پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۵۹
نام ها و نشانه ها
انتخاب نام فرزند يكي از حقوقي است كه كودك نسبت به پدر و مادر دارد. با اين حال در اين راه پدر و مادر تنها نيستند
004383.jpg
سياوش بختياري
عجيب ترين نامي كه تاكنون شنيده ايد چه بوده است؟ تابه حال چند بار خدا را شكر كرده ايد كه پدر و مادرتان نام عجيب و غريبي براي شما انتخاب نكرده اند؟ و يا چقدر به اين موضوع فكر كرده ايد كه دوست داريد نامتان چه باشد؟
انتخاب نام فرزند يكي از حقوقي است كه كودك نسبت به پدر و مادر دارد. با اين حال در اين راه پدر و مادر تنها نيستند. گاه بقيه اعضاي يك خانواده مانند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها يا ديگر فرزندان در كار انتخاب نام براي كودكي كه قرار است متولد شود يا متولد شده است، دخالت مي كنند. اين دخالت گاه پذيرفته است و به نتيجه خوبي منجر مي شود و گاه منشأ بسياري از مشكلات بعدي است. چه اختلافات خانوادگي كه به خاطر انتخاب نام يك كودك پيش نيامده است.
از اعضاي خانواده و دوستان و آشنايان كه بگذريم، سازمان ثبت احوال و ضوابط آن نيز براي انتخاب يك نام مهم است.
چه نام هايي ممنوع هستند
تا كنون هيچ گاه به صورت رسمي نام هاي غيرمجازي كه والدين نمي توانند از آنها استفاده كنند اعلام نشده است، ولي اگر براي گرفتن شناسنامه كودك خود به دفاتر ثبت احوال مراجعه كنيد با فهرستي از نام ها روبه رو مي شويد كه نبايد كودكتان را با آنها بناميد. در ماده 12 قانون ثبت احوال كشور، ذيل عنوان نامگذاري آمده است:
الف- انتخاب نام نوزاد بر عهده اعلام كننده است.
ب- براي نامگذاري، يك نام ساده و يا مركب كه عرفاً يك نام محسوب مي شود، قابل انتخاب است.
ت- انتخاب نام هايي كه موجب هتك حيثيت مقدسات اسلامي مي شود و همچنين انتخاب عناوين و القاب و نام هاي زننده مستهجن يا نامتناسب با جنس ممنوع است.
س- انتخاب نام در مورد اقليت هاي ديني شناخته شده در قانون اساسي تابع زبان و فرهنگ ديني آنان است .
ولي كار به اين سادگي ها نيست. در هر دوره اي برخي از نام ها ممنوع اعلام مي شوند كه دليل اين كار چندان مشخص نيست. مثلاً بسياري به خاطر دارند كه در زمان رژيم پهلوي انتخاب نام امير به تنهايي براي كودكان در برخي از دوره ها غيرمجاز و در زمان هايي بلامانع بود. اين حالت براي برخي از نام ها، پس از انقلاب نيز ادامه يافت. موضوع هنگامي جالب تر مي شود كه بدانيم در هر مركز ثبت احوال ليست نام هاي غيرمجاز متفاوت است! همچنين گاهي از اوقات نام هايي كه انتخاب آنها در داخل كشور مجاز است، از سوي سفارتخانه هاي ايران در خارج از كشور ممنوع اعلام مي شود. براي مثال انتخاب نام هاي شهرام، شاهرخ، محمدعباس، محمدحامد، دامون، ماني و... سال گذشته از سوي سفارت ايران در فنلاند غيرمجاز شناخته شد. اين فهرست كه بر روي سايت رسمي سفارت ايران در فنلاند قرار گرفته بود، شامل 500 نام مي شد كه پس از مدتي حذف شد. به اين ترتيب تقريباً هيچ گاه به درستي مشخص نشده است كه چه نام هايي مجاز و چه نام هايي غيرمجاز هستند، اما اگر در يكي از مراكز ثبت احوال براي انتخاب نامي خاص دچار مشكل شديد، به مراكز ديگر سر بزنيد، شايد مشكلتان حل شود!
بيشترين نام ها
در مورد انتخاب نام هايي كه ثبت احوال حاضر به ثبت آنها نيست، سخن هاي زيادي گفته شده است، با اين حال نتايج يك پژوهش نشان مي دهد كه نام هاي محمد و فاطمه همچنان در صدر ليست انتخاب ها هستند.
