نمايش تاريخچه از برگهايي
غيرسنتي
در غيرسنتي نمايش آمدن وجود به عوامل و پيدايش چگونگي
ايران
مقدمه با مقارن كه ايران در جديد تئاتر گسترده موج
جايگاه از توانست اندك زماني مدت در بود مشروطهخواهي جنبش
فرهنگي حركت يك و گشته برخوردار روشنفكران بين در ويژهاي
.آورد وجود به ايران در را
الوندي فاطمه
:اول برگ
اوايل در بايد را ايران در غيرسنتي نمايش رهيابي و پيدايش
اين تاثير و اروپا به وي سفر و شاه ناصرالدين سلطنت دوره
.كرد جستجو دارالفنون تماشاخانه آمدن وجود به در سفر
است ، تامل قابل و دارد بحث جاي آنچه اما (ش.-ه 1264)
خود و بود داير اروپايي تئاتر گرجستان در كه زماني اينكه
داشتند ، زمينه اين در نمايشنامهنويسهايي گرجيها
قتل دستور گرجستان به كشي لشگر يك ضمن قاجار آقامحمدخان
از بعد و آن از پس و ميكند صادر را تفليسي تاثر بازيگران
قاجار شاه فتحعلي زمان در روسيه خاك به گرجستان شدن ملحق
عهدنامه بستن از پس و روس و ايران جنگهاي پايان در درست و
با مبهمي رابطه در فارسي زبان به نمايشنامهاي تركمانچاي
همين در و.ميشود اجرا احتمالا يا اقتباس يا ترجمه روسيه
و روسي ديپلمات و درامنويس گريبايدف الكساندر قتل زمان
.ميدهد رخ تهران در تركمانچاي عهدنامه كننده امضاء
از و درايران سالي چند كمدي نويسنده گريبايدوف الكساندر
با قتلگريبايدوف رابطه.ميبرده بسر تبريز در جمله
.است ابهام پرده در ايران در نمايش يك يااجراي اقتباس
در تئاترغيرسنتي پيدايش براي شد مساعدي زمينه آنچه اما
آشنا غيرسنتي بانمايش را ايرانيان ذهن آنچه و ايران
دريافت چهارچوب در كه بود تجددخواهانهاي افكار همانا كرد ،
.ميگرفت شكل اروپايي جديد تمدن
مقدمهجنبش با مقارن كه ايران در جديد تئاتر گسترده موج
جايگاه از توانست اندك زماني مدت در بود مشروطهخواهي
فرهنگي حركت يك و گشته برخوردار روشنفكران بين در ويژهاي
.آورد وجود به ايران در را
شد غيرسنتي تئاتر آمدن وجود به عامل كه ديگري جريان اما
ابتداي در كه بود زمين مغرب دراماتيك ادبيات آثار ترجمه
مورد.داشت قرار مولير فرانسوي بزرگ درامنويس كمديهاي آن
به مردم كه بود آن دهنده نشان مولير آثار شدن واقع قبول
و تئاتر به گرايش روشنفكر و تحصيلكرده طبقه ويژه
.دارند طنزهاياجتماعي
كمديهايمولير برگرداندن فارسي به زمينه در تجربه نخستين
به تروپ ياميزان مردمگريز نمايشنامهگزارش انتشار با
حبيب ميرزا ترجمه اثر اينگرفت صورت ق.-ه سال 1286
اسلامبول شهر در كه عثمانيبود مقيم ايراني نويسنده اصفهاني
اولين (تروپ ميزان) كهنمايش نماند ناگفته.رسيد چاپ به
اكثر.درآمد اجرا به تالاردارالفنون در كه بود نمايشي
نمايشنامههاي از اقتباس يا زمانترجمه آن در نمايشنامهها
نام حفظ با تروپ ميزان نمايش كه زماني چه.بود مولير
فارسي به آن اشخاص و اسامي ولي ترجمه خود فرانسوي
نمايشنامه يك در ترجمه و تطبيق در قدم اولين شد برگردانده
پايدار آن فرانسوي متن به نمايشنامه محتواي و شد برداشته
كمدي اجباري طبيب نمايشنامه نيز آن از پس سال بيست ماند ،
سمت كه يافت انتشار اعتمادالسلطنه توسط مولير از ديگري
تهران در را رسمي روزنامههاي نويسندگي و انطباعات وزيري
تصرفات با واقع در كه بود تطبيقي ترجمه اجباري طبيب.داشت
ق.-ه سال 1306 به ايراني دوستان نمايش ذوق مطابق زياد
تماشاخانه فعاليت سالهاي آخرين مقارن (ش.-ه 1267)
ترويج در كه جرياناتي به توجه با.شد نوشته دارالفنون
نمايش اينكه و ميداد رخ ايران در نمايشنامهنويسي و نمايش
گفت بايد ميگرفت ، بهره امكاناتي چه از ايران در تئاتر و
واكنش با ايران در اروپايي جديد تئاتر يا و غيرسنتي نمايش
روشنفكران خصوصا مردم تمايل از حاكي كه شد ، روبرو مثبتي
.بود نمايش و تئاتر فن به
اين مردماز شناخت با ايران در غيرسنتي تئاتر تحول سير
چون انديشمنداني و رسيد خود شكوفايي اوج به غربي پديده
ميرزا و داغي قراچه جعفر ميرزا آخوندزاده ، فتحعلي ميرزا
تاريخ به ارزندهاي خدمات راه اين در توانستند آقاتبريزي
.بكنند ايران نمايش
آخوندزاده فتحعلي ميرزا -دوم برگ
عوامل و غيرسنتي تئاتر آمدن وجود به چگونگي بررسي از پس
ايران در نمايش اين اينكه و ايران ، در آن آمدن وجود به
چه كه ميرسيم نكته اين به دارد ، سال صد از بيش پيشينهاي
نوع اين بنيان و بوده راه اين رهروان اولين اشخاصي و شخص
.گذاشتند ايران در را نمايش
ايران در جديد تئاتر تحول سير و پيدايش در بيشك
تاريخيزودتر امكانات اقتضاي به و طبيعتا درامنويسي
جريان ازاين چشمانداز نخستين گفت بايد و شد پديدار
فتحعلي نمايشنامههايميرزا استناد با نمايشي -تاريخي
از قراچهداغي جعفر ميرزامحمد توسط آنها ترجمه و آخوندزاده
.ميشود جلوهگر (ش.-ه 1250) ق.هـ سال 1288
سال ده.كمديبود شش از عبارت كه آخوندزاده نمايشنامههاي
زير ق.-ه بهسال 1277 يعني تهران در آنها ترجمه از قبل
شده منتشر و چاپ آذربايجاني تركي زبان به تمثيلات عنوان
.بود
فلسفيو زمينهسازي با شخصا آخوندزاده فتحعلي ميرزا
به رسيدننمايشنامههايش ترجمه به باعث خود پيگير كوششهاي
فتحعلي ميرزا كهبگوييم بجاست پس.شد فارسي زبان
در نمايشنامهنويسي فن وراهگشاي باني اولين آخوندزاده
و ايران به فرنگي سبك به تئاتر شناساننده و ايران
با و خود دوران جامعه درك با توانست وي چهبود ايرانيان
اروپايي تئاتر جديد شكل ارائه با و زمين مغرب فرهنگ شناخت
طريق اين به تا كرده ، بررسي را جامعه كاستيهاي و مسائل
كه جامعه معضلات و مشكلات از شناخت و آگاهي با بتوانند مردم
آن حل و مبارزه به ميشد روشن آنها بر تئاتر لباس در
.بپردازند
مولير آثار از بهرهجويي با همواره آخوندزاده فتحعلي ميرزا
آثار شناخت از حاكي كه خود انتقادي نوشتههاي ضمن شكسپير و
را شكسپير و مولير آنها جمله از اروپاست نمايشنامهنويسان
معرفي تعظيم مستحق و دراما فن عالي عنوانمصنفان به
.ميكند
خود شكلبندينمايشنامههاي در مطالعاتش بر علاوه آخوندزاده
تجربههاي از ويژه به مشاهده از فرنگستان تئاتر قالب به
است جسته بهره نيز ميلادي نوزدهم قرن در تفليس تئاتر صحنه
و ميشناخت هم را تعزيه صحنه اجرايي شكل آنكه به توجه با و
روي به نمايش در را (روبرو صحنه) اروپايي ، فن از تاثير با
در وي چه.ميشناساند مردم به را آن و ميآورد كار
و تماشاخانه معرفي در تبريزي ميرزاآقا به راهنماييهايش
:ميگويد چنين نمايش صحنه
چيزاست؟ چه تياتر كه باشيد دانسته بايد هرچيز از قبل
آن توي در وسيعالفضاكه بلند اطاق يك از عبارتست تياتر
فوقاني و تحتاني كوچك حجرههاي ديوار به متصل طرفش سه از
اشراف از ولايت اهل.است يافته تعبيه اطاق رابع طرف به رو
باشند ، داشته ميل كه مردم صنف هر از و كسبه و تجار و
و شده اطاق اين داخل دخول ، اجرت با شبها اناثا و ذكورا
و مينشينند صندليها سر بر اطاق زمين در بعضي و حجرهها در
.ميكنند نظاره
(تمثيلات)كمديهاي در آخوندزاده تئاتري برداشت و شناخت
در تعمق رابا آن وي كه بود خاصي اجتماعي ديد محصول
تحولات به توجه وبا اروپا بزرگ انديشمندان و حكما افكار
و علل رابطه به توجه با او.آورد دست به غرب اجتماعي
و نمايش طريق از آن ساختن فاش و اجتماعي وقايع در معلولي
ميلادي نوزدهم قرن نيمه در كه ناتوراليسم بينش از تاثير با
روش آورد ، وجود به اروپا تئاتر و ادبيات در جديدي سبك
مطرح نمايشنامههايش سبكآفريني در را خود خاص ناتوراليسم
تربيت و اصلاح همانا آخوندزاده نظر از تئاتر هدف چه.كرد
معاصرين اخلاق اصطلاحتهذيب به و آنها ، دادن ترقي و مردم
مرحله به عيبگيري مرحله از رسيدن لازمه آخوندزاده.است
در حقيقت و رويدادها شناخت جهت در واقعنگري را عبرتانگيزي
واقع موافق بايد ميگويدنمايش و ميداند تماشاچيان روحيه
.باشد انساني طبع مطابق و
ميرزاآقاخانتبريزي -داغي قراچه جعفر سومميرزا برگ
كه بود تحصيلكردهاي افراد جمله از قراچهداغي جعفر ميرزا
ميرزافتحعلي نمايشنامههاي درآوردن ترجمه به با توانست
در ازخود نامي فارسي زبان به تركي زبان از آخوندزاده
.گذارد برجاي ايران ترجمه و نمايش تاريخ
در نيز و بود تحقيق منشي قراچهداغي جعفر ميرزا
به ويبا.داشت اشتغال ترجمه كار به دولت خاصه دارالترجمه
او افكار تاثير تحت آخوندزاده نمايشنامههاي درآوردن ترجمه
به ش.-ه ق 1270.هـ سال 1308 در مترجم اين.گرفت قرار
تاريخ انتشار از سالياندراز گذشت از پس و پيري هنگام
زد مولير از اثري ترجمه به فارسي ، دست به پردازانهتمثيلات
يادگار به ايران نمايش تاريخ در دامادرا و عروس كمدي و
و عشق نشانههاي قراچهداغي يادماندني اثربه آخرين.گذاشت
.ميسازد نمايان دراماتيك ادبيات و تئاتر رابه وي دلبستگي
شكل و زبان نظر از گويا و فصيح نمايشنامه يك اثرنمونه اين
عدمتفاهم و اجتماعي نابرابريهاي و نقايص تشريح جهت در
پاياني نقطه راميتوان داماد و كميكعروس اثر.است طبقاتي
.دانست شاه دورهناصرالدين در تئاتر ترجمه جريان بر
نوشتنچهار با تبريزي ميرزاآقا قراچهداغي جعفر ميرزا از پس
كربلا -سرگذشتاشرفخان زمانخان حكومت نامهاي با نمايشنامه
ادبيات اولينتجربه هاشم سرگذشت و ميرزا شاهقلي رفتن
.داد انجام تئاترايران براي فارسي زبان در را نمايشي
وزارتامور در و حكومت دستگاه در نيز تبريزي ميرزاآقا
در كهتوانست بود دانشجوياني جمله از و ميكرد خدمت خارجه
.شود اعزام بهفرانسه دولت بورسيه با قاجار محمدشاه زمان
فتحعلي ميرزا طريقنوشتههاي از را تئاتر ميرزاآقا اينكه با
تبعيت وي نمايشي الگوي از كه وجودي با و شناخت آخوندزاده ،
قرار سياسي حربه را تئاتر كهميرزاآقا گفت بايد اما ميكرد ،
درهم را استبدادي حكومت دستگاه آنميخواست وسيله به و داده
.بكوبد
به از پس سال چهل تا نتوانست مبارزهجويانه بينش اين با وي
و چاپبرساند به را آنها نمايشنامههايش آوردن صحنه روي
را كهنمايشنامههايش داد را فرصت اين او به مشروطيت جنبش
گرچه كه گفت نكاتبايد اين به توجه با.كند منتشر
اجتماعي و سياسي افشاگريفساد در ميرزاآقا نمايشنامههاي
بود تيغ برنده لب نوشتههايشهميشه كه اين با و بود موفق
روابط و تكنيك نداشتن بر كه بود اساسي ضعفهاي داراي اما
ميرزاآقا.بود تهي فكري ازپايگاه و استوار كامل و صحيح
ميرفت ، پيش بيشكلي و شكستگي حددرهم سر تا گاه درآثارش
اروپايي صحنه به توجه با و اجرايي نظر گاهاز وي آثار زيرا
بودند بهرهمند جزئياتي از و بودند نامناسب دارايساختماني
نمايشنامهنويسي به تا ميشدند نزديك رماننويسي به بيشتر كه
ناتوراليستي بامعيارهاي كه بودند برخوردار صحنههايي از و
براي نيز را ديگري سبكمشخصه و نبودند دادن نشان قابل
.نداشتند نمايش
و مستبد حكومت و اداري نظام فساد ميرزاآقا
كه آنجا اما.ميسازد نمايان مهارت با را اقتصادي مناسبات
از نيز خود برميآيد نظام اين عوامل تخريب به
در.ميكند سقوط فكري خلاء در و ميلغزد انساني پايگاه
سكونآميزيك موقعيتهاي به موقعيتها گاه وي نمايشنامههاي
و كنش از ميرزاآقا نمايشنامههاي.ميشود نزديك تقليد بازي
وي درآميختن علل از يكي و نگرفته بهرهاي دراماتيكي واكنش
آرمانهاي جوهر به او نيافتن دست مسخرهآميز فضاهاي به
موارد اين تمام به توجه با.است اروپايي تئاتر اجتماعي
ساختار در ضعف گذشتهاز ميرزاآقا نمايشنامههاي كه گفت بايد
زبان اينكه آن و است برخوردار نيز ويژهاي نكات از نمايشي
وي آثار در فارسي زبان در نمايشنامهها اولين اعتبار به
بيش و كم كه وي نخستين اثر سه از گذشته.است توجه قابل
(هاشم سرگذشت) آخروي نمايشنامه است سياسي جهات داراي
دردهاي محروميتو آن در و است عاطفي و عشقي حاويجنبههاي
.است شده تشريح جامعه افراد
وي مبارزه و قلم بيپروايي نمايش تاريخ در ميرزاآقا جايگاه
.بود مستبد حكومت ضد بر
دارد ادامه
ماخذ و منابع
شهرياري خسرو:نمايش كتاب
آرينپور يحيي:ما روزگار تا نيما از
سپانلو علي محمد: ايران پيشرو نويسندگان
شهر تئاتر كتابخانه نويسي نمايشنامه و نمايش يادداشتهاي
|