تماشاگر با ارتباط ;اول شرط
مرگ و آينه آب ،
دانشگاه در ديروز
نخستين برگزيدگان تهران
سراسر دانشجويان هنري جشنواره
شدند معرفي كشور
تماشاگر با ارتباط ;اول شرط
بانكي نيما از عكس
محبت با نمايش‌دوستان كارگردان ژيان رضا با گفت‌وگو
و شود شروع عجيب حادثه‌اي با نمايش تا ندارد لزومي هيچ
.كنيم ميخكوب و مجذوب را تماشاگر آن ، باشيم‌بوسيله مجبور
محبت با دوستان:نمايش
جبلي حميد:نوشته
ژيان رضا:كارگردان
رشيدي ليلي جبلي ، حميد عبدي ، اكبر ژيان ، رضا:بازيگران
...و
قديمي هنرمندان و كارگردانها از يكي دختر:نمايش خلاصه
تدارك پي در است تئاتر رشته آخر سال كه -محبت -تئاتر
با نام‌دوستان به نيمه‌كاره نمايشنامه‌اي نامه‌اش ، پايان
قديمي دوستان يافتن پي در وي.مي‌يابد مرحومش پدر از محبت
...و مي‌رود نادري كافه به نمايش به دادن جان و پدرش
پس تلويزيون و تئاتر قديمي بازيگر و كارگردان ژيان ، رضا.
در سال حدود 30 كه وي.بازگشت صحنه به دوباره سال از 17
از را خود كار داشته ، تلويزيون‌فعاليت و تئاتر عرصه‌هاي
تئاتر عرصه در تاكنون ژيان..است كرده آغاز نمايش كارگاه
خانم ، اتراكسيون ، گلدونه و رحيم نمايشهاي‌سبزه ، مش در
آثاري تلويزيون در و سهراب و مستانه ، جان‌نثار ، رستم
به.است داشته فعاليت...و آباد بروبيا ، مثل چون‌محله
وي با گفتگوئي محبت با نمايش‌دوستان اجراي مناسبت
.مي‌آيد پي در كه است انجام‌شده
نداشته‌ايد؟ تئاتر زمينه در فعاليتي گذشته سالهاي طي چرا
ايران در كاري هيچ خاطر همين به.نبودم ايران سالي چند من
بوجود امكانش كه زماني و بازگشت از بعدارايهنكردم
نمايش يك هرسال امريكا در البته.ازسرگرفتم را كار آمد ،
نيز آفتاب شبكه براي هم برنامه چند و مي‌بردم صحنه روي به
.كردم تهيه
گرفت؟ شكل چگونه نمايش قصه
صحنه برروي را نمايشي كرديم ، فكر عبدي و باجبلي همراه
جبلي را آن متن و شد ارايه من طرف ايده‌از.بياوريم
.نوشت
است؟ واقعيت براساس داستان اين
.خير
است؟ بوده پرده معرفي‌پيش نوعي به نمايش اين
در پرده مساله‌پيش كردن مطرح از من قصد.وجه هيچ به
در نمايش گذشته از اطلاعاتي دادن تنها كارنيز بروشور
چرمشير محمد بود قرار البته.است بوده تماشاگر به ايران
امكان‌پذير كه شود چاپ و باشد داشته موضوع اين از تحقيقي
.نشد
بگوييد؟ برايمان محبت با سبك‌دوستان از كمي
فقط.كنم كار مي‌خواهم سبكي چه نمي‌كنم فكر اصولا من
تحولات و تغيير و تئاتر وضعيت به نيز كه‌من بگويم مي‌توانم
از مي‌كنم سعي نيز سويي از و دارم توجه جهان سطح در آن
خود نيستم معتقد ولي.نباشم بي‌خبر هم خودمان تئاتري گذشته
سعي ضمن در.كنم محدود و مقيد مشخص چارچوب و خط يك در را
موقعيت يك مجموع در و بپردازم واقعي كارهاي به مي‌كنم
اثر شدن رئاليستي به و بكشم تصوير به را درزندگي حقيقي
.شوم نزديك
آيا.كرده‌ايد حفظ آثارتان همه در شما را روش نوع اين
مي‌شود؟ محسوب شما براي سبك يك گفت‌اين مي‌توان
در ما هنوز من عقيده به.خير بفرد ، منحصر سبك يك عنوان به
تاليف صاحب شخصي بگوييم بتوانيم كه داريم كار خيلي تئاتر
نزديك كنوني زندگي به مي‌كنم سعي من كلي طور به اما.است
من روش و راه و دارد اهميت برايم كه است موضوع اين شوم ،
.مي‌دهد شكل تئاتر در را
يا معتقديد خاص تماشاگر با هنري تئاتر به شما كلي طور به
عامي؟ تماشاگر با عامه‌پسند تئاتر
آثاري بايد بوديم ، شده تربيت تماشاگر و تئاتر صاحب ما اگر
در اما.مي‌شد ارايه باشد تئاتر خدمت در كه‌صرفا خاص
مي‌شود تلويزيون و سينما جذب بيشتر تماشاگر كه كنوني شرايط
شود بيشتر اثر با بيننده ارتباط تا كرد اتخاذ ترتيبي بايد
.يابد رهايي تئاتر با بودن غريب از و
اصطلاح به و مي‌ماند باقي سطح در شما تئاتر كه معتقدند برخي
.بازاري‌است
جذابيتهايي ما نمايش ، طول در.نيستم وجه‌موافق هيچ به من
نشانه‌هاي از دسته‌اي حال عين درانديشيدهايم نمايش براي
با چندان تماشاگر شايد كه گنجانديم آن در تئاتر با ناآشنا
و عميق كل در اثر من اعتقاد به اما.نباشد نزديك آن
.است معنادار
راديو برنامه‌هاي از قسمتي پخش و صحنه روشن چراغ با نمايش
بيننده ذهن در ايجادچالش عدم اين آياميشود آغاز پيام
نمي‌رود؟ شمار به نمايش براي نقيصه يك
خاموش و پرده بازشدن با حتما نبايد نمايش مي‌كنم فكر من
جارو با محبت با دوستان.شود شروع نمايش چراغ‌صحنه شدن
.مي‌شود آغاز آرام آرام ورودشخصيتها و صحنه شدن
شروع عجيب حادثه‌اي با نمايش تا ندارد لزومي هيچ معتقدم من
ميخكوب و مجذوب را تماشاگر آن بوسيله باشيم مجبور و شود
سالن سوي به تماشاگر كه لحظه‌اي همان از نمايش يك.كنيم
شروع...انتظارمي‌ايستد سالن در و مي‌خرد بليط مي‌آيد ،
.مي‌شود
ليلي -محبت دختر كه زماني از ما نمايش كلي طور به اما
.مي‌شود آغاز مي‌شود ، واردصحنه -رشيدي
نبايد اثر تماشاي موقع در تماشاگر رابطه معتقديد شما پس
شود؟ قطع بيرون دنياي با
غريب و عجيب اتفاق يك بوسيله نبايد موضوع اين مي‌گويم من
نمايش فضاي القاي با آرام آرام را كار اين من.شود انجام
.مي‌دهم انجام تماشاگر ذهن به
يك اجراي بهمراه چارلي از نمادين حركتهاي نمايش ميان در
عقيده به آيا مي‌شود انجام نمايش بازيگران سوي از پيش‌پرده
نمي‌سازد؟ روبرو مشكل با را داستان خطسير صحنه اين شما
شخصيتهاي توسط (بك فلاش) گذشته به بازگشت يك صحنه اين
اشكال مسلما شده داستان خط شكست باعث اگر است‌و نمايشي
راستاي همان در نيز صحنه اين زيرا.است بوده ما از
.دارد قرار پرسوناژها توسط گذشته يادآوريهاي
بفرمائيد؟ داريد ، ديگري صحبت چنانچه
همگاني رسانه‌هاي در كه مي‌كنم اشاره نكته اين به اينجا در
حالت كه معتقدم من و است شده باب مطبوعات ، گفت‌وگو و
اگر من بنظر.مي‌كند اثر كم را وحرف آمده بوجود يكنواختي
مسايل تحليل و بطوركلي‌تجزيه و نقد بررسي ، به رسانه‌ها
بپردازند ، اهميت...و علمي فرهنگي ، اجتماعي ، مختلف
.داشت خواهد پي در مردم براي بيشتري
كه مي‌شود صحبت مطلبي از وقتها خيلي اينكه ، ديگر مطلب
يا موضوع آن پخش نوعي به و است گذشته آن‌واقعه از مدتها
.داشت نخواهد دربر هيچ‌سودي ديگر آن درباره صحبت
مرگ و آينه آب ،
فيلم‌مسافران از نمائي
بيضايي بهرام با دانشجويان گفت‌وشنود جلسه از گزارشي
آنها با ما كه نوع‌برخوردي و قصه‌ها در اساطير وجود
كاملا نسل‌گذشته يا و پيش سال به 500 داريم ، نسبت
امروزي‌ها ديدگاه كه است مسلم موصوع يك اين و است متفاوت
.باشد داشته تفاوت ما گذشتگان نظرات نقطه با
:اشاره
كارگردان و نمايشنامه‌نويس ، فيلمنامه‌نويس بيضايي بهرام
دانشكده در ماه‌امسال فروردين روز 29 ايران مطرح‌سينماي
دانشجويان پرسشهاي به اسلامي آزاد دانشگاه معماري و هنر
آخرين كه مسافران فيلم درباره دانشكده اين نمايش رشته
.گفت پاسخ مي‌شود ، محسوب وي سينمايي ساخته
تهيه گزارشي پاسخ و پرسش جلسه اين شيباني‌فراز مازيار
:مي‌خوانيد كه است كرده
و مرگ از كه مي‌كند اصرار همواره مادر ، فيلم ، طول در چرا
او به تصادف ناگوار خبر وقتي حتي و نكنيد صحبت ناراحتي
مي‌كند؟ تاكيد موضوع اين بر باز مي‌رسد
بيان از را همه كه‌مادر علتي بزرگترين:بيضايي
جاودانگي به ميل نوعي مي‌دارد برحذر نيستي و مرگ واژه‌هاي
.است
درواقع.بود آغازكلمه در;كه است آمده تورات در
و قدرت‌دارد سخن كه داشته‌اند اين‌اعتقاد به گذشتگان
دعا او درباره مي‌رود سفر به وقتي‌كسي كه است به‌همين‌خاطر
مطلب اين به دادن اهميت از نشانه‌اي خود اين كه مي‌كنند
بودند معتقد مي‌كردند نفرين شخصي درباره وقتي برعكس يا است
.مي‌كند مشكل دچار را كلمات‌او اين كه
يا مريضي كلمه كسي هرگزدرباره من خود مادر نمونه براي
عارضه‌اي كس فلان براي مي‌گويد هميشه و نمي‌برد مرگ‌به‌كار
در ما كه است برخوردي ديگر مطلب.بزن سري او به پيش‌آمده ،
قديم زمان در مثلاميكنيم مختلف موضوع‌هاي با فرهنگمان
نمونه براي يا است شده مي‌گفتندخودسر مي‌خنديد ، دختري اگر
كه مي‌ريزند آب او سر پشت برود سفر به مي‌خواهد كسي وقتي
براي بي‌خطر سفري داشتن و بازگشت به اميد براي نشانه‌اي
.است مسافر
درخت روي خانه كه‌مستخدم‌هاي مي‌بينيم داستان ميانه در
چيست؟ موضوع اين علت چاقومي‌كشند
شوند متوجه اينكه براي گذشته در كلي به‌طور.:بيضايي.
زدن مثلا -درد برابر در را او عكس‌العمل نه يا مرده كسي
براي مستخدم‌ها هم فيلم اين در.مي‌سنجيدند -پا به سوزن
.مي‌كشند چاقو درخت به نه يا شده خشك درخت بدانند اينكه
چيست؟ فيلم در كوچك عروسكهاي با عروس بازي علت
به كه وسايلي از و هنراست دانشجوي عروس.:بيضايي.
رشته دانشجوي مي‌شودكه مشخص كرده آويزان ديواراتاقش
همين‌موضوع از نمودي عروسكها كه‌به‌هرحال است بازيگري
باروري از نمادي كهن قصه‌هاي بزدر و درخت آنكه ديگر.است
همين از قسمت دراين عروس بنابراين.مي‌شوند محسوب
در كه مي‌دانيد هم را اين البته.مي‌كرد استفاده مشخصه‌ها
طبيعت موجودات بين در هميشه قديمي داستانهاي و اسطوره‌ها
وجود كشمكش و رقابت بشر ، زندگي در بودن مفيدترين براي
.مي‌بينيم فيلم در را نمودش است‌كه داشته
چرا اصلا اينكه و فيلم درسراسر آينه حضور علت درباره
.بدهيد توضيح كرده‌ايد ، آغاز دريا كنار از را شماقصه
را آينه كه بگويم بايد آينه حضور مورد در.:بيضايي.
شروع‌كرده‌ام ، دريا از چرا اينكه و روايت‌دانست بايدحضور
خداي آناهيتا مظهر دو آبهر و آينه كه بگويم بايد
ديگر ، سوي از.به‌حسابمي‌آيند باروري و نگهدارنده‌خانواده‌ها
آينده با ارتباطمستقيم در كه است روشنايي و ازروشني نشان
.دارد قرار
دارد وجود نيز مرگ ناگسستني‌با پيوند قضيه ميان اين در
.صحه‌مي‌گذارد مطلب اين بر نيز فيلم درآخر آينه كه
روشني نور ، هميشگي زايندگي از نمادي نيز آينه از استفاده
.است درخشان آينده‌اي و بخت
به‌حساب مهر براي چراغ‌دليل و آناهيتا نشانه آينه قديم در
و آينه جديدهم ، خانه براي كه است است‌به‌همين‌خاطر مي‌آمده
.مي‌برند چراغ
و مي‌كنند معرفي را خود شخصيتها فيلم ، ابتداي در چرا
مي‌ميرند؟ و مي‌كنند تصادف جاده در كه مي‌گويند
وهله در به‌اين‌صورت فيلم شروع از من انگيزه.:بيضايي.
درعين‌حال.نيست واقعي فيلم اين كه است اين نشان‌دادن اول
هيجان بر است ممكن كه مي‌كند ايجاد (اكشن) حادثه مساله اين
پيشبرد و داستان روند بر مطلب اين همين‌طور و بيفزايد فيلم
.مي‌كند كمك بسيار آن
تعزيه شيوه از استفاده به‌نوعي خود سرانجام از آنها اطلاع
سفر نمايشنامه‌هايم‌مانندهشتمين در من.است درفيلم
و مثل‌غريبانه فيلمهايم از بعضي در يا كعبه ، ندبه
.كنم تصوير را آن كردم سعي چريكه‌تارا
به مي‌دادند اجازه و نمي‌كردند مشكل دچار را تعزيه اگر شايد
به كه مي‌شديم نمايش از نوعي صاحب ما دهد ادامه خود مسير
تجلي آن در اجتماعي‌مان زندگي و است نزديكتر ما زندگي
.مي‌يافت
كنم استفاده هم حوضي ازتخته كردم سعي فيلم اين در من
اصولا.شد كمرنگ خيلي مساله موجوداين محدوديتهاي به‌علت كه
دوم طبقه در كه راهروهايي از خانه‌ها قديمي ، ساختمانهاي در
نام‌غلام‌گردان به بود مرتبط همديگر به و داشت قرار
در عروس‌خانه كه مي‌بينيم هم فيلم اين در كه بود برخوردار
خانه‌ها ، حوضي گونه اين در.گردش‌مي‌پردازد به مرتبا آن
آن روي عزاها و عروسي در كه بوده‌است خانه ميان در بزرگ
و زنانه به جايگاه‌بينندگان تقسيم با و مي‌پوشاندند را
را وآيينها نمايشها اقسام و انواع تخته روي‌اين مردانه
كه مي‌شود انجام ساختماني در فيلم داستان.مي‌كردند برگزار
مراسم اين كه دارد پنج‌دري يا به‌نام‌هشت‌دري بزرگي تالار
.تبديل‌مي‌كند شبيه‌خواني يك به رادرواقع
در عدم‌باروري و با 6فرزند راننده كردن مطرح با آيا
كم‌درامد خانواده‌هاي در زايش موضوع عروس‌مي‌خواستيد خانواده
كنيد؟ بيان را
بيان فقط تريلي بودن‌راننده عيالوار موضوع.:بيضايي.
وجود خانواده‌هاي‌كم‌بضاعت در باروري كه مطلباست اين
.بچه‌دارنيست فيلم در هم روستايي زيرازن.نيست دارد ،
اصولا و زايش گفت مي‌توان مشخصا كه را مطلبي اما
.است حاكم فيلم كل بر كه نوزايي‌است
علتش دارد ، وجود نوع‌پارادوكس يك شما آثار تمام در
چيست؟
وجود پارادوكس من‌اين آثار بيشتر در بله.:بيضايي.
دچارچه داستان شخصيتهاي كه نيست مشخص كاملا و دارد
.مي‌شوند سرنوشتي
قائل مرزي فراواقعيت و غيرواقعيت واقعيت ، ميان اصولا من
اما دارند واقعي ريشه‌اي مي‌كنيم ما كه را كارهايي.نيستم
توجه با دقيقه در 100 بتوانم بايد سينماگر يك به‌عنوان من
بيننده رابه واقعيت داستان ، حاشيه‌اي به‌اتفاقات
.بازشناسانم
توسط كه حاشيه‌اي به‌سوالات پاسخ در بيضايي جلسه ، پايان در
:گفت چنين شد ، دانشجويان‌مطرح
به كس هر كه بوده داستان‌نويس و مترجم يك هدايت صادق
بعضي واز دارد دوست را او قصه‌هاي از تعدادي حالش فراخور
.مي‌آيد بدش آنها از
آنها با ما كه نوع‌برخوردي و قصه‌ها در اساطير وجود -
متفاوت كاملا گذشته نسل يا و پيش سال به 500 نسبت داريم ،
امروزي‌ها ديدگاه كه است مسلم موضوع يك اين و است
.داشته‌باشد تفاوت ما گذشتگان نقطه‌نظرات با
جهانگشاي مانند ازكتابها ، برخي جملات از گرفتن وام -
بوده بسيار.است اجتنابناپذير من ، درآثار جويني
به‌چشم عينا بزرگ درام‌نويسان آثار در كه نمايشنامه‌هايي
بوده گذشتگان آنهااز تاثيرپذيري به‌خاطر تنها اين و مي‌خورد
.صرف تقليد نه
دانشگاه در ديروز
نخستين تهران‌برگزيدگان
سراسر دانشجويان هنري جشنواره
شدند معرفي كشور
و عكس ويديو ، فيلم ، جشنواره نخستين:هنر و ادب سرويس
برگزيدگان معرفي با ديروز كشور سراسر دانشجويان موسيقي
.يافت پايان تهران دردانشگاه جشنواره اين
در داوران هيات راي با اين‌جشنواره عمومي روابط گزارش به
آلما و فتحي شادي فرشادتوكلي ، تار سه رشته موسيقي بخش
.معرفي‌شدند سوم تا اول نفرات عنوان رحماني‌به
و ايمان‌طلب رضا ولي نشد انتخاب اول نفر سنتور بخش در
پرنياز و فلاحي مريم دوم ، نفرات عنوان به ساجدي كيهان
.شدند برگزيده سوم نفرات عنوان به جعفري
حسين و اسرارنژاد اول ، پديده نفر گزينش بدون تار رشته در
.شدند شناخته سوم و دوم مهراني‌نفرات
.وجودنداشت برگزيده‌اي ضرب رشته در
ولي نشدند برگزيده وسوم اول نفرات نيز ، آواز رشته در
و دوم نفرات عنوان به تفتي اميرمحمد و ولي‌زاده عليرضا
.شدند انتخاب چهارم
دريافت به موفق فاضلي الهام تنها ني نوازندگي رشته در
.شد نفردوم جايزه
يك) ج گروه در و ميرزاعبدالله ، رديف حفظ موسيقي بخش در
عنوان به فلاحي نفراول ، عنوان به منصوري آرش (سوم‌رديف
نفر به‌عنوان ساجدي كيهان و رضاخواه واحمدنظر دوم نفر
.شدند شناخته سوم
پديده جلاليان ، علي فياضي ، بهاره (رديف سوم دو) ب گروه در
.بودند چهارم تا اول نفرات كلانتري رضا و احرارنژاد
رضا و توكلي فرشاد (تمام‌رديف) الف گروه در سرانجام و
نازلي و فلاحي مريم نفراول ، مشترك طور به ايمان‌طلب ،
سوم نفر مهراني حسين و خواري پريچهر و دوم تحويلداري‌نفر
.شدند شناخته
و ويدئو فيلم‌هاي بخش خبردر مركزي واحد خبرنگار گزارش به
ساخته كوتاه سايه‌هاي فيلم به جشنواره اول انيميشن ، جايزه
كار و سكوت روز فيلم به دوم جايزه و مرزآبادي جواد
بال فرشتگان فيلم‌فقط به سوم جايزه و شاه‌حسيني سعيد ساخته
جشنواره اين پايان در.گرفت تعلق آرش‌معيريان ساخته دارند
نصيبا ساخته مله دست فيلم به داوران هيئت ويژه جايزه
عكاسخانه ، بندر ، فيلم‌هاي‌هرو ، به همچنين.شد اهداء حياتي
به جوايزي سبز ، دوربين ، سايه‌هاي مردم ، بچه مادر ، معيشت ، مثل
.شد اهداء فيلم‌ها اين وسازندگان كارگردانان
بخش در و الفبا فيلم‌نامه به تنديس مستند ، فيلم‌نامه بخش در
.اعطاشد آبگينه فيلم‌نامه به داستان فيلم‌نامه
و شعر و حرف فيلم‌نامه به داستاني فيلم‌نامه دوم بخش جايزه
.تعلق‌گرفت گل و آب فيلم‌نامه به لوح جايزه
و مقدم امجدي حسن علي‌مشعوف ، آزاد موضوع با عكس بخش در
جشنواره اين سوم تا اول جوايز ترتيب به كوروش‌محمدخاني
.دريافت‌كردند را
به جشنواره تنديس اجتماعي مستند موضوع با عكس بخش در
.شد اهداء رمضانپورمفرد و تاجيك سيما خادميان ، فرزانه
جشنواره اين برندگان به جوايزي عكس مجموعه بخش در همچنين
.اهداءشد
دانشگاههاي در ارديبهشت تا 2 فروردين از 29 جشنواره اين
.شد برگزار تهران
عالي آموزش و فرهنگ فرهنگي‌وزارت امور مديركل گفته به
با امسال دوم نيمه عكس‌دانشجويان و فيلم جشنواره دومين
.مي‌شود برگزار ارشاداسلامي و فرهنگ وزارت همكاري
|