در تحقيقي كه توسط سازمان ثبت احوال كشور انجام و نتايج آن سال گذشته انتشار يافت، از تعداد 90 ميليون سند سجلي، نام محمد در ميان ذكور و نام فاطمه در ميان اناث، بيشترين طرفدار را دارد. البته اين تحقيق تا سال 80 بوده است، ولي بنابر اعلام مديركل امور سجلي و پژوهش ثبت احوال، نام هاي فاطمه و محمد همچنان در صدر فهرست قرار دارند. نتايج همان تحقيق نشان مي دهد كه برخي از نام ها در مناسبت هاي مختلف بيشتر مورد توجه قرار گرفته است مثلاً نام روح ا... در سال هاي 56 تا 58 بيشتر مورد استقبال قرار گرفته است يا نام محمدرضا در طول سال هاي 57 تا 73 كمتر استفاده شده است.
تغيير نام
پيشترها رسم بر اين بود كه اگر كسي مي خواست نام خود را تغيير دهد، آشي مي پخت و آن را بين اهل محل پخش مي كرد و هم زمان نام جديد خود را به همسايه ها اعلام مي كرد. پس از آن بود كه كم كم دوستان و آشنايان، فرد را نام جديدش صدا مي كردند. اين روزها البته آن رسم قديمي ديگر چندان مرسوم نيست و هر كس كه بخواهد نام خود را تغيير دهد، آن قدر به دوستان و فاميل اسرار مي كند تا همه خسته شوند و با نام جديد صدايش كنند.
البته براي تغيير نام راه ديگري نيز وجود دارد كه چندان ساده نيست و هميشه نيز به نتيجه نمي رسد. تغيير نام قانوني افراد هنگامي انجام مي شود كه قانون آن را مجاز دانسته باشد. به موجب ماده 20 قانون ثبت احوال و تبصره هاي آن دارندگان نام هاي زير مي توانند نسبت به تغيير آن اقدام كنند.
۱ - نام هايي كه موجب هتك حيثيت مقدسات اسلامي مي شود مانند: عبدالات، عبدالعزي (لات و عزي نام دو بت در مكه معظمه دوران قبل از اسلام است).
۲ - اسامي مركبي كه عرفاً يك نام محسوب نمي شوند اسامي مركب ناموزون مانند: سعيد بهزاد، شهره فاطمه، حسين معروف به كامبيز
۳ - عناوين- اعم از عناوين لشكري و يا كشوري و يا تركيبي از اسم و عنوان مانند: سروان، سرتيپ، دكتر، شهردار و يا سروان محمد و شهردار علي.
۴ - القاب اعم از ساده و مركب مانند: ملك الدوله، خان، يا شوكت الملك، حاجيه سلطان و سلطانعلي.
۵ - اسامي زننده و مستهجن، زننده و مستهجن آن دسته از نام هايي است كه برحسب زمان، مكان يا مورد به دلايل و جهات زير براي دارنده آن زننده و مستهجن باشد و مراتب به تأييد شوراي عالي برسد.
۵-1 - نام هايي كه معرف صفات مذموم و مغاير به ارزش هاي والاي انساني است مانند: گرگ، قوچي و... .
۵-2 - نام هايي كه با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبي مردم مغاير باشد مانند: لات، خونريز، چنگيز و... .
۵-3 - نام هايي كه موجبات اشاعه و ترويج فرهنگ بيگانه شود مانند: وانوشكا، ژاكاردو، شاهدوست و... .
۵-4 - نام هايي كه موجب تحقير اشخاص بوده و يا معناي لغوي آن در جامعه قابل پذيرش نباشد مانند: صدتوماني، كنيز، گدا و... .
۶ - اسامي نامتناسب با جنس مانند:  ماشاءالله براي اناث و يا انتخاب نام اشرف و يا اكرم براي افراد ذكور
۷ - حذف كلمات زائد و غيرضروري در نام اشخاص مانند: قلي، غلام، گرگ، ذولف و قوچ و... .
۸ - تصحيح اشتباهات املايي در نام اشخاص كه به دليل عدم آشنايي مأمور يا لهجه ها و الفاظ و معاني محلي و يا ناشي از تلفظ اظهاركننده پيش آمده مانند: زهراب به سهراب و يا منيجه به منيژه و... .
۱۰ - هم نام بودن فرزند با پدر و يا مادر در يك خانواده.
۱۱ - هم نام بودن برادران و يا خواهران در يك خانواده.
۱۲ - تغيير نام ها از صورت عربي به شكل فارسي از قبيل رحمن به رحمان، اسمعيل به اسماعيل اسحق به اسحاق.
۱۳ - تغيير نام كساني كه با تأييد مراجع ذيصلاح به دين مببين اسلام مشرف مي شوند.
۱۴ - تغيير نام كساني كه نام آنها اسامي ايام هفته باشد.
۱۵ - تغيير نام كساني كه تغيير جنسيت داده و دادگاه صالحه حكم به تغيير نوع جنس در اسناد سجلي و شناسنامه آنان صادر كرده است.
پيشوند عبد خاص اسامي و صفات ذات پروردگار است و در ساير موارد متقاضي مي تواند تقاضاي حذف آن را بنمايد.
اگر كسي نامش شامل هيچ كدام از اين بخش ها نشود، بايد تعويض رسمي آن را فراموش كرده و به تغيير آن در بين دوستان و آشنايان اكتفا كند.
در چهارمين روز زمستان سال 1297، اولين شناسنامه ايراني به نام فاطمه ايراني توسط اداره كل سجل احوال دارالخلافه، مستقر در بلديه تهران صادر شد. از آن پس شناسنامه دار كردن ايرانيان، چه تازه متولد و چه آنها كه پيشتر به دنيا آمده بودند در دستور كار دولت وقت و دولت هاي بعدي قرار گرفت. بسياري از بزرگترهاي ما به ياد دارند هنگامي را كه مأمور دولت با يك دفتر بزرگ به ده يا محله آنها مي آمد و نام افراد را مي نوشت و همان جا نيز فاميلي براي آنها انتخاب مي كرد. اكنون با گذشت نزديك به 90 سال از تاريخ صدور اولين شناسنامه تقريباً همه ايرانيان نام و فاميلشان در ثبت احوال درج شده است. نام و فاميلي كه انتخاب آن و تغييرش هميشه كار چندان ساده اي نيست.

قانوني براي بي قانوني
004392.jpg
ايليا اصفهاني- از روزي كه صحبت از اجراي طرح اجباري شدن بستن كمربند ايمني و سوار كردن يك مسافر بر صندلي جلو تاكسي ها و مسافركش ها پيش آمد، خوف و رجاء گريبان خلق را رها نكرده است؛ از يك طرف همه خوشحال و راضي بودند و هستند كه بالاخره هرچه باشد، جدي گرفتن قوانين مختلف و اجراي آن منجر به پيش تر رفتن جامعه به سمت روزهاي خوش تر است و از طرف ديگر كاستي ها و مشكلاتي كه در اين بين جلوه مي كند، گاهي باعث مي شود كه برخي از هموطنان همان روزهاي بي قانوني را ترجيح بدهند.
در اين بين، شهروندان اصفهاني شايد خيلي بيشتر از مركز نشينان شاكي باشند كه سرو كله چنين طرحي پيدا شد و آنان را در وضعيت بغرنج فعلي قرار داد. ماجرا از اين قرار بود كه پس از اجباري شدن بستن كمربند و سوار شدن يك مسافر بر صندلي جلو، رانندگان محترم تصميم گرفتند جبران مافات كرده و به گونه اي عمل كنند كه زيان چنداني متوجه آنها نشود. كرايه مسافر پنجم سرشكن شد و پرداخت آن به عهده چهار نفر مسافر ديگر گذاشته شد تا نه تنها كاهشي در ميزان درآمد رانندگان به وجود نيايد، بلكه در بيشتر موارد افزايش درآمد هم حاصل شود.
ذكر برخوردهاي متعددي كه در اين بين پيش مي آمد، چندان لطفي ندارد چرا كه اين صحنه ها را بارها ديده ايد. مسأله مهم اين بود كه مسئولان شهري اصفهان بدون توجه به اينكه در اجراي هر طرح بايد به جوانب گوناگون آن دقت كرد، به كناري نشستند و حل معضل مسافر و راننده را به عهده خودشان گذاشتند تا در اين بين گاهي اين حرفش را به كرسي بنشاند و گاه آن. تنها اقدام كه شركت تاكسيراني اصفهان در اين بين، توزيع برچسب هايي بين رانندگان تاكسي ها بود مبني بر اينكه كرايه هر كورس 450 ريال و كورس عبارت است از فاصله بين چهارراه ها و ميادين اصلي. در حقيقت با توزيع اين برچسب ها هم هيچ مشكلي حل نشد و بازهم مسافر و راننده در تلقي از كورس دچار مشكلات عديده شدند؛ رانندگان براي اينكه درخواست كرايه اضافه خود را توجيه كنند، كورس را به گونه اي تفسير مي كردند كه تعداد كورس ها در مسيرهاي كوتاه و بلند بيشتر شود. نكته جالب اينكه تا پيش از صدور دستورالعمل تاكسيراني، كرايه هر كورس براساس معرف 500ريال محاسبه مي شد و مسافر و راننده در اين زمينه هيچ مشكلي با هم نداشتند ولي وقتي حرف از 450ريال پيش آمد، دردسرها بيشتر هم شد. همه اين ماجراها به يك طرف، پس از مدتي معلوم نيست چه اتفاقي افتاد كه ديگر كسي به لزوم سوار كردن يك مسافر بر صندلي جلو توجهي نكرده و دوباره آش همان آش و كاسه، همان كاسه. توجيه بعضي رانندگان اين بود كه وقتي مسافران حاضر نيستند هزينه كم شدن يك مسافر را بپردازند، پس همه چيز بايد به همان حالت قبل برگردد تا خللي در ميزان درآمد آنها به وجود نيايد و عجيب اينكه مسئولان شهري اصفهان كه همواره به عنوان شهري الگو و نمونه در نظم شهري پيشرو بوده، توجهي به اين نكته نكردند و خودروها با پنج سرنشين، جولان خود را ادامه دادند.
القصه؛ مسافر و راننده هر كدام گرفتاري هاي خودشان را داشتند و دارند، اما ماجرا به همين جا ختم نشده بعضي از رانندگان كه براي حمل ونقل چهار نفر مسافر كرايه ها را تا حدود 25 درصد افزايش داده بودند، وقتي عرصه را خالي ديدند و فهميدند كه انگار كسي به كسي نيست، ضمن دريافت همان كرايه اضافه، مسافر پنجم را هم دوباره بر صندلي جلو نشاندند تا تراژدي كامل شود. حالا ديگر مسافران بعضي از خطوط تاكسيراني اصفهان بايد كرايه اضافه اي را پرداخت كنند كه بي هيچ دليل مشخصي به حساب آنها نوشته شده است. از نظارت و رسيدگي هم آنقدرها خبري نيست و از همه مهمتر اينكه هنوز هم بي قانوني در خيابان هاي اصفهان چنگ و دندان نشان مي دهد؛ نه كمربندي بسته مي شود و نه الزامي براي سوار كردن تنها يك مسافر بر صندلي جلو وجود دارد. شايد اين بخش ماجرا را هم خود مردم بايد حل كنند!

كوتاه
دوست داشتن و نداشتن
نظرات و مطالب بسياري در رابطه با دوست داشتن و نداشتن كار وجود دارد، اما تنها تعداد كمي از افراد از برگزاري جلسات در محيط هاي كار خود راضي هستند، آنها تكراري بودن موضوعات، هدر رفتن زمان مفيد، غالباً بي معني و غيرضروري بودن اين جلسات را مانع عمده اي براي پيشرفت كارهايشان مي دانند.
پژوهشگران چگونگي برگزاري يكسري از جلسات بي پايان و همچنين تاثيري را كه مي تواند بر آرامش و رضايت كاري كارمندان داشته باشد، مورد بررسي قرار داده اند. در گزارشي كه اخيراً توسط نشريه روانشناسي كاربردي منتشر شد، پژوهشگران اذعان داشته اند كه افراد زيادي به اين موضوع كه جلسات بخش مثبت و زيادي از روزهاي كاري آنها را به خود اختصاص داده است، اعتراف كردند.
نتايج واقعاً اعجاب انگيز بود، اگر شما يك مراجعه به شركت هاي خصوصي و يا هر سازمان ديگر داشته باشيد و در مورد برگزاري جلسات از كارمندان پرسشي به عمل آوريد اكثر اشخاص نارضايتي خود را از اين مسأله عنوان مي كنند.
استيون روجل بوگ يك روانشناس سازماني و صنعتي در دانشگاه نورت كرولينا مي گويد: كارمندان معمولاً كارهاي زيادي براي انجام دادن دارند، ولي متاسفانه همگي (به ويژه مشاوران تجاري و كارشناسان مديريتي) بر اين نكته كه جلسات باعث مي شود به كارهاي واقعي و اصلي خود نرسند تاكيد كرده اند.
بنابراين هر چه تعداد جلسات بيشتر باشد به همان اندازه ابراز نارضايتي در ميان كارمندان بيشتر خواهد بود، زيرا به اعتقاد هر دو گروه باعث به هدر رفتن روز مفيد كاري خواهد شد.
براساس اظهار روزنامه سفيد MCI در سال 1998 در مورد برگزاري جلسات، در آمريكا هر روز در حدود 11 ميليون جلسه برگزار مي شود!
۹۱ درصد از افراد كاردان اذعان داشته اند كه افراد حاضر در جلسات اغلب در خيال پردازي و رويا به سر مي برند و در بسياري از موارد نمي توان تصميمات و تفكرات تئوري آنها را عملي كرد.
۳۹ درصد اعتراف مي كنند كه در هنگام برگزاري اين جلسات به صورت مخفيانه چرت مي زنند!! اغلب افراد كاردان حدوداً در 62 جلسه در ماه شركت مي كنند و براساس تحقيقات انجام يافته بيش از 50 درصد از زمان مفيد در اين جلسات به هدر مي رود، ولي ناگفته نماند كه هرگز اين تجارب و واكنش ها نسبت به جلسات در مورد تمامي افراد عموميت ندارد.
در پژوهشي كه در ماه ژانويه در نشريه روانشناسي كاربردي انتشار يافت دو نظرسنجي مختلف صورت گرفت، در اولين نظرسنجي 676 كارمند تمام وقت از آمريكا و انگلستان شركت داده شدند و در دومين نظرسنجي 304 كارمند از اين دو كشور و استراليا را زيرنظر گرفتند.
شركت كنندگان در اين نظرسنجي ها اغلب خانم هايي بودند كه در بخش خصوصي و يا سازمان هاي غيرانتفاعي فعاليت داشتند. براي برخي از افراد اين جلسات باعث مزاحمت و يا كسل كننده بودند، اما ديگران عقيده داشتند كه جلسات باارزش و يا حتي لذت بخش است.
عموماً زماني كه صحبت از يك كار گروهي در اينجاست كه كاركنان احساس مي كنند جلسات مفيد بوده و كار گروهي (Team work) به چه ميزاني اهميت دارد.
افرادي كه وظيفه و يا شغلي با تمركز كمتر در اختيار دارند بيشتر خواهان اين موضوع هستند كه موانع و مشكلات به حالت طبيعي و عملاً بروز پيدا كنند و سپس در جهت رفع آنها اقدام شود، بنابراين يك وقفه يا مزاحمت در خلال برگزاري جلسات نمي تواند خيلي مهم و بحث انگيز به حساب آيد.
هرب كهن (Herb kahn) مدير اجرايي يكي از شركت هاي بزرگ در آمريكا اذعان داشته، جلساتي كه به صورت جدي و دقيق برگزار نمي شوند جايي را براي افراد خلاق براي بيان ايده ها و مطرح كردن نظرات باقي نمي گذارند.
كهن ادامه مي دهد ما بايستي يك توازن را در بين افرادي كه موارد و موضوعات را سازماندهي مي كنند (افراد مغز چپ) و افرادي كه نياز به زمان بيشتري براي تفكر دارند (افراد مغز راست) به وجود آوريم، همچنين اثبات شده كه هر وقت جلسات با كيفيت و كارايي بيشتر و بهتر اداره مي شود نارضايتي كمي در ميان شركت كنندگان به وجود آمده است.
يك عامل بسيار مهم ديگر در مورد رضايت و يا عدم رضايت شخص براي شركت در جلسات، شخصيت و خصوصيات ذاتي فرد شركت كننده است به اين منظور كه افراد با جاه طلبي كمتر و يا آنان كه تمركز كمتري بر روي حصول نتيجه دارند شركت در جلسات كار سنگين و پردردسري نيست.
