاي گرفته اند، شدت مي گيرد. ادامه اين اختلافات حزب كارگر را به دو نيمه تبديل مي كند. اگر اكثريت حزب كارگر در پارلمان آينده چندان نيرومند نباشد، حملات به بلر درباره موضوع عراق هم از سر گرفته مي شود.
بلر بايد از سرنوشت چارلز درس بگيرد و بداند كه مردم هيچ يك از اقدامات سياستمداران را چه خوب و چه بد، فراموش نمي كنند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |