پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۴
جنگ رسانه اي القاعده و آمريكا
002208.jpg
نيلوفر قديري
سخنراني دو هفته پيش دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا در شوراي روابط خارجي اين كشور در سراسر خاورميانه و كشورهاي اسلامي بيش از آنكه آمريكايي ها تصور كنند، بازتاب داشت. اين سخنراني، اعلام سياست هايي بود درباره آينده استراتژي آمريكا در مقابل القاعده.
رامسفلد در اين سخنراني گفت آمريكا در يكي از مهمترين جنبه هاي «جنگ با ترور» يعني جنگ رسانه اي، از القاعده عقب است. افكار عمومي آمريكا درباره نبرد براي به تسخير درآوردن ذهن ها و قلب ها در «جنگ با ترور» حرف هاي زيادي شنيده اند. اما حالا دريافته اند كه القاعده اين نبرد را برده است. اين موضوعي است كه بسياري از ناظران تحولات جهان و به ويژه جنگ آمريكا با القاعده مدت هاست دريافته اند.
القاعده و گروههاي نزديك به آن در صدور بيانيه رسانه اي يا اظهار نظر بعد از اتفاقات مهم، در اعلام عمليات جديد و تهديد به انجام آن و در نتيجه در ديكته كردن ضرب آهنگ مبارزه، بهتر از آمريكايي ها عمل كرده اند. به همين دليل به راحتي افكار عمومي كشورهاي اسلامي و عربي را در اختيار گرفته اند.
سخنان اخير رامسفلد در اين باره، به عنوان اعتراف به شكست آمريكا در سايت هاي اينترنتي القاعده و گروههاي نزديك به آن به طور زنده پخش شد.
در يكي از سايت هاي اينترنتي بعد از پخش سخنان رامسفلد اعلام شد، مردي كه «جنگ با ترور» را تبليغ مي كرد اكنون اعلام كرده كه القاعده در جنگ رسانه اي از آمريكايي ها پيش افتاده است. اين سايت ها «مجاهدين رسانه اي» خود را به تلاش بيشتر براي بي آبروكردن دشمن از طريق اينترنت چه به صورت تصويري و چه صوتي فراخواندند.
بعد از انفجارهاي ۱۱ سپتامبر و جنگ آمريكا در افغانستان، نبرد ميان آمريكا و القاعده از حالت تن به تن در ميدان جنگ خارج شد و شكل مجازي به خود گرفت. القاعده از همان ابزار پيشرفته ساخت غرب يعني اينترنت به جنگ با غرب پرداختند و حالا به اعتراف رامسفلد تا حدي پيروز هم شده اند. آمريكا با جنگ تبليغاتي بيگانه نيست؛ اما شايد آمادگي مقابله به مثل رسانه اي با شبه نظامياني كه در عقب مانده ترين كشور دنيا در ميان كوهها پناه گرفته اند را نداشت.
نبرد رسانه اي القاعده كه ابتدا با پخش نوارهاي صوتي و تصويري اسامه  بن لادن شروع شده بود، سال گذشته شكل حرفه اي تري گرفت. سال گذشته سي دي  با طراحي هنري به بازارهاي خاورميانه آمد كه حاوي گلچيني از سخنراني هاي بن لادن از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ بود. اين اولين گام القاعده در تبليغ وسيع «جهاد عليه آمريكا» بود. هر يك از سخنراني هاي درون سي دي مخاطبان خاصي را هدف قرار داده بود. سخنراني سال ۲۰۰۲ براي مردم پاكستان، ۲۰۰۳ براي آمريكايي ها و ۲۰۰۴ براي اروپا و مردم شبه جزيره عربستان. اين سي دي همچنين حاوي تصاوير هولناكي  از جنگ عراق و تحسين مقاومت عراقِي ها بود.
در گذشته هم القاعده نوارها و سي دي هاي سخنان رهبران القاعده را پخش كرده بود اما اين بار اين سي دي بسيار حرفه اي و در استوديوي مجهز تهيه شده بود. كيفيت صوتي و تصويري اين سي دي بسيار بالا بود و علاوه بر زيرنويس انگليسي براي غير عرب  زبان ها، ترجمه اردو، فارسي، انگليسي و عربي آن هم به صورت كاملاً واضح در دسترس بود.
در گذشته نوارهاي تبليغاتي اينچنين القاعده فقط در افغانستان و پاكستان و شايد عربستان در دسترس بود اما اين بار اين سي دي ها در سراسر كشورهاي اسلامي منتشر شده است. يكي از طولاني ترين و تاثيرگذارترين سخنراني هاي اين سي دي، سخنراني دسامبر ۲۰۰۴ بن لادن خطاب به مردم عربستان است كه در آن درباره علت حمله القاعده به حاكمان عربستان توضيح داده شده است. بن لادن فساد، ظلم و نقض حقوق بشر را دليل اين حملات اعلام كرده است. هدف از اين سي دي ها ديگر فقط تبليغ براي جذب مردم به «جنبش مقاومت» در افغانستان نيست و اين بار القاعده قصد دارد با ايجاد ارتباط با توده ها در سراسر جهان مستقيماً با آنها سخن بگويد. هدف القاعده ديگر فقط تحريك مردم به جنگ نيست بلكه اين بار قصد دارد تحليل دقيق و قانع كننده اي درباره رويكرد خود ارائه كند و اقداماتش را با توجيه كامل تشريح كند. تاكنون شيوه كارگروههاي زيرزميني مانند القاعده چنين نبوده است.
اين گروهها معمولاً با اقدامات تند و خشونت بار پيام خود را اعلام كرده اند. اما القاعده با فعاليت تبليغاتي پيام خود را منتشر مي كند.در واكنش به اين مبارزه رسانه اي القاعده، آمريكا هم دست به واكنش زده است. اولين اقدام جدي آمريكا در مقابله با جنگ رسانه اي القاعده، در عراق صورت گرفت كه اكنون به صحنه اصلي رويارويي آمريكا و القاعده تبديل شده است.در اين استراتژي كه استراتژي «اخبار خوب رسانه اي» نام گرفته،  پنتاگون بخش هايي از فضاي مطبوعات عراق را خريداري كرده و اخبار و گزارش هاي مورد نظر خودش را با هدف تغيير افكار عمومي و مثبت كردن آن به نفع خود به چاپ مي رساند.
اين اولين بار نيست كه پنتاگون دست به چنين كاري مي زند. حتي پيش از جنگ عراق پنتاگون فعاليت تبليغاتي و خبرسازي را در دفتري به نام دفتر نفوذ استراتژيك دنبال مي كرد. به نظر مي رسيد فعاليت اين دفتر تعطيل شده چون مخالفان اين اقدام پنتاگون مي گفتند، اخبار ساخته شده در اين دفتر به راحتي به رسانه هاي داخلي راه پيدا مي كند و باعث انحراف در سياستگذاري در داخل آمريكا مي شود.
جنگ رسانه اي آمريكا در عراق فقط به خريد فضاي مطبوعات و چاپ اخبار در آن محدود نمي شود. شبكه تلويزيوني پنتاگون كه اكنون در ظاهر در اختيار دولت عراق است اما در عمل توسط پنتاگون اداره مي شود و همچنين ميليون ها دلار پولي كه صرف استخدام مشاوران روابط عمومي و تبليغات مي شود، بخش ديگري از عمليات رسانه اي آمريكاست.
در برنامه جديد پنتاگون براي خريد فضا در مطبوعات عراقي و چاپ مقاله هاي مورد نظر آمريكا در اين فضا، مقالات و اخبار توسط ارتش آمريكا تهيه شده و به زبان عربي ترجمه مي شود و سپس به چاپ مي رسد. اين مطالب شامل مقالات و اخباري است با عناويني چون «عراقي ها علي رغم وجود تروريسم بر ادامه زندگي تأكيد دارند» هدف از اين مطالب حفظ روحيه عراقي ها و اعمال نفوذ در نظرات آنها نسبت به ادامه جنگ در عراق است.
اين اقدام پنتاگون با واكنش منفي رسانه هاي آمريكايي روبه رو شد. روزنامه هاي آمريكايي و تحليلگران سياسي و رسانه اي آن اين اقدام پنتاگون را نقض تعهدات اعلام شده واشنگتن براي گسترش آزادي بيان در دوران پس از صدام در عراق مي دانند.
اين اقدام واكنش دمكرات هاي كنگره را هم برانگيخه است. سناتور ادوارد كندي از سناتورهاي فعال دمكرات عليه دولت بوش و عضو كميته نيروهاي مسلح سنا از بازرسان پنتاگون خواسته است اين گونه فعاليت هاي خبري وزارت دفاع را بررسي كند.
