دوشنبه ۴ مهر ۱۳۸۴
نقد و نظري بر فعاليت شركت هاي هرمي
هرم شكست
001626.jpg
سعيد اميرفرشي نژاد
اخيراً تبليغات و فعاليت شركت هايي از جمله: گلدكوئيست، سون داياموند، EBL، گلدماين و... با نام Network Marketing، MLM (مولتي لول ماركتيگ)، E- commers يا به عبارتي تجارت الكترونيك در ايران گسترش و مورد توجه بسياري از هموطنان قرار گرفته است. متعاقب اين روند سؤالات و ابهاماتي نيز پيش آمده، بسياري متضرر شده و شكايت كرده اند، به همين دليل نيز دستگاه قضايي ضمن ممنوع كردن فعاليت اين شركتها محموله كالاهاي آنها را ضبط كرده و تلاش دارد با اخذ تامين هاي مناسب اموال مردم را بازگرداند. اين مقاله تلاش دارد ضمن تشريح روند كار اين شركت ها نقاط ضعف و شگردهاي آنان را براي فريب مشتريان روشن و به سؤالات و ابهامات مردم در اين زمينه پاسخ دهد.
در ابتدا لازم است تمامي علاقه مندان به اين نوع فعاليت بازاريابي با آگاهي كامل شيوه صحيح را انتخاب نمايند. به همين منظور تعريف مختصري در باره سيستم Network Marketing و يا MLM و همين طور سيستم هاي هرمي pyramid(غيرقانوني) ارايه مي شود.هر فردي در برخورد اول با شركت هاي اينچنيني همه را به يك شكل ارزيابي كرده و اين طور نتيجه   مي گيرد كه همه اين شركت ها Network Marketing هستند. ولي اين طور نيست!
اگر شما با واژه هاي انگليسي آشنايي داشته باشيد با كمي دقت متوجه خواهيد شد كه Network Marketing از دو كلمه Network به معني شبكه و Marketing به معني بازاريابي تشكيل شده است و يا در مورد اصطلاح MLM كه شكل گرفته از سه حرف اول كلمه Multi Level Marketing است يعني Multi به معني چند، Level به معني سطح و Marketing به معني بازاريابي. پس به عبارتي اصطلاح اولي به معني بازاريابي شبكه اي و دومي بازاريابي چند سطحي مي باشد.اگر بخواهيم تعريفي ساده از Network Marketing و يا MLM ارايه دهيم، بايد گفت: رساندن مستقيم كالا از توليد كننده به مصرف كننده توسط بازاريابان كمپاني با قيمت تعيين شده از طرف كمپاني كه از اين توزيع كالا سودي شامل حال بازارياب مي شود. در اين سيستم كمپاني براي گسترش فروش و شناساندن محصولات به بازاريابان بيشتري نياز دارد كه اين مورد با به كارگيري بازاريابان جديد از طريق معرفي بازاريابان قبلي انجام مي شود و در قبال معرفي اين بازاريابان درصدي مشخص به آنها پرداخت مي شود يعني حذف واسطه ها، نمايندگان فروش، بنكداران، سيستم هاي تبليغاتي و خيلي از هزينه هاي ديگر كه در سيستم هاي سنتي وجود دارد.
تعريف بازاريابي
بياييد كمي دقيق تر به مسأله نگاه كنيم! در هر دو سيستم بالا با كلمه Marketing يا بازاريابي مواجه مي شويم. اين كلمه برگرفته از كلمهMarket به معني بازار مي باشد، آيا شما مي دانيد در بازار چه اتفاقي رخ مي دهد؟!
بله درست حدس زده ايد، خريد و فروش. Market يا همان بازار جايي است كه در آن خريد و فروش انجام مي شود. بسياري شغل ها در جامعه رواج دارد كه باعث ايجاد درآمد حتي با مبالغ بسيار زياد مي شوند ولي Marketing يا خريد و فروش نيستند. براي مثال آرايشگري، تدريس، كارهاي خدماتي، استخدام در يك سيستم اداري، تحقيقات، علوم پزشكي، آژانس مسافرتي، خوانندگي، توليد توسط يك كارخانه، يك شخص يا كارگاه و يا...
همان طور كه در مثال هاي فوق اشاره شد در هيچ كدام از اين شغل ها نمي تواند خريد و فروش صورت گيرد، يعني مثلاً شما يك عمل جراحي را بخريد و سپس با مقداري سود، آن را بفروشيد و يا آواز خواندن را بخريد و بفروشيد و يا يك آموزش را بخريد و سپس بفروشيد. پس آيا اگر شخصي براي جلب مشتري جهت يك آموزشگاه فعاليت مي كند، مي توان نام اين شخص را بازارياب و يا اين شغل را بازاريابي ناميد؟ قطعاً خير.بازاريابي عموماً در دو سطح مديريت و جزء (فروش) مطرح است:
مديريت
اين قسمت اكثراً توسط تجار و توليدكنندگان بررسي و اجرا مي شود. يعني جمع آوري اطلاعات در مورد نيازهاي مردم براساس سليقه و فرهنگ هر جامعه از سطح جامعه. براي روشن شدن موضوع مثالي را عنوان مي كنيم:يك شركت توليد كننده شكلات جهت فروش بيشتر و به دست آوردن سهم بيشتر بازار، افرادي را در سطح جامعه بسيج مي كند تا اطلاعاتي را راجع به خواست هاي مردم جمع آوري نمايد.پس از جمع آوري اين اطلاعات بخش بازاريابي كليه اين اطلاعات را جمع بندي نموده و با قسمت هاي مديريت توليد، مديريت خريد، پشتيباني، مديريت مالي، واحد تبليغات و مديريت فروش هماهنگي مي نمايد و در نتيجه محصول توليد شده براساس اطلاعات ارسالي، محصولي خواهد بود با فروش قابل توجه.
001590.jpg
فروش
در اين قسمت كمپاني ها با افرادي قرارداد بسته و به آنها اطلاعات لازم را ارايه مي كنند اعم از اطلاعات راجع به كيفيت، تنوع بسته بندي، قيمت، مزايا، پروسه توليد، مواد تشكيل دهنده و حتي اطلاعات راجع به خود كمپاني يا به عبارتي افراد مانند صاحبان و مديران اصلي شركتي مي باشند كه در ابعاد كوچك تر فعال هستند اين افراد يا بازارياب ها به واسطه قراردادي كه با كمپاني دارند امكان خريد و فروش به هر ميزاني با درصد سود و شرايط پرداخت توافق شده را دارند. حال ممكن است يك شركت كالاي خود را نقدي به بازارياب خود بفروشد و بازارياب، كالا را با شرايط مورد نظر خود عرضه كند و يا شركتي ديگر كالا را به صورت نسيه عرضه كند. اينها تماماً به نوع توافق انجام شده بستگي دارد. سيستم هاي صحيح بازاريابي بر پايه اصول زير بنيانگذاري مي شود: ۱- صداقت ۲- تامين سود هر دو طرف ۳- داشتن اطلاعات كامل نسبت به كمپاني ومحصولات آن ۴- داشتن حس مالكيت نسبت به محصولات كمپاني ۵- تعهد و پشتيباني
و با توجه به ۵ مورد فوق، اين مورد هم اضافه مي شود نداشتن محدوديت در مورد زمان، مكان و مخاطب براي هر دو طرف. پس اگر در يك سيستم، اداره يا سازماني امكان خريد و فروش يك محصول به هر ميزان توسط يك شخص نباشد آن كار بازاريابي محسوب نمي شود.حالا كه كمي با مسأله بازاريابي آشنا شديم بر مي گرديم به بحث اصلي يعني Network Marketing و MLM .
همان طور كه در ابتدا گفتيم Network Marketing يا بازاريابي شبكه اي يعني بازاريابي كه توسط يك شبكه انجام شود. اين شبكه را حتماً نبايد خود كمپاني ايجاد نمايد، بلكه در اين سيستم اين شبكه توسط خود بازارياب ها تشكيل مي شود و پس از تشكيل، اين شبكه ها در مقابل خريد و فروش ها از اعضاي شبكه خود درصدهايي را دريافت مي كنند.مورد بعدي
E-Commers يا لفظي كه كمپاني هاي غيرقانوني از آن استفاده مي كنند همان تجارت الكترونيك است. قطعاً دوستاني كه با اينترنت سر و كار بيشتري دارند با اين اصطلاح آشنايي كامل را دارند، ولي جهت يادآوري و اطلاع آن دسته از كساني كه با اين سيستم آشنايي ندارند به تعريف كلي آن مي پردازيم.
تجارت الكترونيك
هر نوع خريد و فروش، مجدداً تكرار و تأكيد مي كنيم هر نوع خريد و فروشي كه در اينترنت بدون واسطه ، شخصي، مباحث تلفني و فاكس (اعم از گرفتن و دادن اطلاعات راجع به كمپاني، محصول، قيمت، نحوه خريد، ميزان خريد، نوع بسته بندي و نحوه حمل، مشخصات گيرنده نوع بيمه و...) توسط خود شخص در اينترنت انجام و مبلغ مورد معامله نيز از طريق حساب هاي بانكي الكترونيكي پرداخت شود را تجارت الكترونيك گويند.
در اينجا حتماً سؤالاتي براي شما پيش مي آيد از جمله: كدام كمپاني ها قانوني و كدام ها غيرقانوني هستند؟كمپاني ها را چه طور مي توان از هم تفكيك كرد؟چه مرجعي اين مسايل را روشن مي كند و به آن مي توان استناد كرد؟آيا اين مباحث فقط در كشور ما وجود دارد؟(قانوني بودن يا غيرقانوني بودن)دنيا با اين مسأله چطور برخورد مي كند؟ما بايد چه كار كنيم؟
جواب  سئوال ۱:
شركت هاي قانوني
الف- خريد و فروش محصولات كمپاني توسط خود بازارياب ها، به هر ميزان كه بخواهند انجام مي شود. ب- محصولات مصرف عمومي دارند. پ- قيمت محصولات از قيمت محصولات مشابه در بازار پايين تر بوده و بازارياب با خريد محصولات آنها را حتي در همان لحظه با سود مي تواند بفروش برساند. (و يا حداقل به قيمت خريد). ت- امكان فروش حداقل و حداكثر براي بازارياب وجود داشته باشد. ث- جمع مبالغ پرداختي كميسيونها از محل سود كمپاني و يا حتي از اصل ارزش محصولات بيشتر نباشد.
001635.jpg
شركت هاي غيرقانوني
الف- كمپاني هايي كه امر خريد و فروش كالا توسط خود بازارياب انجام نمي شود، يعني بازارياب خودش نمي تواند كالايي را بخرد و بفروشد. ب- محصولات مصرف عمومي ندارند. پ- قيمت محصولات از قيمت بازار بالاترند يعني بازارياب در صورت خريد محصولات نمي تواند آن را با سود در هر زماني به فروش برساند (و يا حتي به قيمت خريد) ممكن است به شما گفته شود اين محصولات بعد از چندين سال عتيقه مي شوند و قيمتشان بالا مي رود و مثالي زده شود كه شخصي در سال ۱۹۱۰ سكه اي به ارزش ۵ دلار را به مبلغ ۲۰ دلار خريداري كرده، كه در سال ۲۰۰۰ به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۱ دلار به فروش رفته! جالب است نه؟ و حتماً هم حقيقت دارد! اما آيا شما مي دانستيد اگر شخصي در سال ۱۹۱۹ يك سهم از شركت كوكاكولا را به مبلغ ۴۰ دلار خريداري مي كرد ارزش آن سهم در سال ۱۹۹۹ يعني فقط ۸۰ سال بعد به مبلغ ۰۰۰/۸۴۷/۴ دلار رسيده و مي توانست آن را بفروشد؟! بله، اين حقيقت دارد و درضمن سهام شركت كوكاكولا عتيقه هم نشده است. ت- امكان فروش حداقل حداكثر در يك ماه براي بازارياب وجود نداشته باشد. ث- جمع مبالغ پرداختي يا جمع درصدهاي پرداختي از سود كمپاني و يا حتي از اصل ارزش محصول بيشتر باشد.
طبق دسته بندي هاي بين المللي شبكه هاي غيرقانوني را هرمي يا همان pyramid مي نامند. موارد فوق اصول تعريف شده اي هستند كه از سايت www.ftc.gov گرفته شده است ولي موارد ديگري هم هست كه به راهنمايي شما كمك بسياري مي كند. براي مثال: ۱- چه تعدادي از سرمايه داران بزرگ در سيستم هاي هرمي (غيرقانوني) سرمايه گذاري مي كنند؟ ۲- اگر اين سيستم ها قانوني هستند،  بانكها كه در سراسر دنيا بالاترين سرمايه ها و اقتصاددانها را در اختيار دارند، چرا در سيستم هاي هرمي (غيرقانوني) سرمايه گذاري نمي كنند؟ ۳- نرخ بهره در كشور سوئيس منفي نيم درصد تا منفي ۱%، در آمريكا ۵/۴% الي ۶%، در ژاپن ۲% در كشور ما كه از تورم بالايي برخوردار است ۲۴% در سال مي باشد. حال آيا به نظر شما كمي غيرمعقول نيست كه شما مبلغ اندكي سرمايه گذاري كنيد و پس از چند ماه هر هفته ۱۰ برابر سرمايه گذاري خود پول دريافت كنيد؟به نظر شما اين در باغ سبز نشان دادن يا يك دام و تله نيست ؟!
آمريكا به عنوان يكي از برترين كشورها در امور اقتصادي، بهترين اقتصاددان ها را داراست، به نظر شما يعني اين افراد هيچكدام توان سرمايه گذاري معادل ۱۵۰۰ دلار (حقوق دو هفته،  يك آمريكايي) را ندارند كه بعد از يك سال هفته  اي ۲۵۰۰۰ دلار درآمد داشته باشند؟
جواب سؤال ۲:عملاً با مقايسه موارد گفته شده در جواب سؤال ۱ مي توانيد شركت ها را از هم تفكيك كنيد.
جواب سؤال ۳:سازمان (Federal Trade Commission( FTC يك ارگان دولتي در آمريكا است كه كار حمايت از مصرف كننده و نظارت بر امور شركت ها را به عهده دارد. شما با مراجعه به سايت اين ارگان تمام اطلاعات لازم را به دست خواهيد آورد www.ftc.gov
جواب سؤال ۴:قطعاً خير چون حداقل با مراجعه به سايت بالا متوجه خواهيد شد كه همه دنيا با اين مسئله مواجه است مثل آمريكا، كشورهاي اروپايي، كشورهاي آسيايي مثل سنگاپور، كره، ژاپن و...
جواب سؤال ۵: دولت ها با دادن اطلاعات و آگاهي به مردم در مورد سيستم هاي هرمي (غيرقانوني) از متضرر شدن مردم جلوگيري مي كنند. (براي مثال شما مي توانيد به سايت بالا مراجعه و اطلاعات لازم در اين زمينه را از قسمت search به دست آوريد). اگر به لينك زير مراجعه نماييد، شماره تماس، فكس و ايميل، جهت پاسخگويي و راهنمايي شما ارائه شده است.
http://www.ftc.gov/bcp/conline/pubs/alerts/pyrdalrt.htm
جواب سؤال ۶:اطلاعات خودمان را بالا ببريم، منطقي باشيم نه احساسي، اطلاعات خودمان را به ديگران نيز انتقال دهيم، با توجه به اين معيار حال به بررسي شيوه كار كمپاني گلدكوئيست و شركت هاي مشابه مي پردازيم.
001638.jpg
گلدكوئيست
الف- افرادي كه عضو اين كمپاني مي شوند خودشان هيچ نقشي در امر خريد و فروش محصول ندارند. يعني اعضاء فقط فردي را به كمپاني معرفي مي كنند و خريد از خود كمپاني صورت مي گيرد نه اعضاء. ب- هيچ كدام از محصولات مصرف عمومي ندارد. پ- قيمت تمامي محصولات اين كمپاني از ارزش واقعي كالاي مشابه در بازار حداقل ۱۰۰% گرانتر بوده و هيچ كدام از اعضاء نمي توانند محصول خود را به محض دريافت حتي به قيمت خريد بفروشند چه رسد به اينكه سودي هم نصيبشان بشود. براي مثال سكه اي كه در اين سيستم ۶۰۰ يا ۷۰۰ دلار به فروش مي رسد ارزش طلاي آن بيش از ۳۰۰-۲۵۰ دلار نيست. ت- در اين سيستم اصلاً امكان خريد و فروش وجود ندارد چه رسد به اينكه براي آن حداقل و يا حداكثري تعريف شود پس اصولاً سيستم اين كمپاني بازاريابي نمي باشد. ث- جمع مبالغ پرداختي از هر عضو به بالاسري هاي خود نه تنها از سود كمپاني بلكه از ارزش خود كالا هم بالاتر است.
حالا شما بگوئيد مابقي كميسيون هاي پرداختي از كجا مي آيد؟!
اشكالي ندارد، خودتان را خسته نكنيد ما به شما مي گوييم: از جيب من و شما يعني بيش از ۸۵% افرادي كه با شركت قرارداد مي بندند و در اين سيستم بازنده هستند! اين مطلب را در ادامه با ۲ جدول ارائه شده براي شما تشريح كرده ايم. در گلدكوئيست به ازاي هر ۳ امتيازي كه به بال سمت چپ و راست عضو اضافه شود ۲۵۰ دلار به عضو پرداخت مي شود. يعني در وضعيتي كه افراد با خريد ۳ امتيازي وارد مي شوند، در ازاي هر شخص ۱۲۵ دلار به نفر بالاسري پرداخت مي شود (۱۲۵=۲ ۲۵۰) به همين علت در ستون كميسيون در جدول ۱ تمامي مبالغ ۱۲۵ در نظر گرفته شده است.
جدول شماره ۱ و ۲ و نشانگر اين اتفاق است كه چرخه مالي اين سيستم منفي يا به عبارتي زيان ده است.
جدول شماره ۱: در اين حالت كميسيون ها بابت هر عضو ۱۲۵ دلار است.
ستون اول (Step) كه از ۱ شروع شده و تا ۱۰ فقط نمايش داده شده است. بعد از Step ۱۰ را خودتان مي توانيد محاسبه كنيد!! ستون دوم نشانگر تعداد اعضا در هر مرحله Step است. ستون سوم ميزان كميسيون پرداختي از هر نفر به نفر قبلي است. ستون چهارم مبلغ جمع كميسيون هاي پرداختي تا Step قبلي مي باشد. براي مثال Total Comision در Step5 مساوي ۶۲۵ مي باشد، اين بدين معني است، از شخصي كه در Step ۵ مي باشد و چون خريدش ۳ امتيازي بوده به تمامي بالاسري هاي خود ۱۲۵ دلار پرداخت مي شود كه جمع اين مبالغ معادل ۶۲۵ دلار مي باشد و به همين شكل الي آخر. خوب لطفاً شما بگوييد شخصي كه خريدي معادل ۰۰۰/۰۰/۱۵ ريال معادل ۱۶۷۰ دلار انجام مي دهد و طبق گفته اعضاء كمپاني اين محصول را ۸۰۰ الي ۹۰۰ دلار بيشتر از ما خريد نمي كنند (معادل ارزش واقعي كالا)، اگر اين ۲ مبلغ را از هم كسر كنيم ۷۷۰ الي ۸۷۰ دلار بيشتر نمي  ماند كه اين شامل مي شود بر: ۱- كميسيون بالاسري ها، ۲- سود خود كمپاني، ۳- هزينه ضرب سكه ها و توليد ديگر محصولات، ۴- هزينه هاي حق امتياز بابت نشان هاي درج شده بر روي محصولات، ۵- هزينه هاي جاري خود كمپاني و نمايندگي هايش، ۶- و غيره...
سود مانده ۷۷۰ و يا در بهترين وضعيت ۸۷۰ دلار، مي باشد. اگر بهترين وضعيت را هم بخواهيم در نظر بگيريم اين مبلغ فقط بابت پرداخت كميسيون در Step ۷ تمام شده است.حال شما بگوييد مانده كميسيون ها و هزينه هايي كه در موارد بالا اشاره شد از كجا مي آيد؟
جدول شماره ۲:ميزان كميسيون ها طبق جدول خود كمپاني، درج شده در دفترچه پرزنت است.
ستون اول Step، كه از ۱ شروع شده و تا ۱۰ فقط نمايش داده شده است. ستون دوم نشانگر تعداد اعضاء در هر Step است. ستون سوم ميزان كميسيون پرداختي از هر Step به ما است. ستون چهارم ميزان كميسيون پرداختي از هر نفر به ما است. ستون پنجم مبلغ جمع كميسيون هاي پرداختي تا Step قبلي است. براي مثال Total Comision در ۵ Step مساوي ۶۸۷۵/۸۰۴ مي باشد، اين بدين معني است، از شخصي كه در ۵ Step است و چون خريدش ۳ امتيازي بوده به تمامي بالاسري هاي خود مبالغي پرداخت مي شود كه جمع اين مبالغ در ماه معادل ۶۸۷۵/۸۰۴ دلار مي باشد و به همين شكل الي آخر. تمام سؤالات بالا در اينجا نيز صدق مي كند.  حالا متوجه شديد چه طور مي شود كلاه برداري كرد و يا كلاه سر ديگران گذاشت؟ با توجه به محاسبات انجام شده اين مبالغ از جايي نمي آيد به جز جيب من و شما.
***
شما با سرمايه گذاري در اين شركت بعد از مدتي كه تلاش مناسبي انجام داديد ، مجموعه خوبي را ساختيد و به سقف درآمدي هفته اي ۵۰۰۰ دلار رسيديد، يعني: ۵۰۰۰ دلار ضرب در ۴ هفته مساوي است با ۰۰۰/۲۰ دلار در ماه كه اگر نرخ دلار را امروز ۹۰۰۰ ريال در نظر بگيريم مساوي است با: ۰۰۰/۰۰۰/۱۸۰ ريال (۱۸ ميليون تومان) كه اگر اين مبلغ را تقسيم بر ۵/۱ ميليون تومان سرمايه اوليه كنيم مساوي مي شود با ۱۲. يعني ۱۲ برابر سود در يك ماه يا ۱۲۰۰% سود در يك ماه و اگر شما اين اعداد را در تعداد ماه هاي سال ضرب كنيد مساوي است با ۱۴۴ برابر و يا به عبارتي ۱۴۴۰۰% سود ساليانه!!! چقدر سود؟ اين كشورهاي پيشرفته خيلي بايد كم خرد باشند كه در گلدكوئيست سرمايه گذاري نمي كنند. و مي روند دنبال سود ۶% بانك و يا رشد ۳۰% الي ۵۰% سهام اين كمپاني هاي به درد نخور مثل: Yahoo, Coca Cola, MacDonald, Benz,… شركت هايي كه هم اكنون در ايران فعاليت مي كنند همه از اين نوع و اكثراً هرمي (غيرقانوني) بوده و شرايط يكسان دارند، مثل گلد كوئيست، گلدماين, EBL, 7Diamond و...

نگاه امروز
استعمارشرق آسيا
ياسر هدايتي
ديروز: هنگامي كه ميرزاي شيرازي فتواي حرمت تنباكو را داد و اعلام كرد كه از اين پس استعمال و خريد و فروش آن در حكم محاربه با امام زمان (عج) و حرام است، تاريخ ايران ديد كه حتي در حرمسراي شاه قاجار نيز قليان ها شكسته شد و استناد واتكاي هويت ايراني به مرجعيت شيعه چندباره بر همگان آشكار شد.
اين استناد و اتكا به مرجعيت شيعه براي مبارزه با استعمار كهن در عالي ترين نوع خود به پيروزي بزرگي منجر شد كه طبق آن عهده اي ننگين از دوش ملت ايران برداشته شد.
امروز: مركز پژوهش هاي مجلس ظرف چند روز گذشته به عنوان يكي از معتبرترين نهادهاي پژوهشي كه پيرامون مسايل مختلف ملي پژوهش هايي راهبردي ارايه مي دهد در خبري كه بر روي خروجي تلكس قرار گرفت خبر داد كه طبق فتواي صريح اغلب مراجع عظام ايران فعاليت شركت هاي هرمي به ويژه گلدكوئيست حرام است.
(وبه سبك قديم، فتأمل)
فعاليت سازمان هاي هرمي كه به گفته و استدلال صريح تمامي اقتصاددانان فعاليتي گنگ، غيرقانوني و ضرررسان است مانند بازوهايي استعماري البته در شكل جديد خود و باز البته و اسف بارتر از شرق آسيا يعني كشورهاي جهان سوم در كشور ما در ميان قشر جواني كه بايد مولد باشند، ريشه دوانده است. توِهم سود بيشتر و مغلطه هاي آماري و تبليغ قوي با تكيه بر ابعاد روانشناسانه ازجمله دلايل پيشرفت فعاليت غيرقانوني اين شركت ها مي باشد.يكي از ابعادي كه در اين ميان مي تواند قابل توجه باشد مساله حرمت شرعي اين گونه فعاليت هاست. حرمتي كه اگرچه از بدو فعاليت غيررسمي آنها «گو اينكه اكنون نيز رسمي نيست» توسط مراجع آشناشده با اين نوع فعاليت اقتصادي حرام عنوان شده بود اما امروز با گسترده شدن اين شركت ها حرمت شرعي آن نيز به عنوان مانعي بازدارنده با صراحت و قاطعيت بيشتري مطرح شده.اما از ميان كساني كه در اين شركت ها به ويژه شركتي مانند گلدكوئيست به وجه شرعي فعاليت خود اهميت مي دهند، مي توان دو دسته را از هم متمايز كرد. گروهي كه به توجيه غيرعقلاني و منطقي و صرفاً توجيه مبلغين شركت گوش سپرده و عدم ناآشنايي مراجع و بد معرفي كردن فعاليت شركت را مطرح مي كنند و گروهي ديگر كه وعده سود رويايي و سود اندك مقطعي آنها را از توجه كردن و حتي نيم نگاهي داشتن به اين جنبه از قضيه (كه از اتفاق اصلي ترين جنبه هم هست چراكه تمامي نگاه اقتصادي اسلام با تمامي سامانه هاي درنظرگرفته شده در آن به دنبال تحصيل مال حلال است) معزول كرده است.
ديروز زنان حرم شاه قاجار حتي به بهاي ازدست دادن جان خود قليان ها را در مركز زبوني دليرانه شكستند وامروز(فتأمل)

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |