را خود موفقيت كامرون ، جيمز
است تايتانيك كشتي مديونپدر
فيلم در ابهام
را خود موفقيت كامرون ، جيمز
است تايتانيك كشتي مديونپدر
داشت نگاه زنده را تايتانيك تراژدي خاطرات لرد والتر
تراژدي خاطرات دهه ، بيشاز 4 كه مردي لرد برايوالتر
سال ميلادي ، سال 1998 است ، داشته نگاه زنده را تايتانيك
.بود نشدني فراموش
كتابشبي انتشار با سال1995 در ساله نويسنده 80 اين
تراژدي لحظه به لحظه a night to rememberيادماندني به
براي مساعدرا زمينه و آورد كاغذ روي را تايتانيك كشتي
.نمود مهيا كمرون موفقيتجيمز
كشتي بقاياي كه سال 1986 ، هنگامي در البتهلرد
نام به ديگري كتاب شد ، اقيانوسهاكشف اعماق در تايتانيك
چاپ به (The night Liveson ) مييابد تداوم شب زندگي
.رساند
اسكار مراسم در فيلمتايتانيك بينظير موفقيت دنبال به
از يكي به ديگر بار بهيادماندني كتابشبي امسال ،
.است شده تبديل كشورامريكا كتابهاي پرفروشترين
نخواهد فراموش هرگز كشتيتايتانيك خاطرات:ميگويد لرد
سراغ به مردم ديگر سالها ، بار از پس دليل همين به شد ،
.كتابهايمآمدهاند
سراسر مردم سال 1955 ، تا (حادثه وقوع زمان) سال 1912 از
نداشتند تايتانيك حادثه مورد در صحيح و كافي اطلاعات جهان
آشنايي باعث لرد ، يادماندنيتوسط به كتابشبي كهچاپ
اساس بر فيلمي (1985)بعد سال سه.شد حادثه باجزئيات مردم
شهر اعتصابروزنامهنگاران اما شد ساخته كتاب نوشتههاياين
داد قرار خود تاثير تحت را فيلم اين نقد و نمايش نيويورك
و نقد مورد را فيلم اين كافي دقت با نتوانستند منتقدان و
.دهند قرار بررسي
قعر از تايتانيك بقايايكشتي كه هنگامي سال 1985 ، در
روي كتابهايلرد به اندكي گروه آمد ، بيرون اقيانوس
ساختهجيمز فيلمتايتانيك نمايش حقيقت در اما.آوردند
.كرد جلب پير لرد كتابهاي به را خوانندگان توجه كامرون
در موجود رمانتيك داستان كردمكه احساس من:ميگويد لرد
محو خود سايه زير را واقعيتايتانيك قصه كامرون ، فيلم
وي.پرداختم گفتگو به باكامرون دليل همين به.است كرده
ندارند مستند فيلمهاي به چنداني علاقه مردم كه بود معتقد
رمانتيك داستان كه مجبوربوده جوان ، قشر توجه جلب براي و
.نمايد تايتانيك فيلم وارد را
و كرده تماشا را فيلمتايتانيك بار دو تاكنون لرد
فوقالعادهاش صداگذاري و ويژه جلوههاي را آن نقطهقوت
.ميكند معرفي
من و است اشكال بدون تايتانيكتقريبا فيلم:ميگويد لرد
بهترين جايزه داوراناسكار ، دليل چه به كه متعجبم
ساله بهگلوريااستوارت 87 را زن دوم بازيگرنقش
.نكردند اهداء
معروفاست ، جهان در تايتانيك كشتي لقبپدر با كه لرد
قطب به انسان حمله داخلي ، جنگهاي زمينه در ديگر كتاب 10
.است درآورده تحرير رشته به..و شمال
به چشم بالتيمور در سال1917 اكتبر ماه هشتم روز لرد
دو در را خود كارشناسي مدرك سال 1939 در ويجهانگشود
جنگ زمان در لردكرد دريافت حقوق و آمريكا تاريخ رشته
.ميكرد فعاليت (Cia) آمريكا جاسوسي سازمان براي دوم جهاني
به مشغول سردبير عنوان روزنامهبه يك در جنگ از پس وي
.نياورد بدست حرفه اين از خوبي پول اما شد كار
در اوكرد پيدا بهتايتانيك خاصي علاقه سالگي از 9 لرد
از گذر حال در بامادرش همراه كه هنگامي سال1926
تايتانيك حادثه درمورد بسياري سوالات بود ، اقيانوساطلس
زياد تعداد از كشتي مسافران كه حدي تا مطرحميكرد
.بودند شده كلافه وي سوالهاي
تايتانيك به سني چه در نميدانمكه دقيقا:ميگويد لرد
و مجلات روزه همه سن 12سالگي در اما شدم ، علاقهمند
در جالبي اطلاعات تا مطالعهميكردم بسياري روزنامههاي
.آورم بدست تايتانيك حادثه مورد
رادر خود خواننده كه شده گونهاينوشته به كتابهايلرد
بارها داستان طول در ونويسنده ميكند احساس حادثه مكان
.ميبرد اماكنگوناگون به را خود خوانندگان
هرگز نبود ، كامرون زيبايلرد نوشتههاي اگر حتم طور به
.نميشد تايتانيك فيلم براي اسكار (11) دريافت به موفق
فرانسپرس:از
بهادرينژاد امير:ترجمه
فيلم در ابهام
گلدوناثر و نون جمله از فيلم چند در ابهام عنصر به نگاهي
مخملباف محسن
زمانواضح ، يك در گلدون و نون در خيال با واقعيت تداخل
است شاديبخش و كننده اغفال
اما باشد تحرك بدون عمل ظاهرا است ممكن فيلم تماشاي
ميكنند تماشا فيلم وقت اتلاف براي تنها كه كساني از صرفنظر
دو به معمولادربردارد را توجهي قابل ذهني فعاليت اينكار
تماشا اينكه اول:نيست لازم تلاش اينكار انجام براي دليل
اينكه ديگر و دارد تطابق بيشتري غرايز با فيلم كردن
.ميكند فراهم را ما لذت موجبات
كهبرسر مهمي جزئيات از بايد ماندن زنده براي بشر افراد
تكان:پيشينيانميگفتند:باشند آگاه ميگيرد ، قرار راهشان
نوري جرقه ماميگوييم و است تيزدندان ببري نشانه علفها
چشم يك در كه است اتومبيلي نشانه ميبينيم چشم گوشه از كه
و مرگ مسئله بجاي فيلمها در ما.ميآيد ما بطرف زدن برهم
ما اماذهن.مواجهيم پيچيدگي و ادراك مشكل با تنها زندگي
از عظيمي حجم فيلمها.ميكند عمل خود پيشين شيوه به همواره
به ما و ميدهند قرار ما دربرابر را جزئيات و تفاصيل
دريك بايد ميبينيم ، ويديو با را آنها كه مواقعي استثناي
.كنيم دريافت را جزئيات اين ثانيه
سال ، چه چه در كجاهستند؟وقايع هستند؟ كه شخصيتها اين
شرف در اتفاقاتي چه است؟ داده روي ساعتي چه و روز چه ماه ،
تقريبا دارند؟ مفاهيمي چه حركات و كلمات اين است؟ وقوع
مطرح ما ذهن در را سوالاتي چنين شروعشان در فيلمها تمام
براي سرنخهايي بدنبال جزئيات ميان در ما زمانيكه و ميكنند
صرف را زماني مغزمان ميگرديم ، سوالاتمان به دادن پاسخ
قابل فيلم آخر كه صورتي در.ميكند انتخاب و تصميمگيري
در موجود اشتباهات يافتن سراغ به است ممكن باشد پيشبيني
خندههاي فيلم ، در بازيگران حركات بودن مصنوعي ميزان فيلم ،
از برخي وجود اين با.برويم اتفاقي لذات و تصنعي
تبديل رضايت از بالاتري سطح به را ذهني فيلمهافعاليت
كافي دقت ولي دارد حضور تنها تماشاگر كه تاحدي ميكند ،
جزئيات تمام با اما سطحي برداشتي فيلمها اينگونه.ندارد
را فيلم در موجود حوادث سير كه ميدهند قرار ما دراختيار
رافيلم شيوه اين منميكند آشكار كامل بطور نه و بتدريج
ازفيلم آينهوار انعكاسي درواقع كه چرا ميخوانم روشن
بتدريج را حقايق ابتدا تاريك فيلماست نوآر يا تاريك
توضيح كامل بطور را مبهم نكات تمام درنهايت و كرده آشكار
بلكه نميكند باز واضح بطور را مسائل روش اين ;ميدهد
فيلم شرح و روايت ;ميدهد قرار ابهام از سايهاي در همواره
به بستگي بشري رفتارهاي در ابهاماتموجود از بيش معمولا
بتدريج فيلم در موجود جو ;دارد درفيلم حسابشده فريبهاي
در ميافزايد ابهامات بر نوآر فيلم.رابرميانگيزد ظن سوء
بين از را موجود ابهامات نحو بهترين به روشن حاليكهفيلم
ايجاد با فيلمباشد بيسروته فيلم پايان اگر حتي ميبرد
،(مشكل و آسان درك) فيلم شرح در ابهام و وضوح ميان تعادل
در نو ، الگويي در آنها منظمكردن و جديد سرنخهاي يافتن با
.ميكند ايجاد را مستمر و پايدار لذتي ما
بندرتداراي هاليوود در شده تهيه فيلمهاي خاصي ، دلايل به
ميزان بستگيبه كلان بودجههاي مسلما.هستند تعادلي چنين
جاذبه خودنيازمند بهنوبه نيز آن كه دارد گيشه فروش
نحوي به فيلم ساخت دههروش سه مدت براي.است فيلم گسترده
و نظم و قانون سكس ، مثل مواردمهمي در ابهام مانع كه بود
كلاسيك آثار از يكي كه نيست جايتعجب.ميشد اخلاقي مسائل
پيدا بيشتري شباهت روشن بهفيلمهاي احتمالا كه هاليوود
بنيان فيلم ساخت در را جديدي روش كه هنرمندي ، توسط ميكند ،
با نيز وي اگرچه است ، شده كارگرداني هيچكاك بنام نهاد ،
.نكرد كسب مالي لحاظ از چنداني موفقيت روش اين ابداع
فيلميكاملا نيز امروز به تا (Vertigo)فيلمسرگيجه
ازمنتقدان گروهي از كافيست تنها.است مانده باقي مبهم
و خير يا حاكماست زن از تنفر فيلم اين در آيا كه بپرسيد
يا صورت هر درداغدرميگيرد بحثهاي كه است هنگام اين در
يا و ميبرد لذت (نواك كيم) جودني كشيدن رنج از هيچكاك
را (استوارت جيمز) اسكاتي در جنسي تبعيض جنون وجود اينكه
اينها دوي هر است ممكن ابهام عرف بهترين در.ميكند فاش
.باشد درست
رابررسي فيلم اين (وضوح) روشني نكات خلاصه بطور اينجا در
روشناتفاق روز در فيلمسرگيجه وقايع بيشتر.ميكنيم
و آن اواسط در تقريبا فيلم هيجانانگيز قسمتهاي.ميافتد
جديدي مسير و ميرسد پايان به ظاهريمدلين خودكشي از پس
رويارويي هيچكاك فيلم بهانتهاي نزديك.ميشود آغاز فيلم در
نيمه استعارهاي و مرموز لحن راجايگزين واقعيت با بيپرده
داشتن دست همان كه ميكند فاش را اصلي راز و كرده فيلم اول
بطور را روش همچنين هيچكاك.است الستر قتلهمسر در جودي
اسكاتي ، كه فيلم از قسمتي نمايش با و ميدهد كاملتغيير
وظاهرا اصلي قاتل و كرده دنبال را جرم شركاي سابق ، پليس
را درفيلم موجود ابهام ميانگارد ، ناديده را است آزاد
.ميدهد افزايش
شيوهاي ثروتمند ، هاليوود فيلمسازي ، روش اين پايان با
درواقع و نظيرسرگيجه فيلمهايي شيوه با متفاوت كاملا
هيچ همچنان اما.ميكند دنبال را فيلمهايي چنين مقابل نقطه
خشن اعمال دليل چه به دهد نشان كه ندارد وجود قاطعي دليل
بودن پيشبيني غيرقابل و ابهام از بايد ويژه جلوههاي و
عامهپسند فيلمداستان در تارانتينوكنند جلوگيري فيلم
مايكل بازيگري با تكثير ، فيلم و ميكند بازي عوامل اين با
.ميكند اعمال را شيوهاي چنين كيتون
روشن فيلمهاي مشخصات از كه -موشكافي و پيچيدگي درواقع
افزايشميزان با.هستند فيلمها طبيعي ويژگيهاي از -است
فيلم در سادگي به رسيدن براي بيشتري تلاش فني ، پيچيدگيهاي
ظاهراروز.است لازم كامل نامفهومي به نائلشدن همچنين و
با را هيجانانگيز رويدادهاي و احساسات تا دارد قصد استقلال
وجود قوتي و ضعف نقاط همچنان اينها همه با اما بياميزد هم
فضايي موجودات اينكه با:اينست قوت نقاط از يكيدارند
هواپيماهاي دارند ، زمينيها به نسبت پيشرفتهتري تكنولوژي
به را گلوله مستقيما و زمينيها مثل نيست قادر آنها جنگي
.بزند هدف
فيلم فيلمسازي ، صنعت در اصلي و اخير توليدات از يكي
همهقسمتهاي كه است (English Patient) انگليسي بيمار
تنها هدففيلم البته.است روشن فيلمهاي شيوه مشابه آن
به چراپرستارهانا:مثل) معما چندين نيست ، ابهام ايجاد
جواب بدون نيز انتهايفيلم تا كه (ماند؟ آلمسي با تنهايي
آلمسي تا) هستند سينمايي فريبهاي اينها البته و ميمانند
رنگهاي ميان تضاد حال عين در.(كند فاش را گذشتهاش بتواند
مارا درك مداوم بطور ايتاليا شهر خواب ورنگهاي صحرا زنده
بنظر آنچه از مرموزتر را فيلم و كرده بيشتر فيلم از
در را زيادي جزئيات همچنين فيلم اين.ميدهد جلوه ميرسد ،
برجذابيت افزودن دليل به احتمالا كه ميدهد قرار ما اختيار
مثل.ميسازد پيچيدهتر را معما ديگر سويي از اما است آن
بيپناه كاترين و آلمسي كنار از كه بخشي نجات كاميون
تنهاي مرگكاريو در سربازان كريسمس جشن يا و ميگذرد
قابل كاملا اما نشد داده نشان فيلم در غار در كاترين
را فيلم برانگيز تحسين و ساده پايان امر همين و بود تصوير
.زد برهم واهمه و ترس از انعكاسي با
و روشنتر محتوياتش انگليسي بهبيمار نسبت كه فيلمي هر
كمتري درآمد بليت فروش باجههاي براي مسلما باشد ، واضحتر
Anger) خشم با خوابيدن.(است دهنده هشدار) دارد بر در را
نظر در را سال 1990 در برنت چارلز اثر (To sleep with
مرگ گرو در تماما آن روشني و وضوح ميزان كه بگيريد
حادثه اين وقوع از قبل.است (گلاور دني) منشن هري ناگهاني
ترسناك احتمالا و خانوادگي درام يك فيلم كه ميرسيد بنظر
داشته حضور آخر تا ابهام رفع عامل عنوان به هري و باشد
بعنوان ظاهر در را خود حضور جسدش او مرگ از پس اماباشد
بلكه وحشت عامل بعنوان نه اما ميكند ، حفظ ابهام عامل يك
منتقدان تحسين مورد فيلم اين اينكه وجود با.مضحكه عامل
جلب بخود را اندكي بينندگان ياسآوري بطرز اما گرفت قرار
.كرد
تنها روشن فيلمهاي زمينه در مشكل بليت فروش درباجههاي
و جذاب موضوع اصلي مشكل بلكه نيست فيلم در هيجان فقدان
و مستقل همواره عيار تمام و اصيل روشن فيلمهاي.گيراست
بودجههاي قطعا يا نسبتا و بوده فيلمها سياست از جدا
چنين براي حالت بهترين.ميشود آنها ساخت صرف اندكي
داده نمايش هنري سينماهاي پرده برروي كه است اين فيلمهايي
هنري ويژه حوزه يا جشنواره دو يا يك در احتمالا يا و شوند
(Libertarias) فيلم مثال براي.شوند گذارده نمايش به
مجمع در تنهادوبار آراندا ، وينسنت ساخته جمهوريخواه زنان
.درآمد نمايش به والترريد تئاتر نام به لينكلن مركز فيلم
بهفيلمهاي شباهتي جمهوريخواه ديگرزنان وبار
تاريخي محيط و است خورد و پرزد فيلمي بيشك.دارد روشن
اميدها اسپانياست ، داخلي جنگ كه آن ، ناآشناي و
ياس به را پرفروشها درصدر فيلم اين برايقراردادن
.تبديلميكند
كلام در هم موارد اكثر و تصوير در هم واقع در فيلم اين
بر وجود اين با ولي ميكند جلوه جمهوريخواه طرفدار
باغارت فيلم.نميگذارد سرپوش نيز آنان تخلفات و جنايات
براي مقدس مادر و ميشود آغاز جمهوريخواهان توسط كليسا يك
ما كه ميرسد بنظر اينطور و ميكند فراهم پول راهبه فرار
در سعي و گرفته پيش در را سادهلوح ماريان خواهر راه بايد
ميبرد پناه محلي به وي اماكنيم خدانشناس دشمن دادن فريب
بيلار است ، شده تسخير جمهوريخواه زنان از گروهي توسط كه
وي از و ميسوزد ماريا حال به دلش گروه اين افراد از يكي
.ميكند حمايت
براي صحيحي لحن خشن ، بهجو ميل و فيلم وضوح ميان تنش
ايجاد جنگ غيرقابلپيشبيني مسائل و تناقضات آشكاركردن
و شك بر اعجاب ، و طنز از دستمايهاي با فيلم اين.ميكند
از جمهوريخواه زنان از يكي زمانيكه مثل:ميافزايد ترديد
مرد يك صداي با و (ميرود فرو خلسه بهحالت) ميشود خودبيخود
كنوني رهبر از انتقاد و كردن صحبت به شروع مرده آنارشيست
به وي و مينوازد وي گوش به سيلي يك پيلار اينكه تا ميكند
كه ندارد اطمينان هيچگاه تماشاگر.بازميگردد طبيعي حالت
را عملي چه بازيگران اينكه يا است وقوع شرف در اتفاقي چه
.ميدهند انجام
را جديدش همراهان نظرياتهرجومرجطلبانه ماريا اينكه باوجود
يك اعدام ديدن با ولي ميشود هماهنگ آنها با و ميپذيرد
ميشود متعجب واقعا كليساها رفتن بهغارت و عاليرتبه كشيش
يك ناپايدار ، معنويتي به ايمان از برجسته استعارهاي در
مليگرايان از گروهي براي بلندگو پشت در جمهوريخواه سرباز
كه بپيوندند سمتي به تا ميخواست آنها از و ميكرد سخنراني
تهمتهاي و پاسخها از پس اما ;است برابري و آزادي خواستار
شروع و آمد خودپايين جاي از ناگهان جمعيت سوي از گستاخانه
درحاليكه.كرد جمعيت به دادن دشنام و كردن نفرين به
جنگ پايان دستور جمهوريخواه زنان به جمهوريخواهان رهبران
ستيز و جنگ به جمهوريخواه زنان ميدادند ، صلح برقراري و
.ميدادند ادامه
تا.ميشدند متحمل را سختي ماريازندگي و زنان كوچك گروه
آنها براي غذا رابهعنوان زندهاي گوسفند مردي اينكه
مارياي بود ، گلويگوسفند بريدن آماده زمانيكهآورد
حوالي آن در كلبهكوچكي به و شد خارج آنجا نازكدلاز
فرماندهي به لشگريانمراكشي خيل حين درهمين.رفت
صداي ماريا.آوردند هجوم آنان منزلگاه داخل به فرانكو
پارهشدن شرف در فرياد ازفرط پيلار گلوي ميشنيد ، را فريادها
تا ميكند وي به تجاوز به شروع سربازي اثنا همين در و بود
تسبيحي ماريا.ميدارد باز اينكار از را وي افسري اينكه
وي از هويتش مورد در كشيشي دليل بههمين و داشت بههمراه
زندانيان ساير با همراه و نداد پاسخي او اما.كرد سوال
بستر كنار در اندوه با و شد افكنده زندان به جمهوريخواه
.زد زانو مرگ درحال پيلار
نيست بيش جهنمي كهجنگ نشانميدهد بهما فيلمها بيشتر
وارد بيگانه دنيايي به كه فيلم اين در ماريا وضعيت امابا
فيلم بود خورده ضربه عاطفهاش و وفاداري بهدليل و بود شده
.ميكند بدل مرگبار زندگي به را كليشه اين جمهوريخواه زنان
از فيلم اين كه چرا ميگيرد صورت متناقض شكلي به اينكار
فيلم سرعت و درشيوه پيدرپي تغييرات و ميكند دوري جدي حالات
باقي مردد آراندا احساسي/جدي ساخته اين برابر در را ما
.ميگذارد
ازخشونتهاي نيز مخملباف اثرمحسن گلدون و فيلمنون
(است بيزدوخورد فيلمي اينكه با) است شده برگرفته تاريخي
بازنان كاملا آنرا فيلم ، اين در موجود سادگي اما
فيلم اين ساده فريبندگي اگر.ميسازد متفاوت جمهوريخواه
و سادگي بههمان آنرا دارم قصد نشود ، شما سرگيجه موجب
.كنم توصيف هست كه فريبندگي
را مخملباف زندگي از حقيقي رويدادي گلدون و فيلمنون
و فعال جوان بهعنوانيك وي آن در كه كردهاست بازآفريني
(اسلحه) تفنگ ميكندتا سعي ناكامي با سالهضدشاه ، هفده
آنها دوي نهايتهر در اينكه تا ;بدزدد پاسبانرا يك
ضربات با پاسبان و تفنگ گلوله با مخملباف شدند ، مجروح
بازيگر انتخاب براي مخملباف زمانيكه بعد ، سال بيست چاقو
ميان در نيز پاسبان همان ميكرد ، تبليغ سينما فيلمسلام در
.داشت حضور متقاضي هزاران
نقش ايفاي براي را مشتاق جواني مخملباف گلدون و درنون
و نقش تعيين براي را پاسبان و كرده انتخاب خودش جواني
نياز جوان زني به همچنين مخملباف.ميگمارد همتايش تعليم
اين كاركند ايفا را بود عاشقش كه دخترعمويش نقش تا داشت
از را او و بريزد دوستي طرح پاسبان با كه بود اين دخترك
است دخترعمويش خاطرخواه اتفاقامخملباف.كند منصرف حمله
پاسبان امااست فيلم اين بازيگران گروه جزء نيز او كه
گلي گلدان حمله روز تا ميگيرد تصميم و شده دخترك عاشق نيز
درمييابد تيراندازي درحين كه زماني اما.كند هديه وي به
گفته ترك را مكان خشم با است ، دستانداخته را او دخترك كه
.ميشود برگشت به راضي بهسختي و
جانسون ويليام:نوشته
شهنازي سپيده:ترجمه
دارد ادامه
|