آبشار
لباسشويي ماشين كننده توليد
|
قانونگرايياست مانع قانون ، به جهل
از قانون كلامحاكميت يك در و قانون به عمل قانونمندي ، قانونگرايي ،
و حق به خواستههاي و آرمانها از واقع در و جمهور رئيس اصلي شعارهاي
اجتماعي زندگي به بخشيدن نظم در قانون اهميت.است ايران مردم ديرپاي
قانونگرايي شعار ديگر بار امروزه تا شده باعث عدالت و امنيت ايجاد و
عمومي اجماع نوعي و شود روبرو دولتمردان و مردم گسترده استقبال با
عقل هيچ نظري لحاظ از نميرسد نظر به چه اگر.آيد بوجود آن پيرامون
سر بر مختلفي عملي درشت و ريز موانع اما باشد روند اين مخالف سليمي
شايد.ميكند وارد خدشه آن شدن نهادينه در كه دارد وجود حركت اين راه
مردم آگاهي عدم مفهوم به قانون به موانعجهل اين عمدهترين از يكي
.باشد شده ، ايجاد آنها براي قانون براساس كه وتكاليفي حقوق از
.مسئوليتنيست رافع قانون به كهجهل ميدارد بيان حقوقي اصل يك
قانونپذيرفته از اطلاع عدم بهانه وقضات دادگاهها نظر از يعني
همراه ديگر قانوني فرض يك با ايران حقوق در حقوقي اصل اين.نميشود
نشات مدني قانون سوم و دوم اول ، مواد از كه قانوني فرض اين.است شده
روزنامه در انتشار از پس روز مصوب 15 قوانين ميدارد اشعار ميگيرد ،
لحاظ از كه گذاشته آن بر را فرض قانونگذار يعني.است الاجرا لازم رسمي
اين.شد خواهند آگاه آن از قانون انتشار از روز از 15 پس مردم قانوني
حقوق قلمرو از اگر حالبود قانون اجراي و قانونگرايي حقوقي جنبه
نگاه اجتماعي - پديدهسياسي يك عنوان به قانونگرايي به و شويم خارج
قانون به قانوني ، جهل يكفرض مبناي بر ميتوانيم هم آياباز كنيم
استكه بديهي باشيم؟ نداشته امركاري واقع به و بگيريم راناديده
حركت يك قانونبهعنوان حاكميت و اينكهقانونگرايي براي پس.نه
مردم بايد درآيد عمل به و رود فراتر شعار محدوده از اجتماعي گسترده
اين مبناي بر كه تكاليفي و حقوق و ميرسد تصويب به كه قوانيني از
.شوند آگاه ميشود ، ايجاد آنها براي قوانين
به انتظارعمل آنها از ميتوان كه است قانون از مردم آگاهي از پس تنها
.نميرسد نظر به منطقي چندان انتظار اين اينصورت غير در داشت ، را آن
مطابق و كارآمد ابزارهاي از بايد نيز قوانين از مردم آگاهي براي
.شود استفاده روز شرايط
عبارتند ما كشور در قانون از كردنمردم آگاه ابزارهاي حاضر حال در
مجموعه و حقوقي كتابهاي و صداوسيما مطبوعات ، رسمي ، روزنامه:از
عمومي خواست اين به پاسخگويي به قادر فعلياشان عملكرد با كه قوانين
ماده كهطبق رسمي روزنامه.شوند تحول دچار بايد و نيستند مردم و دولت
قوه به وابسته صورتگيرد آن در بايد حتما انتشارقوانين مدني قانون 3
سر پشت را خود پنجاهوسومانتشار سال اگرچه روزنامه اين.است قضائيه
اما شده منتشر آن از شماره و 430 هزار از 15 بيش تاكنون و ميگذارد
درصد از 4 كمتر اوليه سنجيهاي نظر برخي براساس كه است گمنام آنچنان
و ديده را آن درصد دو از كمتر چيزي شنيدهاند ، را آن نام كشور جمعيت
.ميكنند استفاده آن از تعداد اين از كمتر عدهاي
خوبيبراي ابزار تاسيس زمان در اگرچه شده ياد روزنامه بنابراين
و مطبوعات.مينمايد ناكارا امروزه اما بود قوانين از مردم كردن آگاه
هستند پارلماني خبرنگاران داراي اكثرشان اگرچه نيز روزنامهها بهويژه
اطلاع به كامل طور به را جديد قوانين غالبا مختلف دلايل به اما
مختلف جناحهاي نگرش و سياسي جنبههاي به بيشتر و نميرسانند خوانندگان
كه است آشكار آنچنان نقص اين.ميپردازند قوانين تصويب هنگام در مجلس
مذاكرات گزارشهاي خواندن با مطبوعات خوانندگان از اندكي عده فقط
نهايي متون كيف و كم از توانست خواهند سختي به هم آن روزنامهها مجلس
.آورند بدست كامل اطلاع مصوب قوانين
علني مذاكراتجلسات چه اگر.زمينهناكارآست اين در نيز صداوسيما
چنداني تاثير نيز امااين ميشود پخش راديو از طورمستقيم به مجلس
وقت آنقدر كس هيچ اولا زيرا ندارد مصوب قوانين از آگاهيمردم در
مذاكرات اين مجموع از ثانيا دهد گوش را مذاكرات اين تمامي كه ندارد
و رسيده نيز نگهبان شوراي تصويب به كه نهايي قانون آن از نميتوان
.شد لازمالاجراست ، مطلع
يا خبريو برنامههاي جمله از وتلويزيون راديو برنامههاي ساير در
آن برجسته معمولانكات و قوانين به كوتاه تنهااشارهاي هم مجلس برنامه
كتابهاي.ميمانند بيخبر قوانين چندوچون از آن بازمخاطب و ميشود
و قوانين انتشار به طوركامل به چه اگر نيز قوانين ومجموعه حقوقي
باز آنها محدود دليلگستره به اما ميكنند اقدام سوابقآنها
.نيستند چندانتاثيرگذار
و حقوق و قوانين از مردم آگاهكننده ابزارهاي ناتواني شك بدون
شرايط آنهابا تطابق عدم همچنين و اينهدف به نيل در آنها تكاليف
اشتباه يافهم و قانون به پديدهجهل گسترش در زيادي سهم جامعه روز
كننده پرداخت از افراد اكثريت اشتباه فهم نمونه عنوان به - قانون
.دارد-سال 1377 بودجه در همراه مالياتتلفن
قانونمندي و قانونگرايي براي ذهنيجامعه و رواني جو كه اكنون لذا
رسانههاي اندركاران دست ويژه به و دولت دارد قرار شرايط بهترين در
خواستار آنها از كه را مردمي جديد ، شيوههاي با كنند سعي بايد عمومي
كنند ، رعايت بايد كه قانونياشان تكاليف و حقوق با هستند قانون اجراي
رافع قانون به كهجهل ميپذيريم حقوقي لحاظ از اگرسازند آگاه
حتما قانون به كهجهل بپذيريم نيز اجتماعي لحاظ از نيست مسئوليت
.است قانونگرايي مانع
|