پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۴
حمايت حقوقي از مردم در معاملات در گفت وگو
با مديركل امور اسناد و سردفتران سازمان ثبت اسناد و املاك كشور
امنيت خريد و فروش
002226.jpg
ندا معماري پور
در راستاي توسعه قضائي اقدامات تحقيقي، كارشناسي مختلفي در سال هاي اخير صورت گرفته است تا نتيجه آن به مصرف سرعت و سهولت بخشيدن قانون و حمايت از حقوق مردم برسد. چنانچه رئيس سازمان ثبت اسناد و املاك كشور اين سياست ها را در ادامه سياست رياست قوه قضائيه مبني بر قضازدايي، جلوگيري از موازي كاري و كم كردن ورودي پرونده ها به محاكم دادگستري عنوان كرده است. به اين منظور قوانين مربوطه بازنگري شده و با استفاده از نيازهاي كنوني اقداماتي چون تدوين تبصره ها، احياي قوانين منسوخ در غالب قوانين جاري، تلفيق قوانين و... صورت گرفته است. سير دستيابي به رشته ضعف بعضي از قوانين كه مربوط به گذشته بوده و به كلي گويي پرداخته است، طرح موضوعات جديد، طراحي مداخل اجرايي آن در دستگاه هاي اجرايي كشورو تصويب ها و ابلاغ سراسري آن، روندي طولاني طي كرده است كه به نظر مي رسد از زمان اجرايي شدن آن و مشخص شدن حدود وظايف افراد و پشتوانه دار نمودن مطالبات با منشاء حقوقي، منشاء اجراي صحيحي از معاملات شود كه جامعه را رفته رفته از نگراني هاي كيفيت انتقال و صدور اسناد بيرون آورده و به سمت معاملاتي پويا با امنيت اجتماعي و رونق اقتصادي بيشتر سوق دهد. برخي از اين عملكردها در گفت وگو با محمدعلي يادگاري، مديركل امور اسناد و سردفتران مطرح شده است و به لحاظ اهميت و حساسيت موضوع خريد و فروش ملك و خودرو و مشكلاتي كه تاكنون در اين زمينه براي خريداران و فروشندگان يا آژانس هاي معاملاتي وجود داشته، دستورالعمل نحوه صدور پروانه اشتغال مشاوران املاك و خودرو، روند تهيه شيوه نامه، ابلاغ، اجرا و نظارت بر آن از زبان مديركل امور اسناد و سردفتران سازمان ثبت اسناد و املاك كشور به طور مشروح مشخص شده است.
* با توجه به سياستگذاري هاي اخير قوه قضائيه مبني بر توسعه قضائي و كاهش پرونده هاي محاكم دادگستري، توسعه دفاتر اسناد رسمي چگونه ديده شده است؟
- هم اكنون ۳۹۰۰ دفتر اسناد رسمي در سطح كشور وجود دارد و به منظور سرعت و سهولت بخشي به امور و امكان دسترسي مردم در اقصي نقاط كشور براي امور ثبتي به دفترخانه ها، با افزايش آزمون هاي سردفتري، زمينه هاي توسعه دفترخانه ها فراهم شده است.
* در ادامه اين سياست ها، اداره كل امور اسناد و سردفترداران سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، چه برنامه هاي تازه اي را در پيش گرفته است؟
- يكي از اين برنامه ها، پيشنهاد لايحه حذف استعلامات زائد بوده است تا صدور سند و اجراي قانون با سرعت و سهولت بيشتري انجام شود.
از آنجايي كه قوت خريد و فروش و ارزش مالكيت آن به ثبت و صدور سند است و يكي از عوامل كاهش مراجعات مردم به دفترخانه ها براي ثبت معاملات خود، بالا بودن نرخ هزينه هاي ثبتي بوده، كاهش نرخ ثبت نيز صورت گرفته است. به اين منظور ماده ۱۰ قانون ثبت در تاريخ ۱۴/۹/۸۴ اصلاح و تصويب شد تا از اين پس حق الثبت تمامي اسناد با هر مبلغ و رقمي با نيم درصد نسبت به كل معامله صورت بگيرد. لازم به ذكر است در گذشته حق الثبت معاملات تا سقف ۴۰ ميليون ريال ۳ درصد و بالاي ۴۰ ميليون ريال ۵ درصد از كل معامله بود. با اين كاهش حق الثبت تمامي معافيت هاي پرداخت حق الثبت نيز به جز معافيت دانشجويي از بين رفته است.
اقدام ديگر، طرح ساماندهي آژانس هاي املاك و خودرو بوده است.
اساسا توسعه قضائي براي برپايي عدالت مي باشد. فقها گفته اند عدالت يعني اين كه هر چيزي در جاي خودش قرار بگيرد. اما براي تحقق عدالت، امنيت اجتماعي و امنيت اقتصادي لازم است چراكه ضرورت تأمين امنيت اجتماعي در جامعه براي جلوگيري از تعرض به حقوق اشخاص و ضرورت تأمين اقتصادي نيز براي گسترش رونق اقتصادي در كشور است. در چنين فضايي است كه معاملات با آرامش خاطر و بدون دغدغه صورت مي گيرد. بررسي هاي كارشناسي در ميزان مراجعات مردم به محاكم قضائي و شكايات مطروحه نشان داد بيشترين مراجعات مربوط به خريد و فروش ملك يا خودرو و مشكلات ناشي از نحوه تنظيم قرارداد و سند بوده است. به اين منظور نسبت به تهيه دستورالعمل و شيوه نامه اجرايي فعاليت آژانس هاي املاك و خودرو اقدام شد تا ضمن كاهش اختلافات و تنازعات با كاهش مراجعه مردم به محاكم قضائي از دادگاه ها تمركززدايي شده و به اين ترتيب قراردادهاي نوشته شده در آژانس ها سامان دهي و رويه پيدا كنند. اين شيوه نامه در ۱۶/۴/۸۴ به تصويب رياست قوه قضائيه رسيد.
* علت تهيه دستورالعمل اجرايي صدور پروانه اشتغال آژانس هاي املاك و خودرو و توجه سازمان ثبت اسناد و املاك براي انجام كار كارشناسي روي اين موضوعات نسبت به ساير اموال منقول چه بود؟
- امروزه مسكن و خودرو، از ارزش مصرفي محض به ارزش سرمايه اي تبديل شده اند، به عبارتي اين ها به منزله سرمايه زندگي محسوب مي شوند. اما به علت نبود فرم هاي مشخص و يكسان قانوني در آژانس ها يا تنظيم آنها از سوي اشخاص ناآگاه و كم اطلاع از مسائل حقوقي و به طور كلي نابساماني در نوع قرارداد و تنظيم آن، اختلافات فراواني شكل مي گرفت كه عمدتا موجب افزايش مراجعه به محاكم قضائي بود و لازم بود در اين زمينه كار تخصصي و حقوقي انجام بگيرد تا مردم از انجام قراردادها آرامش بيشتري داشته باشند.
* فعاليت مشاوران معاملاتي در قانون اساسي از گذشته با چه كيفيتي وجود داشته و بهره برداري از ماده هاي قانوني در اين رابطه باتوجه به نيازهاي امروزي و تهيه شيوه نامه اجرايي صدور پروانه اشتغال براي مشاوران املاك و خودرو، چگونه انجام شده است؟
- در سال ۱۳۱۷ شمسي قانوني به نام قانون دلالان معاملات ملكي وجود داشته كه يكي از موارد ماده ۱۲ آن قانون مربوط به صدور پروانه دلالي املاك بود كه به عهده سازمان ثبت اسناد و املاك گذاشته شده بود. اين قانون شرايطي را براي شخص احرازكننده پروانه دلالي مشخص كرده بود مثل داشتن تحصيل ششم ابتدايي، حداقل ۲۵ سال سن و برخورداري از معافيت نظامي. قانون فوق كه در
۸/۱۲/۱۳۱۷ تصويب شده بود از آن پس مدت كوتاهي اجرا شد و بعد متروك ماند. پس از آن پروانه هاي دلالي از صنف مربوطه دريافت مي شد. از سال ،۵۱تمامي سوابق به وزارت بازرگاني سپرده شد. اما به دليل منسوخ شدن قانون و ضرورت اجراي آن در جامعه لازم بود در قانون ديگري احيا شود. از اين رو در سال ۷۹ در قانون بودجه به صورت بخشي از مقررات مالي دولت و در يكي از تبصره هاي ماده ۵۱ احيا شد و پس از آن در سال ۸۰ سازمان ثبت اسناد مكررا مكلف به صدور پروانه اشتغال مشاوران املاك و خودرو شد و در نهايت نشستي كه وزارت بازرگاني و سازمان ثبت اسناد در سال ۸۳ داشتند به تلفيق قانون صنوف و قانون دلالان و تهيه دستورالعمل اجرايي صدور پروانه فعاليت و ساماندهي آژانس هاي املاك و خودرو انجاميد. بر اين اساس آژانس هاي معاملات علاوه بر دريافت پروانه صنفي از وزارت بازرگاني مكلف به دريافت پروانه تخصصي از سازمان ثبت اسناد و املاك شده اند.
* اين دستورالعمل چه موضوعاتي را دربرگرفته و براي نظام مند شدن آن چه مراحلي انجام شده است؟
- آنچه كه براي معامله و ايجاد قرارداد ضروري است، در قالب عقود، منعقد مي شود. در اين دستورالعمل هر موردي كه لازمه آن عقد باشد، پيش بيني شده و در قالب چارچوبي مشخص در دستورالعمل گنجانده شده است در اين دستورالعمل نمونه هايي از انواع عقود مثل مبايه نامه ها، انواع قراردادهاي انتقال مثل خريد، فروش، اجازه به شرط تمليك و... با ذكر شماره سريال و تاريخ معامله و قرارداد و با رعايت مواد حقوقي تهيه شده است.
پس از تهيه شيوه نامه لازم بود براي انجام امور اداري و سازماني موقعيت جديدي در سازمان براي آن به وجود آيد. در معاونت امور اسناد سازمان ثبت اسناد و املاك دو اداره امور اسناد و امور سردفترداران و دفترياران وجود داشت. لذا براي ايجاد اداره سوم در اين معاونت كه براي اجراي صحيح شيوه نامه، رفع ابهام و اشكالات در اين زمينه و رسيدگي به اعتراضات و نظرات بر روند آن مي باشد، طرحي تهيه شده است.
در اين شيوه نامه همچنين به منظور دقت بيشتر در تنظيم قراردادها، آژانس هاي املاك به درجه ۱ و درجه ۲ تقسيم بندي شدند. در آژانس هاي املاك درجه ،۱ مشاوران املاك مي توانند نسبت به واسطه گري يا خريد و فروش املاك به هر ميزان، اقدام و تنظيم قرارداد نمايند اما در آژانس هاي املاك درجه ،۲ مشاوران املاك تنها نسبت به واسطه گري و خريد و فروش املاكي مي توانند اقدام نمايند كه ميزان آن را وزارت بازرگاني و سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مشخص كرده اند. در اين درجه بندي معيارهايي چون صلاحيت فني، تحصيلات مشاوران و استفاده از كارشناسان فني و حقوقي براي آژانس ها در نظر گرفته شده است.
* اجرا و نظارت بر شيوه نامه در استان ها چگونه پيش بيني شده است؟
- دستورالعمل به استان ها ابلاغ شده و هيأتي سه نفره در استان ها براي كنترل و نظارت در اجرا و تعيين درجه بندي آژانس ها در نظر گرفته شده است. اين هيأت سه نفره از طرف آژانس هاي معاملاتي معرفي مي شوند و بايد حداقل اطلاعات فني و حقوقي را براي گذراندن آزمون انتخاب هيأت سه نفره نظارت، داشته باشند.
* اكنون تهيه طرح در چه مرحله اي است و پس از اجراي آن در سراسر كشور شاهد چه اتفاقاتي خواهيم بود؟
- همان طور كه اشاره شد اين دستورالعمل به استان ها ابلاغ شده و تا آخر سال آماده اجرا مي شود. هم اكنون نزديك به يك ميليون نفر در معاملات املاك و خودرو اشتغال دارند و با اجراي طرح تنها كساني به فعاليت خواهند پرداخت كه صلاحيت فني آنها تأييد شده و پروانه تخصصي را از سازمان ثبت اسناد و املاك دريافت كرده باشند. مشخص شدن وظايف، جلوگيري از كلاهبرداري و جعل، افزايش امنيت قراردادها، سهولت در انجام آن با مشخص شدن چگونگي تنظيم سند و استفاده از پشتوانه حقوقي قراردادها همچنين استفاده از افراد مطلع براي اجراي آن باعث صدور مكانيزه شدن قراردادها مي شود و مردم بيش از پيش با ثبت سند و ارزش آن در حفظ اموال خود آشنا مي شوند و به توسعه عدالت كمك مي كنند.

زناني كه با اعتماد به نفس زندگي نكرده اند
نيره سادات ديانه
مدت هاست كه در كلاس خودباوري مي بينم هر بحثي كه مي شود بچه ها يك جوري تمايل دارند كه بحث را بكشانند به سمت ارتباط، عشق و عاشقي. شايد اولش شاكي بودم كه چرا اين قدر بحث به بيراهه مي رود اما بعد از مدتي بررسي و تحليل به اين نتيجه رسيدم كه حتماً اين موضوع يكي از چالش هاي روز آنها مي باشد و براي همين نمي توانند از آن بگذرند. اين بود كه با كمي بررسي و تحليل، پنج شنبه ها كلاسي تحت عنوان عشق و ازدواج را تشكيل دادم. ولي خوب از صبح تا شب، حتي يك وقت ها هم شب تا صبح در خواب و رويا روي اين موضوع فكر مي كنم و دنبال داده ها و اطلاعات و نشانه ها هستم. خلاصه مثل يك غواص در يك اقيانوس بزرگ و عميق يك سفر اكتشافي تا اعماق وجود ضمير خودآگاه و ناخودآگاه را طي مي كنم. به معنايي به هر چيزي كه نگاه مي كنم، هر چيزي را كه مي شنوم، به دنبال نشانه هايي از موضوع مورد مطالعه خود هستم و آن را با اين سؤال شروع كردم كه چرا دختران ما اين قدر در مورد عشق و عاشقي، انتخاب و زندگي مشتركشان مشكل دارند؟
براي بهتر درك كردن علت اين موضوع از جماعت اين دختران جوان گذشتم و يك نسل بالاتر رفتم و روي تربيت كنندگان آنها، الگوهاي اوليه تربيت و مادرانشان مكث و تامل نمودم. مادراني كه در حال حاضر سني از آنان گذشته و بسياري از آنها پستي و بلندي هاي زندگي را پشت سر گذاشته اند و به مرور زمان كم كم عبارت ها و واژه هاي قشنگ عشق و عاشقي را فراموش كرده اند يا كه نه، سعي مي كنند به جاي استفاده از اين عبارت ها از واژه هاي گذشت، ايثار، فداكاري و ... استفاده كنند. شايد اين طوري درد خلاء عاطفي را هم كمتر حس كنند و هم با اين واژه هاي زيبا و دهن پركن براي وجدان و غرور صدمه ديده شان مرهمي داشته باشد. (البته واژه هاي گذشت، ايثار و فداكاري اساساً كلمات ارزشي هستند، اما در مورد اين تيپ افراد حكم نقاب را دارد).
