!داريم؟ هم آسماني عشق مگر
فرشيد آبرنگ نمايشگاه به كوتاه نگاهي
نور بازي سيحون گالري در رضواني رضوي
وسايهها
!داريم؟ هم آسماني عشق مگر
عشق فيلماسكادران كارگردان حاجيميري ، سعيد با گفتگو
دارد فايدهاي چه كند ، جذب را تماشاچي نتواند كه مضموني
سينما خود ارتقاء براي كه فيلمهايي نوع يك داريم ، فيلم نوع دو ما
رونق و سينما صنعت ارتقاء براي كه فيلمهايي دوم نوع و ميشوند ساخته
هستند سينما سالنهاي
عشق؟ اسكادران چرا o
محيط نوع به كه گرفت شكل جواني اوان از شخصيتم جوهره در باوري
مقوله با هم جواني اوان همان از من.بازميگردد وتربيتم زندگيام
نه آگاهانهاش ، و كاربردي بهمعني البته مذهب مقوله هم و شدم آشنا عشق
.سنتياش بهمعناي
آسماني؟ عشق يا زميني عشق o
ذهنم به خاطرهاي شد باعث شما سئوال همين.داريم هم آسماني عشق مگر
از فكريام دوستان همه بسازم ، را عشق اسكادران ميخواستم وقتيبيايد
بهجهت هم.نسازم را فيلم اين كه ميكردند توصيه من به دلسوزي روي
از هم ميشوي ورشكست و بيچاره فيلم اين ساختن با ميگفتند كه دنيايي
.ميخري خودت براي را جهنم فيلم اين با تو ميگفتند كه آخرتي نظر
همه دارد؟ ربطي چه تو به عاشقي و عشق و جوانان و پسر و دختر مسائل
فيلم ميخواهي حالا ميساختي مسلماني كهفيلم تو كردهاي چپ گفت خواهند
اين ميديدند تضاد در هم با را وعاشقي يعنيمسلماني بسازي؟ عشقي
براي را جهنم آتش فيلم اين ساختن با نكند كه برمدارد ترس كه شد باعث
ميروم گفتم گذاشتم ، خودم با قراري فيلم زدن كليد از قبلبخرم خودم
ايشان.بودند ملي كتابخانه رئيس زمان آن ايشان.خاتمي آقاي خدمت
مذهبي بهجهت هم و ميشناسند را سينما هم هستند ، زمان فرزند
ايشان به را موضوع گذاشتم قرار خودم با است ، قبول مورد ديدگاههايشان
گفت اگر ولي.نميسازم نساز ، را فيلم اين گفت ايشان اگر كنم ، عرضه
گفتم ايشان براي را قصه همه.نميدهم اهميت هيچكس حرف به ديگر بساز ،
كه اداره اين در خانم همكاران از يكي اگر:زدم برايشان مثالي و
دارد ، فضيلهاي صفات هم خيلي و است محجبه و مذهبي هم خيلي اتفاقا
ولي دارد غيرمذهبي ظاهر يك يا ميپوشد جين كاپشن كه باشد فردي شوهرش
عاشق بگويدمن خانم اين اگر.باشند خوب يكديگر با هم خيلي ازقضا
هم دروغ نيست ، هم بدي آدم اما نيست ، مذهبي هم خيلي اما هستم ، شوهرم
با دارد ، دوست خيلي هم مرا.ميخواند نماز هم وقتها گاهي نميگويد ،
شما نظر باشد چنين اگر پرسيدم خاتمي آقاي از.ندارد مشكلي هم چادرم
حالا گفتند و زدند لبخندي خاتمي آقاي ميشود؟ عوض خانم آن به نسبت
هستند ، هم عاشق شخصيتهايم هم من فيلم در:گفتم چيست ، منظورت فهميدم
دارد ، وجود هم آسماني عشق اگر من بهنظر.هستند يكديگر ظاهر عاشق
گفتند خاتمي آقاي.آدمهاست خلوت به متعلق آسماني عشق نيست بيان قابل
كه رسيدهاي اين به كه حالا.كردهاي اشتباه نسازي ، را فيلم اين اگر
آن ساخت از عافيتطلبي بهخاطر و بساز حتما بسازي ، را فيلم اين بايد
.ساختم را عشق اسكادران كه بود اينطوري و.نترس
همينطور شده ، هزينه كلاني سرمايه فيلم اين ساخت براي ميشود گفته o
است؟
.بله
است؟ بوده چقدر دقيقا فيلم اين ساخت هزينه o
.تومان ميليون شصت و يكصد از بيش
داريد؟ پرهزينه فيلمهاي ساخت به خاصي علاقه o
.بله
چرا؟ o
تمام بهاي وقتي است ، كم ايران سينماي گردش در سرمايه وقتي معتقدم من
سرمايهگذاري فيلم يك براي كه است اين معنياش است ، كم فيلم شدهيك
ميبينم گاهيمالي بهلحاظ هم و زماني بهلحاظ هم.صورتميگيرد كمي
كه را فيلمي دارم سراغ.ميشود تمام روزه بيست فيلم يك فيلمبرداري
يعني بعد ماه دو و شد شروع فيلمبردارياش ماه ، بهمن در گذشته ، سال
كارگردان كه است معلوم.است ممكن چطور آخر.شد عمومي اكران فروردين
همينطور گذاشته ، كممايه سرمايهگذارهم.گذاشته مايه كم مغزش فسفر از
.ميشود تمام فيلمارزان كه هست هم شرايطي چنين در.فيلمنامهنويس
.ديدهنميشود دوربين جلو كه ندارم كاري بيربط هزينههاي به البته
است؟ بدي فيلم لزوما شود ، ساخته اندك هزينه با فيلم يك اگر يعني o
كه فيلمهايي هستند استثناء ميزنم ، حرف موردقاعده در من.نه
با.نيست غالب وجه اين.هستند خوبي فيلمهاي اما كمهزينههستند
.ساخت جذاب نميتوانفيلم كم هزينه
چيست؟ جذاب فيلم از منظورتان o
من است ، پرفروش فيلم جذاب فيلم از منظورم.ميزنم حرف ازفروش من
بيرون خانه از را تماشاگر اينكه يعني جذابيت.نميزنم حرف خوب ازفيلم
.بكشد
سينما خود ارتقاء براي كه فيلمهايي نوع يك داريم ، فيلم نوع دو ما
رونق و سينما صنعت ارتقاء براي كه فيلمهايي دوم نوع و ساختهميشوند
صرفا كه فيلميدارند كار دوم نوع با مردم.سينماهستند سالنهاي
درصدي امانيست بياهميتي فيلم ميشود ، سينماساخته خود ارتقاء براي
بخش اينباشد كمتر بايد ميكند ، سينمااشغال بدنه كل به نسبت كه
اكران گسترهاي و سطح همان در وبخواهد بكند بودن ادعايمردمي نبايد
.ميشود داده نمايش مردمي فيلم يك كه بشود ،
را فيلمهايشان كه باشند داشته انتظار نبايد فيلمها نوع اين سازندگان
مرزها آنسوي جوايز منتظر بايد بلكه كنند ، تماشا نفر بيستميليون
.باشند
فيلم اين ساخت براي پيشرفته تكنيكهاي و فني پيچيده امكانات از o
خدمت در مضمون يا است قصه و مضمون خدمت در امكانات بهرهگرفتهايد ،
امكانات؟
قرار هيچكدام.است تماشاگر خدمت در دو هر من فيلم در تكنيك و مضمون
در ما معمولا كه اينجاست اشكال.باشد ديگري آن خدمت در نيست
.ميكنيم فراموش را تماشاگر معادلاتمان
اگر تكنيك و دارد فايدهاي چه كند ، جذب را تماشاچي نتواند كه مضموني
هر تكنيك و مضمون.ميآيد چهكار به كند ، دفع را تماشاچي قرارباشد
حرف وقتي چرا.است مردم براي همهچي.باشد مخاطب جذب خدمت در بايد دو
تداعي ابتذال و منتقدانگيشه ذهن در فورا ميزنيم ، تماشاگر جذب از
راي ميزان:است گفته (ره)امام و ميشود تمام باناس قرآن.ميشود
از ايران سينماي در كه هستيد كسي نخستين شما ظاهرا oاست مردم
چيست؟ پروجكشن فرانت گرفتهايد ، پروجكشنبهره سيستمفرانت
در ما را پروجكشن فرانت دستگاه كه بگويم است لازم چيز هر از قبل
يعني پروجكشن فرانت.نكردهايم وارد هم خارج از و ايرانساختيم
در كه مجزا پيشزمينه تلفيق استوديو در پيشزمينه با پسزمينه يك تلفيق
يك در كه مجزا پسزمينه با است شده فيلمبرداري مجزايي مكان و زمان
.ميشود ناميده پروجكشن شده ، فرانت فيلمبرداري ديگر مكان و زمان
آن با ميتوان و ميگيرد انجام دقيق محاسبات براساس دو اين تلفيق
.آفريد را تصاوير زيباترين
فيلمبرداري پروجكشن فرانت تكنيك با را عشق اسكادران فيلم از درصد 25
گرفته صورت تكنيك اين براساس ما فيلم طراحي تمام يعني كردهايم ،
.است
رسيديد؟ مضمونعشقي به مضمونجنگي از چگونه o
نميتوانستم نداشت ، وجود عشق از عناصري اگر هم جنگي فيلمهاي همان در
البته.باشد مخالف جنس دو بين نبايد حتما كه عشقرابسازم آن
.است مرد و زن بين عشق عشقها ، زيباترين و لطيفترين ، كاملترين
بگيريد؟ جايزه ميخواستيد كرديد؟ شركت فجر فيلم جشنواره در چرا o
و ديني مسائل در حتي حركتهاست ، همه براي بشر محركه موتور رقابت
دروغ ندارد ، اهميت برايم جايزه بگويم اگر.است همينطور مذهبيهم
آن بروم كه نيست اين دارم نظر در جايزه از كه امامعنايي.گفتهام
...بگيرم جايزه صحنه ، روي بالا
است؟ بد اين ، مگر o
لحاظ اين از فقط جشنواره اين در جايزهاست كم اما نيست ، بد نه ،
شناسانده مردم به عشق اسكادران در من همكاران كه دارد برايماهميت
اسم با آدمهاي لزوما كه شده ساخته آدمهايي توسط عشق اسكادران.شوند
ساير و آهنگساز و فيلمبردار تا گرفته كارگردانش از.نيستند رسمي و
قديمي آدمهاي براي فيلمشان احتمالا كه ساختهاند فيلم اما..عواملش
.كردهاند نوآوري و شكستهاند را سنتها چرا.است جالب حرفهاي و
گرفتيد؟ جايزه o
دو يكي ميدادم احتمال هم جشنواره از قبل.ويژه جلوههاي جايزه.بله
تكنيكي ، و فني نوآوريهاي بهدليل البته بدهند ، فيلم اين به جايزه
بد هم همين كه ميكنند ، تبديل تكنيسين يك به را ما ميدانستم يعني
اثبات كه باشند بياعتنا هم نوآوريما به ميخواستند اگر.نيست
را آنها و نيست باورماين من البته.هستند متحجري آدمهاي ميكردند ،
نخواهند راادا فيلم حق كه بودم مطمئن اما.نميدانم متحجري آدمهاي
.كرد
ميري؟ حاجي آقاي داشتيد ، تصوري چنين چرا o
از هيچكس.است سياسي جشنوارهها ، اين بود كرده ثابت من به تجربه چون
همانطور و هستند من دوستان برابر چند من دشمنان.ندارد خوشي دل من
.ميكردم فكر كه شد
است؟ كدام سالجاري در ايران سينماي رويداد مهمترين o
قدر سينماگران و باشد تعيينكننده سياست عرصه در توانست امسال سينما
.فهميدند را خود وقيمت
بنييعقوب ژيلا
فرشيد آبرنگ نمايشگاه به كوتاه نگاهي
نور بازي
سيحون گالري در رضواني رضوي
وسايهها
رضوي فرشيد آبرنگ نقاشي ازكارهاي نمايشگاهي:هنر و ادب سرويس
در سال 1346 هنرمند اين.بود داير سيحون گالري در پيش چندي رضواني
به داروسازي دكتراي سطح تا را دانشگاهياش تحصيلات و متولدشده تهران
دنبال را نقاشي آغداشلو آيدين نزد سال 1364 از او.رساندهاست انجام
را آثارش گروهي نمايشگاه چند و انفرادي نمايشگاه درسه تاكنون و كرده
مناظر و معماري:ميگويد سوژههايش درباره رضواني.گذاشتهاست تماشا به
موضوع اغلب است درگير آنها با روز هر خود درزندگي فرد هر كه شهري
برايم شده ايجاد سايههاي و نور بازي اينترتيب به و بوده كارهايم
.هستند جذاب
جمله از را نقاشان كم درامد و نقاشي وسايل گراني چون مسايلي او
نقاشي هنر پايين دانش و نقاشي كتب نبود و ميداند هنري اينصنف مشكلات
معضلات ساير عنوان به را دانا و مجرب منتقدان كمبود وهمچنين ايران در
.رشتهميشمارد اين
|