بازي و خلاقيت
با اسلامي انقلاب رهبر ديدار
مناسبت به جوانان از گروهي
(چهارم بخش) جوان روز
از ناشي رواني فشارهاي
مهار چگونه را خاص بيماريهاي
كنيم؟
بازي و خلاقيت
(پاياني بخش) - ميدهد؟ كاهش را خلاقيت عواملي چه
راتسهيل خلاقيت بازي به كردن وانمود حتي يا بازي
جديد ملاكهاي كشف كودكانفرصت به فقط نه بازي زيرا ميكند
.ميكند تحرك نيز را تخيل بلكه ميدهد ، را
سنتي كلاسي محيط و باز كلاسي محيط
قيدو به مربوط تحقيقات كهنتايج كرديم تلاش ما اينجا تا
كه كرديم تلاش و دهيم رانشان محيطي گوناگون بندهاي
علايق و برخلاقيت را بندهايمحيطي و قيد منفي تاثيرات
انگيزه آموزش جلسات فوايدبالقوه و دهيم نشان دروني
از ديگري زمينههاي چه اماواقعا.سازيم مطرح را دروني
خلاقيت بارورسازي براي مربيبايد كه دارد وجود تحقيقات
اين از يكي.باشد مطلع ازآنها كودكان يا دانشآموزان
كلامي محيط و باز كلامي محيط مورد در كه است بحثي زمينهها
نكته اين را باز آموزشي نظام اصلي هسته.دارد وجود سنتي
بر تسلط توانايي آموزش ، روند در دانشآموز كه ميدهد تشكيل
باز كلاسهاي كه شده فرض بنابراينميكند كسب يادگيري جريان
هدايت براي بيشتري قابليت بسته ، كلاسهاي با مقايسه در
برنامهريزي در كه كودكاني است براين اعتقاد.دارند خلاقيت
آزادي چنين كه همسالاني با مقايسه در هستند آزاد آموزشيشان
خلاقتر اينرو از و شده درونيتر انگيزشي جهت از ندارند را
.ميشوند
در كه دانشآموزاني نشانميدهد (1974) اوجيلوي تحقيق
بودند خوانده درس باز ميانهو آموزشي نظام با مدارس
دانشآموزاني حاليكه در خلاقيتداشتند ، در عاليتري نمرات
بودند خوانده درس سنتي شديدا آموزشي نظام با مدارس در كه
نشان ديگر مطالعات معهذا ، .داشتند متوسطي خلاقيت نمرات
عمل موثرتر خلاقيت پرورش در باز آموزشي نظام كه ميدهد
بعبارت.نيست بردن جزءلذت چيزي برتري اين واقع ، در.ميكند
باز آموزشي نظام در بيروني بندهاي و قيد وجود عدم ديگر ،
بنابراين ، .ميكند بازي را مشوق يك نقش دروني انگيزه براي
پذيرنده معلم يك داشتن بخاطر شدن ، نگران عوض به دانشآموز
پايان در و ميدهد انجام دانشآموزان ساير از بهتر را تكليف
و بپردازد بازي به تا ميكند پيدا را فرصت اين كودك كار
.نمايد دستكاري را انديشهها و مواد نوآورانه بطور
بازي و خلاقيت
اجتماع ، افراطي قيود از محيطيفارغ اجتماعي فوايد از يكي
تكليف به ميتوانند افراد استكه اين باز ، كلاس مثل محيطي
با عميقا و بپردازند هوشمندانه بازي يك بصورت وظيفه يا
شرايط و) بازي هستند معتقد صاحبنظران.شوند درگير آن
برخلاقيت عميقي تاثير قادرند (آن كننده تسهيل اجتماعي
بگويند هستند درصدد تحقيقات اكثر ديگر ، بعبارت.بگذارند
(1973) تحقيقات از يكي در.دارد ارتباط خلاقيت با بازي كه
كه كودكاني به نسبت بودند كرده بازي به مباردت كه كودكاني
.بودند خلاقتر نميكردند بازي
به كردن وانمود حتي يا كهبازي دارند اعتقاد محققان اكثر
كودكان به فقط نه بازي زيرا ميكند تسهيل را خلاقيت بازي
تحريك نيز را تخيل بلكه ميدهد ، را جديد ملاكهاي كشف فرصت
را خلاقيت نوبت به عمل ايندو آنان اعتقاد به.ميكند
طول در ورزي تخيل (1979) كرنز و هرشي تحقيق در.ميافزايند
در.شد داده تعليم دبستاني كودكان به هفتهاي برنامه 8 يك
ساعت يك هفته در تصادفي بطور كودكان از نيمي مطالعه ، اين
به كودكان ساير و ديدند تخيل هدايت و عضلاني آرامش آموزش
تحقيق ، نتايجشدند مجبور رياضي تمرين ساعت يك در شركت
آزمونهاي در عاليتري نمرات تخيل ، هدايت گروه كه داد نشان
اين.داشتند (ابتكار انعطافپذيري ، سيالي ، ) تورنس خلاق تفكر
بازي براي را كافي فرصت مربيان اگر كه ميدهد نشان تحقيقات
آنها تخيل و دهند قرار كودكان اختيار در گوناگون مواد با
.دهند رشد را كودكان خلاقيت ميتوانند كنند ، فعال را
نتيجهگيري
كودكان در خلاقيت آوردن برايبوجود كه است اين سوال اكنون
بصورتفهرست را تخستين اينجابحثهاي در كرد؟ بايد چه
:ميكنيم بيان مختصري
لذت ميدهند انجام كه چيزهايي از تا كنيد كمك كودكان به -1
.ببرند
در كنيد ، استفاده محسوس همبطور آن پاداش از بندرت -2
را غرورشان ميدهند خوبيانجام كار كودكان وقتي عوض
.كنيد تشويق
كودكان براي موقعيتهايرقابتآميز آوردن بوجود از -3
.كنيد پرهيز
كسب براي را آنها كمنگيريد ، دست را كودكان كار -4
.كنيد ياري ضعفشان و نقاطقوت شناخت در بيشتر مهارت
و كنند نظارت خودشان كار تابر كنيد تشويق را كودكان -5
.بدهيد اعتمادبنفس آنها به نظارت در
چگونگي حق و انتخاب حق است ممكن كه آنجا تا كودكان به -6
.بدهيد را تكليف يك انجام
جهت آنها انگيزه به بطورآگاهانه كودكان با بحث در -7
تشويق علايقشان از آگاهشدن در را آنها بدهيد ، دروني
.كنند دوري بندهايبيروني و قيد از كه وبخواهيد كنيد
قائل مثبت ارزش خودشان تابراي كنيد كمك كودكان به -8
از و بشناسند را تااستعدادشان كنيد كمك آنها به شوند ،
.كنيد تقدير آنها توانايي
نشان آنها به كنيد ، بودنتشويق فعال براي را كودكان -9
.داريد اعتماد مستقل يادگيرندگان به كه دهيد
براي دهيد نشان بهكودكان ميتوانيد كه نحو هر به -10
را خلاقيت فقط نه نشاندهيد آنها به قائليد ، خلاقيتارزش
.ميكنيد راتشويق بودن خلاق بلكه مجازميدانيد
بطور گوناگون مواد تابا دهيد اجازه كودكان به -11
كه وقت هر دهيد اجازه آنها به كنند ، بازي آزادانه
.بپردازند تخيل به ميخواهند
نيز شما دهيد نشان بهكودكان ميتوانيد كه نحو هر به -12
.ميبريد لذت خلاقه ازافكار و داريد دروني انگيزه
از بسياري انجام يعني.تااست دو عمل تا حرف البته ،
.است ممكن غير آن ناب شكل در آنهم نتيجهگيري بندهاي
حذف برابر در آموزشگاهي سيستمهاي اكثر كه است اين واقعيت
برنامه انتخاب در محدوديت و پاداش ارزشيابي ، منافع كليه
بدقت شما كه است اين مهم.ميكنند عمل يافته تعديل درسي
اينكه درباره خود از و كنيد بررسي را آموزشي رويكردهاي
رقابتآميز عناصر يا ارزشيابي پاداش ، محدوديت ، هر بايد آيا
كه آنجا در.كنيد پرسش كرد حذف مدرسه روزانه برنامه از را
خود سيستم ميرود ، بشمار ضرورت يك ارزشيابي يا پاداش
محور معلم معموليتر الگوهاي بجاي خودپاداشي و ارزيابي
جنبههاي بر تا ميدهد فرصت كودك به اينكارميشود توصيه
بايد.كند تمركز دروني بطور ميدهد انجام كه چيزي لذتآور
آنها.بفهمند را خلاقيت عميقاارزش داد اجازه كودكان به
هيجاناتشان و ذوقي كارهاي علاقه ، طريق از بايد را ارزش اين
.است آنها خلاق شخصيت رشد عمده ، هدف حقيقت در.كنند درك
دانشآموزان كه چيزي فراسوي كه باشيد نمونهاي بايد شما
.كنيد حركت ميدهند انجام
:منبع
Hennsey Amabile Creativity: and learning
پيرخايفي عليرضا:تلخيص و ترجمه
با اسلامي انقلاب رهبر ديدار
مناسبت به جوانان از گروهي
(چهارم بخش) جوان روز
موضعگيريهايي بعضا سياسي ، و اجتماعي مسايل در ما o
.درپيدارد هم را ضررهايي كه ميكنيم مشاهده وتفريطي افراطي
چيست؟ خصوص اين در جوانان جنابعاليبراي رهنمود
بدي چيز سليقه اختلاف.ترسيد نبايد خيلي سليقه اختلاف از
سياسي سليقه دو مثلا كه حالا كه ندارد هم اشكالي و نيست
آن به ديگري باشد ، معتقد سليقه بهاين جوان يك دارد ، وجود
و بيمطالعه و فكر اقدامبي است ، مضر كه چيزي آنسليقه
من.است كاركردن بيمطالعه و شدن جوشي و سريع تصميمگيريهاي
جواني ، لزوما.ميدارم حذر بر حالت اين از را عزيز جوانان
معناي به جواني ، البته.نيست تصميمگيري سرعت معناي به
دچار خيلي انسان كه هست اين معناي به هست ، اقدام بيباكيدر
به اما نشود ، گردد انجام ميخواهد كاريكه خمهاي و پيچ
كردن نسنجيده اقدام و بيرويهكردن اقدام شدن ، جوشي معناي
سنجيده هم كند ، ميتواند كاري نسنجيده ميتواند جوان.نيست
اگراين كند كار تامل با و فكر با كاملا يعني كند ، كاري
حقجويي و مطالعه و وانديشمندي تامل خصوصيت يعني خصوصيت
در كاملا كه است خصوصياتي اينها همه كه -داشتهباشد وجود
خصوصيات جزو اصلا حقجويي مثل بعضيشهم باشد ، ميتواند جوان
گمراهي موجب و مانعيندارد هيچ سليقه اختلاف -است جوانان
.شد نخواهد پيدا عمده ضررهاي حداقل شد نخواهد
را موضعي اجتماعي ، مسايل در انسان كه اين -غير نفي حالت
درست -نيست اين جز و است اين درصد صد بگويد و كند اتخاذ
بايد عقايد اصول از بعضي در نيستالبته خوبي حالت اين نيست
نقطه يك در و رفت فكردنبالش با بايستي يعني بود گونه همين
در نيست اين وجز است اين گفت قاطع و ايستاد مستحكم و ثابت
امادر است خوب نيست بد نيست اين جز و است جااين اين
گوناگون برخوردهاي در سياسي مسايل در اجتماعي مسايل
من ، نظر به نيست درست نيست اين جز استو اجتماعياين
ترتيب مورد در و كند ، مقابلراتحمل طرف نظرات بايستي انسان
كار ملاك و رامعيار كاري سنجيده خودش نظر و فكر بر اثر
مشكلي هيچ من نظر به باشد اين اگر بدهد قرار خويش
.داشت وجودنخواهد
اندازه چه تا داشتهايد تاكنون كه فعاليتهايي طول در o
كار اين از تجربهاي چه و دادهايد مسئوليت جوانان به
علمي اعتلاي به نسبت جوانان مسئوليت شما نظر به !داريد
!چيست كشور
به بوده من دراختيار كه كارهايي در انقلاب ، اوايل از
كارهاي در هم مسلح نيروهاي در هم ميدادم مسئوليت جوانان
كه است اين من تجربه و جمهوري رياست دوران در هم دولتي
دانستيم شايسته كه جواني آن -كنيم اعتماد جوان به ما اگر
و جواني هر نه داشت را صلاحيتش و بدهيم مسئوليت او به
را كار تر مسئولانه و بهتر هم جوان غير از -هرمسئوليتي
و تر تازه را كار هم ميبرد پيش همسريعتر ميدهد انجام
روند يعني داد خواهد ماتحويل به بيشتري ابتكار با همراه
كار است كهممكن جوان غير برخلاف ميشود حفظ كار در پيشرفت
آن در پيشرفت روند اما بدهد انجام خوب بالفعل را
.است گونه اين غالبا شد متوقفخواهد
به موضوع همين به نسبت بوديم انقلاب شوراي در ما كه وقت آن
افراد ميشد اعتراض بوديم شورا آن در كه ديگري دوستان و ما
هم -ساله پنج و هفتاد ساله هفتاد شصتساله ، عمدتا -مسني
و نداشتند جوانان عقيدهبه خيلي كه بودند شورا آن در
رابيخود اينها و ميدهيد رو جوانان به شما چرا ميگفتند
به كه نميداشتند دوست اينها !!ميكنيد عمده كارهاي وارد
كه ميداشتند دوست البته بشود داده ميدان جوانانخيلي
ميگفتند بروند راه ودنبالشان كنند اطاعت آنها از جوانان
حاضر بيايندخيلي ما دنبال بايد پيريم ما جوانند آنها
و ميكرديم اعتماد ما ولي بكنند اعتماد جوانان به نبودند
خوب ميديدند كه عملياي تجربه با واقع در هم را جوابآنها
.ميشد داده و ميداديم ميكند پيشرفت ميگيردو انجام كار
كرديد اشاره كشور علمي اعتلاي به سئوالتان از ديگري بخش در
چه در توانايي اين.است توانايي دوره جواني دوره ببينيد
عمدتا بايد من اعتقاد به كاربرود؟ به بايد چيزهايي
و خود در تقوا روحيه و نفس صفاي ايجاد در علم درتحصيل
اين.رود كار به -باشد ورزش كه -خود در جسماني نيروي ايجاد
بپرسند من از كوتاه جمله يك در اگر يعني است عمده مورد سه
تهذيب تحصيل ، گفت خواهم او به ميخواهيد چه جوان شمااز كه
را خصوصيت سه اين بايد جوانان ميكنمكه فكر من. ورزش و
.كنند دنبال
در نيرو اين چون است هم علمي كارهاي و تحقيق از اعم تحصيل
امروزه كنند تلاش خيلي علم تحصيل كار در بايستي هست جوانان
بار زير گرده خيلي جوانان دانشگاهها شنيدهامدر كه آنطور
به ما طور چه نيست خوبي چيزخيلي اين نميدهند سخت علمي كار
گذاشته متوقف را دورهدبيرستان نميكند علم تحصيل كه جواني
به اما درسبخوان برو كه ميكنيم توصيه نميرود دانشكده به و
نميكند سخت علمي كار دانشگاه در كه دانشجويي آن
چه دانشگاه بيايد واقعا !بكن علمي كار كه توصيهنكنيم
نظرم به بكند پيشرفت علم كه دانشگاهبيايد به بايد !بكند
نيروي از حقيقتا تحصيلعلم كار در بايستي جوانان كه ميرسد
.بگذارند مايه جوانيشان
كشورهاي و ما فاصله آيا:كرديد مطرح شما كه سوالي آن
بله كه است اين اعتقادم من ! نه يا است پرشدني پيشرفته
آنها كه راهي همان از است ممكن البته است پرشدني كاملا
در بر ميان راههاي اما پركنيم برويم نتوانيم ما رفتهاند
كهخدا را آفرينش طبيعت اين دارد وجود ماشاالله الي دنيا
دارد وجود راه هزاران نشناختهايم درست ما آورده وجود به
رفته دنبالش كنوني صنعتي تمدن اين كه است همانراهي راه يك
چرا ما است آورده دنبال به بعديرا قدم قدمي هر از پس و
كشف يك و بازگردد جديدي دريچه كه اين از باشيم نااميد
بود نشده كشف الكتريسيته روز يك ! بشود دنيا در تازه
ناگهان نميشناختند را آن اما داشت وجود دنيا يعنيدر
.آمد دست به و شناختند
نميشناختند را آتش آن از قبل شناختند را بخار نيروي بله
در ميتوان كه اين از باشيم نااميد ما شناختندچرا بعد اما
هر كه اين كما شناخت رامجددا ناشناختهاي چيز دنيا اين
اين در مابايد ميشود شناخته دارد ناشناختهاي چيزهاي روز
به را ما راه آن كه برسيم راهي به و بكنيم كار قسمت
اين به فقط هم علاجش كند مجهز كاملا سريع علمي پيشرفتهاي
تحقيق و تحصيل و علم اهل كه بخصوصجواناني جوانان كه است
در بكنيد بخواهيد هم كاري هر.بپردازند سخت كار به هستند
زمينه در هم -سهزمينه هر در يعني كرد ميشود جواني دوران
در بايد- ورزش زمينه در هم نفس تهذيب زمينه در هم علمي
ورزش پيري دوره در كه ميدانند همه البته كنيد كار جواني
غالبا اما ندارد دارد جواني دوره در كه تاثيري اينقدر
پير بماند بايد انسان ميكنند خيال نميدانند را نفس تهذيب
نفس تهذيب وقت آن كه كند ، درحالي نفس تهذيب و عبادت شد كه
است سخت تهذيبنفس پيري دوره در است محال گاهي و است مشكل
آساناست خيلي نفس تهذيب -جواني دوره در -شما دوره در اما
.بگيرند جدي بايد را كار سه اين جوانان حال هر به
دارد ادامه
از ناشي رواني فشارهاي
مهار چگونه را خاص بيماريهاي
كنيم؟
خاص بيماريهاي امور بنياد تاسيس سالگرد مناسبت به
هستند ، روانيآسيبپذير فشار مقابل در كه خانوادههايي
نشان كمتري سازگاري خانواده از مزمنعضوي بيماري به نسبت
از بيش نيز خانواده عضو از و است زياد آنان ميدهند ، اضطراب
ميكنند حمايت لازم اندازه
:اشاره
غير و مسايلطبيعي از برخي وجود لحاظ به جامعهاي ، هر در
مانند خاص بيماريهاي درمعرض انسانها از عدهاي طبيعي ،
...و سرطان ديابت ، كليه ، مزمن نارسايي هموفيلي ، تالاسمي ،
ناتواني و اجتماعي زيانبار آثار بر علاوه.ميگيرند قرار
درماني ، سنگين هزينههاي پرداخت در بيماران اين از بسياري
و بيمار فرد هم كه دارد دنبال به نيز رواني نامطلوب اثرات
ذيل ، مطلب.ميدهد قرار شديد فشارهاي تحت را او خانواده هم
خانواده محيط در خاص بيماريهاي از حاصل رواني فشار اثرات
بنياد تاسيس سالگرد با همزمان را آن با برخورد چگونگي و
.ميكند بررسي خاص بيماريهاي امور
از يكي كه راميشناسيم خانوادههايي يا خانواده ما اغلب
است شده مزمن رواني يا جسمي نوعيبيماري دچار آن اعضاي
محيطخانواده در زيادي رواني فشارهاي به كهمنجر
مشكل گرفتار فردبيمار تنها نه شرايطي چنين در.شدهاند
مختلف درجات به نيز او خانواده ديگر اعضاي بلكه است ، شده
نقش بين اين درميشوند ناراحتي گرفتار متفاوت جهات از و
بسيار رواني فشارهاي به خانواده پاسخ شيوه در مادر و پدر
به يا آشكار شيوههاي به كه مادراني و پدران.است اهميت با
بيماري با موثر مقابله شيوه خود بيمار فرزند به ضمني طور
.دارند بسيار تفاوت.ميآموزند را
كنيم؟ برخورد چگونه رواني فشارهاي با
خوبي رابه مشكل با مقابله وظيفه خانوادهها از بعضي
نشان انعطاف قابليت نقشهايخود ايفاي در و ميدهند انجام
و ميكنند محبت و تعهد احساس يكديگر نسبتبه و ميدهند
با بهترميتوانند و است مشكل حل متوجه آنها جهتگيري
به قادر كه هستند هم وليخانوادههايي.كنند مقابله مشكلات
يا تعهد احساس يكديگر به نسبت و نيستند خود ايفاينقش
بر كه رواني فشارهاي به نسبت و ميدهند نشان كمتري محبت
با مقابله براي و ندارند روشني شناخت ميشود ، وارد آنان
كه ميكنند استفاده انكار نوع از دفاعي مكانيزم از آنها
پريشاني و خانواده بيمار عضو مزمن بيماري تشديد باعث
.ميشوند خود بيشتر رواني
خانواده اعضاي از يكي مزمن و شديد بيماري تشخيص از اطلاع
در.ميشود خانواده ديگر افراد هيجاني ريختگي درهم موجب
ميشود شديد رواني شوك دچار خانواده ابتدا موارد اين
و ميترسد نگرانميشود ، سپس.كند باور را تشخيص نميتواند و
سرزنش و گناه احساس بعد ، درمرحله.ميشود نااميدي دچار حتي
خانواده آناعضاي طي و ميكند پيدا غلبه ديگر براحساسات خود
تاخير خانواده بيمار درمانعضو در چرا اينكه به نسبت
نيز خانوادهها از برخي.ميكنند راسرزنش خود كردهاند ،
آنان خلاف اعمال براي خداوند تنبيه نوعي را ايناحساس
.ميدانند
باشيم داشته مناسب واكنش
شده مزمن نوعيبيماري به مبتلا آن فرد يك كه خانوادهاي
بايد ابتدا.آيد كنار وضعيتجديد با بنحوي بايد است
عضو بيماري به نسبت هيجاني و شناختي نظر از خانواده افراد
بعهده را او درمان ومسئوليت شوند سازگار خانواده ديگر
فرآيند و خانواده عضو بيماري به نسبت است لازم.بگيرند
بايد خانواده افرادآورند دست به كاملي اطلاعات آن درمان
بيمار عضو است لازم كه را دفعاتي و مدت طولاني درمان مشكلات
مشكل اين ندهند اجازه و بشناسند شود ، برده معالج دكتر نزد
درمان به نياز بين بايد ضمنا.شود آنان جدي خستگي باعث
زمينه در خانواده ديگر نيازهاياعضاي و بيمار عضو
اماميدانيم.كنند ايجاد تعادل شغلي ، و پيشرفتهايتحصيلي
موثر ايفاي به شرايطبحراني در نميتوانند خانوادهها همه
وضعيت با مواجهه در خانوادهها از بعضي.بپردازند خود نقش
جدي آن طي و ميكنند استفاده انكار دفاعي مكانيزم جديداز
چنان ديگر بعضي.رانميپذيرند خانواده عضو بيماري بودن
قبلا و عملا خانواده بيمار عضو كهگويي كنند مي رفتار
انتظارات ممكناست.است رفتن دست از شرف در يا و مردهاست
در بيماري ، شدت به نسبت دليلناآگاهي به خانواده اعضاي
واقعي خانواده ، غير بيمار معالج پزشك و بيماري زمينهدرمان
چنين و ميگيرند ناديده مشكلاترا خانواده افراد وقتي.باشد
اينكه احتمال است ، نيفتاده كهاتفاقي ميكنند وانمود
در.كمترميشود كنند ، حل موثر شيوهاي به را بتوانندمشكلات
از آگاهي درد و رنج خانواده افراد است بهتر موارد اين
خانوادههابراي ظرفيت چه هر بدانند و دهند كاهش را واقعيت
(مدت بلند در چه و كوتاهمدت در چه) جديد وضعيت با سازگاري
بالاتري سطح در نيز بيماري با سازگاري باشد ، بيشتر
شيوههاي هااز خانواده است بهتر شرايطي چنين درخواهدبود
به نسبت خانواده بيمار تشويقعضو مثل رفتاري الگوهاي و عمل
ومستقل خويشتن حمايت براي خود فعاليت وافزايش بودن مستقل
با عادي و متعادل گرفتنرفتاري پيش در همچنين و كردن عمل
رفتار در تفريط و افراط از اجتناب و درخانواده بيمار فرد
.كنند استفاده بيماري هنگام در او با
است ، مناسب جهاتمختلف در خانواده عملكرد كه مواردي در
درك را بيمار فرد شرايط سادهترميتوانند خانواده افراد
و بهترميشناسند را درمان مشكلات و بيماري كنند ، مفهوم
ميتواند خانواده عضو يك بيماري كه را محدوديتهايي نيز
اين.ميشناسند بهتر كند ، ايجاد آنان از يك هر براي
بودن بينوابسته منطقي تعادل نوعي هستند قادر خانوادهها
مستقل براي او وتشويق خانواده ديگر اعضاي به بيمار فرد
به مستقل زندگي يك تامين براي تلاش حداكثر داشتن و بودن
.آورند وجود
هستند ، روانيآسيبپذير فشار مقابل در كه خانوادههايي
نشان كمتري سازگاري خانواده از مزمنعضوي بيماري به نسبت
بيش نيز عضوخانواده از و است زياد آنان اضطراب ميدهند ،
عضو بيشتر وابستگي موجبات و ميكنند حمايت لازم اندازه از
افراد.ميآورند فراهم را او اجتماعي جوئي كناره و بيمار
به مربوط واقعيتهاي انكار با است ممكن خانوادهها اين
را بيمار وضعيت بودن جدي ;خانواده بيمار عضو خاص شرايط
در.بپردازند گوئي اغراق به آن مورد در يا كنند انكار نيز
چنين مثلا و كنند اجتناب تعارض از ميكوشند يا اينصورت
برسر آنچه با مقايسه در آمده پيش مشكلات كه ميكنند وانمود
اظهار يا ميباشد ناچيز است ، آمده پيش خانواده بيمار عضو
چنين.ندارند را ديگري مشكل تحمل طاقت ديگر كه ميدارند
خانواده ديگر افراد رنجش از ترس دليل به خانوادههايي
شيوههاي و ميكنند انكار را خود طبيعي احساسات غالبا
مشكلات با مواجهه در را خود قبلي كردار و هيجانها فكري ،
وضعيت با سازگاري براي كه نميشوند متوجه و ميدهند ادامه
.كنند ايجاد تغييراتي خود نگرشهاي در است لازم جديد
شويد سازگار كردن انكار بجاي
ايجاد روانيخانوادهها فشار كاهش در موثر عوامل از يكي
از خانواده اعضاي و بيندرمانگر آن در كه است موقعيتي
نوعي ديگر ، طرف از خانواده اعضاي يك يك بين و يكطرف
درباره بتوانند افراد آن طي و آيد بوجود باز ارتباط
كه مشكلاتي و مسائل و آن درماني شيوههاي و ماهيت بيماري ،
بگويند سخن آزادانه آيد پيش درماني روشهاي همراه است ممكن
جديد مشكل با بتوانند بهتر خانواده اعضاي ترتيب اين به و
خانوادهها از بعضي براي مهم اقدام اين انجام.شوند سازگار
مشكل است ، كودك يك خانواده بيمار عضو كه مواردي در خاصه
اطلاعات خود بيماري درباره خانواده بيمار عضو وقتي ميباشد ،
اضطراب افسردگي ، دچار اينكه احتمال نميآورد دست به صحيحي
پرستار روانشناس ، وقتيروانپزشك ، .است بيشتر شود ترس و
كه ميرسانند ياري خانوادهاي به اجتماعي مددكار يا رواني
با است بهتر ميباشد ، مزمن بيماري گرفتار آن اعضاي از يكي
تماس خانواده بيمار عضو درمان مسئول پرستار و معالج پزشك
بيمار عضو وضعيت درباره دقيقي اطلاعات آن طي و باشند داشته
.آورند دست به خانواده
خود ازاعضاي يكي بيماري با قادرند كه خانوادههايي
تا ميكنند كمك بيمار عضو به باشند ، داشته مناسبي سازگاري
بهتر نيز درمان به و كند كنترل را خود بيماري بتواند بهتر
را بيمار عضو كه خانوادههايي ديگر ، طرف از.ميدهند پاسخ
بار ميشود باعث آنان رفتار نميكنند ، حمايت موثري نحو به
يك بيماري.شود گذاشته خانواده بيمار عضو دوش بر سنگيني
خانواده اعضاي روابط گسستگي موجبات ميتواند خانواده عضو
فراهم داشتهاند ، هم با تضادهايي نيز قبلا اگر خاصه را ،
.آورد
عضو درمان ناشياز مشكلات و خانواده عضو يك سخت بيماري
خانواده بر بسيار رواني فشار ايجاد باعث ميتواند بيمار
را موجباتي است پريشان و ناكارآمد كه خانوادهاي.شود
او بيماري و بدتر خانواده بيمار عضو وضع كه ميآورد فراهم
از بيمار عضو وقتي ديگر ، طرف از.كند پيدا بيشتري شدت
مختلف زمينههاي در ميكند سعي و است ، برخوردار خوبي روحيه
خود شادي و دهد نشان همكاري خود معالج پزشك و خانواده با
محبت نيز او خانواده اعضاي نميدهد ، دست از كاملا نيز را
بيمار عضو وقتيكرد خواهند احساس او به نسبت بيشتري
نوع اين ميكند ، تلخي و دارد توقع ديگران از مرتب خانواده
اعضاي در خصومت حتي و رنجش احساس ايجاد باعث او رفتار
بيماري به مبتلا خانواده عضو يك وقتي.ميشود خانواده ديگر
فشار و ميآيد پيش نيز عاطفي مشكلات آن همراه ميگردد ، مزمن
بيماريها تشديد باعث نيز عاطفي مشكلات از حاصل رواني
.ميشود
مزمن دچاربيماري آن اعضاي از يكي كه خانوادههايي بيشتر
اگر و ميكنند تحمل را فشاررواني مختلف درجات به است
كنندبا استفاده درماني روان و مشاوره ازخدمات بتوانند
آنان خانواده بيمار عضو و شد خواهند مواجه كمتري مشكلات
رواني فشارهاي و خود مزمن بيماري با ميتواند بهتر نيز
.كند مقابله آن از ناشي
غفاري مريم:تنظيم و تهيه
|