شدن اجتماعي پيامدهاي
(دوم بخش) - شدن اجتماعي فرآيند
ساختن اجتماعي عوامل
مهمترين از جمعي ورسانههاي همسالان گروه مدرسه ، خانواده ،
.هستند ساختن عواملاجتماعي
در خانواده.است خانواده شدن اجتماعي آغاز نقطه -خانواده
كردن اجتماعي آن عمده هدف كه است غيررسمياي گروههاي زمره
ايجاد و نخستين گروه ويژگيهاي دارابودن لحاظ به و است
همچنين و خانواده اعضاي بين صميمانه و چهره به چهره روابط
را تاثير بيشترين عاطفي ، و احساسي شديد تعلقات برانگيختن
الگوهاي و ارزشها پذيرش در را آنها و گذاشته افراد بر
.ميكند هدايت شدن اجتماعي عبارتي به يا رفتاري
انتقال كهمسئول است رسمياي دستگاه نخستين -مدرسه
راهي مدرسه راه.فرداست به انباشتهشده معارف و دانشها
به شدن وارد براي بايد سالگي شش پنج حدود از كودك كه است
دستيابي طريق تنها جديد دنياي در كه راهي كند ، طي جامعه
همسالان جمع در مدرسه در دانشآموز.حرفههاست از بسياري به
.است شريك آنها با كار و زندگي در و ميبرد سر به خود
او.اوست تربيتي عنصر از جزئي همسن همكلاسيهاي با ارتباط
ترتيب و نظم عهدهدار كه است بزرگسالاني اقتدار تابع همچنين
(مربيان و همكلاسيها با) روابط اين جريان در.هستند
طي را شدن اجتماعي از ديگر مرحلهاي مدرسه در دانشآموز
.ميكند
است رسمياي غير جملهگروههاي از گروه اين -همسالان گروه
درمرتبه خانواده از پس اهميت و لحاظتاثيرگذاري به كه
بودن سن هم خاطر به اينگروه تاثيرگذاري.دارد جاي دوم
درك و ارتباط برقراري در راحتي و احساسبرابري و اعضا
بلوغ دوران در گروه اين تاثير و اهميت.آنهاست بين متقابل
پسند مورد و محبوبيت كسب كه چرا ميرسد ، خود اوج منتهاي به
ارزشهاي پذيرش و است دوران اين بارز خصيصههاي از شدن واقع
كمك گروه در فرد پذيرش به زيادي اندازه تا همسالان گروه
.ميكند
اول نوع:ميكند تقسيم نوع سه به را گروهها اين گيروشه
شامل فقط كه است كردن اجتماعي اصليشان هدف كه گروههايي
نوع اين از ميتوان كمتر واقعيت در و ميشود سن هم گروههاي
بعضي در كه سالمندان انجمنهاي.كرد مشاهده نمونهها
.است نوع اين از نمونهاي است افزايش روبه مدرن كشورهاي
اين در اما است ، كردن اجتماعي صرفا هدفشان نيز دوم نوع
اردوهاي.هستند جوانان تربيت عهدهدار بزرگسالان نوع
يا گروهها سوم نوع.نمونهاند اين از تابستاني پيشاهنگي
ولي نيست عمدهشان هدف كردن اجتماعي كه هستند انجمنهايي
اجتماعي را نظرشان تحت افراد بايد خود اهداف پيشبرد براي
دستههاي مصاحب ، گروههاي.(كاربردي كردن اجتماعي) كنند
.نمونهاند اين از دانشجويي اتحاديههاي و خلافكار
اجتماعي نهضتهاي و اتحاديهها توليدي ، موسسات -
و ثانوي كننده اجتماعي كاركرد نوعي نهادها و گروهها اين
و شكل بنابه را فرد شخصيت از بخشي تنها و محدوددارند
سازمان براي خاص فعاليتهايي انجام منظور موسسه ، به نوع
احزاب و توليدي موسسات.ميدهند قرار تاثير تحت ذينفع
.نمونهاند اين از سياسي
گروهي رسانههاي -
رسانههاي صنعتي ، پيشرفته كشورهاي بالاخص كشورها ، بيشتر در
.دارند عهده به شدن اجتماعي فرايند در بهسزايي نقش جمعي
تلويزيون ، برنامههاي تماشاي كتاب ، مجله ، روزنامه ، خواندن
شهروندان از زيادي وقت سينما به رفتن و راديو به دادن گوش
مختلف شيوههاي به جمعي رسانههاي.ميدهد اختصاص خود به را
ارائه جامعه ، ارزشهاي و هنجارها آموزش در جملهكمك از
مختلف جنبههاي آموزش همچنين و نقش ايفاي متفاوت الگوهاي
شدن اجتماعي در مهم نقش ايفاگر جامعه اعضاي به فرهنگ
.هستند سني مختلف سطوح در جامعه اعضاي
شدن اجتماعي محيطهاي
گوناگون موقعيتهاي به بنا شدن اجتماعي اساسي عوامل
تبيين براي روشه گي.ميگذارند جاي به تاثيراتمتفاوتي
تفكيك به برآن اجتماعي محيطهاي تاثير تعيين و شدن اجتماعي
و تعلق محيط:است زده دست اجتماعي محيط نوع دو تعريف و
.مرجع محيط
اجتماعي عوامل كه هستند متفاوتي محيطهاي تعلق محيطهاي
آن در جامعهشناسي و اقتصادي بومشناسي ، لحاظ كنندهبه
يك مثلاشدهاند آن ناپذير جدايي آميخته ، جزء درهم
يا و قوم نژاد ، شهري ، روستايي ، بهمحيط ميتواند خانواده
بر تعلق نوع هر است بديهي.داشتهباشد تعلق خاص طبقهاي
.باشد موثر كننده اجتماعي عوامل تاثير نوع و ميزان
تعلق آنها به بيآنكه فرد كه هستند محيطهايي مرجع محيطهاي
گرفته عاريت به آنها از را ارزشهايي و مدل باشد ، داشته
ارزشها آرمانها ، رواج مثلا.ميگيرد قرار آنها تحتتاثير
فراهم را محيطي تلويزيون طريق از متوسط طبقهي ورفتارهاي
تاثير آن از محيط ، آن به فرد تعلق عدم عليرغم كه ميآورد
مهاجرت ديگر كشورهاي ديگر به كه خانوادههايي يا بپذيرد
آن به تعلقي هيچ كه غالبي محيط مدلهاي و ارزشها از ميكنند
.ميپذيرند تاثير ندارند
شكلگيري در شدن ، اجتماعي عوامل بر تاثير با محيطها اين
نقش او جمعي هويت عبارتي به يا و افراد شخصيتاجتماعي
شدن اجتماعي چگونگي تبيين در رو اين ازعمدهايدارند
فرآيند براين موثر عوامل شناخت بر علاوه جامعهبايد افراد
.داشت توجه نيز ومرجع محيطهايتعلق به
شدن اجتماعي پيامدهاي
مورد جمعي و فردي لحاظ به ميتوان را شدن اجتماعي پيامدهاي
.داد قرار بررسي و بحث
.است شخصيت رشد شدن اجتماعي پيامد مهمترين -فردي لحاظ به
كردن دروني و يادگيري با شدن اجتماعي جريان در فرد
به چگونه كه ميآموزد مدلها و نظرها وجهه هنجارها ارزشها ،
به كه گويد پاسخ گونهاي به مختلف سطوح در خود نيازهاي
اين در.نزند لطمه جامعه فرهنگي هدفهاي و ارزشها باورها ،
رواني شخصيت ساخت مكمل جزء فرهنگ و جامعه عناصر فرآيند
نهفقط هنجارها و رفتار ارتباط كه نحوي به ميگردد ، فرد
و خواسته و شده آرزو افراد توسط بلكه ميشود ، پذيرفته
اين همهميشود آنها ذهن ملكه صورت بدين و ميگردد پذيرفته
و مشخص جدا ، ذات يك را خود فرد كه ميشود باعث آموختهها
و كند ، متمايز اشخاص و اشياء همه از و بگيرد نظر در مستقل
.است شخصيت شكلگيري همان اين
موثر طور به ميتواند زماني تنها جامعه يك -جمعي لحاظ به
.كنند رفتار پيشبيني قابل شيوهاي به اعضايش كه كند عمل
با آن اعضاي تك تك همكاري جامعه يك حيات لازمهادامه
و تمايلات بنابه صرفا بخواهد فرد هر اگر.است يكديگر
مناقشات و بينظمي كه است بديهي كند ، رفتار خود خواستههاي
از يكي جامعهشناسي ديدگاه ازآمد خواهد بوجود بسياري
در همنوايي نحوي به كه است آن شدن اجتماعي طبيعي نتايج
آيد بوجود اعضاء تك تك نزد در احساس و فكر عمل ، شيوههاي
و كند همنوا جمع اين با را خود بتواند شخص هر سويي از تا
.بماند پايدار بتواند جمع ديگر سوي از و گردد يگانه آن با
باعث فردي لحاظ به براينكه علاوه شدن اجتماعي فرايند لذا
انطباق نيز جمعي لحاظ به ميشود ، فرد شخصيت يگانگي و رشد
(10).داشت خواهد پي در را اجتماعي محيط با شخص
اجتماعي همنوايي معناي به اجتماعي ، محيط با تطابق اين
درجات و گوناگون اشكال ميتواند بلكه نيست ويكسان مطلق
روند.بگيرد خود به را غيرهمنوايي و همنوايي از متفاوتي
ضداجتماعي اشخاص نوآور ، و پويا عوامل ميتواند شدن اجتماعي
به.باشد برداشته در را همنوا يا سازگار افراد همچنين و
بزهكاري ، فحشاء ، جنايت ، مانند رفتارهايي مثال عنوان
شرايط بنابه كه هستند شدن اجتماعي روند حاصل...و خودكشي
.كردهاند بروز صورت بدين محيطي
بررسي و بحث
جامعه يك شكلگيري در شدن اجتماعي فرايند اهميت به كه حال
و رشد فرايند اين حاصل كه دانستيم و برديم پي آرماني
شخصيت ، با اجتماعي نظام و فرهنگ يگانگي فرد ، تعالي
رسمي نهادهاي وسيله به جامعه توازن و بقا دوام ، همبستگي ،
همسالان گروه خانواده ، ) غيررسمي و (..و دانشگاه مدرسه ، )
در (كردن دروني و يادگيري) خاص مكانيسمهاي طريق از (...و
مختلف عوامل از متاثر و (مرگ تا تولد از) مختلف ادوار طي
ارزشها ، مدلها ، معارف ، سري يك فرد آن طي در و مييابد تحقق
كردار و رفتار در و ميسازد دروني را اعتقادات و هنجارها
ببينيم اول وهله در كه است آن بهتر ميگيرد ، كار به روزانه
كنترل و تصرف و دخل مورد ميتوان حد چه تا را كداميك
بهينهسازي جهت كارهايي راه به طريق اين از تا قرارداد
.يابيم دست فراگير آموزش اين بستر
زيادي اهميت از متغيرها به توجه اجتماعي تحقيقات در
تميز را متغيرها انواع بايد شناخت راه در است ، برخوردار
چه را هريك تغيير ميزان و شناخت باز را آنها روابط داد ،
عين در و كرد ارزيابي معلول عنوان به چه و علت عنوان به
رابطه در مستقل متغيرهاي يا موثر عوامل كه داشت توجه حال
مورد درميشوند متاثر هم از و داشته قرار يكديگر با
نهايت در و بود متغيرها اين شناخت ما تلاش نيز شدن اجتماعي
دوسويهاي روابط كه كيفي متغيرهاي از شبكهاي با كه ديديم
.هستيم روبرو دارند هم با
وابسته متغير عنوان به را شدن اجتماعي فرايند كه صورتي در
و رسمي نهادهاي همچون متغيرها از شبكهاي بايد بپذيريم
خانواده ، و كلان سطح در را مرجع و تعلق محيطهاي و غيررسمي
متغير خرد سطح در را جمعي رسانههاي و همسالان گروه مدرسه ،
متغيرها شبكه اين در تصرف و دخل است بديهي.بدانيم مستقل
شدن اجتماعي يعني وابسته متغير در باعثتغييراتي بهيقين
و تصرفها و دخل اين نوع و ميزان البته.داشت خواهد
مثال عنوان به.است متفاوت متغيرها بهطبيعت بنا نظارتها
يك عنوان به مدرسه در مستقيم بهطور تغييراتيرا ميتوان
در تغييرات اين مستقيم اعمال كرد ، اما اعمال رسمي نهاد
از بيشتر بايد تغييرات اين لذا.نيست امكانپذير خانواده
پذيرد ، انجام رسمي برنهادهاي خاص سياستهاي اعمال طريق
.شوند متاثر خود به غيررسميخود نهادهاي طريق اين از تا
وقت هيچ ما.است صادق امر اين نيز تعلق محيطهاي مورد در
را دارد تعلق آن به فردي كه طبقهاي و قوم نژاد ، نميتوانيم
خصوصا مرجع ، محيطهاي در نفوذ با ميتوانيم اما دهيم تغيير
و قوم نژاد ، اين از منبعث رفتار بر رسمي ، نهادهاي طريق از
گيريد قرار توجه مورد بايد كه آنچه پس بگذاريم تاثير طبقه
رسمي نهادهاي بر تاثيرگذاري و تصرف و دخل چگونگي و طريقه
شود فراهم شرايطي تا است ، رسمي نهادهاي بالاخص غيررسمي و
تطابق پذيرد ، تحقق مناسب بستري در شدن اجتماعي فرايند كه
هنگام در فرد كه طور به شود حاصل جامعه و فرد همنوايي و
جامعه هنجارهاي و ارزشها با مطابق و مناسب انتخابي به كنش
.زند دست
(كنش1 نظام چهار كنش ، نظام تبيين در پارسونز تالكوت
(اجتماعي 4 نظام (شخصيتي 3 نظام (زيستشناسي 2 ارگانيسم
تطبيق ، :كاركردي تكليف چهار با ترتيب به نظامفرهنگي
.برميشمارد را نگهداشت و سكون و يكپارچگي هدف ، به دستيابي
با را نگهداشت و سكون كاركرد فرهنگي نظام كه است معتقد او
كنش به را آنها كه ارزشهايي و هنجارها به كنشگران تجهيز
را فرهنگي نظام همچنين او.(11)ميدهد انجام برميانگيزاند
كه ميداند مسلط نظام يك آن (ذهني) نمادين خصلت لحاظ به
پارسونز باور به.كند نظارت نظامها ديگر بر است قادر
اجتماعي نظام تعبيري به يا اجتماعي گوناگون عناصر فرهنگ
كنشگران ميان متقابل كنش واسطه ميدهد ، پيوند يكديگر به را
اين.ميكند تركيب هم با را اجتماعي نظام و شخصيت و است
ياد شدن اجتماعي اهداف از يكي عنوان به آن از كه است همان
.كرديم
مورد در بايد كه آنچه ميبينيم مطالب اين به توجه با
پژوهشگران ، خاص توجه مورد همه از بيش اجتماعيشدن
گيرد ، قرار برنامهريزان و كارگزاران بهويژه و صاحبنظران
لحاظ به فرايند اين در يعني.است آن آموزشي و فرهنگي جنبه
بايد آموزشي روش شكل لحاظ به و قضيه فرهنگي بعد محتوا
مختلف سطوح در وتربيت تعليم) گيرد قرار توجه مورد
.(12)(سني
متغيرهاي تاثير نوع و ميزان كه بوديم گذاشته براين بنارا
مورد شدن اجتماعي فرايند بهينهسازي قصد به را مستقل
شدن اجتماعي مختلف ادوار به نظر با حال.دهيم بررسيقرار
.ميگيريم پي را جريان اين فرهنگي مسائل تكيهبر با و
تاثير آن از شدن اجتماعي درفرايند كودك كه محيطي اولين
مادر و پدر بويژه خانواده اعضاء.است خانواده ميپذيرد
هستند ، غيررسمي نهاد و نخستين گروه اين عناصر مهمترين
و آموختهها نژادي ، و قومي طبقاتي ، لحاظ به تعلقخانواده
عبارتي به يا) خانواده اعضاي ساير و والدين دانستههاي
كودك به آنها اطلاعات انتقال و (ايشان شدن اجتماعي چگونگي
و مهمترين از يكي لذااست برخوردار بهسزايي اهميت از
اين شدن اجتماعي جريان بر تاثيرگذاري شيوههاي موثرترين
در خانوادهها بر حاكم رسم و راه به كامل اشراف با كه است
طريق از خصوصا) داد آموزش را خانواده اعضاي كودك ، تربيت
به توجه با) مثبت جنبههاي طريق اين از تا (رسانهها
محو زمينه شده ، تقويت (جامعه قبول مورد ارزشهاي و هنجارها
كودك كه داشت توجه بايد البته.آيد فراهم منفي جنبههاي
بدون و مستقيما خودبخود مدرسه يا كودك مهد به ورد از قبل
پيرامون محيط از اطلاعات كسب به خانواده اعضاي واسطه
غيرمستقيم نظارت كه ميپردازد (...و همبازيها تلويزيون ، )
.ميكند تضمين را آموزش اين سلامت مادر و پدر
در حضور مدرسه به ورود از قبل كودكان اكثر امروز جامعه در
از دور به كودك.ميكنند تجربه را مهدكودك و آمادگي
با مستقيم ارتباط در را روز از زيادي خانوادهساعات
كرده سپري مربي عدهاي سرپرستي مراقبت خويشتحت همسالان
بنابه و ميكند طي را شدن اجتماعي ادوار مهمترين از يكي
بيشماري شخصيتي خصيصههاي مربيان و همسالان محيط ، ويژگيهاي
و آگاه دلسوز ، مربيان انتخاب به توجه.ميكنند كسب را
شخصيت شكلگيري روند مورد در ايشان توجيه و ديده آموزش
گام ميتواند روند اين در شدن اجتماعي فرايند اهميت و كودك
.باشد فرايند اين از گذار اين سلامت تضمين در موثري
اجتماعي در موثر رسمي نهادهاي بنياديترين از يكي مدرسه
محيط.است اجتماعي كنترل اصلي ازعوامل يكي و شدنفرد
محتواي و تربيتي و آموزشي كادر آموزشي ، فضاي شامل آموزشي
آموزش.ميباشد نهاد اين عناصر مهمترين از درسي متون
رشد روند به نسبت ايشان توجيه و تربيتي و آموزشي مسئولان
و آن در شدن اجتماعي فرايند اهميت و دانشآموز شخصيتي
گذراندن آموزشي ، جزوههاي و كتب طريق از ايشان راهنمايي
كمك ميتواند ويژه گردهماييهاي در شركت و خاص دورههاي
فرايند اين مختلف مراحل از دانشآموز مطلوب گذار در موثري
متون محتواي در موضوع اين با مرتبط مطالب گنجاندن.باشد
فعاليتهاي انجام.كند كمك جريان اين به ميتواند نيز درسي
باشد ، جمعي اگر خصوصا برنامه ، فوق قالب در هنري -فرهنگي
.دارد افراد شدن اجتماعي در سزايي به سهم
دارد ادامه
|