شايد بپرسيد چرا اين قدر بي رحمانه و لخت و عريان شخصيت اين افراد را به نقد كشيدم؟ حق با شماست وقتي از خودم پرسيدم چرا اين دختران جوان اين قدر با موضوع عشق و عاشقي مشكل دارند. ياد مادرانشان افتادم و اين جمله به شدت و قوت در ذهنم شكل گرفت كه كمتر زني در زندگي خانوادگي اش خانمي كرده است. در واقع، زني كه خانمي نكرده است، يعني زني كه با عزت نفس و مناعت طبع و اعتماد به نفس زندگي نكرده است، يعني عشق و يكرنگي، وحدت و يكپارچگي را با همسر يا بخش مكمل روح و زندگيش تجربه نكرده است، مشخصاً دختراني مجهول النفس كه با ارزش و تجربه هاي گرانقدر اساسي شخصيت مانند، خودباوري بيگانه است و نمي تواند استقلال روحي رواني را تجربه كند، تربيت خواهد كرد.
وقتي انگيزه ازدواج يك نسل عقب تر و يا حتي جاري را مورد بررسي قرار مي دهيم: - از آنجا كه در برخي خانواده ها جايگاه دختران در خانواده در رده سوم به بعد است، - از آنجا كه تقريبا ماهيت دختران در خانواده مصرف كننده است، - از آنجا كه در برخي خانواده ها وجود دختران در خانواده از ديد جنسيت تنش زا و خطرآفرين است- از آنجا كه تقريباً نقش دختران در خانواده نقش ظرافت و دلبري زنانه است، - از آنجا كه در برخي خانواده ها سرنوشت دختران در خانواده پدري كوتاه و حساب نشده است و سرنوشت اصلي آنها در خانه شوهر تعيين مي شود، - از آنجا كه تقريباً هدف زندگي دختران در خانواده اگر هم تعريف شود با درصدي ناخالصي براي ايجاد رقابت منفي با مردان و ايجاد جايگاهي در كنار آنهاست. - از آنجا كه تقريباً ارتباطات دختران در خانواده با دختران هم سن و سال خود تنها از جايگاه سرگرمي و خاله بازي است، - خوب آيا دختران در خانواده دختري كرده اند؟ ارزش هاي زنانه خود كه سمبل عقل و خرد و دانايي است را تجربه كرده اند؟ مي گويند جمع گرايي از انرژي هاي زنانه است. اگر اين ويژگي جمع گرايي و ويژگي اول خرد و دانايي را در كنار هم بگذاريم، آيا محفل هاي زنانه ما محفل علم و ادب و هنر مي باشد؟
آيا دختران ما در خانواده ياد گرفته اند كه روي ارزش هاي روحي رواني خود زندگي كنند يا كه به ظواهر زنانه خويش بسنده كرده اند و در همان حد توقف نموده و خودشان را مشغول نموده اند؟
نقل مي كنند: مردان به دنيا مي آيند تا در مسير تكامل رشد كنند و به كمال وجودي خويش دست يابند حال آن كه زنان به طور تكامل يافته خلق شده اند و در اثر غفلت و به مرور زمان ارزش هاي بنيادين خود را از دست مي دهند.
شايد خيلي چرايي كردم. علما و دانشمندان معتقدند هر علم جديدي با يك يا چند چرا شروع مي شود. اگر ما هم توفيق پيدا كنيم كه به پاسخ هاي درست اين چراها دست يابيم به طور مسلم مي توانيم خيلي خانم تر يا به معنايي، با ارزش تر زندگي كنيم و نسل آتي خود را نيز صحيح تربيت كنيم.

زنان در رسانه هاي جمعي غرب
002229.jpg
مهدي سلطاني
تحليل مناسبات جنسيتي در قلمرو فرهنگ يكي از اصلي ترين طرح هاي پژوهشي در نظريه فمينيستي معاصر بوده است. فمينيست ها با تحليل جنبه هاي فرهنگ كوشيده اند مناسباتي را تشخيص دهند كه از طريق آنها ارزش ها و هنجارهاي مردسالارانه در جامعه باز توليد مي شود و تداوم مي يابد. در اين ميان رسانه هاي جمعي به عنوان يكي از مهمترين منابع توليد فرهنگ در جوامع مدرن، همواره مورد نقد و تحليل فمينيستي قرار گرفته است. پژوهشگران فمينيست  با تكيه بر مفاهيم و ابزار تحليلي نظريه فمينيستي، وضعيت زنان در جامعه را مورد مطالعه قرار داده و تلاش كرده اند مناسبات جنسيتي پدرسالارانه در اين محصولات فرهنگي را به نقد بكشند.