حصول نتيجه يك مقياس براي درك انگيزه است تا زماني كه يك كارمند در ذهن خود اهدافي را مدنظر قرار مي دهد تا كارهاي زيادي را انجام دهد، كوشش و فعاليت بسيار زيادي براي انجام دادن وظايف كاري از خود نشان مي دهد و شخصاً علاقه به تكميل و پايان دادن كارهاي فراوان دارد و او در مقياس فوق در راستاي فردي كه تمركز بر روي حصول نتيجه دارد قرار مي گيرد.
براي اينگونه از افراد هر چه سعي در برقراري جلسات بيشتر باشد به همان اندازه از انجام وظايف خود بازخواهند ماند و وقت و انرژي آنها به هدر خواهد رفت و در نتيجه از عملكرد و كار خود احساس ناخشنودي، بيهودگي و نارضايتي مي كنند. آنها زماني كه اين جلسات به صورت توام و روزانه برگزار شود به ويژه زماني كه جلسات اثربخش و مفيد نباشد در مورد آنها ابراز تاسف و شكايت خواهند داشت (كه متاسفانه در اغلب اوقات نيز چنين است).
در اين خصوص كه جلسات اجتناب ناپذير هستند هيچ شكي نيست، اما مسأله مهم اين است كه اين جلسات نبايد روحيه افراد را فرسوده كنند.

جدول كاكورو
جدول شماره۷
004389.jpg
كاكورو مانند سودوكو، يك بازي جهاني است.
اين بازي در سال 2005 مطرح شد و مدت كوتاهي طول كشيد تا توجه عامه مردم را به خود جلب كند.
اين جدول، قبل از اينكه در روزنامه هاي ديگر مطرح شود، اولين بار در روزنامه گاردين به چاپ رسيد.
ساختار كاكورو خيلي شبيه جدول كلمات است و مي توان آن را در هر سايزي طرح كرد و تنها تفاوت آن، اين است كه اعداد مورد نظر مرجع ندارند و با جمع اعداد احتمالي در هر ستون و سطر مي توان اعداد مورد نظر را پيدا كرد.
اين جدول در بسياري از نقاط دنيا شناخته شده است و علاقه مندان آن معتقدند به زودي زود- مانند سودوكو- در همه جاي دنيا فراگير خواهد شد.
روش حل جدول كاكورو
راه حل هاي زيادي براي حل اين جدول موجود است و همچنين تكنيك هايي كه به شما كمك مي كنند تا بتوانيد به راه حل دست پيدا كنيد.
در اينجا مي خواهيم يك نمونه از حل جدول كاكورو را به شما نشان داده و نكته هايي را به شما گوشزد كنيم.
نكته اول: تركيب حداقلي اعداد
اين جدول اعدادي را در انتها و ابتداي هر سطر و ستون مشخص كرده است كه بايد با جمع اعداد احتمالي از 1 تا۹ بدون تكرار به عدد مورد نظر رسيد. بهترين روش براي حل جدول، جست وجوي خانه هايي است كه حداقل از جمع دو عدد حاصل مي شوند. معمولاً اين اعداد از دو خانه در جدول تشكيل شده است.
به جدول زير دقت كنيد: احتمالات عدد۳ و احتمالات عدد۴ به شما كمك مي كند تا جدول را حل كنيد و احتمالات جدول، شما را محدودتر مي كند. براي عدد 7 در جدول پايين به طور نرمال مي توان احتمالات:(5و۲) و (6و۱)يا(2و۵)و (1و۶) را در نظر گرفت. از طرفي مي دانيم كه جمع عدد 3 (2و۱) يا (1و۲) است؛ پس قراردادن جمع اعداد(3و۴) و(4و۳) منتفي است.
نكته دوم: اعداد مشترك
متوجه شديم براي جمع اعداد۳ و۴ احتمالات(2و۱) و(1و۲) براي عدد۳ و احتمالات(1و۳) و(3و۱) براي عدد۴وجود دارد.عددي كه بين اين احتمالات مشترك است، عدد يك است.
نكته: اعداد بالاي مربع، نشان دهنده مجموع اعداد ستون افقي و اعداد پايين مربع نشان دهنده مجموع اعداد ستون عمودي است.
حل جدول شماره۶
004386.jpg


گزارش
شهر تماشا
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
شهر آرا
يك شهروند
|  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |