شهادت در بزرگ سوگ آيينهاي
(ع)علي حسينبن
!نامنتظر؟ سخت واقعهاي
معلمان
:پرورش و آموزش وزير
يكسان ، درآمد تحصيلي مدرك با
داشت خواهند يكسان
پرورش و آموزش وزير پيشنهاد
- رفاهي سازمان تشكيل براي
فرهنگيان معيشتي
شدند معرفي پژوهنده معلمان
آموزش و فرهنگ وزراي حضور با
آموزش و درمان و بهداشت و عالي
نمونه استادان پزشكي
شدند معرفي دانشگاهها
همكاري بر مهاجراني دكتر
مساجد هنري و فرهنگي كانونهاي
كرد تاكيد جماعات ائمه با
شهادت در بزرگ سوگ آيينهاي
(ع)علي حسينبن
مردم فرهنگ
ايران محرمدر عزاداري مراسم و آداب مكانها ،
:اشاره
تو سراي دل حق ، به داده مهر به دل اي
فدايتو جان فدا ، كرده عدل به جان وي
غمت كشته جان فضيلت كشته اي
تو پاي به ميرم مروت ، مرده وي
دارند بشريت بر حقي كردهاند ، خدمت بشريت به كه كساني تمام
يا و اختراع اكتشافو يا هنر ، و صنعت يا علم ازراه
بر راهحق شهداي اندازه به هيچكس ولي..و فلسفه و حكمت
كه است سرخي قيام حماسهخونين ، عاشورا ، .ندارد حق بشريت
اسلام كربلا ، تاريخ حادثه.است شهادت مكتب عاليترينجلوهگاه
در واقعه اين گرفتن ريشه وموجب داده قرار تاثير تحت را
دو عنوان هنر ، به و ادبيات چون است شده فرهنگمسلمانان
جامعه يك باورهاي و اعتقادات بيانكننده فرهنگي ، مقوله
داشته عميق ريشهاي ايران هنر و ادبيات در عاشورا لذا است ،
تمثالگرداني و شبيهخواني تعزيه ، عزاداري ، مجالس قالب در و
فرهنگي جلوههاي مقاله ، اين.است كرده پيدا نمود...و
در را (ع)حسينبنعلي حضرت شهيدان سالار قيامخونين مختلف
نمايان ايران مردم ميان در جاري سنتهاي و رسمها قالب
.ميسازد
عزاداري اماكن
و تكيهها مساجد ، شهيدان ، در سالار (ع)علي حسينبن عزاداري
كه است محوطهاي يا و خانه تكيه ، انجامميگيرد خانهها
سياهپوش را آن صفر ، و محرم ماه عزاداري روزهاي براي
پارچههايي با را آن ستونهاي ديوارها ، عبارتي به.ميكنند
در كربلا صحراي وقايع به مربوط شده سروده اشعار با كه
اين.ميپوشانند است ، شده مزين قلمكار ، تزئيني كادرهاي
و علمها و پرچمها.مينامند (Kanife) راكنيفه پارچهها
در.ميشوند داده قرار تكيهها اين در عاشورا روز تا كتلها
چادري.ميدهند قرار روضهخواني براي منبري نيز ، گوشهاي
.ميكند مجزا يكديگر از را مردانه و زنانه قسمتهاي نيز ،
دارند نذر آنها صاحبان كه هستند خانههايي اغلب نيز تكيهها
تمام و ببندند تكيه عزاداري ، براي را خود خانه ساله هر
عزاداري براي كه مساجدي خرج ولي بپردازند ، را هيات خرج
معتمدين بدست و شده جمع محل اهالي خود از ميشوند ، آماده
.ميشود هيات خرج محل
عزاداري مراسم
مينامند ، تاسوعا را آن محرمكه نهم روز تا اول روز از
همفقط آن و ميگيرد انجام مساجد و درتكيهها عزاداري
نهم و هشتم شبهاي هياتهايعزاداري ، از بعضي فقط.شبها
به محرم هفتم شب از.مياندازند راه به سينهزني دستههاي
مراسم فقط آن ، از قبل تا و است كربلا وقايع ذكر بعد ،
واقعهحر ذكر به محرم هفتم شب.ميشود اجرا روضهخواني
پسر علياكبر شهادت و فداكاريها ذكر به هشتم شب (Horr)
شهادت و جانبازيها ذكر به دهم شب و (ع)حسين امام نوجوان
علمدار كه ((ع)حسين امام شجاع برادر)علي ابن عباس حضرت
(ع)حسين امام اعمال از دهم ، روز صبح ازميگذرد بود ، سپاه
روز از مراسم ، آغازاو شهادت از بالاخره و ميشود ياد
از مركب كه عزاداران كه است زود خيلي صبح از و عاشورا
مخصوص تكيههاي در هستند ، سايرين و زنجيرزنان و سينهزنان
تشكيل دستههايي صبحانه صرف از بعد و ميشوند جمع خودشان
.راهميافتند به نوحهخوان نوحه با همراه سينهزنان و ميدهند
رفتن بيرون از قبل و ميشوند تقسيم دسته دو به عزاداران
و علامت و پرچمها و كتلها و علمها تمام تكيه ، از عزاداران ،
و علايم اين گرفتن قرار ترتيب.ميبرند بيرون را كتيبه
:است زير ترتيب به نشانه
و (ع)حسين لشكر بزرگان سيادت نشاندهنده كه سبز پرچم اول
كه سرخ پرچمي سپس است ، (ص)محمد حضرت به آنها انتساب
.است يزيد لشكر خونريزي و ظلم نشاندهنده
براي سوگواري و نشانعزاداري كه سياه رنگ به پرچمي بعد و
كه سفيداست ، رنگ به پرچمي آخر در و است(ع)حسين حضرت
اين از بعد.است (ص)محمد حضرت خاندان صلحخواهي نشاندهنده
.ميگيرد قرار ميگويند ، آنعلامت به كه دسته نشانه پرچمها ،
بر و ميشود بلند هيكلي قوي جوان دستهاي روي بر علامت اين
ديگر هيكل قوي جوان نفر چند.ميگيرد قرار وي دوشهاي روي
تحويل وي از را علامت خود ، موقع در تا هستند آماده نيز ،
محل سفيدان ريش و پيرمردها علامت ، اين سر پشت در.بگيرند
حمل.دارند قرار شده قلاب سينه به دستهاي و سريافكنده با
آهن از ميلهاي شكل به علامت.است جوان هر افتخارات از علامت
طاووس پر و شمشير تيغه با آن سرتاسر كه است افقي صورت به
به مكعب و مرغ دو مجسمه همچنين و است شده آراسته چراغ و
كه نذري يا و احترام نشانه به بعضيها.دارد قرار آن روي
اين و ميكنند نذر ترمه پارچههاي شكل به هدايايي دارند ،
حمل را علامت كه جواني گاهي ميآويزند ، علامت به را شالها
همين در كه ميچرخد علامت با همراه خود جاي در ميكند ،
علامتكش براي و ميفرستند صلوات بلند صداي با مردم هنگام ،
علامتها اين.ميكنند قرباني علامت جلوي در و كرده دود اسفند
توسط پولي پاداش ، براي نيز مواقع برخي.هستند سنگين بسيار
علامت ، حمل از بعد.ميشود داده قرار كش علامت دهان در مردم
زياد ارتفاع به چوبهايي كتلها.ميرسد كتلها حمل نوبت
كه دادهاند جاي آن در حلقه دو يعني ، فاصلهاي در كه هستند
روي به مانندپيراهن قرمز و سفيد و سبز رنگهاي پارچههائيبه
و آهنين پنجه كتل ، چوب سر در ميشودكه پوشانده حلقهها اين
دستهها در كتل حمل.ميگذارند است ، گنبد مانند كه قپه يا
چندين ،(ع)حسين امام ياران از تن بين72 كه است آن نشانه
.رفتهاند دنيا از نفرناكام
با كه ميشد سفيدانتخاب رنگ به نيز اسبي گذشته در
كبوتر دو يا و ميپوشاندند را آن بهخون آغشته پارچهاي
امام اسب نماد ايناسب ، ميبستند آن روي بر بال خونين
.برميگردد خيمه به سوار بدون كه بود ياذوالجناح (ع)حسين
چنين مردم ميان در نيز ، بال خونين كبوترهاي فلسفه مورد در
همراه (ع)حسين امام دختر صغرا حضرتفاطمه كه است اعتقاد
عاشورا ، روز ظهر كبوتران اين و نميآيد كربلا به كاروان
از و خيمهها طرف به و آغشتهميكنند خون به را خود بالهاي
خبر بدينترتيب و ميكنند پرواز مدينه طرف خيمههابه
در.ميرسانند حرم اهل به را ويارانش (ع)حسين امام شهادت
اصغر ، گهوارهعلي نشانه به گهوارهاي دستهها ، ميان
توسط كه دارد ، قرار نيز (ع)امامحسين شيرخواره فرزند
است اين بر اعتقاد.مينوشد شهادت شربت يزيد سپاه از حرمله
يارانش و (ع)حسين حضرت روي به را آب يزيديان كه زماني كه
خود دستهاي روي بر را اصغر علي ،(ع)حسين امام ميبندند ،
كودك اين به نميكنيد ، رحم ما به اگر كه ميكند بلند
كودك گلوي بر حرمله جانب از تيري كه كنيد رحم شيرخواره
.ميرساند شهادت به را او و مينشيند
دارد قرار هيات كتلها ، كتيبه از بعد عزاداري ، دستههاي در
ونوحهخواني عزاداري خردسال ، كودكان كتيبهنيز پشت و
قرار زنجيرزنان و سينهزن جوانان كودكان ، از بعد و.ميكنند
ظهر سرميكنند عزاداري نوحه و سنج آواي با كه دارند
در و كنار و گوشه در مردم ميرسد ، خود اوج حد به عزاداري
.ميپردازند دستهها تماشاي به و ايستاده عزاداري مسيرهاي
ميپاشند كاه بعضيها ميدهند ، شربت بعضيها ميشود ، ادا نذرها
و كتيبه و علامت ظهر در.ميمالند خود صورت و سر به گل و
فرود يارانش و (ع)حسين امام نشانهشهادت به كتلها و علمها
و ميشوند آورده در علمها سر از قبهها و پنجهها و ميآيند
محلهاي و تكيه و مسجد به كوبان برسر و زاري و ناله با همه
آسمان ، سوي به گشوده دستهاي با آنجا در و ميروند عزاداري
طلب را خود خواستههاي و ميكنند بخشايش طلب خداوند از
كه ميشود داده ناهار عزاداران به آن ، از بعد.ميكنند
اين بر اعتقاد و ميشود تهيه مردم نذورات محل از معمولا
تندرست ديگر سال تا بخورد ، غذا اين از هركس كه است
مراسم اجراي براي عزاداران ميشود ، تاريك كه هواميماند
را شمعها.ميشوند جمع (مرگ از بعد اول شب) غريبان شام
نوحه و ميافتند راه به كتل و علم بدون و ميكنند روشن
.ميخوانند
تعزيه
نمايشي كه است وتعزيهخواني تعزيه عاشورا ، مراسم جمله از
طرفدارانبسياري تعزيه گذشته ، در.است واقعهكربلا از
دوست حد از بيش را بزرگتعزيهخواني تا كوچك از و داشت
هم هنوز خوش خطهاي با تعزيه قديمي نسخههاي انواع.داشتند
چندين طول به كاغذهايي روي تعزيهخواني نسخههاي.است موجود
متعلق نسخه هر و ميشد نوشته سانتيمتر ده تا پنج وعرض متر
تعزيه ، كارگردان تعزيهگردانيا ميان ، اين دربود تن يك به
و آهنگ خواندن طرز و ميگشت ميانتعزيهخوانان در دائما
به نيز طبل نواختن وموقع ميكرد گوشزد او به را هركسي نوبت
موافق.بودند گروه دو تعزيهخوانهااشارهميكرد نقارهچي
و بودند (ع)حسين حضرت وخود (ع)حسين امام ياران كه خوانها
كه بودند ، (ع)حسين امام دشمنان و يزيد ياران مخالفخوانهاكه
دسته هر كلام لحن و واسلحهها پوشش نوع ميان اين در
.بود دسته دو اين از هريك نشاندهنده
سقايان سلك به تشرف مراسم
سقايي سلك به تشرف مراسم محرم ، روزهاي جالب مراسم جمله از
و سرور از پيروي با كه هستند افراد از گروهي سقاها.است
سرآمد رشادت و پايمردي در كه (ع)ابوالفضل حضرت سالارشان ،
روز مراسم در خود معنوي تكليف انجام براي بود ، روزگار
سقا كه ديگر عدهاي همراه به گروه اين.ميكنند شركت عاشورا
با و ميآيند شهر بازار به محرم روزدوم در نيستند ،
گرفتن دست در سقاييو مشك گرفتن دوش به و كمر به بستنلنگي
.ميشوند ظاهر عزاداري ودستجات هيات در فلزي ، جامي
نذرها
و نيات به نيل براي مردم محرم ، اول دهه روزهاي در
بسياري تنوع از كه ميكنند فراواني نذرهاي خود ، خواستههاي
كردن پخش:از عبارتند نذرها اين از بعضي.است برخوردار
و گوسفند كردن قرباني عزاداران ، ميان در آب و قند آب شربت
به ناهار و صبحانه دادن و نان پختن ديگر ، دامهاي
عزاداري دستههاي در سينهزني و زنجيرزني سقايي ، عزاداران ،
...و
عزاداري در ديگر نشانههاي
زيادي ازتنوع نذرها ، سان به نيز عزاداري نشانههاي
اشاره نشانهها اين از بهتعدادي اول بخش در.برخوردارند
زيادي رواج كاشان شهر در بخصوص كه نشانههايي جمله از.شد
:كرد اشاره زير موارد به ميتوان دارد ،
شاهزاده و (ع)امامحسين حضرت مبارك ضريح يا گوشه شش -1
ميكنند ، آذينبندي را آن زمانعزاداري در كه علياكبر
حضرت قتلگاه و بارگاه از نمودي كه علقمه نهر -2
آب پر نهر كنار در حضرت آن تشنهكامي يادآور و (ع)ابوالفضل
است ، علقمه
علقمهدارد ، نهر همانند نقشي كه فرات شط -3
حراست به عاشورا كهدر است شيري يادآور كه شير ، نشان -4
مرهون شير ، اين.است بوده مشغول كربلا شهداي اجساد حفاظت و
قتلگاه به شهدا پيكر پاسداري براي و بود (ع)علي حضرت محبت
.آمد كربلا
شكل به كه بلندياست و بزرگ بسيار تابوت كه نخل -5
تزئين سياه قيمتي پارچههاي با را وآن است كجاوه تقريبا
و ميكنند نصب شمشيرها و خنجرها و آيينهها آن بر و ميكنند
حركت دسته در (ع)علي حسينبن تابوت عنوان به عاشورا روز
:ميسرايد باره اين در تكللو شاني.ميدهند
كسي شهر در كه نيست آن و عشقم كشته
.نكند شيون و بيند مرا تابوت نخل
خامنه مجيدي فريده:تاليف و گردآوري
!نامنتظر؟ سخت واقعهاي
نخبگان درگذشت حادثهناگوار روز چهلمين انگيزه به
شريف صنعتي رياضيدانشگاه
سه پلكان روي ايستاده.نامنتظر سخت واقعه و بود اندك مجال
شلوار و رنگي پيراهنچارخانه با.ميزند خشكت چهار و
نگاهش خيره ميآيد ، بيخيال ، بالا دست در كيف زده آبيرنگ ، عينك
:ميكني
نه؟ مگه مردي تو چيهعلي ، ما شايعه اين پس سلام ، o
!بابا برو باشم؟ مرده ميخواست دلت خيلي اينكه مثل o
را سرت كه وقتي شستن ، صورت گاه خيابانها ، و راهروها
او چون لباسي كه ديدنيكي به ميزني ، زل ما در به ميچرخانيو
از و ، ناگاهخبر بهپيش گامي ميآوري ، لب به خنده پوشيده
.باشد نميتواند او ميدارد ، رفتنبازت
كنار كمربند ، بر پيراهنشدستها با هم باز را او
:ميبيني تلفن كيوسكهايتازه
كوه؟ بريم قرارنبود مگه كردي ، بدقولي بازم o
.دفعهبعد باشه جايي ، بودم رفته o
بعد دفعه اين و شد ابديتيطولاني قدر به بعد ، دفعه اين و
تنها طرف و كشاند را تو و رسيد كهخبر آمد آنقدركش
ميبرد كجا يكتاپيرهنوبه به ويادت همراهت يادگارهايي
.را اميد اين
صداي شنيدن كه يا شنيديم ، تلفنها پچپچههاي در ما را خبر
يا و ميكند راگريه دوست يك رفتن كه دوست يك
از سركارش پدري.خشكمانزد تلويزيون موحش تصويرهاي روبهروي
عيد خريد خيال در وديگري است رفته عزيزش كه راديوميشنود
فرود سرش به كهپتكوار ميشنود را خبري سوارماشينش
بايد كه قصور بهحساب را پتك اين موحش چنين فرود.ميآيد
.زد جار خبرها و گزارشها در را كهبيرحمانهمرگ گذاشت
رسانيها خبر سرعت كه اين است ، يك كدام با رجحان نميدانيم
به چشم كه بينديشيم مادري چشمهاي به يا بكشيم ، رخ به را
است؟ كسي راه
است نوزادان قنداق ارقام
است شهرها تابوت
كه ميشمارند انگشتهايدستهاشان با را آدمها كه كساني
جبران به يكي بهرفتن و ميدانند رقم صاحب انسانهارا
آن از ما ، ليكن براي.بيش نه و ارقامميانديشند اين
انسان رياضيداشت ، جهاني نقره يك و يكطلا رضا كه بيشتر
به زبانشناسيهمميدانست آرمان كه اين و مهماست او بودن
سالها كه برايمني.ندارد اهميت بودن يكمادر فرزند قدر
او سرد وقتيدستهاي كه بود طبيعي زيستهبودهام رضا با
دردستانش را ناتمامي مسئله حل ميگشايند ، كاغذ را
آيندگان به را آن حلكامل فروتنانه كه بيابند
سندي ارقام ، برايصاحبان كاغذ تكه همين بگذارواگذاشتهاست
برادراني ما ليكن.دسترفتهاند از كساني چه كهبدانند باشد
كافي پتوها ، زير حجمپنهانشان به نگاهي نيم كه كفدادهايم
.كند تلخ را زندگيمان تمام استتا
از و خواندهايم كه نامها بسيار چه ميروند ، ياد از نامها
يادها و روزها بسيار ميبازند ، چه رنگ خاطرات.بردهايم ياد
كه چرانميروند ازياد اما ، دوستان رفتهاند ، ازخاطر كه
وجود دارند ، وجود.نيستند تصوير نيستند ، وخاطره نام تنها
.لمس زندهقابل گوشتي ،
فشار را دستهايم علي ميگيرد ، وقتي درد دستهايم هنوز من
.بزني داد بايد و است بيفايده مقاومت كه ميدانم و ميدهد
كه ميجويم را كسي ردپاهاي رختخوابم از گوشهاي در هنوز من
عليرضا.خوابهامانسردرميآورد تا و رختخوابها از دراز
نام معني به دستهايمانميخندد و است نشسته ما كنار هنوز
نيست ، نوشتن يا تبرها فشردن حال در انگشت چند تصوير و دست
جاي و سربرميگرداند او و ميشود بريده كسي دستهاي وقتي
را دري تا ميكند دراز را آنها هنوز ميبيند ، را آن خالي
را ديگري دستهاي يا بردارد را خودكاري حجم يا كند باز
كه ما مثل دارد ، باور را آن گوشتي و زنده حضور او.بفشارد
...را مجتبي و را فريد را ، مرتضي پررنگ وجود
!تناقض
در خبر اعلام عدم مورد در وزارتكشور با هماهنگي وجود با
پخش تلويزيون و راديو در روز همان سانحه خبر روزنامهها ،
خواب را سانحه علت مصاحبهاي ، در انتظامي نيروي معاون و شد
راننده نبودن بياباني و مسير با او ناآشنايي راننده ، بودن
.كرد عنوان
دكتر سرپرستي به فني كميتهاي سانحه از پس روز چند
بررسي مامور دانشگاه طرف از عمران دانشكده رئيس طباطبايي
در.گرديد جمعآوري رانندگاننيز كاري سوابق و شد سانحه علت
بازرسي از ماموراني باحضور فني كميته كار از پس كه جلسهاي
.گرديد ارائه فني كميته گزارش شد ، تشكيل كشور كل
وضعيت كل در:است آمده كميتهفني گزارش پاياني قسمت در
فاصله تا ميشود دره كهوارد سانحه محل متري از 500 راه
داراي حادثه زمان ايمنيدر نظر از آن ، از بعد 400متري
:است بوده زير شرح اشكالاتيبه
نامناسب هندسي طرح o
وهشداردهنده هدايتكننده علائم وجود عدم o
راه رويه لغزندگي o
حفاظ وجود عدم o
مدت در كه بود اين شد ، جلسهمطرح در كه تكاندهندهاي نكته
جاده قسمت اين در دانشگاهتاكنون ، اتوبوس سانحه از پس
در اتفاقا و كردهاند تصادف نيز ديگر نقليه وسيله چند
كه پلي همان در درست ديگر اتوبوس يك فني ، كاركميته زمان
مربوط فيلمهاي و كرد سقوط است ، كرده سقوط دانشگاه اتوبوس
كار به مربوط فيلمهاي همچنين.شد داده نمايش نيز آن به
شده اعزام محل به جديدا كه راهنما علائم نصبكننده گروه
.شد ارائه بود ،
ماموريتهاي تعداد سوابقرانندگان ، به مربوط گزارش در
قدمگاهي و روز مدت 151 به ماموريت نوريزاده 52 برونشهري
همچنين.است شده ذكر سال 76 در روز مدت 84 به ماموريت 19
تاكنون سال 55 از اينرانندگان ، دو هر كه آمده اينگزارش در
.بودهاند خدمتدانشگاه در يك پايه راننده بهعنوان
بوده بيدار تصادف موقع كهميگويد اتوبوس سرنشينان از يكي
تخمه صداي سانحه ، از لحظاتقبل آخرين تا كه ميكند ادعا
.است بوده بيدار راننده و ميشنيده را راننده شكستن
به دانشگاه اتوبوسهاي بيمهنامهامسال ، در است توجه جالب
اخير ، سالهاي در سانحهرانندگي گونه هر وجود عدم دليل
.شدهاند ويژه تخفيف درصد مشمول10
و حرفزدنها راهرفتنها ، در را خود نشانههاي ما
لحن.ميگذاريم يكديگربجا سلامهاي و نگاهكردنها
درهم شكلنگاههامان و خندههامان صداهامان ، كلماتمان ،
نيستيم ، ما درگوشه افتاده آدم آن ديگر.شدهاست آميخته
.است شده توام هم با قدمهامان و راهرفتهايم هم با
راه اين ميرويم ، تند ;ندارند را ما با آمدن توان ديگران
داريم ، حضور هم در.آموختهايم هم از را آوازها و رفتنها
قابل پيكره و شدهاند ممزوج ما در ديگران و مرتضي و علي
و كلمات در حرفهامان در آنها.نداريم شناسايي
كه است فريد گوشهخندههامان در جايي.دارند نگاههامانحضور
جايي كشيده دراز خسته برگشته كوه از كه رضاست ميخندديا
و سنگها تخته و ميشود دور جاده از اتوبوس درنگاههامان
و زندگي با آنها.ميپوشانند را درهمشان چهره كه پتوها
.حاضرند ما در مرگشان
در هم وزير آقاي با من:دانشگاه رئيس سهرابپور دكتر
براي حداقل كه شود طرح دولت هيات در كه گذاشتم ميان
اميد ولي شود ، هواپيماتهيه نيمبهاي بليت رسمي برنامههاي
شود ، تصويب مورد اين براي بودجهاي اگر چون نيست ، چنداني
سرسامآوري بودجه كه شود تصويب دانشگاهها تمام براي بايد
.بود خواهد
دانشگاه اتوبوسهاي تمام شببراي در حركت حاضر ، حال در
دارد ، وجود آهن خط كه درمناطقي است ، شده اعلام ممنوع
مقصد در آمد و رفت براي و شود استفاده قطار از حتيالامكان
.ميشود فرستاده جا اين از اتوبوس هم
دانشگاه از اتوبوسي هر كه گونهاياست به جو حاضر ، حال در
چون.است نگرانكننده بيرونبرود ، روزه چند اردوي براي
شد ، پنچر جاده توي اتوبوسي اگر حتي كه هستند منتظر عدهاي
.بيندازند راه بلوا
هفتتن سيدشريف
معلمان
:پرورش و آموزش وزير
يكسان ، درآمد تحصيلي مدرك با
داشت خواهند يكسان
در پرورش و آموزش وزير مظفر حسين:فرهنگي علمي سرويس.
است بررسي دست در طرحي:گفت كشوري نمونه معلمان با ديدار
مزاياي از تحصيلي براساسمدرك مختلف ، مقاطع كهمعلمان
آموزش وزارت عمومي روابط گزارش به.شوند يكسانبرخوردار
بالا مقاطع در تحصيلفرهنگيان ادامه:افزود مظفر پرورش و
ادامه در.گرفت خواهد صورت گسترده طور به نزديك ، آينده در
پاسخ نمونه پرسشهايمعلمان به وي معاونين و جلسه ، وزير اين
.گفتند
پرورش و آموزش وزير پيشنهاد
- رفاهي سازمان تشكيل براي
فرهنگيان معيشتي
در پرورش و آموزش مظفروزير حسين:فرهنگي علمي سرويس
مربيان و بامعلمان اسلامي شوراي مجلس رئيس جريانديدار
معيشتي رفاهي سازمان يك كرد پيشنهاد سخناني طي نمونه ،
.شود تشكيل فرهنگيان براي
همچنين خود سخنان در اسلامي ، وي جمهوري خبرگزاري گزارش به
تلاشگر يافته ، انسانيتربيت نيروي توسعه اصلي محور:گفت
.جامعهاست و الهي ارزشهاي به ومتعهد پايبند و
به نفس عزت با همهكاستيها ، وجود با معلمان:گفت وي
كه 27 اسلامي مجلسشوراي از و ميدهند ادامه تلاشهايخود
انتظار تشكيلميدهند ، فرهنگيان را آن درصدنمايندگان
و گردد ومشخص تبيين جامعه در آنان جايگاهحقيقي دارند
نيروهاي ورود انگيزه كه برسد تصويب به لوايحي و طرحها
.آورد فراهم نهاد اين به را توانمند و متعهد
شدند معرفي پژوهنده معلمان
پژوهنده ، منتخب معلمان از نفر اسامي 7:فرهنگي علمي سرويس
پژوهنده معلمان همايش دومين در نفرشركتكننده ميان 1373 از
:شد اعلام
ماشين:پژوهش عنوان فارس ، استان از بهروززاده محمدعلي
.دانشآموزان تحصيلي درعملكرد آن نقش و يادگيري
و روشها:پژوهش عنوان اصفهان ، استان از رنجبر نسرين
.ابتدايي پنجم و چهارم املاء درس در تدريس جديد الگوهاي
انگشتانه:پژوهش عنوان اردبيل ، استان از حسيني ميرحيدر
.گنج صندوق فارسيو الفباي حروف
دافعه ، :پژوهش عنوان تهران ، استان از پناه كياني علياكبر
.انشاء درس در تعهد جاذبه و تفاوتي بي
تدريس الگوي:پژوهش عنوان تهران ، ازاستان شفق جعفري منيره
.راهنمايي عربي هاي كتاب بررسي و تدريس روش درس براي
:پژوهش عنوان گيلان ، استان از كوشالي دليلي عباس
.ظاهري عمق تجربي و دقيق اندازهگيري
بررسي:پژوهش عنوان اصفهان ، ازاستان موقتيان مهران و
فيزيك كتاب چهارم فصل در حجم و سطح و طول واحدهاي تبديل
.جديد نظام اول
آموزش و فرهنگ وزراي حضور با
وآموزش درمان و بهداشت و عالي
نمونه استادان پزشكي
شدند معرفي دانشگاهها
مطهري ، استاد شهادت سالروز با همزمان:علميفرهنگي سرويس
از تن مدرس ، 22 تربيت دانشگاه در مراسمي طي ديروز صبح
.شدند معرفي كشور دانشگاههاي نمونه استادان
سوي از نمونه استادان اين به نيز جوايزي و تقدير لوح
پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، و عالي آموزش و فرهنگ وزيران
.شد اهدا
تجليل مراسم در مدرس تربيت دانشگاه رئيس سمنانيان ، دكتر
نهايت در دانشگاهها گسترش و توسعه:نمونهگفت استادان از
.ميشود منجر حكومتها قدرت افزايش و كشورها توسعه و رشد به
طي مراسم ، اين در نمونه استادان از يكي فرزان ، محمود دكتر
دانشگاهي ، عدم پاگير و دست قوانين:داشت اظهار سخناني
و اطلاعات آخرين به دسترسي وعدم دنيا علمي مراكز با ارتباط
نظام مشكلات ازعمدهترين دانشگاهها رئيسان محدود اختيارات
درحال اينكه به اشاره با فرزان ، .است كشور عالي آموزش
تحقيقكننده كشور چهارمين و يكصد تحقيق نظر از ايران حاضر ،
و نيابد افزايش دانشگاهها تحقيقاتي بودجه اگر:افزود است ،
.ماند خواهيم عقب ازدنيا برنداريم گام تحقيق جهت در
همكاري بر مهاجراني دكتر
مساجد هنري و فرهنگي كانونهاي
كرد تاكيد جماعات ائمه با
مهاجرانيوزير الله سيدعطاء دكتر:فرهنگي علمي سرويس
دبير مراسممعارفه در شنبه روز اسلامي ، ارشاد و فرهنگ
و فرهنگي كانونهاي بر نظارت و هماهنگي عالي ستاد جديد
اين گذشته سال چند فعاليت و شكلگيري از مساجد ، هنري
آنها كار ادامه و كرد خرسندي ابراز كشور سطح در كانونها
.دانست موثر جوانان خلاقيت شناخت در را
ارشاد و فرهنگ وزارت عمومي روابط كل اداره گزارش به
مساجد هنري و فرهنگي كانونهاي:گفت مهاجراني دكتر اسلامي ،
و جماعات ائمه با نزديك هماهنگي و همكاري ضمن بايد
در مكاني استقلال يك از آنان ، مشورتي نظرات از بهرهگيري
اين همكاري شيوه:كرد تاكيد وي.باشند برخوردار مساجد درون
بايد اسلامي تبليغات سازمان و مساجد شوراي با كانونها
.شود جلوگيري موازي كارهاي انجام از كه باشد بهگونهاي
كانونهاي هنري فعاليتهاي به اشاره با مهاجراني دكتر
فعاليتهايهنري انجام در كرد تاكيد مساجد هنري و فرهنگي
مكان و محل با متناسب برنامهها و شود لحاظ حساسيتها بايد
.شود اجرا
درسال كرد اميدواري ابراز اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
هنريمساجد و فرهنگي كانونهاي فعاليت حاوي كتابي 1379
اطلاع فعاليتهاييكديگر از كانونها همه تا يابد انتشار
.يابند
|