القاعده در سال هاي اخير استفاده از اينترنت را به عنوان ابزاري مهم در برقراري ارتباط با اعضاي خود و همچنين تحت تأثير قراردادن افكار عمومي جهان شدت بخشيده است. اين گروه و گروههاي طرفدار آن سايت هاي مختلفي تاسيس كرده اند كه علاوه بر بيانيه هاي رسمي و سخنراني هاي گاه به گاه رهبران اصلي القاعده و فرماندهان جنگي آن در عراق تصاوير و اخبار مربوط به فعاليت هاي آن و فيلم هاي كوتاه ويديويي هم در اين سايت ها قابل مشاهده است.
دولت هاي غربي پيگيري و رديابي اين سايت ها را شدت بخشيده اند، اما نظام پيچيده سرويس اينترنت و بيم از متهم شدن به نقض قوانين آزادي هاي مدني مانع از به نتيجه رسيدن اين پيگيري ها مي شود.
002211.jpg
اعضاي القاعده با استفاده از امكانات اينترنت هم پيام هاي فوري رد و بدل مي كنند و هم در اتاق هاي چت به دنبال اطلاعات مي پردازند.
اين تبادل اطلاعات شامل هماهنگي براي انجام حمله، تبليغات، جمع آوري كمك مالي و جذب نيرو هم مي شود. برخي تحقيقات نشان مي دهد در ده سال گذشته تعداد سايت هاي مرتبط با اين گروهها از كمتر از صد سايت به بيش از چهارهزار سايت رسيده است. اين تعداد از زمان جنگ عراق سيرصعودي داشته است. بسياري از گروههاي عراقي كه در اين كشور با نظاميان آمريكايي مبارزه مسلحانه مي كنند، سايت اينترنتي هم تأسيس كرده اند. اين سايت ها گاهي به عنوان فضايي مجازي براي تمرين اين گروهها عمل مي كند و چگونگي ساخت بمب، كارگذاشتن آن، شليك موشك هاي زمين به هوا، چگونگي حمله به سربازان آمريكايي و يا حتي وارد شدن به خاك عراق را آموزش مي دهند.
اما مهمترين و مؤثرترين شيوه استفاده از اينترنت براي اين گروهها، استفاده تبليغاتي است. گروه زرقاوي در عراق به بهترين شكل از اين ابزار استفاده مي كند. گروه او اخبار لحظه به لحظه مربوط به بمب گذاري هاي خياباني و آدم ربايي ها و گروگانگيري ها را بر روي اين سايت ها قرار مي دهد. گاهي فيلم هاي اين اخبار هم براي استفاده تبليغاتي بر روي اين سايت ها قرار مي گيرد. مخاطبان اين فيلم ها فقط به طرفداران گروههاي مبارز و يا نيروهاي القاعده محدود نمي شود و در جامعه عراق مخاطبان زيادي دارد. به همين دليل اين فيلم ها علاوه بر قرارگرفتن بر سايت هاي اينترنتي، در فروشگاهها هم به فروش مي رسد. بعضي از اين فيلم ها و سي دي هاي تبليغاتي فقط در خاورميانه توليد نمي شود بلكه گروههايي از بوسني، افغانستان و چچن در توليد اين فيلم ها مشاركت دارند.القاعده و گروههاي مرتبط با آن در استفاده از اينترنت هم استراتژي هاي مخصوص به خود را براي انتقال اطلاعات دارند. به گفته يكي از تحليلگران دفاعي آمريكا، آنها از اينترنت همچون يك موشك «استيلت» استفاده مي كنند.از سوي ديگر در شرايطي كه كانالهاي نقل و انتقال مالي اين گروهها در كشورهاي حوزه خليج فارس به شدت زيرنظر قرار دارد و هرگونه فعاليت مشكوكي مسدود مي شود، نقل و انتقال مالي به راحتي از طريق اينترنت امكان پذير مي شود.
رويارويي رسانه اي آمريكا با القاعده يك جنبه ديگر هم دارد و آن حمله الكترونيكي گروههاي مرتبط با القاعده به تأسيسات اينترنتي و الكترونيكي و سيستم هاي امنيتي غرب است. اعضاي القاعده اخيراً آموزش هايي در اين زمينه ديده اند.
در اين مرحله به نظر مي رسد آمريكا در جنگ رسانه اي از القاعده عقب افتاده است. دليل اين عقب ماندن، بي ميلي آمريكا به مشاركت در اين جنگ نيست بلكه كم اطلاعي آن از ايدئولوژي و فرهنگ گروههاي جهادي است. اين كم اطلاعاتي مانع از آن مي شود كه آمريكا به خوبي و به شيوه اي مؤثر بتواند جلوي مطالب رسانه اي آنها را در اينترنت بگيرد.
رامسفلد هم در سخنراني اخيرش در شوراي روابط خارجي آمريكا به اين موضوع اشاره كرد و آن را نشانه ضعف روابط عمومي و اطلاعات دستگاه ديپلماسي و دفاعي آمريكا دانست.
رامسفلد همچنين مجهزشدن به همه ابزارهاي تبليغات و روابط عمومي را تنها راه پيش روي آمريكا براي برقراري ارتباط با نسل بعدي جوانان مسلمان دانست.
دولت آمريكا سرمايه گذاري در بخش آموزش زبان عربي و فرهنگ اسلامي و استقرار دوباره نهادهاي اطلاعاتي كه آمريكا آن را در اواخر دهه ۱۹۹۰ برچيده بود را افزايش داده است. آمريكا خود را براي اين نبرد طولاني رسانه اي آماده مي كند.

نگاه
شناخت
عباس لقماني
چهره اين مرد اكنون ديگر ناشناس نيست او از جايي در ميان كوه هاي هندوكش به آمريكا و متحدانش هشدار مي دهد كه زمان تركتازي آنان در جهان به پايان رسيده است.
دنياي قرن بيست ويكم مرزهاي جغرافيايي را فقط به خطوطي روي نقشه تبديل كرده است و جريان آزاد اطلاعات با سرعتي حيرت آور فراگيري خود را به نمايش گذارده است. در چنين هنگامه اي آنان كه همه امكانات خبري را در دست دارند به يكباره دريافته اند كه حريف نيز با همان اهرم به جنگ آنان آمده است.
جنگ رسانه اي آمريكا با القاعده يكي از اين موارد است.
نيروهاي طرفدار القاعده پا را از اين فراتر نيز نهاده اند و علاوه بر استفاده از امكانات راديو تلويزيوني به شبكه هاي اينترنت نيز دست اندازي كرده اند. رهگيري آنان هرچند در وهله نخست آسان به نظر مي آيد ولي با ترفندهايي كه هر روز به نوعي بروز مي كند اين رهگيري به پايان موفقيت آميزي نيجاميده است.
دولت آمريكا كه چندين ماه است در برابر اين جنگ تبليغاتي دست به هر كاري زده است حتي بررسي حمله به شبكه تلويزيوني و خبري الجزيره را نيز در مجموعه مبارزه هاي خود عليه القاعده گنجاند. اين موضوع كه ازسوي آمريكا پس از افشاگري تكذيب شد ولي نشان داد كه موضوع مبارزه رسانه اي با القاعده به يكي از دغدغه هاي فكري آمريكاييان تبديل شده است. دنياي غرب ولي به غير از رويارويي مستقيم امكانات ديگري را نيز براي رويارويي در اختيار دارد كه هركدام از آنها به تنهايي بايد مورد بررسي قرار گيرد. در چنين هنگامه اي نگاهي واقع گرايانه و دور از تعصب هاي اجتماعي و قومي تنها راه شناخت اين ترفندها است.
غرب با امكانات رسانه اي خود قادر است كوچك ترين مانور نابخردانه حريفانش را به ضرر آنان به كار گيرد و اگر اين گام ها بدون بررسي همه جانبه مواضع فكري غرب باشد بيش از آن كه به سياست هاي آمريكا ضربه زند، ملت هاي منطقه را دچار درگيري هاي بي حاصل و خانمانسوز خواهد كرد.
هنگامي كه رامسفلد مجهز شدن به همه ابزارهاي تبليغات و روابط عمومي را تنها راه پيش روي آمريكا براي برقراري ارتباط با نسل بعدي جوانان مسلمان مي داند، جوانان مسلمان نيز بايد چشم هاي خود را بگشايند و فراتر از محدوده جغرافيايي خود را نيز بنگرند.
آنچه در جهان جريان دارد بايد شناخته و به دور از كوتاه نظري و مقطع نگري حلاجي و به كار گرفته شود. در اين رابطه اين اربابان رسانه ها هستند كه وظيفه اطلاع رساني دقيق را برعهده دارند.البته آنان ابتدا بايد خود بسيار بياموزند و اسير يكسونگري و تعصب كور نشوند كه اين پايان كار است.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
كتاب
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  كتاب  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |