زير در ماليات منظم پرداخت
فقر خط
سيم سوي آن به نگاهي 118 ،
زير در ماليات منظم پرداخت
فقر خط
(آخر بخش) كدامند؟ كشور مالياتي نظام نارسايي‌هاي و مشكلات
بخش در را ايران مالياتي نظام پيرامون شنود و گفت و بحث
.پي‌مي‌گيريم است شده تهيه اساس برهمين كه گزارشي پاياني
و شده تقويت داخلي تجارت همواره:صنعتي‌مي‌گويد يك‌واحد مدير
مستقيم مالياتهاي انواع پرداخت معرض در توليدي فعاليتهاي
مشمول تجاري فعاليتهاي اكثر.است بوده مستقيم غير و
مرحله چند در توليدي فعاليتهاي اما نمي‌شود ، ماليات پرداخت
.مي‌باشند سنگين مالياتهاي به‌پرداخت موظف
طريق از مالياتي‌كشور درامد از توجهي قابل درصد اكنون
كه است معنا آن به اين.مي‌گردد تامين شركت‌ها ماليات
مشمول چندان بازرگاني فعاليتهاي بويژه و فعاليت‌ها ساير
فعاليتهاي از بخش‌هايي در.نمي‌شود واقع ماليات پرداخت
نجومي درامدهاي دلالي -تجاري حوزه در بازرگاني و خدماتي
اگر فعاليت‌ها اينگونه مديران و صاحبان.مي‌آيد بدست
هيچوجه به كه است ناچيز آنقدر پرداخت‌كنند هم مالياتي
.نيست آنها واقعي درامدهاي منعكس‌كننده
ماليات به دستيابي در دولت موفقيت عدم بررسي در كارشناسان
نارسايي -رواني عوامل.مي‌كنند اشاره عامل به 3 مناسب
.ماليات ادارات در اجرايي شيوه‌هاي و قوانين‌مالياتي
دريافت ازمعضلات يكي:مي‌گويد -پژويان جمشيد دكتر.
را معضل اين كه معايبي از.مالياتي‌است معافيت‌هاي ماليات
قانون‌مالياتي از گاهي قانونگذار كه است اين وجودآورده به
همچون.مي‌كند استفاده درازمدت يا و مدت كوتاه اهداف براي
در سرمايه‌گذاري براي مالياتي سياست‌معافيت اعمال
واداريم را ماافراد كه نيست اين معنايش توسعه.مناطق‌محروم
صرف به فقط و انساني نيروي وبدون نياز مورد منابع بدون
.بدهند دست از را خود سرمايه معافيت‌مالياتي ،
مورد در شده اعطا معافيت نسبت مي‌دهد نشان آمارها به نگاهي
كه مي‌باشد يك از بيش كشور درامدسرانه به بردرامد ماليات
نسبتا درسطح توسعه حال در كشورهاي ساير با درمقايسه
كره جمله از آسيا كشورهاي‌پيشرفته در.دارد قرار بالايي
پيشرفته كشورهاي در و درصد نسبت‌حدود 3 اين جنوبي
سوي‌ديگر از.مي‌باشد كمتر و درصد يك حدود صنعتي‌دنيا
و گسترده گمركي‌بسيار قوانين در شده اعطاء معافيت‌هاي
مجله گزارش براساسدارد شكل‌سنتي بيشتر و است گوناگون
محصول‌ناخالص از توجهي قابل بخش بودجه و سازمان‌برنامه
مالياتي معافيت از وآموزش كشاورزي و آب جمله از داخلي
بالقوه‌مالياتي پايه‌هاي معافيت‌ها ، اين كه‌وجود برخوردارند
.نموده‌است ضعيف شدت به را كشور در
درامدهاي نسبت بودن پايين عمده دلايل از يكي اساس برهمين
همين وجود ايران ، در داخلي ناخالص محصول به مالياتي
دريافت از توجهي قابل شمار كه بخصوص.است معافيت‌ها
آوري روي جاي به محروم ، مناطق در تسهيلات قبيل اين كنندگان
با تنها يا و بانكي وام ارز ، گرفتن با توليدي ، كار به
و گرفته را خود راه ،(سوله) فلزي اسكلت يك كردن برپا
!رفته‌اند
مالياتي پيش‌رو ، درامدهاي موانع و مشكلات وجود با مي‌توان آيا
نظام هر در كلي قاعده و روش رساندكه ميزاني به را كشور
.است مالياتي بردرامدهاي مبتني
به دولت كه‌درامد زماني تا:مي‌گويد -طاهري حسن دكتر.
موفقيت به چنداني اميد است ، نفت درامد به متكي كامل طور
كه چرا وجودندارد مالياتي واقعي درامدهاي به دردستيابي
رفته بالا كشور نفتي درامد زمان‌كه هر مي‌دهد نشان بررسي‌ها
افزايش دست‌كم يا و يافته كاهش ما درامدمالياتي است ،
رويه گونه‌اي به بايد مالياتي نظام كه حالي در است نيافته
طريق‌ماليات از دولت درامد بيشترين كه رفتاركند و سازي
.باشد
سامانه‌هاي پايه بر تنها امروزي مدرن و پيچيده اقتصادهاي
تضمين را خود حيات و سلامت مي‌توانند كارايي‌مالياتي و منظم
مالياتي وسامانه اصلاح را گذشته ذهنيت‌هاي است لازم پس.كنند
.كنيم كارا را
نظام به مردم عمومي اعتماد جلب براي مي‌گويند كارشناسان
نيز مالياتي كنوني سامانه اصلاح و تغيير كشور مالياتي
.ضروري‌مي‌نمايد
مالياتي فعلي نظام:مي‌گويد باره اين در -موسايي دكتر.
هنگفت درامدهاي صاحبان نمي‌توانداز چون است ناعادلانه
و كارمندان ماليات كه حالي در.كند رادريافت لازم ماليات
از كه كارگران و دولتي غير حتي و دولتي بخش بگيران حقوق
اينكه بدون حتي و راحتي به هستند جامعه درامد كم اقشار
حالي در.مي‌كنند كسر حقوق‌شان از باشند داشته اطلاع خودشان
خطفقر زير افراد اين از بسياري فقر ، خط تعريف مطابق كه
پويايي نظام مالياتي‌ما ، نظام ديگر سوي از.دارند قرار
.است نشده گرفته نظر در نظام دراين تورم نرخ زيرا نيست
و خريد براساس‌قدرت كه مي‌باشد پويا صورتي در نظام‌مالياتي
افراد شامل بيشتر طبيعي به‌طور كه شود گرفته مردم درامد
.مي‌شود جامعه مرفه وطبقات ثروتمند
اين‌باره در فرهنگي گسترده كار انجام ضمن بايد دولت همچنين
مالياتي درامدهاي طريق از كه خدماتي اهداف ساختن روشن و
به‌ميل اشخاص‌بتوانند كه كند برقرار را مقرراتي انجام‌مي‌دهد ،
تامين و خيريه امور صرف خودرا ماليات از بخشي شخصي
وقبض‌آن بسازد مدرسه مي‌تواند فرد مثال براي.كنند اجتماعي
به.دهد ارائه به‌دولت را آن از بخشي يا ماليات جاي به را
هم و مي‌يابد كاهش ماليات ، هزينه‌دريافت هم ترتيب اين
.مي‌شوند مالياتي‌خود بدهي داوطلبانه پرداخت به افرادتشويق
اسكندر پور جمشيد
سيم سوي آن به نگاهي 118 ،
كمبودها و مردم توقعات تلفن 118 ، مركز
بر خصوصي ، بخش به تلفن 118 مركز خدمات از بخشي واگذاري
است افزوده كار مشكلات
نگاه گره‌گشا يك به‌عنوان تلفن 118 مركز به هم هنوز مردم
از برخي بي‌حوصلگي و اشتباهات سواي‌پاره‌اي مركز اين.مي‌كنند
مردم به قرن نيم نزديك‌به و پي‌درپي دهه‌هاي طي آن ، كاركنان
و اطلاعات انفجار عصر در اما.است كرده خدمت
مردم انتظارات افزايش به‌نسبت رايانه‌اي ، اوج‌گيري‌ارتباطات
شب در پرسشگران انبوه به براي‌پاسخگويي تلفن 118 مركز كار
داشته‌ايم اين بر حاضرسعي گزارش در.است شده دشوارتر روز و
مركز اين كاركنان مشكلات سيم ، سوي آن به نگاهي با كه
و شب كه نفر دهها شغلي وضعيت چون و چند از و رادريابيم
ذخيره كه اميد اين با.شويم مردم‌اند ، آگاه خدمت در روز
دشواري ازهرگونه فارغ مردم و شود به‌روز مركز 118 اطلاعات
مركز اين از را خود نياز مورد شماره به‌آساني بتوانند
.دريافت‌كنند
تلفن 118 مركز كاركنان واز حسابداري ليسانس احدي ، علي
كه است خدماتي شركت مي‌گويد118 بخش اين جايگاه معرفي در
است شده راه‌اندازي مردم ، عموم بين آسان ارتباط ايجاد براي
و حقيقي اشخاص خصوصي ، دولتي ، مراكز تلفنهاي شماره تمام و
.مي‌دهد قرار مخاطبان اختيار در را حقوقي
زماني ظرف در را مركز ، ارتباطها اين:مي‌دهد ادامه احدي
فرهنگ رواج باعث و برقرارمي‌كند نازلي ، هزينه با كم‌و
.مي‌شود صرفه‌جويي
جايگاه 118 درباره شماره 3 ، سالن مسئول بابايي
از را خدمات‌اطلاع‌رساني كه است مركزي اينجا:مي‌گويد
همين به ;مي‌كند برعكس ، ارسال و كشور نقاط به‌تمام تهران
به شبانه‌روز ، و حساس‌است بسيار مركز اين دليل ، موقعيت
مركز ، اين كار متاسفانه‌اهميت.مي‌دهد ارائه مردم‌خدمات
آگاهي آن اهميت واز است نشده شناخته مردم هنوزبراي
.ندارند
:مي‌گويد و مي‌داند حياتي يك‌امر را اطلاع‌رساني كار بابايي
مردم زندگي و مرگ با مي‌شودكه حساس چنان گاهي ما كار
و بگيرد آتش جايي اگر طورمثال به.مي‌كند پيدا ارتباط
مركز اين نقش شود ، خواسته بيمارستاني و اورژانس ياشماره
اين فعاليت اين بر علاوه.است حياتي تلفني خدمات ارائه در
آمدن پايين نتيجه در و آمدها و رفت ميزان كاهش سبب مركز ،
.مي‌شود سرانه مخارج
و نشستن رايانه پشت بزرگ‌كم‌نوري ، سالن در متمادي ساعتهاي
به را زيادي رواني و جسمي عوارض شدن ، خيره آن صفحه به
.است كرده مشكل را مركز 118 در كردن كار كه دارد همراه
و بيماريها از مي‌نشيني كه بخش‌هم اين كاركنان صحبت پاي
نام...و درد كمر گردن‌درد ، درد ، چشم مانند اختلالاتي
.مي‌برند
مركز اين اپراتورهاي از يكي بيگلري محمد
گوش و ;طاقت‌فرساست بسيار ما كار:مي‌گويد اطلاع‌رساني
كار اين پيامدهاي جمله از درد ، چشم آرتروز ، بيماري درد ،
حالي در مي‌نشينيم پشت‌ميز متمادي ساعتهاي اينجا ما.است
و كليدها صفحه روي ديگرمان دست و است گوشي يك‌دستمان كه
به ربيعي خسته چشمان.رايانه صفحه به خيره هم چشمانمان
چهره‌اش بر متعدد ناراحتيهاي غبار و كرده عادت رايانه صفحه
مسن‌ترين شايد كار سابقه سال با 28 او.است كرده خوش جا
مشغول اپراتوري كار به تلفن 118 ، مركز در كه باشد فردي
تا حالا از:مي‌گويد مركز اين در كار سختي درباره وياست
كوفته و خسته و مي‌نشينم ميز اين پشت يكسره ، شب ، ساعت 10
گوش درد ، چشم شغل ، اين شايع عوارض.مي‌دهم جواب تلفنها به
روز 5/6 هراست عصبي اختلالات مهمتر همه از و درد كمر درد ،
.فرساست طاقت واقعا اين‌ميزها پشت كردن كار ساعت
اودر.است خصوصي بخش كاركنان از ديپلمه دوستار ، محمد
و آسان ارتباط ايجاد:كارش‌مي‌گويد سختي و اهميت مورد
ما.نيست كوچكي كار امروزي ، پرمشغله دنياي در كم‌هزينه ،
استراحت ساعت ربع دو تنها و مي‌كنيم كار ساعت روز 8 در
بلند ميز پشت از كه زماني وقت ، آخر علت ، همين به.داريم
كه است حالي در اين.است كوفته بدنمان اعضاي تمام مي‌شويم ،
اين در و مي‌كنند كار ساعت دولتي ، 5/6 بخش در ما همكاران
سبب خود تفاوتها ، همين وجود.دارند استراحت ساعت مدت 1
.مي‌شود جسمي و عصبي ناراحتيهاي
مركز118 جايگاه مورد در ارتباطات‌اجتماعي ، كارشناس يك
منظرهاي از ارتباطات مقوله توجه‌به:مي‌گويد كشورمان در
جامعه در آن وجود ضرورت به را ما و است توجه قابل گوناگون
در آن از بخشي اگر كه طوري به.مي‌كند آگاه پيش از بيشتر
به تنها نه شود ، بي‌توجهي آن به نسبت يا و بماند لنگ جامعه
وارد اساسي ضربه كشور در علمي و اجتماعي اقتصادي ، امور
جامعه در منفي‌اي فرهنگي و رواني تاثيرات بلكه ، آمد ، خواهد
كسب يعني مردم نياز به‌بديهي‌ترين و آمد خواهد وجود به
.شد خواهد بي‌توجهي اطلاعات
مشكلات‌اساسي از يكي:ادامه‌مي‌افزايد در كارشناس اين
وشاهراههاي سرنخها به دسترسي جهان‌سومي ، جوامع در مردم
بخش بيشتربه توجه ضرورت اساس براين.است ارتباطي
تامين‌اعتبار و انساني نيروي درزمينه‌هاي اطلاع‌رساني 118
بخش اهميت‌اين بيان دراست روشني‌معلوم به لازم ، مالي
باز سوختن از را جنگل يك تلفني تماس يك گاهي كه بس همين
پس...و مي‌دهد نجات مرگ از را خانواده يك جان يا و مي‌دارد
است ارتباط نوعي ايجاد تنها تلفني اطلاعات اينكه به توجه
كه است اين مناسبتر و منصفانه‌تر بلكه نمي‌رسد نظر به كافي
مردم طرفش يك كه مفاهيمي كنيم توجه ارتباطي مفاهيم به ما
.كاركنان 118 ديگرش طرف و هستند
مفيد دانستني‌هاي
سالم ، ارتباط يك براي‌برقراري فرهنگي آرام فضاي ايجاد
اين اوليه نيازهاي تلفن 118از مركز كاركنان و بين‌مردم
كه است مقدماتي انجام نيازمند هدف اين به رسيدن.است مركز
شناساندن هدفمند ، فرهنگي برنامه‌ريزي به مي‌توان جمله آن از
گزينش و آموزش و امروز دنياي در ارتباطات واقعي جايگاه
.كرد اشاره مقوله اين اهداف به متعهد و كاردان افراد
بعضي فعاليت نحوه از ساكن‌تهران فرهنگي اسماعيلي ، فرهاد
:مي‌گويد و ناراضي‌است تلفن 118 مركز ازكاركنان
خود كار به‌حساسيت مركز ، اين كاركنان متاسفانه‌بيشتر
مركز اين تاكنون‌با حرفه‌ام نوع به بنا من.نيستند واقف
از بعضي كه‌بدانيد است بار تاسف ارتباطداشته‌ام زياد
مقوله و كارخود نوع از اطلاعي كمترين اين‌مركز ، كاركنان
به.امروزندارند دنياي در آن وجايگاه ارتباطات
مركز اين كار بانوع سنخيتي هيچ كه كارگيري‌توانايي‌هايي
بخش راه‌اندازي با اشتباه اين است ، اشتباهي كار ندارند ،
.است كرده پيدا بيشتري شدت خصوصي
ادامه و مي‌داند افراد درآموزش را كار چاره اسماعيلي
راه‌اندازي‌يك با دست‌كم مخابرات‌مي‌تواند شركت:مي‌دهد
افراد اين به را ضروري دانستني‌هاي و مطالب آموزش ، مركز
فعاليتشان اينكه و خود كار جوانب از را آنان و دهد آموزش
بارها.كند آگاه است توجه قابل ارتباطي -فرهنگي كار يك
كردم درخواست را ضروري تلفنهاي شماره كه است افتاده اتفاق
صداي مي‌رسيد ، گوشم به كه چيزي خط طرف آن متاسفانه ولي
نشود سوءتفاهم البتهبود هم با نفر چند بگومگوي و خنده
خوب را كارشان و دلسوزند انصافا كه دارند وجود هم عده‌اي
.مي‌دانند
به تلفن 118 ، مركز ازكاركنان بعضي كه مي‌رسد نظر به
معروف قول به و بيكاري علت به تنها خصوصي ، بخش در ويژه
اپراتوري كار به باشند داشته سرگرمي‌اي اينكه خاطر به
به كافي اطلاعات دادن در اساس همين بر.شده‌اند مشغول
.هستند بي‌قيد مخاطبان ،
است افتاده اتفاق بسيار:مي‌گويد باره اين در همتي علي
عدم دليل به ولي خواسته‌ام را شخصي يا اداره تلفن شماره كه
دريافت غلط و ناقص اطلاعات كارمند 118 ، مسئوليت احساس
بخش اين در كارآمد و متعهد افراد گماردن كار به.كرده‌ام
.است ضروري
و برخورد شيوه از هم مركزاطلاع‌رساني كاركنان از بسياري
به آنها كه معتقدند و هستند شاكي مردم از بعضي اطلاع كسب
و نامعقول درخواستهاي مركز 118 ، كار نوع با ناآشنايي علت
.مي‌كنند خنده‌دار گاهي
بارها:مي‌گويد باره شماره 3دراين سالن مسئول بابايي
بانوي مركز ، اين كار تراكم اوج در كه است افتاده اتفاق
مي‌خواهم خانم ، يا آقا:مي‌گويد و مي‌گيرد تماس خانه‌داري
تلفن با مرا بچه است ممكن اگر دهم انجام را خانه كارهاي
...!كنيد سرگرم
و فشار از كه حالي در ما:مي‌گويد ساله ربيعي ، 55 علي
و مي‌شود پيدا نفر يك ناگهان خسته‌ايم ، و عصبي كار ، سنگيني
يك علت به شايد و بشناسد را ما اينكه بدون و دليلي بي‌هيچ
شايد كه است شايعي رفتار اين.مي‌گويد ناسزا اوليه خشم
اين از من.هستند روبه‌رو آن با ما همكاران يكبار روزي
اين صادقانه ، خدمت سال مزد 28 آيا مي‌پرسم افراد گونه
!است؟
ناآگاهي درباره مركزاطلاع‌رساني ، اين كاركنان از ديگر يكي
و مي‌كند تاسف اظهار فعاليت118 ، حوزه به نسبت مردم
به مدام مردم است ، مسابقه‌فوتبال كه روزهايي:مي‌گويد
خاصي اتفاق وقتي يا شد؟ چه بازي نتيجه كه مي‌زنند تلفن ما
نمي‌دانم من.مي‌خواهند اطلاعات ما از آن درباره مي‌دهد رخ
به محدود اينجا ما فعاليت.دارد ما به ربطي چه كارها اين
و حقيقي اشخاص و خصوصي دولتي ، مراكز تلفنهاي شماره ارائه
انتخابات يا زلزله ، درباره ما از مردم كه اين.است حقوقي
كيف و كم از جامعه از بخشي بي‌اطلاعي از نشان مي‌پرسند
و آموزشي كارهاي با بايد مسئولان.مي‌باشد مركز اين فعاليت
.بشناسانند مردم به را جايگاه 118 فرهنگي
هنگام به مردم از پسنديده‌بسياري و خوب برخوردهاي
كه است شده سبب موردنظرشان ، تلفنهاي شماره درخواست
و شادي و رفع را عصبي‌كاركنان و جسمي طاقت‌فرساي خستگي
سالن از بيگلري اين‌باره در.كنند آن جانشين نشاطرا
ضمن خط طرف آن مخاطبشريف ، يك گاهي:شماره 3مي‌گويد
با و خود وپسنديده خوب رفتار با تلفن ، تقاضاي‌شماره
كار يك خستگي نباشيدآثار خسته و گرم گفتن‌احوالپرسي
اخلاق از.مي‌كند مادور روان و جسم از را وپرزحمت طولاني
.مي‌كنم تشكر افراد اين پسنديده
دارد ادامه
|