از نظر فمينيست ها در فرهنگ عامه و رسانه هاي توده اي، معمولاً «زنان به عنوان ابژه ها يا موجودي ابزاري و حاشيه اي بازنمايي مي شوند. در حالي كه اين بازنمايي ربطي به زندگي پيچيده زنان ندارد. همچنين به نظر آنها در فرهنگ توده اي، زنان به عنوان مخاطبين و شنوندگان و بينندگان فرآورده هاي فرهنگي ناديده گرفته مي شوند. بدين سان زنان هم در نظريه هاي فرهنگي و هم در فرهنگ توده اي به عنوان مقوله اي اجتماعي ناديده گرفته و به حاشيه رانده شده اند. يكي از نقدهاي عمده فمينيسم نسبت به فرهنگ رسانه اي و توده اي، درباره غياب گفتماني زنان در توليد فرهنگي است. استدلال كلي فمينيسم در نقد رسانه هاي جمعي را مي توان در انديشه «فناي نمادين زنان» خلاصه كرد. به نظر فمينيست ها، سازندگان فرهنگ توده اي، علايق و نقش زنان در توليد فرهنگي را ناديده گرفته اند و زن را از عرصه فرهنگ غايب شمرده يا صرفاً به بازنمايي وي به عنوان موجودي تابع در نقش هاي جنسي پرداخته اند.» (بشيريه، ۱۱۴:۱۳۷۹)
تصوير فرهنگي زنان در رسانه هاي جمعي از نظر فمينيست ها در جهت حمايت و تداوم تقسيم كار جنسي و تقويت مفاهيم پذيرفته شده درباره «زنانگي» و «مردانگي» به كار مي رود. رسانه ها با «فناي نمادين زنان» به ما مي گويند كه زنان بايد در نقش همسر، مادر، كدبانو و غيره ظاهر شوند و در يك جامعه پدرسالار، سرنوشت زنان به جز اين نيست. بازتوليد فرهنگي نحوه ايفاي اين نقش ها را به زنان مي آموزد و سعي مي كند آنها را در نظر زنان طبيعي جلوه دهد(استريناتي، ۲۴۲:۱۳۸۰)
از نظر فمينيست ها چنين تصويري از زنان در رسانه هاي جمعي داراي وجهه اي ايدئولوژيك براي تداوم مناسبات مردسالارانه بوده است. تاكمن «فناي نمادين زنان» در رسانه هاي جمعي را در ارتباط با «فرضيه بازتاب» مي داند. بر اساس اين فرضيه رسانه هاي جمعي ارزش هاي حاكم در يك جامعه را منعكس مي كنند. اين ارزش ها نه به اجتماع واقعي، بلكه به «بازتوليد نمادين» اجتماع، يعني به نحوي كه ميل دارد خود را ببيند، مربوط هستند. تاكمن معتقد است كه اگر موضوعي به اين صورت متجلي نشود، «فناي نمادين» صورت مي گيرد: محكوم شدن و ناچيز به حساب آمدن يا عدم حضور كه به معني فناي نمادين است» (استريناتي، ۲۴۳:۱۳۸۰)
بنابر اين در عمل اين فرآيند كلي به اين معنا بوده است كه مردان و زنان در رسانه هاي جمعي به صورتي بازنمايي شده اند كه با نقش هاي كليشه اي فرهنگي كه درجهت بازسازي نقش هاي جنسيتي سنتي به كار مي روند، سازگاري دارند. معمولاً مردان به صورت انسان هايي مسلط، فعال، مهاجم و مقتدر به تصوير كشيده مي شوند و نقش هاي متنوع و مهمي را كه موفقيت در آنها مستلزم مهارت حرفه اي، كفايت، منطق و قدرت است، ايفا مي كنند.
در مقابل، زنان معمولاً تابع، منفعل، تسليم و كم اهميت هستند و در مشاغل فرعي و كسل كننده اي كه جنسيت شان، عواطف  شان و عدم پيچيدگي شان به آنها تحميل كرده است، ظاهر مي شوند. رسانه ها با نشان دادن مردان و زنان به اين صورت بر ماهيت نقش هاي جنسي و عدم برابري جنسي صحه مي گذارند(استريناتي، ۲۴۶:۱۳۸۰)
بدين گونه، فمينيست ها مدعي مي شوند رسانه هاي جمعي ،نقش بازنمايي كليشه ها يا تصورات قالبي جنسيتي را به عهده مي گيرند. يكي از نكات قطعي درباره صفات يا خصيصه هاي مربوط به كليشه ها يا تصورات قالبي اين است كه براي صفاتي كه به مردان منصوب مي شود، بيش از صفاتي  كه به زنان نسبت مي دهند اهميت قايل مي شوند. قدرت، استقلال و تمايل به خطرپذيري در برابر ضعف، زودباوري و تأثيرپذيري غالباً مثبت تلقي مي شوند. اين تفاوت در ارزش هايي كه با صفات مردانه و زنانه تداعي شده است، ممكن است تا حد زيادي به نوعي بر چسب مربوط باشد كه به برخي خصوصيات زده مي شود... شيوه اطلاق معاني روانشناختي به برخي از رفتارهاي خاص تا حدي تعيين مي كند كه اين رفتارها تا چه حد مثبت يا منفي پنداشته مي شوند. (كولبرگ، ۲۹:۱۳۸۷- ۲۸)
براي مثال، «بررسي هاي ده سال اخير نشان داده است تصوير زن و مرد در تلويزيون به شدت كليشه اي است: مردان بيشتر با اعتماد به نفس، خشن و ستيزه جويي اند، حال آن كه زنان ضعيف و وابسته اند و ظاهري جذاب دارند. دوركين و اختر پي بردند زنان فقط در ۱۴ درصد از برنامه هاي سرشب نقش اول را بازي مي كنند- در آن صورت هم اغلب كمتر از سي سال دارند و نقش شان محدود است: مادر، زن خانه  دار، پرستار و منشي. زنان را به ندرت در تلاش براي تلفيق ازدواج و شغل و حرفه  خود مي بينيم» (گرت، ۴۸:۱۳۸۰).
به اين ترتيب فمينيست ها همچنان كه نابرابري جنسيتي و فرودستي زنان در سطح جامعه را مورد نقد و سؤال قرار مي دهند؛ در سطح فرهنگ عامه نيز مناسبات ناعادلانه، غيرمنصفانه و استثمارگرانه ميان زنان و مردان را رد مي كنند و خواهان تصويري برابري طلبانه و مثبت از زنان و روابط شان با مردان در رسانه هاي جمعي مي شوند. چنين تحليل هايي كه بر رويكرد فمينيسم ليبرال متكي است خواهان كنار گذاشتن مناسبات سنتي پدرسالارانه و برآمدن مناسبات برابري طلبانه ميان زنان و مردان در قلمرو فرهنگ و توليدات فرهنگي هستند.
بر اين اساس اولين چيزي كه در نقد فمينيستي از فرهنگ به چشم مي خورد، انتقاد از ارزش ها و الگوهاي فرهنگي خاصي است كه به عنوان زنانگي و مردانگي به مخاطبان ارائه مي شوند. ارزش هايي كه در قالب «زنجيره  بزرگي از تمايلات دو قطبي همچون طبيعت/ فرهنگ، بدن/ ذهن، احساس/ عقل، هيجان/ منفعت، خاص/ عام، واقعي/ انتزاعي و دنياي خانه/ دنياي كار و سياست» (مك لالين، ۳۲۷:۱۹۹۹) ارائه مي شود. از نظر فمينيست ها زنان و مردان با در افتادن در اين قطب بندي فرهنگي، عملاً در برابر يكديگر موقعيت فرودست و فرادست مي يابند.

خاطرات زندگي روزانه
در زندگي روزمره هر يك از ما اتفاقات و رويدادهاي كوچك و بزرگ فراواني وجود دارد كه گرچه به سرعت مي گذرند، اما مي توانند قابل توجه باشند و در ميان خاطرات زندگي مان ماندگار شوند؛ اتفاق هايي كه آنها را براي دوستان و همكاران خود تعريف مي كنيم و گاه بعد از گذشت چند سال همچنان شنيدني و شيرين هستند؛ از يك ماجراي جالب در زمان خدمت نظام وظيفه تا يك خاطره از يك ميهماني خانوادگي و... هر يك از اين خاطرات كوتاه چون يك عكس يادگاري در آلبوم ذهن، باقي مانده اند. در ورق زدن آلبوم خاطرات يكديگر همراه شويم:
روشن كن برويم!
سال ها پيش يك روز پدر بزرگ، با رفيقش قرار گذاشته بود براي پيگيري يك چك برگشتي به سراغ يك بدهكار بدحساب بروند. پدر بزرگم مي آيد سر بازار و رفيقش هم رفته بود ماشين را بياورد. پدربزرگ، همان طور كه توي فكر حساب و كتاب ها بوده و اصلاً حال و حواس درستي نداشته جلو مي رود و در ماشين را باز مي كند و مي نشيند. هنوز در را نبسته بوده كه ناگهان زن راننده فرياد مي زند. پدر بزرگم تازه متوجه مي شود كه اشتباهي سوار ماشين يك خانم شده است. مدت زيادي طول مي كشد تا رفيقش سر برسد و اين سوءتفاهم را رفع كند. از آن موقع تا حالا بهانه خوبي دست مادربزرگ ما افتاده كه سر به سر پدر بزرگم بگذارد.
فرزانه سادات حسيني نسب- ۱۹ ساله- اصفهان
خيلي از حرف ها همين طوري است!
تازه به عنوان مدير عامل در شركتي منصوب و مشغول به كار شده بودم. چند روزي گذشته بود كه يك روز براي خريد منزل به سوپرماركت نزديك شركت رفتم تا چيزهايي را كه همسرم تلفني سفارش كرده بود تهيه كنم. در حال انتخاب اجناس بودم كه شنيدم فروشنده با يكي از مشتريان در باره شركت ما حرف مي زند. فروشنده مي گفت: همين رئيس شركت... يك آدم دزد و پولداري است. ۳ تا ويلا دارد و ۴ تا آپارتمان، فقط سه تا ماشين دارد كه هر روز با يكي مي آيد. ماهي هشتصد هزار تومان حقوق مي گيرد، خدا مي داند چند ميليون تومان در ماه مي  دزدد و... وقتي حرف هايش تمام شد و خواست قيمت اجناس مرا حساب كند كارت شناسايي خود را از جيبم در آوردم و گفتم: «لطفاً اول نام و عنوان مرا توي اين كارت ملاحظه كنيد.» فروشنده كه حسابي جا خورده بود با نگراني و ناباوري كارت شناسايي مرا به دوست خود داد. درحالي كه فروشنده مي خواست دروغ هاي شاخدار خود را رفع و رجوع كند حكم كارگزيني خود را كه اتفاقاً همان روز گرفته بودم به او و مشتري ديگر نشان دادم. چيزي براي گفتن و شنيدن باقي نمانده بود. هر دو با تعجب به من نگاه مي كردند. فقط يك جمله گفتم: «لطفاً توجه كنيد خيلي از حرف ها همين طوري است!»
محمدرضا جيب اللهي- مهندس راه و ساختمان- تهران

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
كتاب
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  كتاب  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |