يكشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۷۱
به دنبال خريد و فروش و حضور دام در شهر
همزيستي با گوسفندان
007038.jpg
عكس:علي اكبر شير ژيان
هديه ترقي
كنار خيابان پسر تپلي حدود 25 ساله نشسته بود با چوب و يك تابلو درب و داغون مقوايي كه رويش نوشته بود: گوسفند زنده . صدايش زديم. آمد و گفت گوسفند كيلويي 2 هزار تومان. قبول كرديم. رفتيم توي يكي از خيابان ها در منطقه جنوب شهر. در آپارتمان را باز كرد، ما را برد زيرزمين. انگار وارد دهات شده بوديم. دو تا اتاق پر بود از گوسفند؛ اتاق هايي 3*۳ كه 30 - 20 گوسفند در آن روي هم خوابيده بودند و به زحمت مي توانستند نفس بكشند. از آن ميان، يك گوسفند زنده را انتخاب كرديم و ... . ولي مگر گوسفند مرده هم داريم؟!
گوسفند زنده از كجا آمد؟
شرايط مكاني منطقه جنوب شهر (مناطق 16، 17، 18، 19 و 20)موجب شده است تا مشاغل مختلفي پديدآيند مشاغلي چون خريدوفروش دام گوسفند زنده كه توسط ساكنان قديمي خانه هاي اطراف اين منطقه انجام مي شود.
اغلب ساكنان اين مناطق از روستاهاي پيرامون شهر تهران هستند كه از زمان هاي قديم به اين مناطق كوچ كرده و به نوعي ساكنان اوليه اين مناطق محسوب مي شوند. شغل اوليه اين مردمان كشاورزي و دامداري ست كه با توسعه پيرامون شهرها از جمله تهران، امكان كار در بخش كشاورزي از اين افراد سلب شده، تا جايي كه دامداري با تغييراتي به خريد  و فروش گوسفند مبدل شده است. اكثر كساني كه از اين مكان ها دام زنده خريد و فروش مي كنند با خريد يا اجاره بخش هايي از مكان هاي داخلي گاراژهاي اين حوالي يا در خانه هاي مسكوني خود اقدام به اين كار مي كنند و اگر به جلو يكي از اين گاراژها يا خانه ها مراجعه كني مردهايي را مي بيني كه روي چهارپايه اي پوست خشك شده گوسفندي را انداخته و روي آن نشسته اند و چوبدستي در دست دارند و از افراد مختلف براي خريد گوسفند زنده دعوت مي كنند و اگر به دقت كنار در نگاه كني تابلويي را مي تواني ببيني كه روي آن نوشته: گوسفند زنده  فروشي، پوست گوسفند خريداريم .
نرخ گوسفند متغير است
نرخ خريد و فروش گوسفند بستگي به بازار دارد، يعني با توجه به قيمتي كه دامداران مي خرند براي گوسفند نرخ گذاشته مي شود. خانم احمدي منشي شركت دامپرور - در مورد نرخ گوسفند زنده مي گويد: يك نوع گوسفند دشت مغان است كه دنبه و چربي بيشتر دارد و كيلويي يكهزار و 750تومان فروخته مي شود و يك نوع ديگر كه سنگسر است كيلويي يكهزار و 850 تومان به فروش مي رسد.
وي اضافه مي كند: اين شركت از طرف شهرداري مجوز فعاليت دارد، ولي از آنجايي كه به صورت فله اي گوسفند را نمي خرد، به جا و مكان احتياج ندارد و تنها گوسفندهايي را كه سلامت آنها از طرف سازمان دامپزشكي تاييد شده باشد از كشتارگاه  خريداري و به قصابي ها، رستوران ها، تالارها و ... مي فروشد .
منشي دفتر برادران يزدي (اناركي) نيز در مورد نرخ گوسفند مي گويد: نرخ گوسفند 2 هزار و 100 تومان است. ما سر مشتري هم كلاه نمي گذاريم و برايمان فرقي نمي كند كه گوسفند مغان باشد يا جاي ديگر، بلكه بستگي به قيمتي دارد كه گوسفند را از ميدان شهريار، بهمن و قوچ حصار خريداري كرديم، يعني پس از اينكه قيمت كرايه، كاه و يونجه را حساب كرديم به اضافه سود خود، قيمت را به مشتري اعلام مي كنيم.
وي با اشاره به اينكه اين دفتر بصورت شخصي فعاليت مي كند، مي گويد: تاكنون وزارت بهداشت و شهرداري براي ما مشكلات بسياري را ايجاد كرده و جلو نگهداري دام را گرفته اند كه محيط را آلوده مي كند، ولي از آنجا كه اين دام ها را ما در خانه نگهداري مي كنيم، پس مواظب بهداشت آنها هستيم، زيرا بويش اعضاي خانواده  را آزار مي دهد، پس مجبوريم به خاطر خود نيز جاي آنها را هميشه تميز نگه داريم .
وي اضافه مي كند: شهرداري و وزارت بهداشت بايد جايي را براي ما ايجاد كنند تا ما به سراغ اين كار نرويم، اگر اين كار را نكنيم چكار كنيم؟ ولي در كل اين كار به اعصاب خوردي اش نمي ارزد .
سود از همه نوع
حاج محسن- قصاب شركت دامپرور- با بيان اينكه درآمد اين كار براي قصاب ها زياد نيست، مي گويد: براي شركت دامپرور هر گوسفند را 2 هزار تومان مي كشم و پوست و روده آن را به شركت برمي گردانم، ولي براي مشتري اجرتي كه مي گيرم پوست و روده است كه متاسفانه در حال حاضر قيمت پايين بوده و در حدود 2 هزار و 800 تا 3هزار تومان است .
وي مي افزايد: در سطح تهران افرادي نيز هستند كه اين پوست و روده ها را از ما خريداري و به شركت دباغي تحويل مي دهند تا آنهايي كه دست اول هستند يا صادر شوند يا به چيز ديگري تبديل شوند. اين افراد از صبح تا شب در ايستگاه هاي جمع آوري كه در سطح شهر وجود دارد چرخيده و پوست و روده ها را تازه به تازه دريافت مي كنند، زيرا اين رودها به علت چربي زيادي كه دارند نمي توانند پيش ما بمانند، پس بهتر است زودتر جمع آوري شوند .
آقا سيد - يكي از افرادي كه پوست و روده را از سطح شهر جمع آوري مي كند - نيز در اين رابطه مي گويد: وقتي تعداد اين پوست و روده ها به 2 تا 3 هزار عدد رسيد كه تقريبا 10 روز طول مي كشد اين پوست و روده ها به كارخانه سالامبورسازي يا دباغي تحويل داده مي شوند .
007041.jpg
فروش گوسفند زنده از مشاغل مزاحم
مسائل غيربهداشتي، بو و آلودگي  محيط از مواردي ست كه با نگهداري دام زنده در محل سكونت ايجاد مي شود. محمد نژاد - مديرعامل سازمان ساماندهي صنايع و مشاغل مزاحم شهرداري تهران - در اين رابطه مي گويد: از آنجا كه بحث آلودگي در محيط شهري يكي از مسائل بسيار مهم است، در نتيجه نگهداري دام در داخل محيط شهري امكان ندارد و طبق بند 2 ماده 55 اگر دامي به علت توليد بو و رعايت نكردن بهداشت موجب مزاحمت شود، آن محل پس از راي گيري در كميسيون ها تعطيل خواهد شد .
وي اضافه مي كند: از آنجا كه اين مسائل از طريق مناطق كنترل مي شود، بندرت مي توان گاوداري يا كشتارگاهي غيربهداشتي پيدا كرد، ولي در مناطق جنوب شهر موارد متعددي يافت مي شود كه 5 راس يا 10 راس گوسفند را همان روز مي آورند و همان روز نيز مي فروشند كه در صورت اينكه ما متوجه شويم، با اين موارد نيز برخورد خواهيم كرد؛ يعني شهرداري مناطق 9، 12، 14، 18، 19، 20 و بعضا 10 كه با اين مشكل روبه رو هستند، بايد دخالت كنند و موظف هستند تا با دستور مراجع قضائي اين دام ها را به كشتارگاه هاي مجاز انتقال دهند تا صاحبان اين دام ها مراجعه كرده و مبلغ آن را دريافت كنند .
عدم نظارت سازمان دامپزشكي
بر مراكز غيرمجاز
از آنجا كه انستيتو تغذيه و موادغذايي ايران وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ست، پس مي تواند به صورت اداري و سازمان يافته و دولتي بر كار سازمان دامپزشكي نظارت كند. در همين رابطه رئيس انستيتو تغذيه و مواد غذايي كشور معتقد است كه اگر اين مراكز خريد و فروش دام زنده (گوسفند زنده) زير نظر شهرداري باشند، كنترل سازمان يافته اي بر آنها مي شود، ولي معمولا اينگونه نيست.
دكتر ناصر كلانتري مي گويد: مراكز غيرمجازي براي خريد و فروش گوسفند موجود است كه سازمان دامپزشكي بر آنها نظارت ندارد كه در اين مراكز، دام هم مي تواند سالم باشد و هم بيمار .
وي اضافه مي كند: بعضا اين افراد روستازاده هستند و در كنار بزرگراه ها مي ايستند و گوسفند خود را مي فروشند. اين افراد در زيرزمين خانه مسكوني خود گوسفندها را نگهداري مي كنند و موجب به مخاطره افتادن بهداشت عمومي محل مي شوند، ولي در جامعه امروزي و در قرن 21، شرم آور است كه اين دام ها در محيط مسكوني نگهداري شوند .
كلانتري مي افزايد: اگر يك تيم نظارتي به همراه ضابطان دادگستري تشكيل شود، خواهد توانست اين پديده ضداخلاقي براي مردم و حتي ضداخلاقي براي گوسفندان را در كشور از بين ببرد .
رئيس انستيتو تغذيه و موادغذايي كشور مي گويد: با داشتن اين شغل، اين افراد راه پرهزينه اي را براي اشتغالزايي انتخاب كرده اند، زيرا چه بسيار بيماري هاي انگلي و عفوني و حتي كشنده اي وجود دارد كه بين انسان و دام مشترك است، ولي چون سيستمي براي كنترل بهداشت وجود ندارد، خيلي از اين موارد ناشناخته مانده اند و تنها به درمان موردي پرداخته شده است .
ايجاد بيماري
وي با متفاوت خواندن شرايط رشد و تكثير دام در روستا و شهر مي گويد: استفاده از زباله و آشغال به جاي استفاده از علوفه و منابع غذايي، نداشتن هواي كافي براي نگهداري گوسفند، نداشتن امكان فضاي فيزيكي مناسب براي تحرك دام و نبود محلي براي فضولات دام از جمله عواملي هستند كه مي تواند در مراكز غيرمجاز نمود داشته باشد و موجب ايجاد بيماري هاي عفوني چون تب مالت، سياه زخم، سلي كه از شير و گوسفند آلوده به انسان منتقل مي شود،  انواعي از حصبه، بسياري از انگل هاي كبدي و عضلات شود كه اگر دام آلوده باشد به فرد انتقال مي يابد .
وي اضافه مي كند: به نظر مي رسد مراكز غيرمجاز مي توانند سرريز دام هاي غيرقانوني و آلوده باشند؛ يعني اگر در كشتارگاه هاي مجاز، دامي از لحاظ سلامت تاييد نشده و مرجوع شد از طريق كانال هايي به مراكز غيرمجاز هدايت و به مردم فروخته مي شود كه به اين منظور بايد آگاهي جامعه مصرف كننده را بالا برد و بازار مصرف را از متقلبان گرفت، زيرا در كشور ما اين طبقه جزو طبقه پايين جامعه از نظر فرهنگي هستند، پس چه بهتر است كه به اين افراد اين پيام را برسانيم كه با جان مردم نبايد بازي كرد، زيرا اگر انسان هستيم اخلاق انساني مي گويد كه اين كار را نبايد انجام دهيم .
حضور دام در شهر ممنوع است
سازمان دامپزشكي و اداره كل نظارت بر بهداشت اين سازمان، يكي از بخش هايي ست كه به طور مستقيم با دام هاي زنده يا گوسفند زنده در ارتباط است.
مديركل نظارت بر بهداشت عمومي سازمان دامپزشكي كشور در اين ارتباط مي گويد: به طور كلي دو مكان براي عرضه دام موجود است؛ يكي ميدان عرضه دام كشتاري ست كه به مياديني گفته مي شود كه در مجاورت يا در داخل كشتارگاه ها قرار دارند و حتما دام بايد براي تاييد سلامتي به آنجا اعزام شود، پس قاعدتا براي اين كار بازرسان بهداشتي وجود دارند كه دامي را كه برگه مجوز تردد بهداشتي تحت نظارت سازمان دامپزشكي دارد را قرنطينه كرده و اعلام مي كنند كه وضعيت سلامت و بهداشت و پيشينه واكسن هاي دام چگونه است تا در صورت كمبود موردي در فضاي قرنطينه اين كمبود جبران و پس از استراحت زمينه براي كشتار دام فراهم شود .
دكتر مهدي خلج اضافه مي كند: با همه تلاشي كه مسئولان سازمان دامپزشكي انجام مي دهند، ميادين غيرمجازي كه در گوشه و كنار شهر هستند، دومين مكان هايي هستند كه به عرضه دام مشغولند و دور از چشم مسئولان به عرضه دام مي پردازند كه با تحقق و توسعه فعاليت خود اميدواريم بتوانيم جايگاهي براي فعاليت اين مراكز ايجاد كنيم، زيرا اين مراكز حتي جايگاه مناسبي نيز براي نگهداري از دام ندارند .
وي مي افزايد: بهتر است براي حل اين مشكل كميته اي متشكل از شهرداري، سازمان دامپزشكي، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، استانداري، دانشگاه هاي علوم پزشكي و محيط زيست و با حضور دستگاه هاي قضائي و انتظامي ايجاد شود تا با صدور ابلاغيه اي به مردم اعلام كنند كه در داخل شهر دام خود را نگهداري نكنند، زيرا بهترين راه، همگرايي نهادهاي قانوني مرتبط است؛ البته اين كار در سال هاي 68 تا 70 انجام مي شد كه مي توان دوباره اجرا كرد .
بازار پررونق فروش گوسفند
و اما روز عيدقربان و قرباني كردن نزديك است و چيزي به آن نمانده و كار گوسفندفروشان هم سكه و مثل هر بازاري در ايران، بازار سياه گوسفندفروشي در ايامي چون عيدقربان و محرم پررونق است، ولي بايد ديد گوسفند از كجا آمده است.

قانون
طبق ماده 8 آئين نامه اجرايي ماده 18 قانون سازمان دامپزشكي كل كشور، گرداندن دام در ميادين و در داخل شهرها به منظور فروش، خريد و نگهداري ممنوع است و اگر دامي در داخل مناطق مسكوني شهر وجود داشته باشد حركت غيربهداشتي، غيرقانوني و غيرمجاز محسوب مي شود.

گوسفندموجود زنده است
محمد مطلق- ميرزا عينك كائوچويي اش را روي بيني جابه جا مي كند و مي خواند: گوسفند موجود زنده است . چشم هاي ميرزا ضعيف است و ماشين هم به تندي مي گذرد اما با اين همه حق با اوست، چيزي كه روي مقوا نوشته اند با آن خط درهم و برم، همين جمله فلسفي ست:
18-17سالم بود كه با هزار تا موجود زنده ، راه مي افتاديم سمت تهران، يك ماه طول مي كشيد برسيم به اين خراب شده، آنوقت ها نازي آباد همه اش بيابان بود، تقريبا 30-25 روز هم گوسفندها توي بيابان هاي اطراف كشتارگاه مي چريدند تا سرو كله يك نفر دلال پيدا بشه . آهي از ته دل مي كشد و با دست محكم مي كوبد روي زانويش: آخ چه گوسفندهايي! چه موجود زنده هايي! راه كه مي رفتند دنبه هايشان از پشت زمين را جارو مي كرد. تقريبا تا يك ماه هم بعد از فروش در يكي از مسافرخانه هاي راه آهن مي مانديم تا پول موجودها زنده بشه، چقدر؟همه اش 25-20هزار تومن . چشم هايش را ريز مي كند و ته مانده آهش را مثل دود سيگار بيرون مي دهد: گوسفندهاي امروز كه موجود زنده نيستند، همه يا پوست هندوانه مي خورند يا نان خشك كپك زده . سرش را برمي گرداند سمت جاده و عرض و طول چشم انداز بي پايان شهر را برانداز مي كند: نازي آباد كجا بود، تجريش كجا بود؟ الان معلوم نيست شهر كجاست، بيابان كجاست، آنوقت ها كنار خيلي از شهرها يك محله را هم براي حيوانات در نظر مي گرفتند، مي گفتند ميدان حيوانات ، دامدارها و چوبدارهاي بزرگ هم مي آمدند آنجا خريد و فروش؛ گاو، گوسفند، بز و الاغ.  بعدها كاسبي مردم كه خراب شد، الاغ كمتر مي خريدند، يعني تابستان مي خريدند و زمستان ها ولش مي كردند كه گرگ بخورد، چون خرج نگهداري  اش بيشتر از پول خودش مي شد .ميرزا مي گه پروار كردن گوسفند و فروختنش هم تخصص مي خواهد. اين طور نمي شود كه هرجا دلت خواست يك تابلو بزني: گوسفند موجود زنده است! ، بعد يك شب قبل از كشتار هم آنقدر آب نمك ببندي به شكم زبان بسته ها كه مثل خرس باد كنند. ميرزا سال هاست كه ديگر گوسفند به تهران نمي آورد، درست از همان سالي  كه اتوبوس توي جاده رفت وسط گله. خودش مي گويد: هيچ وقت چنين كابوسي در عمرم نديده ام، گوسفندها بين پشم و خون خرخر مي كردند، كارد برداشتيم و به جانشان افتاديم كه حرام نشوند، بيچاره گوسفندها! بعد خنده تلخي مي كند و مي گويد: اينكه نشد كار، اينكه نشد اشتغالزايي، قديم ها توي ميدان حيوانات، فقط خريدار و فروشنده نبود كه پول گيرشان مي آمد، يك نفر چاي مي فروخت، يك نفر دوغ و سيب زميني، يك نفر قپان دار بود و گوسفند وزن مي كرد، اين اواخر هم ماشين هاي گوسفندي وارد ميدان شدند، حتي بچه هايي كه كاري بلد نبودند، مي آمدند تا مواظب گوسفندها باشند. خب، الان سر و ته شهر معلوم نيست. نه ميداني مانده، نه گوسفندي. گوشت گوسفندها تلخ و بد مزه است بس كه پوست هندوانه و نان خشك كپك زده مي خورند . سري تكان مي دهد و مي گويد: گوسفند موجود زنده است .

نگاه
گوسفند زنده، بهداشت مرده
سهراب نيكخواه- اين هم از آن موضوع هاي خنده دار است. در شهر تهران با ميليون ها آدم و هزاران مولفه مدرنيته، جا به  جا مقواهايي را مي بيني كه رويش نوشته اند: گوسفند زنده موجود است .
قرباني كردن از سنت هايي ست كه كاملا در جامعه جا افتاده و به مناسبت هاي گوناگون شخصي و مذهبي چهارپايان حلال گوشت ذبح مي شوند. كمتر كسي هم يافت مي شود كه با اين رسم مخالفتي داشته باشد. اصلا بحث سر قرباني دادن و ندادن نيست؛ صحبت از بهداشت عمومي و فردي ست. براساس قانون، نگهداري دام زنده در منزل مسكوني ممنوع است، اما اين ماده قانوني هم مانند بسياري ديگر از مواد و تبصره ها براحتي زيرپا گذاشته مي شود. نمود اين نقض قانون و مقررات را هر روز مي توانيد در شهر ببينيد. تازه اين حالت خوب قضيه است. اگر مناسبت مذهبي خاصي در پيش باشد كه گله به گله گوسفندان جمع شده اند و منتظر مشتري هستند تا ببرندشان.
مدتي هم هست كه آگهي فروش گوسفند زنده را در روزنامه ها مي توان ديد. حتي برخي از قصاب ها و گوسفندفروشان كارت ويزيت هم چاپ كرده اند. تمام اين آگهي ها و فروش ها اگر با مجوز وزارت بهداشت و زير نظر كارشناسان آن وزارتخانه انجام شود، مشكلي ندارد يا شايد بهتر باشد بگوييم مشكل كمتري دارد؛ مسئله اينجاست كه كسي نمي تواند بدرستي بر كار گوسفندفروشان نظارت كند. انواع بيماري ها از همين جا مي آيند؛ گوسفنداني كه در زيرزمين هاي منازل مسكوني زندگي مي كنند و هنگام فروش در سطح شهر پراكنده مي شوند.
همگي اين اتفاقات در حالي رخ مي دهد كه بازرسان وزارت بهداشت و نيروي انتظامي در سطح شهر حضور دارند و مي توانند با اندكي سختگيري بخوانيد اجراي دقيق قانون- جلو اين بي نظمي خطرآفرين را بگيرند.اين تازه يك سوي ماجراست. روي ديگر سكه فروش گوسفند زنده،اعمالي ست كه بسيار بيشتر خلاف قانون هستند و برخورد با آنها از جمله اولويت هاي كاري پليس. اگر مشتري ثابت آگهي هاي فروش گوسفند زنده بوده ايد، حتما با مواردي برخورد كرده ايد كه كساني در لواي اين كار، اقلام ديگري را به مشتريان عرضه مي كنند؛ فحشا و توزيع موادمخدر شغل اصلي آنان است.
البته قطعا تمام كساني كه در كار فروش گوسفند زنده هستند را نمي توان جزو خلافكاران و ناقضان قانون به حساب آورد؛ هستند كساني كه واقعا گوسفند مي فروشند و باز هستند كساني كه قانوني كار مي كنند، ولي در هر صورت به نفع اهل قانون هم هست كه جلو كارهاي غيرقانوني گرفته شود.
قصد توهين به هيچ كس و هيچ شغلي را نداريم. انسان ها محترمند و هر شغلي هم در جاي خود با اهميت، اما بايد جلو قانون شكني گرفته شود.

ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
سفر و طبيعت
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  دخل و خرج  |  سفر و طبيعت  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |