بربنديد كه مي‌دارد فرياد جرس
محمل‌ها
!چه؟ يعني جنوب به تبعيد
براي كلمه‌معادل مشكلات
كشور از خارج فارغ‌التحصيلان
دست از واقعيات ، از گريز
فرصتها دادن
بربنديد كه مي‌دارد فرياد جرس
محمل‌ها
هردم چون عيش امن چه جانان منزل در مرا
بربنديدمحملها كه مي‌دارد فرياد جرس
و مليت به و هستيد كه‌ايراني شما با شماست ، با سخنم روي
بوم و مرز جوانان به نيز من و مي‌كنيد ، مباهات ملت‌خود
وحسن درايت تيزبيني ، با كه آناني هم.مي‌كنم افتخار خود
مانند مي‌توان سياست درعرصه كه كردند ثابت خود انتخاب
.بود فهيم و همچنان‌پرتلاش (...ورزش علم ، هنر ، ) ديگرعرصه‌ها
ورود شوق به را نوجواني و كودكي دوران كه‌درس‌هاي جواناني
سطوح‌مختلف گذراندن البته و سرگذارده‌اند پشت دانشگاه به
.كار جامعه و به‌بازار ورود شوق به را دانشگاهي
فردايي ساختن اميد به امتحان‌را و بيداري شبهاي كه آناني
و گاه و رساندند ، صبح به جامعه در موثرتر وعاملي بهتر
را شدن كارآمد و لايق مديري خود پوياي و خلاق ذهن در بيگاه
آرزو ، اين به رسيدن براي شايد بازهم و كشيده‌اند تصوير به
در نيست بهتر آيا وليكردهاند الگوسازي را مدبر مديري
مقام احراز براي جوانان از بعضي آرزوي يعني) مورد اين
!نمود؟ انديشه و تامل بيشتر (مديريت شامخ
و كشور آينده واميدهاي عزيزان اين آرزوي است ممكن چون
از خداي‌ناكرده ايران ، براي روشن‌تر سازنده‌فردايي عاملان
پيران پند همواره بايد كه جوانان !باشد شيطاني اميال نوع
اقوال است لازم جويند تاسي آن به و نمايند خود گوش حلقه را
فراموش است نديده را فردا كسي:فرموده‌اند كه را قدما
.نفرمايند
فرا هم اكنون ياشايد) رسد فرا زماني دارد امكان چون
مديري ناگهان سياسي جامعه آشفتگي علت كه‌به (است رسيده
بزهكار بزه ، بدون را او كنندو سوز دل واقعا را دلسوز
مديريت كه بعيدنيست اينصورت در.مجرم جرم ، وبدون نامند
:كه چرا بدهد دست از را خود عزيزمنزلت جوانان نزد
كرد تانتوان دو زلف آن حلقه در دست
نتوان‌كرد صبا باد و تو عهد بر تكيه
پيش از بيش فرهنگي تهاجم اصطلاح به اگر شرايط اين در
غبطه و كرده رها را كتاب و درس ما جوانان و شده شديدتر
تصدي آرزوي در نيمكت و ميز درپشت كه بخورند را سالهايي
و خوانده‌اند كه ازدرس‌هايي و گذرانده‌اند مديريت شغل
سوء غير نمي‌توان‌استفاده كشيده‌اند راه اين در زحمت‌هايي‌كه
:است معتقد او شايد كه چرا تعجبنمود نبايد!!كرد
هايل گردابي‌چنين و موج بيم و تاريك شب
ساحل‌ها سبكباران ما حال دانند كجا
شيراز -دبيري كتايون
!چه؟ يعني جنوب به تبعيد
خون.مي‌گذرد كشورمان اسلامي شكوهمند انقلاب از دهه دو
اگر هنوز و كرده آبياري را جنوب داغ صحراهاي شهيدانمان
قاموس از محروميت كلمه.مي‌كند آبياري كند اقتضاء زمان
شدن حذف حال در جهادگران تلاش با كشورمان جغرافيايي فرهنگ
فرهنگ در دادگستري ، قانون در بازهم آيا.است ونابودي
جانيان ، تبعيدگاه و جايگاه تنها جنوب ايران ، مردم حقوقي
آيا آري؟ جنوب و نه شمال چرا.است مفسده‌جويان و خلافكاران
و تبعيض هنوز آيا مي‌كند؟ فرق هم با ايران جنوب و شمال
و نهيم ارج را شهيدانمان خون بيائيم.دارد وجود دوگانگي
بكشانيم نابودي به هست كه همانجايي در را فساد كريه چهره
فرهنگ ، فقر جاي به چرا.ندهيم گسترش ديگر جاي به را آن و
گسترش كشورمان زرخيز مرزهاي به را اسلامي گستر عدالت فرهنگ
.ندهيم
حسيني
براي كلمه‌معادل مشكلات
كشور از خارج فارغ‌التحصيلان
كشور از خارج فارغ‌التحصيلان تحصيلي مدارك ارزشيابي كميسيون
آموزش و فرهنگ وزارت خارج فارغ‌التحصيلان امور كل اداره
در با خارجي تحصيلي مدارك منطقي غير ارزشيابي علت به عالي
در تحصيل مدت با آن تطبيق و تحصيل مدت صرفا گرفتن نظر
جلسه 334 مصوبه اجراي از ايران در دانشگاهي مختلف مقاطع
كلمه حذف خصوص در برنامه‌ريزي عالي شوراي مورخ 7/11/1375
از خارج فارغ‌التحصيلان شده ارزشيابي تحصيلي مدارك از معادل
اينكه به باتوجهاست رسيده بن‌بست به و مانده ناتوان كشور
جانب از زيادي تلاشهاي فوق‌الذكر مصوبه تصويب براي
دبيرشوراي و است آمده عمل به كشور از خارج فارغ‌التحصيلان
وزير از كرده‌اند ، فراواني مساعدتهاي راه اين در نيز عالي
فرمايند دستور مي‌شود استدعا عالي آموزش و فرهنگ محترم
بررسي مورد خارج تحصيلي مدارك ارزشيابي كميسيون عملكرد
را فراواني مشكلات و نرود باد به زحمات نتايج تا گيرد قرار
.گردد طرف بر است كرده ايجاد كلمه‌معادل كه
هاشمي‌نژاد سيدابوالحسن
دست از واقعيات ، از گريز
فرصتها دادن
كه حالي در سياه‌پوست آمريكايي قهرمان يك دادن نشان آيا
ملت عظمت و بزرگواري سند دارد دست در را ما رهبر عكس
نبود؟ ما انقلابي
پخش در وسيما صدا عملكرد و ايران به آمريكا كشتي تيم ورود
بودن حاكم ديگر بار آن ، به مربوط مراسم و كشتي مسابقات
سيماي ظاهرابايستي كه دستگاه اين بر را فردي سلائق
دستگاهي.رسانيد اثبات به باشد جامعه در موجود واقعيات
واقعي صورت به را عمومي رويدادهاي و اتفاقات كه‌قاعدتا
كه بدانگونه را مسابقات اين واخبار حوادث نمايد ، منعكس
در آمريكا تيم حضور.نمودند پخش و ضبط بود ، خودشان ميل باب
تصويب و تاييد با مسلما كه بود امري ورزشي رويداد اين
با ورزشي امر اين چون و رسيد انجام به مملكتي مسئولين
ربطي آمريكا و ايران كشور دو برمناسبات حاكم سياسي امور
صورت به سيما و صدا مسئولين نظر از بايستي قاعدتا ندارد ،
در.مي‌گرديد تلقي ورزشي صرفا حادثه يك و عادي امري
ساير قهرمانان با آمريكائي كشتي‌گيران كه هنگامي
هم مورد يك در حتي مي‌كردند ، مبارزه (ايران بجز)كشورها
موارد قبيل اين در كه چرا نگرديد پخش تلويزيون از جدالشان
پرشور و يكصدا انصاف كمال روي از سالن در حاضر تماشاچيان
فيلمبرداران و مي‌كردند تشويق مي‌گرفت كشتي خوب كه را كسي
خودداري بينندگان به واقعيت اين دادن نشان از سيما و صدا
در را ايران پرچم آمريكايي جونز كه هنگامي يا.مي‌كردند
پاسخ تماشاچيان تشويق به آن دادن تكان با و گرفته دست
آمريكائي كشتي‌گير ديگر داگلاس كه هنگامي همچنين و مي‌گفت
هيچكدام بوده ، كرده بلند دستهاي‌خود در را ما رهبر تمثال
تلويزيون‌پخش از بيادماندني و جالب صحنه‌هاي اين از
ما واسلامي ملي شئونات با مغاير هم صحنه‌ها اين آيا.نگرديد
اين كه بودند فرهنگي تهاجم مصاديق از يااينكه و بود
گرفتند؟ قرار وسيما صدا دوربين‌هاي سانسور مورد چنين
اتفاق ندرت به متخاصم كشور دو روابط در صحنه‌هائي چنين
ضبط يا و تاريخ در ثبت براي بودحداقل خوب چه و مي‌افتد
دولت و ملت بودن‌ديدگاههاي مغاير اثبات و سيما آرشيو در
ضبط و ثبت را صحنه‌ها اين مردمش ، و ايران مورد در آمريكا
دوربين‌هاي با آمريكائي ميهمان گروه مسلما.مي‌نمودند
و نموده ضبط را ايراني تماشاگران تشويق صحنه‌هاي خود همراه
استفاده لزوم مواقع در و برده‌اند آمريكا به خود با
دستگاه آن با سيما ولينمود خواهند آن از را تبليغاتي
خودمان كشور در حادثه وقوع محل كه حالي در و طويل و عريض
ضبط موثر تبليغاتي حربه عنوان به را چيزي است ، چه بوده
گاه به گاه پخش و مذكور صحنه دو دادن نشان آيا است؟ كرده
دهان بر ديگري مشت تلويزيوني ، برنامه‌هاي خلال در آنها
يك دادن نشان آيا نبود؟ آمريكا قلدر و زورگو دولتمردان
را ما رهبر عكس يا و پرچم كه حالي در آمريكائي قهرمان
ما انقلابي ملت عظمت و بزرگواري بر سندي دارد خود دردست
به مي‌توانست حتي كه صحنه دو اين پخش اصولا آيا و نبود؟
هم ماهواره‌ها آنتن روي بر ديدني و جالب صحنه‌هاي عنوان
نشان آن؟ ضرر به يا بود ما انقلاب و ما نفع به شود منتقل
مسلمان ملت يك منصفانه و انساني برخورد از صحنه‌هائي دادن
تعريف كه آمريكا مانند كشور يك ورزشكاران با انقلابي و
و اجتماعي اخلاقي ، وجهه مي‌توانست دارد دردنيا را مشخص‌خود
محكمي سد و برده بالا جهان در مقياس‌وسيعي به را ما سياسي
صدا متاسفانه ولي.باشد ما دشمنان مسموم تبليغات برابر در
صورت هر به.داد دست از را موقعيت‌ها اين سادگي به سيما و
فهيم تماشاچيان فجر ، مباركه دهه كشتي مسابقات جريان در
را ارزنده‌اي تبليغاتي پيروزي خود سنجيده رفتار با ما ،
تمام هم و سالن در حاضر خارجيان هم كه كردند ملت‌ما نصيب
و صدا سازمان متاسفانه ولي واداشت ، تحير به را دنيا مردم
علاوه است تبليغاتي مسائل از بهره‌گيري اصليش وظيفه كه سيما
انعكاس از نداد ، انجام كاري راستا اين در كه اين بر
.آورد عمل به جلوگيري نيز ما تماشاچيان تبليغاتي پيروزي
قنواتيان عبدالله
|
مسئولان پاسخ
|
مي‌شود پرداخت حق‌السهم
همشهري جريده در مرقوم و مندرج مطالب به عطف
مقابل در پست شركت تعهدات خصوص در 147111/11/76
برنامه قانون برابر:مي‌رساند استحضار به پستي آژانس‌هاي
خصوصي بخش به خدمات از بخشي واگذاري به موظف پست شركت دوم
شده انجام كار برمبناي پستي آژانس‌هاي ارتباط اين در و است
حق‌السهم كه آنجا از مي‌دارند دريافت پست از را خود حق‌السهم
در لذا مي‌باشد نام ثبت و دفترچه فروش شامل دانشگاهي خدمات
درصد به 40 نزديك ثبت‌نام بخش در و درصد ده معادل فروش بخش
به قبول حق‌السهم بعنوان سفارشي نامه يك پستي هزينه از
بخش از حمايت جهت در صرفا امر اين كه مي‌شود پرداخت آژانس
و گرفته صورت دوم برنامه قانون تبصره 41 اجراي و خصوصي
به منوط نيز واحدها اينگونه در پست مالي سرويسهاي عرضه
.مي‌باشد خصوصي بخش سوي از مالي تضمين‌هاي سپردن
ايران اسلامي جمهوري - پست شركت عمومي روابط
مهندسين اشتغال ظرفيت و صلاحيت حدود
در چرا كاري عنوان‌دوباره تحت مطلبي درج پيرو
دفتر سوي از ذيل جوابيه مورخ 5/11/76 روزنامه‌همشهري
است ، گرديده تهيه حرفه‌اي تشكلهاي و سازمانهاي‌مهندسي
.فرماييد اقدام آن درج به است‌نسبت خواهشمند
قانون اجرايي آيين‌نامه الي 14 مواد 11 تحقق منظور به
شهرسازي و مسكن وزارت ساختمان ، كنترل و مهندسي نظام
داراي مهندسين اشتغال ظرفيت و صلاحيت حدود درج موظف‌به
آيين‌نامه در كه ترتيبي به مهندسي كار به پروانه‌اشتغال
تعويض به ناچار راستا اين در و مي‌باشد است ، آمده فوق‌الذكر
دراين شده اخذ هزينه كه آن ضمن.است اشتغال كليه‌پروانه‌هاي
راپرداخت مبلغ اين تاريخ 1/1/1376 از كه افرادي شامل خصوص
نظام ايجادسازمان دليل مورد در ديگر سوال.نمي‌شود كرده‌اند
و رشد بااهداف ساختمان مهندسي نظام سازمان.است مهندسي
صحيح اصول ترويج‌و به كمك ساختمان ، مهندسي حرفه اعتلاي
تدوين ، درزمينه مسكن وزارت با همكاري و معماري و مهندسي
ارتقاي واستانداردها ، ساختمان ملي مقررات كنترل و اجرا
شهرسازي ، و بخشهاي‌ساختمان در شاغلان كار كيفيت و فني دانش
شده تاسيس...و حرفه‌اي‌اعضا حيثيت و اجتماعي حقوق از دفاع
حل راه‌گشاي مي‌تواند چنين‌سازماني وجود كه است بديهي و است
در كه بخصوص باشد ساز و امرساخت در موجود معضلات از بسياري
به را ملي سرمايه از عظيمي ساختمان‌سهم صنعت كشور ، اقتصاد
نظام سازمان نقش حاضر درحال آنچه اما.مي‌كند جذب خود
كاستي‌هاي است ، نموده تاثيرگذاري‌بي‌رنگ اين در را مهندسي
كه است ساختمان وكنترل مهندسي نظام قانون در موجود
قانونگذاري همكاري‌دستگاه و خداوند ياري با اميدواريم
ياد قانون ازمواد پاره‌اي اصلاح و ابهامات رفع در بتوانيم
عضويت حق پرداخت‌هزينه‌هاي چگونگي توضيح.برداريم قدم شده
موجود ابهامات و مهندسي نظام سازمان عضويت كارت و وروديه
باز تهران استان مهندسي‌ساختمان نظام سازمان به اگر را
واگذار سازمان مديره‌اين هيات به است شايسته مي‌گردد ،
و مستقل ارگاني و تشكيلات داراي فوق سازمان كه چرانماييم
مديره‌اي توسطهيات و است شهرسازي و مسكن وزارت از جدا
اداره و سازمان ، سياستگزاري اعضاي منتخب افراد از متشكل
.مي‌شود
عمومي روابط دفتر - شهرسازي و مسكن وزارت
است بوده سيلاب از ناشي رود زاينده آب كدورت
پنجشنبه شماره 1514 صفحه 14 در مندرج مطلب به پاسخ در
اطلاع به بي‌توجهي هم عنوان‌باز تحت فروردين 1377 20
بارش ميزان جاري سال ماه فروردين دوم هفته در:مي‌رساند
زاينده آبخيز حوزه در سابقه كم و زياد بسيار شدت با باران
سيلابهاي و رودخانه‌ها طريق از عظيمي سيلابهاي سببشد رود
فراوان حجم و شود وارد رودخانه اين به به‌زاينده‌رود منتهي
ميزان و گرديد رودخانه آب آلودگي گل سبب آن رسوبات‌همراه
اصفهان شهر و زاينده‌رود سد فاصل حد در سيلابها جريان‌اين
برابر چندين كه بود ثانيه در مكعب متر بيش‌از 150
جريان ميزان ثانيا.مي‌باشد زاينده‌رود معمول ميزان‌جريان
آب نياز ميزان اساس بر زاينده‌رود سد از خروجي آب
و ذخيره حجم به توجه با و رودخانه از مصرفي‌بهره‌برداري
تعيين فني دقيق برنامه طبق رود زاينده سد آبورودي ميزان
برنامه‌اي هيچگونه نيز اصفهان منطقه‌اي آب سازمان مي‌گرددو
به صرفا رودخانه آب كدورت و نداشته رسوبات جهت‌تخليه
.است گرديده ايجاد فوق‌الذكر دليل‌سيلابهاي
اصفهان منطقه‌اي آب سازمان
|
|
