رشوه نماد قديميترين چاي حق
ميخشكاند را فساد ريشههاي تبعيض ، رفع و قانون حاكميت
!...ميدان پانصدتومان
راننده راحتيبه همين به برسد مقصد به سريعتر دارد قصد كه مسافري
اصطلاح به مسافران جستوجوي در پس آن از راننده.ميپردازد اضافي مبلغ
به و مينوردد در را مرفهنشين محلههاي ويژه به خيابانها دلباز ، و دست
مبلغ ايننمينهد وقعي ميكنند كج گردن خيابان كنار كه مسافران ديگر
هم چاي بهپول مردم فرهنگ در و دارد نام رشوه لغت فرهنگ در اضافي
.است يافته شهرت
صورت به كه است فساد نوعي و بيماري يك نشانههاي چاي ياپول رشوه
مثل عارضه اين.ميگيرد هدف را ارزشها و اجتماعي سالم مستقيمروابط
حل براي.ريشههاست و علتها سلسله يك تابع ديگري بيمارياجتماعي هر
رواج جهان كشورهاي از بسياري در و نيست ما جامعه مختص كه مشكل اين
در اقتصادي نياز.گماشت همت آن ريشههاي و شناساييعلل به بايد دارد ،
آزمندي شد ، پيشرفته بيماري اماوقتي دارد ، قرار علتها اين صدر
مبالغ دريافت رابراي او و ميگيرد را اقتصادي نياز جاي رشوهخوار
شعارقانونگرايي تحقق گوناگون ، حلهاي راه ميان در.ميكند تشويق بيشتر
منش با مغاير و پيچيده رفتار اين ريشهكني و كاهش به ميتواند
عرصههاي تمامي در را قانون اجراي اگر مردمبيانجامد جامعه وارزشهاي
.ميكنند تكيه اجتماعي سالم روابط و كاري وجدان به كنند جامعهلمس
اقتصادسنجي و روانشناسي مباحث از بايد رشوه ريشهيابي معتقدند عدهاي
و غيرعادي رفتار هر كه داشت نظر در بايد همواره اما ، شود شروع
.است ناسالم و غيرعادي علت يك به نسبت وهشدار واكنش نوعي ناسالمي
مشكلاتي ميتواند ، تبعيض اعمال و قانون سستشدن اقتصادي ، نابرابريهاي
.داشتهباشد پي در نيز را رشوهخواري مثل
بگيرم شده كه طريقي هر به را حقم بايد:ميگويد كارمند بهرامي محسن
به نميتوانم راحتي به وقتي.است دادن حساب حق هم راهها از يكي چون
شرايطي الانبپردازم بهايي نشدنش پايمال براي مجبورم برسم خودم حق
ميليون يك مثلا بيفتد راه كارشان ميخواهند همه كه آمده وجود به
باشد محكمي و سفت قانوني مجراي اگر.برگردد ميليونش ده تا ميدهد
به هم رشوهبگيران و بشوند متوسل واسطهها به ندارند نياز افراد ديگر
تو از ميروي جا هر.نيست چنين كه ميبينيم اما.شد خواهند محو تدريج
.ميخواهند چايي حق
از افراد تا شده موجب تدريج به مالي نيازهاي كه باورند اين بر عدهاي
انتظارات و ببرند بالا را خود مالي امتيازات رشوهخواهي و كشي حق طريق
امنيت و نظم اگر معتقدند ديگر عدهاي اما.كنند مرتفع را ماديشان
ميخورد پيوند كاري وجدان و نظم با جامعهناخودآگاه باشد مهيا اجتماعي
آن در.داشت نخواهند ديگران ازنقدينگي بهرهمندي به آسان دسترسي و
و وقت مردم هم و ميشود بيشتريانجام مفيد كار ادارات در هم صورت
پي در دويدن و پلههايادارات از رفتن پايين و بالا صرف را خود انرژي
.نميكنند سياه نخود
هر پول با وقتي:ميگويد اقتصاد ارشد كارشناسي دانشجوي يزداني محمد
و نظم مردم.نميماند باقي هم اسمي ضوابط از ديگر كرد ميشود كاري
كه همسري از گرفتن طلاق خاطر به نميخواهد زني هيچ.ميخواهند قانون
از بعضي.باشد سرگردان پلههايدادگستري در ماهها ميكند اذيتش و آزار
راه را كارش جدينميگيرند ، را رجوع ارباب شدهاند ، سست كارمندها
و كرده سوءاستفاده عده يك ميان اين در كه است طبيعي.نمياندازند
.دهند انجام برايشان كاري تا ميكنند سركيسه را مردم
چيزي انگار ميزنند حرف ترس با همه ميپرسي و ميزني حرف رشوه از وقتي
اما نميبرد ، را رشوه اسم كسي ادارات در.نديدهاند و نشنيدهاند آن از
ميفهمانند شما به برخي كنيد مراجعه مشكل رفع و كار انجام براي اگر
دستي وجه كمبود بلكه نيست...و كرد دير و مدارك كمبود كار ، گره كه
.است
پرداخت از كردن فرار براي اگر.نميبينيم را حسابها حق ما بيشتر ديگر
!ميدهيم خوب شد خلاص و داد ميليون ميشود 5 توماني ميليون ماليات 20
.كرديم فرار بالاخره كه هستيم هم خرسند
آينده است گرفته شكل اجتماع در كه پيچيده و ناسالم روابط اين اما و
بخش كارمندان كه تنيدهاي درهم تار.ميكشد تصوير به را تاريكي و مبهم
.گرفتارتر را مردم و است كرده گرفتار را خدمات
بلكه.نميشود خلاصه كلان سطوح و سازمانها بر فقط رشوهدهي و رشوهخواري
مثال طور به.ميشوند مبتلا آن به راحتي به نيز اجتماعي كوچك مناسبات
يا.كنيم ثبتنام دلخواه مدرسه در را فرزندمان تا ميدهيم بيشتري پول
هم واقع در شميران تومان هزار خندان2 سيد تومان ميگوئيم500 وقتي
ترغيب رشوهخواري و زيادهطلبي به رانندگانرا هم و رشوهدادهايم
معمولي مسافران كردن بهسوار ميلي تاكسي راننده ديگر كه چرا كردهايم
.ندارد
اقتصادي مشكل تنها جامعه در رشوهخواري و اداري نظام امروز مشكل
اما رشوهگيري براي بود بهانهاي مادي گرفتاريهاي شايدزماني نيست ،
به حتي و كرده پيدا عادت جنبه اوقات از بسياري در زيادهطلبي اكنون
.است درآمده فرعي شغلي شكل
را آن و ميكند باز را رشوهخواري از بعدي ميرويم كه فردي هر سراغ به
برگردن را تقصيرها همه كه است شده ما هميشگي عادت ميكنداما نفي
سد براي:ميگويد جامعهشناس كباري دكترسيدمحمد.بيندازيم ديگران
رشوه با مبارزه.كرد بسيج را نيرويعمومي و فرهنگ بايد رشوه راه كردن
امروز.برود بين از وتكرار عادت اين و بيفتد جا مردم بين در بايد
نگرش اين بلكه رشوهخوارينيست بهانه تنهايي به تنگدستي و فقر ديگر ،
.است شكلگرفته اجتماعي بافت در كه است مسئله به نسبت نادرست
از رشوهگيري:ميگويد اجتماعي آسيبشناس و روانشناس فضيلتي رضا دكتر
تهاجم است ، قانونمندي تشنه امروز اجتماع است گذشته يكنياز حد
قوانين اجراي سستي و بيضابطگي و سو يك از زيادهخواهي و مصرفگرايي
نيازهاي رفع و درامد كسب براي تا ميشود موجب ديگر سوي از درجامعه
اگر.بزنند بر ميان عبارتي به يا و بروند بيراهه به افراد ، كاذب
و اخلاقي ضوابط گذاشتن زيرپا شدن عادي دليل به ميشود عادت رشوهگيري
اجتماع كه است دليل اين به ميكند پيدا شيوع اگر و است اجتماعي
عجين مردم روزمرگي با قدر آن و ميدهد دست از آن به نسبت را حساسيتش
استكه دليل اين به نميشود متوقف اگر و نميبينند را آن ديگر كه ميشود
قضيه قسمت اين به وقتي اما.نميگيرد صورت عميق و جدي مقابله آن با
آلوده كه است اجتماع اين بلكه نميدهد معني تنهايي به فرد ميرسيمديگر
فرهنگ كه رسيد خواهيم جايي به تدريج به و.ميشود آسيبپذير و شده
گذران براي ميشود تبديل هنجاري به ناهنجار يكپديده از رشوهخواري
.زندگي
شكل به ايران جامعه در رشوه مشكل:ميگويد جامعهشناس علوي فرهاد دكتر
آن سريع ومهار محو به بايد كه رسيده جايي به و درآمده نگرانكنندهاي
مردم اطلاع عدم شده رشوه شيوع موجب بيشتر كه آنچه امروزه.كرد فكر
.است قضايي مراجع گرفتن ناديده و آن مختلف اشكال از
كرد؟ بايد چه
از براي و ميكند خودنمايي اجتماع و اقتصاد پهنه در واقع در رشوه آفت
و تامين.كرد خشك را تشديدكنندهاش عوامل و ريشهها بايد آن بردن بين
انگيزه ايجاد مفيد ، وقت به ادارات كاري ساعت كارمندان ، تبديل تشويق
قوانين رعايت و نظم اجراي بر كنترل وهمچنين كارمندان براي وتنوع
بندبازيهاي براي مجالي گاه هر.بيمارياست اين پيشگيري عوامل از مدني
به برود بين از كار انجام دربرابر مشكل و سد ايجاد و اداري ماهرانه
و نشود گرفته ناديده حقوقانسانها اگر.ميبازد رنگ نيز رشوه حتم طور
با و منضبط جامعه فردفرد باشد بها و ارزش داراي آنها انرژي و وقت
پايمال كردهاندحقشان باور همه كه چرا كرد خواهند فعاليت كاري وجدان
.شد نخواهد
آلآقا شيخالاسلامي مرجان:از گزارش
بازتاب
|
توسعهپايدار با عمراني طرحهاي هماهنگي ضرورت
از...تازه اميدهاي و واقعيتهايتلخ ايران ، زيست گزارشمحيط درپي
كهدربرگيرنده نوشتاري زيست ، محيط آلودگي با زنانمبارزه جمعيت سوي
همشهري به ميباشد ، كشورمان حفظمحيطزيست براي اجرا قابل راهكارهاي
است كرده زيستخاطرنشان محيط آلودگي با مبارزه زنان جمعيت شد ، ارسال
كشورمان جمهوري رييس براي مشروح بهصورت را پيشنهادها اين كه
آگاهي پيشنهادها اين محيطزيستاز حفاظت سازمان رئيس و است ارسالداشته
:است يافته
بازسازي و ترميم طبيعي توان پايه بر محيطي زيست ملي سياست تدوين -1
حفظ هدف با و افزايش به رو جمعيت به توجه با و بوم زيست
.زيست محيط بهداشت و سلامت پاكيزگي ،
و جمعيت افزايش از ناشي محيطي زيست پيامدهاي رساندن حداقل به -2
معدني ، صنايع ، مواد استخراج زمينههاي در انسانيبخصوص فعاليتهاي
به روستائيان مهاجرت و جنگلها ، شهرنشيني از بهرهبرداري كشاورزي ،
تفرجگاهها توسعه و تهران بزرگبخصوص شهرهاي
پايدار توسعه اهدافبلندمدت با عمراني طرحهاي كليه كردن همساز -3
پيشگيري ، اينكه به باتوجه حفاظتي اهداف با نوين سياستهاي تدوين -4
.است ازدرمان اقتصاديتر و برتر
زيست ملي سياست اجراي جهت دولتي كارآمد سازماندهي تحكيم و توسعه -5
محيطي
وزارتخانهها ، بينكليه پايدار و منسجم هماهنگي تحكيم و توسعه -6
.زيست محيط حفظ جهت خصوصي دولتيو ارگانهاي و سازمانها
محيط از حفاظت وتسهيل تسريع جهت قانوني نواقص و موانع رفع -7
.زيست
بر محوري تاكيد با عمراني جامع طرحهاي تصويب نحوه در نظر تجديد -8
اقتصادي و فني ارزيابيهاي بر علاوه محيطي زيست ارزيابيهاي
زيست صدمات كه اقدام دردست يا و مصوب طرحهاي اجراي از جلوگيري -9
آزاد مانند).داشت خواهند پي در ماندگار و قابلجبران غير محيطي
(شمال -تهران راه
محلي ، مختلف درمقياسهاي اقدام دست در و مصوب طرحهاي بازبيني -10
.آنها محيطي زيست وارزيابي ملي و منطقهاي
روزنامهها صداوسيما ، )گوناگون روشهاي با رساني اطلاع و سنجي نظر -11
كه طرحهايي درباره (...و مصاحبه ميزگرد ، نشريات ، ساير و
هدف با.خواهندداشت همراه به بالقوه يا بالفعل محيطي پيامدهايزيست
همگان زيستمحيطي حساسيت و فرهنگ ارتقاء
دولتي غير سازمانهاي و دلسوز متخصصين فن ، اهل نظرات به توجه -12
.زيست محيط زمينهمسائل در محيطي زيست
غير تشكلهاي فعاليت گسترش و تاسيس گوناگون موانع رفع به كمك -13
زيستمحيطي دولتي
زيست تشكلهاي نياز مورد گوناگون امكانات و تسهيلات ايجاد به كمك -14
تشكلهاي با دولتي ارگانهاي بيشتر همكاري و دولتي غير محيطي
دولتي غير
|
|